logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
 جاماندگان از کاروان حسینی و مهدوی


مقدمه:

کم نبوده‌اند کسانی که در طول تاریخ دم از دفاع از حق می‌زدند ولی در زمانه حساس امتحان جای خالی کرده‌اند و هریک به دلیلی حق را تنها گذاشته‌اند. مساله از آنجا اهمیتش در این دوران افزون می‌گردد که بدانیم امام عصر (علیه السلام) قرار است قیامی سراسری و عمومی علیه همه ناراستی‌ها و ستم‌های عالم برپا کند و در این راه به یارانی مؤمن و استوار نیاز دارد که ذره‌ای در فکر و عمل از امام خود فاصله نگیرند. این قیام از لحاظ وسعت و هدف، بسیار عظیم و سنگین‌است و به این دلیل پایداری و آمادگی فوق العاده می‌طلبد.

1) جا ماندگان از کاروان حسینی

با نگاه به حوادث و وقایع سال (60 و 61) هجری به افراد و جریاناتی بر می‌خوریم که گرچه در صف مخالفان و دشمنان امام حسین (علیه السلام) نبودند و بر ایشان شمشیر نکشیدند، اما در زمان قیام حسینی و در آن هنگامه تنهایی امام، به یاریشان نشتافتند و ایشان را تنها گذاردند. شاید بتوان این افراد را به گروه‌های زیر تقسیم نمود:

1-  گروهی که عدم همراهی ایشان با امام ناشی از عدم شناخت شخص و یا شخصیت امام بود. شاید بسیاری از مسلمانان آن روزگار به ویژه کسانی که از مرکز مذهبی اسلام (حجاز) دور بودند، به دلیل جهل اطلاعاتی و نیز تبلیغات مسموم اموی از جایگاه شخصی امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت پیامبر واقف نبودند. بسیاری دیگر نیز اگرچه امام (علیه السلام) را نواده پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌دانستند ولی مقام امامت و ولایت برای ایشان قایل نبودند و ایشان را تنها در حد اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و یکی از صحابه قبول داشتند.

2-  گروهی که امام را از نظر شخصی و شخصیتی می‌شناختند اما دلایلی دیگر مانع از همراهی ایشان با امام بود. این افراد که برخی از خواص و شخصیت‌های معروف آن روزگار نیز از جمله ایشان بودند، به واسطه برخی عوامل در آن برهه حساس از یاری امام شانه خالی کردند. شاید بتوان اهم دلایل این عدم همراهی را در موارد زیر خلاصه نمود:

الف) عدم بصیرت (برداشت‌های شخصی و ناشی از عدم معرفت صحیح)؛ برخی افراد گرچه خود را پیرو و یا همراه امام (علیه السلام) می‌دانستند ولی هنوز به این مقام معرفت کاملی نداشتند و به همین دلیل گاهی با اجتهاد شخصی خود حکم می‌کردند. جالب آن است که در برخی موارد تشخیص‌های امام را هم زیر سوال برده و امام را تخطئه می‌نمودند! از جمله این افراد می‌توان به عبدالله بن عمر اشاره نمود.[1]

‌ب) عافیت طلبی (همراهی با امام تنها در راحتی و نه در شدت‌ها)؛ گروهی عافیت طلب که تنها در هنگام راحتی‌ها امام را همراهی می‌نمودند و با آمدن کوچکترین گرفتاری و سختی، از امام فاصله می‌گرفتند تا دامنه گرفتاری ایشان را شامل نشود. عبدالله بن حر جعفی از  جمله این افراد‌ است.[2]

‌ج) عقب ماندن از قافله (عدم تصمیم گیری صحیح در هنگامی که باید سریع تصمیم گرفت)؛ گروهی نیز بوده‌اند که گرچه به حقانیت امام حسین (علیه السلام) ایمان داشتند ولی در یاری امام مردد گشتند و چه بسا لحظه‌ای تصمیم به یاری گرفتند که زمانی باقی نمانده بود. شیعیان کوفه و کسانی که بعدها قیام توابین را شکل دادند، از جمله این افرادند.

‌د) مطامع دنیوی (مال، مقام، فرزند و ...)؛ برخی نیز که خود را در صف پیروان امام به حساب می‌آوردند ولی دنیا ایشان را به خود آلوده بود، در آن لحظات سخت به بهانه‌ای دنیایی از یاری امام شانه خالی کردند. شاید کلام امام حسین (علیه السلام) در مورد این دسته از مردم باشد که فرموده اند: « الناس عبيد الدنيا والدين لعق على ألسنتهم يحوطونه ما درت معايشهم فإذا مُحّصوا بالبلاء قل الديانون ».[3] (مردم بندگان دنيايند و دين لق لقه ايست بر زبان آنان. تاهنگامي در كنار دين هستند كه زندگيشان بگذرد و آن هنگام كه با بلاء امتحان شوند، دين‌داران كاهش می‌يابند) عمرو بن قیس، هرثمه بن ابی مسلم و مالک بن نضر را می‌توان از جمله این گروه دانست. در میان این افراد سرگذشت ضحاک بن عبدالله که تا لحظه های آخر هم همراه امام بود ولی لیاقت جان فداکردن در راه امام حسین (علیه السلام) را نداشت، بسیار قابل تامل است.[4]

‌هـ ) و در آخر گروهی نیز بودند که شاید لیاقت حضور در جمع شهیدان کربلایی را نداشتند. اینان که برخی از بزرگان را نیز شامل می‌شدند، تا مدت‌ها بعد ندای « یا لیتنی کنت معک» سر می‌دادند و بر عدم لبیک به فرزند پیامبر حسرت می‌خوردند ولی حسرت را چه سود ...!

با نگاهی به روایات در می‌یابیم بسیاری از موارد فوق در مورد مردمان عصر غیبت و هنگامه ظهور نیز جاری است. مردمان این زمان نیز چه بسا پوششی دین‌مدارانه داشته باشند و دم از پیروی بزنند ولی در زمان نیاز به یاری امام نشتابند. شاید به همین دلیل باشد که آزمایش و غربال‌گری یکی از مهمترین حکمت‌های غیبت امام عصر (علیه السلام) معرفی گردیده‌است، چنانکه امام صادق (علیه السلام) به زراره می‌فرمایند: « إِنَّ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ ... وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ غَيْرَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَجِبَ أَنْ يَمْتَحِنَ الشِّيعَةَ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَرْتَابُ الْمُبْطِلُونَ».[5] (همانا برای قائم غیبتی پیش از قیام اوست ... و هموست منتظر و خداوند واجب نموده که شیعیان مورد آزمایش قرار گیرند و در آن هنگام است که اهل باطل دچار شک می‌شوند).

2) عوامل دور بودن از کاروان مهدوی

مناسب است در ادامه به بررسی تطبیقی عواملی را که باعث جاماندن از حرکت اصلاحی امام و تنها گذاشتن وی می‌گردد، مورد بررسی قرار دهیم.

1- عدم معرفت شخص و شخصیت (جایگاه و مقام) امام عصر (علیه السلام) همچنان یکی از مهم‌ترین عوامل دور بودن از کاروان مهدوی است. اینکه امام مهدی (علیه السلام) کیست و چه ویژگی‌هایی دارد، همراه با شناساندن مقام و جایگاه بلند مقام ولایت و امامت خصوصا به صاحبان تفکر در جوامع مختلف  ( پیروان ادیان مختلف و یا مذاهب دیگر اسلامی)، از جمله وظایفی است که بر عهده عالمان و مبلغان دینی است تا زمینه آشنایی و همراهی همه جوامع برای این رخداد عظیم را مهیا سازند.

2- دسته دوم شامل کسانی می‌شد که به رغم آشنایی با امام و مقام وی، به دلایل مختلف در هنگامه نیاز به یاری امام حاضر نمی‌شوند. شناخت این عوامل به خصوص برای داعیه داران پیروی امام عصر (علیه السلام) جهت تلاش برای دوری از آن‌ها بسیار لازم و ضروری است:

الف) معرفت ناقص و غلط که حاصل از سطحی نگری و یا افراط و تفریط‌هاست، آفت بسیار مهمی است که در پیش پای منتظران و مشتاقان همراهی امام عصر (علیه السلام) وجود دارد. با نگاهی به تاریخ دوران غیبت به گروه‌هایی از شیعه بر می‌خوریم که به واسطه این ضعف به مسیرهایی انحرافی بسیاری گام نهادند. این انحراف گاهی همچون پیروان سید علی محمد باب و حسینعلی بهاء تا جایی پیش رفت که مسیر ایشان را از شیعه جدا نمود و گاهی نیز در نسخه‌هایی ضعیف‌تر، موجب کنارنهادن و انحراف در عقاید مترقی و ظلم ستیزانه شیعه گردید تا آنجا که حاضر به مصالحه و پذیرش حکومت‌های جائرانه زمان شد. این ضعف معرفتی به ویژه در هنگامه ظهور بسیار خطرناک است تا آنجا که برخی به این واسطه در زمره مخالفان امام عصر (علیه السلام) در می‌آیند و حتی به روی ایشان شمشیر می‌کشند.[6]

‌ب) نگاه برخی شیعیان به مقوله ظهور امام عصر (علیه السلام) تنها بهره بردارانه و منفعت طلبانه است. این دسته افراد معمولا تنها به خوشی‌های پس از ظهور نظر دارند و تا وقتی که عافیت و منفعت ایشان در کنار امام بودن باشد، به یاری امام می‌شتابند. این در حالی است که روایات بسیاری دوران غیبت و رخداد ظهور را هنگامه سختی‌ها و ابتلائات بسیار می‌دانند و شیعیان را از این گرفتاری‌ها آگاه و برای مقابله با آن‌ها آماده می‌سازند.[7]

‌ج) ضعف تصمیم‌گیری صحیح و مناسب در هنگام ضرورت نیز ضعف دیگری است که گریبانگیر بسیاری شیعیان و حتی خواص است. شیعه حقیقی و کسی که سودای حمایت از امام زمان خویش را دارد، باید به سطحی از آمادگی درونی و بیرونی برسد که با اشارتی از امام، در مسیری که او معین می‌نماید، گام نهد و پای در جای او گذارد؛ چنانکه امام رضا (علیه السلام) می‌فرمایند: « إِنَّمَا شِيعَتُنَا مَنْ تَابَعَنَا وَ لَمْ يُخَالِفْنَا وَ إِذَا خِفْنَا خَافَ وَ إِذَا أَمِنَّا أَمِنَ».[8] (شيعيان ما كسانى هستند كه تابع ما باشند و مخالفت با ما نكنند هر گاه ما خائف باشيم آن‌ها نيز در خوف باشند هنگام امن ما در امان باشند).

‌د)  دنیاخواهی و انتخاب بهره‌های دنیایی به جای دین‌خواهی، عامل دیگری است که پای بسیاری را در یاری و دفاع از امام می‌لغزاند. دسته‌ای مقدس‌چهره ولی دنیاطلب حاضر نیستند تمام‌قد به دفاع از امام خویش بپردازند، حال آنکه بذل جان و مال شرط پیروی حقیقی است[9] و دسته‌ای دیگر که مطامعی را از راهی نادرست جمع کرده‌اند، در هنگامه‌ای که امام زمان (علیه السلام) در قیام جهانی خویش علیه همه ستم‌ها قد علم می‌کند، منافع خویش را در معرض خطر می‌بینند و طلحه و زبیرگونه، راه مقابله را بر می‌گزینند. اینانند که راه بر امام خویش می‌بندند و در هنگامه ظهور می‌گویند: ای فرزند فاطمه از همان راهی كه آمدی برگرد، ما به تو نیازی نداریم!.[10]

‌هـ ) و اما دسته‌ای که لیاقت همراهی را ندارند. آری در کنار فرزند رسول خدا بودن و یاری او در قیام، لیاقتی می‌‍خواهد که هرکس را یارای رسیدن به آن نیست مگر با آمادگی حضور و بذل مال و جان و معرفتی عمیق....

کوتاه آنکه اگر مدعیان پیروی امام حسین (علیه السلام) دارای معرفتی کامل و صداقتی حقیقی بودند و همگی به عهدی که با اولیای الهی بسته بودند، وفا می‌کردند دیگر شاهد غربت و شهادت مظلومانه امام شهید نبودند. همین مطلب نیز در مورد امام زمان (علیه السلام) صادق است؛ چنانکه خود ایشان فرموده اند: « وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا».[11] ( و چنانچه شيعيان ما- خدا به طاعت خود موفّقشان بدارد- قلباً در وفاى به عهدشان اجتماع مى‏شدند نه تنها سعادت لقاى ما از ايشان به تأخير نمى‏افتاد، كه سعادت مشاهده ما با شتاب بديشان مى‏رسيد و اين‌ها همه در پرتو شناخت كامل ما و صداقت محض نسبت بما مى‏باشد).

نتیجه:

قیام امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اگرچه این قیام از نظر وسعت و گستردگی عالم گیر بوده و تلاشی نهایی از جبهه حق برای غلبه دائمی بر جبهه باطل است، از بسیاری جهات شبیه قیام اصلاحی امام حسین (علیه السلام) است. فرآیند تشکیل حکومت الهی توسط امام همراه با مبارزه و قیام سراسری علیه بدی‌هاست و عافیت طلبی، دنیاگرایی و بی بصیرتی آفاتی است که ممکن است دامنگیر داعیه داران یاری امام زمان (علیه السلام) گردد همانگونه که این عوامل باعث جاماندن و حسرت بسیاری مدعیان همراهی و پیروی از امام حسین (علیه السلام) در جریان قیام ایشان گردید.

پی‌نوشت‌ها:

[1]. برای اطلاعات بیشتر در مورد تفکر این فرد می‌توانید به سخنان رد و بدل شده بین وی و امام حسین (علیه السلام) در هنگام خروج از مدینه مراجعه نمایید (سخنان حسین بن علی، محمد صادق نجمی، دفتر انتشارات اسلامی، ص 42).

[2]. ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، موسسة آل البیت، ج 2، ص 81 و 82.

[3]. تحف العقول، 245، بحار الأنوار،75، ص117.

[4]. در بررسی شخصیت‌های این نوشته از مقاله زیر استفاده شده‌است: « زیانکاران در حماسه کربلا»، محمد باقر پور امینی، پاسدار اسلام ، خرداد (1376)، شماره 186.

[5]. كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص343.

[6]. ر. ک: بحار الانوار، ج 52، 375.

[7]. از جمله امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: « إِنَّ هَذَا الأمرِ لایَأتِیکُم إِلّا بَعدَ یَأسٍ، لا و اللهِ (لایَأتِیکُم) حتّی تَمَیَّزُوا، لا و اللهِ (لایَأتِیکُم) حتّی تَمَحَّصُوا ...» بحارالانوار، 111،52،ح 20؛ منتخب الأنوار المضیئه، ص 152 .

[8]. بحار الانوار، ج 23، ص183، به نقل از تفسیر عیاشی.

[9]. قال امیرالمؤمنین (علیه السلام): « شِيعَتَنَا يَنْصُرُونَنَا وَ ... وَ يَبْذُلُونَ أَمْوَالَهُمْ وَ أَنْفُسَهُمْ فِينَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ إِلَيْنَا»، تحف العقول عن آل الرسول ص123.

[10]. الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج‏2، ص384.

[11]. الاحتجاج، ج 2، ص 499، توقیع امام زمان (علیه السلام) برای شیخ مفید ره.

پدیدآونده: زهیر دهقانی آرانی