مقدمه:
بي شك امام، عصاره هستي و امير عالم ممكنات است.هر چه در جهان اتفاق مي افتد،بنابر مشيت الهي از طريق امام معصوم (عليه السلام) كه واسطه فيض تكوين وتشريع است؛صورت مي گيرد.امام هم واسطه بين خدا وخلق، و هم وسيله ارتباط انسانها با آفريدگار است.بدون درك تأثير امام در هستي ، نمي توان تفسير صحيحي از آنچه در عالم وجود دارد و اتفاق مي افتد ارائه كرد. بي جهت نيست كه در روايات ،زندگي بدون معرفت امام را به مرگ جاهلي تشبيه كرده اند.پس درك امام هم در اعتقادات ما نقش دارد و هم در اعمال و عبادات و...
از سوي ديگر عبادت بخش جدا ناپذيري از زندگي يك مسلمان را تشكيل مي دهد.در گرو عبادت است كه انسان به مقامات والا دست مي يابد.به خاطر همين تأثير شگرف عبادت در زندگي بشر است كه در دين اسلام ،فرصتهاي ويژه اي براي انجام اين مهم قرار داده شده است.يكي از بهترين و عمومي ترين آنها ماه مبارك رمضان است.ماه عبادت،خود سازي،و تمرين بندگي.ماه رمضان نيز از قاعده ياد شده مستثني نيست؛يعني براي درك كامل چيستي و عظمت اين ماه عزيز و استفاده شايسته و در خور ازآن،بايد امام زمان (عليه السلام) وتأثير و ار تباط ايشان با اين ماه شناخته شود.در گرو شناخت و پي بردن به اين ارتباط است كه آثار وجودي اين ماه به ويژه تقوي الهي ،بر آن مترتب مي شود.و در غير اينصورت عبادات ما بسان گردوي بي مغز خواهد بود.همچنين مي توان ثابت كرد كه ماه رمضان نيز تأثير متقابل خود را نسبت به امام دارد و هر كس بهتر اين ماه را درك كند و از آن بهتراستفاده ببرد، به امام زمان نزديك تر و بهره اش از معرفت او بيشتر است.[1]آنچه در اين نوشته به دنبال آن هستيم ،بررسي وجوه مختلف اين ارتباط تنگاتنگ از لابلاي آيات قرآن ،روايات معصومين(عليهم السلام) و ادعيه وارد شده در اين ماه خواهد بود
امام مهدي و ماه رمضان در قرآن
قرآن راهنماي جامع و هدايت الهي براي سعادت بشر است. بسيار مناسب و به جاست كه در بررسي اين پيوند و ارتباط از قرآن شروع كنيم. چرا كه روح و قله اوج اين ماه شب قدر است و شب قدر ظرف نزول قرآن.وماه رمضان ماه بهار قرآن است.[2]
هر چند اين حجّت صامت الهي به بيان كليات پرداخته وروشش بيان جزئيات نيست،باز هم در لابلاي آيات هدايتگر آن سخن از حجت ناطق يعني امامت به ميان آمده است. موارد زيادي وجود دارد كه با استمداد از مفسرين واقعي قرآن ، به ائمه (عليهم السلام) يا خصوص حضرت حجت (عجل الله تعالي فرجه) تطبيق شده است.يكي از بهترين و متقن ترين ادله قرآني درباره ارتباط امام زمان (عليه السلام) با ماه مبارك رمضان ؛ بلكه اثبات وجود حضرت سوره قدر است.
إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ (1)وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ (2)لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (3)تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ (4)سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (5)
ما آن [قرآن] را در شب قدر نازل كرديم.و تو چه ميداني شب قدر چيست؟!شب قدر بهتر از هزار ماه است.فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براي [تقدير] هر كاري نازل ميشوند .شبي است سرشار از سلامت [و بركت و رحمت] تا طلوع سپيده.
شب قدر و نزول ملائك در هر سال
از آيه هاي«سوره قدر»، به روشني فهميده مي شود، در هر سال شبي هست ، كه از هزار ماه برتر است. در اين شب، فرشتگان به همراه بزرگ خويش روح، كه يا جبرئيل است يا فرشته اي بزرگتر از او به زمين مي آيند، و هر امر و فرمان و تقديري، كه از سوي خدا معين شده است- براي يك سال، تا شب قدر سال آينده- فرود مي آورند.
آنچه از احاديثي كه در تفسير اين سوره و تفسير آيات آغازِ سوره «دُخان»، و مانند آن رسيده است، فهميده مي شود، اين است كه فرشتگان در شب قدر مقدرات يك ساله را به نزد«وليّ مطلق زمان» مي آورند، و بر او عرضه مي دارند و به او تسليم مي كنند.
شب قدر ونزول ملائك وتقديرات بشر بلكه تقدير كل مخلوقات مسأله اي مختص به مكان يا زمان يا شرايط خاصي نيست. از خود قرآن [3] وروايات مأثور از اهل بيت (عليهم السلام) استفاده مي شود كه شب قدر از ابتداي خلقت هستي وجود داشته و تا پايان دنيا نيز ادامه دارد. به عنوان نمونه در اين باره، روايتي از حضرت امام جواد (عليه السلام) وارد شده است:خداوند متعال، شب قدر را، در ابتداي آفرينش دنيا آفريد. همچنين در آن شب، نخستين پيامبر و نخستين وصي را آفريد. در قضاي الهي چنان گذشت كه در هر سال شبي باشد، كه در آن شب، تفصيل امور و مقدرات يكساله فرود آيد...
بي شك پيامبران با شب قدر در ارتباط بوده اند. پس از پيامبران نيز، بايد حجت خدا وجود داشته باشد. زيرا زمين از نخستين روز خلقت خود تا آخر فناي دنيا، بي حجت نخواهد بود. خداوند، در شب قدر، مقدّرات را به نزد آن كس كه اراده فرموده است(وصي و حُجَّت) فرو مي فرستد. به خدا سوگند، روح و ملائكه در شب قدر، بر آدم نازل شدند، و مقدّرات امور را نزد او آوردند. و حضرتِ آدم درنگذشت مگر اينكه براي خود وصي و جانشين تعيين كرد. همه پيامبراني كه پس از آدم آمدند نيز، بر هر كدام، در شب قدر، امر خداوند نازل ميگشت. و هر پيامبري، اين مرتبت را، به وصّي خويش مي سپرد...
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (عليه السلام) قَالَ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ جَلَّ ذِكْرُهُ لَيْلَةَ الْقَدْرِ أَوَّلَ مَا خَلَقَ الدُّنْيَا وَ لَقَدْ خَلَقَ فِيهَا أَوَّلَ نَبِيٍّ يَكُونُ وَ أَوَّلَ وَصِيٍّ يَكُونُ وَ لَقَدْ قَضَى أَنْ يَكُونَ فِي كُلِّ سَنَةٍ لَيْلَةٌ يَهْبِطُ فِيهَا بِتَفْسِيرِ الْأُمُورِ إِلَى مِثْلِهَا مِنَ السَّنَةِ الْمُقْبِلَةِ مَنْ جَحَدَ ذَلِكَ فَقَدْ رَدَّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَهُ لِأَنَّهُ لَا يَقُومُ الْأَنْبِيَاءُ وَ الرُّسُلُ وَ الْمُحَدَّثُونَ إِلَّا أَنْ تَكُونَ عَلَيْهِمْ حُجَّةٌ بِمَا يَأْتِيهِمْ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ مَعَ الْحُجَّةِ الَّتِي يَأْتِيهِمْ بِهَا جَبْرَئِيلُ ع قُلْتُ وَ الْمُحَدَّثُونَ أَيْضاً يَأْتِيهِمْ جَبْرَئِيلُ أَوْ غَيْرُهُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ ع قَالَ أَمَّا الْأَنْبِيَاءُ وَ الرُّسُلُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ فَلَا شَكَّ وَ لَا بُدَّ لِمَنْ سِوَاهُمْ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ خُلِقَتْ فِيهِ الْأَرْضُ إِلَى آخِرِ فَنَاءِ الدُّنْيَا أَنْ تَكُونَ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ حُجَّةٌ يَنْزِلُ ذَلِكَ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ إِلَى مَنْ أَحَبَّ مِنْ عِبَادِهِ وَ ايْمُ اللَّهِ لَقَدْ نَزَلَ الرُّوحُ وَ الْمَلَائِكَةُ بِالْأَمْرِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ عَلَى آدَمَ وَ ايْمُ اللَّهِ مَا مَاتَ آدَمُ إِلَّا وَ لَهُ وَصِيٌّ وَ كُلُّ مَنْ بَعْدَ آدَمَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ قَدْ أَتَاهُ الْأَمْرُ فِيهَا وَ وَضَعَ لِوَصِيِّهِ مِنْ بَعْدِهِ وَ ايْمُ اللَّهِ إِنْ كَانَ النَّبِيُّ لَيُؤْمَرُ فِيمَا يَأْتِيهِ مِنَ الْأَمْرِ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ مِنْ آدَمَ إِلَى مُحَمَّدٍ ص أَنْ أَوْصِ إِلَى فُلَانٍ وَ لَقَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كِتَابِهِ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ مِنْ بَعْدِ مُحَمَّدٍ (صلي الله عليه و آله وسلم ) خَاصَّةً وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِكَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ إِلَى قَوْلِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ يَقُولُ أَسْتَخْلِفُكُمْ لِعِلْمِي وَ دِينِي وَ عِبَادَتِي بَعْدَ نَبِيِّكُمْ كَمَا اسْتَخْلَفَ وُصَاةَ آدَمَ مِنْ بَعْدِهِ حَتَّى يَبْعَثَ النَّبِيَّ الَّذِي يَلِيهِ يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً يَقُولُ يَعْبُدُونَنِي بِإِيمَانٍ لَا نَبِيَّ بَعْدَ مُحَمَّدٍ ص فَمَنْ قَالَ غَيْرَ ذَلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ فَقَدْ مَكَّنَ وُلَاةَ الْأَمْرِ بَعْدَ مُحَمَّدٍ بِالْعِلْمِ وَ نَحْنُ هُمْ فَاسْأَلُونَا فَإِنْ صَدَقْنَاكُمْ فَأَقِرُّوا وَ مَا أَنْتُمْ بِفَاعِلِينَ أَمَّا عِلْمُنَا فَظَاهِرٌ وَ أَمَّا إِبَّانُ أَجَلِنَا الَّذِي يَظْهَرُ فِيهِ الدِّينُ مِنَّا حَتَّى لَا يَكُونَ بَيْنَ النَّاسِ اخْتِلَافٌ فَإِنَّ لَهُ أَجَلًا مِنْ مَمَرِّ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ إِذَا أَتَى ظَهَرَ وَ كَانَ الْأَمْرُ وَاحِداً وَ ايْمُ اللَّهِ لَقَدْ قُضِيَ الْأَمْرُ أَنْ لَا يَكُونَ بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ اخْتِلَافٌ وَ لِذَلِكَ جَعَلَهُمْ شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ لِيَشْهَدَ مُحَمَّدٌ ص عَلَيْنَا وَ لِنَشْهَدَ عَلَى شِيعَتِنَا وَ لِتَشْهَدَ شِيعَتُنَا عَلَى النَّاسِ أَبَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَكُونَ فِي حُكْمِهِ اخْتِلَافٌ أَوْ بَيْنَ أَهْلِ عِلْمِهِ تَنَاقُضٌ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَضْلُ إِيمَانِ الْمُؤْمِنِ بِجُمْلَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ وَ بِتَفْسِيرِهَا عَلَى مَنْ لَيْسَ مِثْلَهُ فِي الْإِيمَانِ بِهَا كَفَضْلِ الْإِنْسَانِ عَلَى الْبَهَائِمِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيَدْفَعُ بِالْمُؤْمِنِينَ بِهَا عَنِ الْجَاحِدِينَ لَهَا فِي الدُّنْيَا لِكَمَالِ عَذَابِ الْآخِرَةِ لِمَنْ عَلِمَ أَنَّهُ لَا يَتُوبُ مِنْهُمْ مَا يَدْفَعُ بِالْمُجَاهِدِينَ عَنِ الْقَاعِدِينَ وَ لَا أَعْلَمُ أَنَّ فِي هَذَا الزَّمَانِ جِهَاداً إِلَّا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ وَ الْجِوَارَ [4]
ابوذر(رضياللهعنه) نيز ميگويد: از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) سؤال كردم آيا ليلة القدر اختصاص به عصر انبيا دارد و پس از آنان از بين ميرود يا ادامه دارد؟ حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: تا روز قيامت باقي است. وَ رُوِيَ عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ شَيْءٌ يَكُونُ عَلَى عَهْدِ الْأَنْبِيَاءِ يَنْزِلُ فِيهَا عَلَيْهِمْ الْأَمْرُ فَإِذَا مَضَوْا رُفِعَتْ قَالَ لَا بَلْ هِيَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ [5]
در برخي از احاديث آمده است كه راوي به امام جعفر صادق (عليه السلام) مي گويد: درباره شب قدر، به من اطلاعاتي بدهيد! آيا اين شب، فقط در روزگاران گذشته بوده است [و اكنون ديگر نيست]، يا اينكه شب قدر، در هر سال، هست؟ امام مي فرمايد: اگر شب قدر بر داشته شود، قرآن نيز بر داشته مي شود. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ السَّيَّارِيِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ قَالَ حَدَّثَنِي يَعْقُوبُ قَالَ سَمِعْتُ رَجُلًا يَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ فَقَالَ أَخْبِرْنِي عَنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ كَانَتْ أَوْ تَكُونُ فِي كُلِّ عَامٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَوْ رُفِعَتْ لَيْلَةُ الْقَدْرِ لَرُفِعَ الْقُرْآنُ [6]
دقت در مطالب فوق و موارد مشابه،شكي باقي نمي گذارد كه شب قدر همه ساله تكرار مي شود و ملائك در آن شب براي انجام امور و مقدرات يكساله نازل مي شوند.
سوره قدر، سوره اثبات تداوم امامت
از جمله مطالبي كه از لابلاي آيات اين سوره وبا توجه به روايات اهل بيت (عليه السلام) استفاده مي شود؛ دلالت اين آيات بر وجود وحضور امام در هستي در تمامي زمانهاست. هنگامي كه به اين نتيجه مي رسيم كه «شب قدر» در هر سال هست، بايد توجه كنيم كه پس «صاحبِ شب قدر» نيز بايد هميشه وجود داشته باشد- چنانكه در احاديث آمده است - وگرنه فرشتگان بر چه كسي فرود مي آيند؟ و كتابِ تقدير را نزد چه كسي مي گشايند؟ و مجاري امور را، به اذن خدا، به چه كسي مي سپارند؟
پس چنانكه «قرآن كريم» تا قيام قيامت هست و «حُجَّت» است، صاحب شب قدر نيز همواره هست و او همان «حجّت» است. و پس از رحلت پيامبرِ اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) اين مقام، از آنِ جانشينان پيامبر است. و همين دو واقعيت بزرگ است(يعني: وجود شبِ قدر در هر سال، و وجود صاحبِ شب قدر در هر عصر)، كه امام علي بن ابيطالب (عليه السلام) از آنها، اينچنين ياد مي كند: شب قدر، در هر سال هست. در اين شب امور همه سال(و تقديرها و سرنوشتها) فرو فرستاده مي شود. پس از درگذشت پيامبر«ص» نيز، اين شب، صاحباني دارد.[راوي مي گويد]پرسيدم:آنان چه كساني هستند؟ حضرت فرمودند:من و يازده امام از نسل من...
إِنَّ لَيْلَةَ الْقَدْرِ فِي كُلِّ سَنَةٍ وَ إِنَّهُ يَنْزِلُ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ أَمْرُ السَّنَةِ وَ إِنَّ لِذَلِكَ الْأَمْرِ وُلَاةً بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقُلْتَ مَنْ هُمْ فَقَالَ أَنَا وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبِي أَئِمَّةٌ مُحَدَّثُونَ ... [7] استدلال به اين سوره به قدري محكم واستواروداراي پشتوانه عقلي ومنطقي است كه ائمه (عليهم السلام) به شيعيان خود دستور داده اند در مقام احتجاج بر امامت به اين آيات(وهمچنين آيات ابتدايي سوره دخان)استناد نمايند.
امام باقر (عليه السلام) مي فرمايند: اي شيعيان با سوره مباركه قدر [بر امامت ما] احتجاج كنيد و بدانيد كه در بحث و استدلال پيروز ميشويد؛ چون پس از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) حجّت خدا بر خلق او همين سوره است. اين سوره سَروَر دين و بزرگترين دليل مذهب شما و نهايت دانش ماست؛... .
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (عليه السلام) قَالَ يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ خَاصِمُوا بِسُورَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ تَفْلُجُوا فَوَ اللَّهِ إِنَّهَا لَحُجَّةُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلي الله عليه و آله) وَ إِنَّهَا لَسَيِّدَةُ دِينِكُمْ وَ إِنَّهَا لَغَايَةُ عِلْمِنَا يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ خَاصِمُوا ب«حم وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ » فَإِنَّهَا لِوُلَاةِ الْأَمْرِ خَاصَّةً بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلي الله عليه و آله) [8]
نحوهي استدلال را اينگونه آموختهاند كه به منكران امامت ما بگوييد: آيا با رحلت نبي اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)شب قدر هم از بين رفت يا باقي است؟ قطعاً بايد بگويند باقي است چون "تنزل" فعل مضارع است و دلالت بر استمرار ميكند.[9]
بعد از آن بگوييد: اگر هر سال شب قدر دارد و ملائكه در آن نازل ميشوند و اسرار سالانه: "من كل أمر" را با خود ميآورند، اولا ً، بر چه كسي نازل ميشوند؟ ثانياً، چرا اين اسرار را ميآورند؟ آيا ميآورند كه به كسي بدهند يا ميآورند كه برگردانند؟ اگر ميآورند كه برگردانند، چرا آوردند و چرا نازل شدند؟ و اگر ميآورند كه به كسي بدهند آن فرد كيست؟ ناچار بايد بگويند انسان كامل هر عصري كه وليّ آن عصر است محل نزول ملائكه و ميزبان آنان است و ملائكه، اسرار سالانه را ميآورند تا به او بدهند.
نزول ملائكه در شب قدر و شرفيابيشان به حضور امام معصوم (عليهالسلام) آن قدر زياد است كه در روايتي از امام باقر(عليهالسلام) آمده است: "تمام ملائكه در شب قدر به دور ما طواف ميكنند.
عن أبي جعفر (عليه السلام) قال: ياأبا المهاجر لا تخفي علينا ليلة القدر، إنّ الملائكة يطوفون بنا فيها.[10]امام موسي كاظم (عليه السلام) نيز مي فرمايند: ملائكهي ارضي براي انجام تمام مأموريتهايي كه به آنها محوّل ميشود ابتدا خدمت امام معصوم هر عصر ميروند و مأموريت خود را بر او عرضه ميكنند. ما من مَلَكٍ يهْبطه الله فى أمر ما يهْبطه إلاّ بدأ بالإمام فعرض ذلك عليه وإنّ مختلف الملائكة من عند الله تبارك وتعالي إلي صاحب هذا الأمر. [11]
با توجه به آنچه گذشت قلب مطهر امام زمان هر عصري ـ كه انسان كامل و كاملترين انسان عصر خويش است ـ محل نزول و فرود فرشتگان الهي است و او ميزبان تمام آنهاست. بنابر اين، در اين عصر كه ما در آن زندگي ميكنيم سكان هدايت انسانها و ادارهي نظام آفرينش به دست حضرت بقية الله، صاحب العصر والزمان (عجل اللهتعاليفرجه) سپرده شده، ميزباني ملائكه نيز به عهدهي وي است.
بسيار جالب توجه است كه عالمان اهل سنت نيز، در مواردي همراهي قرآن با امامت را بصراحت گفته اند. از جمله در شرح«حديث ثِقْلَين». حديثِ ثِقلَين، حديث مشهور و متواتري است، كه صدها مدركِ سُنّي و شيعي آن را نقل كرده اند، و يكي از مسلمترين حقايق اسلامي و احاديث نبوي است. پيامبر اكرم، دراين حديث شريف، مي فرمايد: وَ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ الْآخَرِ كِتَابَ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَزَالَا جَمِيعاً حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا ..[12]
من، در ميان شما امت، دو شيء گرانقدر مي گذارم و مي روم، تا هنگامي كه به آن هر دو چنگ زنيد(و از هر دو با هم و در كنار هم پيروي كنيد)، گمراه نخواهيد شد. يكي از اين دو، از ديگري عظيمتر است. اين دو، كتاب خداست و عترت من(ائمّه طاهرين (عليه السلام)درباره اين حديث، عالمان و محققان اهل سست، بياناتِ بسيار مهمي دارند. به عنوان نمونه محدث معروف، ابن حَجَر هَيتَمي مكّي شافعي، مي گويد: وَفي اَحاديثِ الحَثِّ عَلَي التَّمَسُّكِ بِاهلِ البَيت، اِشارَةٌ اِلي عَدَمِ انْقِطاعٍ مُتَأَهِّلٍ مِنهُم لِلتَّمَسُّكِ بِهِ، اِلي يومِ القِيامَة، كَما اَنَّ الكِتابَ العَزيزَ كَذلكَ، وَ بِهذا كانُوا اَماناُ لِاَهْلِ الاَرض... [13]
احاديثي كه از پيامبر رسيده است و در آنها تأكيد شده است بر پيروي از خاندان پيامبر و چنگ زدن به هدايت آنان، مي فهماند كه هميشه، تا قيام قيامت، كسي از خاندان پيامبر وجود دارد كه شايسته رهبري و هدايت است، چنانكه قرآن نيز تا به قيامت راهبر و هادي است. و براي همين(كه هميشه كسي از ايشان در جهان هست)، آنان سبب ايمني و بقايند براي اهل زمين...
در نتيجه حديث عظيم ثِقْلين، بجز اثبات اصل«امامت»، تداوم امامت را نيز اثبات مي كند. اين حديث نبوي مسلّم، همانگونه كه به ما مي گويد، هدايت با دو ركن تحقق مي يابد: قرآن و امام، همانگونه نيز تداوم بقاي امام و امامت را- چونان تداوم و بقاي قرآن- اثبات مي كند.
چند روايت ديگر براي نمونه: عن أبي جعفر وأبي عبداللَّه وأبي الحسن (عليهم السلام): «حم والكتابِ المُبِين إنّا أنزَلناه» يعني القرآن «في لَيلَةٍ مُبارَكة إنّا كُنّا مُنذِرِين» وهي ليلة القدر أنزل اللَّه القرآن فيها إلي البيت المعمور جملة واحدة، ثمّ نزل من البيت المعمور علي النبيّ(صلي الله عليه وآله) في طول ثلاث وعشرين سنة «فيها يُفرَق كُلُّ أمرٍ حَكيم» يعني في ليلة القدر «كلُّ أمرٍ حَكيم» أي يقدّر اللَّه كلّ أمر من الحقّ ومن الباطل وما يكون في تلك السنة، وله فيها البداء والمشيئة يقدم ما يشاء ويؤخّر ما يشاء من الآجال والأرزاق والبلايا والأعراض والأمراض ويزيد فيها ما يشاء وينقص ما يشاء ويلقيه رسول اللَّه (صلي الله عليه وآله) إلي أمير المؤمنين (عليه السلام)، ويلقيه أمير المؤمنين إلي الأئمّة (عليهم السلام) حتّي ينتهي ذلك إلي صاحب الزمان (عليه السلام)، ويشرط له ما فيه البداء والمشيئة والتقديم والتأخير.[14]
راوي مي گويد از امام صادق (عليهالسلام) شنيدم كه آن حضرت مي فرمود: پدرم امام باقر (عليهالسلام) به من فرمود: "حضرت علي بن ابيطالب در حاليكه حسن و حسين (عليهالسلام) در نزدش بودند. سورهي قدر را خواند. حسين (عليهالسلام) به آن جناب عرضه داشت. اي پدر: گويي از دهان شما شيريني ديگري دارد. امير المومنين (عليهالسلام) به او فرمود: اي فرزند من و اي فرزند رسول خدا. همانا من در اين سوره مي دانم آنچه را كه تو نميداني.زماني كه اين سوره نازل شد. جدت رسول خدا در پي من فرستاد. پس آن را بر من خواند. سپس بر شانه راست من زد و فرمود: اي برادر و جانشين و سرپرست من بر امتم بعد از من. و اي جنگ دشمنان من تا روزي كه برانگيخته شوند.
اين سوره براي توست بعد از من و براي فرزندانت بعد از تو. همانا برادرم جبرئيل كه از فرشتگان است. حوادث و كارهاي امت مرا در سالشان را به اطلاع من رسانيد.به خداوند سوگند همانا اين مسئله اطلاع دادن از حوادث و امور براي تو نيز خواهد بود. همچون خبر گرفتن نبوت. و براي آن نور درخشاني است در دل تو و دلهاي اوصياي تو تا طلوع فجر حضرت قائم (عليهالسلام). عن أبي يحيي الصنعانيّ، عن أبي عبداللَّه(عليه السلام)، قال: سمعته يقول: قال لي أبي محمّد (عليه السلام): قرأ عليّ بن أبي طالبعليه السلام «إنّا أَنزَلنَاه فِي لَيلَةِ الْقَدر» وعنده الحسن والحسين عليهما السلام، فقال له الحسين: ياأبتاه كأنّ بها من فيكَ حلاوة، فقال له: يابن رسول اللَّه وابني، إنّي أعلم فيها ما لا تعلم، انّها لمّا اُنزلت بعث إليّ جدّك رسولاللَّه صلي الله عليه وآله فقرأها عليّ، ثمّ ضرب علي كتفي الأيمن وقال: ياأخي ووصيّي ووليّي علي اُمّتي بعدي وحرب أعدائي إلي يوم يبعثون، هذه السورة لك من بعدي ولولدك من بعدك، إنّ جبرئيل أخي عليه السلام من الملائكة أحدث إليّ أحداث اُمّتي في سنتها، واللَّه وإنّه ليحدث ذلك إليك كأحداث النبوّة، ولها نور ساطع في قلبك وقلوب أوصيائك إلي مطلع فجر القائمعليه السلام. [15]
علاقه مندان براي بررسي بيشترمي توانند به كتاب"الامام المهدي في القرآن و السنه" خصوصا ذيل سوره هاي بقره و دخان مراجعه نمايند.نويسنده محترم كتاب آقاي سعيد أبو معاش بعد از بررسي روايات ذيل سوره قدر اينگونه نتيجه گيري مي كنندأولاً: اتّفق علماء القرآن والمفسِّرون قاطبة أنّ الآية: «لَيلَةُ القَدر خَيرٌ مِن ألفِ شَهرٍ - تَنَزَّلُ المَلائِكَةُ و الرُّوحُ فِيها بإذنِ رَبِّهم مِن كُلِّ أمرٍ» غير منسوخة، وأنّ حكمها جارٍ مع دوام القرآن إلي يوم القيامة.ثانياً: اتّفق علماء التفسير والمحدِّثون كافة في تفسير الآية: أنّ الملائكة والروح كانت تنزل علي النبيّ(صلي الله عليه وآله) بمقدّرات العالم كلّه من خير أو شر، أو حياة وممات، أو يُسر وعسر، ومن كلّ أمرٍ في ليلة القدر من كلّ سنة، ولذا كان النبيّصلي الله عليه وآله يأمر المسلمين باحياء ليالي القدر بالصلاة والدعاء والتضرّع إلي اللَّه عزّ وجل.ثالثاً: تواترت الأخبار عن أئمّتنا الأطهار وخلفاء رسول اللَّه صلي الله عليه وآله الإثني عشر، في صحاحنا أنّ الملائكة والروح تتنزّل عليهم بعد وفاة النبيّ (صلي الله عليه وآله) في كلّ عام، فبعد النبيّصلي الله عليه وآله تنزّلت علي وصيّه وخليفته من بعده إمام الحقّ، وقائد الخلق أميرالمؤمنين عليّ بن أبي طالب (عليه السلام)، ومن بعده علي وصيِّه بالحقّ الإمام الحسن بن عليّ السبط (عليه السلام)، ومن بعده علي أخيه إمام الحقّ الحسين بن عليّ الشهيد (عليه السلام)، ومن بعده علي وصيّه زين العابدين وسيِّد الساجدين إمام الحقّ عليّ بن الحسين (عليه السلام)، ومن بعده علي وصيِّه إمام الحقّ محمّد بن عليّ الباقر عليه السلام، ومن بعده علي وصيّه إمام الحقّ جعفر بن محمّد الصادق (عليه السلام)، ومن بعده علي وصيّه إمام الحقّ موسي بن جعفر الكاظم (عليه السلام، ومن بعده علي وصيِّه إمام الحقّ عليّ بن موسي الرضا عليه السلام)، ومن بعده علي وصيّه إمام الحقّ محمّد بن عليّ الجواد عليه السلام ومن بعده علي وصيِّه إمام الحقّ عليّ بن محمّد الهادي (عليه السلام)، ومن بعده علي وصيِّه إمام الحقّ الحسن بن عليّ العسكريّ (عليه السلام)، ومن بعده علي وصيِّه الخلف الصالح الإمام المنتظر الحجّة بن الحسن المهدي صاحب الزمان (عليه السلام) أرواحنا له الفداء.إنّ ثبوت حكم ليلة القدر جار مع بقاء القرآن المجيد وأنّها غير منسوخة، وقد أخبر أئمّة أهل البيت الصادقون أنّ الملائكة والروح تتنزّل عليهم في كلّ عام منذ وفاة رسولاللَّه (صلي الله عليه وآله) وحتّي الآن، ولم يزعم أحد من المخالفين مطلقاً بنزول الملائكة والروح عليه في ليلة القدر.[16] اولا: مفسرين و عالمان علوم قرآني، اتفاق نظر دارند كه آيات سوره قدر، منسوخ نشده و تا زمان دوام قرآن يعني قيامت محتواي اين آيات نيز در كنار قرآن ادمه دارد.ثانيا: مفسرين و محدثين همگي اتفاق دارند كه ملائكه و روح در شب قدر هر سال بر پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم )نازل شده و مقدرات عالم اعم از خير وشر،زندگي و مرگ،سختي ها و آساني ها وهمه امور ديگر را بر ايشان عرضه مي كردند.به همين علت بود كه پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم )به مسلمانان دستور مي دادند تا شبهاي قدر را به إحياء و تضرع و دعا و نماز سپري كنند. ثالثا: در كتب صحيح حديثي ما،روايات متواتري از اهل بيت (عليهم السلام) رسيده است كه در آن فرموده اند: بعد از وفات پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم )ملائكه بر وصي و خليفه ايشان امام حق و رهبر مردم يعني أميرالمومنين علي (عليه السلام) نازل گشته و بعد از ايشان بر امام حسن (عليه السلام) و......... ودر نهايت بعد از شهادت امام حسن عسكري(عليه السلام) بر وصي او، امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه) نازل مي شوند.
خلاصه آنكه حكم شب قدر (نزول قرآن) همراه قرآن دائمي است و نسخ نشده است.ائمه (عليهم السلام) فرموده اند كه ملائكه و روح بعد از وفات نبي، هر سال تا به الآن بر آنها نازل مي شوند.وهيچ كسي هم از هيچ يك از ساير فرق اسلامي نزول ملائكه بر خود را ادعا نكرده است.
شب قدر و دعا براي امام زمان (عليه السلام)
يكي ديگر از نكاتي كه ارتباط بين امام زمان (عليه السلام) و شب قدر را بيشتر تبيين مي كند ،دعاهاي وارده در اين شب است. مهمترين شبها ، مهمترين و برترين دعاها را مي طلبد.شب قدر شبي است كه تقديرات يكسال انسان رقم زده مي شود و ملائكه آن مقدّرات را بر امام زمان (عليه السلام) عرضه مي كنند لذا با دعا براي حضرت حجت بن الحسن (عليه السلام) خود را مشمول دعا آن حضرت قرار مي دهيم چرا كه آن امام مهربان هر كس كه ايشان را دعا كند مورد لطف خود قرار داده او را دعا مي فرمايند و پر واضح است كه اگر كسي در شب قدر مورد دعاي حضرت قرار گيرد مقدرات نيك و خوبي براي او رقم زده خواهد شد. لذا در روايات وارد شده است كه شب قدر يكي از مناسب ترين اوقات جهت دعا براي حضرت مهدي (عليه السلام) مي باشد .
- ورود دعاي سلامتي امام زمان (عليه السلام) در يكي از ليالي قدر ، خصوصا شبي كه احتمال قدر بودن آن بيشتر است:مكرر مى كنى در شب بيست و سوم از ماه رمضان اين دعا را در حال سجود و قيام و قعود و بر هر حالى كه هستى در تمام ماه و هر چه ممكنت شود و هر زمانى كه حاضر شود تو را يعنى يادت آيد اين دعا در روزگار حياتت مىگوئى بعد از ستايش كردن حق تعالى به بزرگوارى و فرستادن صلوات بر پيغمبر (صلى الله عليه و آله): اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ.....
عَنِ الصَّادِقِينَ (عليه السلام) قَالَ قَالَ وَ كَرِّرْ فِي لَيْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ هَذَا الدُّعَاءَ سَاجِداً وَ قَائِماً وَ قَاعِداً وَ عَلَىكُلِّ حَالٍ وَ فِي الشَّهْرِ كُلِّهِ وَ كَيْفَ أَمْكَنَكَ وَ مَتَى حَضَرَكَ مِنْ دَهْرِكَ تَقُولُ بَعْدَ تَمْجِيدِ اللَّهِ تَعَالَى وَ الصَّلَاةِ عَلَى النَّبِيِّ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ " اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَكِّنَهُ فِيهَا طَوِيلًا... [17]
همچنين دعاي ديگري كه خواندن آن در شب قدر مستحب مي باشد بدين شرح است: اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى اللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ الْقَدِيمُ وَ الْآخِرُ الدَّائِمُ وَ الرَّبُّ الْخَالِقُ وَ الدَّيَّانُ يَوْمَ الدِّينِ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ بِلَا مُغَالَبَةٍ وَ تُعْطِي مَنْ تَشَاءُ بِلَا مَنٍّ وَ تَمْنَعُ مَا تَشَاءُ بِلَا ظُلْمٍ وَ تُدَاوِلُ الْأَيَّامَ بَيْنَ النَّاسِ يَرْكَبُونَ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ أَسْأَلُكَ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ الْعِزَّةِ الَّتِي لَا تُرَامُ وَ أَسْأَلُكَ يَا اللَّهُ وَ أَسْأَلُكَ يَا رَحْمَانُ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ فَرَجَنَا بِفَرَجِهِمْ وَ .... الحديث.[18]
شب قدر در ادبيات فارسي
شب قدر شبي است كه بايد به اميدِ وصل و ديدار بيدار نشست، و از جامِ طَهورِ«سَلام»، تا«مطلعِ فجر»، سرمست بود.
شاعرِ حافظِ قرآن، با الهام گرفتن از قرآن، آن را«شب وصل» مي نامد، و نامه هجران را، در آن شب، طي شده و پايان يافته مي خواند، شبي كه بايد در عاشقي ثابت قدم بود: در طلب كوشيد، و بيدار ماند، و ديدار جست، و احيا گرفت، و به نيايش پرداخت كار خير كرد، و صالحات به جا آورد. به قول خواجه شيراز:
شب وصل است و طي شد نامه هَجر سـلامٌ فيه حتــي مطلـع الفَجـــر
دلا در عاشـقي ثابــت قـدم بـاش كـه در ايـن ره نبـاشد كار بـي اجـ
بــــرآ اي صــبح روشـندل خدا را! كه بس تاريك مي بينم شب هَجر
دلـم رفت و نــديـدم روي دلــدار فغان از اين تطاوُل آه از اين زجر[19]
نتیجه:
خلاصه آنكه حكم شب قدر (نزول قرآن) همراه قرآن دائمي است و نسخ نشده است.ائمه (عليهم السلام) فرموده اند كه ملائكه و روح بعد از وفات نبي، هر سال تا به الآن بر آنها نازل مي شوند.وهيچ كسي هم از هيچ يك از ساير فرق اسلامي نزول ملائكه بر خود را ادعا نكرده است
پی نوشت ها :
[1]. الغيبةللنعماني ص : 200
[2]. الكافي ج2ص630
[3].سوره دخان آيات شريفه3،4و5
[4]. الكافي ج 1 ص 250
[5]. بحار ج25 ص 97 باب3
[6]. الكافي ج 4 ص158ح 7
[7]. الكافي ج1 ص247ح2
[8]. الكافي، ج1، ص249، ح6
[9] .خورشيد مغرب ص131به نقل از «كشف الاسرار»ج10ص559
[10]. الامام المهدي في القرآن و السنه ح851
[11] .بحار، ج45، ص223.
[12] .كمال الدين ج 1 ص238 البته اين روايت با تعابير مشابه،در كتب فريقين فراوان ديده مي شود.
[13] .خورشيد مغرب ص134 نقل عبارت ابن حجر از عبقات الانوار
[14]. الامام المهدي في القرآن و السنه ح850
[15]. الامام المهدي في القرآن و السنه ح 1063
[16] .الامام المهدي في القرآن و السنه ص548
[17]. تهذيبالأحكام ج : 3 ص : 102ح 37
[18]. بحارالانوار ج95 ص24 باب 10
[19] .خورشيد مغرب ص128 به نقل از ديوان حافظ-علامه قزويني- غزل