صنعت بازیهای رایانهای به یكی از پرسودترین صنایع برای تولیدكنندگان و پرطرفدارترین سرگرمیها برای بسیاری از افراد در سطح دنیا تبدیل شده است. امروزه به علت ویژگیهای خاصّ بازیهای ویدیویی به شوالیههای مجازی، جذّاب و قدرتمندی در راستای ناتوی فرهنگی و جنگ صلیبی غرب علیه جهان اسلام بدل شده است. در این مبحث سعی خواهیم كرد به بازیهای رایانهای با محوریت آخرالزمان بپردازیم.
پیشگویی درباره آینده همواره یكی از دغدغهها و دلمشغولیهای بشر بوده و در طول تاریخ انگیزههای مختلفی باعث شده كه انسانها به پیشگویی درباره رویدادهایی بپردازند كه در آینده دور یا نزدیك واقع میشود. در این میان پیشگویی درباره حوادث آخرالزمان از جایگاه و اهمیت خاصی برخودار بوده و اقوام و ملل گوناگون با همه اختلافی كه در باورها و اعتقادات خود داشتهاند، به موضوع آخرالزمان و رویدادهای این عصر توجّه جدّی كردهاند. اما این دغدغه و دلمشغولی همیشگی بشر آنگاه كه با علوم غیبی و دانشهای خداداد پیامبران و اولیای الهی پیوند خورده، رنگ دیگری یافته است و از حالت گمانهزنیهای بیپایه و پیشگوییهای دروغین درباره وقایعی كه بشر راهی برای پی بردن به آن ندارد، خارج و به اخبار صادق مبتنی بر آموزههای وحیانی تبدیل شده است. صنعت جدید و نوپای بازیهای رایانهای نیز همانند نظام هالیوود، این سوژه جذاب و جهانی را محور بسیاری از محصولات خویش قرار داده و شاید به جرأت بتوان گفت كه گوی سبقت را از آن ربوده است. انواع منجیان آخرالزمانی پا به عرصه رسانه بازیهای ویدیویی گذاشتهاند و بازیهای مختلفی با این مضمون تولید و روانه بازار شدهاند.
تاریخچه بازیهای رایانهای به اوایل دهه 60 میلادی برمیگردد. «استیو راسل» از دانشجویان دانشگاه MIT در سال 1962 نخستین بازی رایانهای را به نام «جنگ فضایی» (Space War) طراحی كرد. داستان بازی، درباره جنگ سفینهای بود كه شما باید ضمن كنترل آن به سفینه مقابل حمله و آن را نابود میكردید. بعد از آن، شركت «آتاری» در 1972 بازی تنیس روی میز به نام «پَنگ» را روانه بازار كرد. این بازی بسیار ساده و متشكل از تعدادی مستطیل سیاه و سفید بود كه خلاقیت چندانی در آن وجود نداشت. پس از آن بازیهای رایانهای سیر تكاملی خود را طی كردند و در اواسط دهه 80 بیشتر به سمت بازیهای جنگی (Games War) سوق پیدا كردند. علت آن علاوه بر جوّ متشنّج دهه 80 آمریكا، ناشی از جنگ سرد با شوروی و دیگر برنامههای رئیسجمهور وقت آمریكا، ریگان، بود؛ بازیهایی مثل Start Light و...
در سطح جامعه ما بنا به علل متعدّد، به مقوله بازیهای رایانهای پرداخته نشده است. یكی از این علتها كوتاهی عمر این پدیده در جهان و به خصوص كشور ماست. دلیل دوم این است كه مخاطبان بازیهای رایانهای، كودكان و نوجوانان هستند و غالباً مسئولان و فعّالان عرصه فرهنگ به آن به مثابه یك ابزار سرگرمی و تفریح مینگرند. از همین رو به آن با رویكرد رسانهای و عنصر تأثیرگذار فرهنگی دقّت و توجه نمیكنند.
با بررسی معیارهای كمّی و كیفی بازیهای رایانهای با صنعت سینما میتوان به اهميّت صنعت بازیهای رایانهای پی برد. چنانچه سود شركتهای فیلمسازی و بازیهای رایانهای را مبنای مقایسه قرار دهیم، به گزارش بسیاری از سایتها، صنعت بازیهای رایانهای از سینما پیشی گرفته است؛ برای نمونه در شش ماه نخست سال 2005 فروش بازیهای رایانهای در كشورهای اروپایی، از فروش فیلمهای هالیوودی بیشتر بوده است و این روند به طور صعودی ادامه دارد. آمارها نشان میدهد كه روند تولید بازیهای رایانهای به سه تا چهار هزار نسخه در سال میرسد و با شتابی ملموس در جامعه جهانی در حال گسترش است. بیش از سی میلیون نفر در سراسر جهان بخش عمدهای از اوقات فراغت خود را با بازیهایی پر میكنند كه بالغ بر ده درصد آنان بین چهار تا هفت ساعت از زندگی روزمره خویش را به بازیهای رایانهای اختصاص دادهاند. این آمار گستردگی بازیهای رایانهای را نشان میدهد. از سوی دیگر زمانی كه یك كاربر صرف یك فیلم سینمایی میكند با یك بازی رایانهای قابل قیاس نیست. یا در نظر گرفتن مدت زمان متوسط یك فیلم و با جاذبههای ویژه مانند موضوع با جذابیتهای بصری و... ممكن است شخص یك فیلم را دو بار ببیند؛ یعنی به طور میانگین بین 3 تا 6 ساعت صرف یك فیلم خواهد شد. ولی مدت زمانی كه یك كاربر بازی رایانهای برای بازی در حالت ساده و یا حتی حالت استفاده از كدهای ویژه صرف میكند میتواند چندین برابر این زمان باشد كه این زمان برای بازیها و كارهای مختلف تفاوت دارد و گاه اختلاف بسیار فاحش دارد.
جالب است بدانیم در بسیاری از كشورهای غربی تولیدكننده بازیهای رایانهای، سازمانها، مؤسسات و مجموعههایی تشكیل شده كه بر ساخت و توزیع بازیهای رایانهای نظارت میكنند؛ برای نمونه در استرالیا مؤسسه OFLC كه مسئول ردهبندی فیلم و ادبیات استرالیاست، مسئولیت ردهبندی و نظارت بر بازیهای رایانهای را نیز بر عهده دارد. در ژاپن نیز مؤسسه غیردولتی CERO، در اتحادیه اروپا مؤسسه «پگی» و همچنین در ایالات متحده آمریكا مؤسسه ESRB همین نقش را ایفا میكند. ولی دركشور ما سازمان یا مؤسسهای كه مسئولیت نظارت دقیق و جامع بر بازیهای رایانهای را بر عهده داشته باشد، وجود ندارد در حالی كه جای خالی چنین مجموعهای در ایران كاملاً محسوس است، به خصوص كه این سازمان با توجه به قرابت فرهنگی و ارزشهای مشترك اسلامی میتواند بر ردهبندی، تولید و عرضه این بازیها نظارت داشته باشد.
همانگونه كه ذكر شد، سوژه جذاب و جهانی «آخرالزمان» محور ساخت بسیاری از بازیهای ویدیویی شده است. هماكنون در صنعت بازیهای ویدیویی انواع مختلفی از آخرالزمان را میتوان مشاهده نمود و به همان میزان منجیان آخرالزمانی را؛ آخرالزمان تكنولوژیك، تخیلی، طبیعی، اسطورهای و دینی از جمله این آخرالزمانهاست كه در این میان به آخرالزمان دینی توجه خاص و ویژهای شده است.
در آخرالزمان دینی انسانهای شیطان صفت در قالب سازمانها، گروهها و حتی دولتهای تروریستی قصد به دست گرفتن قدرت و تمام عناصر پاك و خدایی را دارند و شما در نقش بازیگر بازی رایانهای به عنوان منجی و در لباس جاسوس خبره و با ایمان و یا سربازان مؤمن و معتقد غالباً آمریكایی و انگلیسی در نقش پلیس جهانی، حاضر شده، به مبارزه با دشمنان بشریت میپردازید.
این دشمنان در سه دسته قابل طبقهبندی هستند:
1. آلمان نازی و فاشیستها كه شما برای مبارزه با آنان به جنگ جهانی میروید. این در حالی است زمان زیادی از این جنگ میگذرد ولی همچنان سوژه خیلی از بازیهایی است كه الآن تولید میشوند؛ بازیهای مدال افتخار، ندای وظیفه، بازگشت به قلعه ولفنشتاین از جمله این بازیهاست.
در بازی «بازگشت به قلعه ولفنشتاین» تعداد زیادی از فرماندهان ارشد SS قصد دارند با توسل به تكنولوژی پیشرفته و قدرتهای ماوراء طبیعی، موجوداتی را به وجود آورند كه از آنها در جنگ با جهانیان استفاده كنند. شما در مأموریتهای ضدّ اطلاعات خود در ارتش متفقین بایستی از اجرای این پروژهها جلوگیری كنید والّا جهان در آستانه نابودی قرار خواهد گرفت. دشمنان شما در این بازی سرباز ساده آلمانی، نگهبان گارد آهنین، افسر نازی، دانشمند آلمانی، كارگران و مهندسان، زامبی شوالیه، زامبی آتشین و روبات مافوق سرباز، نمونهسازی شدهاند كه میبایست همه آنها را نابود كنید.
2. كمونیسم به عنوان تروریسم و مخلّ در نظم جهانی؛ در این بازیها كشورهای شوروی و دیگر كشورهای باقیمانده از دوران جنگ سرد مثل كره شمالی و كوبا مطرح میشوند. از این دست بازیها میتوان از بازیهای جهانی در نزاع و نیز آژیر قرمز یاد كرد.
بازی آژیر قرمز، یك بازی استراتژیك است كه خطر كمونیسم را به بشریت و آمریكا گوشزد میكند. در این بازی ارتش شوروی با تمام تجهیزات و امكانات خود به آمریكا حمله میكند. داستان بازی جهانی در نزاع سناریوی حقیقی جنگهای سرد بین دموكراسی و كمونیسم بین سالهای 1989 و بعد را تداعی میكند.
3. تروریستها، كشورها و دول اسلامی؛ در این بازیها از رنگ سبز و نمادها و سمبلهای اسلامی برای نشان دادن تروریستها استفاده میشود.
استكبار جهانی و در رأس آن آمریكا، سعی دارد در بازیهای رایانهای، تجاوزهای خود را در میان مردم آمریكا و سایر ملّتها به خصوص نسل جوان و نوجوان و كودكان آنها امری عادی و انساندوستانه و در راستای صلح و دموكراسی در سطح جهان نشان دهد. آمریكا نماد خیر مطلق است و هر فرد، گروه و دولتی كه مخالف نگاه و ارزشهایش باشد، محور شرارت جهانی هستند.
پس از فروپاشی شوروی، آمریكا به طور جدّی سعی دارد كشورها و گروههای مسلمان را بزرگترین خطر برای صلح جهانی معرفی كند؛ زیرا به قول نظریهپردازان، اكنون حكومت آمریكا به جای اژدهای بزرگ با مارهای سمی پرشماری روبهروست یا به قول «كیسینجر» با اسلام سیاسی به رهبری جمهوری اسلامی ایران. «ساموئل هانتینگتون» در همین رابطه میگوید:
ما دشمن داریم. این دشمن جهانی با توان دسترسی به همه نقاط دنیا كه به ایدهای مسلح شده است و با تكنیكها، تسلیحات، سنگدلی و شقاوت در خود برای سلطهگری جهانی به میدان آمده و در هم كوبیدن این دشمن به كاركرد اصلی و اوّلی ما تبدیل شده است. اولویتی كه با همان درجه و ضرورت غلبه بر فاشیسم و اتحاد شوروی دنبال میشد.
«با ما باشید یا در جمع دشمنان ما در جنگ با تروریسم قرار خواهید گرفت»، تفكری است كه در آن اسلام رادیكال جایگزین كمونیسم اتحاد جماهیر شوروی شده است. مقام معظم رهبری در مراسم افتتاحیه سومین «كنفرانس بینالمللی قدس و حمایت از حقوق مردم فلسطین» در سالن اجلاس سران تهران در این باره فرمودند:
امروز استكبار جهانی، كه رییس جمهور فعلی آمریكا سخنگوی آن است، دنیای اسلام را صریحاً تهدید میكند و سخن از جنگ صلیبی میگوید. شبكه استكباری صهیونیسم و سازمانهای جاسوسی آمریكا و انگلیس در همه دنیای اسلام سرگرم فتنهانگیزیاند. هزارها فیلم سینمایی و بازی رایانهای و امثال آن با هدف زشت نمایاندن چهره اسلام و مسلمین تولید و روانه بازارها میشود.
بازی سام ماجراجو
یكی از بازیهایی كه با محوریت آخرالزمان دینی ساخته و روانه بازار شده بازی «سام ماجراجو در پرسپولیس» است. شما در این بازی باید در نقش «سام استون» (Sam Stone) برای نجات بشریت، به زمان گذشته بازگردید و با اهریمن جهانی و ایادی آن مبارزه كنید. در این بازی، شما برای اینكه با ایادی شیطان مواجه بشوید باید به پرسپولیس ایران بیایید. جالبتر اینكه بدانید این بازی را یكی از شركتهای ایرانی ترجمه كرده است.
در این بازی شما ایادی اهریمن شیطانی را با شكل و عناوینی مثل كدوحلوایی و عقرب بالغ مشاهده میكنید. اما یكی از این ایادی، «كامیكاز بیسر» معرفی شده است. شركت تولیدكننده درباره كامیكاز بدون سر میگوید:
این موجود سر ندارد؛ از همین رو او را برای عملیات انتحاری در خدمت گرفتهاند. آنها دو بمب در دستان خود حمل میكنند و هنگامی كه به اندازه كافی به شما نزدیك میشوند آنها را منفجر میكنند.
بی سر بودن كامیكاز به این معنی است كه عقل و شعور و منطق ندارد. به نظر شما عمل او چه چیزی را به ذهن متبادر میكند؟ آیا تداعیكننده عملیات شهادتطلبانه اسلامی نیست؟
بیشكّ، یكی از رمزهای موفقیت اسلام در رسیدن به اهداف خود در مدتی كمتر از نیم قرن، فرهنگ جهاد و شهادتطلبی است. عملیات شهادتطلبانه به معنای عام آن به اقدامی اطلاق میشود كه با قصد قربت و با علم به شهادت و با هدف ضربه زدن به دشمن شخصی، به انجام آن مبادرت میورزد و كشته میشود. در مكتبی كه جهاد در راه خدا پلی برای رسیدن به «احدی الحسنیین» است، شكست معنا و مفهومی ندارد. مكتبی كه بتواند پیروانش را طوری تربیت كند كه از مرگ نهراسند و كشته شدن را سعادتی ابدی بدانند از هیچ قدرتی هراس نخواهد داشت و هیچ مانعی قادر نخواهد بود او را از اهدافش باز دارد و در میانه راه متوقف سازد.
یكی دیگر از مواردی كه باید درباره این بازی مورد توجه قرار گیرد این است كه هرچند شما به پرسپولیس در ایران میآیید اما اكثر نمادها و سمبلهای اسلامی و اسلیمی و نه نمادهای ایران باستان است. گنبد، مناره و یا طرحهای اسلیمی كه بر دیوارها نقش بسته، گویای این مطلب است. وقتی به دقت به بعضی از این نقوش اسلیمی نگاه میكنیم میبینیم نوشته شده: «و علی بابها» كه بخش پایانی این حدیث معروف نبوی است: «انا مدینه العلم و عليٌ بابها». در نگاه اول كاربر متوجه این مطلب نمیشود و آن را تنها یك طرح اسلیمی میبیند.
عبارت «العلم و علی بابها» در نقاط مختلفی از بازی مورد توجه قرار میگیرد. هرچند سعی شده این متن به طور متقارن اسلیمی به نمایش درآید تا كاربر در نگاه اول متوجه آن نشود. علاوه بر آن، در حالی كه شما با سربازان اهریمنی مبارزه میكنید، با غولهای سبزرنگی مواجه میشوید كه گویهای سبز رنگ به سمت شما شلیك میكنند؛ غولهایی شیطانی كه بالای دیوارههای منقّش به نقوش اسلامی مستقر شده و به سمت شما شلیك میكنند. طرح زیر پای این شیاطین همان عبارت بالاست.
در این بازی، شما برای مبارزه با ایادی شیطان در نقاط مختلفی درگیر میشوید كه غالباً منقش به نقوش اسلامی و همانند اماكن اسلام است. محلی كه در پایان بازی شما میتوانید همه این شیاطین را نابود كنید در محوطه كلیساست. پس از نابودی شیطان شما با افتخار وارد كلیسا میشوید.
كاربر در این بازی باید مراحل سخت و دشواری را دنبال كند اما در نهایت در محوطه كلیسا با سربازان اهریمنی روبهرو شده، با شكست تمام آنان پیروز و پس از موفقیت سام، با افتخار وارد كلیسا میشود. اینجاست كه شما موفق به اتمام مأموریت و نجات خود و بشریت میشوید و سوار بر موشك و سفینهای میشوید كه با باز شدن سقف كلیسا و پرتاب آن بازی تمام میشود. جای بسی تأمل است كه كاربر در این بازی در اماكن اسلامی به مبارزه با شیاطین میرود ولی در نهایت در جوار كلیساست كه میتواند بر آنان غلبه كند و خود و بشریت را نجات دهد و با پایان یافتن مأموریت خویش به سوی آیندهای روشن برود.
بازی آیین قاتل
یكی دیگر از بازیهایی كه به تازگی روانه بازار شده بازی «آیین قاتل» است. در این بازی شما باید در نقش یك فدایی، اقدام به ترور سران مسیحی جنگ صلیبی بكنید. این فدایی كه در بازی به نام «الطیر» شناخته میشود یك ایرانی اسماعیلی است. فرقه اسماعیلیه یكی از فرق شیعی است كه به طور شاخص به «مهدویت و منجیگرایی» توجه دارد.
مردی سفیدپوش، سوار بر اسب با شمشیری میآید. او خود را از شیعیان ایرانی میداند. مردی شجاع و قوی كه خود را فدایی میداند و هدفی جز كشتن ندارد. «شركت UB sotf» اقدام به ساخت این بازی با نام «Assassins Creed» نموده كه به فارسی با نامهایی مانند آیین قاتل، فداییون، آیین اساسین شناخته میشود. داستان بازی در قرن دوازدهم روایت میشود. موضوع آن نیز جنگ صلیبی است.
در سومین جنگ صلیبی به مدت طولانی مسلمانان و مسیحیان برای تصرف سرزمین مقدس با هم نبرد میكردند. داستان بازی در بیتالمقدس یا اورشلیم و نیز دمشق و عكا اتفاق میافتد. در قرن دوازدهم میلادی، اروپاییان مسیحی به سرزمین بیتالمقدس حمله كردند و در این میان مسلمانان با تمام وجود از سرزمین خود دفاع كردند و پیروزمندانه از میدان بیرون آمدند.
الطیر یكی از شخصیتهای مؤثر نبرد و از اساسین است. او مسلمانی روحانی است كه خود را شمشیر یا پیامرسان خداوند میداند. او كسانی را میكشد كه فكر میكنند لایق مردن هستند و در طول بازی جملاتی را برگرفته از كتاب مقدس بیان میكند. مسلمانی كه خشونت تمام وجود وجود او را در بر گرفته است. داستانهای اساسین یا حشاشین، حشاشیون و یا فداییان از قرن دوازدهم تا كنون مورد توجه بسیاری بوده است. پیروان «حسن صباح» به اسماعیلیه و صباحیون، حشاشون، حشیشیون مشهور بودند كه ریشه كلمات Assassination از همین جاست. دو دیدگاه درباره علت این نامگذاری وجود دارد:
ـ در آن زمان حشیش دارو و حشاش دارو فروش بود و حشاشین جمع آن است؛
ـ آنان افرادی بودند كه با مصرف حشیش در كمال سرمستی اقدام به عملیات انتحاری و یا ترور افراد میكردند.
كمتر فرقهای به مانند اسماعیلیان ابهام و پیچیدگی دارد. تاریخ زندگی سران و بزرگان آنان بسیار تاریك و مبهم است و این مشكل با مراجعه به منابع مغرضانه و متعصّبانه دشمنان آنان كه چارهای جز مراجعه به این منابع نیست برطرف نمیشود. محققان غربی در گام اول تحت تأثیر وهمیات صلیبیان و شخص ماركوپولو و نیز روش مخالفان قرار گرفتند و آنان را نه پایبند به اعتقادات محكم خویش كه انسانهای شیطانصفتی به حساب آوردند. از جمله رفتارهایی كه به این گروه نسبت داده شده این است كه آنان یكی از انگشتان خود را قطع میكردهاند و به جای آن چاقوی تیزی را قرار میدادند تا بتوانند قربانیان خود را مخفیانه از بین ببرند. البته توجه داریم كه كاربر خصوصاً غربی، این جریان را نماینده جهان اسلام و نمایشی از رفتار و باورهای تمام مسلمانان تصوّر میكند.
شركت سازنده این بازی سالها قبل بازی «شاهزاده ایرانی» را روانه بازار كرده بود كه یكی از بازیهای بسیار پرطرفدار به شمار میآید. این شاهزاده ایرانی در مراحل مختلف از شمشیرهای متنوعی استفاده میكند كه ویژگی و خواصّ مخصوص به خود را دارند. بر روی این شمشیرها نقوشی حك شده كه عبارتند از:
ـ سیف فارس القوی (شمشیر سوار قدرتمند)،
ـ سیف فارس المنتقم (شمشیر سوار انتقام گیرنده)،
ـ سیف فارس المهتدی (شمشیر سوار هدایت شده).
نمیتوان ترسیم این نقوش را بر شمشیرها بیقصد و غرض و یا اتفاقی دانست؛ عبارتهایی عربی با القاب امام زمان(ع) بر شمشیر شاهزاده ایرانی!!
بازی Counter
بازی پرطرفدار بعدی بازی Counter است. در این بازی شما برای مبارزه با تروریسم باید به كشورهای مختلفی بروید. مكانهای درگیری، منقّش به نقوش اسلامی هستند و تروریستها با چهره مسلمانان به نمایش درآمده است.
این بازی یكی از پرطرفدارترین بازیهای دنیاست كه نسخه رایانهای آن نیز موجود است. محبوبيّت این بازی هیجانی (action) به حدّی است كه «سازمان WCG: World Cyber Games» كه به برگزاری مسابقات بازیهای كامپیوتری در دنیا میپردازد آن را در رأس بازیهای خود قرار داده است. محلّ وقوع ماجرا در این بازی نیز مانند بسیاری دیگر از بازیها، خاورمیانه و كشورهای عربی ـ اسلامی منطقه است و شما نمادها و نشانههایی دالّ بر مسلمان بودن تروریستها میبینید؛ ساختمانهایی با معماری عربی اسلامی، مساجد، منارهها و گنبدها و نهایتاً افرادی كه میبایست با آنان مبارزه كرد. تروریستها دارای محاسن و پیشانیبند قرمز هستند. حتی تصاویری كه پس از كشته شدن آنان نمایش داده میشود تداعی كننده
همان تصاویری است كه ما از لحظه شهادت رزمندگان دیدهایم. جالبتر اینكه شما میتوانید به عنوان پلیس ضدّترور از كشورهای مختلفی، از جمله رژیم صهیونیستی وارد عمل شوید.
در تمام بازیهایی كه مسلمانان را تروریست نشان میدهند، نوك پیكان به سمت ایران نشانه رفته است؛ یا تروریست و یا حامی تروریست جهانی معرفی میشود. بازی «Delta Force» یكی از این بازیهاست كه شما در آن پس از طيّ مراحل مختلف برای مبارزه با تروریستها وارد ایران و جزیره خارك میشوید.
شركت Puma Reality War Games یكی از شركتهایی است كه بازیهای آخرالزمانی و در راستای تروریست نشان دادن مسلمانان نشان میدهد. در بازیهای این شركت، عملیاتهای نظامی سراسر جهان شبیهسازی میشود. بیشتر این عملیاتها در عراق و افغانستان، ایران و ویتنام اتفاق میافتد. در مراحل مختلف عملیات عراق وقتی شما اماكن تروریستها را پاكسازی میكنید، درون اتاقهای آنان علاوه بر نقوش اسلامی مختلف، میزهایی منقّش به عبارت «محمّد رسولالله» وجود دارد. در این بازی نیز تروریستها ظاهری اسلامی دارند. این شركت عنوان میكند كه برای مشتركان خود این امكان را فراهم آورده كه مأموریتهای مربوط به روز جهان را تجربه كنند.
رسانه بازیهای ویدیویی با قابلیتها و ویژگیهای خاصّ خود، به یكی از ابزارهای تأثیرگذار غرب در راستای ناتوی فرهنگی علیه اسلام و خصوصاً انقلاب اسلامی ایران بدل شده است. جای بررسی و تحلیل درباره این رسانه بسیار زیاد است. صنعت نوظهوری كه مانند صنعت سینما مورد توجه و نقد و بررسی قرار نگرفته ولی در یك راستا با خطّ مشی یكسان تولید و منتشر شده و از یك منبع تغذیه میشود. رسانهای كه همچون امپراتوری سینمای غرب، مبلّغ انواع منجیان آخرالزمانی غربی است. واهمه و ترس از گسترش روز افزون اسلام، به خصوص از خاورمیانه و ظهور قریبالوقوع موعود آخرالزمان از این منطقه، تمام قدرتهای دشمن با آن را بسیج نموده است. دقت در مباحثی كه به آن اشاره كردیم، زمینهای را فراهم میآورد تا از سویی محققان و پژوهشگران با دقت بیشتری به تأثیر بازیهای رایانهای بپردازند و از سویی مسئولان فرهنگی با تیزبینی و درایت بیشتری نسبت به این مقوله فرهنگی واكنش نشان داده، از سوی دیگر زمینه استفاده از این ابزار را در راستای جهاد مجازی فراهم نمایند.
بازیهای ویدئویی و رایانهای بازار را فراگرفته است. اسبابی برای انباشتن اذهان كودكان و نوجوانان از انواع انحرافها و وسیلهای برای القاء طرحها و استراتژیهای ضدّ اسلامی غرب استعماری.
نویسنده: مهدی حق وردی