اسلام، آييني اجتماعي است و علاوه بر اصلاح فرد، به رشد اجتماعي و اصلاح جامعه هم نظر دارد.براي بهبود وضع جامعه، وضع قوانين لازم است و بهترين قوانين هم وقتي كارساز است كه به آن عمل شود. ضامن اجراي قوانين اسلام، هم حكومت اسلامي و نيروي اجرايي و قضايي است، هم تعهّد و احساس مسئوليت مردم. از اين رو يك تكليف ديني بر دوش همه است، به نام امر به معروف و نهي از منكر، به خصوص در مرحله تذكّر لساني كه نظارت افراد بر عملكرد ديگران و دولت را در بردارد.
امر به معروف و نهي از منكر، دو فريضه واجب است و در كنار نماز و روزه، از فروع دين به شمارمي آيد. خداوند در قرآن مكرّر به آن دستور داده و آثارآن را فرموده است.[1] در روايات، از اين واجب به عنوانِ اَسَمي الفرائض و بالاترين واجب ها ياد شده است. امام باقر(علیه السلام) فرمود: إنّ الأمْرَ بِالمَعروفِ و النّهيَ عَنِ المُنكَرِ سَبيلُ الأنبياءِ و مِنهاجُ الصُّلَحاءِ، فَريضةٌ عَظِیمةٌ بِها تُقامُ الفرائِضُ وَ تأمَنُ المذاهِبُ و تَحِلُّ المكاسِبُ... ؛[2] امر به معروف و نهي از منكر، راه پيامبران و روش صالحان است، واجبي بزرگ است كه واجبات ديگر به وسيله آن برپا مي شود و راه ها ايمن مي گردد و كسب ها و درآمدها حلال مي شود.
پيامبران الهي، پيشتاز عمل به اين تكليف الهي بودند. خداوند يكي از رسالت هاي پيامبر اعظم را امر به معروف و نهي از منكر شمرده است.[3] در سيره اميرمؤمنان و ائمّه ديگر هم انجام اين وظيفه، جايگاه خاصّي دارد. حتّي امام حسين(علیه السلام) قيام جاودانه خود را كه براي مبارزه با ستم و جور و احياي دين و نفي بدعت ها و اجراي احكام قرآن بود، با هدفِ امر به معروف و نهي از منكر معرفي كرد.
در جامعه خداپسند، اين فريضه بايد زنده و اثرگذار باشد و همه نسبت به آن احساس تكليف كنند و بي اعتنا نباشند. در روايات، به كسي كه به اين دو واجب عمل نمي كند و نه قلب، نه زبان و نه با دست و اقدام عملي عكس العملي از خود در مقابل مفاسد و گناهان و بدعت ها از خود نشان نمي دهد، مرده زنده نما و به تعبير حضرت علي(علیه السلام) ميّتُ الأحياء گفته شده است.[4] و آن حضرت، قوام و برپايي دين را در سايه اين دو فريضه دانسته است.[5]
ناگفته نماند كه عمل به اين دو واجب شرعي، شرايطي دارد و براي آن مراحل و مراتب و شيوه هاي خاص بيان شده كه بايد با آن ها آشنا بود و بايد صفات شايسته و لازم برای آمر و ناهي را داشت و خودساخته بود تا به ديگرسازي پرداخت.
جامعه مطلوب آن است كه مردم، با احساس تكليف ديني نسبت به همه كارها نظارت كنند و بي تفاوت نباشند و فرهنگِ به من چه نداشته باشند. اگر اين احساس وظيفه در جامعه كمرنگ شود و هركس به اميد ديگري دست روي دست بگذارد و حرفي نزند و اقدامي نكند، هم مفاسد، دامنگير همه مي شود (آتش كه گرفت، خشك و تر مي سوزد)، هم عذاب الهي همه را در برمي گيرد، گنهكاران را به خاطر گناهشان و ديگران را به خاطر سكوتشان.
پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: إذا رَأى النّاسُ مُنكرَاً فَلَمْ يُغَيِّرُوهُ عَمَّهُمُ اللهُ بِالبَلاء ؛[6] هرگاه مردم منكر و زشتي را ببينند و جلوي آن را نگيرند، كيفر الهي همه را فرا مي گيرد.
تلاش براي گسترش خوبي ها و معروف ها در جامعه و مقابله با بدي ها و مفاسد و ستم ها، بسيار مقدّس است، كاري است كه منجي بشريت حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با قيام جهاني اش اين هدف را درسطح جهاني پياده خواهد كرد و دنيا را اصلاح خواهد نمود.
منتظران او هم بايد درحدّ توان در شعاع تأثيرگذاري خودشان به اين مهم پرداخته و به اين هدف كمك كنند. در دعاي ندبه، از آن حضرت با عنوانِ منتظر براي برطرف كردن كژي ها، اميد براي زدودن ستم، مهيّا براي ريشه كن كردن ستمگران، ذخيره براي تجديد فرائض و سنن و احياگر آيين و شريعت و قرآن و حدود و احكام آن ياد شده است.عصر ظهور، جامعه آرماني همه ما و مستضعفان جهان است.منتظر ظهور هم بايد احساس تعهّد و تكليف كند و بي تفاوت نباشد.
پی نوشت ها:
[1]. از جمله در: آل عمران، آيه104؛ لقمان، آيه17؛ حج، آيه41.
[2]. وسائل الشيعه، ج11، ص359.
[3]. اعراف، آيه157.
[4]. سائل الشيعه، ج11، ص404.
[5]. غرر الحكم، ج4، ص518.
[6]. تفسير تبيان، ج4، ص44.
برگرفته از کتب زندگی مهدوی