مقدمه:
در منابع روایی ما، اوصاف زیادی از منجی بشریت، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آمده است كه در پارهای از آنها برای تقریب به ذهن، صفات و شرایط ایشان را مشابه صفات و شرایط سایر انبیا و اولیا معرفی كردهاند. مرور این روایات، انگیزهای است براي اين كه شباهتهاي امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) با هر يك از آن بزرگواران را با دقت بيشتري بررسي نماييم و از اين راه بتوانيم شناخت بهتري درباره آن حضرت پيدا كنيم و به اين حقيقت دست يابيم كه آن چه خوبان همه دارند، تو يكجا داري. در نوشتار حاضر سعی بر آن است تا برخی از شباهتهای قابل توجه در اولین و آخرین وصی مورد بررسی واقع شود.
ای اهل عالم من همان...
امام صادق (عليه السلام) ميفرمايد: «و سيدنا القائم مسند ظهره إلي الكعبة و يقول: يا معشر الخلائق ألاومن أراد أن ينظر إلي ابراهيم و اسماعيل و فها أنا ذا ابراهيم و اسماعيل ... ألاومن أراد أن ينظر إلي الأئمة فها أنا ذا الأئمة» سرور ما، قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به هنگام ظهور بر ديوار كعبه تكيه ميزند و ميفرمايد: اي مردم عالم! هر كه بخواهد ابراهيم (عليه السلام) و اسماعيل (عليه السلام) را نظاره كند من همان ابراهيم و اسماعيلم ... هر كه ميخواهد محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) و اميرالمؤمنين (عليه السلام) را ببيند، من همان محمد و اميرالمؤمنينم كه درود خدا بر آنها باد! هر كس طالب ديدار حسن (عليه السلام) و حسين (عليه السلام) است، من حسن و حسينم؛ هر كه بخواهد امامان معصوم (عليهم السلام) را ملاقات نمايد، من همان امامان معصومم .[1]
در بين اهل بيت (عليهم السلام)، شباهت امام اول و آخر قابل توجه است و از اين ميان، سه ويژگي زهد، علم و شجاعت در اين دو امام، برجسته تر است.
1. زهد
امام صادق (عليه السلام) ميفرمايد: «يسير بسيرة رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) و لا يعيش إلا عيش أميرالمؤمنين (عليه السلام) »؛ مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به سيره و سنّت رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) عمل نموده و به شيوه اميرالمؤمنين (عليه السلام) زندگي ميكند .[2] در ضمن روايتي از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: وقتي قائم ما اهل بيت (عليهم السلام) بپا خيزد لباسهاي علي (عليه السلام) را در بر ميكند و روش او را پيش ميگيرد .[3]
درباره زهد امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، رواياتي داريم كه حاكي از آن است كه دوران ظهور، براي آن حضرت و ياران خاص ايشان چيزي جز بيداري شبها و گشت و گذار و فعاليت روزها و پوشيدن جامه زبر و خوردن غذاي سخت نخواهد بود.
2.علم
در كتاب دارالسلام روايت شده كه اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) فرمود: «يا كميل ما من علم إلّا و أنا أفتحُه و ما من شيءٍ إلاّ و القائم يَختمه»؛ اي كميل! هيچ علمي نيست مگر اين كه من افتتاح كننده آن ميباشم و هيچ چيزي نيست مگر اين كه قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) آن را به پايان ميرساند و خاتمه ميدهد . صاحب كتاب مكيال المكارم ميفرمايد: منظور از چيز در اين روايت، يا علم است به قرينه اول حديث و يا تمام كمالات و اخلاق نيك و علوم و معارف حقّه است كه ساير امامان، بعضي از آنها را به مقتضاي صلاح زمان خودشان آشكار كردهاند، ولي حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) همه آنها را آشكار ميكند؛ پس با ظهورش، همه فضايل آشكار ميگردد .[4]
امام علي (عليه السلام) در وصف دانش مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميفرمايد: زره دانش بر تن دارد و با توجه و معرفت كامل، آن را فراگرفته است. حكمت گمشده اوست كه همواره در جست و جوي آن ميباشد ،[5] و اين يك شباهت مهم ميان آخرين امام و باب مدينه العلم نبوي است كه از هر باب علمي كه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) براي وي گشود، هزاران باب علم گشوده ميشد.
3. شجاعت
در وصف شجاعت امام علي (عليه السلام) و حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) روايات بسياري وارد شده است. شجاعت اميرالمؤمنين (عليه السلام) در صدر اسلام، زمينه ساز تشكيل حكومت اسلامي بود، و شجاعت امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نيز در آخرالزمان به تشكيل حكومت جهاني اسلام منجر خواهد شد. ضربت حضرت علي (عليه السلام) در جنگ خندق بر عمرو بن عبدود كه نماينده احزاب در مقابل اسلام بود، موجب پيروزي اسلام بر تمام كفر گشت، و با ظهور مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نيز تمام اسلام بر تمام كفر پيروز خواهد شد، چرا كه: {وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ} [6] خداوند نور خود را تمام ميكند و گستره نور حقيقتي را كه پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) آغاز و اميرالمؤمنين (عليه السلام) تثبيت كرد، با وجود و ظهور مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) تمام و كامل مينمايد، هر چند كه كافران از آن اكراه داشته باشند.
امام علي (عليه السلام) به هنگام فتح مكه، بتهاي آويخته شده در كنار و داخل كعبه را كه مدّتي طولاني مورد عبادت مردم بود، به كمك پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) شكست و نابود كرد و پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) در آن جا آيه شريفه «جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً»[7] را قرائت نمود كه در روايات آمده است، اين آيه شريفه به قيام حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نظر دارد و ظهور حضرت در حقيقت، تأويل و مصداق تمام معناي آيه است.
يكي از ويژگيهاي آن بزرگواران اين است كه در راه خداوند و اجراي اوامر الهي از هيچ كس باك ندارند و در اجراي عدل، قاطعانه و طبق موازين الهي رفتار ميكنند. همين ويژگي اميرالمؤمنين (عليه السلام) بود كه باعث شد با وجود آن كه مردم، خودشان براي بيعت به سمت حضرت هجوم بردند و به شدت خواستار به دست گرفتن حكومت توسط ايشان بودند و از ظلم و جور و بي عدالتيهاي موجود، خسته و گريزان بودند، با اين حال پس از مشاهده قاطعيّت و شجاعت حضرت، در بازپس گيري اموال نامشروع و اجراي مساوات بين تمام مسلمانان و در نظر نگرفتن امتيازهاي قومي و قبيله اي، دريافتند كه در حكومت عدل علي (عليه السلام) جايي براي برآوردن هوي و هوسهاي نفساني و پاسخ به حرص و طمع نامحدود نفس امّاره وجود ندارد و به همين دليل صف خود را از حضرت جدا كردند و بلكه مقابل آن حضرت، صف بندي نمودند.
امام علي (عليه السلام) درباره دوران ظهور نيز همين هشدار را ميدهد و اين شباهت را بيان مينمايد؛ ايشان در نهج البلاغه ميفرمايد: درباره آن چه كه بايد باشد، شتاب نكنيد و آن چه را كه در آينده بايد بيايد دير مشماريد، چه بسا كسي براي رسيدن به چيزي شتاب ميكند، اما وقتي به آن رسيد، دوست ميدارد كه اي كاش آن را نميديد و چه نزديك است امروزِ ما به فردايي كه سپيد آن آشكار شد. اي مردم! اينك ما در آستانه تحقق وعدههاي داده شده و نزديكي طلوع آن چيزهايي كه بر شما پوشيده و ابهام آميز است قرار داريم .[8] آن حضرت در خطبه اي ديگر در وصف سيره امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميفرمايد: او خواستهها را تابع هدايت وحي ميكند، هنگامي كه مردم، هدايت را تابع هوسهاي خويش قرار ميدهند... آگاه باشيد فردايي كه شما را از آن هيچ شناختي نيست، زمامداري حاكميت پيدا ميكند كه غير از خاندان حكومتهاي امروزي است؛ او عمّال و كارگزاران حكومتها را بر اعمال بدشان كيفر خواهد داد. زمين، ميوههاي دل خود (معادن طلا و نقره) را براي او بيرون ميريزد و كليدهايش را به او ميسپارد. او روش عادلانه و حكومت حق را به شما مينماياند و كتاب خدا و سنت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) را كه تا آن روز متروك ماندند، زنده ميكند .[9] روشن است كه انجام چنين كار بزرگي، شجاعت و نيز علم بسيار ميطلبد.
اين نيز يكي از وجوه تشابه اين دو امام است كه مردم بايد خود به درماندگي برسند و پس از تجربه حكومتهاي ديگر به ناكار آمدي حكومتهاي غير ديني و غير مشروع پي برند و خواستار حكومت ولايي خليفة الله باشند.
آنچه براي اميرالمؤمنين (عليه السلام) نماد شجاعت و ابزار مبارزه با كفر، شرك، ظلم و نفاق شناخته ميشود، شمشير ذوالفقار است كه طبق برخي روايات، هديه اي از جانب پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم بوده) است. در روايات ديگري آمده است كه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نيز با همين شمشير قيام كرده و ريشه كفر، شرك، ظلم و نفاق را به وسيله آن قطع مينمايد.[10]
نتیجه:
براساس مباحث مطرح شده، در بين اهل بيت (عليهم السلام)، شباهت امام اول و آخر قابل توجه است و از اين ميان، سه ويژگي زهد، علم و شجاعت در اين دو امام، برجسته تر به نظر میرسید که مورد بررسی واقع شد. بنا براین، آن چه بيان شد، بيان مهم ترين شباهتهاي اين دو امام بود و إلّا شباهتهاي كمالي و اخلاقي اين دو بزرگوار بيش از اينها است، چرا كه «كُلُّهم نورٌ واحدٌ» .
به اميد روزي كه فرزند علي، امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، علي گونه قيام كند و عدل علوي را در ديدگان همه به تجلي بگذارد.
پینوشتها:
[1]. بحارالانوار، علامه مجلسي، ج53، ص9.
[2]. الغيبة، شيخ طوسي، ص277.
[3]. اصول كافي، كليني، ج1، ص411.
[4]. مكيال المكارم، ج1، ص159-158.
[5]. نهج البلاغه، ترجمه دشتي، خطبه 182.
[6]. صف/8.
[7]. اسراء/81.
[8]. نهج البلاغه، ترجمه دشتي، خطبة 150.
[9]. همان، خطبه138.
[10]. ر.ك: فرهنگ نامه مهدويت، خدامراد سليميان، ذيل واژه ذوالفقار، صص19-189.
پدیدآونده: زهرا صفاري زاده