مقدمه:
وقتی صحبت از نداء آسمانی به عنوان یکی از علائم ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میشود؛ یکسری سوالات به ذهن خطور میکند. از جمله سۆالاتی که در این زمینه مطرح میشود، این است که آیا ندای آسمانی، سابقه تاریخی دارد؟ یا در ادیان دیگر مطرح شده است یا خیر؟ پاسخ، مثبت است و این پیشینه را میتوان از دو جهت مورد بحث قرار دارد:
الف) پيشينه نداي آسماني در اديان قبل از اسلام
ندای آسمانی در دین یهود
دانشمند يهودي، «جوليوس كرينستون» به نداي آسماني در دين يهود، پيش از آمدن مسيحا اشاره ميكند. ايشان بعد از شمردن فعاليتهاي الياس (پيشآهنگ مسيحا) ميگويد:
«سپس جهان كه از گناه و تيرهروزي، رنجور است، حقيقتاً به خدا روي خواهد آورد و صداي شيپور ميكائيل، رئيس فرشتگان را خواهند شنيد كه آمدن مسيحا را اعلام ميكند».[1]
«كرينستون» در بخش پاياني كتابش با عنوان «انتظار مسيحا در دعاهاي يهود» مينويسد:
مناجات «يوتصروت» كه براي سبتهاي ممتاز سال است و تنها در كاملترين نمازها آمدهاست، بهترين بيان از اندوه ملي قوم يهود را ارائه ميدهد، در بخشي از اين مناجات آمده است: «… . دختر صهيون، حقيقتاً شادماني خواهد كرد؛ زيرا مسيحا ميآيد. باكره اسرائيل از شادي فرياد خواهد زد؛ زيرا ميكائيلِ فرشته به زودي از ستيغ كوه صدا در خواهد داد: يك منجي براي صهيون آمدهاست».[2]
دوران ظهور ماشيح در كتاب «گنجينهاي از تلمود» اينگونه توصيف شدهاست:
يك روايت چنين نقل ميكند: «طي دوران هفت سالهاي كه ماشيح، فرزند داود در آن ظهور خواهد كرد… . در سال ششم، صداهايي از آسمان به گوش خواهد رسيد و در سال هفتم، جنگها در خواهند گرفت و در پايان اين دوران هفت ساله، فرزند داوود، ظهور خواهد كرد».[3]
كتابهاي مسيحيان نيز اشاراتي به صداي آسماني دارند:
در «انجيل متي» آمده است:
«آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پديد گردد و در آن وقت، جميع طوايف زمين، سينهزني كنند و پسرانشان را ببينند كه بر ابرهاي آسمان با قوت و جلال عظيم ميآيد. و فرشتگان خود را با صور بلند آواز فرستاده، برگزيدگان او را از بادهاي اربعه از كران تا به كران فلك فراهم خواهند آورد.[4]
و در رساله اول پولس به تسالو نيكيان آمده است:
«زيرا خودِ خداوند با صدا و با آواز رئيس فرشتگان و با صور خدا از آسمان نازل خواهد شد و مردگان در مسيح اول خواهند برخاست.»[5]
و در مكاشفه يوحنا آمده است:
و فرشتهاي ديگر را ديدم كه در وسط آسمان پرواز ميكند و انجيل جاوداني را دارد تا ساكنان زمين را از هر امت و قبيله و زبان و قوم بشارت دهد و به آواز بلند ميگويد:
«از خدا بترسيد و او را تمجيد نماييد؛ زيرا كه زمان داوري او رسيده است. پس او را كه آسمان و زمين و دريا و چشمههاي آب را آفريد، پرستش كنيد.»[6]
ب) پيشينه نداي آسماني در تاريخ اسلام
وقتي به تاريخ اسلامي نگاه ميكنيم، ميبينيم در گذشته، نداي آسماني و نداي ابليس اتفاق افتاده. و در تاريخ و روايات، ثبت شده است. در اينجا به بيان برخي از آنها ميپردازيم:
اول: نداي آسماني جبرئيل (علیه السلام) در بيان شجاعت حضرت علي (علیه السلام)
در كتب تاريخي و روايي نقل شده است كه وقتي حضرت علي (علیه السلام) ، در جنگ أحد آن رشادتها و از خودگذشتگي را نشان داد، جبرئيل امين (علیه السلام) از آسمان ندا داد: «لا سيف الا ذوالفقار، و لا فتي الا علي» و كساني كه در آنجا بودند آن ندا را از آسمان شنيدند.
بيان برخي از اسناد اين مطلب:
- احتجاج اميرالمؤمنان علي (علیه السلام) در روز شوري
آن حضرت ميفرمايد: خدا را بر شما گواه ميگيرم آيا براي كسي از شما غير از من در احد، منادي از آسمان ندا داد «لا سيف الا ذوالفقار و لا فتي الا علي»، همه گفتند به خدا قسم نه. [7]
همچنين آن حضرت در احتجاج با ابوبكر، اين منقبتِ خود را مطرح ميكند.[8]
- امام جعفر صادق (علیه السلام) در توصيف ذوالفقار ميفرمايد:
ذوالفقار شمشيري بود كه جبرئيل (علیه السلام) از آسمان آورد و حلقه آن از نقره بود و اين همان شمشيري است كه براي آن ندا دهنده از آسمان ندا داد « لاسيف الاذوالفقار و لا فتي الّا علي».[9]
3. ابي رافع ميگويد:
«مكرر از اصحاب رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) ميشنيديم كه ميگويند: در روز احد، منادي از آسمان ندا داد «لاسيف الاذوالفقار و لا فتي الّا علي».[10]
- سخن عبدالله بن مسعود در اين مورد:
زيد بن وهب به او ميگويد: پايداري علي (علیه السلام) در آنجا (احد)؛ مايه تعجب است. ابن مسعود گفت: اگر تو از اين تعجب ميكني، به تحقيق، ملائك از آن تعجب كردند. مگر نميداني جبرئيل در آن روز در حالي كه به آسمان ميرفت، گفت: «لا سيف الا ذوالفقار و لا فتي الا علي»، گفتم: از كجا فهميدند نداي جبرئيل است؟ ابن مسعود پاسخ داد: مردم، صداي بلندي را شنيدند كه از آسمان، اين مطلب را فرياد ميزند از پيامبر گرامي اسلام (صلی الله و علیه و آله و سلم) در مورد آن سؤال كردند، حضرت فرمود: اين صداي جبرئيل است. [11]
سخن پاياني در اين مورد را از ابن ابي الحديد معتزلي نقل ميكنيم:
در آن روز (احد)، صدايي از آسمان شنيده شد، ولي فريادزننده ديده نشد، او پشت سر هم ندا ميداد « لا سيف الاذوالفقار و لا فتي الا علي». از رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) از اين مطلب سؤال شد، فرمود: اين جبرئيل (علیه السلام) است. [12]
در ادامه، ابن ابي الحديد مينویسد: اين خبر را جماعتي از محدثان، روايت كردهاند و آن از اخبار مشهور است. اين مطلب را در برخي از نسخههاي مغازي محمد بن اسحاق ديدهام و در برخي از نسخهها نبود. از شيخ و استادم عبدالوهاب بن سكينه در مورد اين خبر پرسيدم، گفت: خبر صحيحي است. پرسيدم: پس چرا در صحاح نيامده است؟ گفت: آيا هر خبر صحيحي در كتب صحاح آمده است؟ چه بسيار از اخبار صحيحه كه جمعكنندگان صحاح از آوردن آن غفلت كردهاند. اين جريان را ابن هشام و طبري نيز ذكر كردهاند.[13]
دوم: نداي ابليس در عقبه
وقتي پيامبر گرامي اسلام (صلی الله و علیه و آله و سلم) در كنار جمره عقبه با اهل يثرب، پيمان بست و آنها با رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) بيعت كردند، ابليس، فريادي كشيد و مشركان مكه را از اين پيمان مخفيانه آگاه كرد. اين مطلب، يعني نداي ابليس، در كتابهاي مختلفي از شيعه و عامه نقل شده است كه در اينجا به برخي از آنها ميپردازيم:
- قطب الدين راوندي ميگويد:
وقتي انصار جمع شدند و با رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) بيعت كردند، ابليس با صداي بلند، اعلان كرد: اي بزرگان قريش و عرب، اين محمد و صابئيان از اوس و خزرج هستند كه در كنار جمره عقبه با او بيعت ميكنند تا با شما بجنگند. اهل مني، اين صدا را شنيدند و قريش متوجه شدند و سلاحهايشان را برداشتند. از طرف ديگر، پيامبر گرامي اسلام، صدا را شنيد و به انصار فرمود: پراكنده شويد. [14]
- ابن هشام از ابن اسحاق و او با واسطه از « كعب بن مالك» نقل ميكند كه گفت:
اولين كسي كه با رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) بيعت كرد، «براء بن معرور» بود، سپس بقيه بيعت كردند. وقتي با رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) بيعت كرديم، شيطان از ابتداي عقبه فرياد زد به بالاترين صدايش. اي اهل منازل[15] آيا شما غافليد و صابئيان با او(پیامبر) براي جنگ با شما جمع شدهاند. رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) فرمود: اين شيطان عقبه است، سپس فرمود: بشنواي دشمن خدا، به خدا قسم از دورت پراكنده ميشوند، سپس فرمود: با كاروانهايتان برگرديد.
اين مطلب را طبري[16] و ابن كثير دمشقي[17] و ديگران در كتب تاريخي خود نقل كردهاند.
نتیجه:
بنا بر آنچه مطرح شد، به نداي آسماني در دين يهود، پيش از آمدن مسيحا اشاره شده است. كتابهاي مسيحيان نيز اشاراتي به صداي آسماني دارند. همچنین وقتي به تاريخ اسلامي نگاه ميكنيم، ميبينيم در گذشته، نداي آسماني و نداي ابليس اتفاق افتاده. و در تاريخ و روايات، ثبت شدهاست که به برخی از آنها پرداخته شد.
پینوشتها:
[1]. «انتظار مسيحا در آيين يهود»، ص65.
[2]. «انتظار مسيحا در آيين يهود»، ص183.
[3]. «گنجينه اي از تلمود»، ص355.
[4]. متي24: 30، 31.
[5]. تسالونيكيان1: 16.
[6]. مكاشفه يوحنا 14: 6.
[7]. «الخصال»، ج2، ص607.
[8]. «الخصال»، ج2، ص600.
[9]. «علل الشرايع»، ج1، ص160، باب 129، ح2؛ «معاني الاخبار»، ص63، ح12.
[10]. «الارشاد»، ج1، ص87.
[11]. «الارشاد»، ج1، ص83.
[12]. «شرح نهج البلاغة»، ج14، ص251.
[13]. «السيرة النبوية»، ج2، ص100؛ «تاريخ الامم و الملوك»، ج2، ص 514.
[14]. «قصص الانبياء»، ص332، فصل 8، ح413.
[15]. «السيرة النبوية»، ج1، ص 447.
[16]. «تاريخ الامم و الملوك»، ج2، ص 364.
[17]. «البداية و النهاية»، ج3، ص164.