logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
توصيه امام زمان (علیه السلام) به خواندن صحيفه سجاديه

مقدمه:

محدث عظیم و سالک وارسته، مرحوم مجلسی(پدر علامه مجلسی) می‌فرماید: « در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم، اما نماز قضا بر عهده‌ام بود و به همین دلیل احتیاط می‌کردم و نمی‌خواندم خدمت شيخ بهائي (ره) عرض نمودم که فرمود: نماز قضا بخوان. اما من با خودم مي‌گفتم نماز شب، خصوصيات خاص خود را دارد و با نمازهاي واجب فرق مي‌کند.

توصيه امام زمان...

يک شب بالاي پشت بام خانه‌ام در خواب و بيداري بودم که امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را در بازار خربزه فروش‌هاي اصفهان در کنار مسجد جامع ديدم. با شوق و شعف، نزد او رفتم و سئوالاتي کردم که از جمله آن، خواندن نماز شب بود. فرمود: بخوان!

عرض کردم: يابن رسول الله، هميشه دستم به شما نمي‌رسد. کتابي به من بدهيد که به آن عمل کنم.

فرمود: برو از آقا محمد تاج، کتاب بگير.

گويا در خواب، او را مي‌شناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم. مشغول خواندن بودم و مي‌گريستم که از خواب بيدار شدم. از ذهنم گذشت که شايد محمد تاج همان شيخ بهايي است و منظور امام از تاج اين است که شيخ بهايي، رياست شريعت را در آن دوره به عهده دارد.

نماز صبح را خواندم و خدمت ايشان رفتم. ديدم شيخ با سيد گلپايگاني مشغول مقابله صحيفه سجاديه است. ماجرا را برايش نقل کردم. فرمود: ان شاءالله به چيزي که مي‌خواهي مي‌رسي.

بعد ناگهان ياد جايي که امام (عليه السلام) را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را ديدم که از آشنايان قديم ما بود. مرا که ديد، گفت: ملا محمد تقي! بيا برويم خانه، يک سري کتاب به تو بدهم.

مرا به خانه‌اش برد. در اتاقي را باز کرد و گفت: هر کتابي را که مي‌خواهي بردار. کتابي را برداشتم؛ ناگهان ديدم همان کتابي است که در خواب ديده بودم؛ صحيفه سجاديه.

به گريه افتادم. برخاستم و بيرون آمدم. گفت: باز هم بردار. گفتم: همين بس است.

پس شروع نمودم به تصحيح و مقابله و آموزش صحيفه سجاديه به مردم؛ و چنان شد که از برکت اين کتاب، بسياري از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند.[1]

مرحوم علامه مجلسي (نويسنده کتاب بحارالانوار) مي‌فرمايد: پدرم چهل سال از عمر خود را صرف ترويج صحيفه کرد و انتشار اين کتاب، توسط او باعث شد که اکنون هيچ خانه‌اي بدون صحيفه نباشد. اين حکايت بزرگ مرا بر آن داشت که بر صحيفه شرح فارسي بنويسم تا عوام و خواص از آن بهره مند شوند.[2]

پی‌نوشت‌ها:

[1]. امام شناسي، ج15، ص 49و 50.

[2]. بحارالانوار، ج110، ص51 به بعد.