logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
گفتگو با دكتر مسعود سليميان

مقدمه:

اكنون نور اسلام در تمام دنيا منتشر شده و قلب حقيقت جويان را روشن كرده‌است. هر روز در گوشه‌اي از دنيا اسلام آوردن عده زيادي از مردم به گوش مي‌رسد. مراكز بسياري در دنيا به نشر معارف اسلام و تشيع پرداخته و حقيقت جويان را با حقيقت آشنا مي‌كنند. يكي از اين مراكز، مرکز تعليمات اسلامي واشنگتن است كه تاكنون خدمات بسياري به براي آشنايي مردم آمريكا درباره اسلام انجام داده‌است.

مرکز تعليمات اسلامي واشنگتن (www.iec-md.org) يا آنطور که معروف است آي ـ ئي ـ سي (IEC)، در شهر پوتومَک ايالت مريلند و در حومه شهر واشنگتن، پايتخت ايالات متحده آمريکا واقع است. در گفتگويي كه با دكتر سليميان استاد دانشگاه ايالتي مورگان آمريكا و عضو هيئت امناي مركز تعليمات اسلامي واشنگتن انجام داده ايم با موعودگرايي در دنياي غرب بيشتر آشنا مي‌شويد. متن حاضر به این گفتگو اختصاص یافته است.

1. لطفاً خودتان را معرفي كرده و درباره سابقه فعاليت هايتان برايمان بفرماييد

مسعود سليميان، ليسانس مهندسي صنايع از دانشگاه صنعتي شريف در تهران و فوق ليسانس و دکتراي مهندسي صنايع از دانشگاه اوکلاهاما در آمريکا، در حال حاضر به تدريس در دانشگاه ايالتي مورگان در شهر بالتيمور ايالت مريلند اشتغال دارم. هم چنين عضو هيأت امناي مرکز تعليمات اسلامي واشنگتن و مدير سايت اينترنتي آن هستم. هم چنين افتخار خادمي مسجدي را هم در شهر بالتيمور دارم.

2. به عنوان فردي كه سالهاست در جامعة آمريكا از نزديك جريان هاي فكري را دنبال كرده و با انديشمندان اين جامعه كار مي كنيد توجه به موعودگرايي و آخرالزمان در دنياي غرب را چگونه مي بينيد.

براي پاسخ به اين سؤال مي‌بايست به جستجوي ريشه‌اي در تضادهاي موجود بين تفكر ليبراليستي و گاه ضد ديني كه اساس و بنيان قوانين موجود در غرب است را با واقعيت‌هاي جامعه غربي كه (بخصوص در آمريكا) زمينه‌هاي قوي مذهبي دارد، پرداخت. اين تضادها كه عملاً قوانين موجود را در ضديت با روش‌هاي سنتي تعليم و تربيت مذهبي قرار مي‌دهد از آن رو كه قانون را طرفدار آزادي‌هايي قرار مي‌دهد كه بسياري از آن‌ها ضد مذهب هستند به مرور ايام زمينه‌هاي تقابل شديد فكري بين روشنفكران ديني و ليبراليسم را فراهم ساخته است، و در اين بين طبقات مختلف مردم به دليل نظام موجود اين كشور مجبور به انتخاب محدودي بين افراد مي‌باشند.

بسياري از نتايج اينگونه انتخاب‌ها باعث سرخوردگي و سرگرداني خانواده‌ها، نسل جوان، روشنفكران، و طبقات مختلف جامعه گرديده‌است، و اين خود سبب گرايش بيش از اندازه اين افراد به تفكر پيرامون موعود و آخرالزمان گرديده‌است. نكته قابل توجه اينجاست كه همين نظام و مؤلفه سرمايه داري آن خود به اين نياز دامن مي‌زنند و آنرا به سوي دلخواه خويش هدايت مي‌كنند، اگر شما به تاريخ سينماي آمريكا كه مهمترين مؤلفه فرهنگي آن در دنياست نظر بيفكنيد، بيشتر تأكيد را هميشه بر روي قهرماناني (بگوييد موعودهايي) مي‌بينيد كه خواهند آمد و انتقام ستم ديدگان را خواهند گرفت و جامعه‌اي پر از عدل و داد بر پا خواهند كرد.

بنابراين چه به نياز فطري، و چه به لحاظ سرخوردگي‌هاي حاصل از ايدولوژي‌هاي ابتر، و چه به لحاظ هدايت كنندگي سرمايه داري سودجو و فرصت طلب، اكنون توجه به موعودگرايي در غرب به شكل بسيار ملموسي در سطح و زيربناي جامعه غربي تأثيرگذار گشته است.

3. انتظار از نظر غربي‌ها چه مفهومي‌دارند و براي زمينه سازي ظهور موعودشان چه كاري انجام مي‌دهند؟

در نگاه مردم عادي و روشنفكران و انديشمندان غربي، سه نوع نگاه متمايز نسبت به مساله انتظار وجود دارد كه كمابيش در جوامع صنعتي غربي يكسان است.

نگاه اول عوامانه و كاملاً تسليم پذيري است كه تحت تأثير تبليغات شبانه روزي و شستشوي مغزي، زندگي روزمره را سپري كرده و به تصور تأثير گذاري در جامعه، در فرايند به ظاهر دموكراتيك نظام‌هاي سرمايه داري شركت مي‌كنند و حد انتظارش، تعريف شده توسط رسانه‌ها و دولت است، و انتظار برايش امروز يك فيلم و فردا توسط يك فيلم ديگر با قهرمانان جديدش ظاهر مي‌گردد.

گروه ديگر نخبگان و انديشمندان جوامع غربي هستند كه معمولاً (و اكثريت قريب به اتفاق آن‌ها) با ژست‌هاي ضد ديني تظاهر به روشنفكري مي‌نمايند و اصولاً سعي مي‌نمايند كه خود را جداي از اينگونه تفكرات كه ممكن است نياز به مايه‌هاي مذهبي داشته باشد و يا از آن چنين برداشتي شود نشان دهند.

نگاه سومي كه هر روز بيشتر از پيش نمود خود را عرضه مي‌دارد و گاه جبراً در تقايل خشونت بار با نظام‌هاي حاكم قرار مي‌گيرد، نگاه موعودگرايان جستجوگري است كه اكثراً به بيراهه رفته، يا تبديل به فرقه‌هاي بيماري مي‌گردند كه حول شخصيت يك فرد شكل مي‌گيرد، يا تفكرات عجيب و غريبي كه يا منتظر ظهور موعود يا بشقاب پرنده هستند، و يا اعتماد به زنده شدن (يا پديد آمدن) يك ابرقهرمان هستند كه در دوران آخرالزمان ظهور مي‌كند.

با توجه به نگاه فوق كه انتظار در جوامع غربي به طور كلي آميخته (و هدايت شده) با خيالات و افكار نويسندگان و فيلم سازان غربي است كه با مهارت‌هاي فوق العاده تكنيكي و بصري، انتظاري را تعريف كرده‌اند كه جنبه‌هاي الهي آن تقريبا در حد صفر است و موعودگرايي و آخرالزماني را ارائه داده‌اند كه جداي از نگاه مذهبي و آميخته با خرافات است

4. نمادهاي آخرالزمان در دنياي غرب چيست؟

همانگونه كه اشاره گرديد اين نمادها همگي تعريف شده توسط كساني است كه خود تمايلات مذهبي چنداني ندارند و در بسياري از مواقع ضد مذهب هستند. از اين رو براي تعريف چنين نمادهايي يا متوسل به افسانه‌هاي خرافاتي گرديده و يا به داستان سرايي و تخيلات شخصي پرداخته‌اند. براي همين است كه با وجود گيرايي اين نمادها، آن‌ها عموماً با فطرت انسان سازگار نيستند و پاسخ انسان تشنه غربي را نمي‌دهند، و اين به وضوح از سرخوردگي‌هاي حاصل در جوامع غربي نمودار است.

5. اينترنت در امر تبليغ و نشر معارف ديني و مهدويت چه جايگاهي دارد و تا چه اندازه ما از قابليت‌ها و ظرفيتهاي آن براي نشر معارف ديني استفاده كرده‌ايم؟

به نظر من، ما حتي به اندازه ذره کوچکي از قابليت‌هاي اينترنت در راه گسترش فرهنگ مهدويت در جهان استفاده نکرده‌ايم. اگر از ايران بگذريم، فرهنگ مهدويت در جهان متاسفانه با تبليغات دشمنان از يک سو و دوستان ساده انديش از سوي ديگر به معجوني از خرافات و ديده‌هاي عوامانه بيشتر شبيه است تا فرهنگ حيات بخش مهدوي که مد نظر بزرگان دين و علماي راستين مي‌باشد. متأسفانه اکثر وعاظ و سخن گوياني که به زبان انگليسي صحبت مي‌کنند ودر اين کشور براي جوانان و ديگران صحبت مي‌کنند برخوردي بسيار پيش پا افتاده با اين جريانات دارند و بيشتر صحبت‌هايشان بجاي تشريح و تبيين فرهنگ حيات بخش و معنوي انتظار و فرج به گفتن داستان‌هاي تشرفات و غيره مي‌گذرد. اينجاست که برخلاف ايران که مي‌توان هزاران آشناي با معارف مهدوي براي سخنراني و گفتگو يافت، اينترنت يک نياز واقعي است که مي‌توان بخش عمده کار علمي و مذهبي را انجام دهد و پاسخگويي به شبهات را بر عهده گيرد.

6. فكر مي‌كنيد به عنوان يك مسلمان چگونه مي‌شود نقش يك منتظر واقعي را در دنياي اينترنت ايفا كرد؟

بايد توليد کرد، بايد ساخت، بايد نشر و توزيع کرد. بايد در راه معرفي اسلام اهل بيت و آخرين ذخيره الهي آن چه در توان، قوه و استعداد هست به ميدان آورد و اين است آن چه که من با بضاعت قليلم مي‌توانم انجام دهم و ان شاءالله آقا بپذيرند و شفاعتمان را در بارگاه حضرت حق بنمايند.[1]

پی‌نوشت:

[1]. انتشار یافته در سایت؛ .http://forum.rasekhoon.net/thread