logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
 شرح دعاي قنوت امام رضا (عليه السلام) در نماز جمعه

 مقدمه:

از مهمترين آداب دعا، اصرار ورزيدن برخواسته خود در دعا است. اصرار انسان برخواسته خود اگر از مردم باشد، مطلوب خداي متعال نيست ولي نسبت به ذات مقدس ربوبي اين امر محبوب و پسنديده است. 

جايگاه دعا

اولين قدم در راه شناخت عميق و صحيح « دعا» روشن كردن جايگاه اعتقادي آن در فرهنگ قرآن و روايات است ، يكي از بهترين معرف هاي اين جايگاه، فرمايش امام باقر (عليه السلام) است كه دعا را برترين عبادت دانسته و فرموده اند: افضل العباده الدعاء [1]در اين خصوص ابتدا بايد معناي عبادت روشن شود تا اين حقيقت كه دعا برترين عبادات است ، روشن گردد، ابن منظور مي نويسد: «اصل العبوديه الخضوع و الذلل ... ولايقال عبد يعبدْ عبادة الّا لمن يعبد الله تعالي» [2]

«اصل عبوديت عبارت از خضوع و خواري است ... و تعبير "عبد يعبد عباده" فقط براي كسي كه خداي متعال را عبادت مي كند به كار مي رود»
تعبير ديگر در معناي عبادت چنين است: «العبادة الطّاعه و نهايه التعظيم لله تعالي» [3] ،عبادت عبارت است از اطاعت و بالاترين حد بزرگ داشت خداي متعال.

راغب اصفهاني هم در توضيح عبادت چنين مي گويد:«العبوديه اظهار التذلل و العباده ابلغ منها لانها غايه التذلل و لا يستحقَّها الا من له غايه الافضال و هو الله تعالي»[4] عبوديت اظهار خواري است و عبادت از آن رساتر است چون نهايت و بالاترين حد خواري است و تنها شايسته كسي است كه بالاترين فضيلت و برتري را دارد كه همانا خداي متعال مي باشد.
بنابراين مقدمه ،بايد توجه داشت كه براي حضرت ولي عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) نيز دعايي است كه از اين قاعده مستثني نيست و بايد در اوج تذلل و خضوع در محضر حق  تعالي صورت گيرد و بهترين حالتي كه اين خضوع و خشوع در انسان هويدا است حال نماز مي باشد، مخصوصاً در حالت قنوت كه بيانگر فقر و ذلت آدمي در محضر غني مطلق مي باشد، پس يكي از بهترين مواقع دعا براي امام زمان4 ، قنوت بوده و چون جمعه به عنوان سيد الايام و بهترين روزهاي هفته ، و نماز جمعه از مهمترين عبادات مي باشد دعا در اين روز و در قنوت نماز جمعه از اهميت ويژه اي برخوردار است.بنابراين شايد سفارش حضرت امام رضا(عليه السلام) به خواندن دعاي مورد بحث در قنوت نماز جمعه با عبارت « لا تقل كما يقولون ولكن قل: » به همين دليل باشد.

نقش ما در ظهور حضرت:

امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند: خداوند براي فرزندان حضرت ابراهيم (عليه السلام ) از همسرش ساره چنين مقدر فرموده بود كه مدت چهار صد سال در رنج و عذاب باشند. اما بني اسرائيل با ضجه و گريستن به پيشگاه خداوند توانستند، ظهور منجي خود را (حضرت موسي عليه السلام) را صد و هفتاد سال جلو اندازند.

«فلما طال علي بني اسرائيل العذاب ضجوا و بكوا الي الله اربعين صباحاً  فأوحي الله الي موسي و هارون أن يخلصهم من فرعون فحطَّ عنهم سبعين و مأة سنه».پس وقتي مدت عذاب بر بني اسرائيل طولاني شد: چهل صباح به پيشگاه الهي ضجه و گريه كردند تا اينكه خداوند به موسي (عليه السلام ) و هارون وحي فرمود كه آنها را از فرعون خلاص كند،به اين ترتيب صدوهفتاد سال از آنها كم كرد.

امام صادق (عليه السلام) بعد از نقل اين ماجراي بني اسرائيل، اضافه فرمودند:

«هكذا انتم لو فعلتم لفرج الله عنا فأما اذا لم تكونوا فان الامر ينتهي الي منتهاه[5]»حال اگر چنين كنيد گشايش امر ما محقق مي شود و در غير اين صورت ،ظهور در زمان خودش واقع مي گردد.تعبير جالبي كه در اين خصوص به كار رفته ، بخوبي بيانگر حالي است كه يك انسان مومن بايد در هنگام دعا كردن داشته باشد، در حديث قدسي از پروردگار متعال خطاب به حضرت عيسي آمده است:«يا عيسي، ادعني دعاء الغريق الحزين الذي ليس له مغيث[6]»اي عيسي ، مرا همچون فرد در حال غرق شدن و اندوهناكي كه هيچ فرياد رسي ندارد، بخوان

اصرار در دعا

يكي از مهمترين آداب دعا كه تأثير بسياري بر اجابت آن دارد اصرار ورزيدن برخواسته خود در دعا است. اصرار انسان برخواسته خود اگر از مردم باشد، مطلوب خداي متعال نيست ولي نسبت به ذات مقدس ربوبي اين امر محبوب و پسنديده است. امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند: «انَّ الله عزوجل كره الحاح الناس بعضهم علي بعض في المسألة و احب ذلك لنفسه [7]»خداي عزوجل اصرار مردم به يكديگر در مورد درخواستهايشان را نمي پسندد ولي اين امر را نسبت به خودش دوست دارد.

امام باقر (عليه السلام) نيز در حديثي،قسم ياد كرده اند كه خداي متعال قطعاً حاجت اصرار كننده در دعا را برآورده مي سازد ، ايشان مي فرمايند: «و الله لا يلح عبد مومن علي الله عزوجل في حاجته الا قضاها له[8]»

قسم به خدا هيچ بنده با ايماني در برآورده شدن حاجتش به درگاه خداي عزوجل اصرار نمي ورزد مگر آنكه خداوند خواسته اش را برآورده مي كند.

بايد توجه داشت كه اين اصرار بر دعا نبايد تبديل به آفت "استعجال" شود. يكي از حربه هاي شيطان براي اينكه بنده خدا را از درگاه او براند، اين است كه وقتي پس از مدتي دعايش مستجاب نشد، او را از استجابت دعايش نااميد سازد، اين همان" استعجال"مذمومي است كه در احاديث از آن نهي شده است.  امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند:«لا يزال المومن بخير و رخاء و رحمهٍ من الله ما لم يستعجل فيقنط فيترك الدعاء »

مومن همواره در خير و آسايش و رحمت از جانب خداوند است ماداميكه به استعجال مبتلا نشود و نااميد شده دست از دعا كردن بكشد.

 رواي از حضرت مي پرسد : كيف يستعجل؟ استعجال چگونه است؟ امام فرمودند: يقول : «قد دعوت منذ كذا و كذا و لا أري اجابة [9]»  بگويد: از فلان زمان دعا كردم و اجابتي نديدم.

متن دعا:

روي مقاتل بن مقاتل قال: قال ابوالحسن الرضا(عليه السلام): اي شيء تقولون في قنوت صلوة الجمعه؟قال، قلت: ما تقول الناس .قال: لا تقل كما يقولون، ولكن قل:

اللهمَّ أصْلحْ عَبْدَكَ وَ خَلِيفَتَكَ بِمَا أصْلَحْتَ بِهِ أَنْبِيَاءَكَ وَ رُسُلَكَ وَ حُفَّهُ بِمَلاَئِكَتِكَ و أيِّدْهُ بِرُوح ِالقُدُسِ مِنْ عِنْدِكَ و اسْلُكْهُ مِنْ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفَهِ رَصَداً يَحْفَظُونَهُ مِنْ كُل سُوءٍ أبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أمْناً يَعْبُدُكَ لاَ يُشْرِكُ بِكَ شَيْئاً، وَ لاَ تَجْعَلْ لأَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ عَلَي وَلِيِّكَ سُلْطَاناً و أئذنْ لَهُ في جِهَادِ عَدُوِّكَ وَعَدُوِّهِ و أجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ اِنَّكَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرً[10].


ترجمه:بارالها! بوسيله آنچه كه كار پيامبران و فرستادگانت را اصلاح فرمودي، امر بنده و جانشينت(امام عصر) را نيز اصلاح فرما! و با فرشتگانت گرداگردش را فرا بگير؛ و او را با روح القدس از جانب خودت، تأييدش گردان؛ و مراقب و نگهباني در پيش رو و از پشت سرش بگمار، تا نگذارند هيچ بدي به او برسد؛ و پس از شرايط ترسناكي كه دارد، محيطي سراسر آرام برايش فراهم كن، تا تو را بپرستد و  چيزي را شريك تو نگرداند؛ و چيرگي و قدرت براي هيچ يك از آفريدگانت بر وليت قرار مده؛ و به او اجازه بده تا با دشمن تو و دشمن خودش به نبرد برخيزد؛ و مرا نيز از ياران حضرت قرار ده؛ همانا، تو بر هر چيزي توانا هستي.

محتواي دعا:

فراز اول: منظور از"اصلاح"منظور از اصلاح حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف كه به اصلاح انبياء و رسل تشبيه شده است، چيست؟با توجه به رواياتي كه اصلاح حضرت بقيه الله عجل الله تعالي فرجه الشريف را عنوان كرده، اين گونه بدست مي آيد كه منظور از اصلاح « اصلاح امر» حضرت مي باشد.

پيامبر اكرم6پيرامون ظهور امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي فرمايند: «يصلحه الله في ليلة»[11] و در جاي ديگر مي فرمايند: «المهدي منا اهل البيت يصلح الله له امره في ليله[12] » و در دعاي دوران غيبت آمده: «اللهم انت العالم غير المعلم بالوقت الذي فيه صلاح امر وليك» يعني اصلاح، به اصلاح امر معنا شده است و در حقيقت در روايت اول و همين طور در دعاي مورد بحث  ما كلمه « امر» در تقدير گرفته شده است.

وجه شباهت اصلاح امر انبياء با ظهور، همان اعلان دعوت و آشكار كردن آن است، اعلاني كه با اذن خدا آغاز شد و هيچ تقيه اي در آن وجود نداشت يعني انبياء الهي در مقام نبوت مأمور به تقيه نبوده و موظف به بيان آنچه بر آنها وحي مي شد بودند. در باره حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نيز همين گونه خواهد بود. حضرت به اذن خدا ظهور كرده و تقيه در كارشان نيست.« في الاذن له باظهار امره و كشف ستره ..... وممن لا حاجه به الي التقيه من خلقك»[13]

فراز دوم: امام شناسي:

در اين دعا به سه وصف از اوصاف وجود نوراني امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف اشاره شده است:

الف) "عبد" ( اللهم اصلح عبدك )در دعاي ديگر امام رضا (عليه السلام) نيز امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) همين گونه معرفي شده اند: «فانه عبدك الذي استخلصته لنفسك»[14] دعايي كه يونس بن عبد الرحمن گويد: و كان يأمر الرّضا بالدعاء لصاحب الامر بهذا الدعاء.به تعبير نوراني امام صادق(عليه السلام): «العبوديه جوهره كنهها الربوبية»[15] عبوديت گوهري است كه ربوبيت در درون آن نهفته شده است؛ چرا كه عبد تلاش مي كند خود را در صفات شبيه به معبود سازد و چون هدف خلقت بندگي است و ظرف هدايت ،عبوديت است « و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون»[16] «اياك نعبد و اياك نستعين، اهدنا اصراط المستقيم»[17] و دليل معراج و نبوت و رسالت پيامبر اعظم عبوديت ايشان بود «سبحان الذي اسرا بعبده ليلاًٌ من المسجد الحرام الي المسجد الاقصي[18] پس عبد سر تا پا تعلق به مولا و صاحب خود دارد اراده اش تابع اراده او، خواسته اش تابع خواست او و در برابر او خود را مالك چيزي نمي داند و در اطاعت او سستي به خود راه نمي دهد، «السلام عليك يا حجة الله و دليل ارادته» [19] اين چنين است كه وقتي انسان به ارتباط خود با خداوند مي نگرد اولين و اصلي ترين مفهومي كه به ذهنش مي رسد اين است كه من هر چه دارم از خداوند است «انتم الفقراء الي الله»[20]

ب)"خليفتك":

خلافت الهي درجات متعدد دارد، زيرا خداوند ظهورهاي متفاوت دارد و خليفه تام خليفه اي است كه كار خداي سبحان را در همه شئون جهان انجام دهد، و چون خداي سبحان عليم است، انسان كامل هم بايد مظهر تام آن عليم بالذات باشد، و چون قادر است كه در جهان تكوين، هرچه بخواهد انجام دهد، انسان كامل هم مظهر اين قدرت و خليفه اين قدير است و هر چه در جهان تكوين بخواهد باذن الله انجام مي دهد.همانطور كه ما در محدوده بدن خود هر كاري كه بخواهيم با اراده انجام مي دهيم، انسان كامل هم در جهان تكوين هر كاري را بخواهد، به اذن خدا انجام مي دهد. از سؤال فرشتگان «اتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء ...»[21] و جواب خداوند تبارك و تعالي « اني اعلم ما لا تعلمون»[22] معلوم مي گردد كه مقام خليفه آن قدر عالي است كه ملائكه از درك مقام رفيع او عاجز بودند. همين طور شيطان با آن همه عبادت نتوانست منزلت او را درك كند.[23]

 پس انسان كامل، هم عالم به علم الهي است و هم مقتدر به قدرت الهي و هم متخلق به اخلاق الهي.[24] و امام عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) انسان كاملي است كه خليفه حقيقي خداوند تبارك و تعالي است.

ج) "و لا تجعل لاحد من خلقك علي وليك سلطانا"

      "ولي"؛ در لغت به معناي نزديكي و قرب است[25] و همه معاني ولي به يك معنا بر مي گردد و آن اوج قرب و نزديكي است به گونه اي كه بين دو طرف هيچ حايل و فاصله اي نباشد. به همين دليل خداوند ولي مؤمنان است. آن ها هم ولي خدايند. « الله ولي الذين آمنوا» [26] « الا ان اولياء الله» [27] در دعاي سلامتي حضرت نيز هم امام به عنوان ولي خدا و هم خداوند تبارك و تعالي به عنوان ولي امام معرفي شده اند. «اللهم كن لوليك ... ولياً و حافظا»[28]

    امام رضا (عليه السلام) امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف ) را با وصف ولي خدا معرفي مي كنند يعني بين ايشان و خدا هيچ حايل و فاصله اي نيست و بهترين فرد براي اجراي اهداف الهي هستند و هيچ كس بر ايشان سلطنت ندارد  «و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا فلا يسرف في القتل انه كان منصورا» [29] در دعاي عهد نيز آنگاه كه مي خواهيم به امام سلام دهيم با وصف "مولانا" سلام مي دهيم چرا كه امام نزديكترين به ما بوده و بين ما و ايشان هيچ فاصله اي نيست.

فراز سوم: دعا براي سلامتي حضرت :

الف) "حفه بملائكتك":

     امام رضا (عليه السلام) در اين فراز از دعا براي فرزندش حضرت ولي عصر4 دعا مي كند كه خدايا از فرشتگان(نگهباناني) بر او بگمار كلمه حفه از ريشه (حفف)[30] به معناي چرخيدن دور يك چيز است .امام رضا عليه السلام از خداوند درخواست مي كند همانگونه كه ملائكه عرش خداوند را طواف مي كنند [31] و با اين طواف و چرخش عرش خداوند كه مظهر مديريت و مالكيت اوست را تعظيم مي نمايد چنين چرخش و بزرگداشتي را براي آخرين ذخيره الهي حضرت بقيه الله قرار دهد و هميشه چنين است كه در اطراف انسانهاي بزرگ افراد فراواني حلقه مي زنند هم از او محافظت مي نمايند و هم از وجود او بهره مند مي گردند لذا يكي از اهداف چرخش ،نگهباني است و هدف مهم تر تعظيم و بزرگداشت است .مگرنه اين است كه انسانها سالانه در اطراف بيت الله الحرام به سبب تعظيم شعائر الهي طواف مي كنند همچنين اين فراز از دعا بيان يكي از وجه شباهتهاي امام معصوم به كعبه معظمه است كه در روايت رسول الله6 آمده است:" مثل الامام مثل الكعبه اذ تؤتي و لا تأتي"[32] همانگونه كه مردم بايد به سراغ كعبه روند بايد به سراغ امام زمان خويش روند و همانگونه كه ملائكه لحظه اي از طواف بيت الله الحرام دست نمي كشند از چرخش به دور امام معصوم جدا نمي گردند.

ب) "و ايّده بروح القدس من عندك":

   امام رضا عليه السلام از خداوند درخواست مي كند كه حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ،مؤيد به روح القدس از جانب پروردگار باشد.

 در روايتي از امام باقر عليه السلام آمده است كه حضرت فرمودند: «ان في الانبياء و الاوصياء خمسة ارواح ، روح القدس و روح الايمان و روح الحياه و روح القوه و روح الشهوه؛ فبروح القدس عرفوا ما تحت العرش الي ما تحت الثري و ان هذه الاربعه ارواح يصيبها الحدثان الا روح القدس فانها لا تلهو و لا تلعب»[33]

    از روايت فوق بدست مي آيد كه اين روح ،روح مخصوصي است كه به افراد خاصي عطا مي شود و در پيامبران و اوصياء وجود دارد اما اينكه در همه انسانها وجود داشته باشد امري است كه از جانب ائمه: نرسيده است و قدرت معنوي اين روح بالا بوده و از هرگونه كار لهو و لعبي به دور است.

 و در روايت امام (صادق عليه السلام) آمده است كه عامل حمل نبوت روح القدس است و به سبب آن است كه نبوت پابرجاست لذا هنگامي كه پيامبر 6از دنيا رفتند روح القدس از وجود ايشان به وجود امام منتقل گرديد سپس امام به بيان ويژگي هاي اين روح پرداخته فرمودند روح القدس نمي خوابد، غفلت نمي ورزد و كار لهو و عبث انجام نمي دهد و روح القدس ناظر بر كار چهار روح ديگر مي باشد. [34]

از روايات بدست مي آيد كه مسائل جديدي كه براي پيامبر (صل الله علي و آله وسلم) يا امام (عليه السلام) ايجاد مي گردد راه حلش بوسيله القاي روح القدس مي باشد.  امام صادق عليه السلام مي فرمايند: «فاذا ورد علينا الشيء الذي ليس عندنا تلقانا به روح القدس»[35]

   لذا دعاي امام رضا (عليه السلام) اين درس را به ما مي فهماند كه (هر چند خداوند به طور قطع آخرين ذخيره اش را مؤيد به روح القدس مي كند -و اگر غير اين باشد واسطه فيض ناقص مي باشد- و پاسخ بسياري از پرسشها به اين واسطه داده مي شود كه مگر خداوند ولي و يار و ياور ولي عصر نيست ، مگر راهبر و راهنماي او در امور نيست، پس چرا ما دعاي اللهم كن لوليك مي خوانيم و از خداوند طلب مي كنيم كه ولي و حافظ و قائد و ناصر و دليل و معين او باشد و) حتماً در دعا لازم نيست از خداوند چيزي درخواست كنيم كه آن را نداريم بلكه معناي درخواست فقط ايجاد شيء نيست بلكه  مداومت بر آن نيز به لفظ ايجاد از خداوند خواسته مي شود اگر همه انسانها ي مؤمن و در رأس ايشان، اهلبيت: در روز حداقل ده مرتبه از خداوند درخواست مي كنند كه اهدنا الصراط المستقيم اين بدان معنا نيست كه آنها به راه مستقيم هدايت نشده اند بلكه اين دعا و اين درخواست به معناي درخواست مداومت اين هدايت الهي مي باشد.

ج) "و اسلكه من بين يديه و من خلفه رصدا يحفظونه من كل سوء"

سوء: به هر چيز بد و نامطلوب ،سوء گفته مي شود[36] حال ممكن است اين بدي مادّي يا معنوي باشد يعني جان امام يا حال امام را تهديد نمايد.

رصد: به معناي مراتب و محافظ [37] در كلام عربي و در قرآن به كار برده شده است و اين فراز از دعاي امام رضا عليه السلام برگرفته از آيه  «الا من ارتضي من رسول فانه يسلك من بين يديه و من خلفه رصدا» (سوره جن ، 27) مي باشد كه مي فرمايد از علم خداوند جز رسولي كه مورد رضايت خدا باشد اطلاع پيدا نمي كند كه آن رسول مورد محافظت و مراقبت از هر دو طرف مي باشد. گويا اين فراز دعا مي رساند كه حضرت ولي عصر حافظ سر خداوند و علم غيب اوست لذا لازم است براي مراقبت از او محافظاني گمارده گردد كه در روايت منظور از رسول، امير مومنان عليه السلام كه اول امامان است معرفي گرديده كه علم غيب از رسول الله به او و از او بر امامان منتقل گرديد.[38]

پس حضرت با بيان اين جمله به كنايه مي فهمانند كه فرزند من مهدي، صاحب علم غيب خداوند مي باشد. علم غيبي كه خداوند فقط به آنها كه مورد رضاي او هستند اختصاص مي دهد و حضرت مردم را آگاه مي كند كه يكي از ويژگي هاي اختصاصي مهدي ما دارا بودن علم غيب خداوند است. كه مردم بدانند فقط پيامبران محفوف به ملائكه مقرب نيستند، فقط حضرت عيساي مسيح مؤيد به روح القدس نمي باشد و صاحب علم غيب فقط رسول نيست بلكه حضرت در قالب دعا به ما مي فهمانند كه همه فضائل مذكور براي انبياء و اوصياء در ما اهلبيت و آخرين ما حضرت مهدي  يكجا جمع گرديده است.
فراز چهارم: دعا براي ظهور و ترسيم سيماي حكومت:

أبدله من بعد خوفه امنا 2ـ يعبدك لايشرك بك شيئا  3ـ لا تجعل لاحد من خلقك علي وليك سلطانا  4ـ و أذن له في جهاد عدوك و عدوه.

در ابتداي اين فراز سخن از خوف حضرت مطرح شده است. امام صادق (عليه السلام) در بيان علت غيبت مي فرمايند: امام پيش از قيام خود مدتي از چشمها غايب خواهد شد از علت آن سوال شد فرمودند: يخاف القتل بر جان خويش بيمناك است.[39]

پس يكي از وجوه مهم در غيبت امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ترس از كشته شدن است و اين خوف بايد از بين برود تا ظهور محقق شود در اين جمله ، امام رضا عليه السلام  به گونه اي براي ظهور دعا مي كنند كه اگر امام به خاطر حفظ جان غايب شدند و ترس از كشته شدن مانع ظهور است شرايط مهيا و زمينه براي ظهور آماده گردد تا اين ترس تبديل به امنيت و آرامش گردد. پس از آن دو محور اساسي حكومت يعني امنيت و عبوديت مطرح مي شود.

البته همه آثار حكومت حضرت، مقدمه براي پرستش و اعتلاي كلمه توحيد است و زيبايي ظهور در تبديل جامعه خود محور به خدا محور است.

حكومتي كه سلطنت از آن حضرت و حاكم علي الاطلاق امام عصر و همه مطيع ايشانند و آنانكه تبعيت ولي نمي كنند و در مسير امام قرار نمي گيرند و با حضرت مقابله مي كنند امام به اذن خدا ايشان را ريشه كن مي كنند.

فراز پنجم:  نقش ما در حكومت:


اين فراز ،دعاي در حق خودمان است و نقش ما در دوران حكومت را بيان مي كند يعني خواستار مقامي مي شويم كه امام هشتم عليه السلام  از خداوند متعال طلب مي كنند. مقامي كه در دعا ي ندبه، دعاي عهد، زيارت آل يس و بقيه ادعيه، ائمه معصومين: بر آن تأكيد كرده اند .و همه ما در دوران غيبت بايد مهم ترين حركت و فعاليت مان زمينه سازي براي ظهور و برنامه ريزي براي فرج و الگو گرفتن از شهداي كربلا و مجاهدين در راه خدا و با داشتن دغدغه ديني و ياري دين خدا در دوران غيبت براي ياري آن امام در دوران ظهورمهيا شويم.

اللهم انا نرغب اليك في دولة كريمة .... و تجعلنا فيها من الدعاة الي طاعتك و القادة الي سبيلك[40] 

پی نوشت ها : 

1.اصول كافي

2.كمال الدين

3.مصباح المتهجد

4.تفسير عياشي

5.جمال الاسبوع

6.بحار الانوار

7.العين

8.تفسير فرات

9.لسان العرب

10.اقرب الموارد

11.المفردات راغب

12.صورت و سيرت انسان در قرآن

13.تفسير موضوعي

14.معجم مقاييس اللغه

15.كفايه الاثر

 منابع:

[1] ـ اصول كافي، كتاب الدعاء باب فضل الدعاء و الحث عليه، ح 1

[2] ـ لسان العرب 9/11

[3] - اقرب الموارد 3/461

[4] ـ  المفردات ص 330

[5] ـ تفسير عياشي2/154، ح49

[6] ـ (بحار الانوار 93/341 ح 11)

[7] ـ اصول كافي، كتاب الدعاء باب الالحاح في الدعاء ح4

[8] ـ اصول كافي، كتاب الدعاء باب الالحاح في الدعاء ح3

[9] ـ بحار الانوار ج 93 ص374 ح 16

[10] ـ مصباح المتهجد، شيخ طوسي ص 262 ـ جمال الاسبوع، سيد بن الطاووس ص 256 ، بحار الانوار؛ علامه مجلسي ج89، ص251، صحيفه مهديه، مجتهدي سيستاني، ص 178

[11] ـ كمال الدين ـ شيخ صدوق، ج 1 ص 152

[12] ـ كمال الدين، ج 1، ص 151

[13] ـ الدعاء في غيبه الامام،  مصباح المتهجد، شيخ طوسي ، ص 294

[14] ـ  شيخ طوسي، مصباح المتهجّد

[15] ـ مصباح الشريعه، صفحه 53

[16] ـ  ذاريات، 56

[17] حمد،4

[18] اسراء ، 1

[19] ـ زيارت آل يس، الاحتجاج، طبرسي، ج 2، ص 316

[20] ـ فاطر، 15

[21] ـ بقره 30

[22] ـ بقره 30

[23] ـ صورت و سيرت انسان در قرآن،جوادي آملي؛ ص 34-33)

[24] ـ تفسير موضوعي ،جوادي آملي،ج6)

[25] ـ معجم مقاييس اللغه، ابن فارس،ج6، ص 141

[26] ـ (بقره، 257)

[27] ـ (يونس،62)

[28] ـ كافي، شيخ كليني، ج4، ص162

[29] ـ (اسراء، 17)

[30] ـ لسان العرب 9/49 ـ مجمع البحرين 5/38

[31] ـ وتري الملائكه حافين من حول العرش

[32] كفايه الاثرـ 247 بحار الانوار 36/353

[33] ـ كافي 1/272

[34] ـ كافي 1/272

[35] ـ كافي 1/398

[36] ـ العين ج 7 ص 227/ لسلن العرب 1  95

[37] ـ العين ج7 ص 96 لسان العرب ج 3 ص 177

[38] ـ تفسير فرات كوفي ص 511

[39] ـ .(كمال الدين، ج2، باب 44،ح7،ص 233)

[40] ـ مفاتيح الجنان ـ دعاي افتتاح ـ اعمال شب هاي ماه رمضان

نگارنده : محمد صادق كفيل - علي محمد باق