«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ».[1]
بر شما حرام شده است، (خوردن گوشت) مردار، خون، گوشت خوك و حيواني كه به نام غير خدا ذبح شود، و حيواني (حلال گوشت) كه بر اثر خفه شدن، يا كتك خوردن، يا پرت شدن، يا شاخ خوردن بميرد، و نيم خورده درندگان، مگر آنكه (قبل از كشته شدن به دست درنده) به طور شرعي ذبح كرده باشيد. همچنين حرام است حيواني كه براي بتها ذبح شده يا به وسيله چوبههاي قمار تقسيم ميكنيد. همه اينها نافرماني خداست. امروز، (روز هجده ذيالحجه سال دهم هجري كه حضرت علي عليه السلام به فرمان خدا به جانشيني پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله منصوب شد) كافران از (زوال) دين شما مأيوس شدند. پس، از آنان نترسيد و از من بترسيد. امروز دينتان را براي شما كامل كردم، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و اسلام را به عنوان «دين» برايتان برگزيدم. پس هر كه در گرسنگي گرفتار شود، بيآنكه ميل به گناه داشته باشد، (ميتواند از خوردنيهاي تحريم شده بهره ببرد) همانا خداوند، بخشنده و مهربان است.
دو مطلب جداي از يكديگر در اين آيه بيان شده است، يك مطلب مربوط به تحريم گوشتهاي حرام، مگر در موارد اضطرار ميباشد و مطلب ديگر درباره كامل شدن دين و يأس كفّار است و اين قسمت كاملاً مستقل ميباشد، به چند دليل:
الف) يأس و نااميدي كفار از دين، به خوردن گوشت مردار يا نخوردن آن ارتباطي ندارد.
ب) رواياتي كه از شيعه و سنّي در شأن نزول آيه آمده، در مقام بيان جمله «اليوم يئس الذين كفروا» و «اليوم اكملت لكم دينكم» است، نه مربوط به جملات قبل و بعد آن، كه درباره احكام مردار است.
ج) طبق روايات شيعه و سنّي، اين قسمت از آيه: «اليوم اكملت...» پس از نصب عليبن ابيطالب (عليه السلام) به امامت در غدير خم نازل شده است.
د) بدون در نظر گرفتن دلائل نقلي، تحليل عقلي نيز مطالب بالا را تأييد ميكند، چون چهار ويژگي مهم براي آن روز بيان شده است:
1. روز يأس كافران
2. روز كامل شدن دين
3. روز اتمام نعمت الهي بر مردم
4. روزي كه اسلام به عنوان «دين» و يك مذهب كامل، مورد پسند خدا قرار گرفته است.
حال اگر وقايع روزهاي تاريخ اسلام را بررسي كنيم، هيچ روز مهمي مانند بعثت، هجرت، فتح مكه، پيروزي در جنگها و ... با همه ارزشهايي كه داشتهاند، شامل اين چهار صفت مهم مطرح شده در اين آيه نيستند. حتي حجة الوداع هم به اين اهميّت نيست، چون حج، جزئي از دين است نه همه دين.
اما بعثت اولين روز شروع رسالت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) است كه هرگز نميتوان گفت به خانه پيامبر است نه روز يأس آنان.
اما روزهاي پيروزي در جنگ بدر و خندق و ... تنها كفّاري كه در صحنه نبرد بودند مأيوس ميشدند، نه تمام كفار، در حالي كه قرآن ميفرمايد: «اليوم يئس الذين كفروا...» همه كفار مأيوس شدند.
اما حجةالوداع كه مردم آداب حج را در محضر پيامبر (صلي الله عليه و آله) آموختند، تنها حج با آموزش پيامبر كامل شد، نه همه دين، در حالي كه قرآن ميفرمايد: «اليوم اكملت لكم دينكم».
اما غدير خم روزي است كه خداوند فرمان نصب حضرت علي(علیه السلام) را به جانشيني پيامبر صلي الله عليه و آله صادر كرد، تنها آن روز است كه چهار عنوان ذكر شده در آيه «اكملت، اتممت، رضيت، يئس الذين كفروا» با آن منطبق است.
اما يأس كفّار، به خاطر آن بود كه وقتي تهمت و جنگ و سوء قصد به جان پيامبر، نافرجام ماند، تنها اميد آنها مرگ پيامبر (صلي الله عليه و آله) بود. نصب عليبن ابيطالب (عليه السلام) به همه فهماند كه با مرگ او دين او محو نميشود، زيرا شخصي چون عليبن ابيطالب (عليه السلام) جانشين پيامبر (صلي الله عليه و آله ) و رهبر امت اسلام خواهد بود. اينجا بود كه همه كفار مأيوس شدند.
اما كمال دين به سبب آن است كه اگر مقررات و قوانين كامل وضع شود، ولي براي امت و جامعه، رهبري معصوم و كامل تعيين نشود، مقررات ناقص ميماند.
اما اتمام نعمت به خاطر آن است كه قرآن بزرگترين نعمت را نعمت رهبري و هدايت معرفي كرده است، اگر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) از دنيا برود و مردم را بيسرپرست بگذارد، كاري كرده كه يك چوپان نسبت به گله نميكند. چگونه بدون تعيين رهبري الهي نعمت تمام شود.
اما رضايت خداوند، براي آن است كه هرگاه قانون كامل و مجري عادل بهمگره بخورد رضايت پروردگار حاصل ميشود.
اگر هر يك از اكمال دين، اتمام نعمت، رضايت حق و يأس كفار به تنهايي در روزي اتفاق افتد، كافي است كه آن روز «ايام الله» باشد. تا چه رسد به روزي مثل غدير كه همه اين ويژگيها را يك جا دارد. به همين دليل در روايات اهلبيت (عليهم السلام) عيد غدير از بزرگترين اعياد به شمار آمده است.
آثار اشياء، گاهي مترتب بر جمع بودن همه اجزاي آن است، مثل روزه كه اگر يك لحظه هم پيش از اذان افطار كنيم، باطل ميشود، از اين جهت كلمه «تمام» به كار رفته است: «اتموا الصيام الي الليل» و گاهي به گونهاي است كه هر جزء اثر خود را دارد مثل تلاوت آيات قرآن كه كمالش در تلاوت همه آن است و هر قدر هم خوانده شود، ثواب دارد. گاهي بعضي اجزا به گونهاي است كه اگر نباشد، يك مجموعه ناقص است، هر چند همه اجزاي ديگر هم باشد، مثل خلبان و راننده كه هواپيما و ماشين بدون آنها بيثمر و بيفايده است.
رهبري و ولايت حق نيز چنين است، چون انسان را با خدا گره ميزند و بدون آن، آفريدهها و نعمتها به نقمت تبديل ميشود و انسان را به خدا نميرساند.
در آيه 109 سوره بقره، تمايل كفار نسبت به انحراف مسلمانان از راه خودشان مطرح شده است. خداوند فرمان داد: شما اغماض كنيد تا امر الهي برسد. پس مسلمانان منتظر حكم قاطعي بودند كه كفار را مأيوس سازد، تا اينكه آيه «اليوم اكملت...» نازل شد.
پی نوشت:
[1] . سوره مائده/3.
منبع: سخنرانی حجتالاسلام و المسلمين محسن قرائتي