logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
زندگی نامه امام حسن عسگری (ع)

مقدمه

امام حسن عسكري(علیه السلام)در سال231يا 232 ق در مدينه، چشم به جهان گشود. مادرش بانويي پارســا و شــايسته به نام «حُدَيثه»(س)، بود.[1]از مشهورترين لقب‌هاي آن حضرت، «نقي»، «زكي»، «فاضــل»، «امين» وكــنيه اش «ابو محمد» است. دربارة ويژگي هاي آن حضرت آورده‏ اند: با آن‌كه جوان بود، بزرگان قريش و دانشمندان زمان خود را تحت تأثير و نفوذ قرار مي ‏داد.دوست و دشمن به برتري او در دانش، بردباري، بخشش، پارسايي، پرواي الهي و ديگر مكارم اخلاقي باور داشتند.[2] آن حضرت، با همة فشارها و پي‌جويي‌هاي پيوستة حكومت عباسي، يك سلسله فعاليت هاي سياسي، اجتماعي و علمي، در راستاي حفظ اسلام و مبارزه با افكار ضد اسلامي انجام مي ‏داد.

گوشه اي از اين فعاليت ها ـ كه پيوند بيشتري با موضوع مهدويّت دارد، به شرح زير است:

1. كوشش علمي در دفاع از اسلام و ردّ شبهات امام عسكري(علیه السلام)ر مدت کوتاه زندگی خود شاگرداني تربيت كرد كه هر كدام در گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان، نقش مؤثر و ارزنده اي داشتند. شيخ طوسي، شمار شاگردان آن حضرت را افزون بر يک‌صد نفر ثبت كرده است. [3]

در ميان آنان چهره ‏ها و شخصيت‌ هـاي بــرجستــه و وارسته‏ اي مانند احمد بن اسحاق اشعري قمي، ابو هاشم داود بن قاسم جعفري، ابوعمرو عثمان‌ بن سعيد عمري، علي‌ بن جعفر و محمد بــن حسن صفّــار بــه چشم مي‌خورند.

2. گسترش حلقة ارتباطي با شيعيان از طريق نمايندگان در پــي تــلاش هاي فراوان امــامان پيشين، در زمان امام عسكر(علیه السلام)تشيّع در مناطق و شهرهاي مختلف، گسترده شده و شيعيان در گسترة وسيعي زندگي مي‌كردند. گستردگي و پراكندگي مراكز شيعي، وجود سازمان ارتباطي منظمي را ايجاب مي‏ كرد، تا پيوند شيعيان را با حوزة امامت و نيز ارتباط آنان را با هم‌ديگر برقرار سازد و از اين رهگذر، آنان را از نظر ديني و سياسي، رهبري و سازماندهي كند. اين نياز، از زمان امام نهم(علیه السلام)احساس مي‏ شد و چنان‌كه در روش آن حضــرت و امام دهم(علیه السلام)آمده، شبكــة ارتبــاطي وكــالت و نصب نمايندگان در مناطق گوناگون، از آن زمان وجود داشته است. اين برنامه، زمان امام عسكري(علیه السلام)نيز پي‌گيري شد.

بنا‌بر يافته‌ ها و شواهد تاريخي، آن حضرت نمــايندگــاني از ميــان شخصيت‌هــاي بــرجستة شيعه، در مناطق فراوان نصب كــرده و بـا آنان در ارتباط بود و از اين راه، شيعيان را در همة مناطق زير نگاه داشت. افزون بر شبكة ارتباطي وكالت، امام از طريق فرستادن پيك، با شيعيان و پيروان خود ارتباط برقرار مي ‏ساخت و مشكلات آنان را برطرف مي‏ كرد.

امام، گذشته از پيك ها، از طريق نامه‌نگاري نيز با شيعيان ارتباط داشت و آنان را در موقعيت هاي حساس راهنمايي مي کرد. نامه‏ اي كه امام به «ابن بابويه» نوشته، نمونه‏ اي از اين نامه‏ ها است. امام دو نامه نيز به شيعيان قم و آبه (آوه) نوشته كه متن آن‌ها در كتاب‌ها گردآمده است.[4]

3. فعاليت هاي سياسي سرّي امام عسكري(علیه السلام)با وجود همة محــدوديت ها و كنترل هــاي دستگـاه خــلافت، يك زنجيــره فعــاليت هاي سياسي سرّي را رهبري مي‏كرد كه با گزينش شيوه‏ هاي پنهان كاري، از چشم جاسوسان دربار، به دور مي‏ماند. براي نمونه‏، عثمان‌ بن سعيد عمري ـ از نزديك‌ترين و صميمي‏ترين ياران امام(علیه السلام)در پوشش روغــن فــروشي فعاليت مي‌كرد. شيعيان و پيروان آن حضرت، اموال و وجوه خود را به او مي ‏رساندند و او آن‌ها را در ظرف‌هاي روغن قرار داده، به حضور امام(علیه السلام)مي رساند.[5]

4. پشتيباني مالي از شيعيان يكي ديگر از موضع گيري هاي امام عسكــري(علیه السلام)، حمايت مالي از شيعيان ـ به‌ويژه از يــاران خــاص و نزديك آن حضرت ـ بود. اين كــار سبب ‏شد آنان زير فشار مالي، جذب دستگاه حكومت عباسي نشوند.[6]

5. بهره‌گيري از دانش غيبي براي ارشاد ديگران امامان معصوم(علیه السلام)، در پرتو ارتباط با پروردگار جهان، از دانش غيبي برخوردار بودند و در مواردي كه اساس حقانيت اسلام يا مصالح بلندمرتبة امت اسلامي، در خطر قرار مي‌گرفت، از اين آگاهي به صورت «ابزار هدايت» استفاده مي‏ طكردند. پيش‌گويي‌ها و گزارش‌هاي غيبي آنان، بخش مهمّي از زندگي ايشان را در بر مي‌گيرد؛ با مطالعه در زندگي امام عسكري(علیه السلام)، چنين به نظر مي‌رسد كه آن حضرت، بيش از امامان ديگر، دانش غيبي خود را آشكار مي‏ ساخته است.[7]پس از انتقال امام هادي(علیه السلام)به سامّرا، آن حضرت تحت مراقبت و كنترل شديــد بود؛ از ايــن رو امكان معرفي فرزندش «امام حسن(علیه السلام)» به عموم شيعيان، در جايگاه امام بعدي وجود نداشت.

به طور اصولي اين كار، زندگي او را از ناحية حكومت وقت، در معرض خطر جدّي قرار می ‏داد. به همين سبب كار معرفي امام عسكري(علیه السلام)به شيعيان و گــواه گرفتن آنان در ايــن باب، در ماه‌ هــاي پايــاني عمر امــام هادي(علیه السلام)صورت گرفت؛ به گونــه‌اي كه هنگام رحلت آن حضرت، گروهي از شيعيان از امــامت امــام عسكري(علیه السلام)، آگــاهي نداشتند.[8]

امام عسكري(علیه السلام)براي زدودن زنگار شك‌ها و ترديدها و نيز براي حفظ ياران خود از خطر يا هدايت گمراهان، ناگزير مي‏ شد پرده ‏هاي حجاب را كنار زده، از آن سوي جهان ظاهر خبر دهد.

6. معرفي حضرت مهدي(علیه السلام)به عنوان جانشين يكي از مسؤوليت‌هــاي بزرگ امــام عسكري(علیه السلام)، معرّفي حضرت مهدي(علیه السلام)به جانشيني خود بود.

اين امــر، زماني سخت‌تر ميشد كه آن حضرت مي بايست بنا به دلايلي، فرزند خود را در پردة «پنهان زيستي» نگه دارد، تا از گزند بدخواهان در امان بماند. با اين حــال در مــوارد فــراواني، بــه معرفي جانشين خود به افراد مورد اطمينان پرداخته است.

تعابيري كه امام يازدهم براي معرفي حضرت مهدي(عجل الله تعلی فرجه الشریف) به كار برده، بدين قرار است: ـ «هذا صاحبكم بعدي؛[9] اين، بعد از من صاحب شما است». ـ «ان ابني هو القائم من بعدي ؛[10] همانا فرزندم، قائم بعد از من است» ـ «هذا امامكم من بعدي و خليفتي عليكم؛[11] اين پيشواي شما پس از من و جانشين من بر شما است ». ـ «ابني محمد هو الامام الحجة بعدي؛[12]فرزندم محمد، همان امام و حجت پس از من است». و مواردي از اين دست كه در کتاب‌ها بدان اشاره شده است.

7. آماده سازي شيعيان براي دوران غيبت امام دوازدهم(علیه السلام) از آن‌جا كه پنهان شدن پيشوا و رهبر هر جمعيت، يك حادثه غير‌طبيعي و نامأنوس است و باور كردن آن و نيز تحمل مشكلات ناشي از آن، براي مردم دشوار است، پيامبر اسلام(علیه السلام)و امامان پيشين(علیه السلام)، به تدريج مردم را با اين موضوع آشنا ساخته، افكار را براي پذيرش آن آماده مي‏ كردند.

اين تلاش، در عصر امام هادي و عسکري(علیه السلام)، به صورت جدي‌تري به چشم مي‏ خورد؛ چنان كه امام هادي(علیه السلام)بعضي از كارها را به وسيلة نمايندگان انجام مي‏داد و خود كمتر با افراد تماس مي گرفت. اين امر در زمان امام عسكري(علیه السلام)، جلوة بيشتري يافت؛ زيرا با وجود تأكيد بر تولد حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، او را فقط به شيعيان خاص و بسيار نزديك نشان مي داد.

از سوي ديگر، تماس مستقيم شيعيان با خود آن حضرت نيز روز به روز محدودتر و كمتر مي‏ شد؛ به گونه‌اي كه حتي در شهر سامرا از طريق نامه يا به وسيلة نمـايندگــان خويــش، بـه مردم پاسخ مي‏ داد.

نتیجه:

بدين ترتيب، آنان را براي پذيرش اوضاع و شرايط عصر غيبت و ارتباط غير مستقيم با امام آماده مي‏ ساخت. اين همان روشي است كه امام دوازدهم(علیه السلام)در زمان غيبت صغرا در پيش گرفت و به تدريج شيعيان را براي دوران غيبت كبرا آماده ساخت.(13)

پی نوشت ها:

[1]. الکافي، ج1، ص503.

[2]. کمال الدين و تمام النعمة، ج1، مقدمه.

[3]. رجال الطوسي، ص427 به بعد. [4]. تحف العقول، ص486.

[5]. كتاب الغيبة، ص214.

[6]. الارشاد، ص343 [7].

حياة الامام العسكري، ص121.

[8]. اثبات الوصية، ص234.

[9]. الارشاد، ج2، ص348.

[10]. کمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص524، ح4.

[11]. همان، ص435، ح2

[12]. همان، ص409، ح9.

[13]. سيره پيشوايان، ص615 ـ 662.

درج شده در  سایت،بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)