خورشيد قطرهاي است ز مهر نگاه تو هر صبح ميچکد ز رخسار ماه تو
و مهرت ريشه در جانم نموده كه اين گونه پريشانم نموده
دلم به عشق وصل تو خمار شد نيامدي و آسمان شهر ما غبار شد نيامدي
ای تیر نگاهت به دل زار کجایی ای روی گلت شمع شب تار کجایی
ارائه مقالات و محتوای مهدوی