مقدمه:
در مقاله قبل به بررسي مفهوم "مهدي" و ديگر عبارات مرتبط با مهدويت در لغتنامه هاي معروف غربي پرداختيم. در اين بخش بررسي اين مفاهيم را در دايره المعارف هاي غربي پي مي گيريم.
ج- دايرة المعارف ها دايرة المعارف ويکيپدياي انگليسي[1]
در اين دايرة المعارف واژه مهدي [2] مفهومي آخرت شناختي و از پيشگويي هاي اسلام معرفي شده که در 7 يا 9 يا 19 سال پيش از روز قيامت به همراه عيسي ظهور مي کند و جهان را از بي عدالتي، بدي ها و حکومت هاي ستم گرانه پاک مي کند. همچنين به اهميت و پايه اي بودن اين عقيده نزد شيعه و ارتباط آن با امام دوازدهم شيعه اشاره مي شود. پس از آن در بخش هايي مجزا عقايد فرقه هاي مختلف اسلامي در مورد مهدي را شرح مي دهد.
در بخش دکترين اهل سنت، ابتدا به موافقان عقيده مهدويت اشاره مي شود. در اين ديدگاه، مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، به طور متوالي در احاديث سني به عنوان تأسيس کنندة خلافت معرفي شده است. او انساني عادي است که از پدر و مادري عادي، زاده مي شود. سپس به احاديثي از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اشاره مي شود که مهدي از خانواده پيامبر و هم نام وي ـ که پدر وي هم هم نام پدر پيامبر است ـ معرفي شده است. البته به نظر برخي از روشن فکران مسلمان که مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را مصلحي که باعث اتحاد امت و اشاعه اسلام مي شود، نيز اشاره مي شود. ديدگاه دوم در ميان اهل سنت در اين مقاله متعلق به روشنفکراني نوگراست که به کلي منکر عقيده مهدويت هستند. به عنوان مثال: جواد احمد قميدي (1951 م) در يکي از کتب خود به ظهور مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هيچ اشاره اي نمي کند و دليل اين امر را ضعف احاديث مهدويت و يا ساختگي بودن آن ها مي داند و با فرض صحت برخي از احاديث هم آن ها را در اشاره به برخي خلفا مانند: عمربن عبدالعزيز مي شمارد. طبق نظر اين گروه ديگر مهدي پس از اين نخواهد آمد و در اين زمان نبايد منتظر وي بود.
در ارائه دکترين شيعه در باب مهدويت، به اساسي بودن اين عقيده نزد شيعه اذعان مي شود:
شيعه، مهدي را همان امام دوازدهم خود مي داند که در سال 255 هجري (874 م) متولد شده و اکنون نيز زنده و در غيبت است. مقاله به نظر موژان مؤمن [3] در مورد عقيده مهدويت در شيعه مي پردازد که شيعيان عموماً مهدي را فردي جوان با قامتي معمولي و صورت و مو و محاسن زيبا مي دانند که در سالي غير فرد (زوج) در کنار خانه خدا ـ مقام ابراهيم ـ ظهور مي کند و مردم با او بيعت مي کنند. همراه او عده اي برگزيده نيز بازگشت مي کنند و دشمنان وي توسط دجال تک چشم و سفياني رهبري مي شوند و پس از نبرد نهايي ميان مهدي و دشمنان وي، او و پيروانش بر ظلمت غلبه مي کنند و پس از چند سال از حکومت مهدي، عيسي نيز به زمين باز مي گردد. پس از آن مقاله به رواياتي از کتب شيعه اشاره مي کند که در آن به ويژگي هاي حکومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) همچون فراگيري حکومت، اشراف کامل حضرت به تمام مردم عالم و يا برخي خصوصيات ظاهري ايشان اشاره مي نمايند.
در ادامه مقاله به نقل از موژان مؤمن به رايج ترين علائم اشاره شده براي ظهور مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نزد شيعه اشاره مي شود که عبارتند از:
- تقابل و جنگ مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) با مسلماناني که تنها در ظاهر مسلمانند، ولي در واقع پايبندي به احکام و قوانين اسلامي ندارند.
- وقوع دو مرگ سرخ (خونريزي) و مرگ سفيد (بلا و مرض) پيش از ظهور مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف ) که دو سوم مردم جهان را هلاک مي کند.
- ظهور دجال تک چشم، سفياني و يماني.
- وقوع جنگي بزرگ در سوريه و نابودي آن.
- وقوع مرگ و ترس در عراق و نيز ظهور آتش در آسمان.
رواياتي از منابع اهل سنت نيز مورد اشاره قرار مي گيرند که در آن ها مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) از خانواده پيامبر معرفي شده که امر فرجش در يک شب اصلاح مي شود و همان گونه که جهان از ستم پرشده، آن را مملو از عدل مي نمايد و هفت سال نيز حکومت مي کند.
در ادامه نظر صوفيه در مورد مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هم مورد بحث قرار مي گيرد و با نقل جمله اي از ابن حجر هيتمي که رد مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف نشانه بي ايماني است؛ اعتقاد ايشان به مهدويت بيان مي شود. همچنين در بخش قابل توجهي از مقاله، عقيده فرقه احمديه (قاديانيه) که يکي بودن تجسم مهدي و عيسي (عليه السلام) و ديگر منجيان وعده داده شده، مورد بررسي قرار گرفته است.
مدعيان مهدويت در طول تاريخ بخش ديگري از مقاله را تشکيل مي دهد. در اين بخش مختار و ادعاي او درباره محمد حنفيه به عنوان اولين حرکت صورت گرفته در تاريخ اسلام تحت واژه مهدي معرفي شده است. محمد بن عبدالله نفس زکيه، سيد علي محمد باب(1819–1850) ، مهدي سوداني (1881)، ميرزا غلام احمد قادياني (1889) و نيز القحطاني (1979) از جمله افراد مورد اشاره به عنوان مدعيان مهدويت در اين نوشتار هستند.
انتهاي مقاله مهدي در ويکيپدياي انگليسي نيز بسيار قابل توجه و تأمل است. اين مقاله در انتها به جرياني مي پردازد که از نظر نويسنده چنان جايگاهي داشته که در اين مقاله علمي بدان اشاره شود. جريان مربوط به مقاله اي است که فردي با نام محمدرضا رستمي درون کلاه (استاد دانشکده شيمي دانشگاه تربيت مدرس) در تاريخ ۳۰ فروردين ۱۳۸۹ برابر با ۱۹ آوريل ۲۰۱۱ منتشر مي کند و در ذيل آن، نام خود و نام مبارک امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را به عنوان نويسندگان آن معرفي مي نمايد.[4]
اين دايرة المعارف در ذيل واژه مهدويت [5] نيز به عقيده شيعيان دوازده امامي به مهدويت مي پردازد و آن را عقيده و تلاش براي آمدن مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) تعريف مي کند و وي را احيا کننده مکتب و برقرارکننده عدالت از منظر شيعيان مي شمارد. در ادامه نيز جمله اي از حجهت الاسلام پور سيد آقايي مدير موسسه آينده روشن در قم نقل مي شود که مهدويت يک شناسه و کد براي انقلاب و روح آن است.
همچنين اين دايرة المعارف مقالاتي در زمينه مفاهيم آخرت گرايانه در اسلام، دجال و برخي عبارات مرتبط دارد.
دايرة المعارف بريتانيکا
اين دايرة المعارف که بريتانيايي بوده و قدمت نسخه هاي کاغذي آن به 1768 ميلادي مي رسد[6]، در مورد مفاهيم مهدوي مطالب چندي عرضه کرده است. اين منبع مهدي را مفهومي آخرت گرايانه در اسلام مي داند که اشاره به نجات بخشي مسيحايي مي کند که جهان را از عدالت و انصاف پر مي نمايد، مکتب صحيح را اعاده مي کند و عصر طلايي 7، 8 يا 9 ساله در پايان جهان را راهبري مي کند. قرآن (کتاب آسماني مسلمانان) به او اشاره نکرده و اغلب در روايات غير قابل اعتماد که از پيامبر اسلام نقل شده، به وي اشاره شده است. اگرچه در ميان اهل سنت به ويژه متکلمين سوالاتي در مورد مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مطرح شده ولي اين عقيده، باوري اساسي نزد شيعه محسوب مي شود.
اين دايرة المعارف در ادامه مي نويسد:
به نظر مي رسد باور مهدويت در همان صده هاي نخستين پس از ظهور اسلام (قرن 7 و 8 ميلادي) در ميان پريشاني و تسلسل مکاتب و شورش هاي سياسي، پيشرفت کرده باشد. به نظر مي رسد، اولين بار در 686 ميلادي مختاربن ابوعبيد ثقفي ، رهبر شورش مسلمانان غير عرب در عراق، با بيعت کردن خود با فرزند علي عليه السلام، پسرعموي پيامبر و چهارمين خليفه مسلمانان، اين عقيده را مورد استفاده قرار داد. مختار اعتقاد داشت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) همان الحنفية است که در قبر خود زنده بوده ولي در غيبت است و براي نابودکردن دشمنان خود ظاهر خواهد شد. در 750 ميلادي نيز نهضت عباسيون از احاديث غيب گويانة رايج که مهدي را برخاسته از خراسان در شرق و با پرچم هاي سياه مي دانست، شکل گرفته و استفاده برد.
از ديد نويسنده اين مقاله در دايرة المعارف بريتانيکا، اعتقاد به مهدي در زمان هاي بحراني مورد تأکيد و توجه بيشتري قرار گرفته به طور مثال پس از جنگ لاس ناواس دتولوسا [7] در 1212 ميلادي وقتي مسلمين قسمت اعظم اسپانيا را از دست دادند، مسلمانان اسپانيايي رواياتي منسوب به پيامبر را پخش کردند که در آن ها بازپس گيري اسپانيا توسط مهدي، پيشگويي شده بود. به همين ترتيب در هجوم ناپلئون به مصر نيز مردي با ادعاي مهدويت در شمال آفريقا ظهور کرد.
در ادامه نيز مقاله به برخي مدعيان متأخر مهدويت اشاره مي کند: از آنجايي که مهدي اعاده کننده قدرت سياسي و طهارت مذهبي اسلام دانسته مي شود، انقلاب هاي اجتماعي بسياري در جوامع اسلامي از اين عنوان براي خود بهره برده اند. به طور ويژه شمال آفريقا بستر ظهور افراد تحت نام مهدي بوده است که از جمله اين افراد مي توام به عبيدالله مؤسس سلسله فاطميون، محمدبن تومَرت [8] پايه گذار حرکت الموحدون در مغرب در قرن 12 و نيز محمد احمد سوداني [9] که در سال 1881 بر ضد حکومت مرکزي مصر قيام کرد، نام برد.
نتیجه:
1. ارجاع بسياري مقالات فوق به منابعي بازمي گردد که نه توسط شيعيان و حتي مسلمانان، بلکه توسط مستشرقين و روشنفکراني نگاشته شده که نگاه خاص و مغرضانه در نوشتار آن ها هويداست. اسقف سابق اورشليم رئيس بخش اسلام در لغتنامه مذاهب آکسفورد است و بسياري مقالات را در حيطه شيعه شناسي در دايره المعارف هايي از جمله بريتانيکا و دايره المعارف جهان اسلام مدرن، دکتر موژان مؤمن، پزشک بهايي همکار دانشگاه آکسفورد انگليس مي نگارد[10]. اين نکته بسيار حائز اهميت است که غرب با چه عينکي به معارف اسلامي و شيعه نگاه مي کند.
2. عدم ارائه مفاهيم اساسي در زمينه مهدويت و يا ارائه ناصحيح مطالب اساسي و در مقابل ارائه مطالبي بي اهميت[11] نکته ديگري است که در اين مقالات به طور واضح ديده مي شود.
3. مقاله ويکيپديا گرچه جامع تر به بحث مهدويت نگريسته، ولي از چند منظر قابل تأمل است: اول آنکه بسياري از قسمتهاي مقاله ـ به ويژه مواردي که قابل بحث هستند ـ به صورت گذرا و با کمترين ارجاع بيان شده است که از آن جمله مي توان به مدت زمان حکومت حضرت، شيوه قيام، علائم ظهور و ... اشاره نمود. در درجه دوم ديدگاه شيعه در اين مقاله به صورتي افسانه اي و اسطوره اي معرفي شده است به طوري که کمتر کسي با خواندن ديدگاه شيعه به طرف آن جذب شده و آن را حقيقي مي انگارد.
4. مقاله بريتانيکا از جهت گستردگي، ارجاعات و صحت مطالب درجه اي به مراتب ضعيف تر دارد و همان گونه که ديده مي شود، بيش از آنکه به اصل باور مهدويت پرداخته شود، به مدعيان و قيام هاي صورت گرفته بر اساس اين عقيده تأکيد شده است و حتي اصل عقيده با ذکر عبارت عدم اشاره قرآن و روايات معتبر به مهدي مورد تشکيک واقع گرديده است.
پی نوشت ها :
[1] - http://en.wikipedia.org
براي بررسي بيشتر عملکرد، اهداف و موفقيت هاي اين دايرة المعارف رايگان اينترنتي مي توانيد مقاله اي با نام پرونده اي براي ويکي پديا که در آدرس زير آمده مطالعه نماييد: http://forum.p30world.com/showthread.php?t=132144
[2] - http://en.wikipedia.org/wiki/Mahdi
[3] -Moojan Momen
[4] - براي اطلاعات بيشتر مي توانيد به آدرس زير مراجعه نماييد:
http://harimeyas.com/tag/محمدرضارستمي درون كلاه.
[5] - http://en.wikipedia.org/wiki/Mahdaviat
[6] -http://www.corporate.britannica.com/?page_id=94
[7] - "Las Navas de Tolosa
نام جنگي که در بين اعراب و مسلمانان به معرکه العقاب معروف است و نتيجه آن شکست مسلمين و خروج آن ها از سرزمين اسپانيا و آندلس بوده است. ر. ک به: http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Las_Navas_de_Tolosa
[8]- http://en.wikipedia.org/wiki/Ibn_Tumart
, http://shamim.valiasr-aj.net/include/VIEW.php?bankname=VAGEHLIST&code=28&RADIF=21
[9] - http://fa.wikipedia.org/wiki/ محمد احمد.
[10] - http://bahaikipedia.org/Moojan_Momen (دايره المعارف عقايد و آيين بهاييت)
[11] - مانند ارائه مقاله اي که نام نويسنده آن امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف درج شده بود.