مقدمه:
زن گوهري است که خداوند متعال جهان را بدان آراسته، جمال و جلال خويش را در آينه وجود او ظاهر گردانيد، در قرآن کريم در کنار انبياء،که سکان داران هدايت الهی هستند، سخن از بانواني است که پيامبران الهي ،زندگي خويش را وامدار از خود گذشتيگی هاي آنها هستند، از آن جمله آسيه همسر فرعون، مريم مادر عيسي (علیه السلام) ،که جان و آبروي خويش را بر سر حفظ و صيانت از انبياء و هدايت گذاشتند، و هاجر که صبر او ياريگر بت شکن تاريخ شده و سعي او نماد حج ابراهيمي.
اما دستهاي جهل و ناداني نمکدان بشکستند و سپس اين گورستان ها بودند که گنجينهي گوهرهاي عالم وجود گشتند با تابش آفتاب عالم تاب اسلام جايگاه زن روشن گشت و در وجود دخت رسول اکرم( صلی الله علیه و آله) تجلي نمود و با به بار نشستن درخت طيبهي دين، گل هايي چون نسيبه، فضه، ام ايمن و ... تاريخ زن را به فداکاريهاي خود آراستند.در اين نوشته مختصر نگاهي اجمالي به نقش آفريني زن در حکومت جهاني موعود مسعود، سر عالم وجود بقية الله الاعظم( عجل الله تعالی فرجه الشریف) مياندازيم. نقش زن ،قبل و بعد از تولد حضرت، تا پايان غيبت صغري، 2- نقش زن در طول غيبت کبري3- نقش زن در زمان ظهور
نجات دلها اميد که اين نگاه، سبزينه انتظار را شاداب تر کند و نسيم حضور، مشام مان را نوازش دهد.
خوف فرعونيان عباسي از ظهور موسايي طاغوت شکن، دو وظيفه را بردوش امام عسکری (علیه السلام) و دست اندکاران امر ولادت نهاد: نخست پنهان داشتن جريان ولادت از چشم نامحرمان محرم ستيز، وديگري اثبات آن براي رهپويان وادي ولايت و بوستان امامت.
و اينک با توجه به حجيت شهادت زنان در باب حمل ، نوبت بانواني ميرسد که همچون مادر موسي (علیه السلام) گام به پيش نهند و نوزادي از ولايت نور را به آغوش گيرند و سرآن در سينه نگه دارند و جز براي تشنگان هدايت نگشوده بلکه شک وترديد را از دل آنها بزدايد.
حکيمه خاتون دخت امام نهم(علیه السلام)گام نخست را برمي دارد و دست پرورده و خدمت گذار خويش را به تزويج پسر برادر در آورده ،خود لباس خدمت او را به تن ميکند و کنيزش را سرور خود ميخواند.
در شب موعود آنگاه که به دستورامام حسن عسکري (علیه السلام) به خانه آن حضرت وارد ميشود نرجس براي خوش آمدگويي پيش ميآيد و ميگويد: « خانم و مولاي من اجازه دهيد کفش شما را بيرون آورم» حکيمه مانع ميشود و ابراز ميدارد(بل انت سيدتي و مولاتي و ...) بلکه تو خانم و مولاي من هستي به خدا قسم چنين اجازهاي به تو نميدهم و تو را به خدمت نميخوانم اين منم که از اين پس خدمت گذاري تو را بر چشم مينهم.حضرت عسکري (علیه السلام) با شنيدن اين جملات، رو به عمه عالمه اش ميفرمايد: « خداوند نيکي را جزاي تو قرار دهد» و آنگونه که برادر بزرگوارش امام علي النقي(علیه السلام) در جريان اذن بر اين تزويج مبارک فرموده بود: « خداوند متعال دوست ميدارد که تو را در اين اجر شريک گرداند و از اين خير براي تو بهرهاي قرار دهد» آري در شب ميلاد عدل گستر، تنها او به ياري فراخوانده ميشود هرچند آنگونه که خود ميگويد بعد از فاصله کوتاهي که او و نرگس از خود بي خود گشتند کودکي پاک و پاکيزه را در حال سجده يافتند. و چه بسا فرا خواندن عمه در اين شب تنها به جهت بردوش کشيدن رسالتي زينب گونه باشد که همان اثبات امر ولادت براي حقيقت جويان باشد. اين مطلب را ميتوان از گفتههاي متين و مستدل او در پاسخ در راه ماندهها در نقلهاي متعدد يافت.
از ديگر بانواني که در اين زمينه نقش داشتند مادر بزرگوار حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است او شخصي متواضع و اهل کمالات است و حکيمه در آن شب سخن از نماز شب خواندن نرجس به ميان ميآورد.
در عظمت آن بانو همين بس که کودک موعود را به امر امام حسن (علیه السلام) پس ازگفتن شهادتين و سلام بر اجداد طاهرینش در همان ابتداي تولد به نزد نرجس ميبرند تا سلام دهد.
در زماني که اين کودک دردانه مخفي ميشود مادر، از فراق گريه ميکند امام عسکري (علیه السلام) او را به سکوت دعوت نموده و ميفرمايد: « شيرخوردن از غيرتو براو حرام است و به زودي به تو بازگردانده ميشود آنگونه که موسي به مادرش بازگشت.
طبق نقلي حضرت عسکري ( علیه السلام) نرجس را از راز خويش آگاه کرده واز رخدادهاي آيندهي خاندانش پرده برداشته که آن حضرت از شوي خود ميخواهد دعا کند مرگش قبل از وي باشد و چنين شد. برروي قبر مبارکش لوحي است با جمله (هذا قبر ام محمد)
غيبت صغري نيز زناني را سراغ دارد که حفظ جان حضرت يا پيغام رساني به شيعيان آن حضرت را به عهده داشتنه اند و در اين راه خطر را به جان خريدهاند.
از جمله، جده ،مادر بزرگوار امام عسکري(علیه السلام) که نقش رابط بين حضرت و شيعيانش را قبل از جا افتادن نيابت چهار سفير به عهده داشته است. حکيمه در جواب شخصي که رجوع به يک زن را عجيب ميداند ميفرمايد:او همچون زينب کبري است آنگونه که براي حفظ جان حضرت سجاد (علیه السلام) سخنان حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) به وي منسوب ميشد. وصيت سيد الشهداء (علیه السلام) نيز به ظاهر به حضرت زينب صورت گرفت.
صيقل کنيزي است متعلق به امام عسکري(علیه السلام) که دستگاه عباسي در جريان جستجوي کودک موعود، او را زنداني نمود و او براي رد گم کردن، ادعاي حمل کرد و در زندان ماند تا در وضعيت آشفتهاي فرار کرد.
نواب اربعه نيز در جريان ايفاي نقش خود، زنان را به ياري طلبيده اند. از کساني که نام آنها در نقل ها آمده ام کلثوم دختر نايب دوم است که در جهت اثبات نيابت و ابلاغ سخنان نواب از هيچ تلاشي فروگذار ننموده است.
غيبت کبري، بانوان فراواني به خود ديده که هر يک به نوبهي خود گامي درجهت تحقق بخشيدن آرمانهاي مهدي صاحب الزمان(علیه السلام) برداشته اند که تنها گوشهاي از آن در تاريخ يا سينهي گذشتگان به يادگار مانده است. تربيت فرزنداني همچون سيد رضي، سيد مرتضي، شيخ مفيد، شيخ طوسي، شيخ انصاري، و امام خميني که هر يک علم نيابت عامه را بردوش کشيدند و سپاه مهدي(علیه السلام) را بي علمدار نگذاشتند.
چگونه ناديده بگيريم نقش بانواني که با ايجاد محيطي باصفا و امن، همسران خويش را براي نوشتن معارف اهل بيت (علیه السلام) ياري دادند و با صبر و قناعت، عرصه را براي تلاش آنها مهیا نمودند و حتي براي بهره برداري بيشتر از فرصتها با دست خود لقمه ميگرفتند تا رضايت صاحب امر(علیه السلام) را کسب و در هدايت دوستداران او بيشتر نقش داشته باشند.
انقلاب اسلامي ايران پر است از فداکاريها،تحمل رنجها، و رشادتهاي زناني از تبار زينب (علیه السلام) آنها که در پانزدهم خرداد در قم قدم پيش گذاشتند و با شهادت خود مردان بسياري را وادار به عکس العمل نمودند و آنها که خود فرزندانشان را به ياري دين فرستادند و لحظهاي در اين امر درنگ ننمودند در اين راه حتي از اهداء چند تخم مرغ گرفته تا حلقه ازدواج دريغ نکردند.
آري گرچه در دنياي امروز، زن به کنيزي شياطين رفته است اما زناني يافت ميشوند که مصداق روايت ذيل اند:
اميرالمومنين(علیه السلام): «خالطوا الناس بالسنتکم و ابدانکم و زايلوهم بقلوبکم و اعمالکم»
آري انيها گرچه با ديگران هم زبان اند و به ظاهر درجمع شان، اما قلبهاي شان از آنها خالي و اعمال شان از اعمال آنها جداست.
زمان ظهور حضرت (علیه السلام) نيز بي نياز از حضور زنان نيست . جابربن يزيد جعفي از جمله علائم ظهور را از امام محمد باقر(علیه السلام) چنین نقل می کند: به خدا سوگند سیصد و سیزده نفر می آیند که در بین آنها پنجاه زن وجود دارد. آنها بدون وعده قبلي در مکه گرد هم ميآيند و اين همان آيه شريفه است که ميفرمايد: هر کجا که باشيد خداوند همه شما را گرد خواهد آورد و همانا که خداوند بر هر کاري تواناست.» اين پنجاه زن خواه از آن سيصد و سيزده نفر به حساب آيند وخواه همراه آنها، به هر جهت فضیلتي براي آنها شمرده شده است.
همچنين به نقل روايتي در فرود حضرت عيسي(علیه السلام) هشتصد مرد و چهار صد زن او را همراهي ميکنند که از بهترينهاي روي زميناند.
نتیجه:
مشتاقان ظهور در دعاي عهد از خداوند درخواست ميکنند که اگر مرگ بين آنها و امامشان (علیه السلام) حائل شد، کفن پوشيده و شمشير از نيام کشيده از قبر بر آيند و به نداي امام خويش لبيک گويند. اين بازگشت قبل از قيامت که رجعت نام گرفته است نيز بدون زنان فداکار نخواهد بود. چنانکه امام صادق(علیه السلام) فرمود:« همراه قائم(علیه السلام)سيزده زن خواهد بود که به مداواي مجروحان پرداخته و سرپرستي بيماران را به عهده خواهند گرفت» و سپس نام عدهاي از زنان صدر اسلام را ذکر فرمود.
پی نوشت ها:
- کمال الدين ص 99.
- 3 و 4 و 5 همان.
- کمال الدين ص 102.
- کمال الدين ص 104.
- الغبيه شيخ طوسي ص 230.
- زنان در حکومت امام زمان ص 15.
- الغيبه طوسي ص294.
- غيبت نعماني ص306.
- تفسير عياشي ذيل آيه اينجا تکونوايايت کلم الله ص 65ج 1.
- زنان درحکومت امام زمان(عح) ص 20.
- مفاتيح الجنان دعاي عهد.
- زنان در حکومت ص 23.
نويسنده: علي محمدي، برگرفته از مجله سپیده سحر