مقدمه:
یكی از حوادثی كه در آستانۀ ظهور و قیام حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رخ میدهد، خروج سفیانی در سرزمین شام و شكست او توسط یاران مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تحت رهبری حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. این مطلب در روایات متعددی ذكر شده است. سفیانی، مردی از نسل ابوسفیان است و اندکی پیش از ظهور قیام میکند، او از عناصر فاسدی است که با تظاهر به دینداری گروه بسیاری را فریب میدهد و در بخشی از کشورهای اسلامی کشتار فراوان میکند. خروج سفیانی مطلب مورد بحث در نوشتار حاضر میباشد.
مباحث مطرح در مورد خروج سفیانی:
اول) حتمی بودن خروج سفیانی
يکي از نشانههاي حتمي قيام امام زمان)عجل الله تعالی فرجه الشریف( خروج سفياني است. حتمي بودن خروج سفياني با عبارت هاي مختلفي، چون «إنه لمن المحتوم الذي لابدّ منه»[1]، «السفياني لابدّ منه»[2] و «أمر السفياني حتم من الله و لايكون القائم إلا بسفياني»[3] از زبان اهل بيت بيان شده است. عبارتهاي «المحتوم»، «لابدّ منه» و «حتم من الله»، همگي بيان گر حتمي و صد در صدي بودن آمدن سفياني، به عنوان يکي از نشانههاي قيام حضرت مهدي)عجل الله تعالی فرجه الشریف( ميباشد. البته اصل خروج سفياني حتمي است؛ اما برخي خصوصيات آن، چون زمان خروج مي تواند قابل تغيير و بداء قرار گيرد.
دوم) روش شناسایی سفیانی
نام سفياني، نشان گر انتساب او به ابوسفيان است. اين مطلب به دو صورت ميتواند قابل تفسير باشد:
- نسب سفياني به خاندان ابوسفيان ميرسد و واقعاً او از نوادگان ابوسفيان ميباشد. برخي از احاديث، او را از بني اميه، نسل ابوسفيان و از فرزندان زن جگرخوار[4] معرفي ميکنند.
- مقصود از انتساب سفياني به خاندان ابوسفيان، توجه دادن مسلمانان به عملکرد او است. يعني او روشي چون ابوسفيان و خاندان او دارد. سفياني مانند بني اميه ـ که تمام تلاش خود را براي مقابله با اسلام و اهل بيت به صورت آشکار و پنهان به کار گرفت ـ نهايت تلاش خود را براي مقابله با حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به کار ميگيرد. هدف او جلوگيري از بر پايي دولت کريمه مهدوي است و به همين دليل، دست به کشتار پيروان آن حضرت مي زند و به دنبال دستگيري ايشان است.[5]
در حديث جالبي، امام جعفر صادق (علیه السلام) دراين باره ميفرمايد: ما و خاندان ابوسفيان، دو خانواده هستيم که به خاطر خداوند با يکديگر دشمني کرديم. ما خدا را تصديق كرديم و آنان خداوند را تکذيب کردند. ابوسفيان با رسول خدا، معاويه با علي بن ابي طالب (علیه السلام) و يزيد بن معاويه با حسين بن علي (علیه السلام) نبرد کرد و سفياني نيز با قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) جنگ خواهد کرد».[6]
سوم) زمان خروج سفیانی
خروج سفياني در ماه رجب، همزمان با حرکت يماني و خراساني و قبل از قيام حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) گزارش شده است.[7] درباره زمان خروج سفياني به روايت معتبري اشاره ميشود.
عيسى بن أعين گويد: امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمود:
سفياني از امور حتمي است و خروج او در ماه رجب ميباشد. از ابتداي خارج شدن تا آخر حرکت او، پانزده ماه طول ميکشد. شش ماه به جنگ ميپردازد و وقتي بر پنج منطقه (شام) حاکم شد، نه ماه حکومت ميکند و به آن، حتّي يک روز اضافه نميشود».[8]
چهارم) مکان خروج سفیانی
آغاز خروج سفياني از مناطق خشك سرزمين شام خواهد بود و کشورهاي سوريه، اردن و فلسطين را به تصرف خود در خواهد آورد. عبدالله بن أبي منصور گويد: از امام جعفر صادق (علیه السلام) درباره نام سفياني سؤال کردم؛ ايشان فرمود:
به نام او چه کار داري؟ وقتي او پنج منطقه شام، يعني دمشق، حمص، فلسطين، اردن و قنسرين را اشغال کرد، در آن هنگام، منتظر گشايش باشيد».[9]
پنجم) اقدامهای مهم سفیانی
بنابر آنچه در برخي روايت ها به آن اشاره شده است، سفياني ابتدا بر منطقه شام حاکم مي شود و رقيبان را از ميان بر مي دارد. سپس در راه عراق، درگير جنگي در شمال سوريه (منطقه قرقيسيا) مي شود که در آن نبرد، صد هزار نفر از ستمگران کشته مي شوند. بعد از آن، سفياني حمله خود به عراق را آغاز مي کند و در کوفه و اطراف آن، دست به کشتار و غارت شيعيان مي زند. او زماني كه با خبر مي شود حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در مدينه است، براي مقابله با ايشان، سپاهي به مدينه مي فرستد. هم زمان، حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از مدينه به سوي مکّه رهسپار مي شود. لشگر سفياني كه حضرت را در مدينه نمي يابند، دست به غارت شهر مي زنند و سپس به سوي مکّه حرکت مي کنند که در ميان راه، در سرزمين بيداء گرفتار مي شوند.[10]
در روايتي که تفسير عياشي آن را از امام محمد باقر (علیه السلام) نقل کرده، به کشته شدن سفياني در سرزمين شام؛ به دست حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و پيروان ايشان اشاره شده است.[11]
نتیجه:
با توجه به مطالب ذکر شده، سفياني فردی است که در روایات از نوادگان ابو سفیان معرفی گردیده، او نهايت تلاش خود را براي مقابله با پیروان اهل بیت و حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به کار ميگيرد. هدف او جلوگيري از بر پايي دولت کريمه مهدوي است و به همين دليل، دست به کشتار پيروان آن حضرت ميزند و به دنبال دستگيري ايشان است، اما سر انجام در بیداء، خداوند او را در زمین فرو میبرد و جهان از فتنه او آسوده میگردد.
پینوشتها:
[1]. غيبت، نعماني، ص301، باب18، ح4.
[2]. مالي، ص679، مجلس37، ح21.
[3]. قرب الإسناد، ص164.
[4]. خرائج و الجرايح، ج3، ص1150. اشاره به هند، مادر معاويه دارد که در جنگ أحد بر جنازه حمزه، عموي پيامبر (صلی الله علیه و آله) دست يافت و جگر او را به دندان گرفت.
[5]. دلائلالإمامة، ص248.
[1]. معاني الاخبار، ص 346، ح1.
[7]. كافي، ج8، ص310، ح483؛ ارشاد، ج2، ص375.
[8]. غيبت، نعماني، ص299، باب18، ح1.
[9]. کمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص679، باب25، ح11، دمشق، حمص و قنسرين سه منطقه از کشور سوريه مي باشند.
[10].غيبت، نعماني، ص279، باب14، ح67.
[11]. تفسير عياشي، ج1، ص64، ح117.