logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
مهدویت از نگاه اهل سنت(1)

مقدمه:

  باورداشت « مهدويّت» و انديشه ظهور حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)ـ بر خلاف تصوّر عده‌اي ـ  نه تنها اختصاص به شيعه ندارد؛ بلكه بخش مهمّي از عقايد اسلامي به حساب مي‌آيد كه بر اساس بشارت‌هاي پيامبر گرامي اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)، ميان تمامی فرقه‌ها و مذاهب اسلامی شكل گرفته است. در حوزه اعتقادات اسلامي، كمتر موضوعي را مي‌توان يافت كه تا اين حد به آن اهميت داده شده و در اصل اعتقاد به ظهور منجي، نوعي اتفاق نظر و  وحدت فكر، شكل گرفته باشد.

  احاديث مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، در بسياري از كتاب‌هاي معروف اهل سنّت نيز آمده است. در بيشتر اين كتاب‌ها، از اوصاف و زندگي حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، نشانه‌هاي ظهور، محل ظهور و بيعت، تعداد ياران و ديگر موضوعات سخن به ميان آمده است. نوشتارحاضر به این موضوع اختصاص یافته است.

  مهدویت در منابع اهل سنت

  مشهور ميان مسلمانان در طول تاريخ، اين است كه در آخرالزمان، مردي از اهل بيت(علیهم السلام) ظهور كرده، عدالت را آشكار می‌كند. مسلمانان از او پيروي مي‌كنند و او بر كشورهاي اسلامي چيره مي‌شود. نام او « مهدي» است.[1]

  البته عده کم شماری، از پذيرفتن اصل « مهدويّت» سر باز زده، با دلايلي سست و واهي، به انكار آن پرداخته و آن را فكري  شيعي معرفي كرده‌اند!!

  با مروري بر كتاب‌هاي روايي اهل سنّت روشن می‌شود که موضوع مهدويّت در اين منابع نيز به فراواني مورد اشاره قرار گرفته است.[2] علاوه بر روايات فراواني كه در منابع اهل سنّت به صورت پراكنده به چشم مي‌خورد، تدوين و تأليف كتاب‌هاي حديثي مختص به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به وسيله دانشمندان اهل سنّت، گوياي جايگاه والاي « مهدويّت» نزد آنان است. متون روايي اهل سنّت را مي‌توان به دو دسته تقسيم كرد:

    يک. كتاب‌هاي عمومي:

  بيگمان روايات مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در اغلب منابع روايي اهل سنّت ذكر شده است. البته در پاره‌اي از اين منابع، به روشني به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره نشده؛ ولي در همان منابع نيز رواياتي وجود دارد كه بر او قابل انطباق است.

     دو. كتاب‌هاي ويژه امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف):

  در بين منابع روايي اهل سنّت كتاب‌هايي چند ويژه موضوعات مربوط به آن حضرت نگارش يافته است.

يک. کتاب‌های عمومی

  در اين كتاب‌ها به موضوع « مهدويّت» ـ مانند بسياري از مسائل ديگر ـ به تناسب اشاره شده است. از جمله موضوعاتي كه در اين روايات آمده، مي‌توان به اين موارد اشاره کرد: بودن حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از خاندان پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و از فرزندان حضرت علي(علیه السلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، خصايص حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، زندگي و سيرت آن حضرت، چگونگي ظهور و حكومت ايشان و ...

  اما بعضي از كتاب‌هايي كه بيشتر روايات مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آن‌ها نقل شده، عبارت است از:

1-1. المصنف عبد الرزاق

  اين كتاب اثر ابوبكر عبد الرزاق بن همام صنعاني (م 211 ق) است. وي در اين كتاب فصلي را با عنوان« باب المهدي» گشوده و در آن بيش از10 حديث نقل كرده است. اين احاديث از شماره 20769 آغاز و تا شماره 20779 ادامه دارد. وی پس از اين باب، با عنوان باب « اشراط الساعة» به برخي موضوعات ديگر اشاره کرده است. اين اولين كتابي از اهل سنّت است كه  احاديث مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به شكلي منظم، گرد آورده است.

1-2. کتاب الفتن

  حافظ ابوعبد الله نعيم بن حماد المروزي (م 229 ق) در کتاب الفتن احاديث فراواني درباره حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و صفات، ويژگي‌ها و حوادث عصر او، روايت كرده است. مصنف در مجموع ده بخش را با عناوين مختلف به موضوعات مربوط به فتنه‌هاي آخرالزمان اختصاص داده است. چهار بخش نخست آن، درباره حوادث و فتنه‌هايي است که در روايات بدان‌ها اشاره شده است. عمده روايات مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در بخش پنج و بعد از آن ذکر شده است.

1-3. المصنف في الاحاديث و الآثار

  حافظ عبد الله بن محمّد بن ابي شيبة الكوفي (م 235 ق)، مؤلف كتاب ياد شده، در فصل [37] آن، بخشي را با عنوان « الفتن» قرار داده است. او در اين بخش احاديثی را در رابطه با حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مباحث مربوط به او ذكر كرده است (حديث 37637  تا حديث 37653). در بعضي از اين احاديث به نام حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تصريح شده است. از موضوعاتي که در اين روايات مورد اشاره قرار گرفته، مي‌توان به ويژگي‌هاي نسبي و اخلاقي مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مدت حكومت و عمر آن حضرت، شرايط پيش از ظهور، نشانه‌هاي ظهور و ويژگي‌هاي دوران ظهور ايشان اشاره کرد.

1-4. مسند احمد

  احمد بن حنبل ابوعبدالله الشيباني (م 241 ق)، از پيشوايان چهار گانه اهل سنّت است. وی در كتاب مسند احاديث مختلف و متعددي را درباره حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ذكر كرده است.[3] اين  احاديث به ضميمه كتاب البيان في الاخبار صاحب الزمان و  در مجموعه‌اي با نام احاديث المهدي من مسند احمد بن حنبل به چاپ رسيده است.[4]

  در اين مجموعه، 136 حديث از مسند احمد استخراج و در موضوعات زير تنظيم شده است:  35 حديث با عنوان « الخلفاء الاثنا عشر»؛ 35 حديث در بيان « علامات الظهور» ؛ 26 حديث با عنوان « ظهور المهدي»؛ 6 حديث با عنوان « المهدي من عتره رسول الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف)»، 4 حديث با عنوان « يواطيء اسمه اسم رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)؛ چهارده حديث با عنوان « نزول عيسي و الامام هو المهدي» و چهل حديث هم با عنوان « لاتزال طائفة يقاتلون علي الحق الي ان ياتي امر الله».

  در ميان كتاب‌هاي نخستين حديثي، مسند احمد بيشترين حديث را در اين موضوع ذكر كرده است.

1-5. سنن ابن ماجه

  محمّد بن يزيد ابوعبدالله القزويني (م 275 ق) از حديث شناسان و محدثان معروف و زبردست اهل سنّت بوده و سنن وي در زمره صحاح ششگانه قرار گرفته است. وی در كتاب الفتن اين مجموعه، بخشي را به بيان احاديث مهدي با عنوان « باب خروج المهدی» اختصاص داده است. نسب حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شرايط قبل از ظهور، زمينه سازان ظهور، ياران وي، مدت حكومت او و بالاخره ويژگي‌هاي اقتصادي و اجتماعي حكومت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، از جمله موضوعات اين روايات است. نکته قابل توجه اينكه  در شش حديث از مجموع هفت حديث، به نام امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تصريح شده است.

1-6. سنن ابو داود

  اين كتاب نيز يكي از صحاح شش گانه اهل سنّت بوده و به وسيله سليمان بن الاشعث ابو داود السجستاني (م 275 ق) نگارش يافته است. وی در اين مجموعه بخشي را با عنوان « كتاب المهدي»[5] به صورت مستقل ذكر كرده كه با حديث 4279 آغاز مي‌شود. بعضی از موضوعاتي كه در اين روايات مورد اشاره قرار گرفته، عبارت است از: حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اهل بيت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) است، ويژگي‌هاي نسبي وي، ويژگي‌هاي جسمي ايشان، شرايط قبل از ظهور، حتمي بودن ظهور، اوضاع اجتماعي ـ اقتصادي عصر ظهور و بالاخره جهان پس از حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف). احاديث سنن ابو داود يکي از منابع قابل ملاحظه، در باره « مهدويّت» نزد اهل سنّت است.

1-7. الجامع الصحيح

  اين كتاب از جمله صحاح شش گانه اهل سنّت است که به وسيله محمّد بن عيسي ابو عيسي تَرمَذي سلمي(م 279 ق) به رشته تحرير در آمده است. وی در فصل « ما جاء في المهدي»، سه حديث به نقل از رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) آورده است. در دو حديث اول اين باب، به نام حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تصريحي نشده و صرفاً مسأله منجي و حتمي بودن حاكميت شخصي از اهل بيت(علیهم السلام) و هم نام رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بيان شده است. ترمذي در مورد حديث اول گفته است: « هذا حديث حسن صحيح» و درباره حديث سوم گفته است: « هذا حديث حسن«.

  هرچند در اين مجموعه حديثي، تعداد احاديث مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، بسيار اندك است؛ ولي با توجه به اسناد خوب آن‌ها، اين احاديث مهم و قابل توجه  داراي اطلاعات جامعي در باره حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مي‌باشند.

1-8. المستدرك علي الصحيحين

  محمد بن عبدالله ابوعبد الله حاكم نيشابوري (م 405 ق)، احاديث مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در فصلي خاص، در كتاب الفتن و الملاحم و در برخي قسمت‌هاي ديگر به صورت پراكنده ذكر كرده است. وی در اين احاديث به برخي موضوعات مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)ـ اعم از نسب، ويژگي‌هاي جسماني، شرايط قبل از ظهور، اصل ظهور و مسائل مختلف ديگر ـ پرداخته است.

1-9. كنز العمال في سنن الاقوال و الافعال

  علاء الدين علي المتقي بن حسام الدين الهندي (م 975 ق) با تاليف كتابي چون كنزالعمال شهرت به سزايي دارد. اين جامع حديثي از جمله معروف‌ترين مجموعه‌هاي حديثي موجود اهل سنّت است. مؤلف ـ كه جداگانه تأليفي درباره حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با عنوان البرهان في علامات مهدي الآخر الزمان دارد ـ در مجموعه حديثي كنزالعمال علاوه بر روايات پراکنده[6]، فصلي را با عنوان « خروج المهدي» گشوده و در آن ده‌ها حديث را از منابع مختلف نقل كرده است. اين احاديث از شماره 38651 آغاز شده و تا روايت 38708 ادامه يافته است.

  در اين مجموعه، ابعاد مختلف مهدويّت ـ از جمله شرايط قبل از ظهور، ياوران مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دوران حكومت وي، حوادث و جريانات عصر ظهور، شرايط حاكم اقتصادي در آن زمان و ويژگي‌هاي جسمي آن حضرت ـ بيان شده است.

دو. كتاب‌هاي حديثي ويژه حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

  دانشمندان اهل سنّت ـ همانند عالمان شيعه ـ تنها به وجود روايات مهدويّت در كتاب‌هاي مختلف بسنده نكرده، كتاب‌هايي چند، ويژه حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تأليف کرده اند. بعضي از اين آثار ارزشمند بدين قرار است:

2-1. اربعون حديث

  ابونعيم اصفهاني (م 420 ق)، از دانشمندان بنام اهل سنّت، آثار و تأليفات فراواني دارد. كتاب اربعون حديث اكنون در دسترس نيست و اربلي در كتاب كشف الغمة في المعرفة الائمة آن را آورده است. وي قبل از ذكر احاديث چنين گفته است: « من چهل حديثي را كه ابو نعيم اصفهاني آن‌ها را درباره مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) جمع آوري كرده، به طور كامل ـ همان گونه كه وي ذكر كرده ـ آوردم و به راوي از رسول خدا(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اكتفا كردم[7]».[8]

2-2. البيان في اخبار صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

  ابوعبد الله محمّد گنجي شافعي (م 658 )، احاديث مربوط به مهدي و خصايص و ويژگي‌هاي او را با ترتيب خاص و در ابواب منسجم، در اين کتاب ذكر كرده است. وي در مقدمه كتابش ـ براي ردّ اتهام شيعي بودن عقيده مهدويّت و اثبات آن به عنوان يك موضوع اسلامي‌ ـ اذعان مي‌كند كه در اين کتاب، تنها احاديثي را آورده كه از طريق اهل سنّت، روايت شده و از ذکر روايات شيعي پرهيز کرده است.[9]

  او مجموع اين احاديث را (هفتاد حديث) در 25 باب منظم كرده و حتي به بعضي از جزئيات مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نيز اشاره نموده است.

  عناوين باب‌هاي اين کتاب عبارت است:

  1. في ذکر خروجه في آخر الزمان
  2. في قوله: المهدي من عترتي من ولد فاطمه
  3. في ذکر المهدي من سادات اهل الجنة
  4. في امر النبي(صلی الله علیه و آله و سلم) بمبايعة المهدي
  5. في ذکر نصره اهل المشرق للمهدي
  6. في مقدار ملکه بعد ظهوره
  7. في بيان انّه يصلي بعيسي(علیه السلام)
  8. في تحلية النبي(صلی الله علیه و آله و سلم) المهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
  9. في تصريح النبي بانّ المهدي من ولد الحسين(
  10. في ذکر کرم المهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

  نکته قابل توجه اينکه وی ـ به رغم انکار ولادت حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از طرف بيشتر علماي اهل سنّت ـ آخرين باب را چنين ناميده است: « في الدلالة علي جواز بقاء المهدي حياً». بر اين اساس وی نه تنها ولادت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را پذيرفته؛ بلکه هرگونه استبعاد در مورد طول عمر آن حضرت را منتفي دانسته است.

  گنجی شافعی در آغاز اين باب می‌نويسد: « هيچ امتناعي در بقای مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وجود ندارد؛ به دليل اينكه عيسي،  الياس و خضر ـ كه از اولياي خداوند مي‌باشند ـ زنده هستند و دجال و ابليس ـ كه از دشمنان خداوند مي‌باشند ـ نيز زنده هستند و زنده بودن اين‌ها، به وسيله قرآن و سنّت اثبات شده است. آن گاه كه بر اين موضوع اتفاق كرده اند، زنده بودن مهدي را انكار نموده اند... پس به سخن هيچ عاقلي بعد از اين توجه نمي‌شود، در اينكه باقي بودن مهدي را انكار کند».[10]

  به باور تاريخ نگاران، نويسنده کتاب، در سال (658 هـ ) در جامع اموي دمشق، به دست گروهي از عوام و به جهت تمايل وی به شيعه، مظلومانه کشته شد.[11]

  آيت الله حسن زاده آملي در وصف اين کتاب می‌نويسد: « کتاب بيان در عين حال که صغير الحجم است، بسيار عظيم النفع است. اين کتاب موجز حائز فوايدي گران قدر و ارزشمند است و هر چند هر يک از ابواب آن را در امر صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اهميتي به سزا است؛ لکن بعضي از ابواب ـ به خصوص باب‌های دوم و هفتم و نهم و سيزدهم و بيست و چهارم و بيست و پنجم ـ را شأني ديگر و در خور دقت بيشتر و بهتر است».[12]

2-3. عِقد الدرر في اخبار المنتظر

  اين كتاب تأليف يوسف بن يحيي بن علي بن عبد العزيز مقدسي شافعي(م بعد 658 ) است. عقدالدرر به لحاظ جامع بودن و گستردگي، در نوع خود كم نظير و منبع مهمّي براي كتاب‌هاي بعدی بوده است. مؤلف در مقدمه كتاب، انگيزه تأليف را چنين بيان مي‌کند: « فساد زمان و مشكلات و گرفتاري مردم و مأيوس شدن آن‌ها از اصلاح اوضاع و وجود كينه‌ها بين آنان  تا قيامت استمرار ندارد و از بين رفتن اين مشكلات، با ظهور و خروج مهدي حاصل ميگردد... برخي اين مسأله را به طور كلي رد مي‌كنند و برخي ديگر نيز گمان مي‌كنند جز عيسي، مهدي‌ای وجود ندارد«.[13] مؤلف به تفصيل اين دو ديدگاه را مردود دانسته، با شواهد كافي اين را غير قابل پذيرش می‌شمارد و برای تدوين کتاب، احاديث مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ـ بدون ذكر اسناد آن ـ نقل و منابع اصلي آن را بيان مي‌كند. در بيشتر احاديث از اظهار نظر درباره ضعيف يا صحيح بودن حديث خودداري و فقط به ذكر آن بسنده کرده است.

  مؤلف پس ازمقدمه‌اي قابل توجه، مباحث مهدويّت را در ابواب دوازدهگانه تنظيم کرده است:

  1. في بيان انّه من ذريه رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) و عترته

  در اين باب به رواياتي در باره نسب آن حضرت اشاره شده است.

  1. في اسمه و خلقه و کنيته

  مطالبي درباره نام آن حضرت، خصلت‌ها و کنيه آن حضرت در اين باب گردآوري شده است.

  1. في عدله و حليته

  در اين باب به ويژگي‌هاي جسماني آن حضرت و نيز عدالت گستري ايشان اشاره شده است.

  1. في ما يظهر من الفتن الدالة علي ولايته

  اين باب داراي چهار فصل در باره رخدادها و حوادث مربوط به ظهور ايشان است.

  1. في أنّ الله تعالي يبعث من يوطيء له قبل امارته

  در اين باب به زمينه سازان و زمينه سازي حکومت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره شده است.

  1. في ما يظهر له من الکرامات في مدة خلافته

اين باب در باره  آثار و کرامت‌هاي آن حضرت در دوران دولت ايشان است.

  1. في شرفه و عظيم منزلته
  2. في کرمه و فتوته
  3. في فتوحاته و سيرته
  4. في انّ عيسي بن مريم( علیه السلام) يصلي خلفه و يبايعه و ينزل في نصرته
  5. في اختلاف الروايات في مدة اقامته
  6. في ما يجري من الفتن في ايامه و بعد انقضاء مدته

  در اين باب پس از ذکر يک مقدمه، مطالب را در ضمن هشت فصل و يک خاتمه تنظيم شده است.

2-4. العرف الوردي في الاخبار المهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

  جلال الدين عبدالرحمان بن ابي بکر سيوطي (م 911 ق) احاديث امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در اين كتاب به شكلي مبسوط و گسترده جمع‌آوري كرده است. اين کتاب در ضمن مجموعه رساله‌هايي به نام الرسائل العشر در مجموعه‌ای بزرگتر با عنوان الحاوي للفتاوي به چاپ رسيده است.

  وي در ابتداي اين رساله مي‌نويسد: « اين بخشي است كه احاديث و آثار وارد شده راجع به مهدي را در آن جمع كردم و چهل حديثي كه حافظ ابو نعيم آن‌ها را ذكر كرده، به صورت خلاصه آوردم و آنچه  او نياورده بر آن افزودم و به صورت (ك) آن را رمزگذاري كردم»[14]

  مجموع احاديثي كه در اين كتاب جمع آوري شده ـ چه آنچه را از ابونعيم آورده و چه آنچه خودش بر آن افزوده ـ بالغ بر دويست حديث است. وي در پايان احاديث با عنوان تنبيهات، چهار نكته مهمّ را ياد آور شده است:

  1. مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) يكي از خلفاي دوازده گانه است كه در حديث جابر بن سمره ذكر شده است.
  2. مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمي تواند از فرزندان عباس بن مطلب باشد.
  3. سند حديث « لا مهدي الا عيسي بن مريم» ضعيف است؛ چون با نقل متواتر ـ كه گوياي ظهور مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و اينکه او از فرزندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) است و عيسي پشت سر او نماز می‌خواند- متعارض است.
  4. آنچه نقل شده كه مهدي از مغرب ظهور خواهد كرد، هيچ گونه دليل و پايه‌اي ندارد.[15]

2-5. البرهان في علامات مهدي آخر الزمان

  اين كتاب از جمله كتاب‌هاي حديثي مفصل در باب مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است كه بيش از 270 حديث را در بر گرفته و به وسيله علاء الدين علي بن حسام الدين مشهور به متقي هندي (م 975 ق)  نوشته شده است.

  ابواب کتاب در باره حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و موضوعات مربوط به ايشان، به شرح زير است:

  1. في الكرامات
  2. في نسب المهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
  3. في حلية المهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
  4. في احوال تقع قبل خروج المهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
  5. في جامع العلامات و ...

  در باب‌هاي بعد به چگونگي بيعت با حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ياران، فتوحات، مدت حکومت و نازل شدن عيسي(علیه السلام) براي ياري آن حضرت اشاره شده است. مؤلف درباره کتاب خود مي‌گويد: چون کتاب العرف الوردي في اخبار المهدي تأليف جلال الدين سيوطي را مشاهده کردم، از آنجايي که آن کتاب داراي باب بندي و نظم لازم نبود، آن را باب بندي نمودم و برخي احاديث ديگر بر آن افزودم.[16]

سه. صحّت احاديث مهدوي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

  نكته قابل توجه در باره روايات مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)  در منابع اهل سنّت، اين است كه بزرگان فراواني از ايشان، تصريح به صحت آن‌ها کرده اند؛ از جمله:

  1. ترمذي (م297) درباره سه حديث مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ميگويد: « اين حديث نيكو وصحيح است».[17] در باره چهارمين حديث نيز مي‌گويد: « اين حديثي نيكو است».[18]
  2. حاكم نيشابوري (م405) در باره هر يك از چهار حديث چنين مي‌گويد: « اسناد اين حديث صحيح است؛ ولي بخاري و مسلم آن را نقل نكرده‌اند».[19] در مورد سه حديث ديگر

می‌گويد: « اسناد اين حديث صحيح است با شرط مسلم؛ ولي بخاري و مسلم نقل نكرده اند».[20] نظرش در باره هشت حديث ديگر اين چنين است: « اين حديث صحيحي است با شرط شيخين(مسلم و بخاري)، ولي آن را نقل نكرده‌اند».[21]

  1. بيهقي(م458) گويد: « حديث‌هاي مربوط به خروج مهدي، صحيح‌ترين اسناد را دارد».[22]
  2. بغوي (م510 يا 516) در كتابش مصابيح السنة در فصل « الصحاح» يك حديث و در فصل « الحسان» پنج حديث نقل كرده است.
  3. قرطبي مالكي (م671) از معتقدان به متواتر بودن حديث‌هاي مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. نكته مهم، اينكه وي ذيل حديث ابن ماجه در مورد مهدي گويد: « اسنادش صحيح است» و تصريح مي‌كند: حديث « مهدي از عترت من، از فرزندان فاطمه است»، از حديث محمّد بن خالد الجندي صحيح تر است.[23]

  علاوه بر موارد ياد شده، دانشمندان فراواني از اهل سنّت به صحيح بودن روايات مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تصريح کرده اند.[24]

چهار. تواتراحاديث مهدي[25]  

  احاديث پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، در باره حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، در كتاب‌هاي مذاهب اسلامي، به اندازه‌اي فراوان است كه كمتر در باره موضوعي به اين ميزان، حديث رسيده است. همين واقعيت باعث شده، تا دانشمندان علم حديث، در موارد فراواني، به « متواتر» بودن احاديث مهدي، تصريح كنند.

  احمد بن محمّد بن صديق، ابو الفيض غماري حسني شافعي مغربي، در كتاب ارزشمند ابراز الوهم المكنون من كلام ابن  خلدون متواتر بودن حديث‌هاي مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به شيوهاي بي‌نظير و بي‌سابقه ثابت مي‌كند و بي‌اساس بودن تضعيف‌هاي ابن خلدون را در باره اين حديث‌ها  به خوبي نشان مي‌دهد. در برابر، افرادي چون احمد امين مصري، محمّد فريد وجدي و امثال آن‌ها، اظهار نظرهاي ابن خلدون را مستندي براي گفته‌هاي ناصحيح خود برگزيدهاند!!

  غماري مغربي، به تفصيل حديث‌هاي مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را با تحقيق گسترده از كتاب‌هاي اهل سنّت، استخراج و روايت كرده، راويان آن‌ها را به ترتيب برشمرده است: نخست اصحاب پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، سپس تابعين و تابعين تابعين و بالاخره محدثان.

  ابوالفيض در بخشي از كتابش گويد: « بر كسي پوشيده نيست كه به طور طبيعي و معمولي، غيرممكن است گروهي بيش از سي نفر از طبقات مختلف اجتماعي ـ و بدون آشنايي با يكديگرـ بر يك سخن متفق شوند. البته اين تعدادي است كه تا امروز توانسته‌ايم از آن آگاه شويم. ما روايات مربوط به  حضرت مهدي را از برخی صحابه روايت مي‌كنيم؛ مانند: ابو سعيد خدري، عبدالله بن مسعود، علي بن ابيطالب(علیه السلام)، ام سلمه، ثوبان عبد الله بن جزء بن حارث زبيدي، ابوهريره، انس بن مالك، جابر بن عبدالله انصاري، قره بن اياس مزني، ابن عباس، ام حبيبه، ابوامامه، عبد الله بن عمرو بن عاص، عمار بن ياسر، عباس بن عبد المطلب، حسين بن علي(علیه السلام)، تميم داري، عبد الرحمن بن عوف، عبد الله بن عمر بن الخطاب، طلحه، علي هلالي، عمران بن حصين، عمرو بن مرّه جهني، معاذ بن جبل و مرسله شهر بن حوشب. البته خبرش مرفوعه است، نه موقوفه و مقطوعه؛ هر چند كه احاديث موقوفه و مقطوعه در اين مبحث بسان احاديث مرفوع به شمار مي‌آيند و با پي‌گيري مي‌توانيم تعداد بسياري از آن‌ها را ذكر كنيم؛ ولي معتقديم كه حديث‌هاي مرفوع، ما و شما را بسنده باشد».[26]

  ابوالفيض غماري شافعي، حديث‌هاي مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از بيش از سي صحابي پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) روايت و سلسله راويان و محدثان آن‌ها را با دقت و تفصيل بيان كرده است.[27]

  برخي ديگر از كساني كه به تواتر احاديث مربوط به حضرت مهدي تصريح كرده‌اند، بدين قرارند:

  1. حافظ ابوعبدالله گنجي شافعي(م 658 ق)، در كتاب البيان، مي‌نويسد: « تَواتَرَت الاخبارُ وَ اسْتَفاضَتْ بِكَثرَةِ رُواتِها عَن المُصطفي في اَمْرِ المَهْدِي»؛ « احاديث پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) درباره مهدي به دليل راويان بسياري كه دارد، به حد تواتر رسيده است».
  2. ابن حجر عسقلاني (م 852 ق) كه او را « حافظِ عصر» خوانده اند، در كتاب فتح الباري در شرح صحيح بخاري ميگويد : « تَواتَرَتْ الاَخبارُ بِاَنَّ المَهدِي مِنْ هذِهِ الاُمَة وَ اَنَّ عيسي (علیه السلام) سَينْزِلُ وَ يصَلي خَلْفَهُ»؛[28] «اخبار متواتر رسيده است كه مهدي از اين امت است و عيسي فرود خواهد آمد و پشت سر او نماز خواهد خواند».
  3. ابن حجر هيتمي ( م 974 ق) درباره اين احاديث گفته است: « احاديثي كه در آن‌ها مهدي ذكر شده است، فراوان و متواتر مي‌باشند».[29] به جز موارد ياد شده، دانشمندان ديگري نيز به متواتر بودن روايات حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تصريح كرده‌اند.[30]

  در پايان ذكر نكاتي درباره كتاب‌هاي ياد شده، خالي از فايده نيست:

  يکم. كتاب‌هايي كه كه ويژه امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نگارش يافته و يا فصل‌هايي كه در ديگر كتاب‌ها، درباره آن حضرت آمده، بر اساس احاديث نبوي است.

  دوم. در اين كتاب‌ها، احاديث بسيار جالب، در باره مسائل حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، روايت شده است.

  سوم. در برخي از اين‌ها، آياتي از « قرآن كريم»، در باره آن حضرت مطرح گشته است.

  چهارم. در ميان اين كتاب‌ها، بعضی پيش از ميلاد حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و برخی نيز در عصر غيبت صغرا و بعد از آن تأليف يافته است.

  پنجم. در ميان آن‌ها از معتبر‌ترين كتاب‌هاي اهل سنّت نيز وجود دارد؛ مانند: صحاح شش گانه، مسند احمد بن حنبل و ...

  ششم. بسياري از اين كتاب‌ها ـ و چه بسا نوع آن‌ها ـ در محيط هايي فارغ از هر گونه وابستگي به شيعه، تأليف يافته است.

  هفتم. در اين كتاب‌ها، مسائل گوناگون و حقايق بسياري در باره حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آمده است. همچنين تأييدات و سخناني مفيد از خود عالمان، محدثان و مفسران اهل سنّت در اين باره ذكر شده است.[31]

ادامه دارد...

پی‌نوشت‌ها:

[1].عبد الرحمن ابن خلدون، مقدمة العبر، ص 245.

[2]. « لازم به يادآوري است كه در تدوين بخش‌هايي از اين بحث و مبحث آينده از تحقيقات و مطالب ارزشمند استاد مهدي اكبر نژاد بهره فراواني برده ام. با تشكر از ايشان».

[3]. « اين كتاب  كه از گسترده ترين جوامع حديثي كهن اهل سنّت است، در چاپ جديد با فهارس در پنجاه مجلد به چاپ رسيده است.»

[4]. ر. ک: سيّد محمّد جواد حسيني جلالي، احاديث المهدي من مسند احمد بن حنبل، (انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين قم).

[5]. سليمان ابن الاشعث، سنن ابي داود، ص 712 .

[6]. « ايشان در بخشي با عنوان «جامع الاشراط الکبري» ده ها روايت ديگر را در باره موضوعات مهدويّت ذکر کرده است. اين روايات از شماره 39656 به بعد مي باشد».

[7]. سند را تا راویِ از پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) حذف کرده است.

[8]. علی بن عيسی اربلی، كشف الغمة في معرفة الائمة، ج3، ص 255.

[9]. ابو عبد الله محمد كنجي شافعي، البيان في اخبار صاحب الزمان، تحقيق مهدي حمد الفتلاوي، 19.

[10] همان، ص 97.

[11]. همان، مقدمة التحقيق، ص12.

[12]. حسن حسن زاده آملي، نهج الولاية، ص93.

[13]. همان، ص 97.

[14]. سيوطي، الحاوي للفتاوي، ص69.

[15]. همان، ص102.

[16]. البرهان في علامات مهدي آخر الزمان، ص10.

[17]. سنن ترمذي، ج4، ص505، ح2230و2231و2233.

[18]. همان، ح2232.

[19]. مستدرك حاکم، ج4، ص429 و 465و 553 و 558.

[20] همان، ص450و 557 و 558.

[21]. همان، ص429 و 442 و 457 و 464 و 502 و 520 و 554 و 557.

[22]. الاعتقاد و الهداية الي سبيل الرشاد، ص127.

[23]. كتاب التذكرة، ص704.

[24]. ر.ك: مهدي منتظر در انديشه اسلامي، صص54 ـ60.

[25]. « حديث يا متواتر است يا آحاد. متواتر، در لغت، آمدن يكي پس از ديگري بلا فاصله است و در اصطلاح علم الحديث، منظور خبر جماعتي است كه في حد نفسه، نه به ضميمه قرائن، اتفاق آنان بر دروغ محال، و در نتيجه، موجب علم به مضمون خبر باشد»: كاظم مدير شانه چي، علم الحديث، ص144.

[26]. ابراز الوهم المكنون، ص437.

[27]. سيد ثامر هاشم العميدي، مهدي منتظر در انديشه اسلامي، ص50.

[28]. فتح الباري، 5،  ص 362 .

[29]. الاشاعة في اشراط الساعة، ص87.

[30]. ر. ك: لطف الله صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ص5، پانوشت؛ و نيز ر. ك: مهدي منتظر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در انديشه اسلامي، صص60 ـ 67 .

[31]. ر.ک: خورشيد مغرب، ص68 .

- برگرفته از کتاب درسنامه مهدویت(1)