logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
انتظار كاربردي (2)


مقدمه:

در قسمت پيشين اين نكته مورد بحث و بررسي قرار گرفت كه انتظار صرفاً يك حالت نيست بلكه بستري براي انديشه و عمل است.

بايد بنگريم منتظر چه كسي و چه چيزي هستيم، آيا آن‌ها را به درستي شناخته‌ايم، در مقاله قبل بخشي از بايدهاي فكري را در اين زمينه آورديم و در اين نوشتار زاويه‌اي ديگر را مورد كنكاش قرار خواهيم داد.

عدالت، پرچم حاكميت موعود

بارزترين چهره مطرح شده در كلام نبوي كه اصلي‌ترين و پر پيشينه‌ترين بشارت اسلام به مهدويت است موضوع « عدالت» و ستيز با « ظلم» و براندازي آن است.

بي‌شك منتظران و زمينه‌سازان ظهور حضرتش بايستي اين دو محور كه لازم و ملزوم يكديگرند را به درستي بشناسند تا هم ابعاد گوناگونش و هم موانع و مشكلاتش بر آنان روشن شود تا در مسير زمينه‌سازي براي ظهور، آن را به كار بندند.

عرصه‌هاي كاوش

الف. عدالت چيست و عرصه‌هاي مختلف آن كدام است. بر خلاف پندار ابتدايي، عدالت فقط عرصه اقتصادي و توزيع امكانات و ثروت‌ها نيست بلكه ابعاد گوناگوني دارد كه بايستي بازشناخته شود. براي نمونه؛

1.عدالت اعتقادي. چگونه مي‌توان يك تفكر و اعتقاد عادلانه داشت.

آيا تفكرات و معتقدات ما عادلانه است؟

چگونه مي‌توان متعادل نبودن يك انديشه و تفكر را شناسايي كرد؟

راه رسيدن  به اعتدال فكري چيست؟

چگونه فكر انسان از مسير اعتدال خارج مي‌شود؟

اعتدال و عدالت در فكر و انديشه مقدمه هر نوع عدالت ديگر است، اگر كسي در بينش و تفكر خود به معيارهاي عدل توجه نداشته باشد چگونه مي‌توان انتظار داشت كه در مرحله تصميم، عملي عادلانه داشته باشد.

عدل از ريشه‌دارترين عقايد اسلام به‌ويژه در مكتب و تفكر شيعه است به گونه‌اي كه يكي از اصول مذهب شيعه اماميه به شمار آمده است. اگر در حكومت موعود حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)عدل در همه ابعاد اجرا مي‌گردد بايستي ريشه اين توسعه شگرف عدل را در مجموعه ويژگي‌هايي كه در انسآن‌هاي آن عصر به ويژه اصحاب حضرت پديد مي‌آيد جستجو كرد.

از جمله اين خصوصيات توسعه علم و آگاهي است. علم و آگاهي بستر هر كمال است و بدون آن تقريباً برداشتن هر گامي تيري در تاريك است.

جامع ترين منبع براي شناخت اعتدال فكري

كاملترين منبع و بنيادي‌ترين اساس براي دستيابي به انديشه عادلانه، قرآن مجيد است.

كتاب الهي در ده‌ها آيه خود به بيان اين ركن پرداخته است. كسي كه خواهان رسيدن به اين نقطه است بايستي اين دستور‌العمل‌ها را در ساختار فكري و نظري خود به كار بندد و در مقام عمل نيز به آن متعهد باشند.

عدالت را بايد از خود شروع كرد

قرآن مجيد در توصيه‌هاي جاودانه خود بر رعايت عدالت در سخن و شهادت و حق‌گويي اگرچه بر ضرر خود انسان و يا والدين و يا خويشانش باشد ـ تأكيد اكيد مي‌كند { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالأَقْرَبِينَ}.[1]

« اي مؤمنان! عدالت را محكم برقرار سازيد و براي خدا گواهي دهيد هر چند به ضرر خودتان يا پدر و مادرتان و يا نزديكان شما باشد».

گرچه فرمان به رعايت عدل و قسط در بسياري از آيات قرآن مذكور شده است ولي در هيچكدام از اين موارد چنين تأكيد سنگيني مشاهده نمي‌شود.

اكنون بايستي خود را ارزيابي كنيم كه تا چه اندازه معيار‌هاي اين آيه را در زواياي زندگي خود پياده كرده‌ايم.

آيا اگر جايي منافع مان در خطر بود باز هم سخن عادلانه مي‌گوييم؟

آيا در گفتارهاي خود طرفدار خويشان هستيم يا حق را ملاك قرار مي‌دهيم؟

آيا انصاف را در رفتار خود با ديگران رعايت مي‌كنيم؟

عدالت در گفتار

از ديگر فرمآن‌هاي قرآن فرمان به رعايت عدالت در گفتار است، { وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ}، وقتي سخن مي‌گوييد عدالت را مراعات كنيد.[2]

سخن كليد خوبي يا بدي است تا كسي در سخن عادل نباشد نمي‌توان به عدالت او در ديگر امور دل بست.

معيارهاي سخن عادلانه

1. راست باشد، بدون ترديد دروغ غير عادلانه است كه با حقيقت هيچ تناسبي ندارد، 2. تهمت نباشد، 3. غيبت نباشد، 4. بي تحقيق و جاهلانه نباشد. 5. از سخن زشت و ناروا (دشنام ) دور باشد، 6. حق بوده و جدا از گمان، 7. از مبالغه و گزاف‌گويي مبرا باشد.

اين موارد تنها گوشه‌اي از عدالت در سخن است، كسي كه منتظر است بايستي اين موارد را شناسائي و با برنامه‌اي آن را در زندگي خود عملي سازد.

عدالت در مبادلات و معاملات

مبادلات و معاملات ضرورتي اجتناب ناپذير در زندگي بشر است. و بستر بسياري از فعاليت‌هاي ديگر اجتماعي است. از اين رو نقش مهم و مؤثري در بهبود شاخص‌هاي اجتماعي دارد. اگر اين تعامل‌ها بر اساس عدل صورت پذيرد بركات آن به تمام بخش‌هاي جامعه سرازير مي‌شود ولي اگر اين روند ناعادلانه باشد، آلودگي آن اندام‌هاي جامعه را بيمار كرده و آن را به اضحلال خواهد كشاند.

قرآن مجيد در چندين آيه به دادگري در مبادلات فرمان داده است:

{ أَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ}

« پيمانه و ترازو را به عدالت بپيماييد».[3]

در آياتي ديگر از ظلم در مبادلات نهي فرموده است:

{ لاَ تَنقُصُواْ الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ}

« پيمانه و ترازو را كم نكنيد».[4]

و بالاخره در مورد اصل مقياس‌ها و معيار‌ها مي‌فرمايد:

{ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً}؛ «و چون پيمانه كنيد پيمانه را تمام دهيد و با ترازوي درست بسنجيد كه اين بهتر و خوش فرجام است».‌[5]

اگر معيارها و اندازه‌سنجي‌ها مستقيم و عادلانه نباشد هيچ تبادلي عادلانه نخواهد بود.

عرصه‌هاي ديگر عدالت

عدالت در عرصه خانواده

عدالت در سياست

عدالت در طبيعت و محيط زيست

عدالت در برابر دشمن

هر كدام از اين موارد فرصت جداگانه‌اي براي بحث و تبادل نظر دارد آن‌چه مسلم است آن است كه انسان منتظر بايستي اين عرصه‌ها را بشناسد و دشواري‌ها و موانع و آسيب‌هاي آن را دريابد تا انتظاري آگاهانه را دنبال كند.

نتیجه:

اعتدال و عدالت در فكر و انديشه مقدمه هر نوع عدالت ديگر است، اگر كسي در بينش و تفكر خود به معيارهاي عدل توجه نداشته باشد چگونه مي‌توان انتظار داشت كه در مرحله تصميم، عملي عادلانه داشته باشد؛ كسي كه خواهان رسيدن به اين نقطه است بايستي دستور‌العمل‌های قرآن را در ساختار فكري و نظري خود به كار بندد و در مقام عمل نيز به آن متعهد باشد. چرا که؛ انتظار صرفاً يك حالت نيست بلكه بستري براي انديشه و عمل جهت زمینه سازی برای ظهور است.

پی‌نوشت‌ها:

[1]. نساء، 135.

[2]. انعام، 152.

[3]. انعام، 152.

[4]. هود، 84.

[5]. اسراء، 25.

پدید آورنده: حجت الاسلام مجتبي كلباسي