logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
معلم شهید عاشورا: بریر بن حضیر

یکی از زمینه‌ها و شرایط لازم برای تحقق ظهور، وجود یاورانی شایسته و لایق برای پشتیبانی از قیام و انجام کارهای حکومت جهانی است. بدیهی است وقتی انقلابی جهانی به وسیله‌ی رهبری آسمانی روی می‌دهد یاورانی متناسب با آن می‌خواهد و این‌گونه نیست که هر کس ادعای یاوری کند بتواند در آن میدان حضور یابد.

    در این باره به جریان زیر توجه کنید: «یکی از شیعیان امام صادق (علیه‌السلام) به نام سهل بن حسن خراسانی به آن حضرت می‌گوید: چه چیز شما را بازداشته است از این‌که حق مسلّم خود (حکومت) را به دست بگیرید در حالی که صدهزار شیعه‌ی پا در رکاب و شمشیر زن در اخیتار شماست؟ امام دستور می‌دهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعله‌های آتش بالا می‌گیرد به سهل می‌فرمایند: ای خراسانی برخیز و در تنور بنشین. سهل که گمان کرده است امام از او خشمگین شده، شروع به عذرخواهی می‌کند و می‌گوید: آقا مرا ببخشید و به آتش شکنجه‌ام نکنید! امام می‌فرماید: از تو گذشتم.

    در این حال هارون مکّی، از شیعیان راستین حضرت، وارد می‌شود و سلام می‌کند. امام صادق (علیه‌السلام) به او پاسخ می‌دهد و بدون هیچ مقدمه‌ای به او می‌فرماید: در درون تنور بنشین!

    هارون مکّی بی‌درنگ و بدون هیچ پرسشی، این کار را انجام می‌دهد! امام صادق (علیه‌السلام) در همان حال با مرد خراسانی گفت‌وگو می‌کند و درباره‌ی خراسان خبرهایی می‌دهد چنان‌که گویی خود شاهد آن بوده است و پس از مدّتی به سهل می‌فرماید: برخیز ای خراسانی و داخل تنور را نگاه کن! سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه می‌کند و هارون را می‌بیند که در میان شعله‌های آتش، چهار زانو نشسته است!

    آن‌گاه امام (علیه‌السلام) از خراسانی می‌پرسد: در خراسان، چند نفر مثل هارون می‌شناسی؟! خراسانی می‌گوید: به خدا قسم، یک نفر هم این‌گونه سراغ ندارم. حضرت می‌فرماید: آگاه باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم قیام نمی‌کنیم. ما بهتر می‌دانیم که کدام زمان، زمان قیام ماست!»با توجه به آن‌چه ذکر شد، منتظران حقیقی حضرت و مشتاقانِ گوهرِ تابانِ ظهور، می‌بایست در تربیت خود و دیگران جهت یاوری حضرت مهدی کوشا باشند. چه الگویی بهتر از یاورانِ باوفا و فداکار امام حسین، برای چنین هدف والایی؟ توجه به یاران عاشورایی و الگو قرار دادن ایشان، بهترین کارهاست برای تربیت نسلی از یاوران قائم آل محمد (عج‌الله تعالی فرجه الشریف ).

معلم شهید عاشورا ؛ بریر بن حضیر

سیدالقراء کوفه می گفتند. کودکان و جوانان کوفه در مسجد به طنین دلنشین قرآنش گوش می سپردند. بریر با شنیدن خبر حرکت امام حسین (علیه السلام) خود را به مکه رساند و تا کربلا همسفر امام خویش شد.

هنگامی که سپاه حر با کاروان امام روبه رو شد، امام در جمع اصحاب فرمودند: « یاران من! آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل پروا نیست؟! من مرگ را جز کامیابی و زیستن با ستمکاران را جز ناکامی نمی دانم.» آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل پروا نیست؟! من مرگ را جز کامیابی و زیستن با ستمکاران را جز ناکامی نمی دانم».

بریر با صدای گیرایی گفت:«فرزند شایسته رسول! این منّت خداست بر ما که نگاه تو باشد و جان سپردن ما، کدام شکوه و شوکت از این فراتر که بدنهایمان قطعه قطعه بر خاک افتد و شفاعت جدّ تو در قیامت پناهمان باشد».

شب عاشورا بریر در جمع اصحاب شوخی و مزاح می کرد. گفتند: «بریر، هیچگاه این گونه ندیده بودیمت!» بریر گفت: «میان ما و دوست،شمشیری فاصله است. ای کاش این فاصله زودتر برخیزد. در این حال مگر جز شادی رسم دیگری می شناسید؟».

منبع: برگرفته از کتاب آیینه داران آفتاب، تنظیم برای ویژه نامه ؛ سید صادق آتش زر