مقدمه:
آن گاه كه بزرگان و پيشوايان دين سخن از گذر فرصتها به ميان ميآورند، از بهترين تشبيهها بهره ميگيرند و آن گذر ابرهاي بهاري است. آري فرصتهاي زندگي بسان ابرهاي زودگذري است كه لحظاتي چند در آسمان زندگي به آهستگي آشكار ميشوند و دميديگر اثري از آنان باقي نميماند. امير بيان علي (عليه السلام) فرمودند: « الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ»؛[1] فرصتها همانند ابر در گذرند؛ پس فرصتهاي نيكو را دريابيد .
بهره گیری از فرصتها
افزون بر آن كه آموزههاي ديني بر بهره گيري از فرصتها تأكيد كردهاند، از كار امروز را فردا واگذاشتن نيز پرهيز دادهاند. چه بسيار كساني كه كاري را براي فردا نهادند و هرگز فردايي را نيافتند.
جوان هوشمند اگر به اين بينديشد كه اقتضائات و شرايط جواني موقعيت استثنايي است كه هرگز تكرار نخواهد شد قطعاً در بهره مندي از قابليتهاي آن در رشد و شكوفايي، لحظهاي درنگ نخواهد كرد.
جواني شمع ره كردم كه جويم زندگاني را *** نجستم زندگاني را و گم كردم جواني را
كنون با بار پيري آرزومندم كه برگردم *** به دنبال جواني كوره راه زندگي را
شهريار
البته نبايد فراموش كنيم كه بزرگان و فرزانگان با اغتنام از فرصتهاي جواني به قلّههاي بزرگي و فرزانگي رسيدهاند.
بدون ترديد از مهم ترين راههاي موفقيت در اين مرحله حساس، برنامه ريزي، نظم و هدفدار بودن در فعاليتهاي زندگي است.
امروزه جدابيتهاي فراوان و گوناگون، هر يك فرصتهاي فراواني را از جوانيها به خود اختصاص ميدهند كه نيازمند مديريتي عاقلانه است.
فرصت خدمت به ديگران
پيشوايان معصوم (عليهم السلام) از هر فرصتي براي رفع مشكلات مردم فروگذار نبودند. ميمون بن مهران گفت: نزد امام حسن (عليه السلام) نشسته بودم كه مردي آمد و گفت: اي فرزند پيامبر (صلي الله عليه) و آله فلان شخص از من طلبي دارد، ولي من پولي ندارم، براي همين او ميخواهد مرا زنداني كند. امام فرمودند: در حال حاضر مالي ندارم كه بدهي تو را بدهم ؛ او عرض كرد: پس شما كاري كنيد كه او مرا زنداني نكند. امام در حالي كه در مسجد مشغول عبادت (اعتكاف) بودند، كفشهاي خود را به پا كردند. من گفتم: اي فرزند رسول خدا مگر فراموش كرديد كه در حال اعتكاف هستيد (و نبايد از مسجد خارج شويد)؟ فرمودند: فراموش نكردهام، اما از پدرم شنيدهام كه رسول الله (صلي الله عليه و آله) ميفرمودند: كسي كه در بر آوردن حاجت برادر مسلمان خود بكوشد، مانند كسي است كه نُه هزار سال، روز را به روزه و شب را به عبادت مشغول بودهاست.[2]
روز بازار جواني پنج روزي بيش نيست *** نقد را باش اي بشر، كافت بود تأخير را
سعدي شيرازی
حساس ترين سخن در آخرين لحظه زندگي
ابوبصير ميگويد: پس از وفات امام صادق (عليه السلام) من به خانه آن حضرت رفتم تا به همسرش (حميده) تسليت بگويم، وقتي آن بانو مرا ديد گريست، من هم گريه كردم. سپس گفت: اي ابوبصير! اگر در واپسين لحظات آخر عمر امام در كنارش بودي، قضيه عجيبي را مشاهده ميكردي. گفتم: چه قضيه اي؟ گفت: دقايق پاياني عمر امام بود كه ناگهان چشمان مبارك خود را باز كردند و فرمودند: همين الآن تمام خويشان و نزديكان مرا حاضر كنيد! ما همه را جمع كرديم، به طوري كه كسي از خويشان و نزديكان امام باقي نماند.
حضرت نگاهي به آنان كرده و فرمودند: « إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ»؛ كساني كه نماز را سبك ميشمارند هرگز شفاعت ما به آنان نخواهد رسيد.[3]
نتیجه:
بنابر مباحث مطرح شده، افزون بر تأکید آموزههاي ديني در بهره گيري از فرصتها، جوان هوشمند اگر به اين بينديشد كه اقتضائات و شرايط جواني موقعيت استثنايي است كه هرگز تكرار نخواهد شد قطعاً در بهره مندي از قابليتهاي آن در رشد و شكوفايي خویش، لحظهاي درنگ نخواهد كرد.
پینوشتها:
[1]. نهج البلاغه، ص471، حكمت 21.
[2]. شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج2، ص189، ح2108.
[3]. احمدبن محمد بن خالد برقي، المحاسن، ج1، ص80، ح60.
پدید آورنده: خدامراد سلیمیان
عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي
نشریه امان