مقدمه:
همه ما اين جمله حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را حفظ هستيم که فرمودند: « افضل العبادة انتظار الفرج».[1] همچنين در سخن شريفي از امام علي (عليه السلام) چنين آمده است که: « أفضل العبادة عفّة البطن و الفرج؛[2] برترين عبادت، نگهدارى شكم و ميل جنسي [از محرمات] است». اما آيا عفت ـ که دو مصداق آن بيان شد ـ مصاديق ديگري نيز دارد.
امام علي (عليه السلام) اين سؤال را نيز پاسخ داده و فرمودند: « انّ افضل العفّه الوَرَع».[3] ورع به معني تقواست و به عبارتي، نقطه عالي نيتها و اعمال انسانها محسوب ميشود. اين جمله، يکي از جملاتي است که امام علي (عليه السلام) در نامهاي، به محمد بن ابي بکر نوشتند؛ آن هم زماني که او را به عنوان والي مصر، رهسپار آن ديار کردند. مصر در آن زمان چنان دستخوش دگرگوني شده بود که عليه حکومت مرکزي ايستاده و علم شورش برداشته بود. داستان محمد بن ابي بکر با شهادتش توسط مأموران معاويه در آن خطه، پايان ميپذيرد و مصر سرانجام رسماً از سيطره حکومت به حق اميرالمؤمنين(عليه السلام) خارج و به عنوان تحفه و دستمزد حيلهاي که عمروعاص در صفين به خرج داد (قرآن بر سر نيزه کردن) به او سپرده شد. مصر قبل از شهادت محمدبن ابي بکر، شهادت مالک اشتر را نيز در کارنامه خود داشت. وقتي که مالک به عنوان فرماندار به آنجا رفت به نيرنگ عمروعاص شهيد شد.
سر انجام عدم تقوا و بصیرت
ممکن است تصور کنيد اين مقدمه، قدري طولاني شده است؛ امّا نکته مهم همين جاست! چون در زمان عثمان، مهمترين کساني که به عنوان دادخواهي به مرکز حکومت اسلامي(مدينه) آمدند تا شکايت فرماندار را به عثمان کنند و گشايشي در کارشان حاصل شود، همين اهل مصر و بزرگان آنها بودند. علاوه بر مصريان، بزرگان ساير بلاد اسلامي نيز به مدينه آمده بودند و اجتماع بزرگي در مدينه به راه افتاده بود. عثمان از ترس شورش اين جمعيت فراوان، سپاه شام را به فرماندهي معاويه به مدينه فرا خواند و معاويه هم سپاه را به سمت مدينه حرکت داد؛ ولي هيچ گاه اجازه نداد حتي به نزديکي مدينه برسد! از آن طرف، عثمان، قول برکناري چند فرماندار را به مردم داد و مردم مصر با خوشحالي مدينه را ترک کردند. اما توطئه مروان باعث شد تا مصريان سراسيمه از نيمه راه بازگشته و وارد مدينه شوند و سرانجام پس از محاصرهاي طولاني، با نيرنگ نزديکان عثمان، خليفه سوم کشته شد.
بعد از آن، مردم در مسجد جمع شدند تا با امام علي (عليه السلام) بيعت کنند. مصريان نيز در ميان اين بيعت کنندگان بودند. امام شروط بسياري با مردم در ميان گذاشتند و بزرگان نيز به نيابت از طائفه خود آن را پذيرفتند. اما سختيهاي عمل به پيمان و شرط، آغاز شد و اولين فتنه مسلمين که «جنگ جمل» بود درگرفت. امام خطاب به مسلمانان فرموده بود: « لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ؛ هيچ کس توان برداشتن اين عَلم را ندارد؛ جز کساني که اهل صبر و بصيرت باشند».[4]
اولين نزاع اهل قبله در گرفت و مسلمانان زيادي کشته شدند. اما هنوز خونهاي کشتهشدگان خشک نشده بود که معاويه سر به طغيان گذاشت و خونخواهي عثمان و مؤاخذه شدن دروغين امام علي(عليه السلام) ـ به عنوان عامل قتل ـ را دستآويز جنگي کرد که صفين نام گرفت. در صفين، کارزار طولاني شد؛ تا اين که سرانجام زماني که پيروزي امام علي(عليه السلام) قطعي شده بود، نيرنگ عمروعاص مؤثر افتاد و کساني که بيبصيرت به ميدان وارد شده بودند، قرآن ناطق را نديدند و به تکريم قرآن صامت روي آوردند!
بسيار بودند کساني که تأمل نکردند و بيبصيرت وارد ميداني شدند که جز نابودي و هلاکت، ارمغاني برايشان به همراه نداشت؛
اگر طلحه و زبير تن به تقوا سپرده بودند و عفت پيشه ميکردند و اگر خوارج، بصيرت به خرج ميدادند و امام را وادار به حکميت نميکردند و دست آخر رو در روي او نميايستادند و اگر اهل مصر ـ که انتظار گشايش و فرج واقعي داشتند و برقراري عدالت را ميخواستند ـ به جاي ايستادن در کنار عمروعاص، در کنار سرداران بزرگ امام علي(عليه السلام) ايستاده بودند، نه مصر تجزيه ميشد، نه خوارج کشته ميشدند و مهمتر اينکه بين اهل قبله چنين نزاع و جنگي در نميگرفت.
نتیجه:
اينک ما بايد تاريخ را يکبار ديگر مرور کنيم تا بدانيم اگر به راستي خواستار گشايش هستيم، امر ظهور و فرج، بدون تقوا، صبر، عفت و بصيرت، محقق نخواهد شد.
پینوشتها:
[1]. کمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص287.
[2]. ترجمه غرر(انصاري)، ج1، ص 185.
[3]. : ميزان الحكمه، المحمدي الري شهري، ج، 7 ص، 456.
[4]. نهجالبلاغه، خطبه 173.
پدیدآونده: هدي مقدم