مقدمه:
بیشترین روایات و اخباری که در زمینه معارف دینی و اسلامی به ما رسیده است، از جانب امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) بوده است زیرا در دوره آن امامان بزرگ فرصتی مناسب فراهم گشت تا آنان بتوانند ظرائف و نکات دقیق دینی را برای هدایت بشریت ارائه نمایند، از جمله اموری که در سخنان و گفتار امام باقر (علیه السلام) به طور کامل مورد تبیین قرار گرفته است، مساله مهدویت میباشد که به جلوههایی از آن اشاره میشود.
از تولد تا شهادت امام باقر(علیه السلام)
امام باقر (عليه السلام) در سوم صفر سال (57 ه.ق) در مدينه متولد شد و نسبش از هر دو سو، علوي و فاطمي است؛ زيرا پدرش، امام سجاد (عليه السلام)، پسر امام حسين (عليه السلام) و مادرش، ام عبدالله، دختر امام حسن مجتبي (عليه السلام) بود.[1]
امام باقر (عليه السلام)، حدود چهار سال از دوران امامت جدش، امام حسين (عليه السلام) و حدود 37 سال از دوران امامت پدر بزرگوارش را درك كرد، آن حضرت در حادثه عاشورا حضور داشته، در اين باره ميفرمايد: من چهار ساله بودم كه جدم ، امام حسين (عليه السلام) را كشتند و شهادت وي و آن چه در آن وقت به ما رسيد به ياد دارم. [2]
امام محمد بن علي بن الحسين (عليه السلام) با كنيه ابوجعفر و لقبهاي هادي، شاكر، امين، صابر و شبيه، به دليل شباهت به پيامبر (صلي الله عليه و آله).[3] معروف بود و مشهورترين لقب وي، باقر بود؛ چرا كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به روايت جابر، او را باقرالعلوم نام نهاد و در اين باره فرمود: «او علم را به تمام و كمال ميشكافد». [4] در ادعيه و زيارات نيز، لقب آن حضرت را به صورت باقر العلم بعد النبي و باقر علم النبيين ميخوانيم، امام باقر (عليه السلام)، سرانجام در (سال 114ه.ق) در شهر مدينه به شهادت رسيد و در قبرستان بقيع، كنار پدر و جدش امام حسن (عليه السلام) به خاك سپرده شد.
امام باقر (عليه السلام) و خلفاي غاصب دوران
دوران بيست ساله امامت امام باقر (عليه السلام) با خلافت پنج خليفه اموي هم زمان بود، بخش نخست امامت آن حضرت در دوره چهار خليفه: وليد بن عبدالملك (86 ـ 96)، سليمان بن عبدالملك (96 ـ 99)، عمر بن عبدالعزيز (99 ـ 101) و يزيد بن عبدالملك (101 ـ 105) بود، آن گاه خلافت بيست ساله هشام آغاز شد ـ كه توانمند ترين خليفه اموي بود ـ امام (عليه السلام) در اين دوران، سياست تقيه را پيش گرفت و از درگيري مستقيم با خليفه دوري نمود؛ ولي زمينه شكل گيري حركت فكري و اعتقادي را ميان متفكران جامعه و بزرگان علم، ادب و دانشمندان پي ريزي ميكرد، امام باقر (عليه السلام) به وسيله تقيه، تشيع را از حوادث هولناك به ساحل نجات رهنمون شد، آن گونه كه ميفرمايد: «تقيه از دين من و پدران من است هر كه تقيه نكند، دين ندارد». [5]
آن حضرت در سايه تقيه به بازسازي و گسترش تشيع پرداخت.
شاگردان و تربيت شدگان امام باقر (عليه السلام)
در منابع تاريخي و رجالي، شاگردان امام باقر (عليه السلام) تا 467 نفر نام برده شده اند بحرانهاي فكري زمان ـ كه گروهي اهل غلو شده بودند، و دسته اي عقايد انحرافي مرجئه و خوارج را پي ميگرفتند ـ امام باقر (عليه السلام) را بر آن داشت تا با نهضتي فرهنگي با آنان برخورد كند كه بهترين شيوه تربيت نيروهاي كار آمد بود.
از ممتازترين شاگردان امام، زراره بود كه از متكلمان و محدثان زمان گشت و محفل گسترده مريدان را در كوفه هدايت ميكرد،[6] برادرش حمران هم كه امام وعده بهشت بدو داد و در حق وي فرمود: حمران، شيعه ما در اين دنيا و آن دنيا است. [7]
ديگري، حمزه بن محمد بن عبدالله الطيار است كه گرچه مدتي با امام باقر (عليه السلام) مخالفت ميكرد؛ ولي پس از ترديد فراوان و بررسي مدعيان گوناگون، امامت امام را پذيرفت و پيرو امام گشت.[8]
ساير شاگردان، عبارتند از: معروف بن خربوذ، ابو بصير الاسدي، بريد بن معاويه و محمد بن مسلم بن رياح الطايفي كه مانند زراره بود؛ امام صادق (عليه السلام) درباره اين شاگردان فرمود: بشارت ده انسانهاي خالص را به بهشت، بريد بن معاويه العجلي و ابوبصير ليث بن البختري المرادي و محمد بن مسلم و زراره، چهار نفر نجبا و نيكاني كه امينهاي خدا بر حلال و حرام اويند و اگر آنان نبودند آثار و دستاوردهاي نبوت از بين ميرفت و نابود ميشد. [9]
از ديگر شاگردان امام ـ كه مقام والايي داشت ـ ابوحمزة الثمالي بود، ديگري، شاعر نامدار، كميت بن زيد الاسدي بود كه مجموعه اشعار وي ـ كه اختصاص به ستايش اهل بيت (عليهم السلام) دارد ـ معروف به هاشميات است، كميت در شعر معروف به ميميه به جنايتهاي امويان و واقعه كربلا اشاره كرد و آن را در مدينه براي امام باقر (عليه السلام) خواند كه مشمول محبت و تشويق امام قرار گرفت؛ البته بعدها واليان اموي عبدالملك، وي را اذيت و آزار كردند.[10]
امام زمان عليه السلام در سخن امام باقر (عليه السلام)
ابراهيم بن عمر كناسي ميگويد: از امام باقر (عليه السلام) شنيدم كه ميفرمود: «همانا براي صاحب اين امر، دو غيبت خواهد بود و قائم، قيام ميكند در حالي كه بيعت كسي برگردنش نيست». [11]
ابوبصير هم از امام باقر (عليه السلام) نقل ميكند كه حضرت فرمود: «بعد از حسين (عليه السلام)، نُه امام ميآيند، نهم از آنان، قائم ايشان است». [12]
جابر جعفي از امام باقر (عليه السلام) نقل نموده كه فرمود: «زماني بر مردم خواهد آمد كه در آن زمان، امامشان غايب خواهد شد؛ پس خوشا به حال كساني كه بر امر ما ثابت باشند؛ همانا كم ترين پاداش ايشان، آن است كه خداوند خطاب به آنان مي فرمايد: بندگان من! به سرّ من ايمان آورديد و غيبت حجت مرا تصديق نموديد؛ پس به بهترين پاداش از سوي من بر شما بشارت باد! بندگان من شماييد از شما ميپذيرم و شما را عفو مينمايم و به وسيله شما، رحمت و باران را بر بندگانم نازل ميكنم و براي شما است كه از بندگان بلا و عذاب را دور ميكنم… ». [13]
ظهور امام زمان (عليه السلام)
امام باقر (عليه السلام) ميفرمايد: «گويي قائم (عليه السلام) را … ميبينيم كه ميان ركن و مقام ايستاده، جبرييل در پيشگاهش بانگ ميزند: بيعت براي خدا! پس زمين را پُر از عدل كند، چنان كه از ظلم و جور پر شدهاست». [14]
مدت حكومت امام زمان (عليه السلام)
امام باقر (عليه السلام) ميفرمايد: «قائم (309 ) سال حكومت ميكند، همان مقدار كه اصحاب كهف در غارشان ماندند، زمين را پر از عدل و قسط ميكند، چنان كه از ستم پر شده باشد؛ پس خداوند براي او، شرق و غرب زمين را ميگشايد و به شيوه سليمان بن داوود سلوك نمايد، آفتاب و ماه را صدا ميكند، پاسخ او را ميدهند و زمين براي او در نورديده شود و به او وحي ميرسد؛ پس به امر الهي به وحي عمل ميكند». [15]
شيوه حكومت امام زمان (عليه السلام)
امام باقر (عليه السلام) درباره شيوه حكومت حضرت مهدي (عليه السلام) ميفرمايد: «حضرت قائم (عليه السلام) به امر جديد و قضاوتي تازه ـ كه شديد است ـ به پا خواهد خاست». [16]
در جاي ديگر از حضرت باقر (عليه السلام) آمدهاست: «همان گونه كه پيغمبر دعوت فرمودند و اسلام غريبانه آغاز شد، حضرت مهدي (عليه السلام) همان گونه عمل ميكند». [17]
سفارشهاي امام باقر (عليه السلام) به منتظران ظهور
1. شناخت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
امام باقر (عليه السلام) ميفرمايد: «هر كس با شناخت امامش بميرد، پيش افتادن اين امر (ظهور) يا به عقب افتادن آن به او ضرري نرساند؛ كسي كه به معرفت امامش بميرد مانند كسي است كه با حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در خيمه اش باشد». [18]
2. صبر در دوران غيبت
امام باقر (عليه السلام) ميفرمايد: «اي مؤمنان! در به جا آوردن امور واجب خود، تحمل داشته باشيد و در برابر دشمنانتان پايداري ورزيد، هم ديگر را به شكيبايي سفارش نمايد و با امام منتظر خود، پيوند و رابطه ناگسستني داشته باشيد». [19]
3. زمان ظهور را تعيين نكردن
فضيل از امام باقر (عليه السلام) پرسيد: «آيا براي اين امر ]ظهور[ وقتي معين است؟ حضرت امام باقر (عليه السلام) سه بار فرمودند: آنان كه وقتي براي ظهور تعيين ميكنند، دروغ ميگويند». [20]
نتیجه:
بهترین نتیجه از این بحث شناخت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و وظیفه منتظران ظهورش از طریق کلام معصومین(علیه السلام) است، چنانچه امام باقر (عليه السلام) ميفرمايد: «هر كس با شناخت امامش بميرد، پيش افتادن اين امر (ظهور) يا به عقب افتادن آن به او ضرري نرساند؛ كسي كه به معرفت امامش بميرد مانند كسي است كه با حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در خيمه اش باشد» امید است که خداوند متعال همه ما را از دوستان و یاران آن حضرت در غیبت و ظهورشان مقرر فرماید.
پینوشتها:
[1]. الارشاد، شيخ مفيد، ج2، ص158و وفيات الاعيان، ابن خلكان، ج3، ص314.
[2]. تاريخ يعقوبي، ابن واضح، ج2، ص320.
[3]. كشف الغمه، اربلي، ج2، ص329.
[4]. تاريخ يعقوبي، ابن واضح، ج2، ص320 و اصول كافي، كليني، ج1، ص537.
[5]. اصول كافي، كليني، ج4، ص643.
[6]. رجال كشي، ص133.
[7]. همان، ص161
[8]. همان، ص276.
[9]. همان، ص238.
[10]. الاغاني، ابوالفرج اصفهاني تحقيق عبدالستار احمد فراج، ج16، ص330.
[11]. الغيبة، نعماني، ص113.
[12]. الغيبة، شيخ طوسي، ص92.
[13]. كمال الدين و تمام النعمة، شيخ صدوق، ج1، ص330، ح15.
[14]. بحارالانوار، مجلسي، ج52، ص290.
[15]. همان.
[16]. الغيبة، نعماني، ص122.
[17]. همان، ص173.
[18]. همان، ص17، باب 26.
[19]. همان، ص330، باب25.
[20]. الغيبة، طوسي، ص425.
پدیدآونده:محمد رضا نصوري