مقدمه:
اکنون به اين موضوع خواهيم پرداخت که بيبيسي (رسانۀ استعمار پير) به دنبال چيست و در حيطة موضوع مهدويت، چگونه دروغپراکني ميکند؛ ولي قبل از آن، لازم است آشنايي مختصري دربارۀ بيبيسي و تاريخچۀ آن داشته باشيم و به جايگاهي که اين رسانه، امروزه براي خود ايجاد نموده است، نگاهي بيندازيم تا متوجه شويم که يک دروغ کوچکِ بيبيسي چگونه به تعداد بسياري از مردم دنيا ميرسد و در اذهان آنان، تأثير ميگذارد.
تاريخچه
نخستين پخش راديوييِ بيبيسي، در نوامبر 1922 و به وسيلة شرکت «راديو بريتانيا» آغاز شد. اين شرکت- که به عنوان سازماني خصوصي، بنياد نهاده شده و امتياز انحصاري پخش برنامههاي راديويي را از دولت دريافت کرده بود- در سال 1927، «مِلّي» شد و از آن تاريخ، با نام اختصاري بيبيسي (BBC)[1] به فعاليت خود ادامه داد. دربار سلطنتي بريتانيا، طي فرماني، امتياز پخش برنامههاي راديويي را به مدت ده سال، منحصراً به بيبيسي اعطا کرد و اين امتياز بارها تمديد شد.
در نوامبر 1936، بيبيسي به پخش منظم برنامههاي تلويزيوني دست زد و در سال 1937، نخستين برنامة تلويزيوني خارج از استوديو را ـ که مراسم تاجگذاري جرج ششم بود ـ پخش نمود.
در اكتبر سال ۱۹۹۱ و در امتداد برنامههاى خبرىِ موفقِ اين شبکه، پخش «بىبىسى جهان» راهاندازى شد كه اخبار بين المللى را به صورت تخصصى، تحت پوشش قرار ميداد. در ژانويۀ سال ۱۹۹۵، ساختار برنامههاي بيبيسي به قالب كنونىاش تغيير يافت و توانست تا پايان سال ۲۰۰۲ ميلادى، بيش از ۲۲۲ ميليونْ بيننده را در ۲۰۰ نقطة جهان، به خود اختصاص دهد و بالاخره در اواخر سال ۱۹۹۷ با افتتاح و راهاندازى پايگاه اينترنتى «بىبىسى آنلاين»، اين شبکه توانست به اولين «بنگاه خبرى سهرسانهاى» تبديل شود.
در طول دوران جنگ آمريكا و عراق، بسيارى از مردم جهان، از طريق اين شبكه، به طور ۲۴ ساعته در جريان اخبار جنگ قرار ميگرفتند و به اين ترتيب، اين شبکه توانست ركورد بىنظير ۲۳ ميليونْ بيننده را، تنها در يك روز به دست آورد.
بخش فارسي راديو بيبيسي، ۶۶ سال است که به طور مداوم، در تهيه و پخشِ برنامه براي فارسيزبانان، فعاليت دارد و سايت فارسي آن نيز، ۵ سال است که آغاز فعاليت نموده است. بيبيسي در طول سالها فعاليت، با اينکه تلاش کرده است خود را در مسائل ايران، بيطرف نشان دهد، اما تاکنون، بسياري از توطئههاي شيطنتآميز رسانهاي را عليه ايران انجام داده است. نمونۀ کوچک آن، دخالت در کودتاي 28 مرداد سال 1332 است که با فرستادن پيامها و کدهاي رمز، در پيروزي کودتاگران نقش بسزايي داشت.[1]
رسانهها و تحولات دنيا از زبان مسئولان بيبيسي
به اعتراف «کنت پاين» ـ تهيه کنندۀ خبري بيبيسي که در زمنية مسائل دفاعي، داراي سابقۀ حرفهاي و دانشگاهي است ـ رسانههاي گروهي در عصر حاضر، به ابزاري براي جنگ تبديل شدهاند. اين بدان دليل است که پيروزي در جنگهاي امروزي، بيش از آن که وابسته به شکست دادن دشمن در صحنة جنگ باشد، وابسته به هدايت افکار عموميِ داخلي و بين المللي است و اين، صرفنظر از تمايل بسياري از روزنامهنگاران، مبني بر ارايۀ ارزيابي بيطرفانه و متوازن از جنگ، کاملاً واقعيت دارد. اعزام خبرنگاران به همراه يگانهاي مسلح، به صحنۀ جنگ، تنها يک نمونه از تأثيرگذاري ارتش بر رسانهها است.
تجربۀ ارتش آمريکا پس از جنگ سرد نشان ميدهد که پيروزي در صحنۀ جنگ سياسي وتبليغاتي، به ندرت، به سادگيِ شکست دادن دشمن به وسيلۀ نيروهاي مسلح است. در خلال ماجراي اشغال عراق، ارتش آمريکا، روزانه اخبار جنگ را متناسب با استراتژي فرماندهان جنگياش در قطر و پنتاگون، منتشر ميکرد. ارتش انگليس نيز چنين جلساتي را در لندن ترتيب ميداد تا احتمال انتشار اخبار ضد و نقيض از رسانههاي کشورهاي ائتلاف، به حداقل برسد و چرخۀ خبري، متوازن گردد.[2]
امروزه، تحولات شگرفي در فناوريهاي مربوط به جمعآوري، توليد و توزيع اطلاعات رخ داده است. ديگر سخن گفتن از انفجار اطلاعات[3] ، انقلاب ارتباطي[4] و تأثيرات رسانهها بر شكلگيري افكار عمومي جهاني[5] ، به ويژه، پس از توسعۀ فنآوريهاي عظيم ارتباطي و در نهايت، پيدايش عصر جامعة اطلاعاتي[6]، عادي به نظر ميرسد. شبكههاي رايانهاي، ماهوارهها، خبرگزاريها و ايستگاههاي مختلف راديويي و تلويزيوني، بسياري از مفروضات و اصول پيشين را در ساختار روابط و حقوق بينالملل به چالش کشيدهاند.[7]
بيبيسي در دامن صهيونيستها
وابستگي بسياري از رسانههاي دنيا، به خصوص رسانههاي آمريکايي، به صهيونيسمِ بينالملل، به اندازهاي واضح است که خود اين رسانهها نيز اصراري بر پوشاندن آن ندارند؛ اما دربارۀ بيبيسي، به همان اندازه که توطئههاي رسانهايِ اين بنگاه خبري، به صورت بسيار پيچيده، عمل شده است، وابستگيهاي رسانهايِ آن به صهيونيسم جهاني نيز کمتر در معرض توجه عموم، گذارده شده است و چه بسا در مواردي، اين سازمان، خبري را عليه رسانههاي صهيونيستي منتشر کردهاند؛ در حالي که وابستگي اين رسانه، به صهيونيسم جهاني، بسيار ريشهدارتر و قديميتر از رسانههاي آمريکايي است. (نبايد از ياد ببريم که براي اولين بار، همين انگليسيها بودند که دست صهيونيستها را به نشان دوستي فشردند و سرزمين فلسطين را با انجام توطئههاي بسيار به سرزمين يهوديها تبديل کردند)
پشت صحنة اين سازمان خبري، شاهد اين مدعاست؛ چراکه نمايندگاني بسياري از يهود در ميان مديران بيبيسي قرار دارند؛ از جمله، رئيس سابق بانك تجاريِ «اس. جي. وار برگ» ديويد اسكولي، كنت بلوم، جانت كوهن، سارا فرنك، كيث ساموئل، ديويد آرنوويچ، آن سلومن روث كالب، لوئيس ماركس، توني كي، آدام سينكر، روي ساتچي و...
رئيس برنامههاي نمايشيِ شبكۀ راديويي بيبيسي، «كارولين رافائل» ميباشد كه دبيريِ برنامههاي نمايشي، برنامههاي ويژه و نيز برنامۀ جوانان برعهدۀ وي است. طبق نوشتۀ مجلۀ «شرح وقايع يهودي»[8]، رافائل، به داشتن هويت يهودي خويش افتخار ميكند.
همانند رسانههاي فرستندگي، صنعت فيلم بريتانيا نيز تعداد قابل توجهي از يهوديان را، هم در تهيهكنندگي و هم در بدنۀ نظارتيِ خود، جاي داده است؛ چنانچه رئيس كميسيون فيلم بريتانيا، «سدني ساموئل سون»[9] است که متولي فيلم و هنرهاي تلويزيوني و نيز رئيس كميتۀ اداري آن ميباشد و در سال 1995، از دست «جان ماژور»، لقب «سِر» را دريافت كرده است[10].
شيطنتها
بيبيسي براي ايجاد تفرقه و بر هم زدن انسجام کشورهاي اسلامي، هميشه از شيطنتهاي خاصي استفاده ميکند که توضيح و بررسي آنها از ظرفيت يک مقاله، خارج است. ما در اينجا تنها به چند نمونه از آنها اشاره ميکنيم که ميتواند نمونهاي براي توطئههاي رسانهاي بيبيسي باشد:
بيبيسيِ عربي به سلمان رشدي، تابعيت ايراني داد
سايت خبري بيبيسي در دو نسخۀ عربي خود، با اشاره به اينکه اخيراً ملکۀ بريتانيا به سلمان رشدي لقب «شواليه» اعطا کرده است، مدعي شد که رشدي نويسندهاي انگليسي ولي «ايراني الاصل» ميباشد.
قابل توجه است که نسخۀ عربي بيبيسي در کشورهاي عربي - که عمدتاً اسلامي هستند- مخاطبان زيادي دارد. در طي چند سال اخير، القاء اين نکتۀ انحرافي که ايرانيها مسلمان نيستند و پيرو فرقهاي ضالّه و منحرف هستند؛ از خطوط اصليِ تبليغات رسانهاي غربي و عربي، عليه ايران محسوب ميشود.[11]
شيطنت بيبيسي در انعکاس مراسم عزاداري حسيني (عليه السلام)
بنگاه خبرپراکني بريتانيا در انعکاس گزارشهاي تصويري از مراسم عاشورا، به شکل شيطنتآميزي، شيعيان را عدهاي بيمنطق و خونريز به تصوير کشيد. صفحۀ عربي بيبيسي، در روزهاي عزاداري حسيني، از بينندگان خود براي مشاهدۀ گزارشهاي تصويري از مراسم عزاداري شيعيان دعوت کرد؛ اما در صفحات خود صرفاً تصاويري از مراسم قمهزني را به نمايش در آورد.تلاش بيبيسي براي نشان دادن چهرهاي خشن و بيمنطق از عزاداري حسيني و بدون کمترين اشاره به عزاداريهاي معنوي و مرسوم اکثريت مطلق شيعيان، بخشي از ترفندهاي غرب براي ايجاد اختلاف و درگيري بين مسلمانان و نشان دادن تصويري منفي از اسلام و خاصّه تشيع، تلقي ميشود.[12]
راديوي عربي، تلويزيون فارسي
بيبيسي ـ که براي پيشبرد اهداف شوم خود، همواره به دنبال جذب شنوندگان و بينندگان مسلمان ميباشد - درصدد راهاندازي راديوي عربي و شبکۀ تلويزيوني فارسي برآمده است. دولت انگليس، سالانه مبلغ 15 ميليون پوند براي راهاندازي شبکۀ تلويزيونيِ فارسي زبان، هزينه ميکند. همچنين مسئولان راديو و تلويزيون بيبيسي اعلام کردهاند که قصد دارند هشت راديوي بينالملليِ ويژه خود ـ به خصوص راديوهاي اروپاي شرقي ـ را تعطيل و با هزينۀ آن شبكهها، تلويزيوني عربي راهاندازي كنند.
به خوبي مشخص است که بيبيسي، حرکت خزندهاي را براي مقابله با رشد اسلام و تفکر شيعه در پيش گرفته است. توجه به توطئههاي رسانهاي - که اکنون، عامل بسياري از رويدادها در سطح جهان ميباشند- سياستمداران کشورهاي اسلامي را بايد به خود آورد تا در برابر حملههاي رسانهاي استعمار پير که اکنون لباس صهيونيسم جهاني را هم به تن کرده است، تدابيري بسنجند.
نتیجه:
سياستمداران غربي فهميدهاند که رسانهها بهترين ابزار براي مقابله با تفکراتي است که در مکتب تشيع، موجي از مقاومت در برابر استکبار جهاني را ايجاد کرده است. رسانههايي چون بيبيسي، سيانان و ...، با پخش اخبار و گزارشهاي دروغين، تمام تلاش خود را براي تزريق تفکرات مسموم به ذهن نسلهاي جديد دنياي اسلام، به کار گرفته است؛ چراکه، در چند دهۀ گذشته با تحولاتي که پيروزي انقلاب اسلامي ايران در جهان ايجاد کرد، ترس از همهگير شدن تفکر شيعه در ميان مظلومان جهان (بهخصوص کشورهاي جهان سوم) و نيز گسترش معارف اسلام در ميان کشورهاي توسعه يافته، باعث شده است تا جبهة بزرگي از رسانههاي صهيونيستي به وجود آمده و براي مقابله با اسلام بسيج شوند.
پی نوشت ها :
1.«مديريت سازمانهاي رسانهاي در BBC و CNN»، شانکلمن لوسي کونگ، ترجمۀ مراد مهدينيا و ناصر بليغ، نشر طرح آينده.
2.www.parameters.com .
3. Information Explosion
4. Communication Revolution
5. Global Public Opinion
6. Information Society
7. فصلنامة پژوهش و سنجش، سال دهم، شمارۀ 34، تابستان 1382.
8. Jewish Chronicle
9 .Sidny Samuelson
10. «نفوذ يهود بر رسانههاي انگلستان»/ www.yahood.ir/farsi
11. www.asriran.com/ / www.fardanews.com
12.www.alef.ir