مقدمه:
براساس مطالعات و بررسیهای صورت گرفته در متون دینی مذاهب مختلف و باورها و اعتقادات اقوام و ملل جهان، اعتقاد به ظهور « منجی و مصلح جهانی» و باور داشت آیندهای روشن و مطلوب، عقیدهای عمومی و فراگیر است چرا که؛ تمامی ادیان ابراهیمی و بیشتر مذاهب موجود، معتقد و منتظر آمدن « نجات دهندهای» در واپسین دوره از تاریخ هستند که در آن عصر طلایی، جامعه جهانی، آکنده از صلح و صفا، معنویت و نورانیت و قسط و عدالت خواهد بود. کاستیها و دشواریها، زدوده شده و رذایل و ناراستیها از بین خواهد رفت. انسانها به مراحل بالای کمال و تعالی معنوی و مادی دست یافته، از نعمت و برکات بی شمار بهره مند خواهند شد. مسئله عقیده به ظهور یک رهبر الهی و آمدن نجات دهندهای در آخر الزمان، به قدری اصیل و ریشه دار است که در اعماق دل ملّتها و پیروان همه ادیان الهی و تمام اقوام و ملل جهان جا گرفته است تا جایی که در طول تاریخ بشریت، انسانها در فراز و نشیبهای زندگی، با یادآوری ظهور چنین رهبر مقتدری، پیوسته خود را از یأس و ناامیدی دور کرده و در انتظار ظهور « مصلح موعود جهانی» در پایان جهان، لحظه شماری میکنند.
بازتاب عقيده به مصلح جهانی در ميان اقوام و ملل مختلف
در اينجا به فهرست مختصري از بازتاب اين عقيده در ميان اقوام و ملل مختلف جهان اشاره ميشود:[1]
1- ايرانيان باستان معتقد بودند كه: « گرزاسپه» قهرمان تاريخي آنان زندهاست و در « كابل» خوابيده، و صد هزار فرشته او را پاسباني ميكنند تا روزي كه بيدار شود و قيام كند و جهان را اصلاح نمايد.
2- گروهي ديگر از ايرانيان ميپنداشتند كه: «كيخسرو» پس از تنظيم كشور و استوار ساختن شالودهي فرمانروايي، ديهيم پادشاهي را به فرزند خود داد و به كوهستان رفت و در آنجا آرميده تا روزي ظاهر شود و اهريمنان را از گيتي براند.
3- نژاد اسلاو، بر اين عقيده بودند كه از مشرق زمين يك نفر برخيزد و تمام قبايل اسلاو را متحّد سازد و آنها را بر دنيا مسلّط گرداند.
4- نژاد ژرمن معتقد بودند كه يك نفر فاتح از طوايف آنان قيام نمايد و « ژرمن» را بر دنيا حاكم گرداند.
5- اهالي صربستان انتظار ظهور « ماركو كراليهويچ» (Markokralyevic) را داشتند.
6- ساكنان جزاير انگلستان، از چندين قرن پيش آرزومند و منتظرند كه: « آرتُور» روزي از جزيرهي « آواكون» ظهور نمايد و نژاد «ساكسون» را در دنيا غالب گردا ند و سعادت جهان نصيب آنها گردد.
7- اَسِنها معتقدند كه پيشوايي در آخر الزمان ظهور كرده، دروازههاي ملكوت آسمان را براي آدميان خواهد گشود.
8- سلتها ميگويند: پس از بروز آشوبهايي در جهان، « بوريان بور و يهيم» قيام كرده، دنيا را به تصرف خود در خواهد آورد.
9- اقوام اسكانديناوي معتقدند كه براي مردم دنيا بلاهايي ميرسد، جنگهاي جهاني اقوام را نابود ميسازد، آنگاه « اودين» با نيروي الهي ظهور كرده و بر همه چيره ميشود.
10- اقوام اروپاي مركزي در انتظار ظهور « بوخص» ميباشند.
11- اقوام آمريكاي مركزي معتقدند كه: « كوتزلكوتل» نجاتبخش جهان، پس از بروز حوادثي در جهان پيروز خواهد شد.
12- چينيها معتقدند كه « كرشنا» ظهور كرده، جهان را نجات ميدهد.
13- يونانيان ميگويند: « كالويبرگ» نجاتدهندهي بزرگ، ظهور خواهد كرد، و جهان را نجات خواهد داد.
14- نصارا نيز به وجود حضرت مهدي (عليه السلام) معتقدند و ميگويند كه در آخر الزمان ظهور كرده، عالم را خواهد گرفت. ولي در اوصافش اختلاف دارند.
آنچه در بالا بيان شد، اگرچه با مهدي موعود اسلام كاملاً تطبيق نميكند و حتّي برخي از آنها اصلاً شباهتي به امام عصر (عليه السلام) ندارد، لكن از يك حقيقت مسلم حكايت ميكند و آن اين است كه نويد مصلح جهاني به گوش آنها رسيده و عقيده به ظهور يك رهبر مقتدر در آخر الزمان در اعماق دلشان جا گرفته است، ولي چون از فروغ حق بيشتر از اين برخوردار نبودهاند در تطبيق آن دچار اشتباه شدهاند.[2]
نتیجه:
از مباحث مطرح شده به این نتیجه میرسیم که، در تمامی دینهای الهی و نیز بسیاری از مکاتب بشری و مسلکهای مختلف، این باور وجود دارد که ستم و شرّ و بدبختی، نخواهد پایید و بالاخره عرصه گیتی، شاهد خیزش کسی خواهد بود که غلبه نهایی عدل، نیکی و آسایش را به ارمغان خواهد آورد.
پینوشتها:
[1]. سيد اسد اله هاشمی شهيدی، ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) از ديدگاه اسلام، مذاهب و ملل جهان، صص 32- 58 .
[2]. انتشار یافته در سایت؛ http://zohormyamahdi.blogfa.com/post.