logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
 وجوب انتظار موعود


مقدمه:

در اندیشه‌ی شیعه، انتظار موعود به عنوان یک اصل مسلم اعتقادی مطرح بوده و در بسیاری از روایات بر ضرورت انتظار قائم آل محمد‌(علیهم السلام) تصریح شده‌است. نوشتار حاضر به این امر اختصاص یافته است.

وجوب انتظار موعود

برای تأیید این سخن می‌توان به روایات زیر اشاره نمود:

1- روزي امام صادق (عليه السلام) خطاب به اصحاب خود فرمودند:

« ألا أخبرکم بما لا يقبَلُ الله عزَّ و جلّ، مِن العباد عَمَلاً إلّا به؟ فقُلتُ: بَلي، فقال: شهادةُ أن لاإله‌ألاالله و أنّ محمّداً عَبده و رسولُه، والإقرار بما أمر الله و الولاية لَنا، والبرائة مِن أعدائنا – يعني الأئمّة خاصّة – و التَّسليم لهم، والوَرَع، والإجتهاد، والطّمأنينةُ، والإنتظار للقائم (عليه السلام) »؛[1] « آيا شما را خبر دهم به آن‌چه خداي صاحب عزت و جلال، هيچ عملي را جز به آن از بندگان نمي‌‌پذيرد؟ يکي از ايشان در پاسخ گفت: بله، ايشان فرمودند: گواهي دادن به اين‌که هيچ کس جز خداوند شايسته‌ي پرستش نيست و اين‌که محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) بنده و فرستاده‌ي اوست، و اقرار کردن به آن‌چه خداوند به آن امر فرموده، و ولايت ما، و بيزاري از دشمنانمان ـ يعني خصوص امامان ـ و تسليم شدن به آنان، و پرهيزگاري و تلاش و مجاهدت و اطمينان و انتظار قائم (عليه السلام)».

2- از حضرت جوادالائمه (عليه السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

« إنّ القائم منّا هو المهدي الذي يجب أن يُنتَظَرَ في غيبته.»؛[2] «همانا قيام کننده‌ي از ما اهل‌بيت‌(عليهم السلام) همان مهدي (عليه السلام) است که انتظار او در (زمان) غيبتش واجب است».

تعبير وجوب در فرمايش امام جواد (عليه السلام) نشان‌دهنده‌ي ضرورت حال انتظار در زمان غيبت امام (عليه السلام) است؛ در ضمن بايد توجه داشت که انتظار همانند افعالي چون خوردن و آشاميدن، براي انسان اختياري نيست و اگر کسي طالب ايجاد اين حالت است، بايد مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات، انتظار حاصل مي‌شود، پس امر به « انتظار» و وجوب آن، در حقيقت به ايجاد مقدمات آن برمي‌گردد. در مورد انتظار امام عصر (عليه السلام) نيز مقدماتي است که حال انتظار را در فرد به درجه‌ي قابل توجه و مؤثري مي‌رساند، مهم‌ترين اين مقدمات را در چهار عامل زير خلاصه مي‌کنيم:[3]

اول: يقين به ظهور حضرت: هر قدر علم و يقين شخص به ظهور امام عصر (عليه السلام) بيشتر و عميق‌تر باشد، انتظارش نسبت به ايشان بيشتر است.

دوم: نزديک دانستن امر ظهور: ممکن است کسي به اصل ظهور حضرت يقين داشته باشد ولي وقوع آن را در آينده‌اي دور ببيند، در اين صورت انتظارش نسبت به آن سست و ضعيف مي‌شود. همان‌گونه که در دعاي عهد آمده‌است: « إنّهم يَرَونَهُ بعيداً و نراهُ قريباً»؛ « آن‌ها (کافران و ناباوران) ظهور امام عصر (عليه السلام) را دور مي‌بينند، ولي ما آن را نزديک مي‌بينيم».

چنين اعتقادي خود به خود درجه‌ي انتظار را در انسان بالاتر مي‌برد، البته لازمه‌ي نزديک دانستن ظهور پيش‌بيني در مورد ظهور نيست و با « استعجال» نيز که در روايات مذمّت شده کاملاً متفاوت است.[4]

سوم: دوست داشتن ظهور امام (عليه السلام): کسي که به ظهور امام زمان (عليه السلام) صددرصد معتقد است و وقوع آن را هم نزديک مي‌بيند، هر قدر آن وضعيت موعود را بيشتر دوست بدارد، انتظارش براي تحقق آن بيشتر خواهد بود. البته اين دوست داشتن تنها زماني به وجود مي‌آيد که مؤمنان تصوير روشني از زمان ظهور حضرت داشته باشند تا نه تنها از آن نترسند، بلکه براي وقوعش لحظه‌شماري کنند.

چهارم: دوست داشتن خود امام عصر (عليه السلام): هر کس محبت و علاقه‌اش به امام زمان (عليه السلام) بيشتر باشد، ظهور ايشان را بيشتر دوست مي‌دارد و قهراً انتظارش نسبت به ظهور ايشان بيشتر و قوي‌تر خواهد بود.[5]

نتیجه:

بر اساس آنچه مورد بحث واقع شد، امر به « انتظار» و وجوب آن، در حقيقت به ايجاد مقدمات آن برمي‌گردد. در مورد انتظار امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نيز مقدماتي است که حالت انتظار را در فرد به درجه‌ي قابل توجه و مؤثري مي‌رساند، مهم‌ترين اين مقدمات در چهار عامل خلاصه ‌شده است.

يقين به ظهور حضرت؛

نزديک دانستن امر ظهور؛

دوست داشتن ظهور امام (عليه السلام)؛

دوست داشتن خود امام عصر (عليه السلام).

پی‌نوشت‌ها:

[1]. نعمانی، غيبت، ص 200 .

[2]. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 377 .

[3]. سيد محمد بنی هاشمی، سلوک منتظران، ص 27 .

[4]. برای توضيح بيشتر ر.ک: سيد محمّد بنی هاشمی، معرفت امام عصر (عليه السلام)، ص350.

[5]. انتشار یافته در سایت؛ https://www.welayatnet.com