logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
علل غيبت امام عصر(علیه السلام) در ادعيه

مقدمه:

در عصري زندگي مي كنيم كه فطرت بشريت بيش از پيش وجود آخرين ذخيره الهي را طلب مي كند. جنگها و خونريزيها از يك طرف و نا عدالتي هاي گوناگون از طرفي ، بشر را احاطه كرده و قوانين و مقرراتي كه هيچ كدام قادر نيست بشر را نجات دهد؛ افق ديد بشر را به آينده اي درخشان معطوف مي دارد كه در راس آن فردي مقدس و عدالت گستر باشد و قوانيني جامع و كامل از هر جهت را براي نجات بشريت بياورد.
اما در اين ميان مذهب شيعي بهترين آينده را با محوريت مقدس ترين خلق موجود الهي در قالب انديشه مهدويت براي پيروان خود ترسيم نموده است.
انديشه اي كه آرزوي آرماني بشر و تشكيل مدينه فاضله اي كه در مخيله او بوده را نويد مي دهد.
فرايند بحث : 
اينكه چرا آخرين اميد عدالت الهي در عصر حاضر غايب است و در پس پرده غيبت است ، اولين سئوالي است كه به ذهن مي آيد .
با بررسي رواياتي كه در مورد علل غيبت حضرت وارد شده به اين نتيجه مي رسيم كه روايات به چند دسته تقسيم مي شوند:

دسته اول - اجراي شيوه پيامبران: در مورد حضرت مهدي(علیه السلام)

عن ابي عبدالله (علیه السلام) : إِنَّ لِلْقَائِمِ مِنَّا غَيْبَةً يَطُولُ أَمَدُهَا فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ ذَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَى إِلَّا أَنْ يُجْرِيَ فِيهِ سُنَنَ الْأَنْبِيَاءِ ع فِي غَيْبَاتِهِمْ وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَهُ يَا سَدِيرُ مِنِ اسْتِيفَاءِ مَدَدِ غَيْبَاتِهِمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ (لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ [1]) أَيْ سَنَناً عَلَى سَنَنِ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ [2] 
قائم ما غيبتى دارد كه طولانى است، باو عرض كردم يا ابن رسول اللَّه براى چه؟ فرمود براى آنكه خداى عز و جل ابا كرده است جز اينكه روش در غيبت پيغمبران را در باره او مجرى دارد و ناچار است اى سدير كه مدت غيبت همه پيغمبران را بسر برد، خداى تعالى فرموده است هر آينه طبقه طبقه بر يك ديگر سوار شويد يعنى روش كسانى كه پيش از شما بوده اند. 
منظور از سنن انبياء قبل، شيوه ها و راه و روشهاي پيامبران سابق كه يكي از آنها همان غيبت ها و پنهان شدن از ديدگان مردم بوده است، مي باشد.

دسته دوم - خداوند نمي خواهد امام در ميان قوم ستمگر باشد

قال خرج من أبي جعفر (عليه السلام ) إن الله إذا كره لنا جوار قوم نزعنا من بين أظهرهم [3] 
از امام پيامي به اين عبارت صادر گشت: خداوند اگر ناخرسند باشد كه ما در مجاورت دسته اي از مردم زندگي كنيم ما را از ميان آنها بيرون مي برد .

دسته سوم - خشم خدا و آگاه ساختن مردم

مُحَمَّدِ بْنِ الْفَرَجِ قَالَ كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِذَا غَضِبَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ [4]
خشم خدا به جهت هشدار و آگاه ساختن مردم است تا قدر شناس باشند
علامه مجلسي مي فرمايد :غائب شدن امام نتيجه خشم خدا بر اكثر بندگانش مي باشد.

دسته چهارم آزمون مردم

زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ يَقُولُ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قُلْتُ وَ لِمَ ذَاكَ قَالَ يَخَافُ وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ وَ عُنُقِهِ ثُمَّ قَالَ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ الَّذِي يَشُكُّ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ إِذَا مَاتَ أَبُوهُ مَاتَ وَ لَا عَقِبَ لَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ قَدْ وُلِدَ قَبْلَ وَفَاةِ أَبِيهِ بِسَنَتَيْنِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَجِبُ [يُحِبُ ] أَنْ يَمْتَحِنَ خَلْقَهُ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَرْتَابُ الْمُبْطِلُونَ [5] 
زرارة بن أعين گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى فرمود: براى قائم پيش از آنكه قيام نمايد غيبتى است، گفتم: براى چه؟ فرمود: مى ترسد- و با دست به شكم و گردن خود اشاره كرد- سپس فرمود: يا زراره! او منتظر است و او كسى است كه مردم در ولادتش شكّ مى كنند، برخى گويند او حمل است و هنوز متولّد نشده و برخى گويند غايب است و برخى گويند متولّد نشده است و برخى ديگر گويند دو سال قبل از وفات پدرش متولّد شده است، جز آنكه خداى تعالى دوست مى دارد كه شيعيان را امتحان كند و در اين وقت است كه باطل جويان شكّ كنند.

دسته پنجم بيم و ترس از كشته شدن

صدوق (عليه الرحمه) در كتاب علل الشرائع به سند خود از حضرت صادق عليه السّلام نقل ميكند كه پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله ) فرمود: لا بدّ للغلام من غيبة. فقيل له: و لم يا رسول اللَّه! قال: يخاف القتل[6]
آن جوان ناچار ميبايد غائب شود. عرض كردند: يا رسول اللَّه براى چه غيبت ميكند؟ فرمود: مي ترسد او را بكشند. 
امام صادق (عليه السّلام) مى فرمايد: حضرت قائم (عليه السّلام) پيش از آنكه قيام كند غيبتى خواهد داشت، عرض كردم: براى چه؟ فرمود: مى ترسد- و در اين حال با دست خويش به شكم خود اشاره كرد.[7] 

دسته ششم تحت بيعت هيچ حاكمي نباشد

اَنَّهُ وَرَدَ عَلَيْهِ مِنَ النَّاحِيَةِ الْمُقَدَّسَةِ عَلَى يَدِ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ آبَائِي إِلَّا وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي [8]
خداى تعالى مى فرمايد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ ، بر گردن همه پدرانم بيعت سركشان زمانه بود امّا من وقتى خروج نمايم بيعت هيچ سركشى بر گردنم نيست.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ يَقُومُ الْقَائِمُ وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ عَهْدٌ وَ لَا عَقْدٌ وَ لَا بَيْعَةٌ [9]

دسته هفتم - خالي شدن صلبهاي كافران از مومنان

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السّلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا بَالُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السّلام لَمْ يُقَاتِلْ مُخَالِفِيهِ فِي الْأَوَّلِ قَالَ لِآيَةٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِيماً قَالَ قُلْتُ وَ مَا يَعْنِي بِتَزَايُلِهِمْ قَالَ وَدَائِعُ مُؤْمِنُونَ فِي أَصْلَابِ قَوْمٍ كَافِرِينَ فَكَذَلِكَ الْقَائِمُ عليه السّلام لَنْ يَظْهَرَ أَبَداً حَتَّى تَخْرُجَ وَدَائِعُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِذَا خَرَجَتْ ظَهَرَ عَلَى مَنْ ظَهَرَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ جَلَالُهُ) فَقَتَلَهُ [10]
على (عليه السّلام) پدران كافر را نمى كشت تا آنكه آن ودايع(مؤمنين در صلب آن كفار) خارج شوند و چون آن ودايع خارج شدند بر آنها غلبه فرمود و با ايشان كارزار كرد، و قائم ما اهل البيت نيز چنين است ظهور نمى كند تا آنكه ودايع خداى تعالى ظاهر شود و چون آنها ظاهر شدند بر آنان كه بايست، غلبه مى كند و آنان را نابود مى سازد.

دسته هشتم راز غيبت مشخص نيست و فقط خداوند مي داند

الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (عليه السّلام) يَقُولُ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً لَا بُدَّ مِنْهَا يَرْتَابُ فِيهَا كُلُّ مُبْطِلٍ فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ لِأَمْرٍ... [11]
براى صاحب الأمر غيبت ناگزيرى است كه هر باطل جويى در آن به شكّ مى افتد، گفتم: فداى شما شوم، براى چه؟ فرمود: به خاطر امرى كه ما اجازه نداريم آن را هويدا كنيم. گفتم: در آن غيبت چه حكمتى وجود دارد؟ فرمود: حكمت غيبت او همان حكمتى است كه در غيبت حجّتهاى الهى پيش از او بوده است و وجه حكمت غيبت او پس از ظهورش آشكار گردد، همچنان كه وجه حكمت كارهاى خضر عليه السّلام از شكستن كشتى و كشتن پسر و بپاداشتن ديوار، بر موسى عليه السّلام روشن نبود تا آنكه وقت جدايى آنها فرا رسيد. اى پسر فضل اين امر، امرى از امور الهى و سرّى از اسرار خدا و غيبى از غيوب پروردگار است و چون دانستيم كه خداى تعالى حكيم است، تصديق مى كنيم كه همه افعال او حكيمانه است اگر چه وجه آن آشكار نباشد. اما با بررسي كل مفاتيح الجنان و صحيفه مهديه براي دسته دوم ، سوم ، پنجم و هشتم از روايات، شواهدي از ادعيه يافت گرديد كه در پي ارائه مي گردد.

1- راز غيبت مشخص نيست و فقط خدا مي داند

الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (عليه السّلام) يَقُولُ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً لَا بُدَّ مِنْهَا يَرْتَابُ فِيهَا كُلُّ مُبْطِلٍ فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ لِأَمْرٍ لَمْ يُؤْذَنْ لَنَا فِي كَشْفِهِ لَكُمْ قُلْتُ فَمَا وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ فَقَالَ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ لَا يَنْكَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ [12]
براى صاحب الأمر غيبت ناگزيرى است كه هر باطل جويى در آن به شكّ مى افتد، گفتم: فداى شما شوم، براى چه؟ فرمود: به خاطر امرى كه ما اجازه نداريم آن را هويدا كنيم، گفتم: در آن غيبت چه حكمتى وجود دارد؟ فرمود: حكمت غيبت او همان حكمتى است كه در غيبت حجّتهاى الهى پيش از او بوده است و وجه حكمت غيبت او پس از ظهورش آشكار گرد
شايد مهمترين دليل و جوابي كه به سوال غيبت مي شود اين است كه: علت غيبت معلوم نيست و فقط خداوند متعال مي داند و اين سري از اسرار الهي است .
غير از آنكه در روايات به آن اشاره شده است ، در ادعيه هم به نحوي به اين موضوع اشاره شده است چون در بسياري از موارد وقت غيبت را منحصرا در نزد خداوند دانسته و براي ظهور حضرت از خداوند متعال طلب دارد .
بديهي است كه اين طلب و دعا به اين معني است كه ، هرآنچه سبب غيبت آن حضرت گرديده را از خداوند مي خواهيم كه برطرف كند و مسببات ظهور ايشان را فراهم نمايد .
در دعاي معرفت كه در زمان غيبت به خواندن آن سفارش شده است مي خوانيم : 
انت العالم غير معلّم بالوقت الذي فيه صلاح الامر وليك[13]
تو آگاهي به زماني كه در آن ، كار وليّت را اصلاح فرمايي.
و حتي خود حضرت هم در دعايي كه به نام دعاي حجاب شهرت يافته مي فرمايند :
و عجل فرجي و سهل مخرجي واجعل لي من لدنك سلطانا نصيرا[14]
و در گشايش امرم شتاب فرما ،و شرايط قيام مرا آسان و فراهم گردان ، و از جانب خودت برايم سلطاني ياري كننده مقرر دار
و اينكه وقت ظهور حضرت معلوم نيست خود اشاره به اين دارد كه علل غيبت معلوم نيست چون اگر علل غيبت معلوم بود با برطرف شدن علتها ظهور هم اتفاق مي افتاد .
و از جمله دعا هايي كه بعد از نماز عصر براي ظهور حضرت وارد شده اين دعا است كه مي خوانيم :
و أن تعجل فرج المنتقم لك من أعدائك و أنجز له ما وعدته[15]
و فرج انتقام گيرنده براي تو از دشمنانت را به زودي برساني و آنچه به او وعده كرده اي وفا و انجاز فرمايي
و در دعاي عهد آن حضرت آمده است كه :
فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّكَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِك[16]
پس آشكار كن براى ما خدايا نماينده ات را و فرزند دختر پيامبرت كه هم نام رسول تو است
وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه[17]
و شتاب كن در ظهورش و آسان گردان خروجش را
اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَه [18]
خدايا بگشا اين اندوه را از اين امت به حضور امام زمان و شتاب كن براى ما در ظهور آن جناب
در زيارت دو امام معصوم حضرت امام على النّقى و حضرت امام حسن عسكرى (صلوات الله عليهما ) آمده است كه :
اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِيِّكَ وَ ابْنِ وَلِيِّكَ[19]
خدايا شتاب كن در فرج نماينده و فرزند نماينده ات
و سيد بن طاوس در جمال الاسبوع بعد از ذكر دعاهاى وارده بعد از نماز عصر جمعه و صلوات كبيره اين دعا را ذكر كرده كه در فرازي از آن آمده است :
َ اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ أَيِّدْهُ بِالنَّصْر[20]
خدايا تعجيل فرما در ظهورش و تأييدش كن به يارى خود
و در دعاي غيبت حضرت آمده است :
وَ أَعِنَّا عَلَى ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ[21]
و ما را در برابر اين همه، يارى فرما به گشايشى از جانب خويش كه زود برسانى،
و در ذكر صلوات آن حضرت مي خوانيم :
فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِكَ[22]
،پس به حق ايشان به ما گشايش ده،گشايشى زود و نزديك همچون چشم بر هم نهادن يا زودتر.
نيز در دعايي كه براي ظهور حضرت منقول است:
وَ فَرَجا قَرِيبا[23]
و آسايش نزديك براي ايشان فراهم نما
و در دعايي كه براي روز سيزدهم ماه رمضان رسيده مي خوانيم :
اللّهمّ اظهره [24]
بارخدايا او را ظاهر فرما
ودر ذكر صلوات بر آن حضرت آمده است :
وَ اكْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ الْغَيْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِه [25] 
و برطرف نما دشواري او را و پرده نهاني او را و پديدار نما به ظهورآن بزرگوار. 
در دعاي افتتاح آمده است :
وَ أَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا[26]
و برتر از آنچه بدان مايليم به ما عطا كن
و در دعايي كه سفارش شده درقنوت نماز در روزهاي جمعه بخوانيم آمده :
اللهُمَ اَصلِح عَبدَكَ وَ خَليفَتَكَ بِما اَصلَحتَ بِه اَنبِيائكَ وَ رُسُلَكَ[27]
بارالها، كار ظهور بنده شايسته و خليفه راستينت (امام مهدي) را اصلاح فرما همانگونه كه كار پيامبران و فرستادگانت را اصلاح نمودي
اين درخواستها اين موضوع را به زيبايي تبيين مي كنند كه چون علت غيبت در نزد خداوند متعال است پس بايد از خداوند خواست تا براي ظهور آن مصلح جهاني هرآنچه كه مانع شده برطرف گرداند او كه سبب ساز و سبب سوز است

2- خداوند نمي خواهد امام در ميان قوم ستمگر باشد

قال خرج من أبي جعفر (عليه السّلام) إن الله إذا كره لنا جوار قوم نزعنا من بين أظهرهم [28] 
از امام پيامي به اين عبارت صادر گشت: خداوند اگر ناخرسند باشد كه ما در مجاورت دسته اي از مردم زندگي كنيم ما را از ميان آنها بيرون مي برد .
بدون شك عدم ظرفيت مردم براي نگه داري از امام معصوم از ديگر علل غيبت است كه در ادعيه به اين موضوع اشاره شده است :
وَ شاقُّوا وُلاةَ أَمْرِكَ، وَ والَوْا أَعْداءَكَ وَ عادَوْا أَوْلِياءَكَ، وَ ظَلَمُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكَ.[29]
و با اولياي امور تو به سختي دشمني كردند و با دشمنانت دوستي و هم عهدي كردند ...

3- بيم و ترس از كشته شدن

لا بدّ للغلام من غيبة. فقيل له: و لم يا رسول اللَّه! قال: يخاف القتل[30]
امام صادق (عليه السّلام) مى فرمايد: حضرت قائم (عليه السّلام) پيش از آنكه قيام كند غيبتى خواهد داشت، عرض كردم: براى چه؟ فرمود: مى ترسد- و در اين حال با دست خويش به شكم خود اشاره كرد.[31]
يكي ديگر از علل غيبت ،حفظ جان امام است. اگر به عاقبت معصومين قبل نگاهي داشته باشيم اين موضوع را به راحتي تصديق مي كنيم كه اگر آخرين امام هم در دسترس آنها قرار مي گرفت بي شك او هم به شهادت مي رسيد .
اراده الهي به اين تعلق گرفته كه اين منجي امم از هر گزندي در امان باشد تا هدف انبياء و ائمه اطهار ( عليهم السلام ) محقق گردد.
در دعايي كه بعد از نماز در سرداب مقدس خوانده مي شود اين مطلب به خوبي به چشم مي خورد 
السَّلامُ عَلَى النُّورِ الَّذِي أَرَادَ أَهْلُ الْكُفْرِ إِطْفَاءَه [32]
سلام بر نوري كه اراده كرده اند اهل كفر خاموش كردن آنرا.
از صفات حضرت، الْخَائِف است ؛در زيارت آن حضرت است كه مي گوييم :
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِف[33]
سلام بر تو اي پاك شده هراسان
و در زيارت ديگر حضرت آمده است كه :
الْمُتَرَقِّبِ الْخَائِفِ [34]
مراقب و نگران و ترسان
هرچند اين امر با نصرت الهي است اما نبايد از ابعاد دعايي آن غافل گشت كه در ادعيه گوناگوني براي سلامتي و نصرت وامنيت حضرت دعا شده است .
در دعاي افتتاح مي خوانيم :
أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ امْنا [35]
براي او مبدل كن پس از ترسش امنيتي
حتي خودشان هم در دعايي كه از ايشان منقول است مي فرمايند :
اللهم احجبني عن عيون اعدائي [36]
بار الها من را از ديده دشمنانم بپوشان
و از خداوند مي خواهيم كه او را از هر شرّي در امان دارد .
در آداب سرداب مطهر و كيفيت زيارت حجت آمده :
اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ مِنْ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ [37]
خدايا او (امام زمان عج ) را از شر هر متجاوز و سركشي و از شر همه خلق خود پناه ده و او را از حوادث يوميه، از پيش رو و از پشت سر و از طرف چپ، حفظ و نگه داري كن و از اين كه آسيب و گزندي به او برسد، جلوگيري كن
وَ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ الْكَائِدِينَ وَ ازْجُرْ عَنْهُ إِرَادَةَ الظَّالِمِينَ وَ خَلِّصْهُ مِنْ أَيْدِي الْجَبَّارِينَ [38]
بار خدايا!او را از ستم حسودان كفايت كن، و از گزند مكّاران پناه ده،و اراده بيدادگران را از او بازدار،و از دست گردنگشانش رهايى بخش
و أعذه من شر ما خلقت و ذرأت و برأت و أنشأت و صوَّرت و احفظه من بين يديه و من خلفه و عن يمينه و عن شماله و من فوقه و من تحته بحفظك الذي لا يضيع من حفظته به [39]
مولايمان را از شرّ همه ي مخلوقات در امان بدار آن هم در اماني اساسي و مستحكم و همه جانبه و از پيش رو و از پشت سر و راست و چپ و از بالاي سر و زير پا، به محافظتي كه اگر كسي را به آن طريق مراقبت كنند هرگز تباه نمي شود.
و در برخي از ادعيه براي حضرت از خداوند نصرت الهي را طلب مي كنيم
در زيارت حضرت آمده است :
وَ انْصُرْهُ عَلَى عَدُوِّهِ وَ عَدُوِّك [40]
او را در برابر دشمنانش و دشمنانت ياري ده
و در دعاى عهد آمده است
وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِين [41]
او را جزء كساني قرار بده كه از بدي و عذاب تجاوزكاران در امان مي داري
ودر دعايي كه در قنوت سفارش شده آمده است :
إجعله اللهم في أمن مما يشفق عليه [42]
خدايا او را در امان بدار از چيزهايي كه برايش مي ترسي
و بعد از تعقيب نماز عصر داريم كه :
اللهم أيده بنصرك و انصر عبدك [43]
خداوندا با ياري خودت او را تاييد كن
و در زيارتي ديگر در روز عاشوراء آمده :
وَ اجْعَلْ لَهُمْ مِنْ لَدُنْكَ عَلى عَدُوِّكَ وَ عَدُوِّهِمْ سُلْطانا نَصِيرا.[44]
و از جانب خودت بدان سلطه و حكومتي مقتدرانه بر دشمنان ايشان ، عنايت فرما
و در دعايي كه سفارش شده درقنوت نماز در روزهاي جمعه بخوانيم آمده :وَ حُفَّهُ بِمَلائِكَتِكَ وَ اَيِّدهُ بِرُوحِ القُدُسِ مِن عِندِكَ وَ اسلُكهُ مِن بَينِ يَدَيهِ وَ مِن خَلفِه رَصَداً يَحفَظُونَهُ مِن كُلِّ سُوءٍ وَ اَبدِلهُ مِن بَعدِ خَوفِهِ اَمناً [45]
از فرشتگانت نگاهباناني بر او بگمار و از سوي خويش با" روح القدس" او را ياري و پشتيباني فرما و ديده باناني از پيش رو و پشت سر همراه وي گردان تا از هر بدي نگاهش دارند و ترس و هراس او را به امن و امان دگرگون ساز

4- خشم خدا و آگاه ساختن مردم

مُحَمَّدِ بْنِ الْفَرَجِ قَالَ كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ (عليه السلام ) إِذَا غَضِبَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ [46]
خشم خدا به جهت هشدار و آگاه ساختن مردم است تا قدر شناس باشند
زندگي حضرات معصومين ( عليهم السلام ) مملوّ از فراز و نشيب هاي گوناگون است كه تماما به شهادت ختم گرديده آيا اين جز عدم بصيرت و كوتاهي ياران بوده است
شيعيان در اول، خود را مدافع و دوستدار اهل بيت مي پنداشتند اما در وقت عمل و ياري عده زيادي كوتاهي كرده و آن انوار الهي را با دشمن تنها گذاشته و بعد از شهادت آنها متوجه اشتباه خود مي شدند هرچند ديگر سودي نداشته است .
خداوند خشم خود را در مورد غيبت امام دوازدهم به مردم گوشزد مي كند كه بايد با صداقت كامل رو به حضرت آورده و تا آخرين نفس ياري كنيد تا خداوند آن سفر كرده را براي دلهاي تشنه مردم بفرستد . 
در ادعيه براي اين موضوع در چند بعد بررسي شده است
قبل از هرچيز بايد از لحاظ قلب و درون ، از اين عدم ياري ناراحت شويم .در دعاي ندبه مي خوانيم :
عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَبْكِيَكَ وَ يَخْذُلَكَ الْوَرَى [47]
بسي مشكل است بر من كه بر دوري تو بگريم و مردم تو را واگذارند
و بعد، از خداوند مي خواهيم كه ما را در دوران ظهور حضرت قرار دهد .
در اعمال شب نيمه شعبان آمده است :
وَ ادْرِكْ بِنا ايَّامَهُ وَ ظُهُورَهُ وَ قِيامَهُ، وَ اجْعَلْنا مِنْ انْصارِهِ، وَ اقْرِنْ ثارَنا بِثارِهِ، وَ اكْتُبْنا فِي اعْوانِهِ وَ خُلَصائِهِ[48]
خدايا ما را برسان به دورانش و ظهورش و قيامش و قرار بده ما را از يارانش و مقرون كن خونخواهي ما را به خونخواهيش و بنويس ما را از ياران و مخلصانش .
در دعاي افتتاح مي خوانيم : 
اللَّهُمَّ انَّا نَرْغَبُ الَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَة[49]
بارالها واقعيت آن است كه ما مشتاق دولت كريمه آن حضرت هستيم
در هر مبارزه قبل از هرچيزي بايد هدف مشخص باشد در قيام حضرت و هدف از ياري در ادعيه خونخواهي و انتقام از قاتلين امام حسين ( عليه السلام ) بيان شده است
و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره مع وليه الامام المهدي من آل محمد (عليهم السّلام). [50]
و ما و شما را از انتقام جويان خونش همراه با وليش امام و پيشواي هدايت شده از آل محمد قرار دهد
در مرحله بعد بيعت بستن با آن امام همام داريم كه بايد در هر روز تجديد گردد كه لحظه اي غافل نگرديم
در آداب سرداب مطهر و كيفيت زيارت حجة آمده است :
حَتَّى أَلْقَاكَ وَ قَدْ وَفَيْتُ بِعَهْدِك [51]
تا تو را ملاقات كنم و به راستي وفادار عهد و پيمان تو هستم
و در دعاي عهد كه يك منتظر هر روز صبح زمزمه مي كند آمده :
إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا [52]
من نو مى كنم براى آن جناب در اين روز و در هر روز عهد و پيمان و بيعتى را در گردنم كه هيچ گاه و به هيچ وجه از آن بر نخواهم گشت و هرگز آن را از بين نمي برم
و بر اين امر از خداوند توفيق عمل طلب مي كنيم كه تا آخرين لحظه بمانيم
در دعاي براي امام زمان ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) مي خوانيم :
وَ قَوِّنَا عَلَى طَاعَتِهِ وَ ثَبِّتْنَا عَلَى مُشَايَعَتِه [53]
و نيرويمان ده براى فرمانبرداريش و پابرجايمان دار بر پيرويش
و در دعا براي غيبت آن امام ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) آمده است :
ثَبِّتْنِي عَلَى طَاعَةِ وَلِيِّ أَمْرِك [54]
و ثابت قدم گردان بر بر اطاعت ولي امرك
و در خيلي از ادعيه از خداوند مي خواهيم كه ما را از ياوران و اصحاب حضرت قرار بده و اين توفيق را نصيب ما بگردان
در دعاي نيمه شعبان آمده است كه :
وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ[55]
و ما را از انصارش قرار بده
و در دعا براي ظهور حضرت آمده است :
و تجعلنا من اصحابه و انصاره [56]
و ما را از اصحاب و يارانش قرار بده
در دعاي معرفت آمده است كه :
اجْعَلْنَا يَا رَبِّ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ مُقَوِّيَةِ سُلْطَانِهِ وَ الْمُؤْتَمِرِينَ لِأَمْرِهِ وَ الرَّاضِينَ بِفِعْلِهِ وَ الْمُسَلِّمِينَ لِأَحْكَامِهِ[57]
ما را از ياران او و تقويت كنندگان حكومتش و فرمان بران دستورش و از آناني كه به كار آن حضرت خوشنود هستند و در برابر احكام و فرامين او تسليمند قرار بده
و در دعاي عهد مي خوانيم :
اللهم اجعلني من اَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ، وَاَتْباعِهِ وَشيعَتِهِ[58]
و قرار ده خدايا مرا نيز از ياران و كمك كاران و پيروان و شيعيانش
و در دعاي مناسب با زمان غيبت اين فراز آمده است :
واجعلني من اعوان حجتك [59]
و مرا از ياران حجتت قرار بده
و در زيارت حضرت در سرداب مقدس آمده است
يا الهي من عدده و مدده و انصاره [60]
اي خداي مرا از جمله لشكريان و در شمار ياران او قرار بده
و حتي بر اين امر هم از خداوند نصرت و ياري مي طلبيم
وَ انْصُرْ بِهِ أَوْلِيَاءَكَ وَ أَوْلِيَاءَهُ وَ شِيعَتَهُ وَ أَنْصَارَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْهُمُ [61]
يارى كن بوسيله او دوستان خودت و دوستان او و شيعيان و ياورانش را و ما را نيز از آنان قرار ده.
و از خداوند مي خواهيم كه ما را بر اين توفيق استمرار داده و كسي را بر ما جايگزين نكند :
وَ لا تَسْتَبْدِلْ بِنَا غَيْرَنَا [62]
و كسي را در اين افتخار، جايگزين ما مكن.

نتيجه:

با توجه به ادعيه رسيده براي عللي كه براي غيبت امام زمان ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) بيان شده؛ مي شود مواردي را پيدا كردكه عبارتند از :
1- راز غيبت مشخص نيست و فقط خدا مي داند
2- خداوند نمي خواهد امام در ميان قوم ستمگر باشد
3- بيم و ترس از كشته شدن
4- خشم خدا و آگاه ساختن مردم

پی نوشت ها:

1. شيخ كلينى ، الكافي ، ناشر: اسلاميه ، 1362 ش ، تهران ، چاپ دوم ، 5 ج
  2.شيخ صدوق ، علل الشرائع ، ناشر: داوري ، 2ج
  3.شيخ صدوق ، كمال الدين ، ترجمه منصور پهلوان ، 1380 ش ، قم ، ناشر: دار الحديث ، چاپ اول ، 2ج
  4.شيخ طوسى ، مصباح المتهجد ، 1411 ق ، بيروت ، چاپ : مؤسسة فقه الشيعة، چاپ اول ، 1 ج
  5.علامه مجلسى ، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ، ناشر: اسلاميه ، تهران ، 42ج
6.سيد بن طاوس ، الإقبال بالأعمال الحسنة فيما يعمل مرة في السنة ،1376 ش، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى ، چاپ دوم ، 3 ج
  7.سيد بن طاوس ، جمال الأسبوع بكمال العمل المشروع ، چاپ : انتشارات رضى، قم ، 1 ج
  8.سيد بن طاوس ، مهج الدعوات ، چاپ : انتشارات دار الذخائر، قم ، چاپ اول ،1ج
  9.نعماني ، غيبت نعمانى- ترجمه محمد جواد غفارى ، 1376 ش ، تهران ، نشر صدوق ، نوبت چاپ: دوم ،1ج
  10.كفعمى ، ابراهيم ، البلد الأمين ، 1 ج
  11.كفعمى ، ابراهيم ، جنةالأمان الواقيةوجنةالإيمان الباقية ،1405 ق ، انتشارات رضى (زاهدى)، قم ، چاپ دوم ، 1ج
  12.حاج شيخ عباس قمى ، مفاتيح الجنان ، انتشارات أسوه
  13.ميرزا ابو الفضل تهرانى ، شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور،1376 ش ، انتشارات مرتضوى ، چاپ اول 
  14.على دوانى ، مهدى موعود- ترجمه جلد سيزدهم بحار ، ناشر: دار الكتب الاسلامي ، تعداد جلد: 1
  15.مجتهدي سيستاني ، سيد مرتضي ، صحيفه مهديه ، ترجمه موسسه اسلامي ترجمه ، نشر الماس ، چاپ دوازدهم ، 1ج

ماخذ:

[1] - در سوره انشقاق آيه 19
[2] - شيخ صدوق ، علل الشرائع ، ج : 1 ص : 245
[3] - شيخ صدوق ، علل الشرائع ج : 1 ص : 244
[4] - شيخ كلينى ، الكافي ج : 1 ص : 343
[5] - شيخ صدوق ، كمال الدين ، ج : 2 ص : 346
[6] - على دوانى ، مهدى موعود-ترجمه جلد سيزدهم بحار، متن، ص:843
[7] - غيبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 237
[8] - علامه مجلسى ، بحارالأنوار ج : 52 ص : 92
[9] - الكافي ج : 1 ص : 342
[10] - علامه مجلسى ، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 52، ص: 97
[11] - شيخ صدوق ، كمال الدين ج : 1 ص : 288
[12] - شيخ صدوق ، كمال الدين ج : 1 ص : 288
[13] - مجتهدي سيستاني ، سيد مرتضي ، صحيفه مهديه ، ص 355
[14] - مجتهدي سيستاني ، سيد مرتضي ، صحيفه مهديه ، ص 402
[15] - كفعمى ، ابراهيم ، البلدالأمين والدرع الحصين ص : 19
[16] - كفعمى ، ابراهيم ، جنةالأمان الواقيةوجنةالإيمان الباقية ص : 551
17- شيخ عباس قمى ، مفاتيح الجنان ص : 540
[18] - شيخ عباس قمى ، مفاتيح الجنان ص : 540
19- شيخ عباس قمى ، مفاتيح الجنان ص : 509
20- شيخ عباس قمى ، مفاتيح الجنان ص : 589
21سيد بن طاوس ، الإقبال بالأعمال الحسنةفيمايعمل مرةفي السنةج:1 ص:127 
[22] - ابراهيم كفعمى ، جنةالأمان الواقيةوجنةالإيمان الباقية ص : 176
[23] - شيخ عباس قمى ، مفاتيح الجنان ص : 195
[24] - مجتهدي سيستاني ، سيد مرتضي ، صحيفه مهديه ، ص 313
[25] - شيخ عباس قمى ، مفاتيح الجنان ص : 53
[26] - كفعمى ، ابراهيم ، البلدالأمين والدرع الحصين ص : 195
[27] - جمال الأسبوع بكمال العمل المشروع ص : 414
[28] - شيخ صدوق ، علل الشرائع ج : 1 ص : 244
[29] - سيد بن طاوس ، الإقبال بالأعمال الحسنةفيمايعمل مرةفي السنة ج : 1 ص : 310
[30] - على دوانى ، مهدى موعود-ترجمه جلد سيزدهم بحار، متن، ص:843
[31] - غيبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 237
[32] - شيخ عباس قمى ، مفاتيح الجنان ص : 528
[33] - سيد بن طاوس ، جمال الأسبوع بكمال العمل المشروع ص : 37
[34] - شيخ عباس قمى ، مفاتيح الجنان ص : 530
[35] - كفعمى ، ابراهيم ، البلدالأمين والدرع الحصين ص : 195
[36] - مجتهدي سيستاني ، سيد مرتضي ، صحيفه مهديه ، ص 402
[37] - سيد بن طاوس ، جمال الأسبوع بكمال العمل المشروع ص : 493
[38] - ابراهيم كفعمى ، جنةالأمان الواقيةوجنةالإيمان الباقية ص : 547
[39] - سيد بن طاوس ، جمال الأسبوع بكمال العمل المشروع ص : 513
[40] - شيخ عباس قمى ، مفاتيح الجنان ص : 527
[41] - كفعمى ، ابراهيم ، البلدالأمين والدرع الحصين ص : 83
[42] - سيد بن طاوس ، مهج الدعوات ومنهج العبادات ص : 66
[43] - كفعمى ، ابراهيم ، البلدالأمين والدرع الحصين ص : 14
[44] - شيخ طوسى ، مصباح المتهجد ص : 783
[45] - جمال الأسبوع بكمال العمل المشروع ص : 414
[46] - شيخ كلينى ، الكافي ج : 1 ص : 343
[47] - شيخ عباس قمى ، مفاتيح الجنان ص : 536
[48] - سيد بن طاوس ، الإقبال بالأعمال الحسنةفيمايعمل مرةفي السنة ج : 3 ص : 331
[49] - سيد بن طاوس ، الإقبال بالأعمال الحسنةفيمايعمل مرةفي السنة ج : 1 ص : 127
[50] - ميرزا ابو الفضل تهرانى ، شفاءالصدور ص : 27
[51] - شيخ عباس قمى ، مفاتيح الجنان ص : 525
[52] - كفعمى ، ابراهيم ، البلدالأمين والدرع الحصين ص : 82
[53] -كفعمى ، ابراهيم ، البلدالأمين والدرع الحصين ص : 82
[54] - سيد بن طاوس ، جمال الأسبوع بكمال العمل المشروع ص : 522
[55] - سيد بن طاوس ، الإقبال بالأعمال الحسنةفيمايعمل مرةفي السنةج:3ص:330
[56] - مجتهدي سيستاني ، سيد مرتضي ، صحيفه مهديه ، ص 200
[57] - شيخ عباس قمى ، مفاتيح الجنان ص : 591
[58] - مجتهدي سيستاني ، سيد مرتضي ، صحيفه مهديه، ص 332
[59] - مجتهدي سيستاني ، سيد مرتضي ، صحيفه مهديه، صحيفه مهديه ، ص 366
[60] - مجتهدي سيستاني ، سيد مرتضي ، صحيفه مهديه، صحيفه مهديه ، ص 622
[61] - شيخ طوسى ، مصباح المتهجد ص : 405
[62] - كفعمى ، ابراهيم ، البلدالأمين والدرع الحصين ص :82 

نگارنده : محسن شريعتي