شعر

1401/09/27

از اسفند شما پیداست فروردین نخواهد شد

به مشتاقان آن شمشیر سرخ شعله ور در باد بگو تا انتظار این است، اسبی زین نخواهد شد!

شعر

1401/09/27

تو آمدی و زن به جمال خدا رسید

زاینده است چشمه ی زهرایی رسول باور مكن که سوره ی کوثر تمام شد

شعر

فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت، زهرا!

1401/09/27

فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت، زهرا!

کبودِ شعله‌ور آبی! سپیده‌طلعتِ مهتابی به خون نشستن تو امروز، به گُل نشستنِ تو فردا

شعر

1401/09/27

ما به دنبال تو می‌گردیم و تو دنبال ما

السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما ما به دنبال تو می‌گردیم و تو دنبال ما

شعر

دلا تا باغ سنگی، در تو فروردین نخواهد شد

1401/09/27

دلا تا باغ سنگی، در تو فروردین نخواهد شد

دلا تا باغ سنگی، در تو فروردین نخواهد شد به روز مرگ، شعرت سوره‌ی یاسین نخواهد شد

شعر

1401/09/27

غروبی را تداعی می‌کنم با شوق دیدارش

سرم را می‌زنم از بی‌کسی گاهی به درگاهی نه با خود زاد راهی بردم از دنیا، نه همراهی

شعر

1401/09/27

کلید آسمان در دست، مردی می‌رسد از راه

نمازی خوانده‌ام در بارش یک‌ریز ترتیلش فدای عطر حوّل‌حالنای سال تحویلش

شعر

1401/09/27

می‌رسد بهار و من بی‌شکوفه‌ام هنوز

آه می‌کشم تو را با تمام انتظار پر شکوفه کن مرا ای کرامت بهار