logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
سياست‌هاي مهدوي در عصر ظهور در ادعیه و زیارت

 مقدمه:

 امام در نظام آفرينش، فرا‌تر از يک باور است وهمان گونه که در اين قسمت از پژوهش بررسي شد، امام شخصيتي کارکرد گرا در حوزه آثار تشريعي وتکويني دارد. در زمان غيبت، حفظ نظام آفرينش از جمله بارزترين آثار تکويني امام است ودر عصر ظهور با بر پايي حکومت، به تحقق اهداف نظام آفرينش معني مي‌بخشد وآن را به صورت کامل در سطحي جهاني به اجرا در خواهد آورد وجامعه از رشد وتکامل بهره مند خواهد شد وتحت تعاليم کتاب و سنت، ظلم وستم را ريشه کن وعدل وداد را در جامعه بر پا مي‌دارد.

اول: سياست‌هاي سياسي ـ اجتماعي

1.تشکيل دولت

 تشکيل دولت، روي‌داد بسيار مهم دوران ظهور امام دوازدهم است. اين امر موجب پديد آمدن آرمان شهر مهدوي وگسترش قسط وعدالت مي‌گردد؛ مدينه فاضله‌اي كه تداعي بخش حضور انبياء و اولياء در منزل‌گاه تاريخ است و با حضور حضرت مهدي و ظهور او، بار ديگر بازآفريني مي‌شود و جامعه‌اي ولايت مدار و حق گرا، دستاورد آن خواهد بود، تفاوت اين دوران با دوران گذشته، تشكيل ساختار رسمي حكومت الهي اسلامي به امامت امام معصوم وتحقق کامل اهداف نظام آفرينش است، چرا که روش و منش امامت با ساختاري متفاوت از گذشته خواهد بود وبه صورت رسمي حکومت تشکيل خواهد داد. در اين ساختار، در رأس هرم قدرت، امام قرار مي‌گيرد و هدف دولت عزت و كمال مسلمين و عبوديت خداوند متعال است. در دعاي افتتاح به جهت اشاره به اين مطلب آمده است: «اللهم انا نرغب اليك في دولة كريمة تعز بها الاسلام و اهله»[1].

 تمام دولت‌ها در طول حيات سياسي خود، سياست‌هايي را در نظر گرفته‌اند و با توجه به آنها، كار ويژه‌ها و ساختار حكومت را تعريف و ترسيم كرده اند؛ دولت امام دوازدهم نيز سياست هايي دارد كه در سايه آنها هندسه حكومت عدل الهي را بنا مي‌نهد؛ از جمله سياست خاصي كه از ويژگي‌هاي دولت مهدي( به شمار مي‌آيد، تكريم حق‌مداران است؛ توصيف دولت با صفت «كريمة»[2] حاكي از توجه ويژه حكومت امام دوازدهم به شخصيت و قابليت و لياقت انسان در عصر ظهور است. از اين رو ميل و رغبت مردم به دولت مهدي به برقراري رابطه قدرت و سياست کمک مي‌نمايد؛ چرا که در اين حكومت، تلاش مي‌شود تا مردم مورد حمايت و تکريم قرار گيرند. بنابراين حكومت حضرتش فراتر از سياست مردم سالاري و شايسته سالاري، سياست كرامت پيشه و حق سالار را در پيش خواهد گرفت و بشر با ميل و رغبت خويش، جوياي كرامت نفس خويش در دولت کريمه مهدوي مي‌شود. و به همين لحاظ انسان كريم در پي دولت كريمه خواهد بود و اجازه نخواهد داد غير كريم بر او حكومت كند.

 در اين قسمت از پژوهش به سياست‌هاي دولت مهدوي اشاره مي‌شود.

 سياستهاي دولت مهدي

الف) اظهار دين

 مجموعه هستي از آغاز خلقت تا فرجام آن، هدف مند آفريده شده است. رسيدن به هدف متعالي آن، زير ساخت و بستر مناسب لازم دارد؛ در اين خصوص مي‌توان به حضور فعال انبياء و اولياء اشاره کرد كه با شهامت و رشادت و استقامت كوشيدند تا دين مبين الهي را اظهار كنند و به رغم ستيزش و چالشهاي بسيار از ناحيه كافران و مشركان، به رسالت خويش عمل نمايند. خداوند متعال در قرآن مي‌فرمايد: (هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ)؛[3] خداوند متعال رسول هدایتگرش را با دینی به حق فرستاد تا دین او را بر سایر ادیان ظاهر و فراگیر نماید؛ هر چند برای مشرکان خوشایند نباشد.در ادعيه و زيارات وارده مهدوي نيز به جهت اشاره به اين حقيقت آمده است: «اللهم اظهر به دينك و سنة نبيك حتي لايستخفي بشئ من الحق مخافة احد من الخلق».[4] طلب اظهار دين از زبان امام، کنايه از تحقق آن توسط امام عصر است.

 در زيارتي که براي زيارت هر يک از ائمه وارد شده است؛ آمده است:واجعل به صداء الجور عن طريقتک حتي يظهر الحق علي يديه في احسن صورته ويهلک الباطل واهله بنور دولته ولا يستخفي بشي من الحق مخافة احد من الخلق؛[5] خداوندا سد زنگار وسختی جور را که مانع راه تو شده‌اند بردار تا حق به بهترین شکل به دست حجت تو ظاهر گردد وباطل واهل آن به نور دولت او باطل شود و حق وحقیقت به خاطر ترس از مقابله با آن مخفی نگردد. حضرت مهدي با حمايت از دين مداران، به مديريت مهدي ياوران، در ياري و نصرت دين مبين اسلام مي‌پردازد. در فرازي از ادعيه مهدوي به جهت اشاره به اين مطلب آمده است: «اللهم انتصر به لدينك و انصر به اوليائك و اوليائه و شيعته و انصاره» [6].

ب) عزت اسلام، ذلت نفاق

 حكومت امام عصرسياست عزت اسلام و مسلمين و ذلت كافران و مشركان و منافقان را در پيش خواهد گرفت. در ادعيه و زيارات مهدوي به جهت اشاره به اين مطلب آمده است: «تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله»[7]

 زمان ظهور امام دوازدهم مسلمانان در سايه رهبري و حكومت امام خويش، قامت اسلام را مي‌آرايند و ديگر كسي با تظاهر به اسلام قادر به فريب مردم نخواهد بود؛ چرا که مهدي ياوران و دولت مردان مهدوي به نام اسلام به اريکه قدرت دست نمي‌يازند ودر پي منويات امام معصوم دين مداري را در رأس امور قرار مي‌دهند و دين شعاري به عنوان بهانه‌اي براي عزيز شدن جايگاهي نخواهد داشت.

 در آن دوران اقتدار سياسي اسلام با نگاهي عزت مندانه به آن رخ خواهد داد و حضرتش مردم را به سوي خداوند متعال فرا مي‌خواند و خاستگاه ارادي مردم به موجي از اسلام خواهي تبديل مي‌شودو نفاق و كفر باطني از بين مي‌رود.

ج) جمع بين امتها

 سياست امام دوازدهم( در بر پايي حکومت تقريب، وحدت و همدلي بين جامعه بشري است. وي ايشان را به يكتاپرستي دعوت نموده، به سوي هدف نهايي آفرينش سوق مي‌دهد و روحيه‌اي حقيقت ياب و جامعه‌اي حق‌مدار را ساماندهي مي‌کند و از آنجا كه با صداقت و درستي با مردم تعامل مي‌شود، مردم خود را در پناه امام مي‌يابند و بين خود و ايشان فاصله‌اي احساس نمي‌كنند در نتيجه، دوران ظهور با احياء قلوب مردم تحولي عظيم صورت مي‌گيردكه به بيداري بشريت مي‌انجامد؛ چرا كه گروه‌هاي مختلف در نگاهي مشترك، آموزه امامت و مهدويت را انتخاب خواهند کرد و به فرهنگ جامع مهدوي گرايش پيدا مي‌كنند. در ادعيه به جهت اشاره به اين مطلب آمده است: «اللهم واحي به القلوب الميتة و اجمع به الاهواء المختلفة»[8] به تناسب اين شور و شعور، موجي از بيداري و آگاهي بشر براي گرايش به موعود شکل مي‌گيرد و جامعه به صورت يك‌پارچه تحت لواي فريادگر توحيد، يكتاپرستي را تجربه خواهد كرد و به دليل توجه به اين هدف والا، از هرگونه خصومت و نزاع و ظلم و بي‌عدالتي كناره گيري مي‌كند، از اين رو در ادعيه آمده است: السلام علي المهدي، الذي وعد الله عزوجل به الامم ان يجمع به الكلم و يلم به الشعث و يملأ به الارض قسطا و عدلا و ينجز به وعد المؤمنين؛[9] سلام بر مهدی؛ همان که خداوند متعال وعده داده است همگان را گرد هم آورد ودشمنی را از بین می‌برد وزمین در اختیار او قرار گرفته، پر از عدل و داد می‌گردد ووعده الهی به مؤمنین تحقق می‌یابد.

 از اين فراز استفاده مي‌شود كه امت‌هاي گذشته نيز از موعود استقبال مي‌کنند و همين امر مي‌تواند بستر احياء كتاب و سنت را فراهم آورد و دولت اخلاقي امام دوازدهم را مورد حمايت قرار دهد. در ادعيه آمده است: «و وعدته ان تجمع به الكلم و تفرج به عن الامم و تجمع به الممالك كلها» [10] جمع بين امتها موجب وحدت و همدلي و همگرايي در استقبال از دين مبين اسلام خواهد شد و عزت اسلام به نمايش گذارده مي‌شود. به جهت اين اتفاق مهم، حکومت حضرت نيز فراگير و جهاني مي‌گردد. در ادعيه و زيارات به جهت اشاره به اين مطلب آمده است: «حتي لا يشرك بك شيئا»[11]طبق اين فراز از ادعيه و زيارات، نسبت به جهاني شدن استفاده مي‌شود؛ روند رويكرد جهاني بشريت به آموزه امامت و مهدويت است وبلوغي اجتماعي در جامعه شکل مي‌گيرد که به اجابت دعوت امام دوازهم مي‌انجامد؛ همان گونه که در ادعيه و زيارات آمده است: «السلام عليک ايها المنتظر المجاب»[12] بنابراين در جهاني‌سازي اسلام، اين منتظرين ظهور هستند كه با رويارويي حقيقت از آن استقبال مي‌كنند و روند جهاني شدن را با اطاعت پذيري و ولايت مداري امام خويش تحقق مي‌بخشند.

 در فرازي ديگر به عنوان قرينه‌اي بر تأييد اين مطلب آمده است: «حتي لا يستخفي بشي من الحق مخافة احد من الخلق»[13]پذيرش حق تا آنجا مورد استقبال قرار مي‌گيرد که به جهت ترس از دشمن نسبت به حقيقت تقيه صورت نمي‌گيرد؛ چرا که مهدويت خاستگاه ارادي بشر خواهد شد و تمام زمين تحت اختيار حضرت مهدي( قرار مي‌گيرد. در ادعيه و زيارات به جهت اشاره به اين مطلب آمده است: «حتي تسكنه ارضك طوعا و تمتعه فيها طويلاً».[14] بنابراين مي‌توان چنين نتيجه گرفت: روند جهاني شدن، مهدويت خواهي بشريت ودوري از شرک است؛ چنان که در ادعيه و زيارات آمده است:اللهم اجعله الداعي الي كتابك و القائم بدينك استخلفه في الارض كما استخلفت الذين من قبله مكن له دينه الذي ارتضيته له ابدله من بعد خوفه امنا يعبدك لا يشرك بك شيئا؛[15]خداوندا دعوت به کتاب الهی وبرپایی دین را بار دیگر با امام زمان آغاز کن؛ همان گونه که قبل از او دین تو بپا گشته بود و رضایت تو در گرایش جامعه به اوست؛ چرا که با ظهور او امنیت و توحیدی دور از شرک به تو، جایگزین ترس و نگرانی خواهد شد.

 بشر تجربه شيرين زندگي تحت تعاليم ولي خدا در زمين را به ياد دارد و از ستيزش با حجت خدا به محروميت‌هاي زيادي گرفتار شده است. از اين رو با توجه به رشد وکمالي که در آستانه ظهور براي جامعه بوجود خواهد آمد، از ستيزش با امام( فاصله گرفته، با توسل به او يکتا پرستي را در سطحي فرامنطقه‌اي وجهاني به نمايش خواهد گذاشت.

  1. ظلم ستيزي

 مبارزه با ظلم و جور از جمله سياست‌هاي بسيار مهم دولت مهدي است؛ به خصوص كه حضرت با ريشه ظلم و ستم مبارزه مي‌كند و از آنجا که دولت مهدي دولت قسط و عدالت است و اتحاد و همدلي را در جامعه به صورت جهاني نهادينه مي‌كند، موانع آن را برنمي‌تابد و با آنچه به ظلم و جور و ستم و تبعيض و بي‌عدالتي بينجامد مبارزه مي‌نمايد و بستر گرايش به كفر و شرك و ستيزش را از بين مي‌برد و اجازه كوچك‌ترين حركت ظالمانه به كسي داده نمي‌شود و مظلوميت فرد، يا گروهي را روا نمي‌دارد؛ در نتيجه هيچ ظالم يا جائري در زمان ظهور حضرتش امنيت نخواهد داشت؛ همان گونه كه در ادعيه و زيارات آمده است: «اللهم صل علي حجتك في ارضك… و بوار الكافرين و مجلي الظلمة و منير الحق»؛ [16]خداوندا بر حجت خویش درود فرست که او کافران را هلاک می‌سازد و ريشة ایشان را از بین می‌برد وحق را نورانیت می‌بخشد.

 در برخي ادعيه نيز اين گونه وارد شده است: «و تنير بعدله الظلم و تطفي به نيران الظلم و تقمع به حر الكفر و آثاره و تطهر به بلادك و تشفي به صدور عبادك… و امت به الجور»؛[17] خداوندا در برپایی عدالت او ظلم خواهد سوخت و شعله های آتش ظلم درگرو عدالت او خاموش خواهد شد و گرمی حرارت ورونق کفر وآثار آن توسط او از بین می‌رود و زمین تو از لوث کفر پاک می‌شود وسینه خسته و رنجور از ظلم بندگانت به برکت امام دوازدهم و عدالت او شفا می‌گیرد و ستم در زمان او می‌میرد.

 از دقت در فرازهاي ادعيه و زيارات معلوم مي‌شود حضرت مهدي اساس كفر را نابود مي‌كند و آتش خانمانسوز ظلم را براي هميشه خاموش مي‌كند و كانون كفر و آثار آن را از هم فرو مي‌پاشد. با توجه به تعبير «و تطهر به بلادك» مي‌توان نتيجه گرفت ظلم ستيزي امام دوازدهمفرامنطقه‌اي و جهاني است ونقطه امني براي ظالمان باقي نخواهد ماند.

 بنابراين جامعه مهدوي به عنوان مدينه‌اي فاضله، روزگاري بدون ظلم را تجربه مي‌كند و بشريت از بزهكاري و ناهنجاري نجات مي‌يابد وجور و جائر، گزينه‌اي نا مأنوس خواهد شد و تبعيض و اختلاف طبقاتي كه هميشه سبب رنجش خاطر جامعه بوده است، از بين مي‌رود؛ چرا كه با از بين رفتن ريشه ظلم، انگيزه‌اي براي ظلم و جور باقي نمي‌ماند. در ادعيه آمده است: السلام علي المهدي الذي وعد الله عزوجل به الامم ان يجمع به الکلم ويلم به الشعث و يملاء به الارض قسطا و عدلا ويمکن له و ينجز به وعد المؤمنين؛[18] سلام بر مهدی، همان که خداوند متعال وعده داده است همگان را گرد هم آورد و دشمنی را از بین می‌برد و زمین در اختیار او قرار گرفته، پر از عدل و داد می‌گردد و وعده الهی به مؤمنین تحقق می‌یابد؛ چرا که با از بين رفتن کينه و دشمني، فرهنگ همگرايي وهمدلي در جامعه شکل مي‌گيرد و بشر به خود اجازه نمي‌دهد براي رسيدن به اميال و تأمين اهدافش، حقوق ديگران را زير پا گذارد؛ حتي درصورت تمايل، زمينه‌اي براي رسيدن به آن نيست و اگر هم حركتي بر خلاف جريان رودخانه قسط و عدالت داشته باشد، در امواج خروشان آن به سختي گرفتار شده، مجازات خواهد شد.

  در سيماي عمل كردي امام دوازدهم نسبت به ظالمان و جائران، توضيحات بيشتري در اين باره ارائه خواهد شد.

2.برپايي قسط و عدالت

 دولت حقيقت مدار امام دوازدهم( با از بين بردن موانع قسط و عدالت، مي‌كوشد قسط و عدالت جهاني را در جامعه برپا نمايد تا بشريت به حقوق خود در عرصه‌هاي مختلف دست يابد و به تناسب رهبري امام معصوم( و انسان كامل، از تمام استعدادها و قابليت‌ها استفاده نمايد كه شايسته انسان آنها را شكوفا نمايد. در اين خصوص در ادعيه و زيارات، فرازهاي بسيار زيادي هماهنگ با روايات آمده است كه فقط به چند نمونه اشاره مي‌شود:

الف: «اشهد علي رجل من ولد الحسين لايسمي و لايكني حتي يظهر الله امره و يملا الارض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جوراً».[19]

ب: «اللهم انجزلي ما وعدتني و اتمم لي امري و ثبت وطأتي، املأ الارض عدلا و قسطا».[20]

ج: «اللهم املأ الارض به عدلا و قسطا»[21]و «…تملأ به الارض عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما».[22]

د: «اللهم صل علي حجتك في ارضك… و الداعي الي سبيلك و القائم بقسطك… الذي يملأ الارض عدلا و قسطا» [23]

 همان گونه كه در ادعيه و زيارات وارد شده است، امام دوازدهم( با از بين بردن ظلم و جور، قسط و عدالت را در جامعه فراگير خواهد نمود و فرهنگ عدالت خواهي و انصاف را جايگزين آن مي‌كند؛ به گونه‌اي که انگيزه‌اي براي ظلم و تعدي و تجاوز، افراط و تفريط، فقر و تبعيض، خشونت و ناامني باقي نمي‌ماند؛ چرا که با برپايي قسط و عدالت، جامعه حقوق خود را به صورت کامل دريافت خواهد کرد.

3.حل مشكلات

 به رغم تلاش فراوان بشر براي حل مشكلات خود، حل آنها همچنان در حد يك آرزو باقي مانده است و همه انسانها به نوعي شكستي تلخ در رويارويي با اين ناملايمات را در عرصه‌هاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و به خصوص اخلاق و معنويت را احساس مي‌كنند. اما اين به معني ماندگاري سختي‌ها و مشكلات تا پايان دوران زندگي بشر نيست؛ چرا كه ادعيه و زيارات حاكي از گشايش امور به دست مهدي ال محمد در عصر ظهور هستند. در ادعيه آمده است: «فصل علي محمد و آل محمد و اعنا علي ذلك بفتح  منك تعجله و بضر تكشفه و نصر تعزه».[25]

 امام دوازدهم در هنگام ظهور، با امامت ومديريت الهي خويش به حل مشكلات، به خصوص مشكلات روحي، رواني و فرهنگي اخلاقي مي‌پردازد و زمينه آرامش و آسايش زندگي را فراهم مي‌آورد.

4.عمران و آباداني

  دولت امام دوازدهم با گسترش معرفت، زير ساخت حكومت الهي را فراهم مي‌كند. حكومت امام معصوم به تمام نيازهاي بشر و خدمات لازم براي او توجه مي‌نمايد. در ادعيه و زيارات در اشاره به اين مطلب آمده است: «و اعمر اللهم به بلادك و احي به عبادك فانك قلت و قولك الحق علي لسان نبيك محمد صلي الله عليه و آله ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ؛[25] خداوندا به سرزمینها به برکت حضرت مهدی حیات وعمران وآبادنی ببخش، چرا که در کلام بر حق تو از زبان پیامبرت آمده است. فساد در خشکی ودریا توسط مردم وبدون عنایت آنها به امام روی داده است.

 طبق اين فراز، حضرت در هنگام ظهور براي رسيدگي به مردم و ارائه خدمات رفاهي و اجتماعي به ايشان، سياست عمران و آباداني را پيش خواهد گرفت. آنچه مهم است توجه به عمران و آباداني در تمام عرصه‌هاي زندگي به خصوص عرصه‌هاي فرهنگي و معنوي و اخلاقي است و اين به معني توجه ويژه و كامل دولت حضرت مهدي به آرامش و آسايش بشريت است.

 شايان ذكر است خدمات رفاهي در دولت حضرت به حوزه‌هاي اقتصادي و معيشتي خلاصه نمي‌شود؛ چرا كه نياز بشر به تأمين معيشت محدود ومحصور نمي‌شود و همان گونه كه در ادامه دعا اشاره شده است بشر براي رفاه و آسايش خود دريا و خشكي را به فساد و تباهي كشيده است؛ در ادعيه آمده است: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ».[26]

 امام دوازدهم( با توجه به نياز جامعه به خدمات رفاهي ونيل به سعادت اخروي، نگاهي دوباره به زندگي را ايجاد مي‌كند.

دوم: سياست‌هاي اخلاقي ـ فرهنگي

1.احياي كتاب و سنت

 كتاب و سنت در انديشه اسلامي، جدا کننده حق از باطل است؛ در حديث نبوي در اشاره به اين مطلب آمده است: «اني تارك فيكم امرين ان اخذتم بهما لن تضلوا كتاب الله عزوجل و اهل بيتي عترتي».[27]طبق اين حديث هرگونه ضلالت و گمراهي و انحراف و انحطاط از مسير حق، ناشي از فاصله گرفتن از قرآن كريم و عترت پيامبر( است؛ از اين رو دوران ظهور، حضرتش براي رشد و تكامل مهدي ياوران و ارائه ميزاني راهبردي و كاربردي براي برپايي قسط و عدالت، بار ديگر به احياء كتاب و سنت مي‌پردازد تا جامعه از ضلالت و گمراهي نجات يابد.

 در ادعيه و زيارات به جهت اشاره به اين سياست مهدوي آمده است: «السلام عليک ايها المؤمل لاحياء الدولة الشريفة»؛[28]سلام بر تو که امید می‌رود دولت شریف عدالت محور را بار دیگر تشکیل دهی. در فرازي ديگر آمده است: «اللهم صل علي وليك المحيي سنتك».[29]

 در دعاي ندبه نيز وارد شده است: اين المدخر لتجديد الفرائض والسنن اين المتخير لاعادة الملة و الشريعة اين المومل لاحياء الكتاب و حدوده اين محي معالم الدين؛[30] کجاست آن ذخیره الهی كه دیگر بار احکام و قوانین الهی را به اجرا می‌آورد و اجرای آئین اسلام و شریعت پیامبر را اختیار می‌کند و رسمیت می‌بخشد و امید می‌رود عمل به قران و حدود الهی را زنده کند کجاست آن شخصی که امید است علم دین و آموزه‌های آن را بر دوش کشد؟حقيقت طرح و برنامه دولت مهدوي از كتاب و سنت گرفته شده است و حضرت مهدي مجري اين طرح عظيم و اين سياست پيچيده است و در دوران ظهور با تمسک به كتاب و سنت، فرهنگ جامع نبوي، راهنما و راهگشاي جامعه خواهد بود.

 تفاوت دولت مهدوي( با گذشته دولت اسلام، در تحقق کامل آموزه‌هاي اسلامي است؛ چرا که توجه و توسل به كتاب و سنت نهادينه مي‌شود؛ در نتيجه امام دوازدهم با ارائه نسخه‌اي كامل و سالم از كتاب و سنت، با بياني شفاف و لساني گويا به جامعه مهدي ياور، حياتي دوباره مي‌بخشد و فرهنگ اسلامي را باز آفريني نموده، بار ديگر انسان را در شاهراه سعادت و عبادت قرار مي‌دهد و ريشه ضلالت و گمراهي را به يك عنوان آسيب جدي در فرهنگ مهدوي از بين مي‌برد.

2.مبارزه با بدعتها

 حضرت مهدي در زماني ظهور مي‌كند كه بشر ميراث فرهنگي انبياء گذشته را در اختيار دارد؛ اما به دليل پيدايش بدعتها و خرافات در اين ميراث، كج تابه‌ها و انحرافات زيادي در آن ديده مي‌شود؛ به گونه‌اي كه با وجود رگه‌هاي متعدد حقيقت در آن، از كاربرد و كاركرد مناسبي برخوردار نيست.

 امام دوازدهم براي فرهنگ آفريني صحيح، ناگزير به مبارزه و مقابله با اين بدعتها و خرافات و كج تابه‌ها است. به جهت اشاره به اين مطلب در ادعيه آمده است: و اصلح به ما بدل من حکمك و غير من سنتك حتي يعود دينك به و علي يديه غضا جديدا صحيحا لاعوج فيه و لابدعة معه حتي تطفي بعدله نيران الكافرين؛[31] خداوندا به برکت امام عصر آنچه ازاحکام دین تو، به ماهیت دیگری بدل گشته و از سنت پیامبر تو تغییر یافته است اصلاح کن؛ به گونه ای که دین تو بر اساس آن تدوین گردد و به دست او رشد و بالندگی جدید و دوباره در آن روی دهد و به صورت صحیح بدون هر گونه انحراف و کجی و به دور از بدعت پیش رود تا در سایه عدالت او آتشی که کفار بر افروختند، خاموش شود.

 امام دوازدهم براي به ثمر نشستن تلاش و كوشش امامت در عرصه فرهنگ و انديشه ديني، سياست مبارزه با بدعت‌ها و خرافات و كج تابه‌ها را در پيش مي‌گيرد؛ به گونه‌اي كه گويا هندسه فرهنگي جديدي را پايه ريزي مي‌كند؛ چرا که كج انديشي و انحراف و انحطاط و اعوجاجي در آن مشاهده نمي‌شود و دشمن بهره و نصيبي از آن ندارد.

  حضرت مهدي ميراث ماندگار انبياء گذشته را به پيروان اديان ابراهيمي عرضه مي‌دارد و صداقت خويش را اثبات مي‌كند و حقانيت او بر همگان آشكار مي‌شود وديني را كه توسط مدعيان و مهدي ستيزان و امام گريزان، دچار اندراس و انحراف و انحطاط و در نتيجه انشعاب و افتراق شده است را اصلاح مي‌كند و با زدودن خرافات، گوهر ناب دين مبين اسلام را به نمايش مي‌گذارد و تبليغات منفي و مسموم مشركين را خنثي مي‌نمايد تا مردم با انتخاب خويش و در پي يافتن حقيقت، با واقعيت شيرين دين و اسلام ناب محمدي رو به رو شوند.

 در حقيقت امام دوازدهم با خرافه زدايي از فرهنگ و كناره گيري از بدعت‌ها، چهره زيباي فرهنگ اسلامي را آشکار مي‌كند و با حفاظت و صيانت از آن، بستر فرهنگ آفريني و حمايت از تلاش‌گران فرهنگي را فراهم مي‌كند و اجازه نخواهد داد دشمن با نفوذ فرهنگي، شبهه آفريني و با تشكيك در آموزه‌هاي اعتقادي به تخريب ارزشها بپردازد و سنت پيامبر (و يا احكام الهي را تغيير دهد. از اين رو حضرت مهدي ا احياي ارزش‌ها، فرهنگ جامع اسلامي را سامان‌دهي مي‌نمايد.

3.الگوسازي

 دولت امام دوازدهم( با معرفت زايي و ايجاد فرهنگ جامع برگرفته از كتاب و سنت، موج جديدي از رشد و تكامل در جامعه ايجاد مي‌كند. حكومت ساختار شكن حضرت مهدي( موانع رشد و تكامل و تعليم و تربيت را از بين مي‌برد و بستر تربيت را فراهم مي‌كند. سياست حكيمانه دولت مهدوي با توجه به الگو پذير بودن انسانها اقتضا مي‌کند حضرت به معرفي الگوي تربيتي بپردازد؛ در ادعيه و زيارات آمده است: «السلام عليك يا محيي معالم الدين و اهله».[32] احياء معالم و تعاليم ديني كه ريشه در كتاب و سنت دارند بدون الگوهاي شخصيتي كه مظهر صحيح و سالم رفتاري باشند ممكن نيست. در نتيجه امام دوازدهم با الگوسازي و معرفي الگوهاي صحيح رفتاري وقرائت صحيح از ارزشها، آنها را در جامعه نهادينه مي‌کند.

4.گسترش معرفت و دانش

 دولت امام دوازدهم دولتي اخلاقي است و به عنوان دولت بهتر، توسط انسان برتر، جامعه جهاني را رهبري مي‌كند. در اين دولت به سعادت دنيا و آخرت بشر توجه مي‌شود و سياست‌هاي كلان و جهاني حضرت مهدي به اخلاق و معنويت جامعه در عصر ظهور اهتمام مي‌ورزد.

  بنابراين حركتي متناسب با رويکرد اخلاق ومعنويت الهي را آغاز خواهد نمود و زير ساخت‌هاي تحولي عظيم به جهت رشد جامعه را فراهم مي‌آورد؛ در نتيجه قابليت قابل شکل گرفته و احساس نياز به راهنما و راهگشا براي درك سعادت در جامعه پديد مي‌‌آيد و هدايت امام معصوم مورد جستار واقع مي‌شود.به جهت اشاره به اين مطلب در ادعيه و زيارات آمده است: «اللهم اني اسئلك ان تريني ولي امرك… ظاهر المقالة، واضح الدلالة هاديا من الضلالة شافيا من الجهالة».[33]

 گسترش معرفت در عصر ظهور امام مهدي و توجه به اخلاق و معنويت، حياتي دوباره به جامعه مي‌بخشد و از ضلالت و گمراهي مي‌رهاند؛ همان گونه که در ادعيه و زيارات آمده است: «و استنقذ به عبادك المؤمنين من الذل و انعش به البلاد».[34]تقوا اساس شکل گيري فرهنگ اسلامي وهسته مرکزي اخلاق مهدوي را تشکيل مي‌دهد؛ در ادعيه مهدوي آمده است: «السلام عليك يا جامع الكلمة علي التقوي» [35]

 امام دوازدهم مردم را در مسير تقواي الهي قرار مي‌دهد و آحاد مردم را به پرهيزگاري فرا مي‌خواند.

سوم: سياست‌هاي قضايي

1.اقامه حدود

 دولت حضرت مهدي در مقابل زياده خواهي افراد، ساكت نمي‌نشيند و اجازه نمي‌دهد هنجارشكنان براي دست يابي به اميال و مقاصد خود به حريم ديگران تجاوز نمايند. از اين رو سياست اقامه حدود و اجراي احكام را در پيش خواهد گرفت تا از جرأت بر گناه و جسارت در مقابل اجتماع جلوگيري كند.

 در خصوص اين عملكرد، در ادعيه و زيارات آمده است: «… و اقم به الحدود المعطلة والاحكام المهملة و اشبع به الخماص الساغبه و ارح به الابدان اللاغبة» [36] خداوندا حدود واحکامی که رها و تعطیل شده‌اند را به دست امام زمان جاری کن و شکافهای عمیق وگسترده اجتماعی را به واسطه او پر کن و بدنهای رنجور از ظلم را به حرکت آور و جاني تازه‌ ببخش.

 امام دوازدهم براي درخشش عدالت، احكام معطله الهي را اجرا مي‌كند. و با اجراي احکامي که به تعطيلي کشيده شده‌اند، حدود شرعي را جاري مي‌نمايد؛ چراکه درمان زخم‌هاي چركين و شكاف ناشي از زياده خواهي و درنده خويي افراد در بدن جامعه به اجراي احكام الهي بستگي دارد. اجراي احكام و اقامه حدود، مانند سنگي بزرگ در مقابل اين گونه افراد قرار مي‌گيرد و مانع از سياه نمايي عمل کرد دولت مهدوي خواهد شد و حیات و نشاط و طراوت جامعه را در پی خواهد داشت.در ادعيه و زيارات مهدوي آمده است: «و اقم به الحدود المعطلة و الاحكام المهملة حتي لا يبقي حق الا ظهر و لا عدل الا زهر».[37]

 آنچه مهم است توجه به چرايي اجرا و اقامة حدود است؛ اين كار براي قدرت نمايي و اظهار صلابت و شكوه و عظمت امام دوازدهم نيست؛ بلكه براي اظهار حق و نمود حقانيت و درخشش عدالت است. جامعه بدون اجراي احكام، جرم خيز است و جرم و جنايت مانع اظهار حق و عدالت است؛ در نتيجه با برداشت موانع حق و حقيقت، زمينه حرکت فرهنگي واخلاقي ميسر گرديده، جلوه حق آشکار مي‌شود.

2.فصل خصومت

 سيره قضايي امام دوازدهم پيش گيري از وقوع جرم و جرم زدايي است. اختلافات درون گروهي بين مهدي باوران ويا برون گروهي بين مهدي باوران و منجي گرايان تا زمان تثبيت حکومت، گزينه‌اي اجتناب ناپذير خواهد بود و ممكن است به تنش و چالش تبديل شود. امام دوازدهم به جهت رفع کينه و کدورت، به حل اختلافات و فصل خصومت مي‌پردازد. در ادعيه و زيارات به جهت اشاره به اين مطلب آمده است: «السلام علي المهدي الذي وعد الله عزوجل به الامم ان يجمع به الکلم ويلم به الشعث…»؛[38] سلام بر مهدي كه خداوند وعده داده توسط او بين امتها جمع نموده و وحدت كلمه برقرار نمايد و كينه را از بين ببرد.

 در فرازي ديگر از ادعيه و زيارات آمده است: «… و فصل القضايا بين عبادك»[39] حضرت مهدي براي رسيدن جامعه به اتحاد و همدلي، با سياست قضايي حل اختلاف و فصل خصومت بين مردم، ديدگاه‌ها را به هم نزديك و زندگي مسالمت آميز را بين آنان برقرار مي‌نمايد تا وحدت و هماهنگي بين ايشان ايجاد ‌گردد.

3.قاطعيت

 دولت امام دوازدهم در پي اجرايي شدن سياست‌هاي مهدوي هيچ گونه مماشات و يا انعطاف پذيري در مقابل مخالفان نخواهد داشت و از مواضع الهي سياسي مهدوي غفلت و يا كناره گيري نمي‌كند. طرح و برنامه دولت حضرت، اصول و قوانين موجود در كتاب و سنت است و اجراي آنها مي‌تواند به شكل گيري مدينه فاضله و آرمان شهري واقعي و مهدوي بينجامد. از اين رو دولت حضرت از تمام ارزشهاي کتاب وسنت حمايت مي‌كند و تلاش مستمر مي‌نمايد تا به صورت كامل به اجرا در آيند.

  در دعاي عهد از امام صادق به جهت اشاره به اين مطلب آمده است: «و مجدداً لما عطل من احكام كتابك و مشيداً لما ورد من اعلام دينك و سنن نبيك صلي الله عليه و آله»؛[40]سلام بر مهدی (تجدید کننده احکام کتاب الهی که تعطیل شده‌اند وتشدید کننده قوانین دین و سنت پیامبر) حضرت مهدي با رويكردي دوباره به قوانين و اصول و ارزشهاي کتاب و سنت، و تشديد معالم ديني و سنت نبوي، سياست‌هاي دولت خويش را دنبال مي‌كند و مصمم است تا اين معارف راهبردي و كاربردي را اجرايي نمايد.

ج) آثار مختص نسبت به مشرکان

1.مبارزه و قيام

 مخالفت و ناسازگاري دولت و حكومت مهدي با ظالمان و جائران و كفار و مشركين به صرف مخالفت و ناخوشنودي خلاصه نمي‌شود و تا سر حد زوال و فروپاشي با ايشان مبارزه مي‌كند و آنها را از بين مي‌برد؛ در زيارتي که به جهت زيارت هر يک از ائمه وارد شده، آمده است: وأجعل به صداء الجور عن طريقتک حتي يظهر الحق علي يديه في احسن صورته ويهلک الباطل واهله بنور دولته ولا يستخفي بشي من الحق مخافة احد من الخلق[41]؛ خداوندا پلیدی ستم را توسط امام زمان از بین ببر؛ تا برپایی حق به دست او در بهترین صورت  جلوه کند و تاریکی باطل واهل آن در پرتو نور دولت او از بین برود و هیچ حقیقتی به جهت ترس از جامعه باطل‌گرا مخفی نگردد.

 قدرت و اقتدار حكومت مهدوي، دشمنان را از هر گونه ظلم و جنايت و جور و خيانت باز مي‌دارد؛ در ادعيه و زيارات آمده است: «و اذقت اعدائك هوانا و عقابا و ابرت العتاة و جحدة الحق و قطعت دابر المتكبرين و اجتثثت اصول الظالمين»؛[42] حضرت به دشمنان خدا و سردمداران كفر كه عنادورزي و كينه توزي را در پيش مي‌گيرند، طعم عذاب الهي را مي‌چشاند و آن چنان ايشان را مورد عقاب و تنبيه قرار مي‌دهد كه حتي عقبه و پشتيباني دشمن از هم فرو مي‌پاشد و اساس و بنيان ظلم و كفر و شرك قطع مي‌شود وبراي هميشه دست جنايت كاران ظالم و جائر بريده مي‌شود و از دامن اهل ايمان كوتاه مي‌گردد؛ اين رويارويي به اندازه‌اي جدي و سهمگين است كه حضرت به رغم رحمت و رأفت پيامبرگونه‌اي که دارد، در مواردي ناگزير به كشتار كفار و منافقين مي‌شود؛ چرا كه ايشان قتل و كشتار را تنها گزينه پيش روي حضرت قرار مي‌دهند؛ همان گونه كه در ادعيه آمده است: و اقتل به جبابرة الكفر و اقصم به رؤس الضلالة و ذلل به الجبارين و الكافرين و ابر به المنافقين و الناكثين و جميع المخالفين و الملحدين في مشارق الارض و مغاربها و برها و بحرها و سهلها و جبلها حتي لاتدع منهم ديارا و لا تبقي لهم آثارا و تطهر منهم بلادك و اشف منهم صدور عبادك؛[43]خداوندا سران کفر را به دست امام زمان از بین ببر؛ و بنیان نادانی وگمراهی را متلاشی کن وسران کفر را ذلیل و خوار نما و منافقین وپیمان شکنان و همه مخالفین و طغیانگران را درشرق و غرب عالم و در دریا وخشکی و کوه و دشت از بین ببر؛ به گونه ای که هیچ سرکرده و یا اثری از ایشان باقی نماند و سرتاسر هستی ازلوث وجود این افراد پاک گردد و فرد فرد بندگانت را از سیطره آنان رهایی بخش.

 در بعضي از ادعيه آمده است: اللهم اذل كل من ناواه و اهلك كل من عاداه و امكر بمن كاده و استأصل من جحد حقه و استهان بامره و سعي في اطفاء نوره و اراد اخماد ذكره؛[44] خداوندا هر آنکه به مخالفت با امام عصر می‌پردازد خوار کن وهر آنکه با او به دشمنی می‌پردازد هلاک نما و مکر ونیرنگ دشمنش را بی اثر کن و هر آنکه منکر حقانیت او می‌گردد و امر او را سبک می‌شمارد وتلاش می‌کند تا نور او خاموش شود وذکرش از یاد برود را از ریشه برآور.

 شايان ذكر است كه فرازهاي دعا از زبان امام صادق نقل مي‌شود و امام در دعا از اقداماتي خبر مي‌دهد كه توسط امام دوازدهم صورت مي‌گيرد و در فرازهاي ديگري از ادعيه كه به آنها نيز پرداخته مي‌شود به تأييد مي‌رسد؛ از جمله فراز اين زيارت كه در آن وارد شده است: السلام عليك ايها الامام المبيد لاهل الفسوق و الطغيان، السلام عليك ايها الامام الهادم لبنيان الشرك و النفاق و الحاصد فروع الغي و الشقاق، السلام عليك يا طامس آثار الذيع و الاهواء و قاطع حبائل الكذب و الفتن؛[45] سلام بر تو ای امامی که هنجار شکنان و گردنکشان وطغیانگران را ازبین می‌بری، سلام بر تو ای امامی که اساس و بنیان شرک و نفاق را ویران می‌کنی و پیامدهای ستم و اختلاف و انحراف را می زدایی و آثار هوا پرستی و زیاده خواهی را پاک می‌کنی و دستاویز دروغ و آشوب و فتنه را قطع می‌کنی.

  از دقت در ادعيه و زيارات مهدوي استفاده مي‌شود امام دوازدهم با اصالت شرک وکفر به مبارزه بر مي‌خيزد و هر كسي را كه نيت سويي نسبت به توحيد و جامعه موحد داشته باشد هدف مبارزه قرار مي‌دهد؛ چرا كه اين افراد در برابر سنن الهي مقاومت مي‌كنند و دشمني با حجت خداوند متعال را پيش مي‌گيرند وبا فتنه انگيزي و شرارت و دروغ پردازي، جويّ ناسالم در جامعه ايجاد مي‌كنند؛ از اين رو ولي عصر براي عزت اسلام و ايجاد فرهنگ جامعه مهدوي، افراد پليد و بدطينت را در مبارزه‌اي قاطعانه به ذلت و هلاكت مي‌كشاند و ريشه ظلم، و جور و فسق و فجور، و طغيان و عصيان را خشك مي‌نمايد و شبكه كفر و نفاق را متلاشي خواهد کرد؛ به گونه‌اي كه انگيزه‌اي براي گرايش به فتنه و نفاق پيدا نخواهد شد؛ چرا که امام بنيان شرك و كفر را منهدم مي‌كند و محصولات و آثار و پيامدهاي اين معضل اجتماعي را قبل از بهره برداري نابود خواهد کرد.

2.انتقام

 دشمنان اسلام در طول دشمني خود، ضربات و لطمات جبران ناپذيري به اسلام وارد آوردند، به خصوص در مقابله با امامت و مهدويت، از هيچ ستيزشي فرو گذار نكردند؛ لکن از آنجا كه پيروزي حق بر باطل از سنت‌ها و قوانين حاكم بر نظام آفرينش است، حضرت مهدي دربخشي از اقدامات حكيمانه بر عليه دشمنان از ايشان انتقام مي‌گيرد. در ادعيه و زيارات به اين حقيقت چنين اشاره شده است: «اسألك… ان تصلي علي محمد و آل محمد و ان تعجل فرج المنتقم لك من اعدائك».[46]

 در فراز ديگري آمده است: «و انت المنتقم لنا».[47]در زيارت چهارم سرداب مقدس نيز به جهت اشاره به اين مطلب آمده است: « ذخرک الله لنصرة الدين واعزاز المؤمنين والانتقام من الجاحدين».[48]

 سيماي عمل كردي امام دوازدهم از منظر ادعيه و زيارات ايجاب مي‌كند امام تاوان خسارات و جنايات وارده از ناحيه دشمنان اسلام را باز پس گيرد و به خون خواهي اجداد طاهرينش بپا ‌خيزد؛ در دعاي ندبه به جهت اشاره به اين مطلب آمده است: «اين الطالب بذحول الانبياء و ابناء الانبياء اين الطالب بدم المقتول بكربلاء»؛[49] کجاست آن امامی که حقوقی را که از انبیا و فرزندانشان منع نموده‌اند را مطالبه می‌نماید و باز پس می‌گیرد، آن امامی که خون‌خواه مقتول کربلاست کجاست ؟وچه زمانی قیام خواهد کرد؟ 

  امام در نظام آفرينش، فرا‌تر از يک باور است وهمان گونه که در اين قسمت از پژوهش بررسي شد، امام شخصيتي کارکرد گرا در حوزه آثار تشريعي وتکويني دارد. در زمان غيبت، حفظ نظام آفرينش از جمله بارزترين آثار تکويني امام است ودر عصر ظهور با بر پايي حکومت، به تحقق اهداف نظام آفرينش معني مي‌بخشد وآن را به صورت کامل در سطحي جهاني به اجرا در خواهد آورد وجامعه از رشد وتکامل بهره مند خواهد شد وتحت تعاليم کتاب و سنت، ظلم وستم را ريشه کن وعدل وداد را در جامعه بر پا مي‌دارد.

نتيجه :

 ادعيه و زيارات، معارف اسلامي زيادي را در بر گرفته‌اند. با مرور آنها در مي‌يابيم بخش قابل توجهي از مسأله امامت ومهدويت به عنوان انديشه‌اي راهبردي وکار بردي،هماهنگ با آيات وروايات در آنها تبيين شده است. واکاوي ادعيه و زيارات نشان می‌دهد اهل بيت اهتمام خاصي نسبت به آن داشته‌اند و انس والفت با دعا وزيارت را در سيره عملي خويش قرار داده، همواره بر آنها توصيه و تأکيد مي‌نمودند؛ چرا که به جهت ادبيا ت خاص آن درفضاي سياسي حاکم بر آموزه امامت و مهدويت، نقش به سزايي در انتقال معارف کلامي به ويژه در مسأله مهدويت ايفا نمودند و به رغم تشديد مخالفت عباسيان براي قطع رابطه امام با جامعه، دعا وزيارت در قالب مناجات و ارتباط با خدا به صورت غير مستقيم و بدون جلب توجه مهدي ستيزان، زمينه مبارزه منفي را فراهم آورده، بيان چهار چوب فکري شيعه در سايه آنها ميسر گرديد.از اين رو انس و الفت با آنها، انتظار را از يک خواسته و انتظار منفعل، به يک جريان و انتظاري پويا و فعال تبديل مي‌کند و توجه وتوسل به آنها ضمن بيداري و معرفت‌زايي کيفيت ارتباط با مهدويت را ساماندهي نموده، پناه شيعه درحوادث وفتن عصر غيبت تلقي مي‌شوند وموجب تسريع در امر ظهور خواهند شد.

پی نوشت ها:   

[1]. مصباح المتهجد،‌ ص581؛ اقبال الاعمال با اندكي اختلاف، ج1، ص191 و 476.

[2].همان.

[3].توبه: 23.

[4].مصباح المتهجد، ص581.

[5].  المزار الكبير، ص 563؛ بحار الانوار، ج99، ص182 .

[6].مصباح المتهجد، صص405و 581 با عبارتي مشابه.

[7].همان، ص581

[8].کمال الدين، ص 515

[9].المزار،‌ ج590؛ المزار، ص209

[10].بحار الانوار، ج99، ص85

[11].همان، ج99، ص85.

[12].مصباح الزائر، ص422؛ بحار الانوار، ج99، ص86.

[13].کافي، ج3، ص423

[14].كافي، ج4، ص162؛ اقبال الاعمال، ج1، ص191.

[15]مصباح المتهجد، ص ا58 .

[16].احتجاج، ج2، ص318.

[17].بحارالانوار، ج99، ص85.

[18].همان، ج99، ص101.

[19].غيبت نعماني، ص68.

[20].كمال‌‌الدين و تمام النعمة، ص482.

[21].المزار مفيد، ص164؛ مصباح المتهجد، صص698 و 375.

[22].احتجاج، ج2، ص318

[23].اقبال الاعمال، ج2، ص110.

[24].رك: مصباح المتهجد، ص581؛ اقبال الاعمال، ج1، ص143.

[25].المزار الكبير، ص665 .

[26].همان، ص665.

[27].كافي، ج1، ص294، ح 3.

[28].مصباح الزائر، ص421

[29].مصباح المتهجد، ص 407

[30].المزار الكبير، ص579؛ جمال الاسبوع، ص308 با اندكي اختلاف.

[31].كمال‌‌الدين و تمام النعمة، ص514.

[32].المزار الكبير، ص579؛ اقبال الاعمال، ج1، ص501 به صورت سوال.

[33].كمال‌‌الدين و تمام النعمة، ص513.

[34].همان، صص513 و 514.

[35].المزار الكبير، ص576؛ بحار الانوار، ج99، ص86.

[36].مصباح المتهجد، ص158؛ جمال الاسبوع، ص308 بامتني متفاوت.

[37].مصباح المتهجد، ص415.

[38].مصباح الزائر، ص441؛ بحار الانوار، ج99، ص101.

[39].همان؛ بحارالانوار، ج99، ص85.

[40].المزار الكبير، ص665

[42].همان، ص582.

[43].كمال‌‌الدين و تمام النعمة، ص513

[44].غيبت طوسي، ص280.

[45].المزار الكبير، ص 579

[46].مصباح المتهجد؛ ص74؛ المزار، ص63 با اندكي اختلاف.

[47].اقبال الاعمال، ج3، ص55.

[49].مصباح الزائر، ص438.

[49].المزار الكبير، ص579

- برگرفته از کتاب ابعاد شخصیتی حضرت مهدی (در ادعیه و زیارت)