مقدمه:
يكي از مباحث داغ و به روز كه در جهان امروز مطرح است و قدرتهاي جهاني، تبليغات بسيار وسيع و دامنهداري براي به كرسي نشاندن اين نظريه، آغاز كردهاند، پديدة جهاني شدن ميباشد كه بسياري از كشورها براي بقاء مجبورند سياستهاي داخلي و خارجي خود را بر اساس اين پديده تنظيم نمايند حال با توجه به اهميت اين پديده، كشورهايي ميتوانند در عرصههاي مختلف اقتصادي، سياسي، نظامي، اجتماعي، ديني و فرهنگي، عقايد و نظريات و ايدئولوژيهاي خود را بر ديگر كشورها تحميل نمايند كه از قدرت رسانهاي و تبليغاتي بيشتري برخوردار باشند. در واقع ميتوان ادّعا كرد هر كشوري كه بيشتر بتواند از ظرفيتهاي تبليغي، بهره بجويد به همان اندازه قدرت تأثيرگذاري آن كشور در مقايسه با كشورهاي ديگر در سطح جامعة جهاني بيشتر و مؤثرتر خواهد بود.
از آنجا كه نقش عظيم رسانههاي ديداري و شنيداري در امور تبليغي و فرهنگسازي و در زندگي مردم، غير قابل انكار ميباشد. و با توجه به اين مطلب كه موضوع به عنوان پديدة قرن بيست و يكم فرض ميشود بي شك در آينده، جايگاه مهمتري در سياستهاي كلان كشورهاي قدرتمند دنيا خواهد داشت، بر آن شديم كه نقش رسانههاي ديداري و شنيداري را در زمينهسازي براي حكومت جهاني حضرت مهدي7 مورد بررسي و كنكاش قرار دهيم.
ضرورت پژوهش
با توجه به لزوم زمينهسازي براي ظهور و اهميت بسيار زياد آن كه در روايات هم به آن اشاره شده است، ميطلبد كه از هيچگونه كوششي در اين سره، دريغ نشود. عقبماندگيهاي فكري، فرهنگي و اقتصادي انسانها و دور شدن روز افزون آنها از تعاليم انساني و اسلامي، ايجاب ميكند كه براي نزديك شدن و تحقق ظهور اسلام كامل و انسانيت مطلق، همة امكانات به كارگرفته شود. از طرفي به سبب محدوديت گستره زمينهسازيهاي فردي و تأثير كم آن در جوامع، لازم است دولتها در جهت اين مهم اقدام كنند و به صورت فراگير و اساسي زمينهسازي نمايند.
همچنين، توجه به جايگاه نظام جمهوري اسلامي در سطح بين الملل و نقش تأثيرگذاري آن در ميان ملتها و حديثي كه از پيامبر اكرم)صلی الله علیه و اله) رسيده كه ميفرمايد: «يخرج اناسٌ من المشرق فيوطئون للمهدي»[1] «گروهي از مشرق خارج ميشوند كه براي ايجاد حكومت مهدي7 زمينهسازي ميكنند» ميطلبد براي زمينهسازي و آمادگي جهاني براي حكومت جهاني حضرتش، از تمام ظرفيتهاي تبليغاتي كه در حال حاضر رسانهها در رأس آن قرار دارند، بهرهبرداري شود و براي بهرهبرداري از ظرفيت عظيم رسانهها، شناخت فرهنگها، آداب و رسوم علاقهها و سليقههاي جوامع مختلف لازم و ضروري است.
مبناي پژوهش. اين نظر است كه دولت اسلامي در تربيت ديني افراد، مسئوليت دارد و بايد زمينه شكوفايي ابعاد وجودي آنها را به ويژه در بعد ديني و معنوي فراهم نمايد. بنابراين با توجه به ايدة تكامل انسان بر اساس انسان كامل، دولت اسلامي بايد به لحاظ مباني رسالت، اهداف، راهبردها، سياستها و ساختار در افق دولت كريمة مهدي(علیه السلام) باشد و از همة امكانات خود و ظرفيتهاي موجود براي زمينهسازي ظهور ايشان بهره جويد.
زمينهسازي ظهور
زمينه سازي به اين معناست كه با اقدامات و فعاليتهاي فردي و اجتماعي خود، بستر ظهور حضرت مهدي(علیه السلام) را فراهم كنيم.[2]
زمينهسازي، چيزي جز انتظار ظهور نيست. «در واقع انتظار درست همان زمينهسازي مناسب است. چه موفقيت تحقق يابد چه شكست. چرا كه انتظار به معناي آمادگي ،ملازم با پيروزي و موفقيت نيست.»[3]
بنابراين زمينهسازي را به معناي آمادگي نيز ميتوان به كار برد. در حركت زمينهسازي، تمام تلاش بر اين است كه به دولت كريمة حضرت مهدي(علیه السلام)نزديك شده و ويژگيهاي عصر ظهور را در حوزههاي مختلف به عرصة ظهور رسانيد. و مردم را با ويژگيهاي دوران ظهور و خصوصيات دولت كريمه و نقش دولت جهاني اسلامي در سعادت فردي و اجتماعي دنيوي و اخروي آشنا نمود به طوري كه مردم با اشتياق فراوان، در انتظار چنين دولتي بوده و موج اسلام خواهي و انتظار دولت يار در سطح جامعه بشري به راه بيافتد.
زمينهسازي ،يك استراتژي حركت به سمت ظهور است. لذا بي شك با توان كم، نميتوان گامهايي به وسعت عصر ظهور برداشت. اما نكتة مهم، حركت در اين مسير است. بنابراين زمينهسازي در اين پژوهش، يعني فراهم كردن شرايط، رفع موانع و آمادهسازي براي ظهور.
لزوم زمينهسازي
آيات و روايات بسياري به طور تصريح و تأويل به لزوم زمينهسازي براي تحقق ظهور حضرت مهدي0علیه السلام) اشاره دارند. قرآن ميفرمايد:
«إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ»[4] «خداوند وضعيت گروهي را تغيير نميدهد مگر آن كه آنها خود را تغيير دهند».
مفضل ميگويد: «إني لأرجو أن يكون أمره في سهولة. فقال: لا يكون ذلك حتي تمسحوا العرق و العلق»؛ ]به امام صادق (علیه السلام) گفتم:[ اميدوارم حركت قائم به آساني و بدون زحمت انجام شود. حضرت فرمود: «اين چنين نيست بلكه وقتي اين اتفاق رخ ميدهد كه شما تلاش كنيد (عرق و خون خود را در اين راه صرف نماييد»[5]
حضرت مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در توقيع خود به شيخ مفيد ميفرمايد: «لو أن اشياعنا و فقهم الله لطاعته علي اجتماع من القلوب في الوفاء بالعهد عليهم لما تأخر عنهم اليمن بلقائنا و لتعجّلت لهم السعادة بمشاهدتنا»؛ اگر پيروان ما ـ كه بر اطاعت خدا موفق گردند ـ قلبهايشان بر پيماني كه با ما بستهاند، متّحد و يك پارچه بود، سعادت ديدار ما از آنها به تأخير نميافتاد[6] همچنين تأكيدي كه بر تأثير دعا در تحقق اين امر شده[7] شاهد ديگري بر اين مدعاست. بنابراين، اين مسأله از نگاه نقلي به اثبات رسيده كه رويداد ظهور امري غير طبيعي و صرفاً اعجاز آميز نيست؛ بلكه تقدم و تأخر آن، با شرايط افراد و جوامع در دورة قبل از ظهور ارتباط مستقيم دارد.
جهاني بودن اسلام و مباني آن
براي اينكه ما به اهميت رسانهها در ابلاغ پيام و زمينهسازي ظهور پي ببريم. ابتدا بايد اين نكتة مهم را مد نظر داشته باشيم كه دين مبين اسلام، آييني جهاني بوده و مباني فقهي و حقوقي و سياسي و اجتماعي آن در سطح جهان قابل عرضه بوده و ضمن انطباق كامل با فطرت انسانها، جوابگوي تمام نيازهاي فردي و اجتماعي، ديني و دنيوي انسانها و ضامن سعادت در تمام ابعاد روحي و جسمي و فردي و اجتماعي و دنيوي و اخروي مردم ميباشد. ما ابتدا بايد اين مسأله را به اثبات رسانده و بعد به سراغ نقش رسانهها برويم.
عموم مسلمانان بر اساس انديشة ديني برگرفته از آيات قرآن كريم و سخنان گهربار پيامبر اسلام6 بر اين باورند كه اسلام مكتبي جهاني است و آموزههاي آن در جهت رفاه و سعادت و كمال مادي و معنوي زندگي دنيايي بشر و رستگاري و نزديكي انسان نزد خداي متعال در جهان آخرت است.
بنابراين همه نحلههاي مسلمانان معتقد به ظهور موعود الهي در دورة پاياني جهان و برقراري عدالت فراگير، امنيت، رفاه، آسايش و رشد كامل دانشهاي بشري در پرتو حكومت واحد جهاني اسلام به هدايت و رهبري حضرت مهدي7 هستند. تحقق چنين روزي چندان دور نيست همان طور كه خداوند متعال در آيات قرآن كريم به آن اشاره نموده از جمله آنجا كه ميفرمايد: «انّهم يَرَونه بعيداً و نراهُ قريباً؛[8] بد انديشان آن روز را دور ميبينند و اميد باوران وعدههاي الهي را نزديك ميبينند».
قرآن كريم و جهاني بودن اسلام
انديشمندان مسلمان به آياتي از قرآن كريم در رابطة جهاني بودن اسلام استناد جستهاند كه به بيان تعدادي از آنها پرداخته ميشود.
بشارت بر غلبة اسلام و جهاني شدن آن: خداوند متعال در برخي از ايات از ناكامي تلاشها و برنامههاي دشمنان اسلام در خاموش كردن نور حقيقتگر قرآن و اسلام سخن به ميان آورده و ميفرمايد: «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»[9] آنان ميخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند ولي خدا جز اين نميخواهد كه نور خود را كامل كند هرچند كافران ناخشنود باشند.
اغلب مفسران مقصود از لفظ «نور الله» در آيه شريفه را اسلام و قرآن دانستهاند؛[10] امام در ادامة همين آيه به صراحت و روشني، بشارت به غلبة اسلام بر ديگر اديان و جهاني شدن آن ميدهد آنجا كه خداي متعال ميفرمايد: «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»[11] «او كسي است كه رسولش را به هدايت و آيين حق فرستاد تا او را بر همة اديان غلبه دهد. هر چند مشركان را ناخوش آيد».
عموم مفسران اسلامي، در تبيين آية شريفه نوشتهاند، مراد از اين سخن پيروزي اسلام و غلبة آن بر ديگر اديان در دورة آخرالزمان است[12] طبرسي مفسر برجسته و نام آشناي شيعه در تفسير گرانسنگ مجمع البيان در بيان آية شريفه مينويسد: «دين اسلام بر تمامي اديان با دلايل عقلي پيروز ميشود و غلبه ميكند؛ به گونهاي كه در روي زمين جز اسلام باقي نميماند… جز آنكه آيين اسلام و پيروان آن بر آنان پيروز گشتهاند.[13]
ايشان روايتي از امام باقر(علیه السلام) در تبيين آيه شريفه ياد نموده كه آن جناب فرمودند: «وعدهاي كه در اين آيه آمده به هنگام ظهور مهدي آل محمد(صلی الله علیه و اله ) صورت ميپذيرد. در آن روز هيچ كس در روي زمين نخواهد بود جز آنكه به حقانيت حضرت محمد6 اقرار ميكند.[14]
همو نيز روايتي از پيامبر(صلی الله علیه و آله) در اين رابطه نقل ميكند كه آن حضرت فرمودند: «بر صفحة زمين خانهاي باقي نميماند نه خانهاي كه از سنگ و گل ساخته يا خيمههايي كه از كرك و مو بافته جز آنكه نام اسلام را در آن خانه وارد ميكند.[15]
علامه طباطبايي در تفسير آية شريفه مراد از دين حق را، دين مبتني بر فطرت و سرنوشت آدمي دانسته و مينويسد: «اين دين در جهان نمايان و بر همة اديان غلبه و پيروز ميگردد؛ اگرچه اين امر خوشايند مشركان نيست و آنان نميخواهند دين حق در جهان گسترش يابد و پيروز گردد.[16]
ايشان در ادامه مينويسد: «در آيه ياد شده دلالتگر آن است كه خداوند متعال اراده كرده تا دين اسلام جهاني گردد. از اينرو گريزي جز تلاش و مجاهدت در راه گسترش و جهاني كردن اسلام نيست و سزاوار نميباشد كه مسلمانان در اين راه سستي كنند و نااميد گردند بدين سان دين باوران و معتقدان، شايسته است تا بدانند آنان برتر از ديگران هستند.[17]
آيت الله مكارم شيرازي در تفسير نمونه، درباره غلبة اسلام و جهاني شدن آن مينويسد: با گذشت زمان و پيشرفت علم و دانش و سهولت ارتباطات، واقعيتها چهره خود را پشت پردههاي تبيليغات مسموم به در خواهد آورد و موانعي را كه مخالفان حق بر سر راه آن قرار ميدهند در هم كوبيده خواهد شد و به اين ترتيب اثر حق همه جا را فرا خواهد گرفت هرچند دشمنان حق نخواهند و از هرگونه كارشكني مضايقه نكنند: زيرا حركت آنها حركتي است بر خلاف سير تاريخ و بر ضد سنن آفرينش.[18]
ايشان در ادامه اين سخن مينويسد: روزي فرا خواهد رسيد كه اسلام هم از نظر منطق و استدلال و هم از نظر نفوذ ظاهري و حكومت بر تمام اديان جهان پيروز خواهد شد و همه را تحت شعاع خويش قرار خواهد داد. شك نيست كه در حال حاضر اين موضوع تحقق نيافته ولي ميدانيم كه اين وعدة الهي به تدريج در حال تحقق است. و طبق روايات مختلفي كه در منابع اسلامي وارد شده تكامل اين برنامه هنگامي خواهد بود كه حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور كند و برنامه جهاني شدن اسلام را تحقق بخشد.[19]
جهاني بودن پيام اسلام
خداوند متعال پيام اسلام و پيامرسان آن را جهاني معرفي كرده و مردم را به پذيرش دعوت آنان فرا خوانده است. آنجا كه دربارة قرآن كريم و پيامبر بزرگوار اسلام6 ميفرمايد: «َأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ»[20]؛ «اين قرآن به من وحي شده تا شما و تمام كساني را كه قرآن به آنها ميرسد بيم دهد».
و در آيهاي ديگر ميفرمايد: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ»[21] تو را جز به سوي همة مردم نفرستاديم.
و در جاي ديگر ميفرمايد: «قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» [22]
«ناي مردم من فرستاده خدا به سوي همه شما هستم خداوندي كه سلطنت آسمانها و زمين از اوست». علامه طباطبايي در ذيل نخستين آيه مينويسد: از اين آيه روشن است كه پيامبر گرامي(صلی الله علیه و آله) از ناحيه خداوند متعال به سوي تمام مردم جهان مبعوث گرديده از اين رو پيام آن جناب و دعوت او به آيين اسلام به يك ملت و يك مكان و زمان خاص تعلق نميگيرد.[23]
ايشان در ادامه مينويسد: علاوه بر آيات ياد شده، تاريخ اسلام ثبت كرده فراواني ...از مردم يهود و روم و ايران و حبشه و مصر به گرويدن آنان به اسلام نشانگر جهاني بودن آيين و پيام آن دارد.[24]
پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله ) رحمت براي جهانيان
خداوند متعال در قرآن كريم پس از ياد كرد وعده بشارت به تخلف ناپذيري رسيدن صالحان به حكومت جهاني و فراهم گرديدن اسباب سعادت بشري در ادامة اين سخن كه فرمود: «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»[25] در يك خطاب زيبا و جذاب به پيامبر گرامي اسلام ميفرمايد: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ»[26] «ما تو را جز براي رحمت جهانيان نفرستاديم. در بيان آية شريفه بايد گفت كه در جهان كنوني كه فساد و ظلم ، گلوي ستم ديدگان را ميفشارد و از ديگر سو تبليغات فريبنده دستگاههاي ارتباطي پيشرفته در دست مستكبران چنان از حقوق آدمي و بلكه حيوانات دم ميزند كه گويا تنها آنان فرشتة رهايي مردم جهان از ستم و فساد هستند. آري. در چنين دوران و دنيايي است كه اين سخن جاودان خدا در توصيف پيامبر گرامي اسلام به رحمت بودن پيامبر6 براي مردم جهان در حقيقت همان آموزهها و برنامهها و دستورهاي اخلاق و عمل آن حضرت است كه خط بطلاني بر تمام ايدهها، ايسمها، ستمها، بدبختيها و ناكاميهاي انسان امروز در صحنه جهاني است. بنابراين پيامبر اسلام براي همگان در تمامي دوران رحمتي است كه انجامش براي حكومت صالحان و شايستگان در تمام جهان خواهد بود و زمان آن دور نيست.[27]
)ادامه مطلب در شماره بعد مي آيد(
پی نوشت ها :
1.آصفي، محمد مهدي، الانتظار الموجّه، دراسة في علاقة الانتظار بالحركة، قم، انتشارات مجمع جهاني اهل بيت، 1427ق.
- 2. المجلّه، چاپ انگليس، نهم مارس، 1984م.
- امير تيموري، محمد حسن، رسانههاي ياددهي ـ يادگيري، نشر ساوالان.
- بابازاده، علي اكبر، شيوههاي تعليم و تبليغ، انتشارات دانش و ادب، زمستان 1382.
- زياد ابوغنيمه، يهود در فرهگ تبليغات و رسانههاي غرب، ترجمه ابو الفتاح احمدي، تهران، مؤسسه فرهنگي ـ پژوهشي ضياء انديشه.
- صفايي حائري، علي، تو ميآيي، قم، انتشارات ليلة القدر، 1383ش.
- طبرسي، تفسير مجمع البيان، ج5، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ اول، پاييز1380
- طباطبائي، محمد حسين، الميزان، ج9، انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ترجمه سيد محمد باقر موسوي.
- عظيميفر، عليرضا، جهان آينده در انديشه اسلامي، نشر مهر امير المؤمنين(علیه السلام)، چاپ اول، 1387.
- فرج نژاد، محمد حسين، اسطورههاي صهيونيستي سينما، نشر هلال، چاپ اول، بهار 1388.
- مارتين واكر، قدرتهاي جهان مطبوعات، ترجمه م. قائد، چاپ اول 1373، چاپ پايا.
- مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج51، ص87، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1411ق.
- همان، ج53.
- همان، ج50.
- مجله مشرق موعود، شماره11، ص47.
مكارم، ناصر، تفسير نمونه، ج7، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، چاپ 13، 1370ش
ماخذ:
[1] .مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج51، ص87، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1411ق.
[2] .آصفي، محمد مهدي، الانتظار الموجّه، دراسة في علاقه الانتظار بالحركة، قم، انتشارات مجمع جهاني اهل بيت:، 1427ق.
[3] .علي صفايي حايري، تو ميآيي. قم، انتشارات ليلة القدر، 1383ش.
&nbs