مقدمه:
درگیری همیشگی مظلومین با ظالمین و عدم انحصار این دو انگیزه به دورهی زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، مهمترین دلیلی است که اوصیاء پیامبر یعنی حضرات معصومین (علیهم السلام) را نیز ملزم به سخن گفتن پیرامون ظهور منجی و ابعاد شخصیتی و حکومتی او مینمود. وجود مقدس امام هشتم (علیه السلام) نیز از این قاعده مستثنی نبوده و بالغ بر 30 حدیث در موضوعات مختلف مهدویت از این امام معصوم به یادگار مانده است که روشن کنندهی راه برای منتظران منجی میباشد. در نوشتار حاضر به گوشهای از فرمایشات ایشان در باره اوضاع و احوال مردمان در زمان غیبت، به طور اجمالی اشاره خواهد شد.
گفتار امام رضا(علیه السلام) در باره احوال مردم در دوران غیبت
- غربت اسلام
ابن فضال از حضرت رضا(علیه السلام) و ایشان از پدرانشان از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده که فرمود:
«اسلام در ابتدای ظهورش غریب بود، بعد از این هم به همان حال بر میگردد و غریب میشود، پس طوبی (خوشا به حال) به غربای اسلام».[1]
شیخ صدوق در توضیح این حدیث میگوید:
" در ابتدای ظهور اسلام به جهت قلت تعداد مسلمانان، اسلام غریب بود در آخرالزمان هم مسلمانان تعدادشان اندک است و آنها در اقلیت و غربت خواهند بود و بهشت و شجره طوبی در انتظار این مسلمانان است. زیرا همان گونه که مسلمین صدر اسلام بر آزار مشرکان صبر کردند، مسلمانان آخرالزمان هم در برابر کفر جهانی و ظلم و ستم آنان صبر کرده و دین خود را از دست نمی دهند".
- محور دوستیها و جدائی دلها
امام رضا(علیه السلام) فرمود:
«فتنه ای کور( خیلی مبهم و پیچده) در راه است و ناگزیر فرا میرسد که هر خودی و دوست نزدیکی را سرنگون میکند. این فتنه زمانی است که شیعیان، سومین امام از نسل فرزندانم را گم کنند».[2]
فتنه: یعنی امتحان سختی که انسان را میفریبد و ممکن است هر کسی در مقابل آن به لغزش درآید.
این امتحان آن چنان سخت است که دوستان و خواص را هم در معرض سقوط و انحراف قرار میدهد.
- اندوه از بدعتها
امام رضا (علیه السلام) به نقل از رسول خدا میفرماید:
«زمانی بر میآید که دل مومن در درونش آب میشود چنان که سرب و آتش ذوب میگردد. و این بدان جهت است که گرفتاریها و بدعتهایی در دینشان میبینند ولی قدرت دگرگونی آن را ندارند».[3]
- فتنه انگیزی در لباس دوستی
عالم آل محمد(علیه السلام) میفرماید:
«برخی از کسانی که مودت و دوستی ما اهل بیت را دستاویز ساخته اند، زیان و فتنه انگیزیشان بر شیعیان، از دجال بیشتر است.
پرسیدند: ای فرزند رسول خدا ! چرا فتنه شان از دجال بیشتر است؟
فرمود: زیرا با دشمنان ما مهر و مودت میورزند و نسبت به دوستان ما دشمنی و عداوت مینمایند. هرگاه چنین شد، حق و باطل به هم میآمیزد و حقیقت مشتبه گردیده در نتیجه انسان مومن از منافق باز شناخته نمیشود».[4]
- منکران ولایت
امام رضا(علیه السلام) فرمود:
«هرگاه پسر امام جواد(علیه السلام) از دنیا برود، بعد از او چراغی ظاهر خواهد شد سپس مخفی خواهد شد ( یعنی امام عسکری) پس وای بر شک کننده بعد از او».[5]
تا اینکه فرمود: «چه حسرتی بزرگتر از این که افراد بسیاری به جهت شک و ضعف یقین و کمی ثبات از امر ولایت بیرون روند مگر اندکی از آنان».
امام صادق(علیه السلام) در ضمن سخنان خویش میفرمایند:
«وای بر شما ! امروز صبح کتاب جفر را مطالعه میکردم درباره مولودی تامل میکردم که از دیدهها غایب میشود و غیبت او طولانی میشود و عمرش دراز میگردد و در این زمان، مومنان آزمایش میشوند و به خاطر طولانی شدن غیبتش، دچار تردید میگردند و بسیاری از آنها مرتد میشوند و ریسمان اسلام را از گردن خود باز میکنند که خداوند عزوجل در این باره فرمود: ما مقدرات هر انسانی را چون طوقی بر گردن او مینهیم یعنی ریسمان ولایت را از گردن باز میکنند. پس تأمّل در اوضاع و احوال اینان باعث ناراحتی و غصّه من شده است».[6]
- دلهای بی قرار
امیر المومنین(علیه السلام) فرمود: «اگر طالب خلافت کشته شود و صاحب عصر روی گردان شود (غایب) و قلبها در بی قراری بماند در آن حال دلهای پر برکت و دلهای بی برکت هویدا میشوند، آرزو کنندگان هلاک میشوند و مومنان چقدر کم هستند، گروهی همراه با آنان جهاد میکنند که همراه با رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در روز بدر جهاد کردند، نه کشته میشوند و نه از دنیا میروند».[7]
منظور از قلوب بی قرار، همان دلهای شیعیان است که از این غیبت بی قرار و در حیرت هستند، بنابراین دلهایی که بر حق ثابت هستند، پر برکت میشوند و دلهایی که از آن سر پیچی کنند، به گمراهی و پوچی میگرایند که بی برکت هستند.
امام رضا(علیه السلام) به نقل از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «سوگند به خداوندی که مرا به حق بر انگیخت فرزندم قائم با عهد و پیمانی که خدا با من بسته است غیبت میکند تا جایی که اکثر مردم میگویند خداوند نیازی به آل محمد ندارد و گروهی نیز در ولادت او شک میکنند». [8]
- اندوه و حرمان
قال الرضا(علیه السلام):
«کَمْ مَنْ حَری مُؤمِنَة وَ کَمْ مِنْ مُؤمِنٍ مُتَأسِفٍ حَیْرانَ حَزینٍ عِنْدَ فِقْدانِ الماءِ المَعین».[9]
«چه بسیارند زنها و مردهای مومن که در گم کردن ما معین، دل سوخته و اندوهناک و سرگردان و ناراحت هستند» .
حزن و اندوه آنها ، به خاطر محرومیت از آب گوارا است، آن جا که باید از این سرچشمه فیاض بهره گیرند و عطش عشق خود را فرو نشاند، آتش هست در وجود آنها شعله میدواند، که چرا او غایب است.
آخر الزمان، دورهای است که شیعیان، از فقدان امام خود غمگین و افسرده اند خوشی از میان آنها رخت بر بسته و تلخی با زندگی آنها عجین شده است.
علی بن موسی(علیه السلام) در این باره چنین میفرمایند:
«یَبْکی عَلَیْهِ اَهْلِ السَّماءِ وَ اَهْلِ الأَرْضِ وَ کُلُّ حَرّی وَ حَرّانَ وَ کُلُّ حَزینٍ لهفان».[10]
«اهل آسمان و زمین و هر زن و مرد دلسوخته و هر غمگین و اندوهناکی بر او میگرید».
- ثابت قدمان در آخرالزمان
حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
بالاترین مردم از لحاظ یقین، کسانی هستند که در آخرالزمان ،پیامبری را ندیدهاند و حجت خداوند از چشم آنها مخفی است و فقط به نوشته ای بر روی کاغذ ایمان آوردهاند.[11]
سپس حضرت در ضمن روایتی دیگر مومنان منتظر را چنین توصیف میکند:
«فقط کسانی بر اعتقاد به او مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ثابت قدم میمانند که خداوند، دلهای آنها را بر ایمان آزموده است» .[12]
حضرت رضا(علیه السلام) در رابطه با ایمان این افراد چنین میفرماید:
«پس از غیبت و حیرتی که جز مخلصین کسی در آن استوار نمیماند، کسانی که مباشر روح الیقین هستند و خداوند پیمان ولایت ما را از آنها گرفته و ایمان را در قلوبشان نگاشته و آنان را به واسطه روحی از جانب خود مؤید داشته است».[13]
قال الرضا(علیه السلام):
«افرادی که در علوم آل محمد رسوخ یافته و مراد از آن را دریافتهاند، خداوند آنان را به ثبات نعمت داده و به یقین گرامیداشته است.[14]
- نابسامانیهای اجتماعی
امام رضا(علیه السلام):
«هنگامی که فقر و نیازها بسیار شوند و مردم، همدیگر را انکار کنند و کسی برای حاجتی نزد برادرش برود، پس او را به غیر از ظاهری که قبلاً ملاقات کرده بود، ملاقات میکند و به غیر از کلامی که قبلاً از او شنیده بود، میشنود».[15]
فتنههای بسیار سختی در نزدیکی ظهور اتفاق میافتد که از جمله آنها قطع رحم و بریدن خویشاوندان از یکدیگر است و باعث از بین رفتن حرمتها در بین دوستان میشود.
علی بن موسی الرضا (علیه السلام) میفرماید:
«مردمان را فتنه ای کوبنده و آشوبی کمرشکن فرا میگیرد که پردهها برداشته و دوستیها و خویشاوندیهای از بین میرود و این هنگامی است که سومین امام از نسل فرزندم از دیدهها ناپدید شود».[16]
- اجرا نکردن احکام و حدود الهی
حضرت رضا(علیه السلام) فرمود:
«هنگامی که قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند به سه چیز داوری کند که احدی پیش از او داوری نکرده است».
1- پیرمرد زانی را میکشد.
2- مانع الزکوه را میکشد.
3- برادر از برادر اظله ارث میدهد.[17]
مضمون این حدیث بیانگر این مسئله است که در آخرالزمان احکام الهی تعطیل شده و احدی جرات اجرا کردن حدود الهی را ندارد.
علی(علیه السلام) میفرماید:
فقهاء آخرالزمان طبق آنچه دلشان خواهد فتوی میدهند و قضات به چیزی که نمیدانند حکم میکنند و بیشتر آنها به دروغ شهادت میدهند کسی که پول دارد، در نزد مردم عزیز و محترم است ولی شخصی که بی پول باشد در نزد آنها زبون و حقیر است[18] .
- دشواری حفظ دین
در آن دوران پر مخاطره با امتحانات دشوار، مومنان حقیقی از افراد سست ایمان باز شناخته میشوند.
به تعبیر زیبای علی بن موسی(علیه السلام) که میفرمایند:
«یُفْتَنُون لَمّا یُفْتَنُ الذَهَب، یُخْلَصُونَ کَما یُخِلُ الذَهَبْ».[19]
«آزمایشی، همچون آزمایش طلا ، خالص شدنی مانند خالص شدن طلا».
بنا به گفته حضرتش(علیه السلام)، مومنان با تحمل سختیها، چون طلا گداخته شده و مانند طلای ناب از ناخالصیها پاک میگردند.
دشواری این امتحان به حدّی است که حتّی معتقدان به ولایت و امامت نیز ممکن است از لغزش مصون نباشند.
بر این اساس، امام رضا(علیه السلام) سفارش به صبر مینمایند.
«اِنَّ اللهَ ـ جَلَّ ذِکْرُه ـ اَخَذَ میثاقَ اَوْلِیائِنا بِالصَّبْر».[20]
خداوند متعال، از اولیای ما برای شکیبایی بر حکومتهای باطل، پیمان گرفته است. تو نیز در برابر حکم پروردگارت شکیبایی پیشه کن.
- مشتبه شدن حق و باطل
امام رضا (علیه السلام):
در این دوران، برخی در لباس دوستی اهل بیت، به فتنه انگیزی پرداخته که زیان آن از فتنه انگیزی کار دجال بیشتر است، چرا که با دوستی با دشمنان ما و عداوت نسبت به دوستان ما رفتار میکنند. هرگاه چنین کنند، حق و باطل به هم میآمیزد و حقیقت مشتبه گردید و در نتیجه انسان مومن از منافق باز
شناخته نمیشود.[21]
- تباهی علم و دانش
عالم آل محمد(علیه السلام) فرمود: «هنگامی که دانش از میان شما رخت بر بندد، از زیر پای خود فرج را انتظار بکشید. [22]( این امر ناگهانی فرا خواهد رسید)».
- طلب پناهگاه
ثامن الحجج(علیه السلام) فرمود: «گویا با چشم خود شیعیانم را میبینم که هنگام رحلت سومین فرزندم در طلب پناهگاهی هستند ولی آن را نمییابند. پرسیدند: علت آن امر چیست ؟ فرمود: چون امامشان از دیدهها پنهان است».[23]
- کشتار دائمی
علی بن موسی(علیه السلام) فرمود: «پیش از قیام قائم کشتاری خواهد بود که لحظه ای قطع نمیشود. پرسیدند؟ کشتار قطع نشدنی چیست؟ حضرت فرمود: کشتار مداومی که سرد نشود و از حِدَّت و شدت آن کاسته نشود».[24]
- مدعیان دروغین
امام رضا(علیه السلام):
«از نشانههای ظهور آن حضرت ویرانی شام به هنگام برخود سر لشگر از زیر پرچمهای سفیانی، اصحاب و ابقع است».[25]
این حدیث به افرادی تکرو، کجرو و فرصت طلب اشاره دارد که از جهت نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) منسوب هستند ولی برای به دست آوردن قدرت و حکومت به ادعاهای دروغین متوسل میشوند تا به این وسیله افراد مذهبی و تندرو را به طرف خود جذب کنند.
نتیجه:
آموزههای مهدویت بخشی از معارف امامت است. امامان معصوم همگی با این هدف همراه بودهاند که زمینه را برای غیبت و امام غایب فراهم سازند. غیبت، امتحانی سنگین برای شیعه بوده است؛ اگر شیعه زمینه سازیهای بسیار امامان معصوم(علیهم السلام) را با خود نداشت، نمی توانست از چنین امتحان سنگینی سربلند بیرون آید. لذا با توجه به آنچه بیان شد، امام رضا(علیه السلام) در این روایات با اشاره به حقایقی که در دوران غیبت رخ خواهد داد مومنان را نسبت به اوضاع و احوال زمان غیبت آگاه ساخت تا از انحرافات و کجرویها دور مانده و با استفاده از این حقایق و معارف، زمینه را برای ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مهیا نمایند.
پینوشتها:
[1]. کمال الدین و تمام النعمة (اسلامیه) ، ج 1 ، صفحه 66
«وَ قَالَ اَلنَّبِیُّ (ص) إِنَّ اَلْإِسْلاَمَ بَدَأَ غَرِیباً وَ سَیَعُودُ غَرِیباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ.»
[2]. بحارالانوار، ج51، ص152، ح2 ؛ «کتاب الغیبة» ، نعمانى، ص180؛ «کمال الدین و تمام النعمه»، ج2، ص370
«لابُدَّ مِنْ فِتْنَةٍ صَمّاءَ صَیْلَمٍ، تَسْقُطُ فیها کُلُّ بِطانَةٍ وَوَلیجَةٍ، وذلکَ عِنْدَ فِقْدانِ الشّیعة الثالثَ مِنْ وُلْدِی ؛ یَبْکی عَلَیهِ أهلُ السَّمَاءِ وَأهْلُ الأرْضِ وَکُلُّ حَرِیٍّ وَحَرّان، وکُلُّ حَزِینٍ لَهْفَان».
[3]. وسایل الشیعه، ج16، باب 5، ص140.
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ یَذُوبُ فِیهِ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ فِی جَوْفِهِ کَمَا یَذُوبُ الْآنُکُ فِی النَّارِ یَعْنِی الرَّصَاصَ وَ مَا ذَاکَ إِلاَّ لِمَا یَرَى مِنَ الْبَلاَءِ وَ الْأَحْدَاثِ فِی دِینِهِمْ وَ لاَ یَسْتَطِیعُونَ لَهُ غَیْرا»ً.
[4]. وسائل الشیعه؛ ج ۱۶؛ ص ۱۷۹
«إِنَّ مِمَّنْ یَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ -مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِیعَتِنَا مِنَ اَلدَّجَّالِ -فَقُلْتُ بِمَا ذَا قَالَ بِمُوَالاَةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِیَائِنَا إِنَّهُ إِذَا کَانَ کَذَلِکَ اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ یُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِقٍ» .
[5]. غیبت نعمانی، ص 186 ؛ بحارالانوار، ج 51 ، ص 157
«إِذَا مَاتَ ابْنِی عَلِیٌّ بَدَا سِرَاجٌ بَعْدَهُ ثُمَّ خَفِیَ فَوَیْلٌ لِلْمُرْتَابِ وَ طُوبَى لِلْعَرَبِ الْفَارِّ بِدِینِهِ...».
[6]. الغیبه طوسی، ص 168 ؛ منتخب الاثر، ص 251 ؛ بحارالانوار، ج51 ، ص 219
[7]. بشارة الاسلام فی علامات المهدی، ص 79 ؛ معجم احادیث الام المهدی، ج4 ، ص150 ؛ الغیبة نعمانی، ص 195 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 137 ؛ روزگار رهایی، ج1، ص 410
«إِذَا هَلَکَ الْخَاطِبُ وَ زَاغَ صَاحِبُ الْعَصْرِ وَ بَقِیَتْ قُلُوبٌ تَتَقَلَّبُ فَمِنْ مُخْصِبٍ وَ مُجْدِبٍ، هَلَکَ الْمُتَمَنُّونَ وَ اضْمَحَلَّ الْمُضْمَحِلُّونَ، وَ بَقِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ قَلِیلٌ مَا یَکُونُونَ ثَلاَثُمِائَةٍ أَوْ یَزِیدُونَ تُجَاهِدُ مَعَهُمْ عِصَابَةٌ جَاهَدَتْ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص یَوْمَ بَدْرٍ لَمْ تُقْتَلْ وَ لَمْ تَمُتْ».
[8]. کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص 51؛ بحارالانوار، ج51، ص68 ؛ روزگار رهایی، ج1، ص318
«وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ بَشِیراً لَیَغِیبَنَّ اَلْقَائِمُ مِنْ وُلْدِی بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ إِلَیْهِ مِنِّی حَتَّى یَقُولَ أَکْثَرُ النَّاسِ مَا لِلَّهِ فِی آلِ مُحَمَّدٍ حَاجَةٌ وَ یَشُکُّ آخَرُونَ فِی وِلاَدَتِهِ...».
[9]. عیون اخبار الرضا، ج2، ص7 ؛ اثبات الهداة ، ج5 ، ص70 ؛ بحارالانوار، ج51 ، ص152
[10]. همان
[11]. بحارالانوار، ج52، ص125 ؛ الزام ناصب، ج1، ص 415
«َنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ یَقِیناً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ یَلْحَقُوا اَلنَّبِیَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ اَلْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ فِی بَیَاضٍ».
[12]. الزام النا