مقدمه:
در ميان آموزههای اسلام، كمتر موضوعي به اندازه « مهدويّت» مورد توجه و اهميت قرار گرفته است؛ به گونهاي كه در هيچ يك از موضوعات بنيادين، به اين اندازه سخن از معصومين(علیهم السلام) و بزرگان دين نرسيده است و كمتر كتابي هست كه در آن، به اين مهمّ نپرداخته باشد. شناخت اين منابع ارزشمند و سير تدوين آنها، ميتواند ما را به آگاهي بيشتر نسبت به اين مسأله مهمّ و اساسي رهنمون شود. به علت اختصار، در اين مقاله، تنها به بررسي بعضي از كتابهاي مهمّ درباره «مهدويّت» اشاره ميشود.
شيعه و احاديث مهدويّت
« مهدويّت» در فرهنگ شيعه، از جمله آموزههای اعتقادی و بلكه از ضروريات مذهب به شمار ميآيد. احاديث مربوط به اين موضوع، چنان فراوان و گسترده است كه جاي هيچ شك و ترديدي را باقي نميگذارد. با مروري كوتاه در منابع حديثي شيعه، به خوبي در مييابيم كه موضوع ظهور حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و بر پايي حكومت عدل جهاني به دست ايشان، جزو موضوعات كاملاً متواتر و مورد قبول تمام مسلمانان ـ به خصوص شيعه دوازده امامی ـ است.
دهها تن از اصحاب ائمه(علیهم السلام)، پيش از تولّد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، با استفاده از بيانات نوراني معصومين(علیهم السلام)، کتابهاي مستقلي در رابطه با ولادت، غيبت، ظهور و نشانههاي ظهور آن حضرت تأليف کردهاند که اسامي تعدادي از آنها بدين قرار است:[1]
- ابواسحاق ابراهيم بن صالح انماطي، از اصحاب امام باقر(علیه السلام)، صاحب کتاب الغيبة.[2]
- ابوالفضل عبّاس بن هشام ناشري، مشهور به «عبيس» از اصحاب امام رضا(علیه السلام) (م220ق)، مؤلف کتاب الغيبة.[3]
- علي بن حسن بن علي بن فضّال، از اصحاب امام هادي(علیه السلام) و امام حسن عسکري(علیه السلام)، صاحب کتابهاي الغيبة و الملاحم.[4]
- ابوالحسن علي بن حسن بن محمد طائي جرمي، از اصحاب امام کاظم(علیه السلام) و صاحب کتاب الغيبة.[5]
- ابوالحسن علي بن محمد بن علي سوّاق از سران واقفيه و صاحب کتاب الغيبة.[6]
- ابوالحسن علي بن عمر اعرج، از اصحاب امام کاظم(علیه السلام) و صاحب کتاب الغيبة.[7]
- ابو علي حسن بن محمد بن سماعه، از اصحاب امام کاظم(علیه السلام)، (م 263 ق) و صاحب کتاب الغيبة.[8]
- حسن بن علي بن ابي حمزه بطائني، از اصحاب امام کاظم(علیه السلام) و صاحب کتابهاي: الغيبة، الرجعة، القائم و الملاحم.[9]
با مطالعه اين تأليفها و ساير کتابهاي اختصاصي و عمومي حديثي، روشن میشود كه كمتر كتاب روايي شيعه است كه به موضوع حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نپرداخته باشد. در اينجا بعضي از اين منابع روايي، به اجمال معرفي ميشود.
يك. كتاب سليم بن قيس هلالي
اين كتاب از « ابو صادق سليم بن قيس هلالي عامري كوفي» (م 80 ق) است و از لحاظ تاريخي اولين كتاب حديثي موجود ميباشد. مؤلف آن از شخصيتهاي برجسته و از خواص اصحاب اميرمؤمنان(علیه السلام)، امام حسن، حسين و سجاد(علیه السلام) است و امام باقر(علیه السلام) را نيز درك كرده است.
سليم در نزد معصومين(علیهم السلام)، مورد وثوق بوده و از علوم سرشار آنان بهره مند شده است. وی همواره مورد تأييد ائمه(علیهم السلام) قرار گرفته، نزد آنان از محبوبيت خاصّي برخوردار بوده است.
از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده ـ پس از آنكه كتاب سليم براي آن حضرت خوانده شد ـ فرمود: « صَدَقَ سُلَيمٌ رَحِمَهُ اللَّهُ»؛[10] « راست گفت سليم. خدايش بيامرزد».
در اين كتاب احاديثي چند درباره حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نقل شده كه به لحاظ اهميت کتاب، قابل توجّه است.[11]
گفتنی است درباره کتاب سليم بن قيس و صحّت روايات آن، ترديدهايي وجود دارد که در محل خود به آنها پاسخهاي مناسب داده شده است.[12]
علامه شوشتري درباره کتاب سليم ميگويد: «[قول] صواب [ودرست] در باره کتاب سليم بن قيس اين است که اصل کتاب صحيح بوده و سه استاد بزرگ ما، نعماني، صفّار و ديگران، از آن روايت کردهاند؛ ولي اصل کتاب [ در مواردی بسيار اندک] از جانب دشمنان دچار تحريف گشته است (همان گونه که شيخ مفيد بر اين باور است)، و اين گونه نيست که ابن غضائري پنداشته و تمام کتاب را به جهت روايت « نصيحت» محمد بن ابوبکر به پدرش در هنگام مرگ، جعلي دانسته است... ما جز روايت « نصيحت»، به روايت دروغي که محققاً ثابت شده باشد، برخورد نکرديم.[13]
دو. المحاسن
اين كتاب نوشته ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقي (م 274 يا 280ق) است. وي از بزرگان شيعه به حساب ميآيد و بخشی از دوره امامت حضرت رضا(علیه السلام) و نيز دوران امامت امام جواد، هادي و عسكري(علیهم السلام) را درك كرده ومدتی نيز دردوره غيبت صغرا حيات داشته است.
اين كتاب يکي از بهترين كتابهاي روايي شيعه به شمار ميآيد و برخي اهميت و اعتبار آن را رديف « كتب اربعه»[14] دانسته اند. كتاب محاسن يكي از منابع مهمّ كتاب كافي، نوشته كليني(رحمة الله علیه) است و وي فراوان به اين كتاب استناد و از آن روايت نقل كرده است. شيخ صدوق(رحمة الله علیه) نيز به آن اعتماد كرده و آن را از جمله كتابهاي مرجع من لايحضره الفقيه قرار داده است.[15]
علامه مجلسي(رحمة الله علیه) گفته است: محاسن برقي از اصول معتبر است كه كليني و متأخّران وي، از اين كتاب حديث نقل كردهاند.[16]
در كتاب محاسن فصل و باب خاصّي به عنوان حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) گشوده نشده؛ ولي در باب 38 بيشتر اين روايات ذكر شده است. نكته قابل توجه اينكه در هيچ روايتي در اين كتاب، اشاره به كلمه « مهدي» نشده و از آن حضرت با عنوان قائم و يا مشتقات آن ياد شده است.
سه. بصائر الدرجات في فضائل آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)
مؤلف اين كتاب ابوجعفر محمد بن حسن بن فروخ صفّار قمي (م290 ق) يكي از ياران امام حسن عسكري(علیه السلام) و از چهرههاي سرشناس ياران ائمه(علیهم السلام) و راويان حديث است. بصائرالدرجات، درباره فضايل و مقامات امامان(علیهم السلام) به رشته تحرير درآمده و جزو قديميترين كتابهاي حديثي و معتبرترين اصول قدماي شيعه محسوب ميشود. از زمان نگارش آن تاكنون، پيوسته مورد توجه دانشمندان، فقيهان و بزرگان شيعه بوده و در كتابهاي ايشان فراوان به آن استناد شده است.
شيخ حر عاملي(رحمة الله علیه) در مقدمه وسائل الشيعه مينويسد: « كتاب بصائر الدرجات نوشته شيخ ثقه و مورد اطمينان محمد بن حسن صفار ميباشد كه داراي دو نسخه كوچك و بزرگ است».
علامه مجلسي(رحمة الله علیه) در مقدمه بحارالانوار مينويسد: « كتاب بصائر الدرجات از اصول معتبرهاي است كه شخصيتهايي مانند كليني و ديگر علما از آن روايت كردهاند».[17]
البته با وجود اين اعتماد، برخي نيز بر آن خرده گرفتهاند.[18]
اين كتاب داراي ده بخش است كه هر بخش شامل حدود بيست باب است.
در اين كتاب موضوعات گوناگونی، بيان شده و بيشتر در باره ائمه معصومين(علیه السلام) است؛ از اين رو روايات مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نيز مورد توجه قرار گرفته است. در اغلب اين روايتها، به ويژگيهاي آن حضرت و يا مسائل مربوط به قيام و حكومت جهاني آن حضرت اشاره شده است.
چهار. كتاب التفسير معروف به ( تفسير العياشي)
اين كتاب اثر محمد بن مسعود بن عياش سمرقندي، معروف به « عياشي» فقيه بزرگوار و عالم وارستهاي است كه در رشتههاي فقه، ادب، حديث و تفسير تبحر فراوان داشته است. او از برجستهترين دانشمندان و از بزرگان فقهاي شيعه، در دوران غيبت صغرا و استاد كليني بوده است.
وي در آغاز با توجه به محيط زندگی خود ـ كه حدود سمرقند و بخارا بوده و بيشتر ساكنان آن از اهل سنّت بودند ـ پيرو مكتب فقهي آنان بود؛ اما در اثر مطالعه و بررسی در كتابهاي شيعه، مكتب پر فيض جعفري را پذيرفت و تمامي ميراث پدر را (بالغ بر سيصد هزار دينار) در راه علم و نشر حديث، انفاق و خرج کرد. گفته شده: خانه او بسان مسجد، پر از قاري، محدث، عالم، دانشجو و مفسر بود.[19]
آقا بزرگ تهراني درباره او مينويسد: « صاحب تفسير عياشي بالغ بر دويست جلد كتاب در زمينههاي مختلف علوم اسلامي نگاشته است. او از مشايخ و اساتيد روايت كشي، صاحب رجال معروف و از هم دورههاي ثقة الاسلام كليني ميباشد و فرزندش جعفر، از كتابهاي او روايت ميكند كه يكي از آنها همين تفسير موجود است».[20]
تفسير عياشی از برجستهترين و معتبرترين تفاسير كهن روايي شيعه بوده و در ميان دانشمندان، از جايگاه خاصّي برخوردار است. از نويسنده آن در بيشتر كتابهاي رجال و تراجم، به عظمت، جلالت، فضل و دانش ياد شده است.
اين تفسير در اصل در دو جلد بوده كه دانشمندان و علماي تفسير از آن روايت ميكردهاند؛ اما متأسفانه در قرنهای بعدی، قسمت دوم اين كتاب مفقود ميشود و لذا كتاب موجود (در دو مجلد) فقط تا آخر سوره كهف است. نسخه موجود نيز، بدون اسناد راويان آن است؛ ظاهراً يكي از نسخه برداران كتاب، براي سهولت و آساني مطالعه و استنساخ، اسنادش را حذف كرده[21] و زياني جبران ناپذير بر آن وارد ساخته است.
علامه طباطبايي(رحمة الله علیه)، مقدمهاي بر اين تفسير نگاشته و اهميت و جايگاه اين تفسير را بيان كرده است. ايشان مينويسد: « قسم به جانم! ميتوانم بگويم اين كتاب بهترين اثري است كه در زمان خود تأليف يافته است و اطمينان آميزترين مجموعهاي است كه از پيشينيان ما در زمينه كتب تفسيري مأثور به ارث رسيده است».اين تفسير روايي در ذيل دهها آيه از قرآن، به موضوع « مهدويّت» و حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرداخته و رواياتي را در اين زمينه نقل كرده است. نوع اين احاديث، تطبيق و تأويل آيات بر حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و حكومت جهاني آن حضرت است.
پنج. تفسير القمي
اين تفسير اثر ابو الحسن، علي بن ابراهيم بن هاشم قمي (م قرن 4 ق) از راويان بزرگ شيعه و از ياران امام حسن عسكري(علیه السلام) است. وي از مشايخ معتبر شيخ كليني است و وي بسياري از روايات كافي را از او نقل كرده است.
اين تفسير از قديميترين تفاسيري است كه پرده از روي آياتي كه در شأن ائمه (علیهم السلام) نازل شده است، بر ميدارد. از اين رو در ميان مفسران شيعه، از ارزش و اعتبار خاصّي برخوردار است؛ به گونهاي كه آنان، اعتبار ديگر كتب « تفسير روايي» را با اين كتاب ميسنجند.
نجاشي درباره او ميگويد: « علي بن ابراهيم از بزرگترين راويان شيعه است كه در عصر امام حسن عسكري(علیه السلام) زندگي ميكرده و محمد بن يعقوب كليني، در كتاب كافي بسيار از او روايت نقل ميكند».
از ويژگيهاي اين تفسير، آن است كه مؤلف همه روايات را، از امام باقر و امام صادق(علیه السلام) نقل كرده است. درباره مؤلف و شيوه تأليف و پارهاي مباحث مربوط به شناسنامه كتاب، بحثهاي مفصل و گستردهاي شده و برخي انتساب آن را به او مورد ترديد قرار دادهاند؛[22] اما اصل كتاب به عنوان يكي از كتابهاي حديثي مرجع، مورد توجه بوده و هست . البته دقت در روايات آن خالي از فايده نيست.
دلايل و شواهد بر اينکه حداقل بخشهايي از اين کتاب، از علي بن ابراهيم نيست، فراوان است؛ به عنوان نمونه مقدمه اين کتاب، به گونهاي مباحث را طرح ميکند که گويي شخص ديگري، سخن ميگويد و گاه، حتي از علي بن ابراهيم نقل قول ميکند. افزون بر آنکه اين مقدمه، مشتمل بر انحرافات و عقايد نادرستي (مانند تحريف قرآن) است. در حقيقت اين کتاب، مجموعهاي است از چند تفسير: تفسير علي بن ابراهيم، تفسير ابوالجارود و نقليات ابوالفضل عباس بن محمدبن قاسم.[23] كتاب ياد شده مشتمل بر سي روايت در رابطه با حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و مضامين مختلفي در آن وجود دارد كه عمدتاً به صورت تطبيق آيات بر حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
شش. الكافي
اينكتاب ارزشمند، اثري گرانسنگ ازشيخ ابوجعفر، محمدبن يعقوب كليني رازي(رحمة الله علیه) (م329 ق)، از برجستهترين علماي شيعه در نيمه دوم قرن سوم و آغاز قرن چهارم هجري است.
كليني با سفر به شهرها و سرزمينهاي اسلامي و ارتباط با راويان احاديث و دستيابي به اصول چهارصدگانه شيعه[24] و ارتباط با نواب خاص امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مجموعهاي ارزشمند و كتابي معتبر و جامع به نگارش در آورده است.
محمد بن يعقوب كليني(رحمة الله علیه) نام آورترين و بلند آوازهترين انديشمند عصر خود بود؛ دوراني كه اوج تلاش محدثان و دانشمندان بزرگ و حتي نواب خاص حضرت بود. با اينكه اين چهار تن از فقها و محدثان بزرگ شيعه بودند و شيعيان آنها را به جلالت قدر ميشناختند؛ اما كليني مشهورترين شخصيتي بود كه در آن زمان، ميان شيعه و سنّي با احترام ميزيست و به طور آشكار، به ترويج مذهب حق و نشر فضايل اهل بيت(علیهم السلام) همت ميگماشت.
كتاب كافي از قديميترين و معتبرترين كتابهاي روايي شيعه و نگاشته شده در عصر غيبت صغرا است. اين كتاب در طول بيش از هزار سال، پيوسته مورد توجه و عنايت خاص دانشمندان و فقهاي شيعه قرار داشته است و آنان در منابع مهم روايي و تأليفات ارزشمند خود، به آن استناد کردهاند.
شيخ مفيد كافي را چنين معرفي كرده است: « الكافي هو من اجلّ كتب الشيعة و اكثرها فائدة»؛[25] « كافي از برجستهترين كتابهاي شيعه و پر فايدهترين آنها است».
شهيد اول، محمد مكي درباره اين كتاب نوشته است: « كتاب كافي، كتابی روايی است كه تاكنون اصحاب و علماي شيعه مانند آن را ننگاشتهاند».[26]
از ويژگيهاي مهمّ اين كتاب، هم عصر بودن مؤلف آن، با نائبان چهارگانه حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و دسترسي وی به آنان است. به خصوص كه آنان در بغداد بودند و كليني(رحمة الله علیه) نيز مدتي در آن شهر زندگی ميکرده و سال وفات وي، مصادف با سال وفات آخرين سفير امام عصر(علیه السلام) علي بن محمد سمري بوده است.
مؤلف در کتاب كافی، مقيد به ذكر سند روايات تا معصوم(علیهم السلام) است و اين خود ارزش و اعتبار خاصّي به آن بخشيده است. اين كتاب شامل بيش از شانزده هزار روايت است. اگر چه روايات مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در مجموعه اين كتاب، به نوعي پراكنده است؛ اما در بابهايي ويژه، روايات بيشتري نقل شده است.
به عنوان نمونه در قسمت اصول و در « كتاب الحجة»، مؤلف احاديثي را در بخش« في الاشارة و النص الي صاحب الدار»، ذكر كرده و در ادامه همين باب، عناوين ديگري همانند « في التسمية من رآه، باب في النهي عن الاسم، باب نادر في الغيبة و باب في كراهية التوقيت» ذكر و در هر عنوان، چند حديث را نقل کرده است. مجموع اين احاديث در اين قسمت، نزديک به شصت حديث ميرسد. همچنين در باب « مولد الصاحب» بيش از سي روايت در باره ولادت حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مباحث مربوط به آن است.
هفت. الغيبة
اينكتاب اثر ارزشمند ابوعبدالله محمد بن ابراهيم بن جعفر كاتب نعماني، مشهور به ابن زينب (ابنابی زينب)، از راويان بزرگ شيعه دراوايل قرن چهارم هجري است. وي نزد محمدبن يعقوبكليني(رحمة الله علیه) دانش حديث را فرا گرفت وكاتب استادش شد وبه همين جهت نيزعنوان « كاتب» پيدا كرد. او از شهرت، احترام و اعتبار خاصّي در نزد دانشمندان و فقهاي شيعه بهرهمند است.
نعماني علاوه بر اينکه نويسندهاي خوش نظر و داراي قدرت استنباط بود، از اطلاعات وسيعي در باره رجال و احاديث برخوردار بود.
كتاب الغيبة به يقين جزو يکی از بهترين كتابها در زمينه احاديث مربوط به خصوصيات حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، غيبت و عصر ظهور و ويژگيهاي آن دوران است. تمام احاديث، برخوردار از سند بوده و نوع اسناد هم، كوتاه و در بسياري از موارد، اسناد خوب و مورد پسند اهل فن است.
مؤلف در آغاز كتاب، درباره انگيزه تأليف آن نگاشته است: « من در جامعه ميديدم شيعيان و علاقهمندان به پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بيت(علیهم السلام)، به گروههاي مختلفي تقسيم شده و نسبت به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و وليّ امر و حجّت پروردگار خود سرگردان گشتهاند. پس از بررسي، دليل آن را غيبت آن حضرت يافتم؛ چنان كه رسول خدا و حضرت علي و ائمه معصومين(علیهم السلام) نيز به آن اشاره کردهاند؛ لذا به ياري خداوند بر آن شدم تا رواياتي را كه مشايخ روايي بزرگ از اميرمؤمنان و ائمه معصومين(علیهم السلام) در باره غيبت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نقل كردهاند، جمع آوري کنم.
بسياري از رواياتي كه هم اكنون در اختيار من است، علماي اهل سنّت نيز روايت كردهاند. البته روايات آنان دراينباره، بسيار گستردهتر از رواياتي است كه هم اكنون در اختيار من است».[27]
كتاب الغيبة شامل 478 روايت در 26 باب است. از موضوعات كتاب ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد: وجوب حفظ اسرار آل محمد(صلی الله علیه وآله و سلم)، الهي بودن مسأله امامت، تعداد امامان(علیهم السلام)، كسي كه به دروغ ادعاي امامت كند، روايات درباره غيبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، صبر و انتظار فرج، امتحان، صفات امام منتظر، صفات لشكر آن حضرت و....
هشت. كمال الدين و تمام النعمة
نويسنده اين کتاب ابوجعفر محمد بن علي بن حسين بن بابويه قمي (م 381 ق)، مشهور به « شيخ صدوق»(رحمة الله علیه)، از بزرگترين شخصيتهاي جهان اسلام و از برجستهترين چهرههاي درخشان علم و فضيلت است. در اين کتاب به صورت ويژه احاديث مربوط به غيبت حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ذكر شده و در واقع يكي از كتابهاي مرجع و عمده در حوزه مباحث مهدويّت است. كمتر نوشته و اثري در دورههاي بعد، يافت میشود كه به نوعي از اين مجموعه، بهره نبرده باشد.
شيخ صدوق(رحمة الله علیه) نزديك به عصر ائمه(علیهم السلام) ميزيست و با جمع آوري روايات اهل بيت( و تأليف كتابهاي نفيس و با ارزش، خدمت ارزنده و كم نظيري به اسلام و تشيع كرد. تأليفات فراوان وي در علوم و فنون مختلف اسلامي، هر كدام گنجينهاي پايان ناپذير است كه هم اكنون نيز با گذشت بيش از يك هزار سال از تاريخ تأليف آنها، روز به روز بر ارزش و اعتبار آن افزوده شده و جايگاهي بس بلند و والا يافته است و در صدر قفسه كتابخانهها و در سينه دانشمندان جاي دارد.
شيخ صدوق(رحمة الله علیه) در مقدمه كتاب، انگيزه تأليف را چنين ذكر كرده است: «... چون آرزوي زيارت علي بن موسي الرضا(علیه السلام) برآورده شد، به نيشابور برگشتم و در آنجا اقامت گزيدم. ديدم بيشتر شيعياني كه به نزد من آمد و شد میکردند، در امر غيبت حيران اند و درباره امام قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شبهه دارند و از راه درست منحرف گشته و به رأي و قياس روي آورده اند ... تا اينكه شيخي از اهل فضل و علم و شرف ـ كه از دانشمندان قم بود ـ از بخارا بر ما وارد شد ... و از من درخواست كرد كه در اين موضوع (غيبت) كتابي برايش تأليف كنم. من نيز درخواست او را پذيرفتم و به او وعده دادم هرگاه خداوند وسايل مراجعتم را به وطنم فراهم كند، آنچه را خواسته است، گرد آورم.
در اين ميان، شبي در باره آنچه جا گذاشتهام ـ از خانواده و فرزندان و برادران و ديگر نعمتهاـ انديشه ميكردم كه ناگاه خواب بر من غلبه كرد و در خواب ديدم گويي در مكه هستم و به گرد بيت الله الحرام طواف ميكنم. در شوط هفتم، به حجر الاسود رسيدم. آن را استلام كرده، اين دعا را خواندم ... آن گاه مولايمان صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ديدم که بر در خانه كعبه ايستاده و من با دلي مشغول و حالي پريشان، به ايشان نزديك شدم ... بر او سلام كردم و او پاسخم داد و سپس فرمود: چرا در باب غيبت، كتابي تأليف نميكني تا اندوهت زايل شود؟ عرض كردم: ای فرزند رسول خدا! درباره غيبت پيش تر رسالههايي را تأليف كردهام. فرمود: نه به آن طريق، اكنون تو را امر ميكنم كه درباره غيبت، كتابي تأليف كني و غيبت انبيا را در آن بازگو كني....»[28]
اين كتاب به دو بخش اصلي تقسيم شده است:
بخش اول، شامل مباحث كلّي و احاديث جامعي در باره غيبت در امتهاي پيشين و اثبات اين موضوع است كه غيبت حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) امري تازه نيست؛ بلكه غيبت داراي سابقه طولاني بوده است.
در بخش دوم موضوعاتی مانند: ولادت حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، امامت او، غيبت، دلايل آن، افراديكه وي را ديدهاند، توقيعات صادر شده ازسوي آن حضرت، مسأله انتظار فرج، نشانههاي ظهور و ... بيان شده است.
اين كتاب به جهت اهميتي كه دارد، بارها تجديد چاپ و نيز به دست افراد مختلفي، به فارسي برگردان شده است.
نه. الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد
اين كتاب، اثر گران سنگ شيخ ابوعبد الله محمد بن محمد بن نعمان عكبري بغدادي، معروف به شيخ مفيد(رحمة الله علیه) (م 413 ق) است. او اين كتاب را در سال (411 هجري)؛ يعني، دو سال قبل از وفات و در اوج شهرت علمي، تدوين كرده كه اين خود بر ارزش كتاب ميافزايد.
آوازه و شهرت علمي شيخ مفيد(رحمة الله علیه)، جهان اسلام را فرا گرفته است و از او چهرههاي بسيار درخشان شيعه به شمار ميآيد. وی در اين كتاب سعي وافري به كار برده تا رواياتي را در جهت معرفي معصومين(علیهم السلام) ارائه کند و در آخرين بخش آن اخبار مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) (حدود نود روايت) را ذكر كرده است.[29]
الارشاد از معتبرترين منابع روايي شيعه، در باره زندگاني ائمه(علیهم السلام) به شمار ميآيد و بسياري از منابع مهم شيعه اين كتاب را مستند خود قرار داده اند.
ايشان در پايان كتاب شش باب را به شرح زير به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و موضوعات مربوط به آن حضرت اختصاص داده است:
- باب ذكر الامام القائم بعد أبي محمد(علیه السلام) و تاريخ مولده و دلائل إمامته و ذكر طرف من أخباره و غيبته و سيرته عند قيامه و مدة دولته.
- باب ذكر طرف من الدلائل علی إمامة القائم بالحق محمد بن الحسن(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
- باب ما جاء من النص علی إمامة صاحب الزمان الثاني عشر من الائمة(علیهم السلام) في مجمل ومفصل علی البيان.
- باب ذكر من رأی الامام الثاني عشر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و طرف من دلائله و بيناته.
- باب طرف من دلائل صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و بيناته وآياته.
- باب ذكرعلامات قيام القائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مدة أيام ظهوره و شرح سيرته و...
باب پاياني كتاب در ضمن پنج فصل ارائه شده كه موضوعات اين پنج فصل عبارت است از: ويژگيهاي جسماني، وقت ظهور، چگونگي آغاز ظهور، روش حکومت و مدت حكومت حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف).
شيخ مفيد(رحمة الله علیه) در سال (413) در بغداد و پس از 75 سال تلاش و خدمت ارزنده دار فاني را وداع گفت و مورد تجليل فراوان مردم و اهل علم قرار گرفت.
شيخ طوسي(رحمة الله علیه) ـ كه خود در تشييع پيكر مطهر او حضور داشت ـ ميگويد: روز وفات او از كثرت دوست و دشمن براي اداي نماز و گريستن بر او، همانند و نظير نداشته است. هشتاد هزار تن از شيعيان او را تشييع كردند و سيد مرتضي علم الهدي(رحمة الله علیه) بر او نماز گزارد و در حرم مطهر امام جواد(علیه السلام)، پايين پاي آن حضرت، نزديك قبر استادش ابن قولويه، مدفون گرديد.
ده. كتاب الغيبة للحجة
اين كتاب ارزشمند تأليف شيخ الطائفه، ابوجعفر محمد بن حسن طوسي(رحمة الله علیه) (م460ق)، از برجستهترين چهرههاي علمي جهان تشيع و شخصيت مورد اعتماد شيعه در قرن پنجم هجري است.
او در فقه و اصول، حديث، تفسير، كلام و رجال، تأليفات فراواني از خود به يادگار گذاشته است. مدت پنج سال نزد شيخ مفيد(رحمة الله علیه) درس خوانده و ساليانی دراز از محضر سيد مرتضي(رحمة الله علیه)، بهرهمند شده است.
بعد از رحلت سيد مرتضي علم الهدي(رحمة الله علیه)، رهبري و پرچم داري شيعه به شيخ طوسي(رحمة الله علیه) رسيد. در اين هنگام منزل شيخ در محله كرخ بغداد، پناهگاه مسلمانان بود. جهت درك محضر او، دانشمندان فراواني از سراسر سرزمين اسلامي، قصد بغداد ميکردند تا از خرمن دانش و فضيلت آن عالم بزرگوار توشه برگيرند.
شيخ طوسي(رحمة الله علیه) مؤلف دو كتاب از كتابهاي چهارگانه شيعه ـ تهذيب الاحكام و الاستبصار ـ است كه هر دو در زمينه روايات و احاديثي است كه جنبه فقهي و حكمي دارند. از ديگر تأليفات ارزنده اين دانشمند بزرگ كتاب الغيبة است.
بيگمان كتاب الغيبة از بهترين، مهمّترين و كاملترين منابع شيعه در مورد « غيبت» حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. در اين كتاب به علت و انگيزه غيبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و حكمت الهي كه موجب آن گرديده، اشاره شده است.
شيخ طوسي(رحمة الله علیه) در نگارش اين اثر ارزشمند و گران بها، شيوهاي نو و ابتكاري به كار گرفته و به جوانب مختلف غيبت حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره کرده است. همچنين با استدلال به قرآن و روايات معصومين(علیهم السلام) و حكم عقل، به پاسخگويي به شبهات و اشكالات مخالفان پرداخته است.
اين كتاب شامل فضايل امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سيره و روش آن حضرت در زمان غيبت و هنگام ظهور است و بسياري از نشانههاي ظهور حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ذكر كرده است. از زمان نگارش آن تا کنون پيوسته مورد توجه علما و فقهاي شيعه بوده و آنان در تأليفات خود، بسيار به آن استناد کرده اند.
آقا بزرگ طهراني در مقدمهاي بر کتاب الغيبة نوشته است: « کتاب الغيبة نوشته شيخ طوسي از كتابهاي قديمي است كه بر بسياري از كتابهاي ديگر برتري دارد. اين كتاب دربردارنده بهترين حجّتها و محكمترين برهانهاي عقلي و نقلي بر وجود امام دوازدهم، محمد بن الحسن، صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و غيبت آن حضرت در اين زمان و ظهور شان در آخر الزمان است».[30]
شيخ طوسي(رحمة الله علیه) در مقدمه كتاب در باره انگيزه خود از نگارش اين كتاب نوشته است: « من اين كتاب را به در خواست شيخ بزرگوار ـ كه خداوند عمر ايشان را طولاني گرداند ـ نگاشتم. ايشان در خواست فرمود تا كتابي در باره غيبت صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اِملا نمايم و در آن سبب غيبت آن حضرت و علت طول كشيدن آن و ... را بيان کنم و اينكه چرا آن حضرت ظهور نميكند؟ آيا مانعي در كار هست؟ آن مانع چيست و چرا ما نيازمند به آن حضرت هستيم؟ من هم در خواست او را اجابت و امر ايشان را اطاعت كردم...
كتاب الغيبة (با حدود پانصد روايت) مشتمل بر هشت فصل است:
- الكلام في الغيبة
در اين فصل مؤلف به مباحث ذيل پرداخته است: دليل بر وجوب عصمت امام، و دليل بر فساد قول كيسانيه، ناووسيه، واقفه و ساير فرقههاي منحرف در باب مهدويّت.
- ولادت حضرت حجّت(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
- مشاهده کنندگان حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در غيبت صغرا
- بيان پارهاي از كرامات آن حضرت
- برخي از موانع ظهور حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
- روايات مربوط به بحث نيابت و وكالت
در اين بخش هم ، درباره نواب و وكلاي ممدوح و هم درباره نواب و وكلاي مذموم حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سخن به ميان آمده است. همچنين به برخي از توقيعات آن حضرت اشاره شده است.
- عمر طولاني حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
در ضمن آن اشارهاي به وقت ظهور و پارهاي از نشانههاي ظهور شده است.
- برخي فضايل و صفات و سيره آن حضرت
شيخ طوسي(رحمة الله علیه) در شب دوشنبه 22 محرم سال (460 هـ) به رحمت ايزدي پيوست و در نجف اشرف در خانه خويش به خاك سپرده شد.
نتیجه:
مهدويّت از جمله آموزههای اعتقادی و از ضروريات مذهب شیعه به شمار ميآيد. با مروري كوتاه در منابع حديثي شيعه، این نکته به دست میآید که موضوع مهدویت جزو موضوعات كاملاً متواتر و مورد قبول تمام مسلمانان ـ به خصوص شيعیان دوازده امامی ـ است. و دهها تن از اصحاب ائمه(علیهم السلام)، پيش از تولّد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، با استفاده از بيانات نوراني معصومين(علیهم السلام)، کتابهاي مستقلي در رابطه با ولادت، غيبت، ظهور و نشانههاي ظهور آن حضرت تأليف کردهاند که اسامي وبرخی ویژگیهای تعدادي از آنها در این نوشتار مورد اشاره قرارگرفت.
پینوشتها:
[1]. به نقل از: علي اکبر مهدي پور، برگزيده آثار در قرون و اعصار،(مشعل جاويد)، ص171.
[2]. محمد بن حسن طوسي(رحمة الله علیه)، رجال، ص104؛ فهرست، ص30؛ نجاشي، رجال، ص32.
[3]. نجاشي، رجال ، ص280؛ محمد بن حسن طوسي(رحمة الله علیه)، رجال ، ص384.
[4]. محمدبن حسن طوسي(رحمة الله علیه)، فهرست، ص122؛ نجاشي، رجال ، ص257؛ محمدبن حسن طوسي(رحمة الله علیه)، رجال، ص419 و 433
[5]. محمد بن حسن طوسي(رحمة الله علیه)، رجال، ص357؛ نجاشي، رجال ، ص255.
[6]. نجاشي، رجال، ص 259.
[7]. همان، ص256.
[8]. محمد بن حسن طوسي(رحمة الله علیه)، فهرست ، ص81؛ نجاشي، رجال ، ص41.
[9]. نجاشي، رجال، ص37.
[10]. ر. ك: كشي، رجال ، 104 ؛ محمد بن حسن طوسي(رحمة الله علیه)، كتاب الغيبة، ص194.
[11]. ر. ک: سليم بن قيس هلالي، كتاب سليم بن قيس، ص565، ح1؛ ص624، ح10؛ ص 856، ح45؛ ص775، ح 25؛ ص909، ح62 ؛ ص940، ح77 ؛ ص957، ح91.
[12]. « در اين باره خوشبختانه شيخ محمد باقر انصاري ما را از پاسخ بي نياز کرده است؛ چرا که ايشان دوازده سال از عمر خويش را صرف تحقيق در باره کتاب سليم نموده و آن را در سه جلد، به تفصيل به چاپ رسانده و همه جوانب تحقيق را انجام داده است» .
[13]. سيّد سامي البدري، پاسخ به شبهات احمد الکاتب، ترجمه ناصر ربيعي، ص75.
[14]. اين كتابها عبارتند از: كافي اثر مرحوم كلينی؛ تهذيب الاحكام و استبصار اثر ابوجعفر محمد بن حسن طوسي( رحمة الله علیه) و من لايحضره الفقيه، تأليف شيخ صدوق(رحمة الله علیه).
[15]. ر. ک: صدوق(رحمة الله علیه)، من لايحضره الفقيه، ج1، ص5.
[16]. ر. ک: مجلسي(رحمة الله علیه)، بحار الانوار، ج1، ص26.
[17]. همان، ج1، ص26.
[18]. ر. ک: مامقاني، تنقيح المقال، ج3، ص103.
[19]. ر. ک: مقدمه تفسير، محمد حسين طباطبايي(رحمة الله علیه) .
[20]. آقا بزرگ تهراني، الذريعة، ج1، ص121؛ ج2، ص478؛ ج3، ص112.
[21]. سيّد محمد علي ايازي، شناخت نامه تفاسير، ص99.
[22]. ر. ک: آقا بزرگ تهراني، الذريعة، ج4، ص302.
[23]. سيّد محمد علي ايازي، شناخت نامه تفاسير، ص98.
[24]. « اين مجموعه به اصول اربعمائة شهرت دارد، يعنى، چهارصد اصل. اصول نوعي كتاب است جامع مقداري حديث از معصومين(علیهم السلام) و علماي حديث كه نوعا مي گويند«له اصل»، يعني احاديث كتاب را مؤلف از امام(علیه السلام) شنيده است يا اينكه از راوي امام استماع كرده است و از آن جهت چنين كتابي را اصل ميگويند كه از كتاب ديگر گرفته نشده است. ظاهراً اصول تا زمان امام عسكري(علیه السلام) نوشته شده و گر چه تاريخ تصنيف اين كتب به طور قطع مسلم نيست ولي تاليف بيشتر آنها در زمان امام صادق(علیه السلام) بوده است».
[25]. شيخ مفيد(رحمة الله علیه)، تصحيح الاعتقاد، ص68.
[26]. علامه مجلسي(رحمة الله علیه)، بحار الانوار، ج104، ص188.
[27]. نعماني( رحمة الله علیه)، الغيبة، صص 30- 35.
[28]. شيخ صدوق(رحمة الله علیه)، كمال الدين و تمام النعمة، مقدمه، صص 4-6.
[29]. شيخ مفيد(رحمة الله علیه)، الارشاد، ج2، ص 474، فصل 35 .
[30]. آقا بزرگ تهراني، مقدمه كتاب الغيبة، ص24.
- برگرفته از کتاب درسنامه مهدویت(1)