مقدمه:
مهمترین وظیفهای که هر شیعه منتظر ظهور بر عهده دارد، کسب معرفت نسبت به وجود مقدس امام و حجت زمان خویش است. اهمیت این موضوع تا آن جاست که در روایات شیعه و سنی، مباحثی پیرامون آن مطرح گردیدهاست. در این راستا یکی از وظایف شیعیان منتظر، شناخت و آگاهی نسبت به علایم و ویژگیهای دوران ظهور میباشد که ندای آسمانی یکی از این امور است. بر این اساس، براي شناخت درست نداي آسماني و تشخيص آن از نداي شيطاني، و سپس پذیرش و پیروی از آن روش هایی در روایات اهل بیت(علیهم السلام) بیان شده است. نوشتار حاضر به این موضوع پرداخته است.
الف. شناخت نداي آسماني
هر عملي كه با شناخت و آگاهيِ قبل از آغاز، توأم نباشد، بعيد است به نتيجه برسد، اما براي شناخت درست نداي آسماني و تشخيص آن از نداي شيطاني، روشهايي از اهل بيت (علیهم السلام) به ما رسيده است كه در اينجا بدانها ميپردازيم:
يكم: اول بودن نداي آسماني
مراد از اول بودن نداي آسماني، اين است كه قبل از نداي ابليس، واقع ميشود و اگر نداي آسماني، دو نداي متوالي باشد، محتوايشان هدايت به سوي حضرت مهدي (علیه السلام) است كه در يكي، خود حضرت و در ديگري راه و پيروان حضرت معرفي ميشوند و دو ندا به سوي يك شخص دعوت ميكنند؛ ولي اين نداي ابليس است كه با نداهاي قبلي خود تقابل دارد و بعد از آنها واقع ميشود.
در سه حديث به اول بودن نداي آسماني با عبارتهاي ذيل اشاره شده است:
«فان الصوت الاول هو صوت جبرئيل الروح الامين علیه السلام و… و الصوت الثاني من الارض و هو صوت ابليس»،[1] «فيؤمن اهل الأرض جميعاً للصوت الاول»[2] و «فيثبت الله الذين آمنوا بالقول الثابت علي الحق و هو النداء الاول»[3].
لازم به ذكر است كه روايت سوم از حيث سند، معتبر است.
دوم: شناخت قبلي
اگر انسان از قبل با موضوعي آشنا باشد هنگام مواجهه با آن، راه درست را سريع تشخيص ميدهد. اين مطلب در احاديث اهل بيت (علیهم السلام) نيز آمده است كه در اينجا به چهار مورد از آن اشاره ميكنيم:
- «قلت: فمن يعرف الصادق من الكاذب؟ قال: يعرفه الذين كانوا يروون حديثنا و يقولون: إنه يكون قبل أن يكون و يعلمون أنهم هم المحقون الصادقون؛[4] زرارة بن اعين ميگويد: از امام جعفر صادق (علیه السلام) پرسيدم: نداي صادق از نداي كاذب چگونه شناخته ميشود؟ فرمود: كساني كه حديث ما را روايت ميكنند آن را ميشناسند و ميگويد: اين مطلب قبل از اينكه واقع شود، مشخص بوده است و آنان ميدانند كه خودشان بر حق و صادق ميباشند.
- «و يصدق بها اذا كانت من كان مؤمنا يؤمن بها قبل أن تكون، قال: إن الله عزوجل يقول: «أفمن يهدي الي الحق أحق أن يتبع أمن لايهدي إلا ان يهدي فما لكم كيف تحكمون»؛[5] [6] عبدالرحمن بن مسلمه ميگويد: به امام جعفر صادق (علیه السلام) گفتم: مردم، ما را نكوهش ميكنند و ميگويند: از كجا حق را از باطل تشخيص ميدهيد وقتي دو تاست؟ فرمود: شما چه پاسخي ميدهيد؟ گفتم: جوابي به آنان نميدهيم. فرمود: به آنان بگوييد: آن را كسي كه اهل ايمان باشد و به آن قبل از واقع شدنش اعتقاد داشته باشد، تصديق ميكند. همانا خداي عزوجل ميفرمايد: آيا كسي كه به راه حق، هدايت ميكند، سزاوارتر است كه از او پيروي شود يا كسي كه راه نمييابد مگر آنكه راه برده شود، شما را چه ميشود، چگونه داوري ميكنيد؟
- «إن الذي اخبرنا بذلك و أنت تنكر أن هذا يكون هو الصادق؛[7] هشام بن سالم ميگويد به امام جعفر صادق (علیه السلام) گفتم: جريري برادر اسحاق به ما ميگويد: شما ميگوييد: دو ندا است. پس كدام يك صادق و كدام يك دروغ است. امام صادق (علیه السلام) فرمود: به او بگوييد: به درستيكه آن كسي كه ما را از آن آگاه كرد، او صادق است؛ در حالي كه تو نميپذيري آن واقع ميشود.
- و «يعرفها من كان سمع بها قبل أن تكون»؛[8] در حديث ديگري، هشام بن سالم ميگويد از امام جعفر صادق (علیه السلام) پرسيدم: چگونه اين از آن شناخته ميشود؟ فرمود: كسي كه قبل از واقع شدنش، آن را شنيده باشد - كه واقع ميشود- آن را ميشناسد.
از ميان اين روايات، احاديث اول، سوم و چهارم از جهت سند معتبر هستند. در روايت اولي، امام، راويان حديث اهل بيت (علیهم السلام) را داراي شناخت نداي بر حق معرفي ميكند و در حديث دوم، گرچه سؤال از شناخت نداي حق از باطل است، ولي چون پرسش سؤالكنندگان: از روي انكار است و نميخواهند بپذيرند، امام پاسخ ميدهد: كسي كه قبل از واقع شدنش به آن ايمان داشته باشد، آن را تصديق ميكند. يعني علاوه بر آگاه بودن، اعتقاد به رخ دادن نداي آسماني نيز لازم است. در حديث سوم، باز چون سؤال از روي انكار است، امام پاسخ ميدهد آن كسي كه ما را از آن آگاه كرد و تو آن را انكار ميكني، او صادق است، يعني اهل بيت (علیهم السلام)، خبري از آينده دادهاند و شرط پذيرش آن، صادق دانستناش آن است و گويا برخي از عامه با اين سؤال به دنبال استهزا و عدم تصديق كلام اهل بيت (علیهم السلام) بودهاند و در حديث چهارم، شناخت نداي حق از باطل را منوط به شناخت قبلي ميداند. در نتيجه، در اين مورد، انسان ميبايست دينشناس باشد و خود از راويان حديث اهل بيت (علیهم السلام) باشد و يا از آنان بپرسد و از مسائل مهم دين خود آگاه شود.
سوم: شناخت از روي محتوا
نداي آسماني، مردم را به حضرت مهدي (علیه السلام) دعوت ميكند. يعني كسي كه مسلمانان، او را شناخته و ميدانند از اهل بيت (علیهم السلام) است. در حالي كه نداي ابليس، مردم را به سوي فردي از نسل بني اميه فراميخواند؛ يعني كساني كه در طول تاريخ اسلام، در برابر پيامبر (صلی الله و علیه و آله وسلم) و اهل بيت (علیهم السلام) ايستادند. بنابراين، نبايد شناخت نداي حق از باطل، مشكل باشد؛ مگر اينكه خود انسان، اهل باطل و دنبالهروي باطلصفتان باشد.
در روايت ابوبصير از امام محمد باقر (علیه السلام) آمده است:
«و علامة ذلك أنه ينادي باسم القائم و اسم ابيه؛ و نشانه نداي حق، آن است كه ندا به اسم قائم و اسم پدرش ميدهد».[9]
چهارم: پرسش از عالمان دين
انسان باايمان يا بايد خودش، كارشناس دين باشد و يا اينكه از كساني كه دين را ميشناسند، مسائل ديني را بياموزد و از آنجا كه نداي آسماني از جمله مباحث مربوط به حضرت مهدي (علیه السلام) است و آن حضرت، امامِ زمان ماست، بايد از چگونگي آن آگاه باشيم و يا در صورت رخ دادن، چگونگي آن را از آگاهان مسائل ديني بپرسيم. چرا اهل بيت (عليهم السلام)، ما را به آنان ارجاع دادهاند. چنانكه وقتي زرارة بن اعين از امام جعفر صادق (علیه السلام) ميپرسد:
«فمن يعرف الصادق من الكاذب؟؛ پس چه كسي نداي صادق را از نداي كاذب ميشناسد؟ امام پاسخ ميدهد: «يعرفه الّذين كانوا يروون حديثنا؛[10] كساني كه احاديث ما را روايت ميكنند آن را ميشناسند».
گويا امام با اين جمله، مسير را مشخص كرده است؛ يعني يا از راويان حديث و عالمان دين باش يا از آنان كه ميشناسند، بپرس.
ب. پيروي از نداي آسماني
بعد از شناخت نداي حق و پذيرش آن لازم است تا اگر در زمان ما آن اتفاق رخ داد، دنبالهرو و پيرو دستورات وي باشيم و با شنيدن آن، خود را براي ياري و همراهياش آماده كنيم.
عبارتهايي مانند: «فرحم الله من اعتبر بذلك الصوت فاجاب»،[11] «فلا تشكوا في ذلك و اسمعوا و اطيعوا»،[12] «فاتبعوا الصوت الاول»،[13] «فاذا نادي فالنفير النفير، فو الله لكأني انظر اليه بين الركن و المقام»[14] از احاديث اهل بيت (علیهم السلام)، بر اين مطلب دلالت ميكنند و لازمه پيروي از نداي حق، بياعتنايي نسبت به نداي باطل است كه اهل بيت (علیهم السلام)، ما را از دنبالهروي آن بر حذر داشتهاند: «إياكم و الأخير أن تفتنوا به».[15]
نتیجه:
بنابر مباحث مطرح شده در روایات اهل بیت(علیهم السلام) ندایی آسمانی، قبل از ندای ابلیس واقع میشود و مردم را به سوی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعوت مینماید، این در حالی است که ندایی شیطانی بعد از آن مردم را به سوی فردی از نسل بنی امیه فرا میخواند. بر این اساس، از وظایف منتظران ظهور است که قبل وقوع این امر آمادگی لازم را برای شناخت و پیروی از ندای آسمانی کسب نمایند.
پینوشتها:
[1]. «الغيبة نعماني»، ص262، باب 14، حد13.
[2]. «الغيبة نعماني»، ص269، باب14، حد20.
[3]. «الغيبة نعماني»، ص267، باب14، حد19.
[4]. «الغيبة نعماني»، ص272. باب14، حد28.
[5]. «الكافي»، ج8، ص208، حد252؛ «الغيبة نعماني»، ص274، باب14، حد32.
[6]. سوره يونس؛ 10، آيه 35.
[7]. «الغيبة نعماني»، ص273، باب14، حد30.
[8]. «الغيبة نعماني»، ص274، باب14، حد31.
[9]. «الغيبة نعماني»، ص262، باب14، حد13.
[10]. «الغيبة نعماني»، ص272، باب14، حد28.
[11]. «الغيبة نعماني»، ص262، باب14، حد13؛ «بحار الانوار»، ج52، ص230، باب25، حد96
[12]. همان.
[13]. «كمال الدين و تمام النعمة»، ج2، ص558، باب57، حد13.
[14]. «الغيبة نعماني»، ص270، باب14، حد22؛ «بحار الانوار»، ج52، ص235، باب25، حد103.
[15]. «الغيبة نعماني»، ص262، باب14، حد13؛ «معجم احاديث الامام المهدي علیه السلام »، ج3، ص253، ش783.