logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
شاخص‌های تربیتی اعتقاد به مهدویت

مقدمه:

 مفهوم انتظار، افزون بر جایگاه مهم و مؤثر آن در بحث عقیده به مهدویت، در تعیین شاخص‌های تربیتی این عقیده نیز نقش بسزایی ایفا می‌کند.

انتظار در لغت، به معناى چشم‌داشت و چشم به راه بودن آمده است؛[1] چشم‌داشت يك تحول و رويداد خوب، گشايش آينده مطلوب و چشم به راه يك منجى.[2] مراد از انتظار در اين تحقيق، حالتى است كه از تركيب ايمان و اعتقاد به مبانى دين و ولايت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، از شوق و علاقه به ظهور و حكومت عدل و همراهى با اهل‌بيت(علیهم السلام) و تنفر از وضع موجود غيبت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، و نقص و فساد و تباهى عالم) سرچشمه گرفته است و انواع دگرگونى‌ها را در حالت قلبى، انديشه و آمال انسانى، رفتار فردى و تلاش اجتماعى انسان ايجاد مي‌کند.[3]

 در اصل انتظار، آمادگى براى پذيرش ظهور، در فكر آن بودن، تلاش كردن برای آن و اميدوار بودن است. مرحله خودسازى و اصلاح نفس در صورتى به اوج و تكامل مي‌رسد كه انسان در انتظار و آرزوى پاك‌سازى سراسر جهان باشد و تنها به تهذيب نفس خود فكر نكند. در نتيجه كسى كه انتظار حقيقى را شناخته باشد، دغدغه پاك‌سازى نفس و جامعه را دارد. در خور توجه است که انتظار ظهور با اعتقاد به ظهور تفاوت دارد؛ كسى كه منتظر است، افزون بر اعتقاد، اميد و انتظار درك زمانِ موعود را دارد. از این رو بر اساس انتظار و اميد عمل مي‌كند و اين مسئله در حيات و تحول تربيتى انسان بسيار مهم است.[4]

  به عبارت دیگر، انتظار نیز به عنوان عنصر كليدى عقيده به مهدويت، همراه با ويژگي‌هاى روان‌شناختى و شاخص‌هاى تربيتى خود، موجب ارتباطى همراه با آگاهى و بينش و اعمالى پويا و متكامل درباره خدا، خود، انسان‌‌هاى ديگر و طبيعت می‌شود و زمينه‌هاى آرامش و سلامت روان را فراهم مى‌سازد؛ ضمن آن‌كه از ابتلا به بيماري‌هاى روانى، افسردگى‌ها و خمودگي‌ها و خستگی‌ها جلوگيرى می‌کند و زمينه‌ساز رشد و ارتقای توانمندي‌هاى فرد در ايفاى نقش‌هاى فردى و اجتماعى است. بر این اساس، خصوصيات و شاخص‌هاى تربيتى انتظار، در چهار محور: ويژگي‌هاى شناختى، عاطفى، رفتارى و جنبشى[5] سامان مى‌يابد و زمينه‌ساز ارتقای روانى فرد می‌شود؛ یعنی در ابعاد شناختى، عاطفى، رفتارى و جنبشى، توانمندي‌هاى وى را بالا می‌برد و از اين جهت بر سلامت روان او تأثير مى‌گذارد؛ به خصوص كه اين انتظار، متعلق به يك معصوم پاك‌سرشت است كه فراگيرى رحمت و عدالت در جهان، ره‌آورد ظهور اوست.[6]

 بدین ترتیب روشن شد که انتظار به عنوان ركن سازنده مهدويت و نسخه جامع تربيتى در اين بحث مطرح است و از آن‌جا كه موضوع اين اثر، «آثار تربيتى اعتقاد به مهدويت» است، مي‌بايد براى ارزيابى و شناسايي اين آثار، شاخص‌هاى تربيتى را در این موضوع به دست آوريم. از این‌رو، بر اساس محورهای اشاره‌ شده در شاخص تربیتی انتظار، با مطالعه در منابع روايى و عقيدتى، اركان مباحث مهدويت و آموزه‌هاى آن شناسايى شد؛ سپس با غور در منابع تربيتى و بررسى اركان و آثار تربيتى و در ادامه، تطبيق آن با مهدويت و تنظيم ساختار آثار تربيتى در موضوع عقيده به مهدويت، شاخص‌هاى تربيتى عقيده به مهدويت شكل گرفت و با توجه به نقش ويژه انتظار، يكى از اركان ثابت در اين چهار محور، «انتظار» معرفی شده است. در نتیجه از اين شاخص‌ها، براى ارزيابى آثار تربيتى اعتقاد به مهدويت در جوامع و بررسى شواهد تاريخى مربوط به عصرهاى پیش از غيبت، غيبت صغری و غيبت كبری استفاده مي‌کنیم.

الف) محور شناختى (انتظار، معرفت و نگرش اميدوارانه)

 اين محور، شامل معرفت و آگاهى افراد درباره موعود عادل و حكومت و جامعه زمان اوست و به تناسب اين معرفت و شناخت، بينش و نگرش اميدوارانه ذهنى (تفكر مثبت) آنان به جامعه آينده و تأثير آن را در زمان حال، در نظر دارد؛ از این محور، با عنوان «انتظار، معرفت و نگرش اميدوارانه»[7] ياد مي‌شود.

 تأثير نگرش اميدوارانه: اميد و آرزو، از ويژگى‌هاى فطری انسان هستند؛ چرا كه هر دو، نگاه به آينده دارند و نمايانگر خواسته‌هاى بشر و نشان سعادت انسان هستند. اميد، با عقل بشر و خواسته‌هاى خردمندانه و امكان‌پذير همراه است؛ مثل بيمار كه اميد به بهبودى دارد، اما آرزو گاه با عقل هماهنگى دارد و گاه ندارد؛ مثل پيرمردى كه آرزوى جوانى دارد. آرزومند، انتظار رسيدن به آرزویش را دارد، ولی به سوی مقصود خود قدم بر‌نمی‌دارد؛ در حالی که اميدوار در پى اميد مي‌رود و تلاش مى‌كند.

 امید، امری خردمندانه است و با افزایش آن، هدف و آرمان که اموری عقلانی است به دنبال خواهد آمد و هر دو همگام با هم برای ایجاد انگیزه و عمل در فرد پیش می‌روند.به عبارت دیگر زمانى كه اميد در يك مبحث اجتماعى افزایش يابد، هدف اجتماعى با آرمان بشرى هم‌جهت می‌گردد و بشر براى رسيدن به آن اميد و آرمان اجتماعى باید تلاش كند و در سختى و رنج، مقاومت نشان دهد. از جمله موارد، تلاش انبيا و اوليا براى هدایت انسان‌‌ها به اميد سعادت آنان است؛ چنان‌که پيامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «اگر خورشيد را در دست راست و ماه را در دست چپ من بگذاريد، از تلاش برای سعادت بشر دست بر‌نمی‌دارم».[8] نمونه ديگر، اميد بشر به تحقق ظهور و تشكيل حكومت عدل و رحمت حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، و مدينه فاضله و قرار گرفتن در زمره ياران حضرت است[9]

 با توجه به كاركردها و آثار خاص مهدويت، يكى از فرضيه‌هاى تقويت سلامت روان، تقويت نگرش امیدوارانه از طریق عنصر مهدويت و عقيده به آن در نظر گرفته شده است. در يك تحقيق ميدانى، روشن گرديد که يكى از راه‌هاى تقويت سلامت روان، تقويت عنصر مهدويت و اتصال به منبع الهى از طریق اميد و نيكى، به منظور تعالى هر‌چه بيشتر است.[10] از ديدگاه اسلامى، انسانى كه خود‌آگاهانه ارتباطى زنده و پويا و متكامل با تمام هستى دارد، داراى روان سالم است. عالى‌ترين الگوهاى انسان‌‌هاى سالم نیز انبيا و اوليا هستند؛ چرا‌که خودآگاهانه‌ترين، پوياترين و متكامل‌ترين رابطه را با كل هستى دارند. دیگر انسان‌‌ها نیز به ميزان نزديكى‌شان به ملاك‌هاى امید و سلامت روانى كه آن بزرگواران در توصيه‌هاى دينى خود مشخص كرده‌اند، از امید و در نتیجه سلامت روان بهره‌مند هستند.[11] با اين توضيح، عقيده به مهدويت و به كار بستن راهكارها، توصيه‌ها و آموزه‌هاى مهدوى، موجب ارتباطى آگاهانه، امیدوارانه، پويا و فعال و كامل با خدا، خود، انسان‌‌هاى ديگر و طبيعت و به عبارتى كل هستى مى‌شود  بر این اساس، شاخص‌های تربیتی این محور که برای سنجش آثار تربیتی عقیده به مهدویت در نظر گرفته میشود، عبارت‌اند از:

ـ تقويت و استحكام اعتقاد نظرى و در پى آن، اعتقاد عملى به توحيد و عدل؛

ـ شناخت و معرفت درباره خدا و برنامه‌هاى تربيتى او و نیز شناخت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و اقدامات ايشان؛

ـ بينش صحيح درباره انسان و زندگى و وظايف او در دنيا و عمل کردن بر اساس آن؛

ـ داشتن تفكر و روحيه ظلم‌ستيزى و عدالت‌خواهى؛

ـ داشتن تفكر مثبت و اميدوارانه در رویارویی با مشكلات و سختى‌هاى دوران غيبت؛

ـ داشتن فكرى خلاق و جست‌وجوگر برای يافتن راه‌هاى حل مشكلات آن زمان؛ به عنوان مثال قرار دادن نماد براى انتظار و اميد به منظور تكرار و يادآورى آن؛

ـ توجه به امام زنده و حاضر، و اعتقاد و اميد به هدايت و تربيت و يارى ايشان در زمينه‌هاى مختلف علمى و معنوى زندگى؛

ـ توجه به مصالح و فوايد غيبت در تربيت افراد؛

ـ توجه به توصيه و راهكارهاى حضرت در زمان غيبت صغری و كبری، از جمله توجه به سيره و سنت ائمه پیشین ، اطاعت از نواب عام، استفاده از سخنان و توقيعات حضرت و... ؛

ـ تفكر در مورد آينده، اهداف و تكاليف؛

ـ اميدوارى ذهنى و تفكر مثبت درباره آينده و تحقق حكومت عدل جهانى و مدينه فاضله؛

ـ تفكر و نظم‌بخشى به اهداف كوتاه‌مدت و بلند‌مدت براى رسيدن به مرتبه عالى انسانيت و كسب رضايت حضرت.

ب) محور عاطفى (انتظار، محبت و شوق)

 اين محور، ميزان شوق و محبت افراد به مولا و مربى كامل زمان، حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و به تناسب آن، آثار پدید آمده از اين محبّت و عاطفه را در نظر مي‌گيرد كه از آن با عنوان «انتظار، محبت و شوق» تعبير مي‌شود.از جمله آثار انتظار، عشق و محبت به آن چيزى يا كسى است كه مورد انتظار است و در طولانى شدن اين انتظار، صبر همراه با ياد او لازم به نظر مي‌رسد. هر‌چه اين محبت شديدتر باشد، انسان منتظر كمتر از ياد و خواسته‌هاى محبوب خود غافل مي‌گردد. بنابراین اهل ايمان در زمان غيبت، هر ‌چه از محبت خدا و ولى خدا، حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)،  لبريز باشند، كمتر دچار غفلت می‌شوند. در حقيقت همين مودّت و ارتباط‌هاى روحى و معنوى است كه راه سير به سوى خدا را فراهم مي‌كند و سلوك انسان را در راستاى اراده حق شكل مي‌دهد. با محبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)،  است كه زمينه‌هاى اطاعت از او فراهم مي‌شود و با اطاعت از اوست كه راه كمال به سوى خدا هموار مي‌گردد (البته محبت حقيقى نه ادعاى محبت).[12]

 امام رضا(علیه السلام) به نقل از امام عل(علیه السلام) مي‌فرمايد: هر كس دوست دارد خدا را ملاقات كند در حالى كه دارای ايمان و اسلام نيكو باشد، محبت منتظَر ـ صاحب‌الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، را پيشه خود قرار دهد كه او و ديگر پيشوايان، چراغ‌هاى روشن در تاريكى‌هاى زندگى و امامان هدايت و نشانه‌هاى تقوايند. من براى هر کس که آنان را دوست بدارد و ولايتشان را داشته باشد، از سوى خداى تعالى بهشت را ضمانت مي‌كنم.[13] در انتظار موعود آخرالزمان، شور و طلب محبت متعلق به حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است؛ اما نكته پر اهميت آن است كه اين اشتياق و محبت به حضرت، بدون اميد و اصلاح نفس و آمادگى معنا پيدا نمي‌كند. در اصل، محبت و شوق واقعى به حضرت زمانى است كه منتظر با كسب ويژگى‌ها و صفات منتظران حقيقى و انجام وظايف و تكاليف خود، عشق و شور خود را افزون بر زبان، به صورت قلبی و در عمل نیز به محبوب و مربى خود ابراز کند. اين موضوع يك رابطه دو طرفه است كه محبت، شور اطاعت مي‌آورد و اطاعت، عشق و محبت را زياد مي‌كند و اين امر نشان می‌دهد كه در بعد عاطفى نیز آثار انتظار، معطوف به تربيت، اصلاح و تكامل و تعادل اخلاقى، از طريق صبر بر رذايل و كسب فضايل است.

 بدین ترتیب، شاخص‌های تربیتی این محور، به این شرح در نظر گرفته می‌شود:

 ـ توجه به حضرت در هر زمان، از شوق و محبت؛

 ـ احساس حضور مولا و مربى، و مراقبت دائمى و هميشگى بر اعمال و رفتار به جهت نظارت دائمى ايشان؛

 ـ داشتن شور و نشاط و سرزندگى به واسطه اين اعتقاد و دوری از افسردگى و ناامیدی؛

 ـ اطاعت از فرمان‌‌های حضرت به دلیل محبت حقيقى به ايشان؛

 ـ از جان‌گذشتگى و ايثار، به دلیل عشق و علاقه به مولا و اهداف ايشان؛

 ـ وحدت و اتحاد مردم براى يارى دادن حضرت، به دليل علاقه به ايشان و اهداف عالی آن حضرت؛

 ـ پيوند روحى و قلبى با امام و مربى كامل عالم؛

 ـ توجه و عُلقه به مکان‌‌های منتسب به حضرت و ادعيه منتسب به ايشان؛

 ـ انجام دادن مستحبات و هديه دادن ثواب اعمال، مثل صدقه و حج از طرف ايشان.

ج) محور رفتارى (انتظار، آمادگى و خودسازى)

 در اين محور، با توجه به نگرش اميدوارانه‌ ذهنى و قلب و روح مملو از محبت، ميزان اميدوارى عينى و آمادگى و زمينه‌سازى افراد متربى براى كسب رضايت مولا و مربى در نظر گرفته می‌شود كه از آن به عنوان «انتظار، آمادگى و خودسازى» تعبير مي‌كنيم.

 انتظار و ويژگى عدل‌برانگيز آن، به‌گونه‌اى است كه انسان را به حركت در مسیر متناسب با اهداف و عقايد صحيح بر‌مي‌انگيزد و از گرايش به جهت‌هاى نامتناسب و ناسازگار باز ‌مي‌دارد. نقش و اثر حياتى انتظار در انسان‌‌ها، تحريك آن‌‌هاست. به عبارتى انتظار، عامل حركت و زمينه‌ساز تحول در درون انسان است؛ چرا كه منتظر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مثل ميزبان منتظر كه پاكيزه و آماده، شاد و چشم به راه است، با علم به نظارت و مراقبت خدا و حضرت و با هدف منتظر واقعى بودن و از ياران حضرتش به شمار رفتن، با كوشش برای پاكى درون و تهذيب نفس و ايجاد آمادگى روحى، براى ايجاد ارتباط روحى و عاطفى و هم‌سنخ شدن با امام خود، در انتظار منتظر، شاد و چشم به راه است.

 تهذيب نفس و ايجاد تحول درونى در رفتار و كردار و اعمال، فكر کسانی است كه به امام عادل و جامعه ايده‌آل مي‌انديشند و با صبر و طمأنينه، اميدوار به ظهور و آمدن او هستند. اخلاق را بايد اصلاح كرد؛ چرا‌ كه منتظر در فرهنگ مهدوى با قطعى و نزدیک دانستن ظهور، هر لحظه احتمال ظهور موعود عادل خود را مي‌دهد. از‌ این‌ رو، در امر اصلاح و مهذب شدن خود سهل‌انگارى نمي‌كند[14] و با صبر در برابر گناه و هوا و هوس و كسب فضايل اخلاقى در آمادگى خود مي‌كوشد.

 انسان منتظر افزون بر تحول درون و نفس خويش، برای احياى حقوق از ‌دست‌ رفته و اقامه عدل نیز تلاش مي‌كند؛ چرا كه انتظار، تعهدهاى انسانى را در قبال خود و انسان‌‌هاى ديگر قوت مي‌بخشد. انسان‌ منتظر با مشاهده در اوضاع جامعه، از خود مي‌پرسد: چرا در جامعه، درگيرى، ناعدالتى و نافهمى است؟ چرا بر‌خلاف مبانى تربيتى و عقلى عمل مي‌شود؟! چنين انسان صبور و خواهان عدل كه منتظر روزى است كه شرايط آن به‌گونه‌ای باشد كه اقتضاى آفرينش است، به خودسازى و جامعه‌سازى مي‌انديشد و براى آن تلاش مي‌كند.

 بدين ترتيب، آثار تربيتى انتظار در محور رفتارى، در دو بعد فردى[15] و اجتماعى[16] طرح مي‌شود و برای ارزیابی این آثار در دوره‌های مختلف، شاخص‌های آن بدین شکل سامان می‌یابد:

 ـ تلاش براى مهذب شدن و كسب فضايل اخلاقى؛

 ـ صبر در برابر گناه و هوا و هوس؛

 ـ صبر در برابر برخورد نامطلوب برادران و خواهران دينى؛

 ـ صبر در برابر سختی ظلم و ستم، به اميد بهبود شرايط و فرا رسیدن روزگار صلح و راحتى؛

 ـ صبر در برابر غيبت امام و مولا؛

 ـ تلاش عملى براى منتظر واقعى و يار حضرت بودن در زمان ظهور؛

 ـ تكاپو و تلاش براى اصلاح اعمال، به دلیل نظارت و آگاهى حضرت؛

 ـ زمينه‌سازى و مقدمه‌سازى فردى و اجتماعى براى تعجيل فرج؛

 ـ عادل بودن در عمل به تكليف و برخورد با ديگران؛

 ـ تقويت جنبه عبادى به وسيله ارتباط معنوى با حضرت و احساس حضور دائم ايشان؛

 ـ تلاش براى احياى حقوق از ‌دست ‌رفته و اقامه عدل و كمك به ديگران؛

 ـ امر به معروف و نهى از منكر براى اصلاح جامعه؛

 ـ خستگى‌ناپذيرى در برابر امتحانات و دشواري‌هاى عصر غيبت و دلدارى دادن به ديگر شيعيان؛

 ـ برنامه‌ريزى به منظور تحقق اهداف مورد نظر در راستای رسيدن به مقام منتظر حقيقى.

د) محور جنبشى (انتظار، قيام و اصلاح)

 اين محور، ميزان ايستادگى و پايدارى در برابر ستم و سازش نکردن با ستمكاران و قيام به موقع افراد را براى اصلاح جامعه در نظر دارد كه از آن با عنوان «انتظار، قيام و اصلاح» ياد مي‌شود.

 شيعه علت اساسى غيبت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را حاكميت ستم مي‌داند و هميشه با اميد پيروزى حق بر باطل، با صبر و عدالت‌خواهى، خود را در برابر حاكميت باطل و برای نابودى آن آماده مي‌بيند.

 امامان شيعه انتظار فرج را واجب اعلام كرده‌اند و اين انتظار هيچ‌گاه به معناى خود‌سپارى به قضا و قدر نيست؛ بلكه منظورشان از انتظار، آمادگى دائم و شبانه‌روزى براى جنگيدن در ركاب مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)  است. امام صادق(علیه السلام) مي‌فرمايد: «هر يك از شما شيعيان بايد [خود را] براى قيام قائم، آماده كند، هر‌چند با يك تير باشد».[17] به شيعه توصيه شده است كه هر روز با خواندن دعاى عهد، با حضرت بيعت كند و خود را براى قيام آماده سازد؛ آن‌جا كه مي‌گويد: «... مرا از شهيدان ركابش قرار بده».[18]

 بدينگونه، انتظار شيعه براى ايجاد حكومتى عادلانه او را آرمان‌گرا كرده است. این آرمان‌گرايى، روحیه‌ای انقلابی به شيعه بخشيده؛ به گونه‌ای كه در طول تاريخ غيبت، پرچم‌دارى انقلاب را همواره بر عهده گرفته است؛ به بیانی دیگر: «نظريه‌اى تاريخى وجود دارد كه به طور بالقوه زمينه‌ساز فرضیه انقلاب مي‌تواند باشد... بر اين اساس كه امام دوازدهم، حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)،  در سال 893 م ناپديد شد و در نهايت، جهت ايجاد عدالت در دنيا ظاهر مي‌شود. به طور اصولى شيعه متوجه شده است كه بين اين دو تاريخ، عدالت واقعى در دنيا وجود ندارد كه به طور بالقوه نظريه انقلابى است».[19]

 بر اين اساس، شيعيان با صبر و تحمل در برابر دشواري‌هاى راه و داشتن روحيه عدالت‌خواهى، با پيروى از رهبران شيعى و حفظ وحدت و همدلى، با حضور در صحنه‌هاى پيكار نظرى و عملى و با همكارى انسان‌‌هاى خداجو و عدالت‌خواه، آماده قيام شده و به قيام‌هاى زمينه‌ساز انقلاب جهانى اقدام كرده‌اند.[20] همراهی برخی مردم با مدعيان دروغين مهدويت نیز بر اساس همين آرمان‌خواهى بوده كه متأسفانه اين كاذبان، برای رسيدن به اهدافشان از آن بهره‌بردارى کرده‌اند.در اهميت و آثار انتظار شيعه، همين بس كه دشمنان در جلسات خود آن را مانع تسلط بر مسلمانان مي‌شمارند؛ چنان‌که در كنفرانس تل‌آويو، مايكل امجى گفته است: شيعيان با نام امام حسين(علیه السلام) قيام مي‌كنند و با اسم امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) قيامشان را حفظ مي‌كنند.[21] در این محور نیز شاخص‌هایی برای سنجش آثار تربیتی عقیده به مهدویت در دوره‌های مختلف تعیین شده است که عبارت‌اند از:

 ـ داشتن روحيه تعهد و مسئوليت‌پذيرى

 ـ ايثار و از‌ خود‌گذشتگى براى استقرار عدالت و حكومت حضرت

 ـ نپذيرفتن حكومت ظالم و ايستادگى در برابر آن

 ـ تلاش براى اصلاح و تحول در جامعه و ايجاد عدالت به منظور زمينه‌سازى براى قيام و اصلاحات حضرت

 ـ داشتن روحيه شهادت‌طلبى و در ركاب حضرت بودن

 ـ داشتن وحدت و اتحاد براى يارى دادن حضرت يا حكومت اسلامى در زمان غيبت، از طريق جنبش‌هاى مردمى

 در هر چهار محور تبلور آثار تربيتى، دو صفت مشترک صبر و عدل، به معناى داشتن روحيه صبر و روحيه عدالت‌خواهى و تعادل وجود دارد؛ چرا که يكى از ابعاد تربيتى مكتب اسلام، صبر است و توصيه عام معصوم(علیه السلام) درباره آن فراوان است. هم‌چنین توصيه خاص به صبر در آخرالزمان نیز در كلام آنان آمده و بسيار ستايش شده است. امام رضا(علیه السلام) در باب صبر در مشكلات عصر غيبت، مى‌فرمايد: «چه نيكوست صبر و انتظار فرج»[22] و به فرموده پيامبر(صلی الله علیه و آله): «انتظار فرج همراه با صبر، عبادت است».[23]

 هدف اصلى انتظار، حفظ روح اميد و نشاط، احساس تعهد و آمادگى و عمل به تكليف و محبت حقيقى و پيوند روحى با امام( و تلاش براى اصلاح خود و جامعه است كه تحقق اين موارد، بدون صبر امكان ندارد.[24] از سوی دیگر، مفهوم عدل، تعهدپذيرى و رعايت حقوق ديگران و روابط اجتماعى نیکو و رعايت كمال اخلاق است. پيامبران كه از حقيقت جامعه و انسان و سعادت او با‌خبر بودند، خوب مي‌دانستند كه همه احكام الهى در پرتو بهبود روابط انسانى و امنيت و عدالت اجتماعى تحقق می‌يابد و زمينه عينیت يافتن احكام، بدين ترتيب آماده می‌گردد. در جامعه عادل است كه انسان، به درستی تربيت می‌شود؛ با آسايش و امنيت، تن به تكليف مي‌دهد؛ به مقررات و حقوق همگان احترام مى‌گذارد و در پرتو چنين تعهدشناسى، به سعادت و معنويت و خدا دست مى‌يابد.

 از ابعاد مهم و زيربنايى در ساختن جامعه عدالت‌محور، راهيابى و نفوذ عدالت در روح افراد و برقرارى تعادل اخلاقى در ميان مردم است. حق‌جویى و عدالت‌خواهى، در پرتو تربيت صحيح و اصلاح اخلاق و برقرارى عدل و تعادل باطنى نفوذ مى‌كند و محور گزينش اهل عدل مى‌شود. در زمينه عدالت اخلاقى و تربيتى و تعادل باطنى، افزون بر هدايت‌هاى امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ائمه( هم زمينه‌سازى كرد‌ه‌اند كه احاديث تربيتى و اخلاقى آنان و توصيه‌شان به راست‌گويى،[25] خوش‌بينى،[26] مهرورزى،[27]يگران را از خود دانستن[28] و... راهگشا خواهد بود

ارتباط مباحث سياسى و جامعه‌شناسى عصر غيبت با آثار تربيتى اعتقاد به مهدويت

 شايد اين نکته در ذهن آید كه تحولات اجتماعى صدر اسلام و مقاومت شيعيان در برابر خلفاى ستمگر، شكل‌گيرى جنبش‌هاى مردمى، شكل‌گيرى مدعيان مهدويت ـ چه به قصد خير و تحول و چه براى رسيدن به قدرت ـ‌ در تقسيمات سياسى و جامعه‌شناسى مهدوى جاى مى‌گيرد و طرح آن در آثار تربيتى اعتقاد به مهدويت، در محور جنبشی لازم به نظر نمي‌رسد. پاسخ اين است كه قرار گرفتن اين مباحث در تقسيمات سياسى و جامعه‌شناسى مهدوى كاملاً درست است؛ اما ريشه‌ها و بناهاى شكل‌گيرى اين جنبش‌ها و ادعاها، الگوگيرى اين گروه‌ها از آغاز تا سرانجام، همه و همه به آثار تربيتى اعتقاد به مهدويت در افراد و جامعه باز ‌مى‌گردد؛ ضمن آن‌كه اگر آموزه‌هاى مهدوى و تعليمات ائمه(علیهم السلام) در اين باب و آثار تربيتى اين پذيرش در ميان مردم وجود نداشت، حتى فكر تشكيل جنبش يا ادعاى مهدويت در ذهن اين گروه‌ها شكل نمى‌گرفت.

 در حقيقت مى‌توان ادعا كرد كه حتى تشكيلات سياسى و شكل‌گيرى جنبش‌ها و ادعاها در عصر پیش از غيبت و پس از آن، بر اساس آموزه‌هاى مهدوى و از آثار تربيتى اعتقاد به مهدويت است؛ حتى مدعيان دروغين و افراد سودجو نيز با اطلاع از آثار تربيتى اين اعتقاد و جايگاه مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)،  و مهدويت در بين مردم، و با الهام و الگوگيرى از قيام حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، از اين موضوع برای رسيدن به مقاصد سوء خود بهره برده و تشكيلات خود را برپا کرده‌اند.

 به بيانى ديگر، شيعه با اعتقاد به مهدويت و به‌كارگيرى آثار تربيتى آن چون انتظار، ظلم‌ستيزى و عدالت‌خواهى، مشروع ندانستن حاكمان سياسى، نصب عام فقيهان به نيابت از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، اميد به اصلاح و تعالى جامعه و نابودى مظاهر ظلم و فساد، یا محروميت جامعه از فيض حضور امام، زمينه‌سازى براى تعجيل فرج و... موضوع انتظار را به طور مستقيم يا غير‌مستقيم، محور فكرى خود قرار داده و در قيام‌ها و جنبش‌هاى خود از آن بهره برده است.

 چنين عقايدى در شيعه درباره احياى مردم و جامعه و رستگارى در آينده نزديك، يك نوع موعود‌باورى همراه با محبت را به او ارزانى داشته است و چشم‌انداز تحقق رستگارى و ایجاد مدينه فاضله در زمان حضرت، باعث قوت و توانمندى اين مذهب شده است. هنگامى كه چنين عقيده دينى و آثار تربيتى آن، در برابر يك هدف سياسى برگرفته از آن آثار آماده به كار مى‌شود، موجب يك تعهد و ايثارگرى قوى خواهد شد.

 در نوشته‌هاى «اندرو وهى وود»، درباره اعتقاد به مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ظهور و انتظار آمده است: آثار تربيتى اين اعتقاد در سياست، مى‌شود تعهد و ايثارگرى و... . بدين ترتيب، موضوع مهم و اساسى غيبت امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)  و اميد به تشكيل حكومت صالح، به طور مستقيم و غير مستقيم بر رفتارهاى سياسى شيعيان اثر دارد و در بعد تربيتی، آنان را به شهادت‌طلبى، مقاومت، مبارزه با رژيم فاسد و... سوق ‌داده است.[29]

نتیجه:

بدين ترتيب، شاخص‌های تربیتی عقیده به مهدویت برای سنجش آثار و شواهد تربیتی دلالت‌کننده بر این عقیده، در چهار محور: شناختى (اميد به آينده)، رفتارى (آمادگى و اصلاح نفس)، عاطفى (شوق و محبت) و جنبشى (قيام و اصلاح) با وجه مشترک انتظار، طبقه‌بندی شد. براى بررسی محورهاى ياد‌ شده، عنصر صبر و حق‌جویى و عدالت‌خواهى نیز مورد توجه خواهد بود.

پی نوشت ها:

[1].علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ص .294

[2].ابراهیم شفیعی سروستانی، انتظار، باید و نبایدها، ص .9

[3].لطف‌الله صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج1، ص .353

[4].سید مرتضى مجتهدى سیستانى، صحفیه مهدویه، ص .101

[5].محور جنبشى را نگارنده با توجه به مجموع مطالعات خود، به ‌ویژه کتاب انقلاب اسلامى و فرهنگ انتظار، و چهارده قرن تلاش شیعه براى ماندن، به محورها افزوده است.

[6].مسعود آذربایجانی، «رابطه انتظار و بهداشت روان»، خلاصه مقالات چهارمین گفتمان مهدویت، ص 6

[7]. مهری مقصودی، تحقیق میدانی بررسی رابطه بین انتظار ظهور و امید و افسردگی، ص4 و6

[8].. بحارالأنوار، ج 9، ص 143.

[9].سید رضا صدر، راه مهدى(عج)، ص 24-20.

[10].مریم مرتضایی، اندیشه مهدویت و نقش آن در سلامت روان، چكیده.

[11].همان، ص .99

[12].رابطه انتظار و بهداشت روان، ص .7

[13].بحارالأنوار، ج 36، ص 296، ح .125

[14].دكترین مهدویت، ص 77-79.

[15].رابطه انتظار و بهداشت روان، ص7

[16].حكومت جهانى حضرت مهدى(عج)، ص 82 و 108

[17].النعمانی، الغیبة، ص320، ح10؛ بحارالأنوار، ج52، ص366، ح .146

[18].مفاتیح الجنان، دعاى عهد امام زمان(عج)

[19].روح الله حسینیان، چهارده قرن تلاش شیعه براى ماندن، ص 115 و  .116

[20].نگاهى تحلیلى به زندگانى حضرت مهدى(عج)، ص .69

[21].موعودشناسى، ص .99

[22].بحارالأنوار، ج12، ص .379

[23].همان، ج 52، ص 145، ح .65

[24].خورشید مغرب، ص290؛ رابطه انتظار و بهداشت روان، ص .7

[25].الکافی، ج2، ص42، ح1 و ص74، ح3.

[26].بحارالأنوار، ج72، ص196، ح12.

[27].الکافی، ج2، ص643، ح4.

[28].بحارالأنوار، ج73، ص20، ح3 و ج75، ص347، ح4.

[29].رحیم کارگر، «انقلاب اسلامى و فرهنگ انتظار»، فصلنامه انتظار، ش 2، سال اول، 1380، ص50.

برگرفته از کتاب؛ آثار تربیتی اعتقاد به مهدویت