logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
برداشت از قرآن و يك هشدار


مقدمه:

ما براي عمل به قرآن، نيازمند فهم آن هستيم و فهم قرآن در گرو مراجعه به صاحب نظر و متخصص  آن است. نظريه تعدد قرائت‌ها كه به معناي پذيرش چند معناي غير قابل جمع و متضاد در متون ديني، خصوصاً قرآن است، و بر اساس آن، همه برداشت ها صحيح اند؛ هرچند متضاد باشند و هر كس مي‌تواند بر اساس فهمش بدان عمل كند!، این سخن بی پایه بلايي است براي مسلمان ها و حربه اي است از سوي شياطين كه خطر آن مهلك تر و بدتر از تفسير به رأي است. این امر موضوع نوشتار حاضر می‌باشد. 

عمل به قرآن نيازمند فهم و شناخت آن است. مسلمان بايد بفهمد قرآن چه مي‌گويد و چه مي‌خواهد تا بتواند به آن عمل كند. اما اين فهم و معرفت چگونه و از چه راهي به دست مي‌آيد؟

امروزه نظريه تعدد قرائت‌ها[1] كه به معناي پذيرش چند معناي غير قابل جمع و متضاد در متون ديني، خصوصاً قرآن است، بلايي است براي مسلمان ها و حربه اي است از سوي شياطين كه خطر آن مهلك تر و بدتر از تفسير به رأي است؛ چرا كه در تفسير به رأي، صاحب هر رأي، قرائت و ديدگاه ديگران را نادرست مي‌داند، اما در تفسير به رأيِ نوين (تعدد قرائت‌ها) همه برداشت‌ها صحيح اند؛ هرچند متضاد باشند و هر كس مي‌تواند بر اساس فهمش بدان عمل كند!

با همين توضيح مختصر بايد معلوم شده باشد كه اين مسئله ـ در صورت گسترش يافتن ـ چه بلاي دين سوزي است. در فرهنگ شيعه، تعدد قرائت فقط از سوي متخصصان فن و آن هم در غير قطعيات ديني پذيرفتني است؛ يعني اولاً در قطعيات دين[2] هيچ گونه تعدد و تنوع فهم و برداشت قابل پذيرش نيست و در ثاني، در غير قطعيات و مسلمات ديني، مثل فقه و احكام، تعدد نظريات فقط از متخصص فن و عالِم آن علم، قابل قبول است؛ آن هم با در نظر گرفتن اين نكته كه فقط يكي از اقوال و نظرات، در حقيقت، درست است. اما در اين انحراف عميق ديني، يعني تعدد قرائت ها، هم ارائه نظرات و فهم هاي متفاوت در مسلمات ديني جايز است و هم در غير آن، يعني كل دين و در مرحله دوم هر كسي، چه متخصص و چه غير آن هم حق فهم و برداشت دارد. به راستي نتيجه اين نظريه چيست؟ جالب اين كه مارتين لوتر در راستاي مبارزه اش با كليسا؛ ابتدا تعدد قرائت ها را مطرح كرد و گفت: هر مسيحي، كشيش است و لذا مي تواند مضامين كتاب مقدس را به تشخيص خود تفسير و تعبير و معنا نمايد ؛ اما وقتي عواقب جبري اين امر مثل تفرقه و چند دستگي و تكفير و درگيري ميان مسيحيان گسترش يافت، با اين مسئله مبارزه كرد و مي گويد: اكنون هر كسي به خود جرأت مي دهد كه انجيل را موشكافي كند! ابلهان و مغلطه كاران كودن، همگي، عالم الهيات گشته‌اند. [3]

نتيجه تعدد و تنوع فهم و برداشت از متون ديني و مخصوصاً قرآن اين مي‌شود كه دشمنان اهل بيت و كساني كه با آن‌ها در تضاد و دشمني بوده اند، براي اثبات عمل خود، به قرآن و احياناً روايات پيامبر تمسك مي كنند و اين يعني بي اعتنايي به قرآن كريم و رسول اعظم. امروزه اين امر، در اعمال ما شيعيان خواسته يا ناخواسته زياد شده است. مرجع تقليد، با چه زحمت و صرف عمري، حكم الهي را در دين استخراج مي كند، اما با بي اعتنايي عده اي كج انديش روبرو مي شود و در مقابل تذكر به وضوي غلط، نماز ناقص، روزه خواري و... با دلايل غير شرعي و... گفته مي شود: حالا اگر اين طور ـ مطابق دستور دين ـ نباشد، آسمان به زمين مي آيد؟! چطور شده كه ما امور دنيوي و معاشمان را با دقت و مطابق دستور و فرمول آن انجام مي دهيم، ولي در مسائل دين، به دلخواه عمل مي كنيم. ما براي عمل به قرآن، نيازمند فهم آن هستيم و فهم قرآن در گرو مراجعه به صاحب نظر و متخصص آن است. همان طور كه معلومات اجمالي پزشكي براي درمان بيماري‌ها كفايت نمي‌كند و پزشك متخصص لازم است، براي فهم قرآن ـ كه مقدمه و زمينه تحصيل رضايت خداست ـ هم يا شخص بايد خود مفسر و متخصص باشد؛ و يا بايد به عالم تفسير مراجعه كند و الا اگر ملاك در فهم دين و قرآن برداشت هاي شخصي و دل بخواهي باشد نتيجه اي جز مخالفت با خليفه خدا، امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نخواهد داشت. چنان چه امام صادق (عليه السلام) در گزارش در وقايع ظهور فرموده اند: «انّ قائمنا اذا قام استقبل من جهلة الناس اشد مما استقبله رسول الله من جهال الجاهلية...؛ ان رسول الله صلي الله عليه  و آله وسلم أتي الناس و هم يعبدون الحجارة والصخور والعيدان والخشب المنحوتة و ان قائمنا اذا قام أتي الناس و كلهم يتأول عليه كتاب الله يحتج عليه به؛ مواجهه قائم ما عجل الله تعالي فرجه الشريف» در زمان قيام، با جاهلان بسيار سخت تر از مواجهه و برخورد رسول الله (صلي الله عليه و آله وسلم) با جاهلان روزگار جاهليت است... حضرت رسول (صلي الله عليه و آله وسلم) زماني به سوي مردم مبعوث گرديد كه مردم سنگ و سخره و چوب هاي تراشيده شده را مي پرستيدند و همانا قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ، هنگامي كه ظهور مي كند، مردم عليه ايشان، آيات قرآن را به (معناهاي غلط) تأويل و بر ضد ايشان احتجاج مي كنند.

نتیجه:

بر اساس آن چه بیان شد، نتيجه تعدد و تنوع فهم و برداشت از متون ديني و مخصوصاً قرآن اين مي‌شود كه دشمنان اهل بيت و كساني كه با آن‌ها در تضاد و دشمني بوده اند، براي اثبات اعمال و نیات خود، به قرآن و احياناً روايات پيامبر تمسك كنند. لذا لازم است براي فهم قرآن يا شخص بايد خود مفسر و متخصص باشد؛ و يا بايد به عالم تفسير مراجعه كند و الا اگر ملاك در فهم دين و قرآن برداشت‌هاي شخصي و دل بخواهي باشد نتيجه اي جز تفسیر و برداشت غلط  از متون دینی و مخالفت با خليفه خدا، امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نخواهد داشت.

پی‌نوشت‌ها:

[1]. قرائت يعني برداشت، فهم و ديدگاه.

[2]. قطعيات عقايد مثل توحيد، نبوت خاتم. قطعيت احكام مثل وجوب نماز، روزه، حج، خمس و...

[3]. تاريخ تهران، ويل دورانت، ج 6، ص ؟.