مقدمه:
برخي بر اين باورند كه امام مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دنياي سرشار از عدالت و فضيلت و آكنده از طراوت و نشاط آخرالزمان را به صورت معجزهآسا و با استفاده از نيروهاي فوق طبيعي بنا خواهد كرد؛ مستند ديدگاه نخست، احاديثي است كه بر وجود پديدههاي مافوق طبيعي دلالت دارند. فراواني چنين پديدههاي اعجازآميز نشان گر آن است كه جريان ظهور امام مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تشكيل حكومت جهاني پديدهاي منحصر به فرد است كه با ارادۀ ويژۀ الهي شكل ميگيرد و عوامل طبيعي وعادي در تحقق آن نقش چنداني ندارند. اما دسته ديگري از دانشمندان، از جريان ظهور و رخدادهاي پس از آن تفسيري كاملاً عادي ارائه ميكنند و معتقدند جنبش امام مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم چون ساير جنبش هاي عالم، محكوم سنت هايي طبيعي است كه به مشيت الهي در عالم هستي و در طول تاريخ در جريان بوده است و قيام امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اين جهت، پديده اي منحصر به فرد نيست. این امر موضوعی است که در نوشتار حاضر بدان پرداخته شده است.
دیدگاهها در این زمینه
بر اساس تفسير نخست- که گاه از آن، با عنوان نظريه «حصولي بودن ظهور» ياد ميشود. نهضت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، پديدهاي است که با اراده مستقيم الهي و به کمک عوامل غيبي، آغاز ميشود و به انجام ميرسد و اقبال و ادبار مردم و نيز توجه و تلاش يا غفلت و سستيِ آن ها هيچ تأثيري در تقديم يا تأخير اين حادثه بزرگ ندارد.
اما طبق ديدگاه دوم- که با عنوان نظريه «تحصيلي بودن ظهور»، شناخته ميشود حرکت جهاني آن حضرت، روالي عادي و طبيعي دارد و از اين رو، نيازمند فراهم شدن بسترها و شرائط توسط توده مردم است. از ميان اين دو ديدگاه ، ديدگاه دوم به طريق صواب، نزديک تر است؛ چراکه ديدگاه نخست، از اشکالات متعددي رنج ميبرد که در ادامه، پاره اي از آنها را به اختصار، خواهيم گفت:
1- اعتقادی بر خلاف اصل و روال طبیعی
اعتقاد به اعجازآميز بودن نهضت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، اعتقادي بر خلاف اصل و روال طبيعي است. اصولاً در جهان هستي- که جهان اسباب و مسببات است- هيچ پديدهاي را نميتوان نشان کرد که بدون اسباب و علل عادي، تحقق يافته باشد؛ به عنوان نمونه براي سير شدن بايد غذا ميل کرد و براي سيراب شدن بايد آب نوشيد. هم چنان که براي تحصيل يک گياه، بايد دانه اش را کاشت و نهال آن را پرورش داد و آب و نور کافي را برايش مهيا نمود. اين توقع که گرسنگي و تشنگي، بدون خوردن غذا و نوشيدن آب، بر طرف شود، يا بدون فراهم کردن شرائط رشد يک نهال، آن نهال به بار بنشيند، توقع بيجايي است؛ چرا که به تعبير امام صادق (عليه السلام):«أبَي اللهُ أن يَجرِي الاشياءَ إلاّ بِأسبابِها»[1] ؛ «خداوند از اين که پديدهها را جز به واسطه اسباب، تحقق بخشد، ابا دارد».
بر اين اساس، طبيعتاً نهضت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نيز مشمول همين قانون خواهد بود و اگر کسي مدعي باشد که اين مهم، با دخالت عوامل فوقِ طبيعي و بدون فراهم شدن بسترهاي عادي، شکل خواهد گرفت، بايد بر مدعاي خود، دليلي قاطع اقامه نمايد.
2- نا ساز گاری با آیات قرآن کریم
اين ديدگاه، با محتواي پارهاي از آيات قرآن کريم نيز ناسازگار است؛ به عنوان نمونه، آيه شريفة: { إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ }[2]، به روشني، تغيير سرنوشت جوامع را از رهگذر تحولاتي ميداند که مي بايست در درون آن جوامع شکل گيرد و به تعبير ديگر، سنت الهي بر اين است که سرنوشت جوامع، نه با دخالت عوامل غيبي و نامرئي، که بر اساس شايستگيها و لياقتهاي خود آنها رقم بخورد. تغييري که در آخر الزمان به دست امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، در عالم انساني تحقق خواهد يافت نيز، مصداقي از آيه مورد اشاره است و از اين رو، براي ايجاد چنين تحولي- که به جهت وسعت و عمق، بي نظير است- نبايد منتظر دخالت عوامل فوق طبيعي نشست؛ بلکه مي بايست در توده مردم، زمينه چنين تحولي شکل بگيرد.
3- سومین اشکال این دیدگاه
سومين اشکالي که به ديدگاه نخست وارد است اين است که اگر ما معتقد به اعجازي بودن حرکت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) باشيم، به اين سؤال اساسي که چرا غيبت آن حضرت، صدها سال به طول انجاميده است، پاسخي نخواهيم داشت؛ چرا که اگر بناست کار ايشان، به وسيله اعجاز به سامان برسد، بسيار منطقي است که بپرسيم چرا اين اعجاز، صدها سال به تأخير افتاده است؟! حال که قرار نيست براي ساخته شدن دنيايي سرشار از خوبيها و تهي از رنجها و حرمانها در مردم، تحولي به وجود آيد و به رشد و بلوغ برسند و اين مهم، تنها به يک اشاره خداوند توانا و به امدادهاي غيبي، شدني است، پس چرا اين اشاره خداوندي، قرن ها به تأخير افتاده است و از همان نخست، کارها به سامان نرسيد؟! ديدگاه دوم به سادگي به اين سؤال پاسخ میدهد که اگر ظهور، فرايندي است عادي، پس براي تحققش نيز بايد مردم مهيا شوند و شرائط و زمينه هاي آن را فراهم کنند و چون تاکنون چنين نکرده اند، ظهور نيز به تأخير افتاده است.
از آنچه گذشت، روشن شد که ديدگاه درست، همان نظريه دوم است؛ البته، تذکر اين نکته ضروري است که عادي دانستن نهضت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، به معناي نفي امدادهاي غيبي نيست؛ چراکه، بيگمان، آن حضرت از آغاز تا سرانجام حرکت الهي خود، به وسيله امدادهاي ويژه الهي، تأييد و مساعدت خواهند شد و اين موضوع، از روايات متعددي به دست مي آيد که پارهاي از آنها در قسمتهاي پيشين، ذکر شد.
همچنان که نهضت پيامبر گرامي اسلام (صلی الله عليه و آله و سلم) پديدهاي کاملاً عادي و طبيعي محسوب مي شود؛ با وجود آن که دست غيبي خداوند، همواره ياري گر آن بود. به عنوان نمونه، در آيه 124 سوره آل عمران، آمده است: {...ألنْ يَکْفيَکُم أن يُمِدَّکم ربُّکم بِثلاثةِ آلافٍ مِن المَلائکةِ مُنزِلين}؛« آيا اين شما را كفايت نمى كند كه خدا سه هزار فرشته به يارى شما فرو فرستد؟».
اصولاً لزوم تأييد حرکتهاي الهي، توسط امدادهاي غيبي و عوامل فوق طبيعي، خود، يکي از قوانين حاکم بر هستي است و خداوند اراده کرده است که افراد يا اجتماعاتي که با نياتي زلال در مسير کمال، گام بر ميدارند را در شرائط بحراني به کمک نيرو هاي پيدا و پنهان خود، ياري نمايد. از اين رو نميتوان به استناد احاديثي که از تأييد شدن امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به وسيله فرشتگان و ساير نيروهاي فوق طبيعي سخن ميگويند، غير عادي و معجزه آسا بودن نهضت آن حضرت را برداشت کرد؛ چرا که اين احاديث، ناظر به موارد خاصي و جزئياند و بسيار تفاوت است ميان اين که نهضت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را از اساس، معجزه گونه تفسير کنيم و يا اين که معتقد باشيم جريان انقلاب جهاني آن حضرت، از روال عادي و طبيعي برخوردار است و امدادهاي غيبي در موارد خاص، آن را تأييد ميکنند.
نتیجه:
بر دیدگاه نخست مبنی بر اعجاز آمیز بودن قیام امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشکالاتی وارد است از جمله: 1- اعتقاد به اعجازآميز بودن نهضت امام مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، اعتقادي بر خلاف اصل و روال طبيعي است.2- اين ديدگاه، با محتواي پارهاي از آيات قرآن کريم نيز ناسازگار بیان گردید. 3- در صورت اعتقاد به اعجازي بودن حرکت امام مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به اين سؤال اساسي که چرا غيبت آن حضرت، صدها سال به طول انجاميده است، پاسخي نخواهيم داشت. بنا بر این، روشن شد که ديدگاه درست، همان نظريه دوم به معنی «تحصيلي بودن ظهور» است. البته، تذکر اين نکته ضروري است؛ که عادي دانستن نهضت امام مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به معناي نفي امدادهاي غيبي نخواهد بود.
پینوشتها:
[1]. کافي ، ج1 ، ص183.
[2]. سورة رعد، آية11.
پدید آورنده: نصرت الله آيتي