مقدمه:
در مورد مشروعيت دولت مهدوي كه بر اساس و لايت الاهي و حق حاكميت اولياي الاهي شكل مي گيرد، مستندات و بحثهاي بسيار انجام شده است. اما جا دارد كه در مورد رابطه مردم با حكومت جهاني مهدوي و نوع تعامل آن ها بحث شود و در واقع به اصطلاح علوم سياسي روز ميزان مقبوليت اين حكومت ارزيابي شود. بر اين اساس شاخصه هايي كه ميزان رضايتمندي مردم از حكومت ها را نشان مي دهد بايد بررسي شود و اين كه شيوه و كيفيت تعامل و همكاري و مشاركت توده هاي مردم با حاكميت مطلق اسلام در عصر ظهور چگونه خواهد بود، بر اين اساس برخي روايات مربوط به عصر ظهور و منابع ديگر بررسي و تحليل مي شود تا مقبوليت مردمي و نقش اراده و اختيار انسانها در شكل گيري و تداوم و توفيق اين حاكميت سراسري و مقتدر مشخص شود و چنين توهم نگردد كه چون حكومت الاهي ولايي است، جايگاهي براي اراده و خواست مردم در نظر گرفته نشده است و نيز نقش مردم در تحقيق و پيشرفت اهداف روشنتر گردد. لذا برخي شاخصه هاي مقبوليت مردمي حكومت مهدوي مورد بررسي قرار مي گيرد.
وفاداري فراگير
يكي از عرصههاي مشاركت در حكومت مهدوي آن است كه بر اساس روايات، پيروان مكاتب و اديان مختلف كه در سرزمينهاي خاص خود هستند با مشاهده شخصيت و شيوه رفتاري حضرت مهدي، با جان و دل با ايشان همراهي ميكنند، هرچند برخي از روايات، مربوط به فتوحات سپاه حضرت ميباشد ولي ميتوان به سادگي اينگونه استنباط كرد كه اگر در زمان فتح و كشورگشايي حضرت، آن مردم كه اعتقادات خاص ريشه دار و كهنه هزارساله خود را دارند، آن اعتقادات را كنار ميگذارند و هيچ جنگي برپا نميشود، بنابر قياس اولويت، حتما در ز مان برقراري حكومت و در طول حاكميت، آن مردم كه بركات فراوان مادي و معنوي آن حكومت را ميبينند وفاداري خود را حفظ خواهند كرد، اين وفاداري بنابر روايت، هم وفاداري به شخص حاكم است و هم وفاداري به نوع نظام عدالت محور و كرامت پيشه حضرت.
دليل منطقي بر استمرار اين وفاداري، آن است كه در طول تاريخ، اكثر جنگهاي بزرگ و خونين بر سر اختلافات مذهبي و عقيدتي بوده است، لذا اگر مردم راضي شوند اعتقادات خود را كنار گذارند، معلوم ميشود كه جايگزين كاملاً مناسبي يافتهاند و در واقع به اعتقاد حق ،و كمال واقعي دست يافتهاند، و با رسيدن به آن، زمينه و انگيزه هر نوع تضاد و خيانت نسبت به حكومت از بين ميورد و وفاداري مستدام خواهد بود.
نمونهاي از اين روايات
«اخرج السيوطي في الحاوي عن نعيم بن حماد عن علي قال: اذا بعث السفياني الي المهدي جيشا فخسف بهم البيدائ... و تنقل اليه الخزائن و يدخل العرب و العجم و اهل الحرب و الروم و غيرهم في طاعته من غير قتال، حتي ينبي المساجد باقسطنطنيه و ما دونها...»[1]
سيوطي در كتاب الحاوي خود از نعيم بن حماد از علي نقل مي كند كه فرمود: وقتي سفياني سپاهي به سوي مهدي حركت مي دهد (در بيداء) زمين او را فرو مي برد... و خزائن عالم به سوي مهدي منتقل مي شود و عرب و عجم و كفار حربي و رومي ها و ديگران به فرمان او در مي آيند. بدون آن كه جنگي واقع شود تا آنكه در قسطنطيه و مكان هاي ديگر مسجد ساخته مي شود.
نكات روايت:
1ـ تمام نژادهاي اصلي يعني عرب و عجم (غيرعرب) به پذيرش حكومت امام روي ميآورند و اصطلاح «غير هم» نشان ميهد كه بدون استثناء تمام مكاتب و نحلهها و گروههاي ملّي و قومي تسليم خواهند شد.
2ـ اصطلاح «يدخل... في طاعته من غيرقتال» نشان ميدهد كه اطاعت و پذيرش حكومت، فراتر از يك نوع زندگي مسالمت آميز يا پذيرش اجباري است و از آنجا كه لفظ قتال اعم از خونريزي است و هرگونه ناسازگاري و مخالفت علني و رسمي را شامل ميشود، ميتوان استفاده كرد كه وفاداري نسبت به حضرت، با انگيزه دروني است و مشاركت، حالت تحميلي ندارد، بلكه حالت داوطلبانه و درون زا دارد.
3ـ عبادت «حتي يبني المساجدبالقسطنطنيه» نشان ميدهد كه آن وفاداري و همراهي تا مرحله عمران و آباداني توسعه اقتصادي و رفاهي ادامه دارد، يعني تا حالت ثبات حكومت، دوام پيدا ميكند. از سوي ديگر ميتوان چنين گفت كه توالي دو جمله «يدخل في طاعته من غيرقتال» و «حتي يبني المساجد» نشان ميدهد كه بناي مساجد ـ كه به عنوان مراكز رسمي اسلامي هستند، خصوصاً كه مسجد در عصر مهدوي مسجدي با كاركرد نبوي تمام عيار است ـ توسط عموم مردم و اقدام آنها واقع ميشود و صرف حالت حكومتي ندارد و اين خود ميتواند سطح بالاي مشاركت مردم را نشان دهد علاوه بر آنكه اگر مشاركت مردم تحميلي باشد و انگيزه دروني نداشته باشند نيازي به مساجد گسترده نخواهد بود، زيرا در زمان حاضر مردم حداكثر مطيع حكومت و مراكز حكومتي هستند ولي اقبال به مراكز اسلامي و مناسك اسلامي ندارند، در حالي كه آن اقبال داوطلبانه تا سطح مسجدسازي و... هم ادامه خواهد داشت.
بيعت
يكي از عرصههاي مهم مشاركت در زمان حضرت حجت، بيعت است. بر اساس روايات، ابتدا جبرئيل و بعد مردم با او بيعت ميكنند و البته گاهي حالت اكراه در بيعت، در مورد خود ايشان هم نقل شده است:
1. اخرج الصدوق في كمال الدين بسنده عن ابان بن تغلب، قال: قال ابوعبدالله: ان اول من يبايع القائم(علیه السلام) جبرئيل(علیه السلام).[2] صدوق در كمال الدين با سند خود از ابان بن تغلب نقل مي كند كه امام صادق (علیه السلام) فرمود:اولين كسي كه با قائم بيعت مي كند، جبرائيل است.
2. اخرج النعماني عن ابي بصير عن ابي جعفر(علیه السلام) في حديث: انه قال: «كأنّي انظر اليه بين الركن و المقام يبايع الناس.»[3] نعماني از ابي بصير از امام باقر(علیه السلام) در حديثي نقل مي كند كه امام باقر7 فرمودند: گويا مي بينم مهدي(علیه السلام) را كه بين ركن و مقام با مردم بيعت مي كند.
3. عن النبي(صلی الله علیه و اله) قال: يكون اختلاف عند موت خليفة، فيخرج رجل من المدينه هاربا الي المكه،فيأتيه الناس من اهل مكه فيخرجونه و هو كاره فيُبايعونه بين الركن و المقام»[4]. از پيامبر نقل شده كه فرمود: هنگام مرگ خليفه اختلاف ايجاد مي شود. پس مردي از مدينه با فرار به سوي مكه خارج مي شود ومردمي از اهل مكه به سوي او مي آيند و او را حاضر مي كنند درحالي كه او كراهت دارد و بين ركن و مقام با او بيعت مي كنند.
4. قال في حديث عن المهدي فيطلبونه... يقولون له اثمنا عليك و دماؤنا في عنقك ان لم تمدّ يدك فبايعك، هذا عسكر السفياني قد توجّه في طلبنا، عليهم رجل من حرام، فيجلس بين الركن و المقام، فيمدّ يده، فيبايع له، فليقي الله محبته في صدور الناس فيصير مع قوم اُسْد بالنهار رهبان بالليل.»[5] در حديثي نقل شده كه مردم، مهدي (علیه السلام) را طلب مي كنند... و به او مي گويند گناه ما بر عهده تو و خون ما برگردن توست. اگر خود را جلو نياوري كه با تو بيعت كنيم، اكنون لشكر سفياني به جستجوي ما مي آيد. مردي از راه حرام بر آن ها مسلط است، پس مهدي (علیه السلام) بين ركن و مقام مي نشيند و دست خود را جلو مي آورد و با او بيعت مي شود. پس خدا محبت مهدي(علیه السلام) را در دل مردم مي اندازد. پس با قومي همراه مي شود كه شيران روز و راهبان و عابدان شب هستند.
نتيجه:
1ـ بيعت كه از زمان حضرت رسول (صلی الله علیه و اله) هم رايج بوده است، نشانه همراهي و هماهنگي با حاكمان و قدرت برتر بوده است و از آنجا كه بر اساس احاديث، سيره مهدوي، همان سيره نبوي خواهد بود، لذا بيعت هم، در زمان ايشان همان مفهوم را خواهد داشت.
2ـ بيعت جبرئيل بر اساس نظر محققان علاوه بر تقديس، حالت برهاني و تأييدي بر حكومت امام مهدي(علیه السلام) را همراه خود دارد
پی نوشت:
1. انتشار یافته درمجله امان