مقدمه:
وجود نازنين امام حسين (عليه السلام) ، نعمت بزرگي است كه در روز قيامت و حسابرسي از او و محبت به او پرسيده خواهد شد. امام صادق (عليه السلام) در تفسير آية (ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ)[1] ميفرمايد: «مراد از اين نعيم، دوستى ما اهلبيت و ولايت ما است كه خداوند در قيامت، پس از توحيد و نبوّت، از مسئلة ولايت ما خواهد پرسيد، چرا كه اگر بنده از عهدة اين پرسش برآمده، بدان وفادار باشد، اين امر او را به نعمتهاي جاودانة بهشت ميرساند.»[2]
اين نوشتار، به بررسي جايگاه فرهنگ حسيني و مقدار آن در زندگي روزمره ميپردازد و علت كمرنگي اين فرهنگ را مربوط به جهتگيري ناقص عزاداريهاي حسيني ميداند و عزاداري براي خونخواهي، به عنوان ايدهاي قابل توجه براي پويايي بيشتر مجالس سوگواري حسيني مطرح ميشود.
يك پرسش مهم
امام حسين (عليه السلام) كسي است كه جد بزرگوارش، رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) ، دربارهاش فرمود: «[مقام] حسين بن على در آسمان بالاتر از [مقام] او در زمين است، و در طرف راست عرش الهى، دربارة او چنين نوشته شده است: چراغ هدايت و كشتى نجات، امام استوار، ماية عزّت و افتخار و [درياى] علم و گنجينه».[3] پرسش اين است كه ما و جامعة ما، چقدر از اين چراغ هدايت، در دنياي تاريك و از اين كشتي نجات، در گرفتاريهاي زندگي فردي و اجتماعي خود استفاده كردهايم؟
از مجالس عزا تا متن زندگي
يکي از راههاي درک و محک ميزان بهرهمنديمان از حضرت سيدالشهدا (عليه السلام) در زندگي، توجه به نحوة برگزاري مجالس عزاي حضرت اباعبدالله (عليه السلام)و پاسخ به اين پرسش است كه آيا ما حق سوگواري ايشان را در اين مجلس ادا كردهايم؟ آيا امام حسين (عليه السلام) با اين هدف شهيد شد كه امت اسلام فقط برايش اشك بريزند و نذر کنند؟ آيا ما در روز قيامت، در مقابل پرسش از نعمت سيدالشهدا (عليه السلام)، پاسخ مناسبي خواهيم داد؟ آيا تا به حال به اين سخن امام صادق (عليه السلام) انديشيدهايم كه فرمود: «همة شما از نعمت وجود امام، سؤال ميشويد كه آيا آن را شناختيد و حقش را ادا كرديد؟»[4 ] متفاوت بودن سوگواري براي شهيد،گاهي براي كسي عزاداري ميكنيم كه به مرگ طبيعي از دنيا رفته است؛ اما گاهي، يكي از بهترين عزيزان ما ناجوانمردانه و مظلومانه به شهادت رسيده است. آيا شيوه و محتواي عزاداري براي اين دو يکسان است؟ آيا سخنراني و مداحي براي يك شهيد با سخنراني و مداحي در يک مراسم ترحيمِ معمولي متفاوت نيست؟
اگر بپذيريم كه شيوة اين دو نوع سوگواري متفاوت است، پرسش اين است كه حضرت سيد الشهدا عليه السلام و ياران بينظير ايشان به مرگ طبيعي از دنيا رفتهاند يا شهيد شدهاند؟ اگر آنها شهيد شدهاند، آيا اين شيوة عزاداري معمول در شأن يك شهيد مظلوم است؟ آيا در زمان دفاع مقدس، وقتي يكي از بستگان ما شهيد ميشد، همانگونه عزاداري ميكرديم كه براي يك مرحوم شده به مرگ طبيعي؟ آيا حس انتقام خونِ به ناحق ريختهاش در سخن و شعر ما جاري نبود؟
عزاداري براي خونخواهي
با چنين شناختي، اگر ما به پيكر غرق به خون حسين بن علي (عليهما السلام) و همة مصيبتهايي كه بر ايشان و اهلبيت و همراهان او وارد شده، نگاه و در اهداف قيامش تفکر کنيم، بايد شيوة عزاداري ما براي اين امام بزرگوار، به گونهاي باشد كه هر کس سوگواري ما را ديد، دريابد كه او را به ناحق كشتند، نه مانند كسي كه به مرگ طبيعي از دنيا رفته است. برآيند اين معرفت اين است كه در مجالس سوگواري سيدالشهدا (عليه السلام)، مختار گونه حس انتقام و خونخواهي از قاتلان و دشمنان آن حضرت در ما زنده شده، خود را براي خونخواهي ايشان مهيا خواهيم كرد.
نگاهي به فرهنگ سوگواري پيشوايانِ ما نشان ميدهد ائمة معصوم (عليهم السلام) سعي داشتند همين نگاه را در عزاداري امام حسين (عليه السلام)به ما بشناسانند؛ چنانكه در دو فراز از زيارت عاشورا با عباراتي نظير «يَرزقني طلبَ ثارِک مَعَ اِمامٍ مَنصور» و «اَن يَرزُقَني طَلَبَ ثارِکُم مَع اِمامٍ هُدًي[مهدي] ظاهر ناطق» به حسّ انتقام و خونخواهي در رکاب امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) تصريح شده و امام رضا (عليه السلام) در بيان سوگواري براي امام حسين (عليه السلام) ميفرمايد: «اگر براى چيزى گريه خواهى كرد براى حسين (عليه السلام) گريه كن كه... سرش را بريدند و هجده نفر از خاندانش با او كشته شدند در حالي که روى زمين مانندى نداشتند و آسمانهاى هفتگانه و زمين براى كشتن او گريستند و چهار هزار فرشته براى يارياش به زمين آمدند ولي ديدند كشته شده است؛ آنها بر سر قبرش ژوليده و خاكآلود باشند تا قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ظهور كند و يارياش نمايند و شعار آنها يا لثارات الحسين است.»[5]
عاشورا، روزي است كه خليفة خدا و رسولش در زمين و چراغ هدايت بشر، يعني امام حسين (عليه السلام)، به شهادت رسيده و غم و اندوه امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)به اوج ميرسد؛ بنابراين غم و اندوه منتظران امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هم در روز عاشورا، به اوج خود ميرسد. عاشورا روز ظهور خونخواهِ حسين و زمان وقوع اين آيه است كه: (وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً)،[6] زيرا امام باقر (عليه السلام) در مورد شخص مظلوم در اين آيه و خونخواهِ او فرمود: «او حسين بن علي است که مظلوم، کشته شد و ما اولياي دمِ او هستيم و قائم از ما وقتي قيام کند انتقام خون او را خواهد گرفت.»[7]
انتظار و انتقام
علاوه بر آنچه بيان شد، در فرهنگ شيعي، پيوند انتظار و انتقام، از ديگر مؤلفههاي سوگواري مطلوب است. امام باقر (عليه السلام) فرمود: «وقتي شيعيان در روز عاشورا به هم ميرسند به هم تسليت و تعزيت بگويند.» يكي از ياران ايشان ميپرسد: چگونه به همديگر تسليت گوييم؛ ايشان فرمود: «بگوييد: عَظَّمَ اللهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِيِّهِ وَ الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّد؛[8] خداوند پاداش ما را در مصيبت امام حسين (عليه السلام) زياد فرمايد و ما و شما را از خوانخواهان ايشان همراه وليدمشان و امام مهدي از آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) قرار دهد»؛ اگر اندكي در اين سخن بينديشيم، ميبينيم ائمة ما چطور در انديشة انتقام و خونخواهي امام حسين (عليه السلام) هستند كه حتي در تسليت دادن هم، به اين امر اشاره ميكنند؛ اين يعني: اي شيعه! چرا نشستهاي؟ براي خونخواهي فرزند رسول خدا و علي و فاطمه (عليهم السلام) بهپا خيز! بزرگداشت امام حسين (عليه السلام) فقط به گريه و سينه زدن نيست، بلند شو تا با رهبري حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ، انتقام خونِ به ناحق ريختة حسين (عليه السلام) را از ظالمان بگيري.
در مورد ديگري ببينيد كه امام صادق (عليه السلام) در زيارت امام حسين (عليه السلام) ميفرمايد: «خداوندا! ما را در دنيا و آخرت از کساني قرار ده که امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)را ياري ميکنند و به وسيلة آنها دينت را ياري ميدهي؛ سپس گونهات را بر قبر امام حسين قرار داده و بگو: خدايا! اي پروردگار حسين! خدايا! اي ربّ حسين! انتقام خون حسين (عليه السلام) را بگير. خدايا! اي پروردگار حسين، از کساني که به کشته شدن حسين (عليه السلام) راضي هستند انتقام بگير. خدايا! اي رب حسين! از کساني که با حسين (عليه السلام) مخالفت کردند و يا به قتل حسين (عليه السلام) شاد شدند انتقام بگير.»[9]
آمادگي براي خونخواهي
بر پاية آنچه تبيين شد، عزاداران امام حسين (عليه السلام)، بايد خود را براي خونخواهي مهيا کرده، منتظر ظهور مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشريف) باشند تا به سپاه او كه منتقم خون امام حسين (عليه السلام) است، ملحق شوند؛ چرا كه عاشق امام حسين (عليه السلام) ، با كسب آمادگي و مزين شدن به فضايل اخلاقي، خود را به سپاه حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف داخل ميکند؛ همانها كه امام صادق عليه السلام در وصفشان فرمود: «هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اللهِ مُشْفِقُونَ يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْن؛[10] آنها از شدت خشيت الهي، ترسانند و درخواست شهادت دارند و آرزو ميکنند که در راه خدا کشته شوند؛ شعارشان يا لثارات الحسين است». خوشا به حال آنهايي كه در زندگي چنيناند و مجالس عزاداري را به كلاسي براي تبيين خونخواهي و تربيت ياران خونخواهِ حسين (عليه السلام) ، تبديل ميكنند؛ چرا که تنها در اين صورت است كه سزاوار مدح امام (سجاد عليه السلام) ميشوند كه فرمود: «مردمِ زمان غيبت او كه معتقد به امامت او و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانى با فضيلتترند، زيرا خداى تبارك و تعالى عقل و فهم و معرفتى به آنها عطا كرده است كه غيبت، نزد آنها همچون مشاهده است و آنها در آن زمان به مانند مجاهد در ركاب رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) با شمشير هستند. آنان به حق و قطعاً مخلصان و شيعيان ما و دعوتکنندگان به دين خداى عزوجل در پنهان و آشكار ميباشند.»[11]
نتیجه:
آري، حاصل چنين انديشه و نگاهي، تربيت افرادي با روحية همراهي و شهادتطلبي با امامان معصوم است؛ همانها که هر زمان به ياد سيّدالشهدا ميافتند ميگويند: «يا ليتني کُنتُ مَعَهم فأفوز فوزاً عظيماً؛ اي کاش با آنها بودم و به فوز عظيم ميرسيدم.»[12]خوشا به حال آنهايي كه در زندگي چنيناند و مجالس عزاداري را به كلاسي براي تبيين خونخواهي و تربيت ياران خونخواهِ حسين (عليه السلام) ، تبديل ميكنند.
پی نوشت ها:
[1] .تكاثر/ 8: «سپس در آن روز (همه شما) از نعمتهايى که داشتهايد بازپرسى خواهيد شد
[2] .عيون أخبار الرضا، ج 2، ص 129.
[3] .كمال الدين و تمام النعمه، ج 1، ص 264.
[4].دعائمالإسلام، ج 2، ص 116.
[5] .الأمالي للصدوق، ص 130.
[6] .اسراء/ 33: «و کسى را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشيد، جز بحق! و آن کس که مظلوم کشته شده، براى ولياش سلطه (و حق قصاص) قرار داديم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمايت است!»
[7] .تفسيرالعياشي، ج 2، ص 290.
[8] .وسائلالشيعة، ج 14، ص 509 .
[9].اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَنْصُرُهُ وَ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِينِكَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ ثُمَّ تَضَعُ خَدَّكَ عَلَيْهِ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ اشْفِ صَدْرَ الْحُسَيْنِ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ اطْلُبْ بِدَمِ الْحُسَيْنِ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ انْتَقِمْ مِمَّنْ رَضِيَ بِقَتْلِ الْحُسَيْنِ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ انْتَقِمْ مِمَّنْ خَالَفَ الْحُسَيْنَ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ انْتَقِمْ مِمَّنْ فَرِحَ بِقَتْلِ الْحُسَيْن»؛ كاملالزيارات، ص 238.
[10] .بحارالأنوار، ج 52، ص 308.
[11] .كمال الدين و تمام النعمه، ج 1، ص 320.
[12] .از کلمات امام رضاj؛ الأمالي للصدوق، ص 130.
نگارنده: حسن ملايي