logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
امامت و مهدویت در كلام امام سجاد (علیه السلام)

الحمد لله و صلی الله علی محمد و آله اجمعین 

امامت و مهدویت در كلام امام سجاد (علیه السلام) 

حجة الاسلام و المسلمین كلباسی

مركز تخصصی مهدویت

 

 

 

دعا یكی از اصلی برین آموزه‌های وحیانی است. در مكتب انبیا، دعا سرخط ارتباط زمین و آسمان است تا آنجا كه دعا مغز عبادت شمرده شده است:

  • «عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم أَفْزِعُوا إِلَى اللَّهِ فِي حَوَائِجِكُمْ وَ أَلْجِئُوا إِلَيْهِ فِي مُلِمَّاتِكُمْ وَ تَضَرَّعُوا إِلَيْهِ وَ ادْعُوهُ فَإِنَّ الدُّعَاءَ مُخُّ الْعِبَادَةِ، در حوائجتان از خدا كمك بخواهيد، در شدايد و گرفتاريها به او پناه ببريد و به سوى او تضرع كنيد،او را بخوانيد و دعا كنيد، چون دعا مغز عبادت است.» (عدة الداعي و نجاح الساعي)

گواه قطع آفرین این مطلب، صدها آیه قرآن است این آیات گاه فرمان به دعا است:

  • «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ ، پروردگار شما گفته است مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را اجابت كنم» (غافر: 60 )

 گاه علاوه بر فرمان به دعا،،شرایط آن را گوشزد می كند:

  • «ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ، پروردگار خود را از روى تضرع و در پنهانى بخوانيد (و از تجاوز دست برداريد كه) او متجاوزان را دوست نمى‏دارد» (الأعراف: 55 )
  • «قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ، بگو، پروردگارم بر عدل و داد امر فرموده است و روى خود را در هر مسجد (هنگام عبادت و نماز) بسوى او كنيد و او را بخوانيد و دين خود را براى خدا خالص و پاك نمائيد (و بدانيد) بدانسان كه در آغاز شما را آفريد (بار ديگر روز رستاخيز بهمان وضع) بر مى‏گرديد» (الأعراف: 29 )
  • «وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ، و در زمين (و در جامعه) از پس اصلاح آن، فساد ايجاد نكنيد و خدا را با بيم و اميد بخوانيد و بدانيد كه رحمت خدا بر بندگان نيكوكار، بسيار نزديك است» (الأعراف: 56 )

گاه محتوای دعا و خواسته‌ها را تعلیم می دهد:

  • «وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّياني‏ صَغيراً، و بگو، پروردگارا، در حق آنها رحمت و عنايت فرما چنان كه مرا از كودكى پرورش دادند.» (الإسراء: 24)
  • «وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْني‏ مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْني‏ مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لي‏ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصيراً، و بگو، پروردگارا، مرا بجايگاه راستان (مدينه) داخل كن و از جايگاه راستان خارج ساز و از جانب خود بر من نيرويى ببخش كه مرا يارى كند.» (الإسراء: 80 )
  • «وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطينِ، و بگو: پروردگارا، از وسوسه‏هاى شيطانها به تو پناه مى‏برم» (المؤمنون: 97 )
  • «وَ قُلْ رَبِّ زِدْني‏ عِلْماً، و بگو: پروردگارا، بر دانشم بيفزاى» (طه: 114 )
  • «وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْني‏ مُنْزَلاً مُبارَكاً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلينَ، و بگو: پروردگارا، مرا در جايى پربركت فرود آور [كه‏] تو نيكترين مهمان‏نوازانی» (المؤمنون: 29 )
  • «وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمينَ، و بگو: پروردگارا، ببخشاى و رحمت كن [كه‏] تو بهترين بخشايندگانی»(المؤمنون: 118 )

گاه از دعاهای انبیا سخن می گوید:

  • «هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لي‏ مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَميعُ الدُّعاءِ، آنجا [بود كه‏] زكريا پروردگارش را خواند [و] گفت: پروردگارا، از جانب خود، فرزندى پاك و پسنديده به من عطا كن، كه تو شنونده دعايى» (آل‏عمران: 38 )
  • «قالَ رَبِّ اغْفِرْ لي‏ وَ لِأَخي‏ وَ أَدْخِلْنا في‏ رَحْمَتِكَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ،[موسى‏] گفت: پروردگارا، من و برادرم را بيامرز و ما را در [پناه‏] رحمت خود درآور، و تو مهربانترين مهربانانى» (الأعراف: 151)
  • «وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَ اجْنُبْني‏ وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ، و [ياد كن‏] هنگامى را كه ابراهيم گفت: پروردگارا، اين شهر را ايمن گردان، و مرا و فرزندانم را از پرستيدن بتان دور دار» (إبراهيم/35)
  • «رَبِّ اجْعَلْني‏ مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي‏ رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ، پروردگارا، مرا برپادارنده نماز قرار ده، و از فرزندان من نيز. پروردگارا، و دعاى مرا بپذير» (إبراهيم:40)

گاه از استجابت دعاها سخن به میان آورده:

  • «وَ نُوحاً إِذْ نادى‏ مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظيمِ، و نوح را [ياد كن‏] آن گاه كه پيش از [ساير پيامبران‏] ندا كرد، پس ما او را اجابت كرديم، و وى را با خانواده‏اش از بلاى بزرگ رهانيديم.» (الأنبياء:76)
  • «فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَكَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَيْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِكْرى‏ لِلْعابِدينَ، پس [دعاى‏] او را اجابت نموديم و آسيب وارده بر او را برطرف كرديم، و كسان او و نظيرشان را همراه با آنان [مجدداً] به وى عطا كرديم [تا] رحمتى از جانب ما و عبرتى براى عبادت‏كنندگان [باشد].» (الأنبياء:84 )
  • «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنينَ، پس [دعاى‏] او را برآورده كرديم و او را از اندوه رهانيديم، و مؤمنان را [نيز] چنين نجات مى‏دهيم»(الأنبياء: 88 )
  • «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ يَحْيى‏ وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعينَ، پس [دعاى‏] او را اجابت نموديم، و يحيى را بدو بخشيديم و همسرش را براى او شايسته [و آماده حمل‏] كرديم، زيرا آنان در كارهاى نيك شتاب مى‏نمودند و ما را از روى رغبت و بيم مى‏خواندند و در برابر ما فروتن بودند.» (الأنبياء: 90 )

وگاه نیز به سرنوشت كسانی كه خود را بی نیاز از دعای به درگاه خدا دانسته و در برابر او استكبار می ورزند،اشاره كرده:

  • «إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي‏ سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ،در حقيقت، كسانى كه از پرستش من كبر مى‏ورزند به زودى خوار در دوزخ درمى‏آيند.» (غافر/ 60)

این تنها گوشه‌ای از حجم  بزرگ آیات دعا در قرآن و اشاره‌ای كوتاه به برخی از سر فصل‌های آن بود تا جایگاه دعا در كتاب آسمانی هویدا باشد.

اگر امام سجاد علیه السلام عمده رسالت تبلیغی  خود را در قالب دعا به انجام می رساند،  طریقه‌ای است كه از متن قرآن برخواسته است، علاوه بر این كه شرایط ویژه زمان آن حضرت، زمینه توسعه این قالب را فراهم كرده است.

به نظر می رسد مهمترین راه باقی مانده در زمان امام سجاد علیه السلام برای ترویج معارف اسلام اصیل،ادبیات دعا و مناجات بوده است.

بودن دعا

شاید برخی گمان كنند توسعه ادبیات دعا در بیان امام سجاد علیه السلام پدیدهای مصلحت اندیشانه برای مقابله با شرایط زمان بوده است، گویا كه دعا فقط قالبی برای عرضه معارف بوده، نه این كه خود جایگاهی داشته باشد.

ولی این پنداری خام و فاقد اساس است چون دعا خود چنان دارای جایگاه مستحكمی در دین است كه نمی توان  كاركرد آن را به عنوان ابزار و وسیله  پذیرفت.

دعا،دعا است و چنان كه پیش از این گفته شد، دعا ریشه مستحكم و بنیادی در فرآن و معارف الهی داردو به همان صورت كه انبیای الهی خواسته‌ها ی دنیایی و آخرتی خود را به شكل دعا مطرح ساخته اند امام سجاد علیه السلام نیزهمین رویه را ادامه داده و با تكیه بر فرهنگ دعا و آثار گرانسنگ آن، رسالت تبلیغی و تربیتی خود را به انجام رسانده‌اند.

از جمله مواردی كه آن امام همام در ادعیه خود به آن پرداخته است موضوع امامت و پیشوایی جامعه و مسایل مختلف پیرامون آن است. در این نوشتار با استناد به دعاها و روایات رسیده از آن امام در باره این موضوع اساسی به بحث و بررسی می پردازیم.

امام سجاد علیه السلام  در بخشی از دعای عرفه چنین دعا می كند:

رَبِّ صَلِّ عَلَى أَطَايِبِ أَهْلِ بَيْتِهِ الَّذِينَ اخْتَرْتَهُمْ لِأَمْرِكَ، وَ جَعَلْتَهُمْ خَزَنَةَ عِلْمِكَ، وَ حَفَظَةَ دِينِكَ، وَ خُلَفَاءَكَ فِي أَرْضِكَ، وَ حُجَجَكَ عَلَى عِبَادِكَ، وَ طَهَّرْتَهُمْ مِنَ الرِّجْسِ وَ الدَّنَسِ تَطْهِيراً بِإِرَادَتِكَ، وَ جَعَلْتَهُمُ الْوَسِيلَةَ إِلَيْكَ، وَ الْمَسْلَكَ إِلَى جَنَّتِكَ‏

پروردگارا  برپاكان اهل بیت پیامبر درود فرست همانانی كه برای امر خود برگزیدی و آنان را ذخیره گاه دانش خودت و حافظان دینت و جانشینانت در زمین قرار دادی و آنان را به اراده ات از پلیدیها پاكیزه كردی و انان را وسیله به سوی خود و مسیر به سوی بهشت قرار دادی. (الصحيفة السجادية  /دعای47 )

در این جملات امام سجاد علیه السلام جایگاه اهل بیت را این گونه ترسیم كرده است:

 

                                     1)     دارای طهارت و پاكی (طَهَّرْتَهُمْ مِنَ الرِّجْسِ وَ الدَّنَسِ تَطْهِيراً بِإِرَادَتِكَ )

انسان كامل كسی است كه در تمامی شئونات زندگی كامل باشد و از هر عیب و نقص و آلودگی ظاهری و باطنی پاك باشد. چنین شخصی الگوی انسان و كل بشریت بوده و تبعیت از او رشد و تعالی بشر را بدنبال دارد.

تضمین دهنده­ی طهارت و پاكی تنها خداوند است كه در آیه­ی تطهیر این تضمین را درحق اهل بیت استوار كرده است و از میان اهل بیت به فرموده­ی پیامبر نهمین فرزند از نسل امام حسین علیهم صلوات الله، رسالت تطهیر جهان از ظلم و جور را به عهده دارد.

 

تعیین و تشخیص امام معصوم به دست خداوند صورت می­گیرد و برای فرد یا گروهی بدون دخالت خدا امكان آن وجود ندارد چون تنها خداوند است كه به نهان خانه­ی قلب­ها آگاهی دارد. انسانی كه مورد انتخاب پروردگار واقع می­شود زمینه­ی این گزینش را در خود ایجاد نموده است و از این جهت است كه این برگزیده شدن بر مبنای حكمت و علم خداوند صورت گرفته است.

 

                                     3)     ذخیرگاه علم الهی (جَعَلْتَهُمْ خَزَنَةَ عِلْمِكَ)

علمی كه در اختیار اهل بیت قرار دارد از جنس دانش واطلاعات بشری نیست تا اكتسابی باشد بلكه علمی است كه از جانب خالق بشر بوده وتنها در اختیار برگزیدگان خداوند قرار می­گیرد و هر آنكس كه می­خواهد از این علم بهره ببرد باید به مخازن این علم در بین بشر یعنی اهل بیت مراجعه نماید.

مقام محافظ دین بودن، عالی­ترین درجه­ی آن شأن اهل بیت است و هر كسی می­خواهد به مرتبه­ای از این مقام دسترسی پیدا كند باید در مسیر پیروی از اهل بیت حركت كند.

 

مقام خلیفة اللهی اهل بیت محصور به منطقه خاصی از زمین یا گروه خاصی از افراد كره زمین نیست بلكه سلطه­ی آنها بر كل زمین وبرای تمام عالمیان است.

با وجود اهل بیت، حجت بر تمامی بندگان تمام است و برای هیچ كس عذری در پیشگاه خداوند متعال پذیرفته نیست. در دل این معنای از حجت بودن اهل بیت، ضرورت وجود امام در هر زمانی و خالی نبودن زمین از حجت نهفته شده است.  

                                     7)     وسایل تقرب به خداوند   (جَعَلْتَهُمُ الْوَسِيلَةَ إِلَيْكَ)

امكان ندارد بدون وسیله و یا واسطه به خدا رسید وبه سوی او تقرب جست. اهل بیت به عنوان وسیله­های تقرب و حبل و ریسمانهای الهی هستند كه تمسك به آنها از ناحیه خداوند بر انسانها واجب شده است.

از بهشت تعبیر به رضوان الهی می­شود و یكی از معانی رضوان، رضایت الهی است بنابر این تنها راه بدست آوردن رضایت الهی و بهشتی شدن از طریق اهل بیت است كه این فراز از دعا به آن اشاره دارد.

هم چنین حضرت امام سجاد علیه السلام در جملاتی از زیارت امین الله كه از معتبرترین زیارات است ، امام را با این جملات مورد خطاب قرار می دهد: «السلام عليك يا امين الله في ارضه » (كامل الزيارات - جعفر بن محمد بن قولويه - ص 92)

امین به كسی می­گویند كه از امانتهایی كه پیش او به ودیعه گذاشته شده است، نگهداری نموده و سوء استفاده از آن امانات ننماید. اهل بیت در بهره برداری از تمامی شئون و جایگاهی كه خداوند برای آنها قرار داده است، كوچكترین كوتاهی ننموده و در پاسداشت این مقامات نهایت تلاش خود را مبذول داشته اند.   

 فِي كُلِّ دَهْرٍ وَ زَمَانٍ أَرْسَلْتَ فِيهِ رَسُولًا وَ أَقَمْتَ لِأَهْلِهِ دَلِيلًا مِنْ لَدُنْ آدَمَ إِلَى مُحَمَّدٍ- صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ- مِنْ أَئِمَّةِ الْهُدَى، وَ قَادَةِ أَهْلِ التُّقَى، در هر زمان رسولی را فرستادی و برای مردم  از زمان آدم تا محمد  صلی الله علیه و آله و سلم از پیشوایان هدایت و رهبران اهل تقوا فرستادی (الصحيفة السجادية/ دعای چهارم)

جمله "فِي كُلِّ دَهْرٍ وَ زَمَانٍ أَرْسَلْتَ فِيهِ"  بر این نكته دلالت دارد كه هیج زمانی از رسالت و هدایت الهی خالی نیست پس اگر رسول الهی حضور ندارد بایستی هادی از طرف او، این نقش و وظیفه را به انجام برساند.

هم چنین بر این مطلب دلالت دارد كه هیچ زمانی از وجود حجت و دلیل الهی خالی نیست. این قانونی كلی است و قوانین الهی ثابت هستند و معقول نیست كه این برنامه در بخش عمده تاریخ جاری شده باشد و در بخش پایانی این قانون ملغی و یا نادیده گرفته شده باشد.                                                                

"ومقرب إليك بنبيك صلى الله عليه وآله أحب خلقك إليك، وأكرمهم لديك، وأولاهم بك، وأطوعهم  لك، وأعظمهم منك منزلة، وعندك مكانا، وبعترته صلى الله عليهم الهداة المهديين، الذين افترضت طاعتهم، وأمرت بمودتهم، وجعلتهم ولاة الأمر بعد نبيك صلى الله عليه وآله."

ما به وسیله پیامبرت ص به تو تقرب می جوییم، كه محبوب ترین خلایق و گرامی ترین آن‌ها نزد تو و مطیع ترین در برابرت و بزرگ منزلت ترین آنان در پیشگاه تو است و و پس از آن حضرت  صلی الله علیه و آله و سلم هدایت گران هدایت شده كه طاعت آنان را واجب كردی و به مودت آنان فرمان دادی و آنان را متولیان امر بعد از پیامبر ص قرار دادی. (الصحيفة السجادية الجامعه (ابطحي) - ص 343 – 344)

در این دعا حضرت به چند نكته مهم اشاره فرموده اند:

 

                                     1)     حضور هدایت گنندگانی هدایت شده پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  (وبعترته صلى الله عليهم الهداة المهديين)

                                     2)     وجوب اطاعت از امامان پس از پیامبر (الذين افترضت طاعتهم)

                                     3)     لزوم مودت به امامان پس از پیامبر( وأمرت بمودتهم)

                                     4)     امامان متولی امر امامت و هدایت پس از پیامبر ص هستند (وجعلتهم ولاة الأمر بعد نبيك صلى الله عليه وآله)

 

 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَليْنَا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ- صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دُونَ الْأُمَمِ الْمَاضِيَةِ وَ  الْقُرُونِ السَّالِفَةِ، بِقُدْرَتِهِ الَّتِي لَا تَعْجِزُ عَنْ شَيْ‏ءٍ وَ إِنْ عَظُمَ، وَ لَا يَفُوتُهَا شَيْ‏ءٌ وَ إِنْ لَطُفَ. فَخَتَمَ بِنَا عَلَى جَمِيعِ مَنْ ذَرَأَ، وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى مَنْ جَحَدَ، وَ كَثَّرَنَا بِمَنِّهِ عَلَى مَنْ قَلَّ.

سپاس خدایی را كه بر ما با بعثت پیامبرش منت نهاد... پس با ما هدایت را بر همه خلایق تمام كرد و مارا گواه بر منكران قرار داد. (صحیفه سجادیه/ دعای دوم)

درجمله "خَتَمَ بِنَا عَلَى جَمِيعِ مَنْ ذَرَأَ" ضمیر متكلم در بنا و جعلنا  گویای شأن و جایگاه اهل بیت علیه السلام در موضوع خاتمیت و نقش آنان در این مهم است. با حضور امامت پس از پیامبر در همه عصرها است كه  هدایت الهی امتداد یافته و خاتمیت توجیه مناسب خود را می یابد.

 جمله" شُهَدَاءَ عَلَى مَنْ جَحَدَ" نیز دلالتی همانند جمله قبل دارد. نتیجه این كه در هر زمان بایستی  جضور  امام ادامه یابد تا این مسوولیت‌ها عملی شده و هدایت الهی تمام گردد.

 كُلُّهُمْ صَائِرُونَ، إِلَى حُكْمِكَ، وَ أَمُورُهُمْ آئِلَةٌ إِلَى أَمْرِكَ، لَمْ يَهِنْ عَلَى طُولِ مُدَّتِهِمْ سُلْطَانُكَ، وَ لَمْ يَدْحَضْ لِتَرْكِ مُعَاجَلَتِهِمْ بُرْهَانُكَ.  حُجَّتُكَ قَائِمَةٌ لَا تُدْحَضُ، وَ سُلْطَانُكَ ثَابِتٌ لَا يَزُولُ،.... فَقَدْ ظَاهَرْتَ الْحُجَجَ،.... لَمْ تَكُنْ أَنَاتُكَ عَجْزاً، وَ لَا إِمْهَالُكَ وَهْناً، وَ لَا إِمْسَاكُكَ غَفْلَةً، وَ لَا انْتِظَارُكَ مُدَارَاةً، بَلْ لِتَكُونَ حُجَّتُكَ أَبْلَغَ، وَ كَرَمُكَ أَكْمَلَ، وَ إِحْسَانُكَ أَوْفَى، وَ نِعْمَتُكَ أَتَمَّ، كُلُّ ذَلِكَ كَانَ وَ لَمْ تَزَلْ، وَ هُوَ كَائِنٌ وَ لَا تَزَالُ.  حُجَّتُكَ أَجَلُّ مِنْ أَنْ تُوصَفَ بِكُلِّهَا، وَ مَجْدُكَ أَرْفَعُ مِنْ أَنْ يُحَدَّ بِكُنْهِهِ، وَ نِعْمَتُكَ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُحْصَى بِأَسْرِهَا،  

حجت و دلیل تو برپا است كه باطل نمی شود و سلطنت تو پایدار است كه زایل نمی گردد.... همانا حجت‌های خود را ظاهر ساختی.... تأخیر تو از سر عجز نیست و مهلت دادن تو از سستی نیست و باز داشتن تو از سر غفلت نبوده و انتطار تو مدارا نیست بلكه بدان جهت است كه دلیل تو رساتر و كرم تو كاملتر و احسان و نعمت تو تمام‌تر باشد. همه این موارد جاری بوده و خواهد بود و هم اكنون هم حاكم است و كنار رفتنی نیست.  (الصحيفة السجادية /دعای 46 )

امام سجاد علیه السلام در این جملات از قانونی كلی و سنتی زوال ناپذیر در عرصه هدایت، سخن به میان آورده است و آن حضور پیوسته حجج الهی در بین مردم است. جمله "كُلُّ ذَلِكَ كَانَ وَ لَمْ تَزَلْ، وَ هُوَ كَائِنٌ وَ لَا تَزَالُ" بر این مطلب دلالتی واضح دارد.

اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَيَّدْتَ دِينَكَ فِي كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ، وَ مَنَاراً فِي بِلَادِكَ بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ،

بار خدايا، تو در هر زمان دين خويش به امامى استحكام بخشيده‏اى و او را بر پاى داشته‏اى تا پرچم راهنماى بندگانت شود و در سرزمین‌های تو چراغ فروزان هدايت گردد و رشته پيمان او را به رشته پيمان خود پيوسته‏اى.  (صحیفه سجادیه /دعای 47)

  جمله­ی "اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَيَّدْتَ دِينَكَ فِي كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ" به صراحت بر حضور امام  در هر زمان  دلالت دارد؛این امام همان حجت الهی است كه در كلمات دیگر امام مكرر ذكر گردیده است.

ابو خالد كابلی گوید: به امام سجاد علیه السلام عرض كردم: «ای آقای من، از امير المؤمنين علىّ عليه السّلام براى ما روايت شده است كه زمين‏ از حجّت خداى تعالى بر بندگانش خالى نمى‏ماند، حجّت و امام پس از شما كيست؟ فرمود: فرزندم محمّد و نام او در تورات باقر است و علم را موشكافانه مى‏شكافد.» (كمال الدين وتمام النعمة - الشيخ الصدوق - ص 318 – 324)

در این روایت به صراحت حجت و امام در یك ردیف و مساوی با یكدیگر قلمداد شده‌اند.

امام علیه السلام در دعایی كه در آن از كنار بودن آل محمد ص از امور دین و دنیای مردم به درگاه خداوند شكوه می كند آثار زیانبار این غیبت را تبیی