مقدمه
سرنوشت دین چه خواهد شد ؟مردم در آخر الزمان چگونه دیندار خواهند بود ؟آیا در آخر الزمان دین در زندگی بشر نقشی نخواهد داشت ؟امام زمان علیه السلام چگونه دین را از نابودی نجات می دهد؟آیا حضرت، دین جدیدی می آورد؟و...
اینها سوالاتی است که شاید بارها به ذهن شما رسیده باشد و ممکن است دنبال جوابی برای آن باشید.
در مورد دین در زمان ظهور روایات زیادی وجود دارد.که ویژگی ها و خصوصیات دین درعصر ظهور را بیان می کند و ما می توانیم با مراجعه به آنها بفهمیم دین در عصر ظهور چه خصوصیاتی دارد.وپاسخ سوالاتمان را از لابلای روایات پیدا کنیم .
به عنوان مثال روایتی از امام صادق علیه السلام است به این مضمون که می فرماید: «روزی خواهد رسید که دین همانند واژگون شدن ظرفی واژگون خواهد شد.»[1]
یا این روایت از همان حضرت: «حدود الهی تعطیل می شود وبر اساس هواهای نفسانی و امیال عمل می گردد.» [2]
اما در این نوشتار سعی ما بر این است که بررسی کنیم آیا در ادعیه و زیارات هم در باره دین در آخرالزمان و آنچه در مورد دین اتفاق می افتد مطلبی بیان شده یا نه. هدف ما اولا بررسی ادعیه و زیارات است البته در برخي موارد براي روشن شدن مطلب از آيات و احاديث هم استفاده کرده ايم و در این راه از خدای متعال توفیق می خواهیم.
ویژگی های دین در آخرالزمان
- دینی که سنت پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) در آن مرده است.
در دعای «اللهم ادفع عن ولیک» می خوانیم: «واقصم به....وممیتة السنة»[3]. خدايا به وسيله او ميراننده سنت را بشکن.
معلوم می شود که در آن زمان سنت مرده است که از خدا می خواهیم که به وسیله آن حضرت محو کننده سنت را بشکند. همچنین در جای دیگر از همین دعا آمده است :«و احی به سنن المرسلین»[4] خدایا به وسیله او سنت مرسلین را زنده کن. گوئی نه تنها سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بلکه سنت تمام پیغمبران (علیهم السلام) از بین رفته است.
- از بین رفتن و محو شدن بعضی از دین.
در همان دعا آمده است:وجدّد به ما امتحی من کتابک[5] به وسیله او آنچه که محو شده از کتابت را تازه کن.نمونه اي از محو شدن دين را در حديثي از حضرت امام صادق (علیه السلام) مي خوانيم که فرمودند: «ورأيت بيت الله قد عطل ويؤمر بتركه» (در آخر الزمان) خانه خدا تعطیل میشود و به مردم دستور داده میشود حج را ترک کنند.[6]
وقتي حج با آن عظمت و ابهّت که مشاهده مي کنيد هرساله ميليون ها نفر از اقصي نقاط جهان در آن شرکت دارند، تعطيل شود تعجبي نخواهد بود اگر نماز و روزه و امثال آن راهم رها شده ببينيم. لذا امام صادق(علیه السلام) در بيان علائم آخرالزمان فرمودند: «وَ رَأَيْتَ الصَّلَاةَ قَدِ اسْتُخِفَّ بِهَ...» ...و دیدی که نماز سبک شمرده می شود.[7]
- عوض شدن حکم خدا.
باز در همان دعا می خوانیم «واصلح به ما بدل من حکمک»[8] وبه وسیله او آنچه از حکمت را که تبدیل یافته، اصلاح کن.
فرق است بين انجام دادن کار حرام ، وحلال شمردن آن؛ در اولي ممکن است کسي گناهي مرتکب شود با اين حال علم به حرمت آن ومجرم بودن خودش دارد و ممکن است با اين علم در آينده از گناه خودش توبه کند. ولي در دومي وقتي حرام حلال شد ديگر حکم عوض شده وشخص ،خود را خطا کار نمي بيند که بخواهد از آن توبه کند. فرياد از زماني که کار حرام مستحب يا واجب شمرده شود که در اين صورت مردم براي انجام آن از هم سبقت هم مي گيرند .مثل جماعتي که اجتماع کردند بر قتل سيد الشهدا (علیه السلام) و در آن کار تقرب به خدا را مي جستند.
امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمودند: « ... وَ رَأَيْتَ الْخَمْرَ يُتَدَاوَى بِهَا وَ يُوصَفُ لِلْمَرِيضِ وَ يُسْتَشْفَى بِهَ» و دیدی که با شراب مداوا صورت می گیرد و برای مریض تجویز شده و از آن شفا طلب می شود.[9] و باز فرمودند: « ... وَ رَأَيْتَ الْحَرَامَ يُحَلَّلُ وَ رَأَيْتَ الْحَلَالَ يُحَرم.» ... و دیدی فعل حرام، حلال و حلال ،حرام شود.[10]
- گمنام بودن دین.
در زیارت حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آمده است: «اللهم واعز به الدین بعد الخمول»[11] خدایا دین را به وسیله او بعد از گمنامی عزیز کن.
چهره اي که از اسلام امروز در برابر ديدگان جهانيان نشان داده مي شود اسلام واقعي نيست تا اينکه کسي بگويد دين که گمنام نيست همه آن را مي شناسند،ديني که غالب افراد جهان آن را به عنوان اسلام مي شناسند واز طريق رسانه هاي تحت نفوذ استکبار به مردم معرفي مي شود، وهابيت است يا همان اسلام آمريکائي، ديني که در کنار ظالمين جهان به کشتن مسلمانان و چپاول اموال آنان مشغول است. ديني که ريختن خون ساير مسلمانان را حلال بلکه واجب مي شمارد و مرتکب آن را مستحق بهشت مي داند. معلوم است که اين دين گمنام نيست واصلا مستکبرين نمي گذارند اين دين گمنام بماند زيرا بقاي آنها به باقي بودن چنين ديني است.
اما ديني را که امام (علیه السلام) از گمنامي در مي آورد و عزيز مي کند ديني است که ظلم ظالمين را بر نمي تابد .با مظلوم همدردي کرده ،از او دفاع مي کند حقوق همه افراد را محترم مي داند. و اين چنين ديني در گمنامي است و به آن اعتنائي نمي شود.
- دینی که درآن سنت خدا تغییر کرده است.
در دعا ی در غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آمده است: «وغیر من سنتک»[12]
يعني امام زمان (علیه السلام) هر چه از سنت را که تغيير يافته ، اصلاح مي کند.
از سنت در دو مقوله بحث مي شود :
- سنت هاي الهي ، که ناظر به تکوين است .
- سنت هاي نبوي ، که ناظر به تشريع است.
ویژگی سنت های الهی :
سنت های الهی از ویژگی هایش اینست که علاوه برشیوع و اطراد ، دگرگونی ندارد ، بلکه همیشگی وهمه جایی است، و هم چنین قابل تبدیل وجایگزینی نیست ، که بدل داشته باشد. آیات ذیل این صفات را بیان می کند: «سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنا قَبْلَکَ مِنْ رُسُلِنا وَ لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحْوِیلاً.»[13] این سنت خداوند در اقوام پیشین است و براى سنت الهى هیچ گونه تغییرى نخواهى یافت.
«... فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلاً .»[14] هرگز براى سنت خدا تبدیلى نخواهى یافت ، و هرگز براى سنت الهى تغییرى نمىیابى !
ويژگي سنت هاي نبوي :
سنت نبوي در واقع همان سنت خداست اما در حوزه تشريع که شامل بعضي از واجبات و مستحبات مي شود که در اين موارد مکلف با اختيار خويش به آنهاعمل کرده يا آنها را ترک مي کند .ومنظور ازتغيير يافتن سنت خدا در اين دعا اشاره به همين احکام وسنت هائي است که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از جانب خداوند تشريع فرموده است.
- دینی که در آن حدود الهی تعطیل شده است.
«اللّهم ...و اقم به الحدود المعطّله»[15] خدايا به وسيله او حدود شرع را که تعطيل شده است اجرا فرما.
در این مورد روایتی از امام صادق (علیه السلام) است که فرمودند: «(در آخر الزمان )حدود الهی تعطیل می شود و بر اساس هواهای نفسانی و امیال عمل می گردد.» [16]از برخی عبارات این دعا چنین بر می آید که در آخرالزمان به احکام دین عمل نمی شود. «والاحکام المهمله»[17] احکامی که بدون عمل مانده است. مهمل در لغت به معناي«بيهوده و بيکار گذاشته شده» بر خلاف «مستعمل» آمده است.[18] يعني در آخر الزمان بسياري از احکام دين بر اثر بي توجهي و غفلت مردم به آنها عمل نمي شود که در روايات به برخي از آنها اشاره شده است مثل امر به معروف و نهي از منکر.
اقدامات حضرت ولی عصر ارواحنا فداه در رابطه با دین:
- الف) ظاهر ساختن دین
در دعای بعد از زیارت آل یاسین آمده است: «واظهر به دین نبیک (صلی الله علیه و آله و سلم)»[19]خدايا به وسيله او (حضرت مهدي (علیه السلام)) دين پيامبرت را ظاهر فرما.
همچنین در دعای افتتاح می خوانیم «اللهم اظهر به دینک»[20]
امام صادق (علیه السلام) در تفسير آيه شريفه: «هو الذي ارسل رسوله بالهدي ودين الحق ليظهره علي الدين کله ولو کره الکافرون»[21] اوسـت خـدائى كه رسول خود را با دين حق به هدايت خلق فرستاد تا بر تمام اديان عالم تسلط و برترى دهد هر چند كافران ناراضى و مخالف باشند.
فرمودند: «والله ما نزل تأويلها بعد ، ولا ينزل تأويلها حتى يخرج القائم (علیه السلام) فإذا خرج القائم (علیه السلام) لم يبق كافر بالله العظيم ولا مشرك بالامام إلا كره خروجه حتى أن لو كان كافرا أو مشركا في بطن صخرة لقالت : يا مؤمن في بطني كافر فاكسرني واقتله»[22] به خدا قسم تا کنون تأويلش نازل نشده ونمي شود تا اينکه حضرت قائم (علیه السلام) خروج کند ، پس زماني که خروج کرد هيچ کافر به خداي بزرگ و نه هيچ مشرک به امام باقي نمي ماند مگر اينکه از خروج امام نا خشنود است حتي اينکه اگر کافر يا مشرکي در دل صخره اي باشد هر آينه آن صخره مي گويد: اي مومن در دل من کافري است مرا بشکن و او را بکش.
- ب) یاری کردن دین
در دعای بعد از زیارت آل یاسین به این عبارت بر می خوریم «وانتصربه لدینک»[23]خدايا به وسيله او دينت را ياري کن.
همچنین در زیارت حضرت صاحب الامر آمده است«ذخرک الله لنصرة الدین»[24] خداوند تو را برای یاری دین ذخیره کرده است.
يکي از القاب معروف حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کلمه بقیة الله است که در بسیاری از ادعیه و زیارات، آن حضرت بدین نام شناخته شده اند و در حقیقت این لقب برگرفته از نص صریح قرآن کریم است: خداوند در آیه ۸۶ سوره هود می فرماید: « بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ » اگر مؤمن باشید باقیمانده خدا براى شما بهتر است.
امام خميني (رحمت الله عليه) دراين باره مي فرمايد: «در زمان ظهور مهدى موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) كه خداوند ذخيره كرده است او را از باب اينكه هيچ كس در اولين و آخرين، اين قدرت برايش نبوده است و فقط براى حضرت مهدى موعود بوده است كه تمام عالم را، عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد، و آن چيزى كه انبيا موفق نشدند به آن با اينكه براى آن خدمت آمده بودند، خداى تبارك و تعالى ايشان را ذخيره كرده است كه همان معنايى كه همه انبيا آرزو داشتند، لكن موانع، اسباب اين شد كه نتوانستند اجرا بكنند، و همه اوليا آرزو داشتند و موفق نشدند كه اجرا بكنند، به دست اين بزرگوار اجرا بشود»[25]
«وارتضیته لنصر دینک»[26]
و پسندیدی او را برای یاری دینت.بنابراین هر کسی نمی تواند یاری کننده دین باشد، تنها کسی می تواند که خدای متعال او را انتخاب کرده و پسندیده باشد.
- پ) تجدید کردن آنچه که از دین محو شده
«وجدّد به ما امتحی من دينک»[27]خدايا هر آنچه را از دينت محو شده به وسيله او تجديد کن.
- ت)صحیح کردن دین
«صحیحا لا عوج فيه»[28] حضرت امام زمان (علیه السلام) به گونه اي دين را صحيح مي فرمايد که هيچ گونه کجي و انحرافي در آن نباشد .
امروزه هرکسي از دين قرائت و برداشتي دارد و آن را صحيح مي پندارد .و همين برداشت هاي غلط و ناروا باعث پديد آمدن انحرافات و عقايد فاسد و تولد احزاب فراواني مي شود که علي القاعده همه آنها هم صحيح نيستند و هرکدام ازاين نحله هاي انحرافي پيرواني پيدا مي کنند. کما اينکه فرفه هاي انحرافي چون شيخيه ،بابيت ،بهائيت و...ازهمين برداشت هاي غلط ناشي شده است.
- ح) تازه وخرم کردن دين
«وعلي يديه جديدا غضا»[29]
خداي متعال با دست حضرت حجت (علیه السلام) دينش را تازه و خرم مي کند کما اينکه اصل دين بايد اينگونه باشد. ديني که خالص و پيراسته از خرافات باشد خرّم است و افراد را جذب مي کند ولي زماني که چهره دين با خرافات و افزودني هاي شخصي کريه شد جاذبه خود را از دست مي دهد. قرآن را ببينيد چگونه دلها را به سمت خود مي کشاند آيا تا به حال فکر کرده ايد چرا هر کتابي را يک مرتبه يا دو مرتبه مي خوانيم ديگر رغبتي به خواندنش نداريم اما قرآن را هر چه بخوانيم باز برايمان تازگي دارد ؟ اين نيست مگر بواسطه اينکه در قرآن تحريف راه ندارد و هرچه هست کلام خداست .و اينکه مي بينيد حضرت صادق (علیه السلام) فرموده: «چون قائم آل محمد(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور كند دستور تازه مىآورد چنانچه پيغمبر اكرم در آغاز اسلام، دستور تازه آورد»[30]
در واقع حضرت، دستور تازه اي نمي آورد بلکه همان دستورات رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است ولکن از بس به آنها عمل نشده ومتروک واقع شده در نظر مردم جديد وتازه مي نمايد.
و همانطور که مي دانيد«في کل جديد لذة» در هر چيز جديدي لذتي است و به همين دليل مردم نسبت به آن تمايل پيدا مي کنند.
امام صادق (علیه السلام)می فرمايد: «اذا خرج القائم یقوم بامر جدید و کتاب جدید و سنّة جدید و قضاء جدید» هنگامی که قائم خروج کند امر تازه ، و کتاب تازه و روش تازه و داوری تازه ای با خود می آورد.
یعنی در آن زمان اسلام را آنچنان از لابلای انبوه خرافات و تحریفات و تفاسیر نادرست بیرون می آورد که گویی بنایی کاملا نو و جدید ساخته است. در مورد کتاب جدید نه مفهوم آن است که یک کتاب آسمانی جدید بر او نازل می شود چرا که امام قائم است و حافظ دین نه پیامبر و آورنده کتاب جدید بلکه قرآن را چنان از زوایای تحریفهای معنوی و تفسیرهای نادرست بیرون می کشد که می توان نام کتاب جدید بر آن گذاشت .[31] شاهد این گفتار علاوه بر صراحت قران در زمینه ختم نبوت در ایه 40 سوره احزاب و گذشته از روایاتی که صریحا مساله خاتمیت پیامبر اسلام را ثابت می کند احادیث متعددی است که تصریح می کند او با همان روش پیامبر اسلام و کتاب و سنت و آئین او بر می خیزد .[32]
عبدالله بن عطا می گوید : «از امام صادق (علیه السلام ) پرسیدم روش و سیره مهدی (روحی له الفداه) چگونه است ؟ امام در پاسخ فرمود: «همان کاری را که رسول خدا انجام داد انجام می دهد، برنامه های (نادرست ) پیشین را ویران می سازد همانگونه که رسول خدا اعمال جاهلیت را ویران ساخت و اسلام را نوسازی می کند.»[33]» و در کتاب اثبات الهدی می خوانیم که پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم )فرمود: «قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) از فرزندان من است ....مردم را به پیروی من و آئین من وا می دارد و آنها را به کتاب پروردگارم دعوت می کند»[34]
- خ) پيرايش دين از بدعتها
«ولابدعة معه»[35]
حضرت با ظهورشان ديني را مي آورند که از بدعت ها خالي باشد. یکی از نشانه های ظهور این است که بدعت در جامعه زیاد میشود. در احادیث پیشوایان معصوم علیهم السلام به این موضوع اشاره شده است؛ از جمله: امام صادق علیه السلام فرمود: « بدعت زیاد میشود و زنا آشکار مي گردد»
و نیز فرمود: « بدعت و شرّ، هر سال بیش تر از سال قبل، رایج می شود.»[36]
يکي از عوامل ايجاد بدعت در دين، در اين حديث شريف رسول بزرگ اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) آمده است: «اگر در ميان شما مردم، پنج چيز پديد آيد، به پنج چيز گرفتار مي شويد؛ اگر ربا بخوريد، ذلّت و خواري شما را مي گيرد و اگر زنا شيوع يابد، مرگ هاي ناگهاني فراوان رخ مي دهد و اگر حاكمان به ستم پرداختند، حيوانات مي ميرند و اگر مردم به همديگر ستم كنند، اقتدار و نظمشان مي شكند و اگر سنّت را ترك كنند، بدعت آشكار مي گردد»[37]
با اين حال وقتي حضرت ظهور مي فرمايند به کمک ياورانشان بدعت ها را ريشه کن مي سازند.
در حديث آمده است: «ويميت الله به وبأصحابه البدع والباطل»[38] خداي عزوجل به وسيله او واصحابش بدعت ها وباطل را از بين مي برد.
«أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَن»[39] كجاست آن آقايي كه براي نو كردن واجبات و مستحبات، ذخيره شده است؟
اگر امام زمان(علیه السلام) پس از ظهورشان واجبات و مستحبات را تجديد ميكنند، گوياي اين حقيت است كه در زمان غيبت آنقدر احكام دين دستخوش تغيير شدهاند كه ماهيتشان دگرگون شده است و بايد «ولي خدا» به ميدان بيايد و احكام الهي را احياء كند.
امام باقر(علیه السلام) چه زيبا ميفرمايد: وقتي قائم(علیه السلام) بپا خيزد بدعتها را زايل ميسازد و سنتها را برپا ميدارد. «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ... وَ لا يَتْرُكُ بِدْعَةً إِلا أَزَالَهَا وَ لا سُنَّةً إِلا أَقَامَهَا»[40] در همين راستا است آن چه در تفسير عياشي ميخوانيم كه امام صادق(علیه السلام) ميفرمايد: هنگامي كه قائم بپا خيزد هيچ ندائي غير از نداي «لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ» باقي نميماند. شيخ طوسي در کتاب «تهذيب» از علاءبن محمد نقل ميکند که از امام باقر(علیه السلام)پرسيدم: قائم (علیه السلام) چگونه در ميان مردم رفتار ميکند؟ فرمود: «به روش پيغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) عمل مينمايد، تا آنکه اسلام را آشکارسازد» عرض کردم: روش پيغمبر چگونه بود؟ فرمود: «پيغمبر آثار کفر جاهليت را از ميان برد و با مردم به عدالت رفتار کرد. قائم(علیه السلام) نيز هر موقع قيام کند هرگونه عمل نامشروع و بدعتي را که هنگام صلح و سازش با بيگانگان اسلام در ميان مسلمانان مرسوم گشته از ميان ميبرد و مردم را به عدالت گستري رهبري مينمايد».
در اين حديث، امام باقر(علیه السلام) چنين تأ ويلاتي را پيشبيني فرموده و به روشني هويدا نموده که در زمان صلح و سازش با کفار، بدعتهايي ـ از جمله همين ارزشها و باورها ـ در ميان مسلمانان شايع ميشود که قائم اهلبيت(علیه السلام) اينها را برمياندازد. به جدّ بايد مراقب بود تا اگر در صف منتظران آن حضرت که راغبان دولت کريمه و زمينهسازان عزّت اسلام و ذلت نفاق و اهلش هستند، قرار نگرفتيم، لااقل انتظار را به ضدّش تفسير نکنيم و جوانان شيعه را تحت عنوان انتظار موعود (علیه السلام) به راه و طريق دشمنان امام دعوت ننماييم.
بايد دانست که حضرتش نه اصول دین را تغییر خواهد داد،و نه فروعش را؛ بلکه در حدود شریعت روشن گری خواهد کرد و دین اسلام را به وسیله ی علم بی منتها و لدنّی اش به تمامی حق جویان عالم معرفی خواهد کرد و جواب تمامی شبهات را خواهد داد. چه بسا از مقام ولایت تکوینی اش باذن الله در اصلاح امور استفاده کند.
- ج) محکم کردن أعلام دین و سنت
در دعای عهد می خوانیم: «ومشیّدا لما ورد من اعلام دینک وسنن نبیّک (صلی الله علیه وآله و سلم)»[41] و استحکام بخش شعائر آئينت وسنت پيامبرت ..
ابا بصیر از امام باقر علیه السلام نقل مي کند که فرمود: «اذا قام القائم ...فلا یترک بدعة الا أزالها، و لا سنة الا أحياها»[42] زمانی که قائم علیه السلام قیام کندهیچ بدعتی را رها نمی کند مگر اینکه آن را ازبین می برد وهیچ سنتی نیست مگر اینکه آن را احیا می کند.
- چ) برگرداندن شریعت از دست رفته
منتظران آن حضرت در صبح جمعه با این زمزمه آشنا هستند که "این المتخیر لاعادة الملّة والشریعة" کجاست آن کسي که انتخاب شده براي برگرداندن ملت وشريعت مقدس اسلام.
درحديث است که: «يدعو الناس الي کتاب الله و سنة نبيه والولاية لعلي بن ابي طالب(علیه السلام) والبرائة من عدوه»[43]
مهدي (علیه السلام) مردم را به کتاب خدا وسنت رسولش و ولايت علي بن ابي طالب (علیه السلام) دعوت مي کند.
امام مهدي (علیه السلام) که دانا ترين کس به علوم ومعارف الهي است آنچه را که مورد نياز بشر است ،به مردم خواهد آموخت چرا که پيشواي پنجم (علیه السلام) به جابر جعفي فرمود: «ان العلم بکتاب الله وسنّة نبيّه ينبت في قلب مهديِّنا کما ينبت الزرع عن احسن نباته» علم به کتاب خدا و سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در دل مهدي ما ريشه مي دواند آن چنان که گياه در دل زمين ريشه مي دواند.
- و) زنده کردن قرآن و حدود آن
باز در همان دعای ندبه آمده است: «این المؤمّل لاحیاء الکتاب وحدوده»
امامان شيعه، يكايك رسالتِ احياگرى دين را داشتهاند و هر يك از مظاهر اسلام را كه از ياد مىرفته يا تحريف مىشده است، در چهره راستين و بىتحريفش مىنماياندهاند. درباره امام زمـان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نـيـز تـعـبـيـر (مـحـيى شريعت) و از بين برنده (بدعت) به كار رفته است و در دعا از خـداوند مىخواهيم كه به دستِ آن منجىِ موعود، آنچه را كه به دست ظالمان از معالم و نشانههاى ديـن و ديـنـدارى از مـيـان رفـتـه و مـرده اسـت، زنده سازد: (وَ أحْىِ بِهِ ما اَماتَهُ الظّالِمُونَ مِنْ مَعالِمِ ديـنـِكَ). در دعـاى ديـگـرى خـواسـتـار ظهور آن حضرت و احياء سنّتهاى پيامبران و تجديد ابعاد از ميان رفته دين و احكام تغيير يافته مىشويم.
- ه) زنده و عزيز کردن دين و اهل دین
«این محیی معالم الدین واهله»(کجا است زنده کننده نشانه هاي دين و اهل آن).
معالم: جمع مَعلم- بفتح ميم- به معناي علامت و نشانه اي است که به وسيله ي آن راه رسيدن به هدف و مقصد معلوم و هويدا شود، و معالم دين همان احکام دين و اوامر و نواهي و هر چيزي است که علامت و نشانه ي دين باشد، همچنان که مشاعر هم جمع مشعر هم به معناي علامت و نشانه است أما علامت محسوس به شعور و حواس، نه از راه علم و معلوم کما قال الله تعالي: «ان الصفا و المروة من شعائر الله»[44] البته صفا و مروه از نشانه هاي خدا هستند، نشانه هاي تشريعي و ديني نه تکويني. و در سوره حج نيز مي فرمايد: «و البدن جعلناها لکم من شعائر الله لکم فيها خير»[45] و قربانيها را براي شما از مراسم حج قرار داديم که در آن هم براي شما خيري است. و در آيه ي 32 همان سوره مي فرمايد: «و من يعظم شعائر الله فانها من تقوي القلوب» و هر کسي که شعائر (قرباني هاي) خدا را بزرگ دارد البته اين از پرهيزکاري دلهاست. حاصل معني آنکه تعظيم و بزرگداشت شعائر الهي به سبب تقواي دروني دل است.
چون دين و احکام و دستوراتش به واسطه ي سلطه مردم هواپرست و دنياخواه به مرور زمان در ميان جامعه بشری و ملت مسلمان از ميان رفته و مي رود و فقط نامي از آن باقي مي ماند و تنها اسمي از آن برده مي شود. از اين رو گفت: «محيي معالم الدين».
در روايتي از پيغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) است که فرمود: «بدأ الاسلام غريبا و سيعود غريبا فطوبي للغرباء قيل يا رسول الله ثم يکون ماذا؟ قال: ثم يرجع الحق الي أهله»[46]
اسلام در اول أمر (به واسطه ي کم بودن مسلمانان و شيوع کفر و سنن جاهليت) غريب و تنها بود و به زودي به همان غربت أوليه خود بر مي گردد، پس خوشا به حال چنين أقليتي که پيرو حقّند چه در اول ظهور اسلام، و چه بعد از آن، و در آخر الزمان. آنگاه از پيغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) سوال شد پس عاقبت چه خواهد شد؟ فرمود: سرانجام ، حق به أهلش باز مي گردد.
بعضي گفته اند مراد از طوبي بهشت است و تخصيص دادن طوبي را به جماعت «غرباء» به سبب صبر و تحمل آنان در برابر ظلم ستمکاران و اذيت و آزار کافران و منافقان خواهد بود.[47]
در روايتي از امام پنجم (علیه السلام) در تفسير اين آيه ي مبارکه: «اعلموا أن الله يحيي الارض بعد موتها»[48] است که در تأويل آن فرمود: «خداوند عزوجل زمين را به وسيله ي قائم (آل محمد) زنده مي گرداند پس از موت زمين. و مراد از موت زمين کفر و جور أهل آن است، و شخص کافر همان مرده است.[49]
زنده دلا مرده نداني که کيست آنکه ندارد به خدا اشتغال
در تفسير اين آيه ي مبارکه ي «و قاتلوهم حتي لا تکون فتنة و يکون الدين کُلّه لله» [50] (و آنها را بکشيد تا فتنه اي نباشد و همه ي دين از آن خدا شود) در کتاب تفسير عياشي روايتي از زراره نقل کرده که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «راجع به اين آيه از پدرم سئوال کردند، پدرم فرمود: هنوز تأويل اين آيه محقق نشده است، اگر قائم ما قيام کند هر آن کس که او را ببيند تأويل آن را به خوبي خواهد ديد.»[51] چون با ظهور و قيام آن حضرت دين اسلام چنان بالا گيرد که شعاع آن در تمام روي زمين پرتو افکنده و گسترش خواهد يافت.
«اين معزّ الاولياء »[52] کجاست عزيز کننده اولياي خدا . آنکس که به معناي واقع مي تواند اولياي خدا را عزيز کند صاحب الامر ارواحنا فداه است .
«السلام علي محي المؤمنين»[53]
از صدر اسلام تاکنون هميشه مؤمنين درخوف و هراس بوده اند. کي به راحتي توانسته اند عقايدشان را ابراز کنند. در هر روز در جای جاي اين عالم، شيعيان به خاطر عقايد نابشان مورد تحقير و آزار وکشته شدن قرار مي گيرند.
«السلام علي المدّخر لکرامة اولياء الله»[54] سلام بر آن کسي که براي کرامت بخشيدن به دوستان خدا ذخيره شده است.
« ذخرک الله ...وإعزاز المؤمنين»[55] آري خدا تو را ذخيره کرده براي عزيز کردن مومنان
- ی) فرو شکستن نداهاي باطل
در صلوات بر آن حضرت آمده است:
«ولا منبرا الا احرقه»[56]منبری نیست مگر آنکه آن را می سوزاند
این بدان معنا نیست که حضرت منبر می سوزاند. بلکه به این معنی است که هر تریبونی که بر علیه دین سخنرانی کند،حرف بزند یا شعار دهد،یا هر رسانه ای را که علیه دین تبلیغ کند را ساکت می کند.و اینکه می بیینید حضرت از لفظ منبر استفاده فرموده به خاطر این است که در آن زمان مهم ترین محل برای ابراز عقاید وتاثیر بر عقاید مردم منبر بوده است.
- ر) از بین بردن هر نماد بی دینی
«ولا صنما الا رضه ولا علما الا نکسه»[57] هیچ بتی نمی ماند مگر اینکه آن را خرد می کند وهیچ علمی(بر علیه حضرت) نیست مگر اینکه آن را می شکند.
همان گونه که هرديني براي خود نماد و نشانه اي دارد بي ديني هم نمادي دارد. به عنوان مثال يکي از نمادهاي دين مسجد است که تقدس و حرمتي دارد يا حجاب يکي ديگر از نمادهاي دين ماست اگر مي بينيد دشمنان اين قدر با حجاب مخالفند به خاطر اين است که مي خواهند با دين مبارزه کنند وبراي اين کار، اول دنبال برداشتن نمادهاي ديني از جامعه هستند لذا با اين حال که کوس دموکراسي آنها گوش جهان را کر کرده است و دم از آزادي عقيده مي زنند،دختران محجّبه را از مدارس ودانشگاه ها اخراج مي کنند.ما نيز بايد بدانيم اگر بخواهيم جامعه ما يک جامعه ديني شود اول بايد نمادهاي بي ديني را از جامعه پاک کنيم بعد شروع به ايجاد و احياي نمادها و نشانه هاي دينداري کنيم. و يکي از کارهائي که امام عصر ارواحنا فداه مي کند همين است «ولا راية الا نکستها» هيچ پرچمي نيست مگر اينکه آن را واژگون مي کند.
- ز) نابود و ذليل کردن دشمنان دين
دربسياري از ادعيه و زيارات مهدوي، امام زمان (علیه السلام) به عنوان نابود کننده دشمنان خدا و دشمنان دين خدا وانتقام گيرنده از آنان معرفي شده است به نمونه هائي از آنها اشاره مي کنيم
«اين ...ومُذلّ الأعداء»[58]کجاست ذليل کننده دشمنان.
«ومبير الکافرين»[59]و هلاک کننده کافران.
«السلام علي ... وبوار اعدائه»[60] سلام بر نابود کننده دشمنان خدا.
« ذخرک الله ... والانتقام من الجاحدين المارقين»[61]خداوند تو را براي انتقام از منکران سرکش ذخيره کرده است.
مـمكن است برخى افراد، مجازات و قتل و نابودى ستمگران از سوى امام (علیه السلام) را سنگدلى و افـراط در كـشـتـار تـعـبـيـر كـنـنـد امـا در واقـع آن كـار مـانـنـد يـك عـمـل جـراحـى اسـت كـه براى پاكسازى جامعه اسلامى و ساير جوامع جهانى از لوث وجود سركشان و ستم پيشگان ضرورت دارد و بدون آن هرگز بساط ظلم برچيده نشده و عدالت حـاكـمـيـت پـيـدا نـمى كند و اگر امام (علیه السلام) با سياست ملايمت و گذشت با آنان رفتار نمايد هـرگـز ترفندها و توطئه هاى جديد استكبارى كه ادامه حياتشان به آنها بستگى دارد از بين نخواهد رفت. زيرا ستمگران در جامعه هاى كنونى همچون شاخه هاى خشكيده يك درخت ، بـلكـه مـانـنـد غده سرطانى هستند كه بايستى براى نجات بيمار، آن را ريشه كن نمود هر چند دشوار باشد.
نتیجه
به حول و قوه الهی با استمداد از ادعیه و زیارات مهدوی دانستیم که سرنوشت دین در آخر الزمان چه خواهد شد وتصویری از دین ودینداران در آن زمان ارائه دادیم .همچنین برای خوانندگان این مقاله بیان کردیم که امام زمان علیه السلام چه دینی برای مردم می آورد. البته در خلال بحث شاید خوانندگان جواب پرسشهای دیگرشان را هم گرفته باشند که امیدوارم اینگونه باشد البته بحث دین در عصر ظهور با این رویکرد جای تحقیق بیشتری دارد که إن شاء الله بتوانیم به این مهم نیز موفق شویم.
پی نوشت ها:
[1] -بحار الانوارج52ص190ح21
[2] - بحار الانوارج51ص67ح2
[3] - شیخ عباس قمی،مفاتیح الجنان،دعا برای امام عصر علیه السلام،ص1054
[4] - همان
[5] - همان
[6] - کلینی رحمه الله،محمدبن یعقوب ، الکافی ، ج8، ص38
[7] - کلینی رحمه الله،محمدبن یعقوب ، الکافی ، ج8، ص38
[8]- شیخ عباس قمی،مفاتیح الجنان،دعا برای امام عصر علیه السلام،ص1054
[9] - کلینی رحمه الله،محمدبن یعقوب ، الکافی ، ج8، ص38
[10] - همان
[11]- شیخ عباس قمی،مفاتیح الجنان ، ص1024
[13]- اسراء77
[14]- فاطر 43
- [15] شیخ عباس قمی،مفاتیح الجنان ، ص1151
[16] - بحار الانوارج51ص67ح2
[17]- شیخ عباس قمی،مفاتیح الجنان ، ص1051
[18]- عميد، حسن ، فرهنگ فارسي عميد، ص1182
[19]- شیخ عباس قمی،مفاتیح الجنان ، ص1120
[20] - همان ،ص368
[21]- توبه 33
[22] - کمال الدين ص670
[23]- شیخ عباس قمی،مفاتیح الجنان ، ص1019
[24]- شیخ عباس قمی،مفاتیح الجنان ، ص1022
[25] -صحیفه نور ج12 ص480
-[26] شیخ عباس قمی،مفاتیح الجنان ، ص1148
[27]- همان
[28] - همان
[29] - همان
[30] - شيخ مفيد، الارشاد،ج2،ص384
[31]- حکومت جهانی مهدی (عجل الله تعالی فرجعه الشریف ) ، ایت الله العظمی مکارم شیرازی ، ج 11، انتشارات نسل جوان ، سال 1380؛ ص 285
[32] - همان ص 286
[33]- بحار الانوار، چاپ موسسه الوفاء بیروت 1404 هجری قمری، ج 52 ص 352
[34] - اثبات الهدی, ج 7 ص 78
[35]- شیخ عباس قمی،مفاتیح الجنان ، ص1148
[36] - سايت تبيان
- [37] ديلمي، حسن بن ابي الحسن، إرشاد القلوب إلي الصواب، ج1، ص71
[38] - تفسیر صافی، ج3، ص382
[39] - مفاتيح الجنان ،دعاي ندبه ، ص1040
[40] - طبرسي، اعلام الوري باعلام الهدي، ج2،ص291
[41] - مفاتيح الجنان ، دعاي عهد،ص1051
[42] - حر العاملی رحمه الله،وسائل الشیعه ، ج 25،ص436
[43] - بحار الانوار، ج52،ص342
[44] - بقره: 158
[45] - حج:36
[46] - بحار الانوار ج7،ص215
[47] - اين بيان در ج 3 نهايه ابن اثير ص 348 در لغت «غرب» آمده است.
[48] - حديد 17
[49] - کمال الدين ،ص376
[50] - انفال 39
[51]- اين روايت در کمال الدين طبع مکتبة الصدوق ص 668 است. در ج 51 بحار جديد ص 53 از کتاب غيبت طوسي از ابن عباس نقل شده.
[52] - مفاتيح الجنان ،دعاي ندبه ، ص1041
[53] - مفاتيح الجنان،زيارت حضرت صاحب الامر عليه السلام،ص1028
[54] - همان ،ص1025
[55] - همان ، ص1022
[56] - همان ، ص1032
[57] - همان، در دعاي در غيبت امام زمان عليه السلام نيز عباراتي به اين مضمون آمده است
[58]- مفاتيح الجنان ،دعاي ندبه ، ص1041 وزيارت حضرت صاحب الامر عليه السلام ص1029
[59] - همان ،زيارت حضرت صاحب الامر عليه السلام،ص1030و1028
[60]- همان ص1025
[61] همان ص1022
منبع: مجله مقالات مهدوی؛ http://mahdimag.ir/fa
نگارنده: محمد رحماني