logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
ادعای امام زمانی

مقدمه:

هر فرهنگ و آموزه اي به ميزاني که تأثير مثبت داشته باشد، مورد جلب توجه و سوء استفاده شياداني قرار مي گيرد که براي رسيدن به منافع دنيوي و نفساني خويش از هر وسيله اي استفاده مي کنند. بي شک آموزه مهدويت، يکي از عناصر فوق العاده مؤثر بر فرد و جامعه بوده و از همين رو، دنياپرستان از آن به عنوان وسيله اي براي فريب ديگران استفاده نموده اند. آنچه در ذيل مي آيد بازخواني پرونده يکي از همين افراد است.
يکي از مدعيان کرامات و ارتباط با امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) خانم شهره حضرتي، اهل تهران با تحصيلات ديپلم است که در يک سالگي پدر و مادر خود را از دست داده و نيز سه مورد، ازدواج ناموفق در زندگي داشته است. وي در سال 1373 مدعي شد که با فرشته الهي در ارتباط بوده و ضمن جذب افراد و تشکيل کلاس ها و مجالس مذهبي به نام فرشته، بر مبناي کتاب هايي در مورد کشف و شهود خوانده بود به سؤالات اشخاص پاسخ مي داد و در پاسخ به پرسش هاي طرح شده، مي گفت: فرشته الهي مي گويد . همين تظاهر به قداست باعث شد تا مريدان وي بدون چون و چرا بر اساس پاسخ هاي او به آن عمل مي کردند و حتي کار را تا آنجا پيش بردند که در ازدواج و طلاق طبق دستور او عمل مي نمودند. شهره حضرتي در سال 1375 پس از ازدواج چهارم خود با آقاي دکتر صادق جاويدان نژاد که داراي دو مدرک دکتري داروسازي و استاد دانشگاه در آمريکا و ايران به مدت 17 سال بود، مدعي شد که با امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ارتباط دارد و سخن وي، همان سخن امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و خشم او در حقيقت، خشم آقاست. وي در ادامه فعاليت هاي خود در سال 1378 با حمايت هاي مالي همسرش به کلاردشت مازندران، عزيمت نموده و به فراخواني عمومي مبادرت ورزيد. اعضاء اين گروه اکثراً با رها نمودن شغل خود به آن منطقه نقل مکان نموده و به فعاليت هاي ذيل پرداختند:
الف) تربيت و نيرو سازي با اهداف و گرايشات خاص که تماماً بدعت و خرافه بود و اين کار را به صورت مخفيانه در محل سکونت خود واقع در شهرک نگين انجام مي داد، چرا که تصميم داشت در آينده به منظور گسترش تفکر انحرافي خويش، چهل نفر از شاگردان تربيت شده خود را در مناطق ديگري از کشور اعزام تا ضمن جذب افراد جديد، تشکيل کلاس داده و به خيال خود درس هاي امام حجت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را تدريس نمايند؛ در همين راستا استانهاي مازندران، تهران، فارس، اصفهان، کردستان و آذربايجان پس از جذب نيرو و آموزش هاي لازم به استان هاي ديگر اعزام مي شدند.
ب) او با هدف ترويج تفکر انحرافي و نفوذ در جامعه، ضمن اقدام به جمع آوري کمک هاي مالي نقدي و غير نقدي و فرار از اينکه مبادا به اين گروه مشکوک شوند در مناسبت هاي مذهبي، غذا خيرات مي کرد و به مستمندان، کمک مالي مي نمودند و در مراسم سياسي و مذهبي شهر حضوري فعال داشتند و در جامعه با چهره اي موجه ظاهر مي شد.
ج) ايشان منزل خود در کلاردشت را به کعبه و حرم، نام گذاري کرده و اين مطلب را از قول امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به مريدان مي گفت به گونه اي که افراد در هنگام ورود به منزل او ضمن ذکر دعا حتي پله هاي منزل را بوسه مي زدند. شوهرش در اعترفات خود مي گفت: من درب خانه را مي بوسيدم و بعد وارد منزل مي شدم .
د) از ديگر اقدامات او بر پايي اردوهاي مختلف و در اختيار قرار دادن برخي جزوات گمراه کننده براي حاضرين در آن، بود.
و) در اوائل آذر ماه 1385 خانم شهره حضرتي و شوهرش با حکم دادسراي ويژه روحانيت و اداره کل اطلاعات استان مازندران دستگير و ادعاي ذيل را اعتراف مي نمايند:
1. اهانت و نسبت سخنان ناروا به ائمه معصومين (عليهم السلام) .
2. اخاذي از مريدان بالغ بر ده ها ميليون تومان، براي ترويج و تقويت تفکرات انحرافي.
3. اهانت و افتراء به اعضاي گروه و محاکمه آنان به اتهامات واهي و ضبط اعترافات با بهره گيري از مکاشفات جعلي.
4. ضرب و شتم شديد افراد بخاطر گناهان مرتکب شده براي بخشيدن خطاهاي آنها، آنهم طبق دستور امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) .
5. اغفال و القا به افراد، نسبت به اجراء دستوراتي که به اصطلاح از طرف امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به او مأموريت داده شده است.
6. بدعت در احکام دين و دستورات ديني که هيچ پايه و اساس نداشته و تماماً ترويج بدعت هاي غلط در اعمال و سنت هاي مذهبي است، (مثل گفتن کلمه عشق به جاي الله اکبر در نماز و يا اينکه به خانم ها عنوان مي کرد که اگر شش ماه، نزد همسر خود نرويد حتماً امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را خواهيد ديد).
7. ايجاد اختلاف و فرو پاشي خانواده ها (ازدواج و طلاق افراد گروه با استناد به اينکه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به ايشان دستور داده اين کار انجام گيرد).
8. اگر فردي از اعضا گروه به ادعاهاي خانم حضرتي در گروه مشکوک مي شد به اتهام شيطان زدگي محاکمه و به شدت مجازات مي گرديد.
9. به دست آوردن املاک فراوان، به وسيله بهشت فروشي به صاحبان زمين.
10. تهديد به قتل نسبت به افرادي که دروغ بودن کارهاي حضرتي، براي آنان قطعي مي شد.
11. القاي اين مطلب ساختگي که مراجع معظم تقليد و بويژه مقام معظم رهبري اجازه ندارند ارتباط خانه حضرتي با حضرت حجت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را افشاء نموده و دستور دارند که در مجامع و مجالس اين ارتباط را تکذيب نمايند.
12. ادعاي آن که امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) از گوش چپ با ايشان صحبت مي کند و آنچه از دهان وي خارج مي شد حرفهاي امام زمان است در حاليکه خودش در اعترافاتش اعتراف کرده که اين طور نبود و وي حرف هاي دلش را مي گفته است.
بعد از افشاي شيطاني بودن افکار و اقدامات دروغين خانم حضرتي، قبول اين مطلب براي مريدان وي، بسيار سخت بود بخصوص اين که بسياري از آنها به ظاهر متدين و نزديک به بيست سال مريد استاد بودند، اين امر به گونه اي بود که در همان جلسه اول روشن شدن موضوع فريب کاري اين زن، به شدت بهم ريخته و شوک رواني فوق العاده اي به آنان وارد شد.
شهره حضرتي در شروع اعترافات خود مي گويد: حتي من بنده هم نيستم چرا که اگر بنده خدا بودم از اين غلط ها نمي کردم؛ من به مريدهايم مي گفتم دروغ گفتن بسيار کار بدي است در حاليکه خودم بزرگترين دروغ گو بودم و راهم بسيار کج بود، حتي از دست خودم بيچاره شدم، من مي خواستم خودم را از حس حقارتي که داشتم رها کنم ولي، بد راهي رفتم . او بيان داشت: مريدان هنوز نمي دانند من چه موجود کثيفي هستم و حال مي خواهم توبه کنم . از گله هايي که ايشان در اعترافات ميان داشت اين بود که اگر از روز اول مانع فعاليت هاي من مي شدند کارهاي غلط من، بيست سال طول نمي کشيد.1
او در بخشي ديگر از اعترافات خود بيان مي کند که قصدم معروف کردن خودم بودم، لذا خانه من هم بايد مثل کعبه مي شد و از اينکه مريدان، ديوارهاي منزل مرا بوسيده و سجده مي کردند و به حرف من گوش مي دادنند، احساس خوبي پيدا مي کردم.
شوهر ايشان، آقاي دکتر جاويدان نژاد نيز در بخشي از اعترافات خود اظهار داشت: دامنه خيالات اين خانم و خيال بافي هاي او درباره ارتباط با امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) باعث شد تا علاقه من به او بيشتر شود تا جايي که حاضر شدم اموال و منزل خود را به نام ايشان کنم و حرکات، رفتار و انتقادات وي را ـ هرچه بود ـ در بست قبول مي کردم. هيچ وقت فکر نمي کردم بخاطر شوقي که براي خدمتگذاري به مردم و دين و کشورم از آمريکا به ايران آمدم، حالا خودم عامل ضربه فرهنگي به اين انقلاب عزيز باشم. حتي او به نام اسلام و امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) چندين بار مرا کتک زد و من چون شيفته او بودم فکر مي کردم اقدامات وي همه از سوي امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و براي تزکيه و تربيت من است. باور نمي کردم که ايشان اصلاً خطا بکند در حالي که خودش اسير شيطان بزرگي بوده که همه ما را به بازيچه گرفته و بخاطر نيت هاي پليدش، بدعت ها و انحرافاتي کرد که تماماً مخالف قرآن و اهل بيت (عليهم السلام) بود.

نتيجه:

همان گونه که قبلاً اشاره شد، برخي از مدعيان براي اينکه خودشان را بزرگ جلوه دهند، از نام مقدس امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) استفاده ابزاري کرده و مدعي ارتباط مي شود و با اغفال کردن مريدان و دستورات خلاف شرعي و حذف معيارهاي مذهبي، بجاي اينکه آنها را دعوت به خدا و دين خدا بکنند به خود و اعمال ناشايست خود دعوت مي کنند که نتيجه اين گمراهي چيزي بجز پشيماني و خسارت در دنيا و آخرت نيست. بنابراين بر همه مشتاقان حضرت وليعصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) لازم است که در اين خصوص با احتياط بيشتري برخورد کنند.

پی نوشت ها:

[1] . اين مطلب قابل توجه افرادي است که در جستجوي معارف اسلامي هستند تا گرد اين افراد نروند، همچنين و بي تفاوتي برخي از مسئولين و انديشمندان که باعث رشد اين گونه شيادان هم مي شوند، خود جاي تأمل و گله دارد.