logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
طول عمرامام زمان(ع) از نظرعلمي

 

مقدّمه

يكي از مسائل كه همواره در موضوع مهدويت از حسّاسيّت ويژه‌اي برخوردار بوده است و از منكرين و معاندين‌ با ديده ترديد و انكار به آن مي‌نگريستند مسأله طول عمر غير عادّي حضرت صاحب الامر(علیه السلام) بوده است و مخالفين شيعه با تبليغات فراوان و نوشتن كتاب‌هاي مختلف و ايجاد شبهه در ذهن مردم مخصوصاً جوانان، به استبعاد اين مسأله پرداخته‌اند. سائح علي حسين مغربي مي‌گويد: «اهل سنّت نظريه بقا و زنده ماندن مهدي(علیه السلام) بيش از هزار سال تا هر زمان كه خدا بخواهد را مورد انتقاد قرار داده‌اند و مي‌گويند: عمري به اين مقدارهمرگز در بين بشر مرسوم نبوده است و دليلي نيز از شرع بر آن وجود ندارد» همان‌گونه كه دكتر احمد محمود صبحي اعتقاد به طول عمر امام زمان(علیه السلام) را از قوي‌ترين اعتراض‌ها متوجه بر عقيده به حضرت مهدي(علیه السلام) نزد شيعه امامي قرار داده است. او مي‌گويد: «زنده ماندن مهدي بيش از هزار سال جاي ترديد دارد و اين خود موجب سست كردن عقيده به مهدويت از ريشه و اساس است.»

بزرگان و علماي شيعه براي جواب به اين شبهة اعتقادي، كتاب‌هاي متعددي نگاشته‌اند و از سه طريق عقلي، نقلي و علمي به اين شبهة جواب‌هاي درخور شايسته و اقناع كننده داده‌اند كه ما در اين مقاله برآنيم كه دلايل علمي طول عمر امام زمان(علیه السلام) را مورد بررسي قرار دهيم.

عمر بسيار طولاني

يكي از مطالبي كه همواره بشر در جستجوي و تحصيل آن كرده طول عمر و زندگي است، طول عمر توأم با سلامتي و توفيق از نعمت‌هايي است كه ارزش آن را نمي‌توان معين كرد غريزة حبّ به ذات، حبّ بقاء و غرايز ديگر انسان‌ها را عاشق و دلباختة طول عمر ساخته و آن‌ها را وادار مي‌سازد كه در اين راه منتهاي سعي و تلاش را انجام دهند، تا بلكه مدّتي اگرچه كوتاه باشد اين ريسمان عمر را بلندتر سازند.

آنچه كه مورد قبول دانشمندان علوم طبيعي مي‌باشد اينكه امكان عمر بسيار همواره مورد قبول بوده و تاكنون كسي عدم امكانِ و امتناع آن را عنوان نكرده است. ابوريحان بيروني در اين مورد چنين مي‌نويسد: «برخي از نادانان حشويّه و دهريان سبكسر، طول عمري را كه دربارة مردمان گذشته گفته مي‌شود... انكار كرده‌اند... و به قياس مردمي كه در عصر خود مي‌بينند طول عمر و بزرگي از پيشينيان را بيرون از دايرة امكان دانسته‌اند... اينان سخن منجمان را نفهميده‌اند و برخلاف مباني صحيح تأثير نجوم در عالم طبيعت، استدلال كرده‌اند.

ايشان، آنگاه به تشريح مباني صحيح اين مقوله مي‌پرازد و عمر و شصت ساله و هزار ساله را ممكن مي‌شمارد...»

نويسنده كتاب موعودشناسي و پاسخ به شبهات هم در كتابش سخنان تعدادي از دانشمندان علوم طبيعي، مبني بر امكان طول عمر، را ذكر نموده و همچنين حضرت آية الله صافي گلپايگاني هم در كتاب نويد امن و امان نظريات تعدادي از فيزيولوژيست‌ها و پزشكان و دانشمندان را در مورد اين مسأله بيان نموده است كه خوانندگان عزيز براي اطلاعات مفيد به اين كتاب‌ها رجوع نمايند.

طول عمر از نظر دانش و علم

از نظر علوم امروز بايد دانست كه علم امكان طول عمر را كاملاً تأييد كرده و كوشش بشر را در اين راه كوشش نتيجه‌بخش و موفقيت‌آميز و لازم مي‌شناسد و براي طول عمر حدّ متوسط عمر در كمي بيشتر از يك قرن از 47 و 74 رسيده است.

دليل زنده‌اي كه براي اثبات اين عقيده مي‌توان اقامه كرد آزمايش‌هايي است كه گروهي از دانشمندان روي گياهان يا حيوانات مختلف در آزمايشگاه‌ها به عمل آورده‌اند و در شرايط خاص آزمايشگاهي توانسته‌اند گاهي عمر يك موجود زنده را به دوازده برابر افزايش دهند.

مثلاً آزمايشي كه روي گياهي كه معمولاً عمرش دو هفته بيشتر نيست به عمل آمده نشان مي‌دهد كه مي‌‌توان آن را تا شش ماه نگهداشت اگر فرضاً چنين افزايشي روي عمر انسان‌ها عملي شود انسان‌هايي وجود خواهند داشت هك بيش از يك هزار سال عمر كنند. آزمايش ديگري روي نوعي از عكس ميوه كه عمر بسيار كوتاهي دارد به عمل آورده‌اند و توانسته‌اند عمر آن را به نهصد برابر افزايش دهند اگر فرضاً اين افزايش عجيب و خارق‌العاده روزي دربارة انسان علمي شود يك انسان بيش از هفتاد هزار سال! عمر خواهد كرد.

عوامل طول عمر از ديدگاه دانشمندان

  1. عامل ارث: اهميت و تأثير عامل ارث در طول عمر روشن است. خانواده‌هايي ديده مي‌شوند كه افراد آن، معمولاً از حد متوسط بيشتر عمر مي‌كنند، مگراين‌كه به واسطة تصادفي مرگشان زودتر اتفاق افتد... فرزندان، اعضاء و قواي سالم و نيرومند، را كه در طول عمر مؤثرند. از پدران و مادران به ارث مي‌برند و در درجة‌ اول، بايستي دستگاه عصبي و گردش خون را نام برد... عده‌اي از مردم قبل از اينكه به سن كهولت و پيري برسند، به طور موروثي، سرخ‌رگهايشان سفت شده استحاله مي‌يابند و خانواده‌هايي كه اكثر افرادش، قبل از نودسالگي به علت سكتة مغزي يا قلبي، از دنيا مي‌روند بسيارند مي‌دانيم كه بزرگ‌ترين عامل اين سكته‌ها، سفتي شرائين است.
  2. محيط: محيطي كه هوايش معتدل و پاك و از انواع ميكروب‌ها و سمومات منزه باشد،‌ آرام و بي‌سروصدا باشد و اشعة حيات‌بخش خورشيد به قدر كافي بر آن بتابد، در طول عمر و سلامتي ساكنينش تأثير به‌سزايي دارد.
  3. نوع شغل و مقدار كار: فعاليت و كوشش در كار به ويژه فعاليت‌هاي روحي و عصبي، در دراز عمري نقش مهمي دارد و به نظر مي‌رسد در صورتي‌كه بدن سالم و فكر راحت باشد زنگ زدنيكه در اثر كم‌كاري بدني و روحي حاصل مي‌شود بيش از فرسودگي كه نتيجه پركاري بدني و روحي است، عمر را كوتاه مي‌كند... .
  4. كيفيت تغذيه: اهم از لحاظ مقدار هم از لحاظ نوع در طول عمر تأثير فراواني دارد و بيشتر افرادي كه عمرشان از صد متجاوز شده كم‌خوارك بود‌ه‌اند... و پرخوري چون كار دستگاه‌هاي مختلف بدن را بالا مي‌برد بيماري‌هايي از قبيل ديابت، قند، چربي، بيماري‌هاي رگ‌ها و قلب و كليه توليد مي‌كند.... . چنان كه پرخوري سبب كوتاهي عمر مي‌شود فقر غذايي نيز در توليد امراض و كوتاهي عمر تأثير به‌سزايي دارد. يعني رژيم غذايي اگر فاقد مواد لازم و ضروري باشد امراضي را توليد مي‌كند.

از جمله عوامل طول عمر به اين موارد نيز مي‌‌توان اشاره نمود صحت فراج پدر و مادر، و پدر و مادر آن‌ها و اطلاع آنان به قواعت بهداشتي توليدمثل، آداب نكاح، اعتدال فراج مادر ايام حمل، رعايت دستورات بهداشتي در دورة بارداري و هنگام رضاع و شير دادن، حسن تربيت فرزند رعايت اعتدال در خواب و استراحت، انتخاب لباس و كفش مناسب، مصاحبت با مردمان صحيح الاخلاق، ايمان به خدا و امنيّت صفاي باطن و تنزّه آن از عقايد خرافي و باطل، خودداري از صرف مسكرات و نوشابه‌هاي الكي و شرايط ديگر از قبيل كه همة اين عوامل ارتباط تنگاتنگي با افزايش طول عمر انسان‌ها و جانداران دارد.

اسباب و علل پيري

در مورد اسباب و علل پيري سئوالات فراواني در ذهن حاصل مي‌شود از جمله اينكه 1. پيري يعني چه؟ 2. منشأ و ريشة فرسودگي و ناتوان شدن دستگاه‌ تنظيم كننده احتياجات بدني چيست؟

  1. آيا پيري معلوم گذشت زمان است يا معلول اختلالاتي است كه سنين بالا در اعضاي بدن حارث مي‌شود؟
  2. آيا مي‌توان با رعايت اصول و قواعد و زيست‌شناسي و بهداشتي پيري را عقب انداخت؟
  3. آيا مي‌توان با رعايت اصول و قواعد علمي و زيست‌شناسي و بهداشتي پيري را عقب انداخت؟
  4. بيماري‌ها چه نقشي در پيري زودرس دارند؟
  5. آيا حفظ جواني از نظر علمي امكان دارد؟ نظر دانشمندان در اين مورد چيست؟

در جواب سئوال اوّل استاد اميني چنين مي‌نويسد: هنگامي كه اعضاي رئيسه بدن مانند قلب و كليه و كبد و نغز و غدد داخلي، فرسوده شدند از انجام وظائف خويش ناتوان گشتند و از تأ‌مين احتياجات بافت‌ها و ترشحات لازم و تصفيه كردن خون از مواد زائد، عاجز شدند. آثار ضعف و ناتواني در بدن آشكار مي‌شود و پيري فرا مي‌رسد در جواب سئوال دوّم ايشان چنين مي‌نويسد: .... پيكر انسان هميشه در معرض هجوم انواع ويروس‌ها و باكتر‌ي‌ها و ميكروب‌ها و سمومات قرار گرفته كه از حدود و راه‌هاي مختلف پي‌درپي به وي حمله مي‌كنند در محيط داخلي بدن مواد سمّي ترشيح مي‌نمايند و سلول‌هاي بدن را از بين برده و مانع ادامة حياتشان مي‌شوند و... .

و در جواب سئوال سوم مي‌نويسد: «علت اساسي پيري و منشاء‌ بروز آن،‌ حدوث اختلالاتي است كه در اعضاي بدن حادث مي‌شود و فعاليت‌ دستگاه‌هاي مختلف بدن تخفيف يافته و از نظر تشريحي، نسوج مختلف آن صغر مي‌يابند، تعدادي موي‌رگ‌هاي آن‌ها كم مي‌شود، دستگاه‌ گوارش و تغديه از انجام وظايف خود و تهيه مواد غذايي لازم ناتوان مي‌شود و در نتيجه ضعف و ناتواني تمام اعضاء جسم را فرا مي‌گيرد. 

در جواب سئوال چهارم آية‌الله صافي گلپايگاني مي‌نويسد: تقليل متوفيّات و مرگ‌ و ميرها طولاني ساختن عمر وارد يك مرحلة عملي شده و با كمال سرعت رو به تكامل است و حدّ متوسط عمر در كمي بيشتر از يك قرن از 47 به74 رسيده است. دكتر «الكيس كارل» در سال 1912 ميلادي موفق به نگهداري يك مرغ به مدّت سي سال شد در حالي كه زندگي مرغ حداكثر از ده سال تجاوز نمي‌كند... . و دانشمندان هنوز در تعيين مرز قاطع (زندگي طبيعي) بشر به موفقيتي نرسيده‌اند و آنگاه به گفته‌هايي تعدادي از دانشمندان در اين زمينه اشاره مي‌نمايد.

در جواب سئوال پنجم ايشان چنين مي‌نويسد: «... مرگ نه مولود طول عمر و نه نتيجه پيري است بلكه نتيجه بيماري و رعايت نكردن قواعد حفظ الصّحة و بهداشت بدن و سلامت مزاج است كه اگر انسان بتواند بر عواملي كه فراج را تحت تأثير قرار مي‌دهند مسلّط شود مي‌تواند مرگ را مهار نمايد و... .

و در جواب سئوال ششم مي‌نويسد: «امكان حفظ جواني مسأله‌اي است كه در ضمن مسأله امكان طولاني ساختن عمر حل شده و آزمايش‌هاي عملي آن را تأييد نموده و دانشمنداني كه در اين موضوع تحقيقات و مطالعه دارند رفع پيري و خستگي و اعاده جواني و ديررس كردن پيري را ممكن بلكه عملي شناخته‌اند و براي تأييد اين سخن به ذكر سخنان تعدادي از دانشمندان مي‌پردازد.

نتيجه

علاوه بر دلايل عقلي و نقلي فراوان كه در مورد مسأله طول عمر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وجود دارد. ما دلايل علمي متقن و غير قابل انكار هم در مورد طول عمر و امكان عملي و وقوعي چنين پديده‌اي در دست درايم كه با استناد به تحقيقات دانشمندان و سخنان ايشان به وضوح درمي‌يابيم كه طول عمر مسأله‌اي نيست كه از نظر علمي استبعاد داشته و قابل دسترسي نباشد و عوامل متعددي باعث طولاني‌تر شدن طول عمر مي‌باشد كه ما به تعدادي از آن عوامل اشاره نموديم كه از جمله مي‌‌توان به عامل وراثت، محيط، كيفيت تغذيه و رعايت مسائل بهداشتي اشاره نمود. آنگاه به اسباب و علل پيري پرداخته‌ و ضمن ايراد پرسش‌هايي در اين مورد ارائه جواب آن‌ها پرداختيم و وقتي از نظر علمي، امكان چنين پديده‌اي به اثبات رسيد، عقيدة مذهب اثني‌عشري در مورد طول عمر امام زمان از نظر علمي هم ثابت مي‌شود همانطور كه امكان چنين امري از نظر عقلي و نقلي نيز به اثبات رسيده است. در پايان با ذكر دو حديث در مورد طول عمر امام زمان كه به جواني حضرت در هنگام ظهور اشاره دادند، مقاله را به پايان مي‌رسانيم. شيخ صدوق در «كمال الدين» و علي بن محد خراز رازي در «كفاية الاثر» از حضرت امام حسن مجتبي(علیه السلام) در ضمن حديثي روايت كرده‌اند كه فرمود: فرزند نهم از فرزندان برادرم حسين(علیه السلام) را خدا عمرش را در غيبتش طولاني نمايد سپس به قدرت خود او را آشكار سازد، در صورت جواني كه كمتر از چهل سال داشته باشد: «و ذلك ليعلمً أن الله علي كلّ شيء قدير» و نيز ايشان از حضرت رضا(علیه السلام) در ضمن حديث چنين روايت كرده است: «القائم هو الذّي اذا خَرَج في سنّ الشيوخ و منظر الشبّان قويٌ في بدنه» «قائم آن كسي است كه وقتي ظاهر شود در سن پيران و منظر و سيماي جوانان و با قوت بدن باشد»

پی نوشت ها:

. موعودشناسي و پاسخ به شبهات، ص507، به نقل از تراثنا و موازين النقد، ص203.

. همان به نقل از نظرية‌ الامامة لدي الشيعة الإثني عشريه، ص411.

. خورشيد مغرب، ص211 به نقل از آثار الباقية، ص78.

. موعودشناسي و پاسخ به شبهات، ص510.

. نويد امن و امان،‌ص168ـ169.

. همان، ص168.

. حكومت جهاني مهدي، ص200 ـ 201.

. دادگستر جهان، ص177 الي 179، آقاي حكيمي در كتاب خورشيد مغرب مطالب در مورد اسرار تغديه آورده است، ص202.

. نويد امن و امان، ص171.

. دادگسترزمان، اميني، ابراهيم، ص179.

. همان، ص181.

. همان، ص180.

. امامت و مهدويت،‌ صافي، لطف الله، ص168.

. همان، ص169 و 170.

.[15] همان، ص171.

. همان، ص198 الي ص203.

. منتخب الاثر، فصل2، بابپ0، حديث6، ص263.

. همان، باب 17، فصل2،‌ح2.‌ص280.

منبع:مجله مطالعات مهدوی http://mahdimag.ir/

نگارنده: حجت اله رجبي