logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
مدیر مرکز تخصصی مهدویت : انقلاب اسلامي يك گام بسيار اساسي به سمت ظهور است

* به نظر مي رسد به دليل تبليغات گسترده منفي نسبت به جمهوري اسلامي، انديشمندان و متفكرين ما بايد بيشتر به تبيين جايگاه نظام اسلامي نسبت به انقلاب جهاني حضرت مهدي(عج) بپردازند. دراين باره توضيح دهيد.
- مباني اين انقلاب از اسلام گرفته شده است. رهبر هم با عنوان نيابت امام عصر(عج) در جايگاه رهبري قرار گرفت و مردم به همين دليل در اين مسير حركت كردند. حركت اساسي مردم كه به دعوت ليبرال دموكرات ها نبوده است. مردم به نام دين و براي ياري نايب امام عصر(عج) و استجابت دعوتش به ميدان آمدند. انقلاب اسلامي يك گام بسيار اساسي به سمت ظهور است؛ حركتي متكي بر قرآن، سنت و امامت كه با وقوع آن، توجه جهاني به مهدويت و موعود وارد فضاي جديدي شده است. اين سخن به اين معني نيست كه ديگر كار تمام شده و مشكلي در راه انقلاب اسلامي نخواهد بود. اگر از اين انقلاب مراقبت نكنيم، ممكن است به انحراف كشيده شود.
البته ما بايد توجه داشته باشيم كه وقوع انقلاب اسلامي، گامي به سوي ظهور است و نه خود ظهور. بنابراين سطح توقعاتمان از انقلاب اسلامي بايد معقول باشد. طبيعي است كه جامعه ي ما در اين مسير با مشكلات و مسائل بسياري روبه رو خواهد شد. آن چه مهم است، جهش و حركت ما به سمت ظهور است. بنابراين جهش و تحول بزرگي صورت گرفته، اما در زمان ظهور به نقطه ي مطلوب خواهيم رسيد. گاهي ما يك فرض اشتباه مي گيريم و بر اساس همان فرض اشتباه هم تحليل مي كنيم، در حالي كه بايد فرضيه مان را اصلاح كنيم. قرار نبوده كه با وقوع انقلاب اسلامي همه مشكلات ما حل بشود. حل مشكلات راه حل هايي دارد و آن راه حل ها بايد در اقتصاد و سياست و ... اجرا شود. البته اگر ما با زمينه سازي هاي مختلف بتوانيم يك جامعه ي الگو و نمونه بسازيم، توفيقات بيشتري را برآورده ايم.
* حضرت امام خميني(ره) مي فرمايند: "اين نهضت مقدس براي انقلاب بزرگ مهدي موعود است. " با اين مبنا به نظر شما نقش انقلاب اسلامي در گسترش و تعميق باور به مهدويت چگونه بوده است؟
- تفكر حضرت امام (ره) دقيقاً يك انديشه ي جهاني است. نگاه ايشان حتي در اوج مبارزه عليه شاه هرگز قومي و منطقه اي نبود. اين نوع نگاه حضرت امام(ره) را در سخنراني هاي قبل از سال 1342 هم مي توانيم ببينيم. اگر فضاي فكري بعد از انقلاب را با فضاي پيش از انقلاب مقايسه كنيم، متوجه تفاوت و جهش فكري اثر انقلاب اسلامي خواهيم شد؛ تحول بسيار مهمي كه مكتب اهل بيت(عليهم السلام) را به عنوان راه نجات جهان معاصر معرفي مي كند.
انقلاب اسلامي در نگرش انديشمندان و افكار عمومي جهاني نسبت به مسئله ي مهدويت تحول زيادي ايجاد كرده است. فقط در فاصله سال هاي 2000 تا 2010 ميلادي، چندين ميليون صفحه مطلب در موضوع مهدويت منتشر شده است، چند هزار فيلم كوتاه و بلند در مورد آخرالزمان ساخته شده است و توجه مراكز فرهنگي و مطالعاتي به اين مسئله جلب شده است.
امروز به بركت انقلاب اسلامي، موج انديشه ي مهدوي و پيام مكتب امامت و ولايت به اقصي نقاط جهان رسيده است و دشمني هاي بي سابقه عليه شيعه و انقلاب اسلامي هم به همين دليل است. دشمن، شمشيرش را از رو بسته و از هر حربه اي براي تشكيك، شبهه افكني و منكوب كردن تفكر مهدويت استفاده مي كند. در حال حاضر اين هجوم با شبكه هاي ماهواره اي و فيلم هاي توليدي شان شكل جديدي به خود گرفته است. مستندات اين حرف موجود است كه صهيونيست ها در مركز تحقيقاتي خود درباره شيعه مطرح كرده اند كه: انقلاب ايران دو بال دارد كه بايد قطع شود؛ يكي مسئله ي شهادت كه بر فرهنگ عاشورايي تكيه دارد و بال ديگر آن مسئله ي انتظار مبتني بر فرهنگ مهدويت.
* به نظر شما تشكيل نظام سياسي جمهوري اسلامي در ايران چه تأثيري بر ديدگاه نخبگان و افكار عمومي جهاني درباره حاكميت دين در اجتماع گذاشت؟
- در قرن بيستم، سكولاريسم به عنوان يك راه حل براي نجات جامعه در جهان غرب مطرح شد و بر مبناي آن شرايطي را ايجاد كردند كه حاكميت دين بر صحنه سياست و اجتماع به يك امر بعيد، غير محتمل و آرزوي دست نيافتني تبديل شد. انقلاب اسلامي اما طوفاني در اين فضا ايجاد كرد كه شرايط را تغيير داد. اميد جاي يأس ها را گرفت و به همه ثابت شد كه در اين عصر هم مي توان حكومتي مبتني بر دين و بر اساس عدالت و تقوا تشكيل داد.
امروزه ما شاهد ثمره هاي آن حركت انقلابي ملت ايران هستيم. حركت هاي اخير در كشورهاي عربي بدون شك متأثر از انقلاب اسلامي است. دشمنان در اين سي سال هر كاري كردند تا مانع اين تأثيرگذاري شوند. جنگ هشت ساله را به راه انداختند. براي اجراي سياست هاشان سرمايه گذاري هاي هنگفت كردند تا بلكه بتوانند اين حركت و موج را مهار كنند، اما نتوانستند و امروزه تمسك به اسلام و دين به عنوان عامل اقتدار در كشورهاي اسلامي مطرح است.
* اعتقاد به مسئله ي انتظار، چه وظايفي را بر عهده منتظران قرار مي دهد؟
- موضوع "تكاليف منتظران ظهور " از چند منظر قابل بحث است. يكي از اين نگاه ها رويكرد نقلي است. يعني وظايفي كه آيات قرآن و احاديث براي منتظران تبيين كرده اند.
منظر ديگري كه از آن مي توان وظايف منتظران را دريافت و استنباط كرد، توجه به اقتضائات طبيعي و عقلاني انتظار است. يعني وقتي ما با يك وعده قطعي روبه رو مي شويم، بايد امور خودمان را با اين وعده تنظيم كنيم. چگونه است كه اگر به ما بگويند احتمال دارد يك سنگ آسماني به زمين برخورد كند، همه دست به كار مي شويم تا خطر برطرف شود؟ حال آن كه وعده ي خداوند درباره ي ظهور، قطعي است و نه احتمال. خداوند اين خبر را اعلام كرده است كه: "إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَالَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ "1 يا "وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ "2 و "وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ "3. اين وعده آن قدر قطعي است كه به هيچ وجه نمي توان در آن خدشه كرد.
اولين اقتضاي اعتقاد به مسئله ظهور، سعي در كسب معرفت و شناخت نسبت به اين موضوع است. بايد روي اين موضوع مطالعه كنيم كه چرا زمان ظهور مشخص نيست و چه تمهيداتي براي ظهور لازم است؟ از ديگر موارد پراهميت اقتضائات ظهور، تحقق آمادگي فكري است كه اهل بيت (عليهم السلام) زمينه هاي آن را فراهم كرده اند؛ دعاي افتتاح، بحث عمده و محوريش انتظار و دولت كريمه است. دعاي ندبه و ديگر ادعيه هم به نوعي به اين موضوع پرداخته اند.
* به لزوم آمادگي فكري اشاره كرديد. در ديگر حوزه ها و از جمله ساحت اجتماع، اقتصاد و سياست چه تحولاتي بايد صورت بگيرد؟
- اگر جامعه اي آمادگي لازم براي پذيرش امري را نداشته باشد، با آن امر بيگانه مي شود و طبيعتاً آن امر در آن جامعه محقق نخواهد شد. ما بايد به خصوصيات حكومت امام عصر(عج) توجه كنيم. يكي از اين خصوصيات، جهاني بودن است. ما نيز بايد جهاني فكر كنيم تا بتوانيم جهاني عمل كنيم. گاهي خبرهايي از تأكيد برخي افراد بر مليت و ملي گرايي شنيده مي شود كه مايه تأسف است. آيا با انديشه ملي گرايي مي شود به سراغ حكومت جهاني رفت؟ طبيعتاً ناسازگار است. بنابراين در حوزه سياست هم اگر يك نظام و يك دولت بخواهد كاملاً در مسير انتظار گام بردارد، بايد جهاني فكر كند. بايد جهاني شعار بدهد و جهاني گام بردارد. البته بايد اقتضائات گام برداشتن در اين مسير را رعايت كند و حساب شده قدم بردارد.
در زمينه اقتصادي هم به همين صورت است. مسلمانان اگر مي خواهند شكل دهنده تحولات آينده باشند، بايد در فعاليت هاي اقتصادي جهاني وارد شوند و براي توسعه اقتصادي شان برنامه ريزي كنند. متأسفانه ما به اين عرصه كمتر توجه كرده ايم. در حالي كه صهيونيست ها كه مكتب حقي هم ندارند، از ابتداي فعاليت خود براي اقتصادشان برنامه داشتند. تمام سرپل هاي اقتصادي دنيا را تصرف كردند و در هر شركت اقتصادي و تجاري مهمي حضور پيدا كردند.
پي نوشت:
1. سوره مباركه غافر، آيه 51، "بي ترديد ما فرستادگان خود و كساني را كه ايمان آوردند، در زندگي دنيا و روزي كه شاهدان [براي شهادت] برمي خيزند، ياري مي كنيم. "
2. سوره مباركه فصلت، آيات 171 و 172، "و قطعاً فرمان ما درباره ي بندگان فرستاده ي ما از پيش [چنين] رفته است كه آنان [بر دشمنان خودشان] حتماً پيروز خواهند شد. "
3. سوره مباركه انبياء، آيه 105، "و همانا در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ي ما به ارث خواهند برد. "