مقدمه
آشنايي هرچه بيشتر با تلاش ها و اهداف محققان غربي فعال در حوزه مهدويت، از عمده ضرورتهاي عصر حاضر در دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي مي باشد. يكي از لوازم تحقق اين هدف، بررسي تحولات شيعهپژوهي به طور خاص تحقيقات مربوط به حوزه مهدويت در ادوار چهارگانه شيعهشناسي، با تمركز بر تحول اين مطالعات، در عطف تاريخي 1979 ميلادي است. در اين پژوهش، با جست و جوي گسترده در آثار مستشرقان به منظور يافتن مطالعات مهدوي، تحليل آرا و تطبيق ديدگاهها با وقايع، در ارتقا كيفيت اطلاعات به دست آمده، تلاش شده است. محصول اين تحقيق، آشنايي با بخش هايي از حجم گسترده پژوهش هاي مهدوي مستشرقان غربي و بررسي برخي از مهم ترين آراي اين افراد مي باشد. با توجه به تقويت مطالعات مهدوي در دوران بعد از انقلاب اسلامي ايران، به خصوص پس از وقايع 11 سپتامبر و با عنايت به جايگاه ويژه و پرچم داري برخي گروه هاي ضد اسلامي، همچون صهيونيسم در اين مطالعات، ورود گسترده و سازمانيافته نهادهاي حوزوي و دانشگاهي به حوزه مهديپژوهان غربي ضروري مي نمايد.
عدم گنجايش انقلاب سال 1357 مردم ايران در قالب الگوييِ انقلاب هاي پيشين آن و محدود نبودن شاخصه هاي آن در مؤلفه هاي متداولي كه تا آن زمان در دانش علوم سياسي براي انقلاب ا بيان شده بود، پژوهشگران بسياري را به مطالعه درمورد اين پديده واداشت. اگرچه محققان غربي از قرن ها قبل بر روي اسلام و مكتب تشيع همواره داراي مطالعاتي بوده اند؛ از آن جا كه انقلاب اسلامي ايران در ميان ساير انقلاب ها داراي ويژگي هاي منحصر به فردي بود، جلب توجه بيش از پيش پژوهشگران غربي، به مردم ايران، دين اسلام و مكتب تشيع را باعث گرديد.
تحقيقات صورت گرفته در اين باره، همچون مطالعات بر روي ساير پديده ها، شامل ساحتها، موضوعات و انگيزه هاي متعددي بوده است؛ ساحتهايي همچون سياست، اجتماع، فرهنگ، جغرافيا و اقتصاد و موضوعاتي مانند قرآن، حديث، فلسفه، كلام، ادبيات، عرفان و تاريخ. همچنين انگيزه هايي كه گاه به شناخت و معرفي به سايرين و گاه شناخت مؤلفههاي ضعف، جهت وارد آوردن لطمه بدان معطوف بوده است. در اين ميان، پژوهش هاي مهدوي محققان غربي، به ويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، از برجستگي هايي، هم از لحاظ كميت و هم كيفيت برخوردار گشته است. به نظر مي رسد عامل اين برجستگي، نقش عمده اين آموزه در شكل گيري نهضت امام خميني و سرانجام آن، يعني پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل حكومت باشد. ژان پير فيليو محقق فرانسوي مدرسه عالي پو در بيان نقش اين آموزه در انقلاب ايران مي گويد: انقلاب سال 1979 در ايران، موجب گسستي عميق در سنت و روش آرامش گرايي شيعيان شد؛ چرا كه امام خميني برداشت جديدي از آموزه مهدويت ارائه كرد و از عناصر منجي باوري شيعي براي موفقيت خود بهره برد . اليور ليمن ، پژوهشگر آمريكايي دانشگاه هاي كمبريج و كنتاكي نيز انقلاب اسلامي را عامل تغيير نگاه ها به شيعه مبني بر انفعال و سكوت سياسي آنها تا پيش از انقلاب بيان مي كند.
همچنين در زمينه آرا و آثار مستشرقان، به ويژه فعالان عرصه شيعه پژوهي و مهدويت آثار متعددي وجود دارد، همچون «بررسي و نقد ديدگاههاي جوئل ريچاردسون در زمينه مهدويت»، نوشته زهير دهقاني آراني و مهدي يوسفيان؛ «نقد و بررسي ديدگاههاي تيموتي فرنيش در زمينه مهدويت»، نوشته زهير دهقاني آراني و سيد رضي موسوي گيلاني؛ «جايگاه اصول اعتقادات شيعة دوازدهامامي در آثار شيعهشناسان غربي»، نوشته مريم صانع پور و «بررسي و نقد ديدگاه هاينس هالم و اندرو جي نيومن درباره مهدويت و مسائل پيراموني»، نوشته اصغر فروغي ابري و ندا بديعيانفرد. نزديك ترين اثر به اين پژوهش مقاله ي است با عنوان «دورههاي مهدويت پژوهي مستشرقان»، نوشته علي اكبر جعفري و عبدالعلي ترابي ورنوسفادراني كه محور تقسيم ادوار مهديپژوهي را حكومت صفويه قرار داده است. نوع زاويه نگاه، در تعيين نقاط تاريخي عطف مطالعات مهدوي، كمتوجهي و عدم برجسته سازي تأثير انقلاب اسلامي ايران، بي توجهي به وقايع سپتامبر 2011، پرداخت بيش از حد لزوم به آرا و افكار مستشرقان و عدم بهره وري از منابع اصلي آثار مستشرقان؛ از جمله خلاهايي است كه رفع آنها ارائه اثر كامل تر را اقتضا ميكرده است. ويژگي تحقيق پيش رو، بررسي جنبههاي مختلفي از ارتباط مطالعات مهدي پژوهي در غرب معاصر با انقلاب اسلامي ايران مي باشد. بررسي هاي صورت گرفته نشان مي دهد سنخ نگاه اين مطالعه از حيث بررسي ارتباط ميان اين دو پديده، تاكنون به طور مستقل، مورد دقت قرار نگرفته است.
ادوار مهديپژوهي
با نگاهي به كارهاي صورت گرفته در زمينه مهدويت، مي توان ادوار مهديپژوهي در غرب را چهار دوره دانست: اين دوره ها به اجمال عبارتند از سال 1828 (كه تاريخ اولين اثر مهدوي در دسترس مي باشد) تا 1945 (مصادف با پايان جنگ جهاني اول)؛ دوره دوم از 1945 تا 1979 (مصادف با پيروزي انقلاب اسلامي ايران)؛ دوره سوم از 1979 تا سال 2001 (مقارن با حملات يازدهم سپتامبر در آمريكا) و آخرين دوره، از 2001 تا كنون. در اين نگاره نگاهي آماري به كارهاي صورت گرفته در دوره چهارم ارائه و برجسته ترين آثار آن معرفي خواهد شد. همچنين برخي از مهم ترين آراي دوره چهارم مهديپژوهي در غرب، مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
بررسي اجمالي زمينه ها و آمار كارهاي صورت گرفته
همانطور كه پيش تر بيان شد، در دو قرن اخير، مطالعات شيعهشناسانه، همواره در ميان محققان غربي وجود داشته است؛ اما در دو مقطع تاريخي، توجهات به اين سوژه مطالعاتي، بيش از دو برابر افزايش يافته است. اولين نقطه عطف اين سير، سال 1979 ميلادي، مصادف با پيروزي انقلاب اسلامي ايران و دومين اتفاقي كه موجب جلب بيشتر توجهات جامعه علمي غرب به مهدويت شد؛ حادثه يازدهم سپتامبر 2001 بوده است. خط پررنگ و برجسته استكبارستيزي معارف اسلامي، كه نمونه بارز آن انقلاب اسلامي ايران بود، طي دو دهه مطالعات اسلام شناسانه و شيعه پژوهانه دانشمندان غربي، از چشم سران اين كشورها دور نمانده و با توجه به ظرفيت گسترده اين مكتب، در صدد ريشه كني آن برآمده اند و از جمله اينها پروژه اي با نام «اسلامهراسي» است كه در رأس آن گروه اسلامي «القاعده الجهاد»، معروف به «القاعده» قرار داشت. از جمله مهمترين ويژگيهاي اين گروه، منجي گرايي فعال، به معناي اعتقاد به زمينهسازي ظهور منجي آخرالزمان، از طريق تأسيس «خلافت» بود . همين امر، توجه دو چندان بسياري از محافل علمي و سياسي را به مسئله مهدويت موجب شد.
در ميان پژوهشگران غربي صاحب اثر در حوزه مهدويت، مجموعا با 193 نفر از محققاني رو به رو هستيم كه در زمينه مهدويت، صاحب ديدگاه مي باشند. در اين ميان، اولين اثر در دسترس، به جوزف توسان رينو مربوط مي باشد كه در سال 1828 نگاشته شده است. غير از اين 193 نفر، 52 نفر ديگر نيز داراي آثاري، اعم از كتاب، مقاله و سخنراني در موضوع مهدويت مي باشند. البته اين افراد، مانند گروه قبل، در اين حوزه صاحب نظر نبوده و تنها، تك نگاري هايي را در اين موضوع دارا هستند.
از نظرگاه كمّي، 131 نفر از مجموع 193 صاحب نظر غربي حوزه مهدويت، يعني 69% آنها افرادي هستند كه اثر يا آثاري بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، يعني دورههاي سوم و چهارم داشته اند. از اين 131 نفر نيز، 104 نفر كتابها و مقالاتي در سال-هاي بعد از 2001 داشتهاند كه عدد 79% را نشان ميدهد. اين عدد حاكي از رشد 7/3 برابري تعداد افرادي است كه در دوره چهارم نسبت به افراد دوره سوم، آثاري منتشر كرده اند. در مقايسه تعداد افراد داراي اثر، طي 18 سال اخير، به انضمام تعداد مستشرقاني كه از سال 1828 پا به اين عرصه گذاشته اند، معلوم خواهد شد كه بيش از نيمي (يعني 55%) از اين مستشرقان در بازه زماني 18 سال اخير قرار گرفتهاند.
برخي از محققان شاخص عرصه مهدويت شيعي
1.ديويد كوك
ديويد برايان كوك، متولد آمريكا و فارغ التحصيل رشته مطالعات اسلامي در مقطع دكتري از دانشگاه شيكاگو است. وي رساله دكتري خود را در سال 2001 با عنوان «شروع اسلام در سوريه در دوره اموي»، نگاشته است. با توجه به تخصص علمي كوك، تحصيل كوك در مقطع كارشناسي دانشگاه عبري اورشليم، با توجه به گرايش علمي او، از اهميت ويژهاي برخوردار ميگردد. او هم اكنون در دانشگاه رايس آمريكا با رتبه دانشياري، به فعاليتهاي پژوهشي مربوط به دو حوزه اسلام افراطي رمزآلود (كاوشي در تحول مذهبي جادويي و عرفاني صورت گرفته درجنبش هاي تكفيري اسلامي تندرو) و گفتمان آخرالزماني رمزآلود شيعه مشغول ميباشد.
برخي از مهمترين نگاشته هاي ديويد كوك عبارتند از:
- مطالعاتي در مورد نگاه آخرالزماني مسلمانان: اين كتاب كه در سال 2003 منتشرشده، حاوي يك مقدمه، 8 فصل و چند ضميمه در مورد تبيين نگاه آخرالزماني مسلمانان ميباشد. وي در اين كتاب، به جنبههاي مختلف آخرالزمان اسلامي، ذكر برخي روايات آخرالزماني و اصحاب امام مهدي و مكانهاي آنها ميپردازد؛
2.گفتمان آخرالزماني معاصر مسلمانان: شيوه پردازش كوك در اين كتاب، اتكا بر مجموعهاي از موضوعات مطرح در ميان نويسندگان معاصر مسلمان در زمينه مسائل آخرالزماني است. اين كتاب در سال 2005 منتشر شده است؛
3.شناخت جهاد؛
4.شهادت در اسلام؛
5.درك و نشان يابي حملات انتحاري؛
- كتاب الفتن: سنت آخرالزماني مسلمانان سوري؛ ترجمه مقابلهاي كتاب نعيم بن حماد مروزي.
وي همچنين مقالات متعددي در زمينه مهدويت نگاشته است. عناويني همچون نگاه هاي آخرالزماني به سال 200 هجري و وقايع پيراموني آن؛ عراق، مركز سناريوهاي آخرالزماني؛ جنبشهاي آخرالزماني شيعي و سني در دوره آغازين اسلام؛ منابع هزارهگرايي اسلامي؛ ترس مسلمانان از سال 2000؛ انتظار براي امام دوازدهم؛ گفتمان آخرالزماني معاصر شيعي و گمانه زني ها در لبنان و ايران؛ زمينههاي ضد يهودي در گفتمان جهادي و آخرالزماني مسلمانان؛ منجي گرايي در هلال شيعي؛ اسلام و آخرالزمان؛ آغاز اسلام با رنگ و بوي جنبشي آخرالزماني؛ آخرالزمان اخلاقي (معنوي) در اسلام نيز بخشي از مقالات وي در زمينه مهدويت است.
وي همچنين مقالات دايرۀ المعارفي تدوين و نيز سخنرانيهايي مرتبط با اسلام شيعي ايراد كرده است. ارزيابي كلي از وي، تصوير شخصيتي پرتلاش طي دو دهه حيات علمي را نشان ميدهد. وي براي تحقيقاتش به ايران سفر و از نقاط مذهبي مهمي بازديد كرده است؛ از جمله در سالهاي 1386 و 1391 به مشهد سفر كرد و از حرم مطهر رضوي و مركز جامعه المصطفي العالميه اين شهر و همچنين در قم از مراكز علمي و حوزوي و نيز جمكران بازديد كرده است.
آخرالزمان اسلامي
از ديدگاه كوك، مسائل آخرالزماني و منجي، از مهم ترين مسائل اسلامي و نيز پرطرفدارترين موضوعات در ميان مسلمانان است. او مدعي است اين گرايش، در چهار عنصر اصلي تحولات بومي، رويدادهاي تاريخي، تفسير قرآن و منابع خارجي ريشه دارد. از ديگر زمينه هاي مهم شكلگيري اين باورها، از نظر اين محقق، رشد اسلام در سوريه (و تاحدودي عراق) است كه به نوعي اين دو منطقه مركز تلاقي اديان مختلف يهودي، مسيحي و حتي زرتشتي بوده و تفكرات آخرالزماني مردمان حاكم در آن عصر و نيز اعتقادات و تعصبات گذشته، بر اين موضوع تأثير شگرفي داشته است. البته به اعتراف كوك، اين، به معناي گرته برداري كامل و عدم اصالت نگاه آخرالزماني اسلام نيست؛ چراكه اين موارد با ورود به اسلام، گزينش شده و تغيير و تحول يافته اند. وي با تأمل در روايات، محتواي آخرالزماني اين روايات را به سه بخش تاريخي، فراتاريخي و اخلاقي تقسيم كرده و جداگانه به تحليل هريك مي پردازد . در بخش تاريخي، به عناصري همچون شخصيتها، مكانها و عناصري قابل تشخيص تاريخي مي پردازد .
آخرالزمان فراتاريخي در نگاه كوك، مواردي را شامل مي شود كه به طور كلي با رويدادهاي تاريخي، ظاهراً بي ارتباط بوده و صرفاَ با نگاه فرجام خواهانه تنظيم شده اند. از جمله اين موارد، جريان ابن صياد و دجال، سفياني، دابه الارض، يأجوج و مأجوج، جساسه، شعيببنصالح و خسف بيداء است . آخرالزمان معنوي (اخلاقي)، تقسيم ديگري است كه ديويد كوك در ميان روايات و ايد هاي آخرالزماني اسلام بدان پرداخته است. از منظر او، آخرالزمان اخلاقي در اسلام، بيانيه اي ديني، سياسي و اجتماعي مختصر است كه از قالبي خاص استفاده و به مخاطبان القا مي كند كه اكنون پايان جهان رسيده است. در اين نگاه، مسائلي همچون شيوه برخورد با مردم، ساختارهاي قدرت، تشكيلات مذهبي و نگاه به جامعه آرماني و عدالت محور مورد بررسي قرار مي گيرند .
آخرالزمان در قرآن
يكي از مباحث قابل توجه و تأمل در تحقيقات ديويد كوك، "گزارههاي آخرالزماني قرآن" است. او با توجه به وعدههاي بسيار قرآني، درباره تحقق قريب الوقوع قيامت، كه از آن به «پايان جهان» تعبير ميشود و نيز استنادات فراوان روايات آخرالزماني به قرآن، اين كتاب را به شدت آخرالزماني تلقي مي كند. وي با رجوع به روايت، آمار جالب توجهي از استنادات قرآني موجود در روايات آخرالزماني گردآوري كرده است. نتيجه اين بررسي 490 ارجاع قرآني موجود در روايات است. از اين تعداد 279 مورد مختص به منابع شيعه، 148 مورد ويژه منابع سني و 63 مورد مشترك ميباشد.
تشابهات نگاه آخرالزماني اسلام و مسيحيت
وي در بخش هاي مختلفي از آثار خود به اين موضوع اشاره كرده است. ظهور ضد مسيح در آخرالزمان، بازگشت عيسي از آسمان و مبارزه او با دجال، انتخاب بيت المقدس (اورشليم) به عنوان پايتخت حكومت مسيحايي و تشابه دوران صلح و صفاي پس از ظهور با عبارات كتاب مقدس از اين جمله موارد است. به نظر ميرسد اين بيانات با انگيزه بازتعريف دانستن انديشه آخرالزماني و منجيگرايانه اسلام از مسيحيت باشد.
منجي، غيبت و انتظار در شيعه
به درستي دليل اين امر روشن نيست؛ اما او معتقد است كه نخستين چهره آخرالزماني اسلام، عيسي بوده و مهدي به جايگزيني عيسي7 نيز در زمانهاي بعد اتفاق افتاده است. ديويد كوك در مقام تحليل اين جابه جايي شخصيت، قدرت-طلبيِ قوميِ خاندان پيامبر (قريش) را در سايه اسلام مطرح مي كند. بدين صورت كه قريش واقف به موقعيت قدرت مند منجي بوده و درصدد بهرهمندي از اين قدرت نيز بوده اند.
در مقام جمع بندي فعاليتهاي اين شخص، ميتوان وي را فردي جزئي نگر، دقيق و پركار معرفي كرد كه آشنايي اش با زبان فارسي و عربي اين امكان را به وي داده كه تحقيقات خويش را با رجوع به منابع اصلي سامان دهد. با اين حال وي داراي اشكالاتي جدي در برداشتها و نتيجهگيري هاي خود بوده كه اين مقوله نيازمند ورود و پاسخ اهل نظر ميباشد.
2.آندرو جي نيومن
آندرو جي نيومن، محقق آمريكايي فارغ التحصيل از دانشگاه كاليفرنيا است. رشته تحصيلي وي در مقطع كارشناسي، تاريخ و در دو مقطع كارشناسي ارشد و دكتري، مطالعات اسلامي است. عنوان رساله دكتري وي "توسعه و اهميت سياسي مكاتب عقل گرا (اصولي) و سنتگرا (اخباري) در تاريخچه شيعه امامي از قرن سوم هجري/نهم ميلادي تا قرن دهم/شانزدهم" ميباشد. عمق و دقت تحقيقات نيومن طي 22 سال (از 1996 تا 2019) در مطالعات شيعي، وي را به يكي از چهرههاي شاخص در اين شاخه از مطالعات اسلامي تبديل كرده است. حوزههاي مطالعاتي وي طبق اذعان خود او عبارتند از:
1.تاريخ شيعه دوازده امامي؛
2.تاريخ فقه اسلامي؛
3.مطالعات حديثي؛
4.تكامل مبادي قانوني نظريهها و ايدههاي پزشكي در اسلام؛
5.تاريخ ايران؛
6.تاريخ و فرهنگ خاورميانه در دوران كلاسيك، قرون وسطا و مدرن؛
7.زبان و ادبيات فارسي؛
8.ادبيات مدرن عربي .
از جمله امتيازات اين محقق در تحقيقاتش آشنايي با زبان، فرهنگ و متون اصيل جامعه هدف تحقيق ميباشد. او مدتها در ايران حضور و علاوه بر تدريس زبان انگليسي، با محافل ادبي و ديني اين كشور ارتباط داشته است. آثار منتشر شده از وي در حوزه مطالعات شيعي تا سال 2018 چهار اثر با عناوين «دوره شكل گيري تشيع دوازدهامامي» نگاهي به حديث به عنوان گفتمان ميان قم و بغداد، جامعه و فرهنگ خاورميانه در اوايل دوران مدرن: مطالعاتي در مورد ايران صفوي، ايران صفوي: تولد دوباره يك امپراتوري فارسي، و شيعه دوازدهامامي: وحدت و تنوع در طول حيات اسلام را تشكيل مي دهد. از ديگر امتيازات رويكرد تحقيقي نيومن، تلاش به منظور ورود به مباحث اعتقادي بدون پيش داوري هاي متداول بسياري از مستشرقان غربي، گستره وسيع و نسبتاً جامع در موضوعات منتخب براي پژوهش، تلاش براي سنجش اعتبار گزاره هاي شيعي با ملاكات شيعي، توجه به بسترهاي تاريخي عقايد و احاديث شيعي و تحليل ارتباط بين آنها مي باشد.
از اين محقق پركار، مقالات و سخنراني هاي تخصصي زيادي در حوزه شيعه شناسي منتشر و ايراد شده است. وي هم چنين در حدود 30 سخنراني مهم در حوزه هاي مختلف مطالعات شيعه داشته است. علاوه بر اين موارد، فعاليت هايي همچون دانشياري پژوهشي در مركز تحقيقات علمي جهان ايراني-هندي در فرانسه، رهبري تيم منطقه خاورميانه و شمال آفريقا در تاريخچه كتابشناسي ارتباط ميان مسيحيان و مسلمانان، ويراستاري بخش ايران در دايرهالمعارف اسلام (ويرايش سوم) و برگزاري چهار سمينار علمي مهم با عنوان «تعارض شيعه و اهل سنت در اسلام: گذشته، اكنون و آينده» عضويت در هيات تحريريه اصلي بخش «مطالعات اسلامي» در «كتابشناسي آنلاين آكسفورد» داشته است. از برجسته ترين كارهاي نيومن، مطالعه تمام روايات و اسناد اصول، روضه كافي و بخشي از فروع كتاب كافي، تمام 1331 روايت كتاب بصائرالدرجات و تمام 2181 روايت باقي مانده از كتاب المحاسن برقي، مقايسه و دسته بندي موضوعات و راويان آنها و تحليل شيوه نگارش هريك از آنها ميباشد.
از آنجا كه تخصص اصلي نيومن در حوزه تاريخ بوده و اين توان را در حوزه مطالعات شيعي در بخش تاريخ ايران صفوي به-كار گرفته است؛ بخش هايي از مهم ترين آراي مهدوي اين شخص مورد بررسي قرار ميگيرد كه به طور پراكنده در خلال آثاري همچون دو كتاب شيعه دوازدهامامي:«وحدت و تنوع در طول حيات اسلام» و «دوره شكل گيري تشيع دوازدهامامي» و همچنين برخي از مقالات وي مطرح شده است:
1.معرفي جمعيت شيعه دوازدهامامي حاضر در عصر غيبت صغرا، كه به طور طبيعي به حيات و غيبت امام دوازدهم معتقد بودند با عنوان «كوچك ترين اقليت جامعه شيعه»؛
2.وجود اختلاف در ميان آراي علماي اين دوره در مورد «آخرين امام» بودن فرزند امام حسن عسكري7. به طور مشخص نام بردن از صفار قمي، به عنوان «عالمي قائل به آغاز جانشيني امامان پس از امام دوازدهم.»؛
3.اعتقاد عالمان اين دوره به كوتاهي دوران غيبت امام و ظهور قريب الوقوع ايشان؛
4.تأثير تفكر اعتزالي حاكم بر بغداد در تدوين عقايدي همچون غيبت امام، عصمت ائمه و واگذاري امر اداره جامعه شيعي و پيشبرد اهداف آن، بر عهده عالمان متخصص در الاهيات عقل گراي اخذ شده از همان تفكر حاكم، توسط بني نوبخت؛
5.انكار صريح تعيين هرگونه نماينده اي توسط امام دوازدهم با تأكيد بر سفراي چهارگانه. به دليل ناشناسي اين افراد در ممالك اسلامي و نيز عدم اشاره كليني به مناصب دو سفير اول در هنگام نقل روايت از ايشان؛
6.اعتقاد بر نگارش كتابهاي كافي، بصائر و محاسن تحت تأثير فضاي اعتقادي حاكم بر محل نگارش. براي مثال معتقد است احاديث كتابهاي بصائر و محاسن، متاثر از فضاي قم و فشار حاكم بر شيعيان با هدف ايجاد دلگرمي و اميددهي به آنان، مبني بر بازگشت قريب الوقوع امام مهدي نگاشته شده است؛
7.ترديد در ماهيت و تعداد و مدت غيبت با استناد به 31 روايت باب غيبت كافي كه برخي از آنان را حاكي از وقوع يك و برخي ديگر را حاكي از دو غيبت دانسته است؛
8.ادعاي خشونتآميز بودن قيام امام مهدي و ادعاي اين مطلب كه انگيزه قيام امام صرف گرفتن انتقام رنج و شهادت وارد بر امامان به ويژه امام حسين7؛
9.رواج باور به امامان دوازده گانه در ميان محدثان نيمه اول عصر غيبت صغرا و وجود روايات مربوط به غيبت در سالها قبل از ابتداي قرن سوم ؛ منعكس در كتاب "دوره شكل گيري تشيع دوازدهامامي". اين ديدگاه در رد نگاه برخي مستشرقان، مبني بر فقدان روايتي دال بر اين عقيده در قرن اول و دوم هجري، داراي اهميت زيادي است؛
10.اذعان به اعتقاد مسلمانان به مهدويت و زمينه سازي اين پيشينه براي پيروزي «مختار»، كه از شعار مهدويت بهره ميبرد. اين نگاه نافي باور كساني است كه تأسيس باور مهدويت را در زمان و در شخص مختار بيان ميكنند؛
11.انتساب انديشه حق حاكميت مشروع در دوران غيبت (ولايت فقيه) به دوران بعد از قرن اول غيبت و فقدان چنان انديشه اي در آن برهه.
در مقام جمع بندي، آندرو نيومن را مي توان محققي پرتلاش ناميد كه با تحقيقاتي گسترده بر برخي از مهم ترين منابع مكتوب شيعي در عصر غيبت صغرا، ديدگاه هايي ارائه كرده است. اشكالاتي همچون اتخاذ پيش فرض هايي ناصحيح، عدم مراجعه به كلام علماي تراز اول شيعه در فهم برخي گزاره ها، جزئي نگري و خلأ جامع نگري را مي توان در كنار محاسني چون استفاده از منابع اصيل و اوليه شيعه، گستردگي دامنه تحقيق در موضوعي خاص و تحليل تاريخي برخي آموزهها، در آثار وي برشمرد.
- اتان كلبرگ
بي ترديد كيفيت مطالعات مهدوي انجام شده، يكسان نبوده و برخي از اين نگاره ها داراي برتريهايي از زواياي مختلف بر ديگر آثار مي باشد. آثار اتان كلبرگ، دانشمند اسرائيلي دانشگاه عبري اورشليم نوعاً از دقت، گستردگي دامنه تحقيقات از منابع اصيل شيعه و عمق نگرشي برخوردار است. او يكي از سرشناس ترين استادان شيعه شناس اسرائيل است كه افراد بسياري را در زمينه شيعه شناسي پرورش داده است. كار عمده او بر روي شيعه دوازدهامامي است. آثاري كه از وي تاكنون انتشار يافته است و تاريح انتشار هر اثر عبارت است از:
1.از اماميه تا اثناعشريه، انتشار در سال 1976؛
2.برخي ديدگاه هاي شيعي در مورد جهان پيش از طوفان حضرت نوح، انتشار در سال 1980؛
3.امام و جامعه قبل از دوران غيبت، انتشار در سال 1988؛
4.اعتقاد و قانون شيعه امامي، انتشار در سال 1991؛
5.نخستين كاربردهاي اصطلاح اثناعشريه، انتشار در سال 2000؛
6.مكتب تشيع، انتشار درسال 2003؛
7.كليدواژه هاي "سفير" و "رجعت" در دائرهالمعارف اسلام، انتشار در سال 2014.
مهم ترين اثر وي مقاله «از اماميه تا اثناعشريه» مي باشد كه در آن به بررسي سير تحول تفكر شيعه از اعتقاد به امامت بدون انحصار در تعدادي مشخص، تا اعتقاد به امامت انحصاري دوازده امام معيّن مي پردازد. او در اين اثر با تكيه بر منابع اوليه و معتبر اسلامي، شواهد و قرائن بسياري، اعم از تاريخي و حديثي در اثبات اين نگاه ارائه مي كند. براي نمونه او به مطرح نبودن نظريه ويژه شيعه دوازدهامامي و عقايد خاص آن در زمان رحلت امام عسكري7 اشاره كرده و به عدم اشاره صفار قمي در بصائر الدرجات و نيز برقي در المحاسن به موضوع غيبت و دوازده امام استشهاد مي كند .
وي همچنين در مقام بيان شيوه شكل گيري نظريه غيبت در شيعه، اين نكته را بيان مي كند كه فشار شديد به امامان آخر و كمك انديشه غيبت به شيعه براي بازسازي و اميدبخشي به خود، موجب شد تا عقيده حيات امام و زندگي درخفاي او مورد قبول شيعيان واقع شود تا تمامي آمال و آرزوهاي اقليتي كه مدتي طولاني تحت رنج و عذاب بوده، در او به عنوان "منجي" تبلور و تمركز يابد .
كلبرگ در اثر ديگر خود با نام «نخستين كاردبردهاي اصطلاح اثناعشريه» به تفصيل در مورد همين عنوان، به كاوش و تحليل پرداخته است. او سابقه اين اصلاح را به قرن چهارم، و به كار رفته در كتاب الفرق الشيعه حسن بن موسي نوبختي منتسب مي كند . او با مقوله مسئله كاربرد اصطلاح اثنا عشريه و نيز فرزندي امام مهدي براي امام حسن عسگري7 در برخي آثار مانند آثار ابوحاتم رازي (م 324ق)، مقالات الاسلاميين بلخي (م 319ق)، مقالات الاسلاميين ابوالحسن اشعري (م 324ق) و مروج الذهب مسعودي (م 345ق)؛ در نهايت اينگونه نتيجهگيري ميكند كه هيچ شاهد روشني نيست كه از اصطلاح اثنا عشريه در دوره غيبت صغرا استفاده شده باشد و معتقد است مثال هاي ذكرشده، يا در تاريخ مشكل دارند و يا لزوماً صريح نيستند. قديمي ترين استفاده قابل استناد را، عبارت مسعودي در التنبيه و الاشراف مي داند كه عالمان دوازدهامامي نيز ترجيح مي دادند از اصطلاحات قديمي تر استفاده كنند .
اتان كلبرگ يكي از مقالات خود را نيز به مسئله اي عجيب اختصاص داده و آن جايگاه فرزندان نامشروع در روايات آخرالزماني است. او معتقد است مقوله ولدالزنا در روايات آخرالزماني داراي نقش برجستهاي است. يكي از آن نقش ها در زمينه دوره پيش از ظهور مهدي است كه اين دوره با علامت ازدياد نسل ولدالزنا مشخص شده است. مورد ديگر، آن است كه در دوران حكمراني سفياني همه قدرتها در دست اين افراد است و امام علي نيز گوشزد كرده كه پيروان دجال غالباً از يهوديان و انسانهاي حرام زاده تشكيل ميشود . در واقع از منظر كلبرگ يكي از شاخصهاي دوره آخرالزمان مقوله ولدالزنا و نقش چنين افرادي در حاكميت و در مسائل اجتماعي است.
در مقام جمعبندي اين شخصيت، نكاتي از قبيل دقت نظر، كاوش گسترده، بررسي تطبيقي موضوعات بين منابع و اشخاص متعدد به چشم مي خورد. از سويي ديگر، وجود پيش داوري هاي متعدد در نگاه وي به آموزه هاي شيعه در آثار وي پررنگ مي-نمايد. شايد بتوان چشمپوشي از برخي گزارشها و قرائن را كه مخالف آراي وي بوده در همين جهت مورد تحليل قرار داد. عدم توجه به آراي اين شخص در طي حدود چهل سال از مؤلفههاي ضعف محققان اسلامي و شيعه تلقي مي شود. توجه بيش از پيش به آراي مستشرقان، به ويژه افراد شاخص فعال در اين زمينه لازمه ارتقاي كيفيت تحقيقات آنان در زمينه مهدويت ميباشد.
برخي آثار شاخص ساير محققان غربي پس از دوران انقلاب اسلامي
برخي از برجسته ترين آثار در بردارنده آراي مهدوي محققان صاحب نظر غربي در دوران بعد از انقلاب اسلامي ايران عبارت است از:
1.كتاب دولت و حكومت در اسلام قرون وسطي، اثر آن لمبتون؛ كتابي است كه در آن آموزه غيبت و رجعت امام (اعم از ظهور و رجعت مصطلح) بسيار مورد توجه قرار گرفته است. در اين كتاب مقولههاي ذيل مطرح شده است: نظريه شيعه در باب حكومت ائمه، ديدگاه ها به دو عقيده غيبت و رجعت در دو قرن نخست اسلام و تعريف اين عقايد ذيل تفكرات غلات ؛ همچنين ديدگاه هاي شيخ صدوق در عقايد شيعه در مورد مسئله امامت (لزوم وجود حجتهاي الاهي در زمين) و مسئله امامت و ويژگي هاي امام دوازدهم باورهاي منجيگرايانه حكام صفوي ؛ ديدگاههاي برخي شخصيتهاي مذهبي شيعه در مورد ارتباط شاهان صفوي با امام عصر ؛ باورهاي امامت و حكومت نزد اسماعيليه؛ باورهاي اسماعيليه بر وجود مهدي از نسل علي در فرزندان اسماعيل، پسر امام صادق7؛ ديدگاههاي فيلسوفاني از جمله فارابي در مورد مدينه فاضله و تطبيق آن بر حكومت امام مهدي7 در آخرالزمان . قابل ذكر است كه اين شخصيت، يك ايرانشناس برجسته نيز محسوب مي شود.
2.كتاب پايان دنيا در اسلام، اثر كِنِث كراگ . وي در اين كتاب به طور مستقيم و مبسوط به باورهاي منجي گرايانه مسلمانان، به ويژه شيعيان مي پردازد.
3.كتاب آخرالزمان از ديدگاه تاريخ اسلامي، مقالات تشيع، مقاوت و انقلاب؛ شيعه در تاريخ اسلام، زبان سياسي اسلام، يهوديان اسلام، اسلام و غرب، اثر برنارد لوئيس . وي در آثار ذكر شده، به آموزه مهدويت و نقش آن در مناسبات سياسي اجتماعي شيعه توجه وافري داشته است. نيز در باب مسائلي همچون تمايزات اعتقادي شيعه و سني در باب حكومت ، جايگاه ممتاز امام در انديشه شيعه و ويژگي هاي امام دوازدهم شيعيان مطالب در خور توجهي نگاشته است. وي فردي بسيار شناخته شده در جهان است كه كتابها و مقالات او در موضوعات مختلف سياسي و عقيدتي مورد توجه است. او به علت يهودي بودن، به اسرائيل دلبستگي زيادي دارد و همچنين يكي از مراجع اسماعيليه شناسي جهان به حساب مي آيد. اين دو ويژگي بر نگاه او به شيعه و آموزه مهدويت آن تأثير به سزايي داشته است.
4.كتابهاي مذهب و سياست در ايران: شيعه از سكوت تا انقلاب، ايران و جهان اسلام: مقاومت و انقلاب، مقالات ايران، حل معما: ديدگاه يك مورخ، تشيع و انقلاب، ايران مدرن: ريشه ها و علل انقلاب، اثر نيكي كِدي . وي در بخش هاي متعددي از آثار خود به ارتباط انقلاب اسلامي ايران با آموزه مهدويت به عنوان زمينه ها و علل آن پرداخته است.
5.كتابهاي ولايت در شيعه اثنا عشري در دوران غيبت امام معصوم7، سفياني در ميان سنت و تاريخ، عبدالله بن زبير و روايات آخرالزماني مهدي، پيشگوييها در حمص در عهد بني اميه، كليدواژه المهدي، سفياني، امامت و شيعه در دائره المعارف اسلام 2، اثر ويلفرد مادلونگ .
6.كتاب تصورات غلط در مورد جايگاه فقهي/قانوني علماي ايران، شيعه اثنا عشري: نظريه حقوقي سياسي و ولايت قانوني، مدخل "امام حسن عسكري" در دايره المعارف اسلام اثر ژوزف الياش . وي كه اطلاعات بسيار دقيقي دارد، از باورها، منابع، شخصيتها و فقه شيعه در آثار خود به طور نسبتاً دقيقي به معرفي عقايد شيعه و ويژگي هاي اين مكتب ميپردازد. بيان وجه انحصاري عقايد شيعه مبني بر باورداشت غيبت امام در عين حيات وي ، سعي در اثبات نامشروع بودن حكومت غير امام در دوران غيبت با استناد به عدم صدور جواز اين امر براي وكلاي چهارگانه ؛ ديدگاه علما نسبت به نمايندگي فقها از جانب امام غايب ؛ توصيف نسبتاً مفصل از حديث عمر بن حنظله در بحث ولايت فقيهان ؛ بيان عامليت ضرورتهاي عملي و اجرايي همراه با ملاكهاي عقلاني الاهيات شيعه دوازدهامامي، در صدور اجازه نانوشته توسعه مفهوم اجتهاد، بعد از غيبت كامل امام، با پروباليابي شاخه اصول فقه ؛ انكار مشروعيت ادعاي جانشيني امام دوازدهم در زمان غيبت ايشان با استناد به عدم وقوع اين ادعا توسط وكلاي چهارگانه و همچنين، فقدان دليلي مبني بر جواز دريافت خمس توسط علماي با ادعاي نمايندگي يا عامليت از جانب امام ؛ بيان نسبتاً دقيق امكان رؤيت امام غايب در خواب يا بيداري در عين عدم ترتب آثار حقوقي و اعتقادي بر اين ديدارها ؛ از جمله مباحث مطرح در دو مقاله الياش مي باشد.
7.كتاب الاهيات و جامعه در قرن دوم و سوم هجري، آغاز الاهيات اسلامي، اثر ژوزف فان اس . وي فردي پرتلاش در حوزه مطالعات اسلامي، به ويژه فرقههاي اسلامي است كه آرايي بعضاً منحصربه فرد در حوزه مهدويت دارد. اشاره به شكل گيري ايده مهدويت در ميان مسلمانان پس از رحلت پيامبر، به عنوان رهبري دنيوي كه عدالت را در آخرالزمان حاكم ميكند؛ وجود انتظارات آخرالزماني و هزارهگرايانه از همان آغاز اسلام و زمان پيامبر كه القاي قريب الوقوع بودن آخرالزمان ميشد ؛ اشاره به اعتقادات منجيگرايانه فرقههاي سبائيه و تطبيق مهدي بر اشخاص مختلف توسط ايشان ؛ اشاره به اعتقادات فرقههاي مختلف شيعي در مورد امام مهدي7 و غيبت ايشان ؛ بخشي از ديدگاه هاي وي به مهدويت شيعي ميباشد.
8.كتاب عبارات آخرالزماني در جهان اوليه اسلامي، اثر مايكل گريگوري موروني .
9.كتابهاي انقلاب ايران و بازتاب جهاني، آينده اسلام، تاريخ اسلام آكسفورد، اسلام و سياسيت آكسفورد، جنگ نامقدس: ترور به اسم اسلام، ايران در تقاطع، اثر جان اسپوزيتو . وي فردي پركار در زمينه معرفي اسلام به غربيان در عصر كنوني است و در اين زمينه كتابهاي ازشمندي نگاشته است. اشاره به شكلگيري تفكر شيعي در صدر اسلام ؛ عدم تحقق آرمانهاي شيعه به دليل زندگي تحت خلافت سنيان از يكسو و غيبت و اختفاي امام از سوي ديگر ؛ به رسميت نشناختن مشروعيت مذهبي حاكم دنيايي توسط علماي شيعه در عين ناگزيري پذيرش واقعيت حكومت ايشان ؛ تغيير ديدگاه شيعه در باب حكومت از مشاوره به حاكم به زعامت حكومت در قالب مسئله ولايت فقيه توسط امام خميني ؛ باور به هدف قرار دادن مكانهاي مقدس شيعيان توسط اهل سنت افراطي، با هدف تضعيف يكي از منابع قدرت و الهام شيعيان و باور ايشان به بازگشت مهدي ؛ حل معضل ناپديد شدن امام دوازدهم با ارائه دكترين غيبت ؛ از جمله آراي منعكس شده در آثار اين محقق مي باشد.
- كتاب تاريخچه اي از روايات آخرالزماني در اسلام اوليه و مقاله تاريخ گذاري روايات آخرالزمان در كتاب حديث پژوهي در غرب، نوشته مونتسكي اثر مايكل كوك .
- كتاب پيروي از امام: مقدمهاي بر اسلام شيعي، اثر يوهان ترهار .
- كتابهاي تشيع، اسلام شيعي: از مذهب تا انقلاب، فاطميان و سنتهاي تعليمي علمي آنان، امپراتوري مهدي و صعود فاطميان، اثر هاينتس هالم . اين دانشمند آلماني متخصص شيعهشناسي بوده و در اين زمينه صاحب نظر محسوب مي-شود. سرچشمه گرفتن تشيع از محافل عربي كوفه، تجلي روحيه ايراني بودن آن (كه مدتها عقيده بر آن بوده است) و يا انتقام ايران گرايي آريايي از اسلام و اعراب ؛ انتساب ريشه مهدويت و غيبت به مختار و قيام وي ؛ برابري اعتقاد به امام غايب يا پنهان با عقيده به امام زنده حاضر ؛ نفي ولادت امام مهدي و وفات بدون فرزند امام عسگري ؛ شيوه شكل گيري دكترين ولايت فقيه در زمان غيبت ؛ بخشي از ديدگاه هاي هالم در زمينه مهدويت است.
- كتاب اسلام شيعي، فرقه ها و تصوف: ابعاد تاريخي، افعال مذهبي و ملاحظات روش شناسي، اثر فردريك دي يونگ .
- كتابهاي در ميان كتاب مقدس و قرآن: فرزندان اسرائيل و خودتصويري اسلامي، آخرالزمان و مشروعيت در روايات اسلامي: ظهور رهبران دوازده گانه، اثر يوري روبين .
- كتابهاي اسلام شيعي عقايد و ايدئولوژي، امام غايب: تاريخ شيعه در ايران، سياست اسلامي ايران، تفكر امروزي ايران مدرن: ريشه ها و نتايج انقلاب، اثر يان ريچارد .
- كتابهاي سؤال مسيحي از اسلام اوليه، محمد و خلافت در تاريخ اسلام آكسفورد، اثر فِرِد دونر . وي فردي معروف در زمينه اسلام شناسي در آمريكاست و در زمينه تشيع و مهدويت آرايي در برخي آثار وي منعكس شده است. از جمله اين ديدگاهها مي توان به تقسيم شيعه به دو جناح اهل سكوت و فعال قيام ابن تومرت و ادعاي مهدويت او اشاره كرد.
- مدخل "مهدي" در دايرة المعارف جهان اسلام آكسفورد، اثر رابرت كرامر .
- كتاب سفراي امام دوازدهم در دوره تكوين شيعه دوازدهامامي، بحث نمايندگان (نواب) مهدي در دائرة المعارف ايرانيكا، از جمله آثار ورنا كلم مي باشد. وي شيعه شناسي برجسته در آلمان و ناشناس در ايران است. ورنا كلم به نقش سفرا در شكل گيري نگاه كنوني مهدويت در ميان شيعيان اماميه پرداخته و مسائلي چون غيبت را ابزاري براي علماي عصر پس از امام عسكري7 به منظور تثبيت موضوع نزد شيعيان مي داند.
- كتاب روي كار آمدن شيعيان برون گراي دوازدهامامي در عصر صفويه و تحكيم آن در سايه علامه محمدباقر مجلسي، تشيع و تحول در عصر صفوي، انتظار پايدار براي [ظهور] امام: معمايي حل نشده، "انتظار" در شيعه دوازدهامامي، اثر كالين ترنر.
- كتاب اهميت كتاب الفتن ابن حماد در نگاه منجي گرايانه مسلمانان، اثر جردي آگاده . برخي ديدگاه هاي مهدوي وي عبارتند از: علت توجه غربيان به منجي گرايي اسلامي در دو قرن اخير: مواجهه و حتي شكست انگليس، بزرگترين قدرت زمانه با چند جريان منجي گرايانه، از جمله مهدي سوداني يا در سومالي و نيز ظهور يك مدعي مهدويت در مراكش و... ادعاي ساختگي بودن روايات مهدويت و عدم اصالت آنها، مستنداً به كتاب نعيم بن حماد ؛ تحليل اعتقادات منجي-گرايانه نعيم بن حماد .
- كتاب شيعه، مقاومت و انقلاب (مقدمه)، اثر مارتين كرامر .
نتيجه:
گونه شناسي و طيف بندي نگاه محققان غربي به آموزه مهدويت گستره بسيار وسيعي دارد؛ اما با توجه به سيل گسترده توجهات جامعه سياسي، مذهبي و علمي غرب به اسلام و انجام مطالعات شيعهشناسانه و در ادامه همين راه، ورود به حوزه راهبردي ترين آموزه اسلام، يعني "مهدويت"، آشنايي با اشخاص و آثار اين جامعه، براي محققان شيعه، امري ضروري مي-نمايد. بدين منظور لازم است نهادهاي سياست گزار حوزوي و دانشگاهي با اتخاذ تدابيري، زمينه را براي آشنايي هرچه بيشتر محققان و دانش پژوهان داخلي، با جامعه علمي شيعهپژوه غرب، به خصوص افرادي كه در سال هاي اخير به تحقيق در حوزه مهم مهدويت روي آورده اند، فراهم كنند. از جمله نتايج قابل پيش بيني به فعليت رساندن اين قوه در جامعه علمي كشور، مي توان به اين موارد اشاره كرد: استفاده از برداشتهاي صحيح آنها به عنوان قائلان غيرشيعي در مواجهه با مخالفان تفكرات شيعه؛ پاسخ گويي به شبهات و رفع علمي ايرادهاي آنها (به عنوان مراجع جهاني معرفي شيعه) به منظور معرفي سيماي حقيقي شيعه در دنيا. بهره مندي از روش هاي متنوع و به روز پژوهش و در نهايت دست يابي به جايگاه هاي معتبر علمي، به عنوان مراجع اصيل معرفي در سطح بينالمللي.
پی نوشت ها:
[1].اسپوزيتو، جان، انقلاب ايران و بازتاب جهاني آن، ترجمه محسن مديرشانهچي، باز، تهران، ۱۳۹۳ش.
[2].دهقاني آراني، زهير، بررسي سير مهدي پژوهي مستشرقان در 150 سال اخير، رساله منتشر نشده دكتري، پرديس فارابي دانشگاه تهران، دانشكده الاهيات، گروه مدرسي معارف، قم، 1397ش.
[3].لوئيس، برنارد، زبان سياسي اسلام، ترجمه غلامرضا بهروزي لك، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، قم، 1385ش.
[4].مك كانت، ويليام، رستاخيز داعش، ترجمه قديري، حامد، نشر اسم، تهران، 2015م.
[5].نيومن، آندرو، دوره شكلگيري تشيع دوازدهامامي، ترجمه مؤسسه شيعهشناسي، قم، 1385ش.
[6].Brunner, Rainer. Islamic ecumenism in the 20th century: the Azhar and Shiism between rapprochement and restraint. Leiden; Boston: Brill. (2004).
[7].Cook, David; Contemporary Muslim Apocalyptic Literature, Syracuse: Syracuse Univ. Press. (2005).
[8].Cook, David; Martyrdom in Islam, Cambridge: Cambridge University Press. (2007).
[9].Cook, David. Messianism in the Shiite Crescent. In Current trends in Islamist ideology. Washington, D.C.: Hudson Institute, Center on Islam, Democracy, and the Future of the Muslim World. (2011).
[10].Cook, David; Studies in Muslim Apocalyptic, Darwin Press, Princeton. (2003).
[11].Cook, David; The Book of Tribulations: The Syrian Muslim Apocalyptic Tradition: An Annotated Translation by Nuaym b. Hammad al-Marwazi, Edinburgh University Press; Ant Tra edition. (2017).
[12].Cook, David; Understanding and Addressing Suicide Attacks: The Faith and Politics of Martyrdom Operations, Greenwood, Praeger Press. (2007).
[13].Cook, David; Understanding Jihad, Berkeley: University of California Press. (2005).
[154]Cook. Michael. Hagarism: The Making of the Islamic World. (1977).
[15].Eliash, joseph. The Ithnāasharī-Shīī Juristic Theory of Political and Legal Authority, in Studia Islamica (Vol. 29, pp. 17-30). Paris: Brill. (1969).
[16].Eliash, joseph. Misconceptions regarding the Juridical Status of the Iranian Ulama, in International Journal of Middle East Studies (Vol. 10, pp. 9-25). London: Cambridge University Press. (1979).
[17].Esposito, John L. Iran at the Crossroads. In Basingstoke: Palgrave Macmillan US. (2011).
[18].Esposito, John L. The Future of Islam. In Oxford: Oxford University Press. (2013).
[19].Ess, Joseph van. Theologie und Gesellschaft im 2. Und 3. Jahrhundert Hidschra. New York: Walter d Gruyter. (1991).
[20].Ess, Joseph van. Der Eine und das Andere: Beobachtungen an islamischen. New York: Walter d Gruyter. (2011).
[21].. Filiu, Jean-Pierre. Apocalypse in Islam. (M. B. DeBevoise, tran). Berkeley: University of California Press. (2011).
[22].Gleave, Robert. Velayat-e Faqih. In Encyclopedia of Islam and the Muslim World (Vol. 2, pp. 722-723). Farmington Hills: Gale. (2016).
[23].Halm, Heinz. Shi’a Islam: From religion to revolution. Princeton, NJ: Markus Wiener Publishers. (1997).
[24].Keddie, Nikki R. Shi‘ism and Revolution. In Religion, Rebellion, Revolution (pp. 157-182). London: Palgrave Macmillan. (1985).
[25].Kohlberg, Etan. “From Imāmiyya to Ithnā-Ashariyya.” Bulletin of the School of Oriental and African Studies, University of London, vol. 39, no. 3, pp. 521–534 , (1976).
[26].Kohlberg, Etan. “Some Shīī Views of the Antediluvian World.” Studia Islamica, no. 52, pp. 41–66. JSTOR, www.jstor.org/stable/1595361, 1980.
[27].Lambton, Ann K. S. State and Government in Medieval Islam New York: Oxford University Press. (1981).
[28].Landau, Yehezkel. (n.d.). Shi’ite Mahdism and Jewish Messianism: The Ambivalent Mingling of Piety and Politics.
[29].Leaman, oliver. The Mahdi as a Source of Doctrinal Differentiation in Islam. The Bright Future, 6(0), 60-74. (2011).
[30].Mervin, Sabrina. Les Autorités religieuses dans le chiisme duodécimain contemporain. assr Archives de sciences sociales des religions, (125), 63-77. (2004).
[31].Newman, Adnrew. Twelver Shiism: Unity and persity in the Life of Islam (The New Edinburgh Islamic Surveys(. United Kingdom: Edinburgh University Press. (2013).
[32].Scarcia, Gianroberto, : I TRATTI NEO—BÀBI DEL KHOMEINISMO. In Oriente Moderno (Vol. 62, pp. 91-101) Italian: Istituto per lOriente C. A. Nallino. (1982).
[33].Turner, Colin P. ISLAM: The Basics. New York: Routledge: Taylor and Francis. (2006)
[34].Turner, Colin P. Still Waiting for the Imam: The Unresolved Question of intizār in Twelver Shi’ism, (15), 29-47. (1993).
نگارنده: زهير دهقاني آراني - محمد كزازي