logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
درسهايي از آموزه هاي مهدوي

مقدمه:

انسان موجودي است اجتماعي  و ناگزير به اين امر مي باشد و براي سامان دادن به وضع جامعه خود نيازمند قانوني جامع و كامل است و قانوني را كه سعادت جامعه بشري را تامين كند خرد درك نمي كند  (طباطبايي ، ص 140 )  چون از يك طرف ابعاد وجودي انسان را نمي شناسد تا مناسب با خواسته هاي او وضع قانون كند و از طرفي هواها و هوسهاي قانون گذاران و مجريان آن سد راه اجرايي شدن قوانين مي گردد .
دين مبين اسلام به عنوان كاملترين و خاتم اديان عهده دار  اين نياز فطري انسان مي باشد و مدعي به حق ، ترسيم  بهترين راه زندگي است و معتقد است  جز آفريدگار مهربان هيچ كس نمي تواند در يافتن بهترين راه زندگي به انسان كمك كند  (ري شهري ، سال 80 ، ص 10 ) وتنها را ه رسيدن به فلاح و رستگاري تربيت شدن به آداب الهي است امير المومنين علي(عليه لسلام )مي فرمايند : وَ مَنْ تَأَدَّبَ بِأَدَبِ اللَّهِ أَدَّاهُ إِلَى الْفَلَاحِ الدَّائِم‏ كسي كه به آداب الهي تربيت شود ، آن تربيت ،اورا به رستگاري جاودان مي رساند ( حر عاملي ، 1409 هجرى ، ج  6 ، ص  197) و كسي كه از اين مهم روي بگرداند چيزي جز غصه و خسران نصيبش نگردد پيامبر اسلام(صلی الله عليه و آله ) مي فرمايند : مَنْ لَمْ يَتَأَدَّبْ بِأَدَبِ اللَّهِ تَقَطَّعَتْ نَفَسُهُ عَلَى الدُّنْيَا حَسَرَات‏ كسي كه به آداب الهي تربيت نشود و پرورش نيابد ، با غصه و حسرت جان مي دهد و از اين عالم  مي رود  ( نوري طبرسي ، 1408 هجرى،  ج15،  ص225)
يك مسلمان معتقد است كه خداوند به عنوان خالق بشر به تمام ابعاد وجودي او آگاهي دارد و مناسب با مصالح و تحمل او به وسيله وحي به رسول گرامي(صلی الله عليه و آله )  خود براي نوع بشر بهترين راه تربيتي را ترسيم نموده است و بعد از رحلت پيامبر اسلام(صلی الله عليه و آله )  شيعه، اسلام واقعي را در پيروي از ائمه اطهار (عليهم السلام )دانسته و در كنار منابع اسلامي خود سيره معصومين (عليهم السلام) را اعتبار بخشيد و معتقد گشت كه بهترين راه زندگي سعادتمندانه در دنيا و آخرت را اسلام ترسيم كرده كه  بايد از مجموع آيات و روايات نبوي و ائمه اطهار (عليهم السلام )استخراج نمود  . امامت خورشيد زندگي بخشي است كه اعتقاد شيعه با آن گره خورده و باعث شده است تا اين گروه ،راه خويش را در تاريخ اسلام از كج راهه ها و پيرايه ها جدا كند . (سليميان ، بهار 88 ، مقدمه كلباسي  ) و معتقد است هدف از آفرينش بندگي خداوند متعال است  و اساس و پايه بندگي ، شناخت او است عالي ترين تبلور اين معرفت ، شناخت پيامبر و اوصياي او است . (سليميان ، زمستان 88 ، جلد 1، ص 117) و شاهد اين مدعي اين است كه مام حسين(عليه السلام ) در جواب سائلي كه از معناي معرفت خداوند مي پرسد مي فرمايند : قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ همان معرفت و شناخت اهل هر زمانى است امام زمان خود را. (شيخ صدوق، 1395 ق  ، ج1 ص9)  در ميان امامان شيعه ، امام دوازدهم از ويژگي ها و امتيازهاي خاصي برخوردار است و به دليل دارا بودن ويژگيهاي منحصر به فرد ، يكي از توانمند ترين عوامل رشد جامعه ديني ما است  (سليميان ، بهار 88 ، مقدمه كلباسي  )و انديشه مهدويت پاسخ گوي كامل و جامع به خواسته و نيازهاي ديرين انسانها و وضعيت نا بسامان بشري است  ( احمدي – فرزاد فرد ، ص 15)  چون آيينه بسيار مناسبى است براى شناخت آرمانهاى اسلامى.  (مطهرى، ج‏24، ص: 434 ) 
اما خانواده به عنوان كوچكترين نهاد اجتماعي از جايگاه ويژه و مهمي برخوردار است و در متون ديني به عنوان محبوب خالق هستي ياد شده است  َ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا بُنِيَ بِنَاءٌ فِي الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنَ التَّزْوِيجِ ( شيخ صدوق ، ج‏3، ص: 384) اسلام عزيز دستوراتش تماما در راستاي نيل به تكامل فردي و اجتماعي است كه دستورات فردي و عبادي را در كنار دستورات اجتماعي و جمعي بر پيروان خود فرض نموده است  و براي تشكيل و استحكام اين نهاد مقدس، بخش قابل توجه اي از دستورات خود را به اين موضوع اختصاص داده است  چون خانواده به عنوان عنصري مهم در ساختار شخصيت انساني ، نقش ايفا مي كند ( شريف آبادي ، پاييز 82 ، ص 18 )  يكي از مواردي كه مي تواند به سرعت پايه هاي زندگي را متزلزل نمايد و چون ويروسي محيط گرم خانه را به محيطي سرد و بي روح تبديل نمايد وجود مشكلات واختلافات مي باشد و زن و مرد به عنوان ركن اصلي خانواده به جايي كه بر مشكلات فائق آييند و اختلافات را حل نمايند از آنها كوه ساخته و روح و روان خود را كه بايد در مسير تكامل سير دهند به مسير سقوط و گمراهي مي كشند .
وجود مشكلات اجتماعي و آشفتگي هاي حاد خانوادگي و وضعيت آشفته بخش قابل ملاحظه اي از زندگي هاي مردم از طرفي و اثرات و عواقب شوم آن در جامعه و  تربيت نسل فردا از طرف ديگر توجه به اين موضوع را دو چندان مي كند كه برنامه اي كامل و كاربردي براي الگوگيري و اصلاح اين مشكلات مدون گردد.
اگر اسلام عزيز مدعي ترسيم بهترين راه زندگي مي باشد و انديشه مهدويت پاسخ گوي كامل و جامع به وضعيت نابسامان بشري است مي تواند اين تدوين برنامه را رهنمود گردد و وضع نابسامان زندگي برخي از مردم كه از وجود اختلافات و مشاجرات رنج مي برند را به نحو احسن اصلاح و راه برون رفت از مشكلات را براي آنها ترسيم نمايد.
هرچند در زمينه الگوگيري از آموزه هاي ديني و معرفتي دين مبين اسلام در مورد زندگي و مشكلات آن منابع خوبي به رشتته تحرير در آمده اما در اين نوشتار برآنيم كه از طرفي غناي آموزه هاي مهدوي را در بعد اجتماعي آن به اثبات رسانده  واز طرفي آموزه هاي مهدوي را به صورت كاربردي آنهم در زندگي بيان كنيم ، پس تنها به بخشي از معارف ديني كه آموزه هاي مهدوي است تمسك كرده و درسهايي كه براي پيشگيري و درمان مشاجرات و اختلافات از آن  استفاده مي شود را براي يك زوج شيعي بيان مي كنيم به اميد آنكه مفيد اثر باشد .

از محوريت عدالت در آموزه هاي مهدوي تا نقش آن در زندگي  ايده آل 

عدالت گمشده انسان در همه اعصار و زمانها بوده و براي به دست آوردن آن بهاي سنگيني پرداخت نموده ولي همچنان محروم از آن مي باشد. ميل به عدالت طلبي يك احساس دائمي و ذاتي در تمام عصرها و نسل ها است  ( شريعتي ، محمد باقر ، پاييز 88، ص 32 )چون مادر همه اصلهاست.  (مطهرى، مرتضي ،  مجموعه‏آثار ج‏23، ص: 516 ) بديهي است كه اين خواست فطري بشر بي حكمت نمي باشد چون عدالت  در هر كجا قدم گذاشت همراه خود رفاه و امنيت و آسايش مي آورد و اگر از جامعه اي رخت بر بست ظلم و ستم و ناامني جايگزين  عدالت خواهد شد و انسان از زندگي ايده آل و مدينه فاضله محروم مي گردد مقام قداست عدالت تا آنجا بالا رفته كه پيامبران الهى به خاطر آن مبعوث شده‏اند.  (مطهرى، مرتضي ،  مجموعه‏آثار، ج‏16، ص: 430 ) لَقَدْ ارْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ انْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ به يقين ما فرستادگان خود را با دلايلى روشن (از منطق و معجزه) فرستاديم و با آنها كتاب (آسمانى) و وسيله سنجش (معانى و شناسايى حق از باطل و وزن اشياء خارجى) فرو فرستاديم تا مردم (در زندگى دنيا) به قسط و عدل برخيزند  (حديد آيه 25)
بنابر آيات و روايات گسترش عدالت در گستره عالم فقط در دوران حكومت امام مهدي( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) محقق خواهد شد  و فراگيري عدالت را امام صادق ( عليه السلام )  اينچنين توصيف مي فرمايند : إِنَّ قَائِمَنَا... وَ اللَّهِ لَيَدْخُلَنَّ عَلَيْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُيُوتِهِمْ كَمَا يَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقَرُّ  هان به خدا سوگند! (مهدى) عدالت خويش را تا درون خانه‏هاى مردم وارد مى‏كند، به همان گونه كه هواى گرم و هواى سرد به درون وارد مى‏شوند. ( الغيبةللنعماني، 1397 هجرى ، ص : 297) و كمتر حديثي درباره حضرت آمده كه عدالتش در آن يادآوري نشده باشد از رسول خدا ( صل الله عليه و آله) نقل شده كه فرمودند: مهدي أول العدل  ( صدوق  ، 1395 ق  ، ج : 1 ص : 268)  وَ يَسَعُهُمْ عَدْلُهُ ( مجلسي ، 1404 ق،  ج : 51 ص : 74  )وأَعْدَلُهُم   ِالسَّوِيّ»  (مجلسي ، 1404 ق ، ج‏51، ص: 79) واز بارزترين صفات حضرت الْعَدْلِ الْمُنْتَظَر  ( شيخ طوسي ، 1365 ش، ج : 3 ص : 110) مي باشد
 هرچند محقق شدن  چنين عدالتي در سطح عمومي قبل از حكومت آن مصلح جهاني امري محال به نظرمي رسد اما  با الهام گرفتن از اين آموزه مهدوي مي توانيم در خانه كه كوچكترين نهاد اجتماعي است  براي بقاء و استحكام آن كوششي داشته باشيم چون محوريت عدالت در آموزه هاي مهدوي حاكي از اهميت و زير بنا بودن آن دارد كه اگر محور زندگي و زير بناي فكري يك زوج شيعي قرار گيرد بي شك جامعه آرماني و زيباي عصر ظهور را در وسعتي كوچكتر كه خانه و زندگي آنها خواهد بود نمايان مي شود خانه و خانواده هم مي توانند به كشوري كوچك كه درگير جنگهاي داخلي است تبديل شده و عرصه ظلم و حق كشي گردد  و هم مي تواند مدينه فاضله اي شود كه عدالت در سرتاسر آن حاكم است انتخاب هريك از اين دو تصوير ، برعهده اعضاي خانوادهه است ، اما پيشه كردن عدالت در ارتباطات ، برخوردها و مسائل زندگي از عوامل پايداري يك خانواده محسوب مي شود ( نيلي پور ، مهدي ، بهار 89 ،  ص 99 ) 
از آنجا كه عدالت يعني رعايت حقوق افراد ديگر ( مطهري ، مجموعه آثار ،  ج 23 ، ص 517) بايد توجه داشت كه  بخش عمده اي از مشكلات بين زوجين به خاطر عدم رعايت حقوق طرفين است و توجه هم ندارند چون احتمال تجاوز به حقوق مادي و معنوي همسر بيش از هر كس ديگر است (سادات ،محمد علي ، 1384ش ،ص45) و زوجها بعد از گذشت زماني نسبت به حقوق طرف مقابل خود بي اهميت گشته و انتظار دارند كه همسرشان به وظايف خود عمل كند و گلايه دارند ، غافل از اينكه بايد همسران از خود شروع كنند و حتي اگر همسرشان هم در انجام حقوق او سستي نمود باز هم او بايد به خاطر وظيفه اي كه بر عهده دارد به حقوق او عمل كند .
پس لازم است يك زوج شيعي عدالت (رعايت حقوق يكديگر ) را در درون خانه خود اجرايي نموده تا خانه و كاشانه آنها چون دوران ظهور حضرت مملو از زيبايي و شادي گردد و بدانند كه براي زن و مردي كه با يكديگر پيمان زناشويي مي بندند و وارد زندگي مشترك مي شوند ، پرداختن به وظايف همسري و جلب رضايت خاطر و بالاخره رونق بخشيدن به كانون خانواده از مهمترين امور است (سادات ،محمد علي ، 1384ش ،ص43) لازم به ذكر است براي  سامان يافتن مسئله حقوق و وظايف در خانواده سه مرحله وجود دارد

  اول : شناخت اين حقوق و وظايف

دوم : عمل به آن وظيفه و تكليف 

  سوم : مراعات دو جانبه اين حقوق
براي شناخت حقوق و وظايف ، عقل و دين بهترين چراغ دين هستند براي نمونه اميرالمومنان علي ( عليه السلام )  شوهرداري را وظيفه زن دانسته (  جهاد زن اينست كه خوب شوهر دارى كند ) ( خصال صدوق ، ترجمه كمره‏اى،1377 ش،  ج‏2، ص: 375 )  و امام سجاد ( عليه السلام )  وظيفه مرد را ، رحمت و بخشش مي دانند ( فَإِنَّ لَهَا عَلَيْكَ أَنْ تَرْحَمَهَا ) ( شيخ حر عاملى‏ ، 1409 ه ، ج : 15 ص : 173)  
پس عمل به وظايف و حقوق طرف مقابل ، مهمترين ركن اجرايي شدن عدالت است و نبايد لحظه اي از آن غافل گشت و حتي اگر همسرش روزي در انجام وظايف خود سستي نمود او بايد وظايف خود را انجام دهد .

انتظار وظيفه منتظر و محرك زندگي او

از جمله آموزه هاي مهدوي انتظار فرج است ، انتظاري كه از وظايف پيروان حقيقي آن حضرت بوده  و در لسان مبارك پيامبر گرامي ( صل الله عليه و آله ) از برترين اعمال شمرده شده است  . اَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ    افضل اعمال امّت من انتظار فرج از ناحيه خداى تعالى است. ( شيخ صدوق ، 1395 ق  ، ترجمه پهلوان، ج‏2، ص: 547)   وبر اين وظيفه ،  فضيلتي چون مقام والاي شهادت را وعده نموده اند  از امام صادق از پدرانش از امير المؤمنين( عليهم السّلام ) روايت شده است كه فرمودند:  الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ  بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ منتظر امر ما مانند كسى است كه در راه خدا به خون خود درغلطد ( شيخ صدوق ، 1395 ق  ، ترجمه پهلوان، ج‏2، ص: 548)  
هرچند در بعد ديني و اخروي بر اين آموزه  مهدوي ثوابهاي زيادي وعده داده شده ايم اما نبايد از فوايد و آثار دنيوي انتظار غافل شد يكي از پيامد هاي مهم انتظار فرج و چشم به راه مصلح جهاني بودن عدم ياس و نااميدي است  ( جعفري ، پاييز 81 ، فصل نامه انتظار ، ش 5 ، ص 268)  اميد ، محرك انسان براي رويارويي با آينده است و انسان براي تداوم زندگي و تحمل دشواريهاي آن نيازمند انگيزه اي نيرومند است كه در پديده اي   اميد به آينده  تجلي مي يابد  ويكتور فرانك مي گويد :  شخصيتهاي سالم ... به آينده مي نگرند و به هدفها و وظايف آتي توجه مي كنند  ( شرفي ، cdسفير نور ) اميد انسان  را در نيل به نجات ، رهايي ، نيرومندي  و توانگري قادر خواهد بود  ( آصفي ، ص 23 )  و نا اميدي از وضع  موجود و ياس از آينده بي شك  مسبب  اختلالات  روحي و  رواني  در ضمير انسان  مي شود و موجبات يك زندگي خسته  كننده و ملال آور را براي او فراهم مي كند و اگر انسان با نور اميد ، خود را از پرتگاه نا اميدي نجات ندهد كم كم پايه هاي عقيده و زندگي او سست  و شكننده مي شود و تحمل زندگي را نوعي حماقت دانسته و براي نجات خود راه چاره اي مي جويد  اهميت اين مطلب ، زماني روشن تر مي شود كه بدانيم افسردگي ، به عنوان بيماري قرن ، شايعترين و دشوارترين اختلالي است كه انسان معاصر با آن مواجه است ( شرفي ، cdسفير نور )
پس انتظار ، فرهنگ است ومفهومي فرهنگي كه در ساختار ذهني ، اسلوب انديشه ، شيوه زندگي و چگونگي نگرش به آينده  ، دخالت موثر و فعالي دارد. ( آصفي ، ص 23 ) بنابراين  اعتقاد به وجود مقدس حضرت مهدي ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) اميد را در دلها  زنده مي كند .انساني كه معتقد به اين اصل است ، نا اميد نمي شود ، چون مي داند يك  پايان روشن حتمي وجود دارد ...سعي مي كند كه خودش را به آن برساند و از حركت  نمي ايستد بلكه سعي در تحقق آن دارد و از اين رو در برابر مشكلات تن به شكست نمي دهد .(حائري پور ، محمد مهدي ، زمستان 88 ،ص 16 )وبا تكيه بر اين مباني ديگر افسردگي در ميان پيروان مكتب انتظار جايي ندارد  ( شرفي ، cd سفير نور )   
اين آموزه مهدوي اين نياز حقيقي انسان را به اميد برطرف مي كند و از بروز و ظهور مسائل و مشكلاتي كه بر نااميدي مترتب است جلوگيري مي كند وبديهي است يكي از ضرورياتي كه بايد همسران در زندگي خود به آن توجه كنند اميدوار بودن به آينده خود و زندگي مشترك خود است.
علت اصلي زحمات و كارهاي سختي كه همسران انجام مي دهند و در كسب امكانات زندگي خود تلاش مي كنند ناشي از همين اميد به آينده است و اگر لحظه اي اين اميد قطع گردد بي شك تلاشها و كوششهاي آنها به سستي و افسردگي تبديل مي گردد.
از آنجا كه يك زوج شيعي اين اميدوار بودن به آينده را در قالبي زيباتر و محكمتر ارائه مي كنند و همواره انتظار و اميد آن مصلح جهاني را در دل مي پرورانند بهتر و بيشتر از كساني كه خود را از اين موهبت محروم كرده اند مي توانند بر مشكلات فائق آمده و راه برون رفت از آنها را بجويند چون اميد در آنها با مولفه هاي ديني و مذهبيشان گره خورده و اجازه نا اميدي را از آنها به كلي سلب نموده و در سخترين لحظات هم نگاه آنها را  متوجه آينده اي زيبا از هر نظر مي كند .
و اين اميد است كه اگر زيربنا و بستر زندگي آنها گردد مشكلات را خرد و ناچيز مي دانند و در پي راهكاري مي گردند در نتيجه  شانس آنها براي برون رفت از مشكلات  بيش از ديگران است  اميرالمومنين علي ( عليه السلام ) مي فرمايند : فَإِنَّ كُلَّ رَاجٍ طَالِبٌ  هر امدواري جوينده است ( كليني ، 1365 ش ،  ج : 2 ص : 343)  بر خلاف كساني كه اين اميد واري را در چهارچوبه خانه و زندگي خود دانسته كه با اندك تغيير و مصيبتي نور اميد را از قلب خود بيرون كرده وسستي و نا اميدي را در زندگي خود جريان مي دهند كه نتيجه چنين زندگي اي از قبل معلوم است.   

سيره شناسي حضرت و نقش الگو در زندگي 

 از آموزه هاي مهدوي و از وظايف مهم يك شيعه درعصر غيبت اقتدا نمودن به ان حضرت است  از پيامبر  (صل الله عليه و آله ) منقول است كه فرمودند: طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ «خوشا به حال كسي كه قائم از اهل بيت مرا درك كرده و در غيبت او قبل از قيامش به او اقتدا نمايد ...». (شيخ صدوق ،  1395 ق  ، ج‏1، ص: 286 ) يعني اقتدا و الگوي شيعه در زمان غيبت بايد آن امام همام باشد و شيعه در همه تعاملات خود بايد از آن حضرت پيروي كند و بديهي است برنامه فكري و عملي آن حضرت  الهام گرفته از رسول خدا(صلی الله عليه و آله )  و امير المومنان(عليه السلام ) وائمه اطهار (عليهم السلام ) است « وَ يَعْمَلُ بِسُنَّتِي » (  محدث اربلى ، 1381 ق ، ج‏2، ص: 472 )  « إذا قام سار بسيرة رسول الله» ( مجلسي ، 1404 ق ، ج‏ 52، ص: 347)   « وَ سَارَ بِسِيرَةِ عَلِيٍّ »؛ (كليني ، 1365 ش ، ج‏1، ص: 411 ) پس اقتدا به آن حضرت يعني الگوگيري از سيره حضرات معصومين (عليهم السلام ) در همه ابعاد زندگي.
وقتي برنامه اي  كه براي اصلاح جامعه آنهم در وسعت جهاني آن ، الهام گرفته از سيره فكري و عملي حضرات معصومين (عليهم السلام )    باشد بي شك براي خانه هم مي تواند بهترين روش براي ترسيم زندگي شيرين  و مديرت در مشكلات باشد چون بسياري از مشكلات موجود در روابط انساني ، ناشي از نارسايي در الگوهاي ارتباطي دارد (سادات ،محمد علي ، 1384ش ،ص45)
اگر يك زوج شيعي در زندگي مشترك خود سيره آن انوار نوراني را الگوي رفتاري خود قرار دهند بي شك جامعه زيباي مهدوي را در وسعت خانه خود به نظاره خواهند نشست چون حضرات معصومين (عليهم السلام )در زندگي خود با انواع مصائب و مشكلات مواجه بوده اند كه با بهترين روشها ، مديريت نموده و راه برون رفت از مشكلات را براي خود ترسيم نموده اند و مي توانند بهترين و كارآمدترين الگو ها براي ما باشند .

نقش نظارت حضرت مهدي  ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) بر اعمال و رفتار ناپسند خانوادگي يك زوج شيعي  

يك شيعه با استناد از قرآن و روايات معتقد است  كه اعمال و رفتار او غير از آنكه در منظر خالق يگانه عالم است ، ديگراني چون پيامبر و ائمه اطهار ( عليهم السلام ) هم شاهد و گواه اعمال او هستند  و  همين اعتقاد  را در مورد امام حي در هر زمان با باور قويتري معتقد است و اين اعتقاد از آموزه هاي مهدويت به راحتي قابل استفاده است . 
از صفات حضرت عين الله  است يعني ديده بيدار خدا در ميان خلق ، ديده بان هستي ، چشم خدا در مراقبت كردار بندگان ( پاك نيا ، عبد الكريم ، ص 27) وخود آن وجود پاك در توقيع خود به شيخ مفيد مي‌فرمايد: « إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ ما در رسيدگي و سرپرستي شما، كوتاهي و اهمال نكرده، شما را از ياد نبرده‌ايم كه اگر جز اين بود، دشواري‌ها و مصيبت‌ها بر شما فرود مي‌آمد و دشمنان، شما را ريشه‌كن مي‌نمودند.» (مجلسي  ، بحار الأنوار ، ج‏53، ص: 175)و باز فرموده اند: َ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْ‏ءٌ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَ مَعْرِفَتُنَا بِالزَّلَلِ الَّذِي أَصَابَكُ و هرگز چيزي از اخبار شما و مصيبت هايي كه بر شما وارد مي‌شود بر ما مخفي نخواهد بود» ( بحار الأنوار ، ج‏53، ص: 17) و وجود حضرت در جزيره خضراء ، عالم هور قليا و مانند اينها توهمايي هست رد شده و افسانه هايي هستند بي دليل (جعفري ، محمد صابر ، 86 ش ، ص 61 ) چون بر خلاف اين از امام صادق ( عليه السلام ) روايت داريم كه فرمودند :صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ يَتَرَدَّدُ بَيْنَهُمْ وَ يَمْشِي فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأُ فُرُشَهُمْ وَ لَا يَعْرِفُونَ  ميان آنان آمد و شد نمايد، در بازارهايشان گام بردارد و قدم بر فرشهاى ايشان گذارد و آنان او را نشناسند ( مجلسي ،  بحار الأنوار ، ج‏52، ص: 155)
و اگراين اعتقاد در زندگي يك زوج شيعي ظهور و بروز بيشتري داشته باشند به نحوي كه امام حي را شاهد بر اعمال خود بدنند و معتقد باشند كه اين اعمال آنها به حضرت عرضه خواهد شد و موجبات ناراحتي و رنجيده خاطر گشتن آخرين ذخيره هستي را فراهم مي كنند ، ديگر در مورد اختلافات و مشاجراتي  كه به وجود مي آيد تجديد نظر كرده و موجبات آن را فراهم نمي كنند. چون خود حضرت فرموده اند كه : فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ  هيچ چيز ما را از ايشان محبوس نمى‏دارد جز اخبارى كه از ايشان بما مى‏رسد و ما را مكروه و ناراحت مى‏سازد و از ايشان انتظار نداريم ( مجلسي ،  بحار الأنوار ، ج‏53، ص: 178)
 اگر يك زوج شيعي نقش رضايت ولي خدا را در همه ابعاد زندگي در نظر بگيرند و بدانند كه اعمال و رفتار خانوادگي آنها در منظر و مرعاي امام زمانشان ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) است ، با احتياط بيشتري با همسر خود برخورد مي كنند. و ديگر با وجود اندك موردي آتش مشاجره و اختلاف را روشن نمي كند .    

نقش مهم عشق مشترك در تداوم و زيبايي زندگي يك زوج شيعي 

زندگي يك زوج شيعي بر مبناي اصول و مشتركاتي شكل مي گيرد و در موارد اساسي نقاط مشترك فراواني با هم دارند و داراي بينشها و گرايشها و سليقه هاي كم و بيش يكساني هستند از اين رو ، در زندگي مشترك ، تناسب فكري و روحي زيادي با هم دارند (سادات ،محمد علي ، 1384ش ،ص24) بديهي است كه اگر اين نقاط مشترك و اصول نباشد زندگي سخت و شكننده و غير ممكن مي شود اين طرح موضوعات مشترك و مورد علاقه طرفين و گفتگو پيرامون آنها علاوه بر تقويت ارتباط ، موجب تبادل اطلاعات و نزديكي افكار مي شود كه خود قدم موثري در گسترش تفاهم است (سادات ،محمد علي ، 1384ش ،ص93)
يكي از اين نقاط مشترك كه نقش بسزايي هم در زندگي دارد و هم در آموزه هاي ديني به عنوان وظيفه مطرح گرديده ، محبت ودوست داشتن حضرات معصومين ( عليهم السلام ) است . رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) مي فرمايند : أدبوا أولادكم على ثلاث خصال، حب نبيكم، و حب أهل بيته، و قراءة القرآن  (فيروز آبادى ، سيد مرتضى ، 1392 ق ، ج‏2، ص: 79)
اما براي ما كه در عصر غيبت هستيم و حضرت مهدي ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) به عنوان امام حي و زمان ما مطرح است بايد محبت و علاقه خود را به حضرت در قالبهاي گوناگون ابراز داريم  اعمالي مثل صدقه دادن به نيابت از آن حضرت و به قصد سلامتي حضرت  (موسوي اصفهاني،سيد محمد تقي، 87ش، ج2 ،‌ ص 259) تجديد بيعت با آن حضرت بعد از فرائض همه روزه و هر جمعه (موسوي اصفهاني ، سيد محمد تقي، 87ش، ج2 ،‌ص 279) درود فرستادن بر آن حضرت  (موسوي اصفهاني،سيد محمد تقي،87ش، ج2 ،‌ ص314) بياد حضرت بودن  (موسوي اصفهاني ، سيد محمد تقي،87ش، ج2 ،‌ ص362) همه در اين رابطه مي باشد 
بديهي است كه اين محبتها به فرموده امام علي ( عليه السلام)  در راستاي محبت الهي است مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّه (شيخ صدوق ، 1404 ق ،ج‏2، ص: 613) و به مقتضاي مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّه  حب او ، حب خدا است . هرچه مهر آن بزرگوار در دل انسان بيشتر شود ، صفاي باطن و كمال معنويش فزونتر گردد.  محبت امام عصر نيز هرچه بيشتر در دل انسان پيدا شود ، او را بمرحله عاليتري از اخلاق و فضيلت مي رساند (حجازي ، سيد جمال الدين ، پيام امام زمان ، صفحه 49)
پس يك زوج شيعي با توجه به محبتي كه هر دو نسيت به امام زمان خود دارند او را به عنوان عشق مشترك خود دانسته و همواره يكديگر را بخاطر آن وجود نازنين دوست دارند. 
و به خاطر اين وجه مشترك است كه از بروز بسياري از مشكلات و اختلافات جلوگيري مي كند و آنها را همچون دو گوهر در كنار هم معني مي بخشد و زندگي را در كام آنها شيرين مي گرداند.

احكام الهي بهترين برنامه براي زندگي ايده آل 

اسلام دين كامل و جامعي است و براي تمام ابعاد زندگي بشر برنامه دارد و نظريه خوشبختي در همه عرصه هاي زندگي را براي انسان به بهترين وجه ترسيم نموده است ، اما اجرايي نمودن اين برنامه ها و قبول حرف دين بر عهده انسان مي باشد. و اگر انسان به آنچه دين براي او مقرر كرده با بهانه هاي واهي وسست پشت كند بي شك بهره اي از دين نخواهد برد و دچار اختلافات و گرفتاريها مي شود .   
بي شك تمام زيبايي دوران ظهور هم به خاطر اجرايي شدن تمام برنامه هاي اسلامي است از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله )  نقل شده كه  فرمودند : «... يُقِيمُ حُدُودَ اللَّهِ وَ يَحْكُمُ بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ »  «... حضرت مهدي ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) حدود الهي را بر پا كرده و به حكم الهي قضاوت خواهد نمود.» (صدوق ، 1395 ق  ، ج‏1، ص: 156)
اگر يك زوج شيعي به اين مهم توجه كنند و در زندگي مشترك خود به جاي اينكه براي هوا و هوسهاي نفساني خود اعتبار قائل گردند ، براي برنامه ها و احكام اسلام جايي باز كنند ؛ ديگر شاهد اين همه اختلافات و مشاجرات نخواهند بود ، چون دين مبين اسلام براي زندگي مشترك همسران بهترين برنامه ها را مقرر كرده تا در سايه دين با آرامش زندگي كنند و به تكامل حقيقي خود برسند و بدون هيچ گونه اختلاف و مشاجره اي مسير زندگي را سپري كنند .و بايد بدانند در هر كجا كه بوي اختلاف و مشاجره مي آيد بي شك يكي از زوجين به آنچه دين براي او مشخص نموده عمل نكرده است  

عمل به آموزه هاي قرآني زير بناي فكري خانواده ايده آل 

قرآن به عنوان كتاب خاتم و مهمترين متن ديني يك مسلمان است  كه ضامن حجيت روايات معصومين ( عليهم السلام )  هم مي باشد وبرنامه اي عملي براي رهپويان خود ارائه مي دهد و هر آنچه براي سعادت و تكامل بشر مورد نياز است بيان مي كند امام رضا ( عليه السلام )      در كلامي گهربار مي فرمايند: كلام اللَّه لا تتجاوزوه، و لا تطلبوا الهدى في غيره فتضلّوا   از كلام خدا تجاوز مكنيد، و در غير آن جوياى راه مشويد كه گمراه خواهيد شد (اخوان حكيمى- احمد آرام  ، 1380ش ، ج‏2، ص: 265) 
آنچه از آموزه هاي مهدوي به سادگي برداشت مي شود اين است كه به اين كتاب آسماني آنهم در همه ابعادش در دوران ظهور عمل مي گردد امام باقر( عليه السلام) مي فرمايند  : «  يَعْمَلُ بِكِتَابِ اللَّهِ »  « او به كتاب خدا عمل مي‌كند» (كليني ، 1365 ق  ، ج‏8 ، ص396 ) وازاميرالمومنان علي (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: « يُعَلِّمُونَ النَّاسَ الْقُرْآنَ كَمَا أُنْزِلَ » « آن گونه كه قرآن نازل شده به مردم تعليم مي دهند.» (محمد بن ابراهيم نعمانى ، 1397 ه ، ص: 318) و خود حضرت هم در كلامي مي فرمايند كه:  و اني أدعوكم إلى اللّه و إلى رسوله (صل الله عليه و آله ) و العمل بكتابه  (سيد ابن طاوس ، 1370 ش ، ص: 65 )  پس در دوران حكومت حضرت قرآن نقش محوري براي اصلاح جامعه بر عهده  دارد.
بي شك پشت كردن به اين متن وحياني مضرات دنيوي و اخرويي در پي خواهد داشت  و بخش عمده اي از مشكلات زوجين به عدم اطلاع از معارف عظيم وحي و عمل نكردن به آن بر مي گردد كه از راهكارهاي اساسي براي برون رفت از مشكلات فهم بيشتر اين معارف است و اگر مي خواهند دچار مشكلات و اختلافات نگرددند بايد به معارف وحياني برگردند و ضمن آموختن آن در زندگي خود كاربردي كنند .
قرآن كريم  اساس  رابطه زنا شويي را مودت و رحمت مي داند كه رابطه اي برتر و والاتر از پيوند شهواني يا بهره گيري اقتصادي و سودجويانه است ، بنيادي كه بر اساس مودت و رحمت شكل مي گيرد ، آثار بسيار پرخير و بركتي نه تنها براي زن و شوهر و فرزندان بلكه براي جامعه دارد  (سادات ،محمد علي ، 1384ش ،ص20)بديهي است با اين نگاه به زندگي بساري از مشكلات همسران حل خواهد شد و بايد دانست كه زندگي دري دارد و براي ورود به زندگي  بايد از در آن وارد شد ( وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها ) (بقره ، 189) و دِر زندگي در آيات و روايات به بهترين وجه ترسيم شده است .

پرهيزكاري و اخلاق نيكو مولفه مشترك يك منتظر و زندگي آرماني

در آموزه هاي مهدوي براي منتظر در عصر غيبت پرهيزكاري و اخلاق نيكو را جزء وظايف اوليه او دانسته شده است لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَ لْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ  براى صاحب اين امر غيبتى است بايد هر بنده‏اى تقوى پيشه كند و بدين خود بچسبد. ( كليني ،1365 ش ،ج : 1 ص : 336 )َ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ هركس دوست دارد از ياران حضرت قائم باشد بايد منتظر باشد و در حال انتظار به پرهيز كاري و اخلاق نيكو رفتار كند ( نعمانى ، 1397 ق ، ص: 201)
هر چند رعايت پرهيزكاري و اخلاق براي يك شيعه از وظايف اوست اما نبايد از ابعاد و نتايج دنيوي و اجتماعي آن غافل گشت مخصوصا در زندگي مشتركي كه هر دو معتقد به اين مباني هستند چون يكي از موثرترين عوامل در تامين خوشبختي زوجين ، داشتن اخلاق خوب و پسنديده است (سادات ،محمد علي ، 1384ش ، ص106) و در ضرورت اين مطلب همين بس كه بيش از 70 % اختلاف هاي زنا شويي به دليل عدم توافق اخلاقي بروز مي كند . ( اميني ، 78ش ، ص 28 ) 
متاسفانه در ذهن برخي چنين است كه مولفه¬هاي ديني و مسائل اخلاقي براي قبر و قيامت انسان ضرورت دارد و در اجتماع و مسائل زندگي مشترك جايي ندارد در حالي كه آنچه ادامه زندگي را با همسر ممكن مي سازد ، تنها زيبايي او نيست ، وجود تفاهم و كمالات روحي و اخلاقي همسر در اين ميان نقش والاتري بر عهده دارد . (سادات ،محمد علي ، 1384ش ، ص 28 )  و بدون اخلاق و رفتارهاي مناسب ، زندگي دوام زيادي نخواهد داشت  
پس يك زوج شيعي هرچه به اين آموزه مهدوي و وظيفه خود در دوران غيبت اهميت بيشتري دهند  در مقابل پايه هاي زندگي مشترك آنها محكمتر و محبت طرفيني بين آنها بيشتر خواهد شد . 

حفظ زبان وظيفه اي براي منتظر و ضرورتي براي زندگي ايده آل  

از جمله آموزه هاي مهدوي كه از لسان  مبارك نبي مكرم اسلام ( صل الله عليه و آله و سلم )  به ما رسيده است و وظيفه اي را براي ما مقرر مي كند حفظ زبان است جابر گويد گفتم: يا ابن رسول اللَّه! برترين عملى كه در آن زمان مؤمن انجام مى‏دهد چيست؟ فرمود: حفظ زبان و خانه‏نشينى. ( كمال الدين-ترجمه پهلوان،1380 ش،  ج‏1، ص: 604) و اين كار هرچند كه در هر زماني خوب و پسنديده است ولي چون انسان در زمان غيبت حضرت صاحب الزمان بيشتر در معرض خطر و زيان و فتنه و امتحان است ، اهتمالش به اين امر موكدتر و مهمتر از ساير زمان هاست (موسوي اصفهاني ، سيد محمد تقي ، 87ش ، ج 2 ،‌ص 449)
در آموزه هاي ديني بيشتر ما را به سكوت دعوت نموده اند تا حرف زدن حضرت باقر(عليه السّلام ) فرمودند . همانا شيعيان ما بى‏زبان و گنگ و لال هستند  (موسوى همدانى  ، سيد ابو الحسن ، بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68، ج‏2، ص: 286) مگر در موادي كه وظيفه چيز ديگري را حكم كند . چون زبان نقش بسيار مهمي در فلاح و رستگاري انسان دارد و اگر كنترل آن بدست هواي نفس باشد يقينا بالاترين خطر براي صاحب خود محسوب مي شود.  
يكي از مهمترين اركان زندگي ، محبت طرفيني است و از مصاديق بارز محبت و خوش اخلاقي نوع حرف زدن است اگر انسان خوب و با محبت حرف بزند و زبان خود را از ناملايمات حفظ كند بي شك لذت و شيرني زندگي را در كام خود احساس خواهد نمود و اگر بر زبان خود هرآنچه كه بخواهد جاري كند و چون عقربي به ديگران نيش زبان زند بي شك پايه هاي زندگي سست و شكننده خواهد شد . 
همسران بايد توجه داشته باشند كه حرفهاي آنها بيش از حركات و سكنات آنها تاثير دارد و گاهي با نيش زياني باعث بروز ناراحتي  در دل شده و بعد به بغض وكينه تبديل مي شود چون به فرموده امير المومنان علي ( عليه السلام ) زخم زبان از زخم نيزه عميق تر است طَعْنُ اللِّسَانِ أَمَضُّ مِنْ طَعْنِ السِّنَانِ (شرح آقا جمال الدين خوانسارى بر غرر الحكم،1366 ش، ج‏4، ص: 256)چه خوب است يك زوج شيعي مواظب زبان خود بوده و زبان و كلام خود را از هر گونه فحش و ناسزا و زخم زباني پاك كرده و با جملاتي كه در آن محبت و ادب موج مي زند همديگر را مورد خطاب قرار دهند  كه با اين كار بدون شك وظيفه خود را در عصر غيبت انجام داده و پايه هاي زندگي خود را محكمتر نموده و از بروز مشاجرات و اختلافات جلوگيري مي كنند.
هرچند اين كار فوائد ديگري همچون بهتر تربيت شدن فرزندان و آرامش طرفيني هم در پي دارد. 
                       
نقش تخريبي دروغ در زندگي آرماني 

از ديگر آموزه هاي مهدوي نابودي دروغ آنهم به دست حضرت مهدي ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله ) نقل شده،كه  فرمودند :«...  بِهِ يَمْحَقُ اللَّهُ الْكَذِب...» «... خداوند به وسيلة او، دروغ را نابود ‌مي‌نمايد ....»
از اصولي كه نه تنها در زندگي خانوادگي بلكه در زندگي اجتماعي نيز كار آمد است ، اصل صداقت در نيت ، گفتار و رفتار بوده كه از مهمترين ملاكهاي انتخاب همسر ، همسايه ، همسفر و همكار نيز به شمار مي رود ، رعايت اين اصل مهم در طول زندگي بسار ضروري است (  نيلي پور ، مهدي ، بهار 89، ص 110 ) متاسفانه بسياري از افراد براثر تربيتهاي نادرست محيط خانواده به صفت  ناخوش خانمان برانداز دروغ دچار مي شوند و از كودكي چنان به آن عادت مي كنند كه بعدها از آن به عنوان پناگاهي براي رهايي از جرايم حويش استفاده مي كنند ( كتابچي ، محسن ، 1381 ش ، ص 195) 
هرچند به وسيله دروغ انسان براي مدتي در امان مي ماند و يا سودي را متوجه خود مي كند اما بايد توجه داشت كه غير از آنكه گناه بزرگي را مرتكب شده ، كم كم اعتماد خود را در جامعه از دست خواهد داد.
خطر اين دروغ وقتي دوچندان مي شود كه متوجه باشيم كه سرچشمه گناهان ديگر هم مي شود  حضرت لقمان به فرزندش مي فرمايند  سرچشمه‏ى تمام گناهان دروغ است 
آنچه از اين آموزه مهدوي براي يك زوج شيعي قابل استفاده است اين مي باشد كه براي ترسيم جامعه  زيباي مهدوي قبل از هر چيز بايد دروغ از بين برود تا اساس كارها بر مبناي اعتماد و صداقت  شكل گيرد .و اگر آنها هم مي خواهند زندگي شان همراه با لذت و آرامش باشد و اعتماد طرفيني كه از اركان مهم يك زندگي است عمود خيمه آنها گردد بايد دروغ كه نقش تخريبي دارد از زندگي خود بيرون كنند واگر در زندگي مشترك خود خواسته باشند اساس زندگي را بر دروغ گذارند بي شك زماني نخواهد گذشت كه صداي شكسته شده پايه هاي اعتماد در زندگي به گوششان مي رسد .
پس توصيه مي شود كه مواظب نقش تخريبي دروغ بوده و صداقت را پيشه كار خود ساخته تا در سايه آن اعتماد طرفيني حاصل گردد .

زندگي ايده آل عاري از كينه و دشمني است

از جمله آموزه هاي مهدوي اين است كه در دوران ظهور حضرت كينه و دشمني در دلها جايي نخواهند داشت لو قد قام قائمنا لأنزلت السماء قطرها، و أخرجت الأرض نباتها، و لذهب الشحناء من قلوب العباد  زماني كه قائم ما قيام كند آسمان نزولات خود را فرو مي ريزد و زمين گياهانش را بروياند و كينه و دشمني از دلهاي بندگان رخت بربندد  (مشكينى  ، على ،1424 ق ، ص: 723) 
بي شك كينه و دشمني نقش مخرب و مانعي جدي براي ترسيم جامعه مهدوي مي باشد كه با از بين رفتن كينه ها و دشمني ها در دوران ظهور حضرت ، جاي صفا و محبت و زيبايي و تكامل بشر در دلها باز مي شود .
 بديهي است كه اگر يك زوج شيعي متوجه باشند كه براي ترسيم جامعه مهدوي اول بايد كينه ها و دشمنيها از دل بيرون رود ؛ مي توانند از اين آموزه مهدوي درسي براي زندگي مشترك خود بگيرند .چون بايد  خانه آشيانه كوچك عشق و ميدان بزرگ تبادل عواطف و احساسات و بانك مهرورزي ( نيلي پور، مهدي، بهار 89، ص 99) باشد ، نه جاي بروز كينه ها و دشمني ها 
از آنجا كه كينه ها موجب لذت نبردن از زندگي مي شود مي توان به راحتي حدس زد كه بخش عمده اي از اختلافات و شكايتهاي همسران از يكديگر  به خاطر وجود كينه ها و دشمني هايي است كه در بين آنها وجود دارد .
بهترين توصيه اي كه به همسران شيعي مي شود اين است كه زندگي امروز خود را چون فرداي ظهور عاري از هر گونه كينه و دشمني كنند و بدانند هيچ ثمر مثبتي در اين كينه ها وجود ندارد بلكه فقط آتشي مي افروزند كه خود و فرزندانشان قربانيان اصلي آن هستند .
براي از بين بردن كينه و دشمنيها بهترين راه آن عفو و گذشت است . از نبي مكرم(صلی الله عليه و آله )  منقول است كه فرمودند :  تعافوا يسقط الضّغائن بينكم.    همديگر را ببخشيد تا كينه‏هايتان از ميان برخيزد. (پاينده ، ابو القاسم ، 1382 ش، ص: 386 )  

هديه عاملي موثر براي زدودن كدورتها در زندگي آرماني 

يكي ديگر از آموزه هاي مهدوي عطاها و هداياي حضرت مهدى ( عجل الله تعالي فرجه الشريف )  در عصر ظهور است  از پيامبر (صلي الله عليه و آله ) نقل شده كه فرمودند:  « يَكُونُ عَطَاؤُهُ هَنِيئ » « عطاهاى او گواراست.» (مجلسي ، بحار الأنوار ، ج‏51، ص: 82) علت اينكه هداياي حضرت در عصر ظهور گوارا است يا به خاطر بي منت بودن آن است و يا به خاطر اهميت و مورد نياز بودن مردم است و اين هدايا عاملي موثر براي زدودن دروغ و كينه از جامعه مهدوي مي باشد.
توجه به اين آموزه مهدوي و كاربردي نموده آن در زندگي يك زوج شيعي بي شك يكي از تكنيكهاي ارزان ، آسان ولي موثر براي فعال نگه داشتن عواطف بين افراد در بستر زندگي بوده و علاوه بر تعميق احساسات و زدودن كدورت ها ، مانع فرسايشي شدن روند زندگي مي شود (نيلي پور ، مهدي ، بهار 89 ، ص 105) چون هرازچند گاهي احتمال كدورتها و مشاجراتي بين همسران مي رود كه براي  پاك كردن اين غبارها از آيينه دل هديه دادن  از عوامل موثر است . از پيامبر (صلي الله عليه و آله ) نقل شده كه فرمودند:  الْهَدِيَّةُ تُذْهِبُ الضَّغَائِنَ مِنَ الصُّدُور  هديه كينه‏ها را از دل بيرون كند (مجلسي ،  بحار الأنوار ، ج‏72، ص: 46)
از آنجا كه هدف اصلي در هديه ابراز محبت است نيازي به تهيه و خريد هديه اي گران قيمت نيست بلكه هرآنچه كه اين مهم را برساند  و ابراز علاقه دروني را تفهيم كند مطلوب بوده و ارزش دارد .

كاركرد هاي عقل  در زندگي ايده آل 

عقل ، نيروي تشخيص و تميز و عامل اساسي در درك حقايق است و وظيفه شناخت دست و نادرست ، و مصلحت و مفسرت را بر عهده دارد (سادات ،محمد علي ، 1384ش ،ص64)  وجود عقل براي انسان از ارزش فوق العاده اي برخوردار است و براي او بالاترين سرمايه  مي باشد و فصل مميز او با حيوان است  و به  وسيله  اين گوهر گرانبهاست كه آدمي راه را از بيراهه و صلاح را از فساد تشخيص مي دهد و در پرتو فروغ و روشنايي آن خود را از تاريكيها و پرتگاه هاي زندگي نجات مي دهد ( كتابچي ، محسن ، 1381 ش ، ص 19) و سودمندترين ارزش انساني است امير المومنين علي  (عليه السلام )مي فرمايند :  عَلَيْكَ بِالْعَقْلِ فَلَا مَالَ أَعُودَ مِنْ لازم باش عقل را پس نيست مالى سودمندتر از آن(خوانسارى ، جمال الدين، 1366 ش ، ج‏4، ص: 287) 
براي رسيدن به يك جامعه ايده آل قبل از هر چيز بايد بينش و گرايشهاي مردم را سامان داد و براي اين كار بايد افكار مردم  را به حد كمال مطلوب رساند ، در دوران ظهور حضرت اين عمل انجام خواهد پذيرفت  از امام باقر  (عليه السلام ) نقل شده كه درباره حضرت مهدي ( عجل الله تعالي فرجه الشريف )  فرمودند: « إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَكْمَلَ بِهِ أَخْلَاقَهُ » «چون قائم ما قيام كند دستش را بر سر بندگان مي گذارد و عقول آن ها را متمركز ساخته و فكرهايشان را به كمال مي رساند.» ( مجلسي ، بحار الأنوار ، ج‏52، ص: 336)
اگريك زوج شيعي مي خواهند زندگي ايده آلي داشته باشند و چون دوران ظهور و جامعه مهدوي شاهد زيباييها باشند ودر مواجه شدن با مشكلات راه برون رفتي پيدا كنند بايد به اين سرمايه هستي بيش از پيش بها داده و در زندگي خود نقش اساسي براي اين موهبت الهي ايجاد كنند چون نه تنها احساس بلكه هيچ انگيزه و حركتي در انسان نبايد بر خلاف مقتضيات عقلي باشد  (سادات ،محمد علي ، 1384ش ،ص63)   بايد توجه داشت كه اين عقل كاركردها و ثمرات خوبي دارد امير المومنين علي  (عليه السلام ) مي فرمايند : ثمرة العقل مداراة النّاس.  ميوه عقل و خرد مداراكردن با مردم است (خوانسارى ، جمال الدين،1366 ش ، ج‏3، ص: 329) و امام حسن (عليه السلام ) مي فرمايند : رَأْسُ الْعَقْلِ مُعَاشَرَةُ النَّاسِ بِالْجَمِيل  برخورد نيكو با مردم ، اساس خردمندي است (محدث اربلى ، 1381 ق ، ج‏1، ص: 571)  جاي بسيار تعجب است كه زن و شوهري كه با يكديگر پيمان زنا شويي امضاء نموده اند چرا مدارا و برخرد نيكو كه ثمره عقل است در زندگي آنها به چشم نمي خورد  و با وجود اندك اختلافي احساسات  خود را محور قرار داده و آتش دعوا را بر مي انگيزند و براي عقل خود هيچ گونه ارزشي قائل نمي شوند  راه عاقلانه تر اين است كه زن و شوهر در آغاز زندگي سعي كند با تمايلات و استعدادها و شرايط جسماني و رواني يكديگر آشنا شوند و با همين حال هم ديگر را بپذيرند و تحمل كنند ، تصميم بگيرند با مذاكره و تفاهم ، برنامه منسجم و قابل عمل را براي خود تنظيم نمايند   (اميني ، ابراهيم ،78ش، ص 20) يك زوج شيعي بايد دقت داشته باشند كه اصلاح عقول از هواها و هوسها از اركان يك جامعه مهدوي درعصر ظهوراست پس آنها هم مي توانند با تاسي از آن دوران به تكامل و به كار گيري اين مهم همت گمارند كه در سايه اين نعمت است كه با همسر خود مدارا مي كند و با برخورد نيكو موجبات يك زندگي عاري از هرگونه اختلاف و مشكلي را براي خود فراهم مي كنند.
نقش امر به معروف  و نهي از منكر در زندگي ايده آل 
وجود امر به معروف و نهي از منكر در دين به نحوي براي بقاء و ادامه دين تعبيه شده است و يكي از وظايف مسلمين در هر عصر و زماني مي باشد و در عصر ظهور به اين مهم به نحو فراگير ارزش داده خواهد شد امام باقر(عليه السلام ) در اين باره مي فرمايند :« لَا يَرَى فِيكُمْ مُنْكَراً إِلَّا أَنْكَرَ » « هيچ زشتي را در شما نمي‌بيند جز آنكه از آن نهي مي‌كند.» (كليني ، 1365 ش ، ج‏8، ص: 396)
بي شك رعايت مراتب امر به معرو<

محسن شريعتي