logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
تأثیر روحیه جهادی تشیع در زمینه سازی ظهور

 

مقدمه

با تعریف مفهوم انتظار به معنای چشم به راه بودن برای آمدن آینده‏ای روشن، می‏فهمیم که انتظار، با سرشت و فطرت مردم همه جوامع بشری سازگاری دارد. در این میان، جامعه شیعی با نگاهی ژرف به مسألة انتظار می‏نگرد و سرانجام این انتظار را، آینده‏ای روشن و آکنده از خیر و نیکی می بیند که به دست شخصی از نسل پیامبر(صلی الله علیه و آله) حاصل می‏گردد؛ امامی که حی و حاضر است و روزگاری صلح و عدالت را در سرتاسر جهان برپا می‌دارد. این برداشت از انتظار، را روایات نورانی ائمه معصومین(علیها السلام)  بدست داده است که فرموده ‏اند: «(قائم ما) زمین را از قسط و عدل پر می‌کند، همان‌طور که از ظلم و جور پرشده است». در طول تاریخ تشیع هم هر نزاعی که با جبهه کفر و مستکبرین عالم سرگرفته است با اعتقاد به مبارزه با این ظلم و جور و زمینه سازی بستر ظهور بوده است؛ چنان‌که حضرت امام خميني (ر ه) نیز درباره جنگ تحمیلي فرمودند: «اين جنگ جنگ اعتقاد است، جنگ ارزش‌هاي اعتقادي انقلابي است و ما در مقابل ظلم ايستاده ايم».

ضرورت بستر سازی ظهور در روایات

با دقت در روایات متواتری که در باب فرهنگ مهدویت و انتظار منجی آخرالزمان وارد شده است، به روشنی می‌یابیم که عده ای از آن‌ها به بستر سازی برای قیام جهانی امام زمان (علیه السلام) اشاره دارد. در این روایات از همه انسان‏های منتظر خواسته ‏اند که به اندازة وسع و توان خود بکوشند تا ظهور حضرت نزدیک‏‏تر شود.

امام‌صادق(علیه السلام) می‏فرمایند:هر یک از شما باید برای خروج قائم (علیه السلام) سلاحی مهیا کند، هر چند یک تیر باشد. خدای تعالی هرگاه بداند کسی چنین نیتی دارد، امید آن است عمرش را طولانی کند، تا آن حضرت را درک کند.

اعتقاد به زمینه سازی برای ظهور

لذا هر شخص منتظر وظیفه دارد مقابل کج‏روی‏ها و ظلم‏ها و ستم‏ها مبارزه کند و جامعه را به سمت آینده‏ای روشن پیش ببرد و در این راه، از هیچ تلاشی‌ـ حتی دادن جان خود ـ دریغ نکند. به دلیل این نوع تفکر است که در تاریخ تشیع، نبردها و مبارزات زیادی به وجود آمده است که نشان دهنده زنده بودن فرهنگ تشیع است؛ لذا در مکتب تشیع، تن دادن به حکومت هر حاکمی اشتباه است. جان دی استپل می‏گوید: «از نظر تاریخی اسلام شیعه معتقد است که هر دولت غیرمذهبی، ذاتاً فاسد است».

همچنین وعاظ السلاطین مورّخ معروف اهل تسنن می‏ گوید:به عقیده شیعه، هرحکومتی غاصب و ظالم است به هر شکل و در هر قالبی که باشد، مگر آن که امام معصوم یا نایب او، حکومت را در دست گیرد، به همین دلیل شیعه در تاریخ، به طور مداوم در یک جریان انقلابی مستمر به سر می‏برند، نه آرام می‏گرفتند و نه آن را رها می‏کردند.

ظلم ستیزی رکن زندگی مهدوی

در فرهنگ مهدویت، یکی از جلوه‏ های زیبای زندگی مهدوی و امام زمان پسندانه، واکنش در مقابل ظلم و ظالمان می ‏باشد. این جلوة زیبا، در دوران دفاع مقدس، ظهور بیشتری یافت. ملت مسلمان ایران در برابر ظلم و ستم استکبار جهانی و زورگویی دست نشانده استکبار در منطقه، خیزش عظیمی انجام دادند. همه امت اسلامی ایران در این جهاد عمومی بسیج شدند. این انقلاب مردمی و اسلامی، به پشتوانه عشق و علاقة مردم غیور ایران به امام عصر  (علیه السلام) که در قالب تبعیت از امام راحل (ره) متجلی شده بود توانست در برابر یاوه گویی‌های همه ابرقدرت‌های جهان یک‌تنه بایستد و پیروز شود. یقیناً اگر جنگ ما چنین پشتوانه‌ای را نداشت، از هیچ قداست و معنویتی برخوردار نبود و دیگر از آن با عنوان دفاع مقدس یاد نمی‌کردند. مردم از سر عشق و اشتیاق وارد جبهه‏ها می‏شدند و جان خود را عاقلانه و عاشقانه فدا می‏کردند و آگاهانه فدای نایب امام زمان (علیه السلام) و رهبر خویش می‌شدند. در واقع در یک تعامل دوطرفه، از سویی فرهنگ مهدویت به جبهه‏ها رونق می‏بخشید و از سوی دیگر دفاع مقدس با جلوه‏های متنوع خود، فرهنگ مهدویت را پرشورتر و عمیق‏تر می‌کرد.

در حقیقت اعتقاد عاشورایی مردم به یاری امام زمان (علیه السلام) بود که چنین شور و اشتیاق معنوی را خلق کرد تا مردم در زمان غربت امام خویش به میدان آیند. كساني كه در صدد ياري حضرتش هستند، بايد بدانند كه اصحاب امام حسين (علیه السلام)، ولي‌نعمت خويش را با گرانمايه‌ترين سرمايه‌ خود يعني «جان» ياري كردند، و در زمره‌ سادات شهدا قرار گرفتند؛ چنان که اميرالمؤمنين(علیه السلام) در مورد شهادت امام حسین (علیه السلام)  و یاران ایشان فرمودند:

ألا إنّه و أصحابه من سادات الشهداء يوم القيامة؛ آگاه باشيد كه او و اصحابش در روز قيامت در زمره‌ي سروران شهيدان هستند.

عاشورا برترین الگوي ظلم ستیزی و شهادت طلبی

فرهنگ عاشورا در آيين تشيع، نماد کامل و گویای ايثار و شهادت می‌باشد. تاثير حركت شهادت طلبانه امام حسين (علیه السلام)  در برانگيختن مسلمانان در مقابل انحرافات موجود در جهان اسلام، واقعیتی اجتناب ناپذیر است. در واقع نهضت عاشورا، يكي از مهم‌ترين نمادهاي شيعه و عامل ایجاد نهضت‌های اسلامی و برانگیخته شدن امت مسلمان برای ايثار و شهادت بوده است. علّامه محمد تقي جعفري مي‌نويسد:

عاشورا عدم جواز مسامحه با مخالفان دين و ارزش‌هاي ديني به بهانه‌ي نبودن احساس قدرت مي‌باشد. در حقيقت، از اين داستان نتيجه مي‌گيريم كه قدرت، احراز نمي‌خواهد، ناتواني احراز مي‌خواهد.

از اين رو، عاشورا واقعه اي خاص است كه طي آن يكي از امامان معصوم به همراه اصحاب، ياران و عده ای از اهل بيت خود به شكل مظلومانه‌ای به شهادت رسیده‌اند و از آنجا که این واقعه برانگيزاننده احساسات دینی و عواطف انساني می‌باشد؛ بنابر این جايگاهي ويژه و نمادين در فرهنگ تشيع دارد و منشأ بسياري از قيام‌ها و حركت‌هاي انقلابي و خونين در تاريخ شيعه محسوب مي‌شود. تأكيدها و سفارشات ائمه اطهار(علیها السلام)  بر بزرگداشت ياد و خاطره حادثه عاشورا و شهدای کربلا، باعث ترویج فرهنگ ايثار و شهادت در ميان شيعيان شده است.

مسئله‌ي قیام حضرت اباعبدالله (علیه السلام)  در كربلا و وضعيت اهل بيت و یاران ايشان و عشق به شهادت در راه خدا و استقبال از آن با علم به شهادت و خوشحالي آنان در شب عاشورا همگي گواه صادقي است بر مشروعيت و فضيلت شهادت طلبي و استقبال از مرگ در مکتب حقه‌ي تشیع. می‌توان گفت یکی از علل قيام ابا عبدالله(علیه السلام)  اين است كه آن حضرت، چون مي‌دانست با حيات خود نمي‌تواند اسلام را از خطر حكومت بني‌اميه نجات دهد، خواست با شهادت و تقدیم خون خويش، مشعل هدايت بشر را برافروزد و تا ابد اسوه مبارزه با ظلم و بي‌عدالتي مستکبران عالم شود.

بر این اساس، چنان‌كه امام حسين(علیه السلام)  با شهادت خود و استقبال از مرگ و چشم پوشی از همه مناصب و لذات دنيوی توانست انسان‌ها را از عزلت و غفلت به صحنه شور و جهاد بكشاند، تكرار چنين روندی در جوامع خفته و بي‌تفاوت نسبت به امور اجتماعي و سياسي، می‌تواند عامل ايجاد حركتي موج‌آفرین گردد و همه‌ي انسان‌های غافل و افکار کهنه را بیدار و در مسیر نیل به اهداف عالی و سعادت و رستگاری رهنمون سازد. ماهيت نهضت عاشورا، احياي دين بود و خط مشي امام حسين(علیه السلام)  براي تحقق احياي دين و اصلاح امت و عدالت طلبي كه هويت امت اسلامي را تشكيل مي‌داد، شهادت بود و راهي جز آن براي باز گرداندن هويت به امت وجود نداشت؛ چراكه جامعه‌ي اسلامي آن‌چنان تحريف و دگرگون شده بودكه حتي به فرض پيروزي و غلبه‌ي سپاه اسلام بر يزيد، امام به قدري گرفتار مسايل داخلي مي‌شد كه هدف اصلي نهضت كه احياي دين بود، به سرمنزل مقصود نمي‌رسيد. دوران پنج ساله‌ي حكومت علي‌بن‌ابي‌طالب (علیه السلام)  كه يكسره صرف جنگ‌هاي داخلي شد، ثابت كرده بود كه دامنه‌ي انحراف به قدري گسترده است كه ابزارهاي متعارف مانند مصالحه، یا جنگ،  قادر به تصحيح این اوضاع نخواهد بود. هدف، احیای اسلام و حاكميت دوباره آن بر جامعه بود، پس بايد بگوییم فداكاري، ايثار و شهادت‌طلبي تاكتيك بود، استراتژي و هدف نهايي، استقرار دين و دميدن روح اسلام به پيكره‌ي مرده‌ي جامعه بود. از همين جا تفاوت اقدام سيدالشهدا(علیه السلام)  و عناصر ديگري نظير عبدالله‌بن‌زبير كه هر دو عليه يزيد شورش كردند، مشخص مي‌گردد. از همين‌رو امام با عنايت به هدفي كه دنبال مي‌كرد خود را سپر كعبه-كه مظهر هويت اسلامي است- نمود، ولي عبدالله‌بن‌زبير، كعبه را سپر حفظ خود قرار داد.

در این میان كسانی می‏ توانند خود را منتظر حقیقی بدانند كه بتوانند امام زمان خود، آن وجود پاك؛ را یاری كنند و تا آخرین نفس و قطره‌ي خون، دست از یاری حضرت برندارند و این همان كاری بود كه در طول انقلاب و دفاع مقدس، رزمندگان ما در قبال فرمان مولوی امام امت و نایب امام عصر  (علیه السلام) خویش انجام دادند. در غیر این‌صورت، منتظری كه شهادت‏طلب نباشد، چطور می‏ تواند در جنگی كه مقیاس جهانی دارد، شركت كند؟! با بررسی خاطرات و حالات شهدای جنگ تحمیلی، به روشنی می‌یابیم كه رزمندگان چه آگاهانه شهادت در راه خدا را برگزیدند. با این بیان، ترویج فرهنگ دفاع مقدس نیز می‏تواند نسل منتظر را مستحکم و آبدیده‏تر كند.

اگر در جنگ تحمیلی، اعتقاد به مهدويت و حضور معنوی امام زمان  (علیه السلام) نبود، امكان نداشت که ارتش نظامی ایران با آن وضع نابسامان و سپاه تازه تأسیس با فرماندهان جوان و آموزش نديده و نيروهاي بدون سلاح و ضعف شديد تسليحات و مهمات بتوانند بر لشکرهای تا بن دندان مسلح عراق و قدرت‌هاي بزرگ به پيروزي برسند و اعتراف به اين پيروزي در آخرين نامه‌ي رئيس رژيم بعث عراق چنين خودنمايي کرد که: «همان كه خواستيد محقق شد».

با بررسی و توجه به سن و سال فرماندهان جنگ در رده‌هاي مختلف، خواهیم یافت كه گردانندگان دسته اول جنگ، بين بيست تا سي سال سن داشته‌اند، براي نمونه شهيد خرازي در سن 27 سالگي، شهيد عليرضا موحد دانش در سن 25 سالگي، شهيد حاج محمد ابراهيم همت در سن 28 سالگي و شهيد حسن باقري در سن 25 سالگي به شهادت رسيده‌اند و در زمان حیات کوتاه خود منشأ تأثیرات مهمی در روند جنگ و جهاد بودند و این نبود جز الطاف خفیه‌ي الهي و عنايت ائمه‌ي اطهار(علیها السلام) و نظر ويژه‌ي امام زمان  (علیه السلام) . علاوه بر فرماندهان جنگ بيشتر كساني كه وارد ميدان نبرد شدند، با سن كم و در بهار جوانی به سر می‌بردند. خاطرات شهداي عزيز ما مملو است از داستان‌ها و خاطراتي كه برخي از مشتاقان به خاطر سن كم و عشق به دفاع از دين خود، در شناسنامه‌هايشان دست مي‌بردند، تا مشكل سني خود را حل كنند. امثال شهید محمد کشتکار، شهید محمد حسين فهميده و شهید مسعود كمالي و بهنام محمدي‌های دوازده ـ سیزده ساله، در جاي جاي جبهه‌ها كم نبودند كه جاذبه معنوي نايب امام عصر  (علیه السلام) قلوب عاشق آنان را جذب كرد و راهي ميدان‌هاي نبرد شدند.

اگر مدعی شویم که این چهره‌ها به خودی خود توانستند جبهه را اداره کنند و به هیچ نیروی معنوی و امداد غیبی از ناحیه خداوند و مدد اهل بیت (علیها السلام)  متوسل نشدند، یقیناً اولین ردّیه بر این ادعا، سن كم رزمنده‌ها مي‌باشد. طبق آمار 15200 تن از شهداي دفاع مقدس بين 14 تا 24 سال سن داشته‌اند. همين افراد با سنين كم خود، حماسه‌ها آفريدند؛ چون مي‌دانستند اين جنگ بين اسلام و كفر است و سرانجام اسلام است كه پيروز مي‌شود. آنان عقيده داشتند، پرچم اسلام در آينده اي نه چندان دور به وسيله امام عصر (علیه السلام) بر كل عالم سايه مي‌افكند و خودشان را سربازان امام زمان(علیه السلام)  مي‌دانستند و در اين راه تمام سعي و تلاش خود را به كار مي‌بستند و از مصاديق بارز اين آيه شريفه شدند كه: ان الذين قالو ربناالله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة الا تخافوا و لا تحزنوا....

دفاع مقدس مصداق زمینه سازی ظهور

چنان‌که اشاره کردیم، پس از ریشه‌یابی‌های انجام شده در می‌یابیم که یکی از مهم‏ترین مبارزات شیعی برای تشکیل حاکمیت اسلام شیعی و دفاع از تمامیت ارضی کشور اسلامی در سده‏های اخیر، نزاع نظامی و سیاسی بین دو کشور ایران و عراق می‏باشد، که زمینه را برای حکومت جهانی حضرت مهدی  (علیه السلام) فراهم کند. با نگاهی دقیق به جنگ تحمیلی می‏فهمیم که این جنگ را نگرشی همراهی می‏کرد که در پیروزی آن، بسیار مؤثر بود. آن نگرش، چیزی نبود جز عقیده به انتظار و عجین شدن این جهاد عظیم با فرهنگ مهدویت؛ چون فرهنگ مهدویت با جریان استکبار و زورگویی، کاملاً در تضاد است، به همین دلیل، منتظر واقعی، مستکبر ستیز است و هر جا ظلم و ستمی‌باشد در برابر آن، ایستادگی می‌کند. بر همین اساس بود که در طول دفاع مقدس نیز رزمندگان اسلام با سلاح «یا مهدی» و «یا حسین» و... به صفوف دشمن یورش می بردند و با سردادن این شعارها و رجزها بود که روحیه می‏گرفتند و هشت سال با دست خالی در برابر دشمن تاب آوردند.

مقام معظم رهبري در اين زمينه مي‌فرمايند:خيلي از بزرگان ما در همين دوران غيبت آن عزيز و محبوب دل‌هاي عاشقان و مشتاقان را از نزديك زيارت كرده‌اند، بسياري از نزديك با او بيعت كرده‌اند، بسياري از او سخن دلگرم كننده شنيده‌اند، بسياري از او نوازش ديده‌اند و بسياري ديگر بدون اين كه او را بشناسند، از او لطف و محبت ديده‌اند و او را نشناخته‌اند. در همين جبهه‌هاي جنگ تحميلي، جوان هايي كه در لحظه‌هاي حساس، احساس نورانيت و معنويت كرده‌اند لطفي از غيب به سوي دل‌هاي خودشان حس و لمس كرده‌اند، نشناختند و نفهميدند، پيوند ميان بسيجيان عزيز و حضرت ولي عصر مهدي موعود  عزيز (علیه السلام) يك پيوند ناگسستني است.

هشت سال دفاع مقدس، داراي ابعاد و زواياي گوناگوني مي‌باشد كه با بررسي هر يك از اين ابعاد، درمي‌يابيم فرهنگ‌هاي ناب و ارزشمند ديني را درون خود جاي داده است.در جای دیگر فرمودند:شما مردم ایران و شما مادران شهید داده و پدران داغدار و افرادى که در طول این مبارزه زحمت کشیدید بدانید و شما اى امام بزرگوار امت بدانید که شما موجب پیشرفت حرکت انسانیت به سوى سرمنزل تاریخ و موجب تسریع در ظهور ولی‌عصر (علیه السلام) شدید. شما یک قدم این بار را به منزل نزدیک‌تر کردید. با این انقلاب که مانع را که همان دستگاه و نظام پلید ظلم در این گوشه‏ دنیا بود و سرطان بسیار خطرناک و موذى و آزار دهنده‏‌اى بود این را کندید و قلع و قمع کردید.

الهام دفاع مقدس از عاشورا و آموزه‌های آن

در طول جنگ تحمیلی، نامگذاري يگان‌های مختلف تحت عنوان لشگر امام حسين(علیه السلام) ، لشگر 31 عاشورا، لشگر 25 كربلا، لشگر حضرت ابوالفضل، لشگر نجف و... كه ارتباط مستقيمي با اجداد امام زمان(علیه السلام)  داشتند خود بیانگر اوج دشمن‌ستيزي و آزادگي و آزادي‌خواهي این رزمندگان است که همانا متأثر از عاشورا و آموزه‌های آن بود. همچنین تابلو نوشته‌ها و بيرق‌هایی كه به عنوان نماد یگان‌ها و لشگرها استفاده می‌شد همگی از همین عبارتهای معنوی و آموزه‌های عاشورا و یاران امام حسین(علیه السلام)  مثل: لااله الاالله، محمد رسول الله، ياحسين، يامهدي ادركني، ياابوالفضل العباس الهام می‌گرفت.

تأثیر اعتقاد به مهدویت در دفاع مقدس

با کنکاش در لایه‌های معنوی دفاع مقدس و علل و اسباب موفقیت و پیروزی جنگ، درمی‌یابیم که اعتقاد به حكومت جهاني حضرت ولي‌عصر  (علیه السلام) تأثیر به‌سزایی در آن داشته است. این عقیده و ایمان با روح يكايك رزمندگان عجين و موجب خلق جهادي عظيم شد. جهادی جهانی که جای‌جای وقایع و اتفاقات آن با اعتقاد به مهدويت و استكبارستيزي، متأثر از قيام امام حسين(علیه السلام)  و مهدي موعود  (علیه السلام) عجین شده بود و جلوه‌های اعتقاد به مهدويت در آن نمود داشت.

اعتقاد به مهدويت، به مجموعه‌اي از نگرش‌ها و ارزش‌ها و هنجارهاي مربوط به ظهور موعود از سلاله‌ي پاك پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) اطلاق مي‌شود. طبق آيه‌ي شريفه 105سوره‌ي انبياء، اين اعتقاد قدمتي ديرينه دارد و همه‌ي اديان الهي به ظهور يك منجي بشارت داده‌اند؛ ولي در دين اسلام به واسطه تعاليم قرآن كريم و بيانات پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیها السلام)  و همچنين مجاهدت علمي و فرهنگي علماي شيعه، ابعاد اين اعتقاد، بيشتر آشكار شد. به واقع می‌توان گفت که از ابعاد آشکار ظهور و بروز این عقیده‌ي محکم شیعی، مجاهدت رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس به امید زمینه‌سازی ظهور بود.

جلوه‌های اعتقاد به مهدویت در دفاع مقدس

  1. اعتقاد به امام امت به عنوان نايب برحق آقا امام زمان (علیه السلام) كه فرمانش نافذ و حكمش حكم حضرت ولي‌عصر (علیه السلام)  بوده و حكم آن حضرت حكم خداست. رزمندگان ما در طول هشت سال دفاع مقدس، انتظار و اعتقاد به امام عصر (علیه السلام)  را با پيروي از ولايت مطلقه‌ي فقيه، در عمل و بسيار ملموس به ما نشان دادند. آن‌ها، چون واقعاً اعتقاد داشتند كه راهشان و هدفشان و مكتبشان اسلامي و مهدوي است مشتاقانه وارد جبهه‌هاي جنگ مي‌شدند آنان عشق به امام راحل را در راستاي عشق به امام عصر  (علیه السلام) مي‌دانستند. آنان معتقد بودند هر عشق به امام زمان (علیه السلام) به كار آنان نمي‌آيد و اگر امام راحل حرفي مي‌زد و دستوري صادر مي‌كرد دوست‌دارانش به هر قيمتي كه بود، خواسته‌ي آن بزرگوار را اطاعت مي‌كردند. چون واقعا درك كرده‌بودند كه خواسته امام راحل (ر ه) در راستاي خواسته‌ي امام عصر (علیه السلام)  مي‌باشد.
  2. اعتقاد به اينكه سلسله مراتب فرماندهي، سلسله مراتب ولایت ائمه معصومين(علیها السلام) است و سرپیچي از دستور فرمانده، تخطي از فرمان خداوند سبحان قلمداد مي‌شد و فرمانبري از فرمانده خود را فرمانبري از امام و اطاعت از نایب امام‌زمان (علیه السلام) را اطاعت از فرامین آن حضرت و در راستاي فرمانبرداري از خداوند قلمداد می‌کردند. رزمندگان اسلام خود را سرباز امام عصر (علیه السلام) مي‌دانستند و معتقد بودند اين مملكت، مملكت امام‌زمان (علیه السلام) و رهبر حقیقی آن، خود حضرت می‌باشد. آنان پذيرفته بودند كسي كه جبهه‌های حق علیه باطل را نیز فرماندهي مي‌كند، وجود نازنین امام زمان (علیه السلام) می‌باشد؛ چنان که حضرت امام‌ (ر ه) فرمودند:

همه‌ي شما چه ارتش، چه ژاندارمري، چه سپاه پاسداران و داوطلباني كه براي دفاع از اسلام و دفاع از شرافت اسلامي خودشان به جبهه‌ها مي‌روند، همه شما لشكرهاي اسلامي هستيد، همه شماها ارتش امام زمان (علیه السلام) هستيد.

  1. شعارها و رجزهای رزمندگان اسلام كه با رمز و سلاح «يامهدي» و «ياحسين» و... به صفوف دشمن حمله مي‌كردند و با سردادن اين شعارها به‌صورت اعتقادي مي‌جنگيدند.
  2. بسياري از رزمندگان براي يافتن ارتباط معنوي و حتي ديدار و ملاقات با حضرت بقية الله (علیه السلام) در فضای معنوی جبهه‌ها حاضر مي‌شدند. آنان به واسطه مناجات‌هاي شبانه با آن حضرت و فريادهاي روزانه «يامهدي ادركني» در هنگام نبرد، به تعمیق عقیده مهدويت در خود می‌پرداختند.

رهبر معظم انقلاب در اين‌باره مي‌فرمايد:در روز پانزدهم دي ماه 1359 من اين احساس را واقعاً در وجدان خود پيدا كردم كه صاحب اين بيابان‌ها، صاحب اين صحنه‌ي پرشور و عظيم (اشاره به جبهه‌هاي جنگ) ولي عصر  (علیه السلام) است و بي‌گمان امام زمان (علیه السلام) هم اكنون با جسم و حضور جسمي و بدني اش، يا با توجهش در ميان اين جنگاوران و جنگجويان است.

تأثیر متقابل دفاع مقدس و عقیده به مهدویت

از تأثیرات دفاع مقدس بر فرهنگ مهدویت، فراهم كردن زمینة ظهور منجی عالم بشریت، بیش از گذشته می‏باشد. اندیشه نجات از بی‏عدالتی و ظلم و جور كه از ابتدای تشكیل جوامع بشری آغاز شده و توسط پیامبران بر آن تأكید شده است توسط پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیها السلام)  بیش از پیش آشکار شد. حتی ویژگی‏های این منجی موعود، آشكارتر شد و مصداق خاصی یافت كه همان فرزند امام حسن عسكری(علیه السلام)  می‏ باشد. بخش زیادی از روایات در عرصة فرهنگ مهدویت، به نشانه‏های آمدن حضرت مهدی (علیه السلام) اختصاص یافته است. یكی از این نشانه‏ها، ایجاد حكومت دینی و زمینه‏ساز از مشرق می‏باشد كه قبل از حكومت جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) افكار عمومی دنیا را برای تشكیل حكومت آن حضرت آماده كند و شاید این حكومت، همان حكومت پر بركت جمهوری اسلامی ایران باشد؛ چنان‌که مقام معظم رهبری فرمودند:جمهورى اسلامی‏  نتیجه‏‌ي برداشت صحیح از اعتقاد به امام زمان و الگوى کوچکی براى آن حکومت عظیم جهانى است.

همچنین در روایات آمده است که:مردی از اهالی قم، مردم را به سوی حق فرا می‏خواند. گروهی كه دل‏های آنان، چون پاره ‏های آهن است، گرد او جمع می‏شوند. طوفان‏ های سخت، آنان را نمی‏ لرزاند و از جنگ خسته‌ نمی‏ شوند و بیمی به خود راه نمی‏دهند؛ بر خدا توكل می‏كنند و عاقبت، از آن پرهیزكاران است.

پیامبراكرم(صلی الله علیه و آله) می‏ فرماید: «مردمی از مشرق قیام می‏كنند و زمینه را برای حكومت مهدی فراهم می‏ سازند».

اعتقاد به مهدي موعود به عنوان منجي عالم بشريت

يكي از زواياي بسيار ارزشمند دوران دفاع مقدس همان اعتقاد به مهدي موعود  (علیه السلام)  به عنوان منجي عالم بشريت است. انتظار كه در دوران دفاع مقدس، جلوه خاصي يافت و درخشان‌تر از گذشته خود را در عرصه نظام اجتماعي و سياسي و دفاعي مطرح نمود. و همچنين دفاع مقدس در ترويج اعتقاد به مهدويت نيز ايفاء نقش نموده و توانست در توسعه آن نقشي اساسي داشته باشد. اعتقاد به مهدي موعود  (علیه السلام)  در به وجود آمدن فرهنگ دفاعي نقش اساسي داشت كه موجب گرديد همين فرهنگ دفاعي سرشار از قداست شده و در روح و روان يك‌يك افراد مدافع نظام اسلامي و اسلاميت ريشه بدواند. همان گونه كه مي‌دانيم اولين ابزار قدرت و توان انقلاب در مقابله با تجاوز ارتش بعث عراق، پيدايش فرهنگ دفاعي است كه به افراد توانايي مي‌بخشيد تا با دست خالي در مقابل دشمن تا دندان مسلح ايستادگي كنند. با توجه به معناي فرهنگ كه عبارت است از مجموعه آداب و رسوم آيا مي‌توان بيان كرد كه اعتقاد به مهدويت را كه اكنون تبديل به فرهنگ شيعه و شيعيان شده است و به معناي مجموعه‌اي از دانش‌ها، آداب و علوم مربوط به حضرت بقية الله (علیه السلام) مي‌باشد از فرهنگ دفاع مجزا نمود؟

پیوند دفاع مقدس با حضرت مهدی  (علیه السلام)

به عنوان نمونه نامگذاري لشگرها و يگان‌ها كه مستقيماً با نام‌هاي مبارك آن حضرت يكي بود به عنوان مثال لشكر حضرت وليعصر، لشكر 23 المهدي، لشكر 19 فجر، لشگر الهادي، سپاه صاحب الزمان  (علیه السلام) ، سپاه انصارالمهدي كه مستقيماً با نام مبارك مرتبط مي‌باشند و همچنین رمز يامهدي، يا مهدي ادركني، يا مهدي عجل علي ظهورك، كه در بيشتر ادبيات روزمره رزمندگان دفاع مقدس بسيار مشهود و زبانزد خاص و عام است. و شعارهاي نوشته شده بر روي سينه، پيشاني‌بند و شانه‌هاي رزمندگان يكي ديگر از نمادهاي غيرقابل‌ انكار تأثير اعتقادي مهدوي بر رزمندگان است كه در كلمات و مفاهيم متعددي تبلور يافته است، همانند: تا كربلا راهي نمانده، يا مهدي ادركني، سرباز امام زمان  (علیه السلام) ، پيش به سوي حرم حسيني و....

دعاي فرج امام زمان (علیه السلام) در تمام نمازهاي يوميه رزمندگان بدون استثناء تبلور خاصي داشته است كه بي‌شك منبعث از اعتقاد به مهدويت و قيام جهاني حضرت ولي عصر (علیه السلام) دارد.

يك پژوهش آماري در تعدادي از وصيت نامه‌هاي شهداء نشان مي‌دهد كه در هر وصيت‌نامه‌اي به‌طور ميانگين، چهار بار به نام امام راحل (ر ه) و امام زمان (علیه السلام) و تبعيت محض از ولايت فقيه ذكرشده است. اين وصيت‌نامه‌ها، خاطرات و دست نوشته‌هايي كه از دوران دفاع مقدس از آن عزيزان سفركرده بر جاي مانده، دريايي است از فرهنگ مهدويت كه ارتباط‌ها و حتي ملاقات‌ها و زمزمه‌هاي دلتنگي زيادي در آنها موج مي‌زند. پژوهش‌هاي ديگر آماري مبتني بر نامه‌هاي آزادگان بيانگر اين مفهوم است كه اكثريت قريب به اتفاق آزادگان عزيز با توكل بر ائمه(علیها السلام)  متحمل سختي‌ها شده‌اند و صبر و بردباري خود را صرفاً براي ظهور حضرت بر خود آسان مي‌نمودند و اين مطالب در نامه‌ها بسيار مشهود و از مؤلفه‌هاي شهادت، ايثار، گذشت و فداكاري، آزادگي و جهاد، شجاعت، شهادت‌طلبي، شفاعت و صبر، مروت، فتوت، فتح، وفا، لعنت و برائت، عشق حسيني و «لا اري الموت الاسعادة» مملّو مي‌باشد. شهدای دفاع مقدس ویژگی‏های زیادی از ویژگی‏های مجاهدان و یاران امام‌عصر (علیه السلام) را داشتند از جمله:

الف) عشق به شهادت و روحیة شهادت‏طلبی

روحیه‌ي شهادت‏ طلبی و هدیه جان در راه جانان، در جبهه‏ها موج می‏زد؛ چون با آگاهی و بصیرتی که داشتند، یقین پیدا کرده بودند پا در راهی گذاشته ‏اند که حق است.

اگرما شنیده‏ایم مولای متقیان، امیرمؤمنان(علیه السلام)  در وصف یاران امام عصر (علیه السلام) می‏فرمایند: «یاوران مهدی شهادت را می‏طلبند و همواره آرزو دارند در راه خدا کشته شوند»، دفاع مقدس ما این واقعیت را ملموس‏تر کرد و در معرض تماشای خیل منتظران قرار داد، تا بتوانند شهادت‏طلب باشند.

به عنوان مثال بیانگر روحیه شهادت طلبی شهید مهدی زین‏الدین این است که در اولین برخوردها با همسرش می‏ گوید:

شما باید بدانید من قبلاً ازدواج کرده‏ام. من با جبهه و جنگ ازدواج کرده‏ام و شما همسر دوم من هستید. انتهای راه من، شهادت است و اگر جنگ تمام شود و من شهید نشوم، هر کجا که جنگ حق بر ضد باطل باشد، می‏روم تا شهید شوم.

رزمندگان، آن قدر شیفته‌ي شهادت بودند و با دعا و راز و نیاز با خداوند و توسل به امام معصوم این تمنا را داشتند و به سبب صفای باطن خود، به این معرفت رسیده بودند که نحوة شهادت و زمان و مکان شهادت خودشان را می‏دانستند و پیشاپیش به رفقای هم‏رزم خود اعلام می‏کردند؛ برای نمونه سردار رشید اسلام، عبدالحسین برونسی که در رشادت و ایثارگری زبانزد بود، قصه‌ي شهادتش آن قدر برایش روشن بود که به هم‏رزم‏ هایش گفته بود: «اگر من در فلان تاریخ و فلان جا شهید نشوم، به مسلمانی من شک کنید». یکی از هم‏رزمان او می‏گوید: چند روز قبل از عملیات بدر، توی چادر فرماندهی نشسته بودیم.... یک دفعه گفت: اخوان! این عملیات، دیگه عملیات آخر منه... پرسیدم: «حاجی! چی شده که این روزها همه‏اش از شهادت حرف می‏زنی؟».... گریه ‏اش کمی آرام گرفت. ادامه داد: مطمئنم توی این عملیات مهلتی را که برام مقرر کردن تا روی این زمین خاکی زندگی کنم. تموم می‏شه؛ باید برم».

همچنین حاج قاسم میرحسینی که قبل از عملیات کربلای چهار رفقایش نگران این بودند که آسیب ببیند، می‏گفت: نترسید. توی این عملیات شهید نمی‏شوم. حتی مجروح هم نمی‏شوم، «ولی در شب عملیات کربلای پنج اشاره به پیشانی‏اش کرد و گفت: «تیر، این جای من می‏خورد و من شهید می‏شوم» و همان شد که گفت.

ب) استقامت و استواری در راه مبارزه و جهاد

یکی از اوصاف مجاهدین و زمینه‌سازان ظهور حضرت مهدی  (علیه السلام) استواری و مقاومت در مسیر جهاد است؛ چنان‌که امیرالمؤمنین (علیه السلام)  فرمودند:ان قلب رجل منهم اشدّ من زبر الحدید و لو مرّوا بالجبال لتدکدکت ؛ همانا دل هر مردی از ایشان (یاوران مهدی) از پاره‏های فولاد، محکم‏تر و استوارتر است. اگر به کوه‏ها بگذرند، کوه‏ها در هم فرو می‏ریزند.

همچنین امام صادق(علیه السلام)  در وصف یاران امام زمان (علیه السلام) می‌فرمایند: رجال کأنّ قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شک فی ذات الله أشدّ من الحجر؛ آنان مردانی‌اند که گویا دل هایشان پاره‌های آهن است و از سنگ سخت‌ترند و هیچ تردیدی در ذات خداوند ندارند.

در این دو روایت، صفاتی مانند ایمان قوی، مقاوم بودن و مبارز بودن وجود دارد که سرتاسر دفاع مقدس پر بود از این الگوهای کامل، و جای‌جای جبهه‏های جنگ پر بود از مجاهدت شبانه‌روزی و یک نفس رزمندگانی که هیچ‌گاه خستگی و تنبلی در خود راه ندادند. سیره و خاطرات شهدا، سرشار است از نخوابیدن‏ های متوالی و مبارزات جانانه‌ای که ما را در این مجال یارای بیان آن نیست؛ شهید خرازی ده‏ها بار مجروح می‏شود و بنا به نقلی بعد از 27 بار مجروحیت به شهادت ‏رسید. نقل شده است که به سبب یکی از مجروحیت‏ هایش دکتر 45 روز به او استراحت داده بود و او را به خانه آورده بودند. هنوز عصر نشده بود که گفت: «بابا! من حوصله ‏ام سر رفته» گفتم: «چه کار کنم؟» گفت: «من را ببرید سپاه تا بچه ‏ها را ببینم». بردمش، تا ساعت ده شب خبری از او نشد. ساعت ده تلفن زد و گفت: «من اهوازم، بی‏زحمت داروهایم را بدهید یکی بیاورد».خود شهید در وصف پاسدار می‏‌گفت: «پاسدار یعنی کسی که کار کند و بجنگد؛ خسته نشود و نخوابد» و خودش هم واقعاً همین‏‌گونه بود. این‏ها همه نشانه ‏های استواری آنان بود و چقدر زیبا نمونه‌های دیگری از این استواری، مقاومت و مجاهدت در جای‌جای جبهه‏ ها به منصه‌ي ظهور رسید.

نتیجه‌:

در مسیر مجاهدت برای زمینه‌سازی ظهور، با الهام از الگوهای عاشورایی و استفاده از روحیه‌ي شهادت‌طلبی، رزمندگان اسلام در طول دفاع مقدس با اتصاف به اوصاف یاران حضرت مهدی (علیه السلام) به ارکان شش‌گانه مجاهدت در راه خدا نایل آمدند:

  1. داشتن ايمان به خدا، پيامبر و ائمه راستين معصوم اسلام(علیها السلام) ؛
  2. پیروی از دستورات خدا و رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیها السلام) ؛
  3. ايثار جان و مال به قصد خشنودي خدا و نیل به قرب الهی؛
  4. با انگیزه‌ي الهی براي اعتلای توحید و نابودی طاغوت و باطل، جهاد كردن؛
  5. در معيت خدا و اولياء او بودن و گردن نهادن به ولایت آنان؛
  6. انتخاب آگاهانه                                                         

پی نوشت ها:

. تاریخ الغیبة الکبری، ج۱، ص۲۹۱.

. اميرالمؤمنين(علیه السلام)  مي‌فرمايند: «الحادي عشر من ولدي، هو المهدي الذي يملأ الارض عدلاً و قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً»؛ (الكافي، ج1، ص338).

. صحیفه نور، ج15، ص229.

. غیبت نعمانی، ص321.

. تاریخ عصر غیبت، ص376.

. کمال الدين وتمام النعمه، ج1، ص259؛ بحارالانوار، ج36، ص253.

.  نيايش امام حسين(علیه السلام)  ، ص451.

. سوره فصلت، آیه 30.

. مرتضي نائيني (جان جانان)، فصلنامه انتظار موعود، سال اول، شماره دوم، 1380، ص19ـ60.

. در مکتب جمعه، ص ۲۰1 و ۲۰2، 06/۴/59.

. غلامرضا بهروزلك، «اهميت مهدويت در نظرخواهي از دانشوران» فصلنامه انتظار موعود، سال چهارم، شماره يازدهم و دوازدهم، 1383، ص31 ـ 53.

. صحیفه امام، ج13، ص392.

. مرتضي نائيني، پيشين، 1380، ص19 ـ 60.

. خطبه‏ هاى نماز جمعه، رسالت 12/۱/67.

. الزام الناصب، ج2، ص14.

.«یدعون بالشهادة و یتمنون ان یقتلوا فی سبیل الله»؛ (بحارالانوار، ج57، ص304).

. فرمانده لشکر علی‏ابن ابی‏طالب(علیه السلام) .

. نسل طوفان، ص89، (به نقل از لایه‏های پنهان جنگ).

. فرمانده تیپ 18 جوادالائمه(علیه السلام) .

. خاکهای نرم کوشک، ص250.

. جانشین فرمانده لشکر ثارالله.

. کرامات الشهداء، ص61.

. ینابیع الموده، ج3، ص730.

. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.

. خدا بود و دیگر هیچ نبود، ص125.

. خدمت از ماست، ص161.

نگارنده: محمدباقر نادم