مقدمه:
امام حسن عسكري (عليه السلام) در طول مدت امامت خود نسبت به هدايت مردم و حفظ جان امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) زحمات زيادي را متحمل شدند. حاكمان دوران امام عسكري (عليه السلام)، بيشترين فشار را به حضرت وارد ميكردند تا مانع از نفوذ و فعالیت امام (علیه السلام)، در بین مسلمین شوند. نوشتار حاضر نگاهی است گذرا به گوشههایی از تلاش فرهنگی امام حسن عسکری (علیه السلام)، همراه با بررسی کوتاهی از اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوران.
نام و القاب
امام حسن عسكري (عليه السلام) يازدهمين پيشواي شيعيان، و پدر بزرگوار حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، در سال( 232هـ /845م) چشم به جهان گشود، پدر بزرگوارش امام دهم حضرت هادي (عليه السلام) و مادرش، بانوي پارسا و شايسته حديث يا حديثه [1] و در برخي منابع نامش را سوسن [2] و عسفان [3] ياد كردهاند.
از مشهورترين القاب امام عسكري (عليه السلام) ميتوان به الصّامت ، الهادي ، الرّفيق ، الزّكي ، النقي و الخالص اشاره كرد.[4] ابن الرضا لقبي است كه امام جواد (عليه السلام) و امام عسكري (عليه السلام) هر دو به آن شهرت يافتهاند.[5]
امام عسكري (عليه السلام) قريب به 6 سال امامت مسلمين را عهده دار بودند و در طول اين مدت نسبت به هدايت مردم و حفظ جان امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) زحمات زيادي را متحمل شدند.
حاكمان دوران امام عسكري (عليه السلام) كه بيشترين فشار را به حضرت وارد ميكردند، عبارتند از:
المعتزّ بالله (252-225هـ )
المهتدي بالله (255-256هـ )
المعتمد بالله (256-279هـ )
امام (عليه السلام) در اين دوران به صورت پنهاني و با اجراي اصل تقيه ، با سيستم سازمان وكالت امور شيعيان را دنبال ميفرمودند.
امام عسكري (عليه السلام) ، در سال 243هـ با فشار متوكل عباسي به سامراء منتقل شد[6] ، چون تصوّر عباسيان اين بود كه ممكن است امامان، همانند ساير علويان، با داشتن هواداراني چند دست به قيام بزنند. لذا حضور آنها در مركز خلافت، مانع از چنين اقدامي ميشود.
اقامت طولاني امام عسكري (عليه السلام) در سامراء جز نوعي بازداشت از طرف خليفه قابل توجيه نيست؛ به طوري كه حضرت مجبور بودند هر دوشنبه و پنجشنبه به دارالخلافه رفته و حضور خود را اعلام نمايد[7] از طرفي هم تنها پيروان و شيعيان خاص ميتوانستند با آن حضرت ارتباط داشته باشند.[8]
امام عسكري (عليه السلام) اگر چه بسيار جوان و تحت مراقبت جاسوسان و عاملان خليفه بود ولي به دليل موقعيت بلند علمي و اخلاقي شهرت فراواني پيدا كرده بودند، حتي روزهايي كه حضرت به مقر خلافت ميرفت، در طول مسير حضرت، كه مملو از مردم و بسيار شلوغ بود، مردم به احترام ساكت مي شدند و جمعيت با شور و شعف بسيار به امام (عليه السلام) اظهار ارادت مي كردند.[9]
اوضاع سياسي، اجتماعي عصر امام عسكري (عليه السلام)
در اين زمان شيعيان به صورت يك قدرت عظيم در عراق مطرح بود و علناً با حاكمان عباسي مخالفت ميكردند و حاكمان عباسي نيز، توجه و فشار خود را معطوف امامان (عليهم السلام) شيعه و پيروان آنان كردهبودند. از يك سو عباسيان ميدانستند كه مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در نسل امام عسكري (عليه السلام) خواهد بود لذا با گسترش جاسوسان خود مراقب وضع زندگي امام (عليه السلام) بودند؛ حتي در زمان معتز امام (عليه السلام) بازداشت و روانه زندان شده بود و به سعيد حاجب مأموريت داده بود تا امام (عليه السلام) را به سوي كوفه ببرد و در بين راه حضرت را به شهادت برساند ولي پس از سه روز همراهان وي، خود او را به هلاكت رساندند.[10] مهتدي هم تصميم به قتل امام (عليه السلام) گرفت ولي موفق به اجراي آن نشد.
از سوي ديگر، امام عسكري (عليه السلام) بايد زمينه را براي امامت فرزندش و آمادگي مردم براي ورود به عصر غيبت را فراهم مي كردند، كه با فشار و محدوديتهاي حاكمان عباسي كار بسيار دشواري بود البته اين زمينه سازي از قبل توسط امامان گذشته انجام گرفته بود ولي در زمان امام عسكري (عليه السلام) جلوه بيشتري مييافت زيرا امام (عليه السلام) با وجود تأكيد بر تولد حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، او را تنها به شيعيان و مريدان خاص نشان داده بود و تماس مستقيم شيعيان، با خود آن حضرت، روز به روز محدودتر و كمتر ميشد.
بخشي از فعاليتهاي امام حسن عسكري (عليه السلام)
1. رسالهها و نامهها
رسالهها و نامههايي از امام حسن عسكري (عليه السلام) در تاريخ ثبت شدهاست كه آنها را براي شيعيان، برخي مناطق شيعه نشين، يا افراد عادي فرستادهاند حتي زماني كه در حصر عباسيان بودندو در نامهها ضمن اشاره به معارف ديني و لزوم انجام احكام الهي، بسياري از مسائل لازم و ضروري را يادآوري يا بر انجام برخي كارها پافشاري كردهاند كه براي نمونه، ميتوان از نامه امام عسكري (عليه السلام) به علي بن حسين بابويه اشاره نمود كه امام در اين نامه براي ايشان دعا نمودند و خداوند دعاي ايشان را مستجاب نموده و شيخ صدوق را به او عطا كردهاست.[11]
2. تأسيس حوزه علميه
يكي از دغدغههاي اصلي امامان شيعه حفظ شيعان و تربيت نيرو بودهاست امام عسكري (عليه السلام) با تأسيس مركز علمي در پي تربيت نيرو برآمده و شاگردان والامقام و ارجمندي تحويل جامعه دادهاند مانند احمد بن اسحاق قمي، عثمان بن سعيد عمري، حسين بن روح (هر دو از نواب اربعه امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) عبدا... بن جعفر حميري مؤلف كتاب الغيبه و الحيره از كارگزاران نواب اول ودوم بودهاست.
البته هدف امام عسكري (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ضمن تشويق نشر دهندگان و نگهبانان فرهنگ اهل بيت (عليه السلام)، آنان را به مناطق مختلف شيعه نشين اعزام كرده تا ضمن پاسخ گو بودن به شبهات، ارتباط با شيعيان را حفظ نمايند.
3. مبارزه با انحرافات و شبهات
بخشي از فعاليتهاي علمي امام حسن عسكري (عليه السلام) مربوط به موضعگيريهاي قاطع ايشان در برابر انديشههاي انحرافي صوفيان، واقفه، مفوضه و... بود كه حضرت با صراحت موضع گرفته و ضمن باطل و دروغ دانستن آنان شيعيان را از انحراف حفظ مينمودند و مناظره با كساني كه عقائد باطل داشتند و مردم را دچار شك و ترديد مينمودند؛ مانند مقابله با راهب نصراني ومناظره و گفتمان با فيلسوف معروف عراقي بنام يعقوب بن اسحاق كندي.[12]
4. ساماندهي و تقويت سازمان وكالت
اين سازمان همان نظام ارتباط امام با شيعيان بود كه از عصر امام صادق (عليه السلام) شكل گرفته و در طي دهها سال فعاليت مخفي خود را ادامه داده بود در زمان امام عسكري (عليه السلام) چون شيعه رفته رفته به عصر غيبت نزديك ميشد لذا امام عسكري (عليه السلام) راه را براي حركت سازمان وكالت در مسير خودش هموار نموده بود ايشان همانند پدر بزرگوارش وكلاي ارشدي را براي نواحي مختلف نصب نموده تا بر كار ساير وكلا نظارت داشته باشند علاوه بر اين عثمان بن سعيد عمري را به عنوان وكيل الوكلاي خود معرفي نمود تا همه وكلا به او مراجعه كنند.[13]
البته انجام تمام امور با تاكتيك و سياست تقيه و رازداري صورت ميگرفت.
5. توجه ويژه به شيعيان
با اينكه امام عسكري (عليه السلام) تحت حفظ ونظارت مأموران عباسي بود و شيعيان تشنه ديدار آن حضرت بودند با اين اوصاف حضرت به همه تأكيد ميكردند جهت حفظ اتحاد و انسجام ميان شيعيان با سياست تقيه از همديگر محافظت نمايند و خودشان هم نسبت به حفظ شيعيان حساسيت ويژهاي داشتند. امام براي اينكه شيعيانش شناخته نشوند به آنها دستور داد، در روزي كه ايشان ميخواهند براي ديدار با معتمد عباسي از منزل خارج ميشوند به آن حضرت سلام نكرده حتي با دست به ايشان اشاره نكنند چرا كه در امان نخواهند بود.[14]
6. زمينه سازي براي ورود شيعه به عصر غيبت
مسأله آماده سازي شيعه براي ورود به عصر غيبت و ايجاد ذهنيت لازم براي قبول مسأله غيبت و آمادگي براي دوري از امام معصوم (عليه السلام) ومحروميت از ارتباط مستقيم با او، امري بود كه از عصر پيامبر اعظم (صلی الله عليه و آله و سلم) شروع و در عصر هريك از امامان (عليه السلام) شيعه به طور مستمر ادامه يافت و هر امام شيعه به نوبه خود؛ با توجه به نزديك بودن عصر غيبت، نسبت به مسأله غيبت تأكيد ميفرمودند و از سوي ديگر نسبت به انكار وجود امام (عليه السلام) و انحراف حاصل از غيبت امام معصوم (عليه السلام) به شيعيان هشدار ميدادند. امام حسن عسكري (عليه السلام) در همين راستا اقداماتي انجام دادند؛ نظير:
الف) مطلع كردن شيعيان نسبت به تولد فرزندش مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
از آن جا كه به دليل جاسوسان و دشمنان، ولادت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بصورت مخفي انجام گرفته بود و بيم آن بود كه شيعيان در شناخت آخرين حجت به گمراهي روند. لذا امام عسكري (عليه السلام) به طرق مختلف شيعيان را نسبت به وجود فرزندش مطلع ميكردند.
احمدبن اسحاق كه از بزرگان شيعه ميباشد، ميگويد خدمت امام حسن عسكري (عليه السلام) شرفياب شدم تا از ايشان در مورد امام بعد از ايشان سؤال كنم كه آن حضرت با شتاب به درون خانه رفت و بازگشت در حالي كه پسري سه سال كه رويش مانند ماه تمام ميدرخشيد بر دوش خويش داشت[15] همچنين محمدبن عثمان دومين نائب نقل ميكند كه به همراه چهل نفر از شيعيان نزد امام عسكري (عليه السلام) گردهم آمديم و آن حضرت فرزندش را به ما نشان داد.[16] گفتني است كه حضرت بارها براي فرزندش عقيقه[17] نمودند تا ضمن اجراي برنامه و سنت اسلامي به ديگران بفهماند كه از وي فرزندي باقي است.
ب) ارجاع سؤالات افراد به فرزندش
حضرت امام حسن عسكري (عليه السلام) محل مراجعه سؤالات شيعيان و نمايندگان خود بود و حضرت براي آماده سازي شيعيان، برخي از سؤالات مراجعه كنندگان را به فرزندش محول ميكردند؛ براي نمونه به روايتي اشاره ميكنيم: سعدبن عبدالله قمي به همراه احمدبن اسحاق قمي نقل ميكنند كه نزد امام يازدهم (عليه السلام) شرفياب شديم و سؤالات خود را با ايشان در ميان گذاشتيم و حضرت به فرزندش اشاره كرد و فرمود: از نور چشمم سؤال كن و فرزند حضرت رو به من كرده و فرمود: هرچه ميخواهي سؤال كن.[18] به نوعي حضرت امام عسكري (عليه السلام) در پي معرفي جانشين خود بودهاند.
ج) كاهش ارتباط مستقيم با شيعيان
امام حسن عسكري (عليه السلام) چون در حصر و كنترل حكام عباسي بودند وهم به لحاظ آن كه در عصري نزديك عصر غيبت ميزيستند، غالباً پنهان بوده و غالب امور و ارتباط آنان با شيعيان از طريق مكاتبات، توقيعات و وكلاء انجام ميگرفت تا آنان آمادگي دوران غيبت را بيابند.
د) دعا بري ولي امر منتظر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
حضرت امام عسكري (عليه السلام) در دعايي براي حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) از خداوند برايش چنين دعا ميكند: ... خداوندا او را از شر هر تجاوز كار و طغيانگر و از شر همه آفريدگانت نگه دار و او را از پيش رويش و از پشت سر و از سمت راست و چپش حفظ كن و او را نگهبان باش و از اينكه به او بدي برسد نگاهش دارد و در مورد او، پيامبرت و خاندان پيامبرت را نگاه دار و به سبب او عدالت را آشكار كن، با ياريات او را پشتيباني كن، ياورانش را ياري كن و... .[19]
نتیجه:
با توجه به مباحث مطرح شده، امام عسكري (عليه السلام) بايد زمينه را براي امامت فرزندش و آمادگي مردم را براي ورود به عصر غيبت فراهم ميكردند، كه این امر با فشار و محدوديتهاي ایجاد شده توسط حاكمان عباسي كار بسيار دشواري بود. در این راستا، امام حسن عسکری(علیه السلام) با وجود تأكيد بر تولد حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، آن حضرت را تنها به شيعيان و مريدان خاص نشان داده، و ضمن معرفی ابعاد شخصیتی ایشان، تماس مستقيم و ارتباط با شيعيان را نیز کاهش داد، تا آنان آمادگیهای لازم را برای دوران غیبت آن حضرت داشته باشند.
پینوشتها:
[1]. الارشاد، شيخ مفيد، ص335.
[2]. كمال الدين و تمام النعمه، شيخ صدوق، ج2، ص249.
[3]. فرق الشيعه، نوبختي، ص105.
[4]. دلائل الامامه، محمد بن جرير طبري، ص223.
[5]. بحارالانوار، علامه مجلسي، ج50، ص236.
[6]. الارشاد، شيخ مفيد، ص334.