مقدمه:
در زمانهای گذشته به خاطر دوری مناطق از همدیگر مردم و حاکمان مناطق دیگر از اوضاع و احوال هم بی خبر بودند از این رو، تصور این که روزی حکومت واحدی روی زمین تشکیل شود و دین واحدی بر همه جا حاکم گردد امری نامعقول به نظر میرسید.
اما درحال حاضر فاصلهی زمانی و مکانی بر اثر پیشرفت تکنولوژی از میان برداشته شده؛ و تمام مناطق دنیا باهم مرتبط گشته است به گونهای که از آن به دهکده جهانی یاد میشود. طوری که اگر حادثهای در یکی از مناطق جهان بوقوع به پیوندد در لحظهای همگان از آن آگاه خواهند شد. لذا باور حکومت جهانی و گردهم آمدن انسانها تحت لوای یک پرچم و دین واحد، قانون فراگیر و نظام هماهنگ نه تنها یک امر معقول به نظر میرسد بلکه از دید برخی اندیشمندان امری لازم و ضروری است.
در این راستا، اندیشمند فرهیخته، خطیب توانا و محقق ارجمند مرحوم حجت الاسلام و المسلمین محمد تقی فلسفی(رحمة الله علیه) مباحثی را مطرح نموده که مبیّن نظرات ایشان در این زمینه است. مرحوم فلسفی (رحمة الله علیه) در ضمن سخنانی با اشاره به گرفتاریها و مصائب بشر در عصر حاضر و این که انسانها در انتظار رهایی از این گرفتاریها و مصائب به سر میبرند، در مقدمه بحث بیان میکند:
جنگهای خانمان سوز جهان را به لرزه در میآورد. موشکهای قاره پیما ملتها را به خاک هلاکت میکشاند. بمبهای اتمی، تودههای انبوه را در کام مرگ فرو میبرد. پدران و مادران داغدار در دریای غم و اندوه غوطه ور میشوند. پنجه خون آلود جنایتکاران حلقوم مجروح ستمدیدگان را سخت میفشارد. بلاهای آسمانی سراسر جهان را فرا میگیرد و کمبود مواد غذایی انسانها را از پای در میآورد. نالههای جان سوز مردم گرسنه دل سنگ را آب میکند و کودکان بی گناه در زاغههای بی پناه مرگ را در آغوش میگیرند. سیه روزی و تباهی همه افراد جامعه را فر میگیرد و مصیبتهای جانکاه انسانها را به ستوه میآورد. همه آرامش خاطر از دست داده و کابوس وحشتناک مرگ را در برابر خود جلوه گر می بیند!.
این گرفتاریها و تباهیها زمینه تحول عظیم و ناخود آگاه را به وجود میآورد و مسئله امداد غیبی و ظهور مصلح جهان بشریت را در اندیشهها میپروراند. زیرا انسانها بر اساس فطرت خویش درهنگام نابسامانیهای شدید و هلاکت کننده، به سوی خدا روی میآورند و از قدرت بی پایان او خواهان نجات و رهایی میشوند.
خداوند در قرآن میفرماید: {و اذا مسّ الإنسان الضّرّ دعانا لجنبه أو قاعدا أو قائما...}[1] هرگاه انسان را بلایی فرا رسد ما را میخواند در حالتی که به پهلویش خوابیده یا نشسته یا ایستاده باشد.
یعنی انسان در هنگام گرفتاریهای خانمان سوز برای رهایی یافتن از آنها در حالتی که هست از خداوند راه نجات را میطلبد. بنا بر این آن گاه که سیه روزی جامعه بشریت را به شدت فرا گیرد و ظلم و ستم همه انسانها را از پای در آورد در آن روز گروههای بی شماری از مردم جهان در آرزو و انتظار قیام شخصیتی آسمانی که ظلم و ستم را از صحنه گیتی بر اندازد و نا بسامانیها را سامان بخشد و مرهمی بر زخمها و عقدههای آنان باشد به سر میبرند.
از این رو، آن گاه که از کنار کهنترین معبد تاریخ ندای حیات بخش منجی انسانها حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به گوش جهانیان رسد، همه پاک طینتان ملتهای دیگر نیز پذیرای استقرار حکومت عادلانه آن بزرگوار در سراسر جهان میشوند. پس انتظار زمینه مهم برای پا برجایی و تسلط حکومت جهانی امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و این نکته یکی از علل سفارشات فراوان خاندان وحی پیرامون مسئله انتظار میباشد؛ زیرا: انتظار اندیشه ساز، نیرو بخش و عمل آفرین است.
بر همین اساس پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:« افضل جهاد امتی انتظار الفرج» [2] با فضیلت ترین جهاد و کوشش امت من انتظار فرج است. متن حاضر بر گرفته از سخنان مرحوح فلسفی در مورد حکومت جهانی امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
حکومت واحد جهانی
مرحوم فلسفی(رحمة الله علیه) در ادامه بحث بیان میکند: یکی از سئوالاتی که از نظر جامعه شناسی اهمیت دارد بحث پیرامون حکومت واحد امام عصر در تمام جهان است. این سئوال پیش میآید که: آیا یک حکومت میتواند تمام دنیارا اداره کند؟ آن هم با تفاوت افکار، ذوقها و سلیقهها و ساختمان مغزها و با تفاوتی که بین ملت در شرق عالم و غرب عالم وجود دارد! چون آن طور که ما در روایت و اخبار داریم در زمان امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) حکومت در جهان حکومت اسلامی است.
خداوند در قرآن فرموده: { هو الّذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الّدین کله و لو کره المشرکون}.
پروردگار عالم پیغمبر اسلام را به منظور هدایت مردم و با دین حق فرستاده است، برای این که پیغمبر اسلام و دین او را بر تمام ادیان عالم پیروز کند و برتمام برنامههای جهانی غلبه بدهد و این موضوع به قدری مورد قضاء قطعی پروردگار است که میفرماید:{ و لو کره المشرکون} اگر مردم بی ایمان هم در دنیا به این غلبهی مطلق و به این پیروزی بدون قید و شرط راضی نباشند، اراده قطعی پروردگار این است که این مطلب عملی بشود اگرچه مشرکین ناراضی باشند.
اخبار و روایات در ذیل این آیه میگوید: آن زمانی که دین مقدس اسلام و آیین رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بر تمام ادیان جهان غلبه میکند و حکومت بی قید و شرط اسلام در سراسر گیتی حاکم میشود، زمان حکومت آسمانی امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
ایشان در ادامه سخنان خویش به رفع شبه (آیا یک حکومت می تواند تمام دنیا را اداره کند؟) پرداخته و بیان میکند:
این سئوال را باید بر اساس اصول خودش پاسخ بگوییم. یعنی یک وقت صحبت، صحبت عقیده ما است به موجب آیات و اخبار، میگوییم: به سندهای که از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین(علیهم السلام) رسیده است این کار شدنی و عملی است و یک روزی در جهان لباس تحقق و وقوع میپوشد. این جواب از نظر اصل، یک عقیده دینی است.
اما در باره این که از نظر تئوریهای علمی آیا این کار شدنی هست یا نه؟ باید بگوییم که خوش بختانه بعد از جنگ بین الملل دوم به این طرف اصلا وضع افکار دانشمندان جامعه شناس دگر گونیهای پیداکرده که نه تنها میگویند: یک حکومت میتواند دنیا را اداره کند،حتی پرونده حکومت وحدانی الان در سازمان ملل هست.
آغاز زندگی اجتماعی بشر
مرحوم فلسفی(رحمة الله علیه) در ادامه بحث برای تبیین بهتر مطلب با اشاره به یکی از غرایز انسان یعنی غریزه منفعت طلبی بشر و تمایلات انحصار گرایانه او که انسان را به سوی پرخاشگری و تجاوز به حقوق دیگران برای تصاحب منافع بیشتر سوق میدهد، و سر انجام تحول بشر و تن دادن به زندگی اجتماعی میگوید:
بشر در آغاز پرخاشگر و متجاوز بود و این کشش پرخاشگری الان هم هست و حتی تحلیل میکنند که چرا در دنیا جنگ اتفاق میافتد؛ میگویند: سرّش کشش پرخاشگری و حس تجاوزی است که در بشر وجود دارد، قرآن هم گاهی که از طبع انسان صحبت میکند میگوید: { إنّه کان ظلوما جهولا}.[4]
{لظلوما کفار}.[5] {إنّ الإنسان لفی خسر}.[6]و امثال این امور...
و بعد بشر متوجه شد که اگر باهم بسازند و یک زندگی با تفاهم با یکدیگر به وجود بیاورند این خطر (پرخاشگری و تجاوز) از بین میرود و بهتر میتوانند زندگی کنند. به این جهت زندگی اجتماعی آغاز شد. اول زندگی اجتماعی به صورت یک خانواده آغاز شد، بعد یک مقداری سطح فکر بشر بالاتر آمد، شد به صورت عشیره، بعد یک مقدار بالاتر آمد، شد به صورت قبیله، یک ومقدار بالاتر آمد، شد به صورت یک حکومت ولی حکومت استبدادی، بعد بالاتر آمد مسئله ملوک الطوایفی به خودش رنگ گرفت، تا این که دنیا حکومت دمکراسی پیدا کرده و زندگی اجتماعی صد میلیون و... چطور شد که بشر به این وضعیت در آمد؟.
معیار قبول حکومت و سازندگی ملتها
1- ارتقاء سطح فکری بشر
مرحوم فلسفی(رحمة الله علیه) با مطرح کردن مقدماتی در باره قبول حکومت و سازندگی ملتهای میگوید:
انسان، هر قدر به دنیای حیوانی نزدیک تر باشد زندگی فردی او بیشتر است یک گوسفند خودش میخورد، یک بز خودش میچرد، یک کبوتر خودش دنبال غذا میرود، ولی وقتی که سطح فکر بالا آمد تعاون میآید، همکاری میآید، مواظبت و کوشش میآید و در نتیجه خانواده تشکیل میشود، عشیره میشود، قبیله میشود، ایل میشود، شهر میشود، مملکت میشود، یک میلیون و صد میلیون میشود، و... معیار بالا آمدن سطح فکر است. این مقدمه اول بحث.
2- دگر گونی ملل
الف)اقتصاد
ایشان در مقدمه دوم به عواملی که باعث دگرگونی ملتها شده اشاره کرده و بیان میکند:
اولین عاملی که هم در تشکیل ملتها وهم در عوض کردن ملتها اهمیت قابل ملاحظه دارد مسئله اقتصاد است. یکی از عواملی که اصلا میتواند ملت بسازد، وحتی عدد ملت را زیاد بکند و طرفداران بسیار به وجود آورد مسئله اقتصاد است، اگر محور اقتصاد بر اصولی بگردد که همه مردم در آن محور بگردند در آن موقع میشود صدها میلیون نفر یک ملت را تشکیل دهند.
در روز نامهها کم و بیش خوانده اید مرام کمونیست اول در اتحاد شوروی آمد بعد در کشورهای دیگر آمد بعد گفتند: اقمار کمونیست، خانوادههای کمونیست و بعد آمدند گفتند: اصلا کمونیست بین الملل هرجای دنیا پیروی مکتب کمونیست باشد اینها اقمار یک ملت و اعضاء یک جامعه هستند.
بنابر این مسئله اقتصاد بر اساس اشتراک توانسته این مطلب را در کتب علمی به صورت یک ملت درآورد تا حدّی که بگویند: مسئله اقتصاد از عواملی است که میتواند معیار سازندگی ملت باشد.
ب) وحدت فرهنگی
عامل دوم که در سازندگی ملتها مؤثر است مسئله وحدت فرهنگی است: اگر بنا بشود فرهنگ تشابه پیداکند ملتها به هم نزدیک میشوند و اگر یک فرهنگ بشود اصلا طرز تفکر یکی میشود. یک وقت میبینند دو تا قاره بزرگ طرز فکرشان یک جور است؛ یعنی در عین این که از نظر سیاسی چند ملتاند از نظر فرهنگی یک ملتاند.
مرحوم فلسفی(رحمة الله علیه) با اشاره به مباحث مطرح شده توسط محققین و کارشناسان یونسکو و عبارات برخی اندیشمندان غربی در باره اصول اخلاق انسانی و این که باید کاری کرد که اصلا اخلاق جهانی بشود دنیا به صورت یک ملت در آید این همه خونریزی و فساد و جنایت در بین مردم نباشد.
این اصول اخلاقی را جزء بینش مکتب اسلام دانسته و بیان میکند: همانهای که اسلام گفته الآن دارند به زبان خودشان به عنوان حفظ صلح جهانی میگویند آنها میگویند: ما باید دنیا را به گونهای بسازیم که تمام دنیا طرفدار انصاف، فضیلت، امانت، پاکی، بشر دوستی، خدمت به مردم و امثال اینها باشد. این معنی جهان بینی اسلام است، میگوید: تمام افراد بشر آمریکایی، اروپایی، افریقایی، هندی شبه قاره، کمونیست، غیر کمونیست هرکی هست میگوید: به خدا قسم تمام بشر در زیان و ضرر و خسران و بدبختی است { و العصر إنّ الإنسان لفی خسر} مگر یک فرهنگ واحد در عقیده و عمل و اخلاق بین مردم حاکم باشد؛ آن فرهنگ واحد دراصطلاح قرآن چیست؟ می گوید:{ الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر} این فرهنگ ایمانی روش پاک عملی است، طرفداری عدل و فضیلت، خود نگه داشتن در مقابل نارواییها.
ج) تحول خود به خود
عامل سوم در ساختن ملتها و ایجاد وحدت ملی تحول خود جوش است. مرحوم فلسفی با اهتمام این مسئله میگوید: صرف نظر از امر فرهنگ و صرف نظر از امر اقتصاد، خود به خود جامعه ساخته بشود، ولی وقتی در بحث خود به خود صحبت میکنند، میگویند: مرادمان از بحث خود به خود این نیست که علت نداشته باشد یا نه؟ میگویند: سازندگی ملت بی علت نمیشود، خود به خود که میگوییم یعنی نقشه نباشد، روحیه خود مردم برای یک سازندگی نو آماده شود. این را تعبیر میکنند به خود به خود، یکی از جامعه شناسان در باره سازندگی خود به خود مثالی میزند میگوید: در آن موقعی که« آبراهام لینکول» آمد و قضیه بردگی را لغو کرد این آبراهام لینکول لغو کنندهی مسئله بردگی نبود این همان تحول خود به خود بود، روحیه مردم برای پذیرش لغو بردگی آماده بود، او از فرصت و موقعیت استفاده کرد. بنابر این اگر روحیه جامعه به صورتی در آید که برای تحول و دگرگونی آماده باشد خود به خود ملتها به هم نزدیک میشوند، و خود به خود دنیا به صورت یک ملّت در میآید.
چگونه حکومت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تمام جهان را اداره میکند؟
- رشد عقلی مردم؛
ایشان در ادامه بحث تحول خود به خود بیان میکند: مسئله عقل در موضوع حکومت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روایات آمده، مسئله خود به خود، به معنی آماده شدن مردم هم به موجب روایات در زمان امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)و قبل از ظهور امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روایات آمده است، نتیجه صد در صد دیگر مثبت است، حالا بیان این مطلب که چه طور یک حکومت به نام حکومت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تمام جهان را اداره میکند؟
اول مسئله عقل: مردم چرا به هم نزدیک میشوند؟ به اعتبار رشد عقل، هر قدر رشد عقلی بیشتر شود ملوک الطوایفی محکوم میشود و حکومت مرکزی و قدرت یک قانون قوی تر میشود، اخبار چه میگوید؟ در باره مسئله ظهور امام عصر از نظر عقل روایتی است از امام باقر(علیه السلام) که در تمام کتب نوشته شده:( عن ابی جعفر(علیه السلام)« اذا قام قائمنا وضع الله یده علی رؤس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به احلامهم»).[7]
امام باقر(علیه السلام) میفرماید: زمان ظهور امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) که میرسد...دست رحمت حق بالای سر شرقیها، غربیها،اروپاییها،آمریکاییها و آسیاییها میآید، این دست رحمت حق چه میکند؟ با دست حضرت حق عقلهای مردم متمرکز میشود، عقل مردم کامل میشود.
قبل از ظهور امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) یکی از شرایط ظهور ترقی عقل مردم است. یعنی باید این قدر سطح افکار بالا رود، این قدر مغزها باید ترقّی کند که تمام روی کره زمین بتواند یک حکومت را بپذیرد، چون از نظر مردم شناسی اجتماعی، اساس و پایه اصلی قدرتهای بزرگ در دنیا بر مقیاس و معیار صلاحیت عقلی مردم است، پس شرط اول عقل است این را اخبار میگویند.
- قیام انبیاء و آمادگی جامعه برای تحول
ایشان در ادامه بحث به فراگیری قیام انبیاء(علیه السلام) و آمادگی مردم برای تحول، با اشاره به قیام حضرت موسی میگوید: این را هیچ دقت کرد اید انبیاء بزرگ هرکدام شان که آمدند در موقعی بر انگیخته شدند که روحیه مردم برای تحول خود به خود آماده بود. مثلا در مورد حضرت موسی(علیه السلام) قرآن میگوید:{ یذبّحون ابناءکم و یستحیون نساءکم و فی ذلکم بلاء من ربکم عظیم}.[8]
با بد ترین وضع بنی اسرائیل زیر دست فراعنه زندگی میکردند پسرهای آنان را میکشتند، دخترهای آنان را باقی میگذاشتند، ذلت، تیره روزی، گرفتاری، محرومیت و بدبختی در حد اعلا بود، وقتی که حضرت موسی مبعوث شد آیا منشأ تحول حضرت موسی اقتصاد بود؟ نه. منشأ تحول فرهنگ بود؟ آن هم نه. اینها مدت میخواهد پس تحول مصر در زمان حضرت موسی چرا شد؟ همین بحث خود به خود.آیا خود به خود بی حساب بود؟ نه، روحیه مردم آماده بود موسی درست نیشتر زد خون پرید و مطلب عملی شد.
دوره پیغمبر اسلام را بررسی کنید واقعا این پیشرفت بهت آوری که مسلمانان در دنیا کردند آیا همه اش در قدرت نظامی مسلمانها بود؟ اگر چه مسلمانها در سربازی قوی، با ایمان، فدا کار و از خود گذشته بودند، ولی اصلا با تعداد دشمنان که در کتاب ها نوشتند، قابل مقایسه نبودند.
ایشان با اشاره به تحول فکری و روحی جامعه در زمان اسلام میگوید: در جنگ یرموت تمام مورخین مینویسند: عدد سربازان امپراطوری روم نهصد و شصت هزار نفر بود یعنی از یک میلیون چهل هزار نفر کم. اما تمام عدد سربازان و افسر مسلمانها چهل هزار نفر بود، آیا مگر چهل هزار نفر میتواند نهصد و شصت هزار نفر را از نظر نظامی شکست دهد؟ حالا هرچه هم خوب باشند ارتش آن روز غیر از ارتش امروز بود، امروز یک بمب اتم میتواند عده زیادی را نابود کند ولی در جنگ آن روز نیزه و شمشیر بود، کلاه خود بود. جنگ تن به تن بود. پس چرا موفق شدند؟ بر اساس جامعه شناختی همین تحول خود به خود، یک مرتبه دولت روم را شکست داد. چگونه شکست داد؟ پاسخ: به خاطر تحول خود به خود که در میان مردم روم ایجاد شده بود. تحول خود به خود چرا در رومیان ایجاد شد بود؟ پاسخ: چون مردم از حرکت خودشان ناراضی بودند. راه نجات میخواستند مسلمانها آمدند خود به خود این تحول دست داد...اگر روحیه جامعه برای دگرگونی آماده باشد، با تحول خود به خود تمام مردم آن تحول را استقبال میکنند.
- تحول فکری و روحی مردم هنگام ظهور امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
مرحوم فلسفی(رحمة الله علیه) با اشاره به کشتارها و فجایع عظیم انسانی قبل از ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) که در اخبار و روایات به آن اشاره شده میگوید: حرف ما در باب امام عصر این است، شرایط تحول خود به خود در دنیا پیدا میشود، روحیه مردم برای پذیرش حکومت امام عصر آماده میگردد به تمام معنای کلمه. حالاخواهید گفت قبل از ظهور امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تحول خود به خود چگونه شکل میگیرد؟ برای روشن شدن پاسخ این سئوال به اخبار رجوع کنید. در روایات عدد کشتارهای قبل از قیام امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را میگویند، این کشتارهای زیاد مربوط به قبل از حکومت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: « لا یکون هذا الامر حتّی یذهب ثلثا النّاس؛ قیام امام عصر نمیشود(ولی زمان نمیآید) تا وقتی که دو ثلث بشر کشته شود».[9]
مرحوم فلسفی با اشاره به این مطلب که این سخن امام یک نوع پیش گویی است که دوثلث بشر نابود میشود چرا که در آن زمان که جنگ با نیزه و شمشیر بود این کار غیر ممکن به نظر میرسید اما اکنون که وسایل جنگی جدید بوجود آمده میتوان در لحظه و ساعتی دو ثلث از جمعیت جهان به نابودی کشانده شود.
ایشان بیان میکند: بشری که دو ثلثش رفته یک ثلثش باقی مانده چه حالی دارند؟ چه دلی دارند؟ چه اشک و آهی دارند؟ عصبانی، ناراحت، کارش لعن و نفرین است، اصلا من نمیتوانم فکر کنم اگر دو ثلث بشر کشته شود جامعه چه حالی خواهد داشت؟...این یک ثلث روحیهای دارند که جامعه شناسان میگوید: تحول خود به خود، همه عصبانی، تمام ناراحت، ازچی؟ پاسخ: از تکنیک، از صنعت، از موشک، از اتم، از هیدرژن، نفرین بر موشک، نفرین بر اتم، جان بشر را گرفت ریشه بشر را کند منشأ تمام بدبختیها شد.
این مردم به جان آمده از دست تکنیک مادی بر اثر فشار شدید در آن جنگ که امام میگوید:(دو ثلث بشر میرود) یک مرتبه تمام دلها به سوی ماوراء طبیعت و به سوی خدا متوجه میشود، همه میگویند: ای خدا! آیا یک نجات دهنده نیست؟ آیا یکی نیست بلا را ببرد، بدبختی را ببرد؟ آدم کشی را ببرد؛ جنایت را ببرد؛ ای الله فرجی کن، همه کارد به استخوان شان رسیده، روحیه مردم آمادهاست برای چه؟ برای یک انقلاب ایمانی و برای قبول یک حکومت آسمانی، یک مرتبه در آن موقعی که روحیه دنیا آماده است، روایت میگوید: منادی حق ندا میدهد؛ تمام مردم میشنوند میگوید: «ألا یا اهل العالم هذا مهدی آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بایعوه تهتدوا».[10]
میگوید: مردم؛ رهبر الهی، پیشوای آسمانی، نجات دهنده بشر، نابود کننده بیدادگری و ظلم و ستم، ظهور کرده، مردم! بیائید از اوامرش اطاعت کنید، مبادا سرپیچی کنید که گمراه میشودید. همه استقبال میکنند...امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آن زمان میآید با این بیان، شرایط حکومت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خیلی واضح است.
از یک طرف عقلها بالا آماده ، از یک طرف شرایط خود به خود تحول و انقلاب اجتماعی به وجود آمده. از یک طرف مردم از شدّت کشتار به جان آمدند، مانند تشنه ای که دنبال آب میگردد، مانند درد کشیدهای که دنبال دوا میگردد، تا ندای ظهور امام عصر و رهبر روحانی جهان بر میخیزد مثل سیل مردم اجابت میکنند. بنابر این قدرت حکومت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نام یک حکومت جهانی شرایط و مقدمات میخواهد، با تحقق آن مقدمات حکومت عدل جهانی امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) جهان را در سیطره خود در میآورد.
- پاسخ به یک شبهه:
مرحوم فلسفی با توجه به این مسئله که در روایات مختلفی از منجی و مصلح با عناوین «القائم بالسیف»، و یا، «الصاحب بالسیف»،[11] یاد شده و معاندان با ایجاد شبهه میگویند: در مقابل سلاحهای نیرومند، شمشیر امام عصر چه میکند؟ بیان میکند: برای این سئوال سه پاسخ ذکر میکنیم.
اولاً؛ شمشیر سنبل است، ...
ثانیاً؛ اگر قضیه، قضیۀ خرق عادت باشد شمشیر متکی به اراده حق تمام قدرتها را به یک اشاره خاموش میکند.
ثالثاً؛ تمام صاحبان سلاح پناه میبرند به امام عصر شما نشنیدید گاهی در جنگها فرمانده نظامی با اسلحه تسلیم شده، همه دنیا بیچاره شدند آن گاه یک بوی روحانی بشنوند به دنبال او میروند.
نتیجه:
مرحوم فلسفی(رحمة الله علیه) با اشاره به کشتارها و فجایع عظیم انسانی قبل از ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) که در اخبار و روایات به آن اشاره شده میگوید: حرف ما در باب امام عصر این است، شرایط تحول خود به خود در دنیا پیدا میشود، روحیه مردم برای پذیرش حکومت امام عصر آماده میگردد به تمام معنای کلمه. از یک طرف عقلها بالا آماده، از یک طرف شرایط خود به خود تحول و انقلاب اجتماعی به وجود آمده. از یک طرف مردم از شدّت کشتار به جان آمدند، مانند تشنهای که دنبال آب میگردد، مانند درد کشیدهای که دنبال دوا میگردد، تا ندای ظهور امام عصر و رهبر روحانی جهان بر میخیزد مثل سیل مردم اجابت میکنند. بنابراین قدرت حکومت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نام یک حکومت جهانی شرایط و مقدمات میخواهد، با تحقق آن مقدمات حکومت عدل جهانی امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) جهان را در سیطره خود در میآورد.
پینوشتها:
[1]. یونس(10): 12.
[2]. بحار الانوار،ج52، ص140.
[3]. توبه(9): 33.
[4]. احزاب(33):72.
[5]. ابراهیم (14): 34.
[6]. عصر(103): 2.
[7]. بحار الانوار، ج52، ص328.
[8]. بقره(2): 49.
[9]. الغيبة (للطوسی)، ج1، ص 339.
[10]. الزام الناصب، ج1، ص142.
[11]. ر.ک: کارگر، رحیم، آینده جهان، چاپ سوم، تهران: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، 1389، ص191؛ قندوزی حنفی، ینابیع الموده، ج2، ص488؛ و ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج1، ص536، ح2؛ بحار الانوار، ج23، ص189، ح4.
- بر گرفته از سخنان محمد تقی فلسفی (رحمة الله علیه) از کتاب حکومت جهانی امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ص17-46.