ضرورت همه ادیان الهی، ظهور منجی حقیقی در آخر الزمان است و وعده خداوند و پیامبران بزرگ الهی در ظهور آن بزرگوار و برقراری صلح وعدالت در جهان است. عقل، فطرت و وجدان های بیدار وتجربه ها ی انسانی نیز این معنا را تأیید می کند که مقصد کاروان انسانیت، حکومت واحد جهانی وعدالت خواه وعدالت پروراخلاقی است.
در روایت های مهدویت، از عیسی بن مریم به عنوان یکی از یاران حضرت مهدی(عج) یاد شده است که در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) از آسمان نزول می کند و پشت سرآن حضرت قرار می گیرد و در نماز جماعت به ایشان اقتدا خواهدکرد ومعاونت ایشان را برعهده دارد.وی حامی و مروج حضرت حجت است که به هدایت مردم به ویژه اهل کتاب می پردازد. حضرت محمد(ص) نیز در روایتی براین حقیقت تأکید می کند ومی فرماید: سپس هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) عیسی بن مریم فرود می آید و پشت سر او (حضرت مهدی)، نماز می خواند (1).
پیامبر در روایت دیگری حضرت مسیح را حاکم عادل و شکننده صلیب ها در عصر ظهور معرفی می کند و می فرماید: قسم به کسی که جانم در دست اوست، نزدیک است که در میان شما، پسر مریم فرود بیاید.او حاکمی عادل است که صلیب را می شکند وخوک را می کشد وجزیه را بر می دارد(2).
رهبر انقلاب جهانی اسلامی، حضرت مهدی(عج) است وعیسی بن مریم، این پیامبر اولوالعزم الهی، دررکاب آن حضرت درراه جهانی سازی اسلامی وجهانی شدن ارزش های قرآنی، ایشان را یاری می کند.یکی از عوامل اثر گذار در پیشرفت انقلاب جهانی مهدوی وبرقراری حاکمیت انقلاب اسلامی درسراسر جهان،حضور این پیامبر الهی در کنار مهدی آل محمد(ص) است. بی شک ، مسیحیان جهان با لطف الهی، ضرورت پیروی از حضرت مهدی(عج)ومشارکت در انقلاب جهانی مهدوی را خواهند شنید وبه ایشان روی می آورند و از این راه ، اسلام سریع تر در سراسر جهان گسترش می یابد و حضرت مسیح(ع) در این امر نقش مهمی را ایفا می کند. (3).
حضرت ولی عصر(عج)با پیامبران بزرگ الهی شباهت های بسیاری دارد و ویژگی های برجسته زندگی هر یک از آنان، در وجود پاک آن حضرت نمودار است. در این میان ،شباهت بسیاری میان حضرت مهدی(عج) وحضرت مسیح (ع) وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از :
الف) هردو در خردسالی وکودکی به مقام ولایت مطلقه رسیدند .حضرت عیسی (ع) به تصریح قرآن کریم، در آغاز تولد به مقام نبوت رسید(4) وحضرت مهدی(عج) هنوز به پنج سالگی نرسیده بود که به امامت و ولایت مطلقه الهی مفتخر شد.
ب) هردو در نخستین لحظات تولد، لب به سخن گشودند.عیسی (ع) فرمود: منم بنده خدا، او به من کتاب عطا کرده و مرا پیامبر خود قرار داده و مایه برکت و رحمت گردانیده است… (5) حضرت مهدی(عج) نیز در لحظه نخستین ولادت سخن گفت؛ چنان که شیخ صدوق می نویسد: چون مهدی(عج) متولد شد، برای خدا به سجده افتاد (6).
ج) هردو از دیده ها غایب وپنهان شدند، چنان که درباره عیسی بن مریم (ع) می خوانیم : خداوند او را به سوی خود بالا برد (7) و همین امر موجب شد، مردم از فیض دیدارش محروم شوند.امام زمان (عج) نیز در پشت پرده غیبت است و کسی نمی داند که آن حضرت کجا به سر می برد.
د) درمیان عقاید مردم درباره هر یک از آن دو وجود مقدس، اختلاف های بسیار وچشمگیری وجود دارد. گروهی تولد حضرت مسیح (ع) را انکار وگروهی دیگر تولد او را تأیید کردند و گفتند : برانگیخته شد، ولی به دست رومیان به دار آویخته شد. خداوند نیز درقرآن کریم در این باره می فرماید: اورا نه کشتند و نه به دارش زدند،ولی جریان برآنان مشتبه شد (8).
درباره حضرت مهدی(عج) نیز همین عقاید متفاوت وجود داشت. گروهی منکر تولد آن حضرت شدند و گروهی گفتند متولد شد، ولی از میان رفت؛ ولی شیعیان عارف وخالص، در انتظار مقدم مبارکش هستند.
هـ) هردو، دریک روز، ظهور و برای اعتلای اسلام با هم همکاری خواهند کرد.
__________________________________
۲-بحارالانوار، ج۵۱،ص ۷۱٫
۳-همان، ج۵۲،ص ۳۸۲؛ صحیح بخاری، ج۲، ص ۲۶۵٫
۴-برگرفته از سایت:http://www.ncl.ir/articles/mashi.mahdi.html
5-نک: مریم:۳۰٫
۶-مریم:۳۰-۳۲٫
۷-شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ص۴۳۳؛آل عمران:۱۸٫
۸-نک: نساء:۱۵۸٫
۹-نک: نساء:۱۵۷٫
-ماهنامه موعود، ش ۶۵٫