دنیای با حضور تو دنیای دیگری است
روز طلوع سبز تو فردای دیگری است
بوی بهشت میوزد از کوچهباغها
خاک زمین بهاری گلهای دیگری است
گلهای مریم از گل نرگس معطراند
عیسی اسیر نام مسیحای دیگری است
دیگر زمان از این همه تکرار خسته است
تاریخ، بیقرار قضایای دیگری است
فردای بی تو باز شبی از سیاهی است
فردای با تو روز به معنای دیگری است
با هر غروب جمعه دلم زار میزند
چشمانتظار جمعهی زیبای دیگری است
با یادت ای مسافر شبْگریهی بقیع
در جمکرانم و دل من جای دیگری است
سیدمحمدجواد شرافت