مقدمه :
قرآن کلام خداوند است که دستورات الهی در آن نهفته است و انسان میتواند به وسیله انس با قرآن بهرههای زیادی ببرد؛ به خصوص جوانان هرچه به قرآن نزدیک شوند، صفا و معنویت خاصی در آنها جلوهگر خواهد شد و به همان نسبت از انحرافات و فساد اخلاقی به دور خواهند بود. جوان باید طبق رهنمودهای معصومان(علیهمالسلام) به قرآن اهمیت بیشتری دهد و برای خود برنامه ریزی کند تا هرچه بهتر از این کتاب الهی بهرهمند شود.
آخرين كتاب آسماني كه در برگيرنده همه مسائل است، درباره جوان و سيماي او و ويژگيها و مصاديقي از جوانان موفق در طول تاريخ، مطالبي بيان کرده كه به برخي از آنان اشاره ميشود:
1. جوان بت شكن
حضرت ابراهيم(عليه السلام) يكي از چهرههاي قرآن است كه مبارزات و مناظرههاي دورههای جوانی او در آخرين كتاب آسماني جلوههاي ويژهاي دارد. او با جرات، صراحت و صلابت، همراه منطق، استدلال و قدرت، انسانهاي زمان خود را به يكتاپرستي دعوت نموده و بتهاي بي فايده را با تبرش شكست و نابود كرد و تلي از چوب و سنگ به وجود آورد. مردم از همديگر ميپرسيدند: چه كسي چنين كاري را انجام دادهاست؟ عدهاي گفتند: ما شنيده ايم جواني بتها را به زشتي ياد ميكند و به او ابراهيم ميگويند.
بت شكن جوان و قهرمان توحيد، با اتهام توهين به خدايان به دربار نمرود احضار ميشود و آن جا با شور جواني، با استدلالهاي محكم، نمرود را مقلوب ميسازد. اين مبارزه حضرت ابراهيم(عليه السلام) با شرك و بت پرستي در جواني، براي همه جوانان الگوي مناسبي در برابر زشتيهاي جامعه ميباشد.
2. جوان صبور
حضرت اسماعيل (عليه السلام) وقتي به حدّ رشد رسيد، پدر بزرگوارش به او گفت: من در خواب ديدهام تو را سر ميبرم. نظرت در اين باره چيست؟ اسماعيل جوان نيز جانانه و سربلند جواب داد: اي پدر! آن چه خداوند متعال به تو امر كردهاست، انجام بده؛ به خواست خداوند، من را از بردباران خواهي يافت. اين فداكاري و جانبازي حضرت اسماعيل (عليه السلام) هر ساله روز عيد قربان در خاطرهها و جانها زنده ميشود. آمادگي حضرت اسماعيل (عليه السلام) در مذبح توحيد براي اجراي فرمان الهي، الگويي براي همه جوانان در تسليم و صبر است.
3. جوان پاك دامن
حضرت يوسف (عليه السلام) كه برابر خواهشهاي نفساني زليخا حاضر به معصيت نشد، بي گناه به زندان افتاد. در زندان، با تعبير خواب دو جوان، سيماي نيكوكاري، علم، انديشه و فراست اين جوان پاك دامن بر ديگران آشكار شد. نفس ستيزي حضرت يوسف (عليه السلام) در هنگام مهیا بودن شرایط گناه، الگويي براي همه جوانان ميباشد.
4. جوان غيور
حضرت موسي (عليه السلام) با تمام تدابير امنيتي و سخت گيريهاي فرعون، پا به عرصه وجود گذاشت و دربار فرعون، محل رشد و نمو او شد. آن حضرت، در جواني به حمايت بني اسرائيل پرداخت؛ از اين رو مجبور شد براي حفظ جانش وطنش را ترك كند. او صحراي سينا را پشت سر گذاشت و با زحمات طاقت فرسا خود را به مدين شهر شعيب پيامبر رساند. غيرت اين جوان سبب شد به دختران شعيب كمك كند. او مانند ديگران، به جامعه خود بي تفاوت نبود.
5. جوان پندپذير
فرزند لقمان، جواني است كه پاي سخنان پدر مينشيند. لقمان حكيم، آن قدر سخنانش مهم است كه خداوند متعال برخي از آنان را در قرآن كريم براي ما به يادگار نهادهاست و يك سوره قرآن كريم نيز به نام او است. اما نكته مهم اين است كه فرزند جوانش مورد خطاب قرار گرفته و اين سخنان براي همه جوانان در همه ايام آموزندهاست.
6. جوانان مؤمن
در زمان دقيانوس، هفت جوان از خانوادههاي محترم به خداوند متعال ايمان آوردند. آنها براي حفظ ايمان و جان خود به ترك وطن مجبور شده و به غار پناه بردند. چون خسته بودند، همگي خوابيدند و اين استراحت، 309 سال به طول انجاميد. مبارزه اين جوانان با كفر و هجرت براي حفظ ايمان خود، الگويي براي همه جوانان است.
شایان ذكر است كه در قرآن كريم، درباره جوان و روحيه جوان تعبيرات شابّ فتي و فتية را به كار برده است كه معادل فارسي آن جوانمردي است؛ از اين رو اگر اصحاب كهف به لحاظ سن هم جوان نبودند؛ ولي از قلب جوان و روحيه جوانمردي كه از حالات جوانان است بهره كامل داشتند. نمونه تاريخي آن، عمرو بن حمق خزاعي است. وي در دوران جواني، به پيامبر آب آشاميدني داد. پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) بعد از آشاميدن آب در حق او چنين دعا كرد: خدايا او را از جواني بهره مند ساز! . در اثر اين دعا، او تا سن هشتاد سالگي روحيه جواني داشت و در صحنههاي نبرد در ركاب اميرمؤمنان (عليه السلام) مانند ساير جوانان ميدرخشيد.
نتیجه :
نزد اكثر انسانها، جواني مرحلهاي خاص از سن و سال است؛ اما جواني به روح بشر مربوط است. شخصي كه از لحاظ جسمي پير است، ميتواند از نظر روحی جوان باشد.[1]
پینوشت:
[1]. انتشار یافته در سایت؛ http://mahdi.etrat.ommolketab.ir