logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
عوامل پیروزی در قیام حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)2

مقدمه:

همان‌گونه كه در مبحث قبل گفته شد عواملي چند دست به هم داده و زمينه‌هاي پيروزي حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در قيام جهاني فراهم مي‌كنند. اساسي‌ترين و اصلي‌ترين عامل اين پيروزي شخصيت خود آن حضرت است؛ آنگاه ياران و ياوران ايشان و در كنار آن دو، امدادهاي غيبي خداوند. از روايات اسلامي به دست مي‌آيد اگــر چه اســاس اين قيــام بزرگ بر امــور طبيعي و سنت‌هاي جاري خداوند است، اما به اقتضاي عظمت و گستردگي آن در همه كره زمين، و نيز مجهز بودن دشمنان به امكانات بسيار و پيشرفته، خداوند برخي از نيروهاي پنهان و فوق طبيعي را در اختيار آن حضرت قرار خواهد داد، تا موجبات پيروزي ايشان، هر چه بهتر فراهم شود.

در اين نوشتار تلاش مي‌شود تا با بهره‌مندي از آيات قرآن كريم، سخنان معصومان(علیهم السلام) و نيز بيانات بزرگان، اين بحث را در حد امكان بررسي نماييم.

2) امدادهای غیبی در قیام امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

خداوند با امداد‌های غیبی خود یاریگر ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد بود،  تا موجبات پيروزي ايشان، فراهم شود.

الف) مفهوم‌شناسي امدادهاي غيبي؛

امداد غيبي تعبيري مركب از دو واژه « امداد» و « غيب» است. « امداد» ياري كردن ديگري است، و بيشتر، در موارد دوست‏داشتني به كار مي‏رود. امداد، به چيزهاي مادي منحصر نيست و در معنويات هم به‏كار مي‏رود.« غيب» چيزي است كه از انسان پوشيده و مخفي است؛ برخي واژه‏پژوهان، آن را به معناي پوشيده از چشم گرفته‏ اند.

امدادهـــاي غـيـبـي، بــه معنـاي مددهايي است كه از غيب سرچشمه مي‏ گيرد. هر چند با عنايت به معناي لغوي واژه مزبور مي‏توان جهان و نظم، حيات و نشاط و همه نعمت‌هاي موجود در آن را مدد گرفته از عالم غيب و از مصاديق امدادهاي غيبي دانست؛ چنــان‏كــه قــرآن، اموال و فرزندان را از امدادهاي خداوند دانسته است؛[1] ولي اين تركيب در اصطلاح به معناي مددهاي غيبي ويژه در زندگي بشر است.

- ايمان به غيب و امدادهاي غيبي؛

بدون ترديد از برترين آموزه‌هاي انبياء، ايمان به غيب است؛ به گونه‌اي که خداوند در ابتداي صحيفه آسماني خود آنگاه که ويژگي‌هاي پرهيزگاران را برمي‌شمرد، نخست ايمان به غيب را اين‌گونه بيان مي‌فرمايد:

{ذَلِکَ الْکِتابُ لارَيْبَ فِيهِ هُديً لِلْمُتَّقينَ اَلَّذينَ يُؤمِنوُنَ بِالْغيْبِ...}؛[2] اين است کتابي که در آن هيچ ترديدي نيست و مايه هدايت تقواپيشه‌گان است؛ آنان که به غيب ايمان مي‌آورند.

بخشي از اين اعتقاد به غيب، مربوط به اعتقاد به امدادهاي پنهان خداوند است. اين امدادهاي الهي در طول تاريخ به بهترين صورت ممکن به کمک انسان‌ها آمده و آن‌ها را از زوال و نابودي، در حمايت گرفته است.

از آيات قرآن به روشني استفاده مي‌شود که خداوند در مقابله حق و باطل، جانب جريان حق را نگه مي‌دارد و از آن دفاع مي‌کند، و اين دفاع خداوند، گاهي از طريق نيروهاي پنهان و امدادهاي غيبي صورت مي‌گيرد. و البته، در بزرگ‌ترين و وسيع‌ترين رويارويي حق با باطل و انقلابي که در راستاي اهداف انبياء در نظام هستي رخ خواهد داد، اين سنت الهي بيش از پيش جلوه خواهد کرد.

ب) برخي امداد غيبي از نگاه قرآن؛

آيات قرآن حضور امدادهاي غيبي را بيشتر در جنگ‌ها و حوادثي دانسته كه بندگان شايسته نيازمند ياري خداوند بوده‌اند.برخي از مصاديق امداد غيبي بدين قرار است:

  1. سپاهيان ديده نشدني

قرآن در سه مورد با تعبير{ جُنودًا لَم تَرَوها} به معناي « سپاهيان ديده نشدني» ياد كرده است.

يك: در آنجا كه به وضع مخاطره‏آميز پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در غار ثور اشاره كرده، كه دشمن در يك قدمي او بود، مي‌فرمايد:

 {... فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ ...}؛[3] ... پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد، و او را با سپاهياني كه آن‌ها را نمي‏ديديد تأييد كرد، و....

دو: آنگاه كه دشمن در جنگ حنين به پيروزي موقّت رسيده و مسلمانان از گرد پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) پراكنده شدند، امدادهاي غيبي و از جمله آن‌ها سپاه نامرئي، آنان را نجات بخشيد. خداوند در اين باره مي‌فرمايد:

 {ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلي‏ رَسُولِهِ وَ عَلَي الْمُؤْمِنينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ...}؛[4] آن گاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرود آورد، و سپاهياني فرو فرستاد كه آن‌ها را نمي‏ديديد، و... .

سه: آنگاه كه دشمنان اسلام شهر مدينه را محاصره كردند، به طوري كه مسلمانان ناچار به ماندن در شهر و كندن خندق در اطراف آن شدند. چشم‌هاي رزمندگان مسلمان خيره و جانشان به گلوگاه رسيده و گمان‌هاي خاصي درباره خدا پيدا كرده بودند، پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از خداوند كمك خواست. در پي آن امدادهاي غيبي به ياري آنان آمد كه از مهم‏ترين آن‌ها لشكرهاي نامرئي بود. در اين باره مي‌فرمايد:

{يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحاً وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيراً}؛[5] اي كساني كه ايمان آورده‏ايد، نعمت خدا را بر خود به ياد آريد، آن گاه كه لشكرهايي به سوي شما [در] آمدند، پس بر سر آنان تندبادي و لشكرهايي كه آن‌ها را نمي‏ديديد فرستاديم، و خدا به آنچه مي‏كنيد همواره بيناست.

  1. ياري با فرشتگان؛

مهم‏ترين مصداق كمك‌هاي پنهان خداوند آمدن فرشتگان به ياري پيامبران خود است. اگر چه مصداق‌هايي از اين كمك در باره پيامبران ديگر نقل شده و بخش قابل توجهي از آيات قرآن از ياري فرشتگان به پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و مسلمانان در جنگ‌هاي صدر اسلام حكايت مي‌كند.

روشن‌ترين نمونه آياتي است كه در آن به اين حضور در جنگ بدر اشاره كرده است.{وَ لَقَدْ نَصرََكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنتُمْ أَذِلَّةٌ  فَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ* إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَ لَن يَكْفِيَكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلَاثَةِ ءَالَافٍ مِّنَ الْمَلَئكَةِ مُنزَلِينَ* بَلي إِن تَصْبرُِواْ وَ تَتَّقُواْ وَ يَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَاذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بخَِمْسَةِ ءَالَافٍ مِّنَ الْمَلَئكَةِ مُسَوِّمِينَ}؛ و يقيناً خدا شما را در[جنگ‏] بدر- با آنكه ناتوان بوديد- ياري كرد. پس، از خدا پروا كنيد، باشد كه سپاسگزاري نماييد. آن گاه كه به مؤمنان مي‏گفتي: « آيا شما را بس نيست كه پروردگارتان، شما را با سه هزار فرشته فرودآمده، ياري كند؟» آري، اگر صبر كنيد و پرهيزگاري نماييد، و با همين جوش[و خروش‏] بر شما بتازند،[همانگاه‏] پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار ياري خواهدكرد.[6]

  1. آرام‌كردن دل‌هاي مؤمنان؛

آرامش دل از مهم‌ترين موهبت‌هاي خداوند به مؤمنان است، كه در پرتو آن سخت‌ترين شرايط زندگي تحمل‌پذير مي‌شود.

همان‌گونه كه پيش از اين گفته شد خداوند در لحظات حساس جنگ  يا زمان مخفي شدن رسول اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در غار و احتمال برخورد وي با دشمناني كه به قصد كشتن وي آمده و تا مرز دستگيري او پيش رفته بودند، از اين ياري خداوند برخوردار شدند.

  1. ترس در دل‌هاي دشمنان؛

خداوند متعال افزون بر امدادهاي ياد شده گاهي با انداختن هراس در دل دشمنان، جبهه حق را ياري مي‌كرد. به يك نمونه در اينجا بسنده مي‌كنيم كه خداوند در باره جنگ بدر براساس وعده خويش سپاه ترس را يك باره و ناگهاني بر قلب دشمن چيره ساخت و در قرآن مي‌فرمايد:

 {... سَأُلْقِي في قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرُّعْبَ ... ‏}؛[7] به زودي در دل كافران وحشت خواهم افكند....

  1. فرستادن بادهاي ويرانگر؛

يكي ديگر از امدادهاي الهي كه در آيات قرآن بدان اشاره شده است بادهايي است كه سبب از بين رفتن دشمنان و ياري مؤمنان شده است.

خداوند در آيه‌اي كه پيش از اين نيز اشاره شد مي‌فرمايد:

 {يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكمُ‏ْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيهِْمْ رِيحًا وَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا}؛[8] اي كساني كه ايمان آورده‏ايد، نعمت خدا را بر خود به ياد آريد، آن گاه كه لشكرهايي به سوي شما [در] آمدند، پس بر سر آنان تندبادي و لشكرهايي كه آن‌ها را نمي‌‏ديديد فرستاديم.

ج) شرايط برخورداري از امدادهاي غيبي؛

گرچه مضمون بعضي آيات قرآن اين است كه خداوند به هركس بخواهد ياري مي‏دهد،[9] ليكن با توجه به اينكه خواست خدا حكيمانه است، ضوابط و شرايطي براي برخورداري از امدادهاي ويژه الهي وجود دارد، كه مهم‏ترين آن‌ها بدين شرح است:

  1. ايمان؛

نخستين شرط برخورداري از امدادهاي الهي ايمان است. كه خداوند مي‌فرمايد: {انّا لَنَنصُرُ رُسُلَنا والَّذينَ ءامَنوا...}؛[10] در حقيقت، ما فرستادگان خود و كساني را كه گرويده‏اند، قطعاً ياري مي‏ كنيم.

اين وعده‏اي به نوع مؤمنان است. درباره امداد غيبي در قالب آرامش بخشي نيز مي‏ فرمايد:

{هُوَ الَّذي انزَلَ السَّكينَةَ في قُلُوبِ المُؤمِنينَ}؛[11] اوست آن كس كه در دل‌هاي مؤمنان آرامش را فرو فرستاد.

  1. پارسايي؛

 پرهيزگاري و تقواي الهي از ديگر شرط‌هاي بهره‌مندي از امدادهاي خداوند است كه فرمود:{بَلي  إِن تَصْبرُِواْ وَ تَتَّقُواْ وَ يَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَاذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بخَِمْسَةِ ءَالَافٍ مِّنَ الْمَلَئكَةِ مُسَوِّمِين‏}؛[12] آري، اگر صبر كنيد و پرهيزگاري نماييد، و با همين جوش [و خروش‏] بر شما بتازند،[همانگاه‏] پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار ياري خواهد كرد.

  1. پايداري؛

ثبوت قدم و استواري بر باور و عقيده از ديگر اموري است كه سبب امدادهاي الهي مي‌شود. خداوند در اين باره مي‌فرمايد:

{انَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلكَةُ الّا تَخافوا ولا تَحزَنوا وابشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدون}؛[13] در حقيقت، كساني كه گفتند: « پروردگار ما خداست» سپس ايستادگي كردند، فرشتگان بر آنان فرود مي‌‏آيند [و مي‌‏گويند:] هان، بيم مداريد و غمين مباشيد، و به بهشتي كه وعده يافته بوديد شاد باشيد.

  1. كوشش در راه خداوند.

از ديگر اموري كه شرط براي جلب امدادهاي خداوند است تلاش و كوشش در راه خداوند است. همان‌گونه كه در اين آيه مي‌خوانيم:

{وَ الَّذِينَ جَاهَدُواْ فِينَا لَنهَْدِيَنهَُّمْ سُبُلَنَا...}؛[14] و كساني كه در راه ما كوشيده‏اند، به يقين راه‌هاي خود را بر آنان مي‌‏نماييم.

حال كه برخي مصاديق امدادهاي خاص خداوند و شرايط آن اشاره شد، به امدادهاي غيبي خداوند در ظهور و قيام جهاني حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مي‌پردازيم.

د) برخي امدادهاي غيبي در عصر ظهور:

از آنجايي كه آخرين ذخيره الهي و موعود منجي راه ناتمام پيامبران و اولياي الهي را به پايان مي‌رساند خداوند همه آنچه از امدادهاي غيبي خود در اختيار آنان قرار داده در اختيار حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار خواهد داد. افزون بر آن اينكه همه شرايط امدادهاي الهي در او و يارانش جمع خواهد شد.

پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در اين باره مي‌فرمايد:« قائِمُ اَهْلِ بَيْتي… يُؤيَّدُ بِنَصرِ اللّهِ...»؛[15] ... قائم اهل بيت من، به ياري الهي تأييد مي‌شود. برخي از اين امدادها از اين قرارند:

  1. فرشتگان

از نيروهاي غيبي كه به ياري آخرين حجت خداوند و ياران او مي‌آيند، «فرشتگان الهي» هستند.عبد الرّحمن بن كثير روايت كرده كه امام صادق(علیه السلام) در باره اين آيه كه مي‏ فرمايد:{أَتي أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ}؛[16] [هان‏] امر خدا دررسيد، پس در آن شتاب می كنيد.

آن حضرت فرمود:« هُوَ أَمْرُنَا أَمْرُ اللَّهِ لَا يُسْتَعْجَلُ بِهِ يُؤَيِّدُهُ ثَلَاثَةُ أَجْنَادٍ الْمَلَائِكَةُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الرُّعْب‏»؛[17] آن امر ما است، خداي عزّ و جلّ امر فرموده كه در مورد آن شتاب نشود تا آنكه [خداوند] او را با سه [لشكر] ياري فرمايد كه عبارتند از: فرشتگان، مؤمنان و هراس. از رواياتي كه به طور مفصل به چگونگي حضور و نقش فرشتگان در قيام حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره كرده، سخني است از امام صادق(علیه السلام) كه آن را ابان بن تغلب اين‌گونه نقل كرده است:

شنيدم امام صادق(علیه السلام) مي ‏فرمود: « گوئي قائم را مي‏بينم بر نجف كوفه، كه جامه‏اي از استبرق به تن دارد و زره رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را مي‏پوشد و چون آن را پوشيد به تن او، از هم باز و گشاد مي‏شود تا اندازه بدن آن حضرت گردد. سپس سوار بر اسبي سياه و سفيد مي‏شود كه ميان دو چشمش سفيدي مشخّص و آشكاري است، پرچم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) با اوست، عرض كردم، پرچم اكنون موجود و پنهان است يا براي او آورده مي‏ شود؟ فرمود: جبرئيل آن را براي آن حضرت مي‏آورد، دسته آن از عمودهاي عرش خدا، و ساير آن از نصرت خداوند است، با آن پرچم بر چيزي فرود نمي‏آيد مگر اينكه خداوند آن را نابود مي‏ سازد، و با آن نه هزار فرشته فرود مي‏آيند و نيز سيصد و سيزده فرشته، عرض كردم: فدايت گردم آيا همه اين فرشتگان همراه اوست؟ فرمود: آري، آنان همان فرشتگاني هستند كه با نوح در كشتي بودند، و همان فرشتگاني هستند كه وقتي ابراهيم به آتش افكنده شد همراه او بودند، و همان‌هائي هستند كه وقتي دريا براي موسي شكافته شد همراه او بودند، و همان‌هائي هستند كه وقتي خداوند عيسي را به سوي خويش به آسمان برد همراه او بودند، و چهار هزار فرشته نشان دار هستند كه با رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) همراه بودند، و سيصد و سيزده فرشته‏ اي كه در روز بدر با آن حضرت بودند، و همراه با آنان چهار هزار فرشته‏ اي هستند كه به آسمان بالا رفتند تا اجازه جنگيدن در ركاب حسين(علیه السلام) بگيرند، ولي هنگامي به زمين بازگشتند كه آن حضرت كشته شده بود، و آنان در كنار قبر آن حضرت پريشان موي و غبار آلود ماندند و بر آن حضرت تا روز قيامت مي‏گريند و آنان خروج قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را انتظار مي‏كشند».[18]

عياشي از امام باقر(علیه السلام) نقل كرده كه فرمود: « إِنَّ الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ نَصَرُوا مُحَمَّداً ص يَوْمَ بَدْرٍ فِي الْأَرْضِ مَا صَعِدُوا بَعْدُ وَ لَا يَصْعَدُونَ حَتَّي يَنْصُرُوا صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ وَ هُمْ خَمْسَةُ آلَافٍ»؛[19] فرشتگاني كه در جنگ بدر رسول خدا را در زمين ياري كردند از آن پس به آسمان نرفتند و پس از اين نيز نخواهند رفت تا آنكه ياري كنند صاحب اين امر را و آنان پنج هزارند.

پيامبر گرامي اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) در روايتي، پس از آن‌كه ياري خداوندي را از جمله امدادهاي غيبي مربوط به قيام حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ذكر فرموده، به نقل از خداوند در شب معراج چنين مي‏ گويد:

{... وَ لَأَنْصُرَنَّهُ بِجُنْدِي وَ لَأَمُدَّنَّهُ بِمَلَائِكَتِي حَتَّي يُعْلِنَ دَعْوَتِي‏...} ؛[20] و با لشكريان خود ياريش مي‌‏كنم و با فرشتگانم به او مدد مي‌‏رسانم تا آنكه دعوتم را آشكار كند.

  1. ترس در دل دشمنان؛

خداي جهان آفرين، در قيام جهاني حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ترس و دلهره را بر قلب كافران و مشركان و ستمگران حق ستيز خواهد افكند و آنان قدرت تصميم‏گيري و دشمني را از دست خواهند داد. در رواياتي گفته شده كه « مهدي»، « مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ وَ مُؤَيَّدٌ بِالنَّصْرِ» است؛ يعني هنگام ظهور، هراس او در دل‏ قدرتمندان مي‏افتد و نيروهاي غيبي و ناديدني به كمك او و ياران او مي‌شتابند. البته آنچه درباره ياري آن حضرت به وسيله نيروهاي غيبي گفته شده است، منافاتي با لزوم حضور مردم در صحنه ندارد و بايسته است كه مردم آن حضرت را تا رسيدن به اهداف متعالي‌اش ياري كنند.

پيش از اين گفته شد كه امام صادق(علیه السلام) فرمود: انقلاب مهدي را سه سپاه ياري مي‏كنند و در پيروزي آن حضرت شركت دارند: سپاهي از فرشتگان، سپاهي از مؤمنان و سپاهي از رعب و وحشت.[21]

محمد بن مسلم ثقفي از امام باقر(علیه السلام) نقل مي‏كند كه فرمود: « اَلْقائِمُ مِنَّا مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ»؛[22] قائم ما به [افتادن] ترس در دل دشمنان، ياري شده است.

  1. نيروهاي طبيعت

بخشي از امدادهاي غيبي الهي، تسخير نيروها و امكانات طبيعي است كه خداوند پيامبران خود را به آن‌ها مجهز كرده است؛ همانند: بادها، طوفان‏ها، ابرها و… كه در قرآن از آن‌ها ياد شده است.[23]

 در رواياتي، عوامل طبيعي از جمله امدادهاي غيبي براي واپسين حجّت الهي ذكر شده است.

 امام رضا(علیه السلام) از پدرش و او از پدرانش از علي(علیه السلام) نقل كرده كه رسول گرامي اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) در حديث معراج به نقل از خداوند آنگاه كه امام مهدي( را معرفي مي‌كند، چنين فرموده است.

«... وَلَاُسَخِّرَنَّ لَهُ الرِّياحَ وَلأُذَلِلَنَّ لَهُ الرِّقابَ الصِّعاب...»، ... و باد را مسخَّر او مي‏كنم و گردنكشان سخت را رام او مي‏سازم ... .[24]

بنابراين، به روشني مي‌توان گفت حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) افزون بر بهره‌مندي از ياران و اصحاب خود، به دليل عظمت قيام جهاني خود به اذن و اراده الهي، از امدادهاي غيبي نيز استفاده خواهد کرد.

برخي امدادهاي ديگر

افزون بر امدادهاي ياد شده، برخي امور ديگر نيز در روايات مورد اشاره قرار گرفته كه مي‌تواند در شمار امدادهاي الهي باشد.

  1. طِي الاَرْض

يكي ديگر از امدادهاي الهي در عصر ظهور آن است كه زمين براي آن حضرت و يارانش در هم نورديده مي‌شود. در روايات فراواني در باره به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، از چگونگي طي مسافت آن حضرت و يارانش به عنوان طي ‏الارض تعبير شده‌است. امام‏ رضا( در روايتي پس ‏از معرفي حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مي‏ فرمايد:« وَ هُوَ الَّذِي تُطْوَي لَهُ الْأَرْضُ وَ يَذِلُّ لَهُ كُلُّ صَعْبٍ»؛[25] او، كسي است كه زمين براي او درنورديده مي‌شود.

  1. ميراث‌هاي پيامبران(علیهم السلام)

از روايات استفاده مي‌شود افزون بر امدادهاي ياد شده حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هنگــام ظهور، بــرخي ميراث‏هاي پيامبران گذشته را نيز همراه خواهد داشت.

امام علي(علیه السلام) فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است:

« المَهْدِي مِنْ وُلْدِي، تَكُونُ لَهُ غَيبَةٌ وَ حَيرَةٌ تَضِلُّ فِيها الاُمَمُ، يأتِي بِذَخِيرَةِ الاَنبِياءِ فَيمْلاُها عَدْلاً وَقِسْطاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً»؛[26] مهدي از فرزندان من است براي او غيبت و حيرتي خواهد بود كه مردم در آن گمراه شوند. او ذخيره پيامبران(علیهم السلام) را خواهد آورد و زمين را پر از عدل و داد كند همان‌گونه كه پر از ظلم و جور شده باشد.

درباره اين كه اين امــور بــه چــه هدفي نـزد حضرت جمع شده است، سخن روشني در دست نيست؛ ولي با توجه به اين‌كه نقش حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، نقش همه انبيا و اوليا است و آن حضرت آرزوي تمام پيامبران را پياده خواهد كرد، مي ‏توان نتيجه گرفت تمام ابزار آنان در اختيار آن حضرت قرار خواهد گرفت.

ديگر اين‌كه آن حضرت وظيفه دارد پيروان همه اديان را به دين راستين الهي (اسلام) دعوت كند و اين ميراث‌ها نشانه‏هايي از برحق بودن آن حضرت است؛ از اين رو همان‏گونه كه در روايات، از زنده مانــدن حضرت مسيــح(علیه السلام)، عامــل هدايت مسيحيان و برگرداندن ايشان به پيروي از حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفي شده است، مي‏توان ميراث‏هاي ديگر پيامبران(علیهم السلام) را ابزاري براي اتمام حجّت بر آنان دانست.

برخي ميراث‌ها كه در روايات مورد اشاره قرار گرفته عبارت است از: « پيراهن»،[27] « عمامه»،[28] « زره»،[29] « سلاح»،[30] و « پرچم پيامبر گرامي اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)»،[31] « سنگ»[32] و «عصاي حضرت موسي(علیه السلام)» [33] و « طشتي كه وي در آن قرباني مي‏كرد».[34] و « انگشتري حضرت سليمان(علیه السلام)».[35]

همان‌گونه كه اشاره شد، شايد يكي از حكمت‏هاي اين ميراث داري، اين است كه پيروان تمامي اديان، با ديدن ميراث پيامبر خود، به حضرت  مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ايمان آورند و نيز اهداف حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و قيام ايشان، در برگيرنده تمامي اهداف پيامبران بزرگ است. از اين رو در آن هنگامه عظيم، آن حضرت با در اختيار گرفتن ميراث پيامبران بزرگ(علیهم السلام)، هدف خود را ـ كه در واقع هدف جميع آنان بوده است ـ تحقق مي‏ بخشد.

نتیجه:

حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و ياران و سپاهيان مؤمن و شجاع او، در اين جنگ‏هاي نهايي و سرنوشت ساز پيروز شده و با كمك گرفتن از امدادهاي غيبي، دشمنان (جبهه باطل) را نابود مي‏كنند. بدين سان سرنوشت كافران و ستمگران، به بدترين صورت رقم مي‏خورد.

امام كاظم(علیه السلام) مي ‏فرمايد:«... وَ هُوَ الثَّانِي عَشَرَ مِنَّا يُسَهِّلُ اللَّهُ لَهُ كُلَّ عَسِيرٍ وَ يُذَلِّلُ لَهُ كُلَّ صَعْبٍ وَ يُظْهِرُ لَهُ كُنُوزَ الْأَرْضِ وَ يُقَرِّبُ لَهُ كُلَّ بَعِيدٍ وَ يُبِيرُ بِهِ كُلَّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ يُهْلِكُ عَلَي يَدِهِ كُلَّ شَيْطَانٍ مَرِيد»؛[36] و او دوازدهمين ما امامان است، خداوند براي او هر امر سختي را آسان و هر امر دشواري را هموار سازد و گنجهاي زمين را برايش آشكار كند و هر بعيدي را براي وي قريب سازد و به توسّط وي تمامي‏جبّاران عنود را نابود كند و هر شيطان متمرّدي را به دست وي هلاك سازد. محمد بن مسلم مي‏گويد: از امام باقر(علیه السلام) پرسيدم: مراد از {وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشي}؛ قسم به شب در آن هنگام كه(جهان را) بپوشاند. چيست؟ آن حضرت فرمود:« اللَّيْلُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ الثَّانِي غَشَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فِي دَوْلَتِهِ الَّتِي جَرَتْ عَلَيْهِ وَ أُمِرَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَنْ يَصْبِرَ فِي دَوْلَتِهِمْ حَتَّي تَنْقَضِيَ»؛ شب در اين آيه فلانی(دومی) است كه ستم روا داشت بر امير المؤمنين در مقامي كه متعلق به او بود و آن جناب  صبر کرد تا دولت آن‌ها منقضي گردد.آنگاه امام فرمود: {وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّي}؛ و قسم به روز هنگامي كه تجلّي كند.« النَّهَارُ هُوَ الْقَائِمُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ إِذَا قَامَ غَلَبَ دَوْلَةَ الْبَاطِل»؛[37]‏ منظور از روز قائم از ما خانواده است وقتي قيام كند، بر دولت‌هاي باطل پيروز مي‌‏شود.در اين هنگام فجر دولت حقّ مي‌دمد و تاريكي باطل از صحنه گيتي برچيده مي‌شود.[38] خداوند حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و يارانش را مالك شرق و غرب جهان نموده، آيين اسلام را پيروز مي‌گرداند و بدعت‌ها و باطل‌ها را به دست او و يارانش نابود مي‌سازد.[39] و آنگاه كه در اين قيام جهاني پرچم پيروزي حق در همه كره زمين برافراشته شد، نوبت به برپايي حكومت عدل جهاني خواهد رسيد.[40]

پی‌نوشت‌ها:

[1]. اسراء(17) آيه 6.

[2]. بقره (2) آيه 2و3.

[3]. توبه (9) آيه 40.

[4]. توبه (9) آيه 26.

[5]. احزاب (33) آيه 9.

[6]. آل عمران (3) آيات 23 ـ 25.

[7]. انفال (8) آيه 12.

[8]. احزاب (33) آيه 9.

[9]. {واللَّهُ يُؤَيّدُ بِنَصرِهِ مَن يَشاءُ}؛ و خدا هر كه را بخواهد به ياري خود تأييد مي‌‏كند. آل‏عمران (3) آيه 13؛ {جَاءَهُم نَصرُنا فَنُجّي مَن نَشَاءُ}؛ ياري ما به آنان رسيد. پس كسانى را كه مي‌‏خواستيم، نجات يافتند. يوسف(12) آيه110؛ {بِنَصرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشاءُ}؛ هر كه را بخواهد ياري مي‌‏كند. (روم (30) آيه 5.

[10]. غافر (40) آيه51.

[11]. فتح (48) آيه 4 .

[12]. آل‏عمران (3) آيه 125.

[13]. فصّلت (41) آيه 30.‏

[14]. عنكبوت (29) آيه 69.

[15]. شيخ صدوق، كمال‏الدين و تمام النعمة، ج1، ص257، ح2.

[16].  نحل (16) آيه 1.

[17]. محمد بن ابراهيم نعماني، الغيبة، ص 198، ح9.

[18]. محمد بن ابراهيم نعماني، الغيبة، ص 309، ح4.

[19]. تفسير عياشي، ج1، ص197.

[20]. شيخ صدوق، كمال‏الدين و تمام النعمة، ج1، ص254، ح4.

[21]. نعماني، الغيبة، ص198، ح9، ص243، ح43.

[22]. شيخ صدوق، كمال‏الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 330، ح 16.

[23]. انبيا(21) آيه81؛ احزاب (33) آيه 9.

[24]. شيخ صدوق، كمال‏الدين و تمام النعمة، ج1، ص254، باب23، ح4.

[25]. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص371، ح5.

[26]. شيخ صدوق، كمال‏الدين و تمام النعمة، ج1، ص 287، ح 5.

[27]. نعماني، الغيبة، ص350، ج42.

[28]. محمد بن يعقوب كليني، الكافي، ج8، ص224، ح285.

[29]. همان.

[30]. نعماني، الغيبة، ص349، ح40؛محمد بن يعقوب كليني، الكافي، ج8، ص224، ح285؛ متقي هندي، كنز العمال، ح39673.

[31]. نعماني، الغيبة، 343، ح28 و 435، ح1.

[32]. محمد بن يعقوب كليني، الكافي، ج1، ص231، ح3.

[33]. همان، ح1؛ نعماني، الغيبة، ص238، ح28، شيخ صدوق، كمال‏الدين و تمام النعمة، ج2، ص376، ح7.

[34]. محمد بن يعقوب كليني، الكافي، ج1، ص232، ح1.

[35]. همان، ص231، ح1. نعماني، الغيبة، ص343، ح27.

[36]. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص368، ح6.

[37]. علي بن ابراهيم قمي، تفسير قمي، ج2، ص425.

[38]. فعندها يتلألؤ صبح الحقّ وينجلي ظلام الباطل؛ شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص448.

[39]. « يملّكهم الله مشارق الارض و مغاربها و يظهر الدين و يميت الله ـ عزّوجل‌ـ به و باصحابه البدع و الباطل»؛ علي بن ابراهيم قمي، تفسير قمي، ج2، ص87.

[40]. به ياري خداوند در جلد بعد، به بررسي آن دوران نوراني خواهيم پرداخت.

- بر گرفته از کتاب درسنامه مهدویت(3)